اعجاز تشریعی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'افراط و تفریط' به 'افراط و تفریط')
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[جهت اعجاز قرآن]]''' است. "'''[[اعجاز تشریعی قرآن]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اعجاز تشریعی قرآن در قرآن]] - [[اعجاز تشریعی قرآن در حدیث]] - [[اعجاز تشریعی قرآن در کلام اسلامی]]</div>
| موضوع مرتبط = جهت اعجاز قرآن
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اعجاز تشریعی قرآن (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  =
}}


'''اعجاز تشریعی قرآن''' عبارت از [[اعجاز قرآن]] در عرصه [[قانون‌گذاری]] است، از آن جهت که در [[قرآن]] [[قوانین]] و [[حقوق]] خصوصی، عمومی، جزایی، ‌کیفری، بین‌المللی و... در سطحی بالا قرار دارد که در تعالی و [[جامعیت]] با هیچ‌یک از قوانین و حقوق بشری قابل‌مقایسه نیست.
'''اعجاز تشریعی قرآن''' عبارت از [[اعجاز قرآن]] در عرصه [[قانون‌گذاری]] است، از آن جهت که در [[قرآن]] [[قوانین]] و [[حقوق]] خصوصی، عمومی، جزایی، ‌کیفری، بین‌المللی و... در سطحی بالا قرار دارد که در تعالی و [[جامعیت]] با هیچ‌یک از قوانین و حقوق بشری قابل‌مقایسه نیست.


==[[اعجاز]] قانونی [[قرآن]]==
== [[اعجاز]] قانونی [[قرآن]] ==
یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]]، [[قوانین]] آن است، در این زمینه باید توجه داشت یک فرد درس ناخوانده، قوانینی در مسائل [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] آورده است که با [[آفرینش انسان]] و [[مصالح]] او کاملاً [[تطبیق]] می‌کند. به‌ عنوان‌ مثال، [[نظام]] رباخواری را که یک [[نظام]] ظالمانه است [[تحریم]] کرده و این در حالی است که عصر حاضر، [[مفاسد]] آن را با چشم خود می‌بیند که چگونه گروهی با اندوخته خود بر هستی گروهی دیگر چوب تاراج می‌زنند. [[احکام اسلام]] در باب سامان بخشی به [[نظام]] [[خانواده]] از [[احکام]] [[ازدواج]] گرفته تا [[تحریم]] [[زنا]] و سایر [[روابط]] ناسالم، یکی از مترقی‌ترین [[قوانین اسلام]] است که امروزه با فروپاشی [[خانواده]] و بحران [[اخلاق]] جنسی در [[غرب]] اهمیت [[اعجازگونه]] آن را می‌توان نشان داد. همچنین [[اسلام]] شراب و قمار را [[حرام]] کرده و از نجاسات و پلیدی‌ها جلوگیری نموده است که همگی ریشه در [[مصلحت جامعه]] و فرد داشته است و همچنین است دیگر [[قوانین]] آن. این بیان می‌رساند که [[پیامبر]]، این [[قوانین]] را که با همه شرایط زمانی و مکانی و با کلیه تمدن‌های [[انسانی]] سازگار است از مقامی دیگر گرفته است وگرنه نمی‌توانست دارای چنین هماهنگی و [[استواری]] باشد<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]]، [[قوانین]] آن است، در این زمینه باید توجه داشت یک فرد درس ناخوانده، قوانینی در مسائل [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] آورده است که با [[آفرینش انسان]] و [[مصالح]] او کاملاً تطبیق می‌کند. به‌ عنوان‌ مثال، [[نظام]] رباخواری را که یک [[نظام]] ظالمانه است [[تحریم]] کرده و این در حالی است که عصر حاضر، [[مفاسد]] آن را با چشم خود می‌بیند که چگونه گروهی با اندوخته خود بر هستی گروهی دیگر چوب تاراج می‌زنند. [[احکام اسلام]] در باب سامان بخشی به [[نظام]] [[خانواده]] از [[احکام]] [[ازدواج]] گرفته تا [[تحریم]] [[زنا]] و سایر روابط ناسالم، یکی از مترقی‌ترین [[قوانین اسلام]] است که امروزه با فروپاشی [[خانواده]] و بحران [[اخلاق]] جنسی در [[غرب]] اهمیت [[اعجازگونه]] آن را می‌توان نشان داد. همچنین [[اسلام]] شراب و قمار را [[حرام]] کرده و از نجاسات و پلیدی‌ها جلوگیری نموده است که همگی ریشه در [[مصلحت جامعه]] و فرد داشته است و همچنین است دیگر [[قوانین]] آن. این بیان می‌رساند که [[پیامبر]]، این [[قوانین]] را که با همه شرایط زمانی و مکانی و با کلیه تمدن‌های [[انسانی]] سازگار است از مقامی دیگر گرفته است وگرنه نمی‌توانست دارای چنین هماهنگی و [[استواری]] باشد<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۱]]، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.


[[قرآن کریم]] از لحاظ [[تشریع]] و قانون‌گذاری بی‌نظیر است و با [[پیشرفت]] زمان، باز جواب گوی نیازهای بشری است. تمام [[قوانین]] متکی بر مقتضیات [[فطرت]] بوده و تضادی با [[سنن]] [[خلقت]] آدمی‌ ندارد<ref>الالهیات، ج۳، ص ۳۹۸ ۴۰۶ و وحی و نبوت، ص ۳۳۵.</ref>، این کتاب ملاک وضع [[قوانین]] خود را [[مصالح]] و [[مفاسد]] واقعی قرار داده است و در حالی که به خواسته‌های [[معنوی]] آدمی‌ [[احترام]] می‌گذارد و او را [[تشویق]] به رعایت مسائل [[عبادی]] و [[اخلاقی]] می‌کند به خواسته‌های [[دنیوی]] او نیز توجه داشته و برنامه ارائه می‌دهد. از این رو [[اسلام]] [[دین]] [[متعادل]] و وسطی است<ref>سوره بقره، آیه۱۴۳.</ref> و در هیچ موردی [[افراط]] و [[تفریط]] را برنمی‌تابد<ref>الالهیات، ج۳، ص ۳۹۸- ۴۱۲.</ref> حاصل آنکه هر [[انسان]] منصفی با دیدن احکامی‌ با این امتیازها که در آن زمان و [[جامعه]] [[جهالت]] زده عصر [[بعثت]]، آورده شده [[حکم]] به این بُعد از [[اعجاز قرآن]] می‌کند و وضع مقررات آن را خارج از حیطه [[توانایی]] [[انسانی]] [[درس نخوانده]] می‌داند<ref>[[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۵۴.</ref>.
[[قرآن کریم]] از لحاظ [[تشریع]] و قانون‌گذاری بی‌نظیر است و با [[پیشرفت]] زمان، باز جواب گوی نیازهای بشری است. تمام [[قوانین]] متکی بر مقتضیات [[فطرت]] بوده و تضادی با [[سنن]] [[خلقت]] آدمی‌ ندارد<ref>الالهیات، ج۳، ص ۳۹۸ ۴۰۶ و وحی و نبوت، ص ۳۳۵.</ref>، این کتاب ملاک وضع [[قوانین]] خود را [[مصالح]] و [[مفاسد]] واقعی قرار داده است و در حالی که به خواسته‌های [[معنوی]] آدمی‌ [[احترام]] می‌گذارد و او را [[تشویق]] به رعایت مسائل [[عبادی]] و [[اخلاقی]] می‌کند به خواسته‌های [[دنیوی]] او نیز توجه داشته و برنامه ارائه می‌دهد. از این رو [[اسلام]] [[دین]] [[متعادل]] و وسطی است<ref>سوره بقره، آیه۱۴۳.</ref> و در هیچ موردی [[افراط]] و [[تفریط]] را برنمی‌تابد<ref>الالهیات، ج۳، ص ۳۹۸- ۴۱۲.</ref> حاصل آنکه هر [[انسان]] منصفی با دیدن احکامی‌ با این امتیازها که در آن زمان و [[جامعه]] [[جهالت]] زده عصر [[بعثت]]، آورده شده [[حکم]] به این بُعد از [[اعجاز قرآن]] می‌کند و وضع مقررات آن را خارج از حیطه [[توانایی]] [[انسانی]] [[درس نخوانده]] می‌داند<ref>[[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۳۲۴-۳۳۰.</ref>.


مقصود از [[اعجاز تشریعی]] [[اعجاز]] در عرصه قانون‌گذاری است. مدعیان اعجاز تشریعی قرآن می‌گویند در [[قرآن]] [[قوانین]] و [[حقوق]] خصوصی، عمومی، جزایی،‌کیفری، بین‌المللی و.... در سطحی متعالی انعکاس یافته که در تعالی و [[جامعیت]] با هیچ‌یک از [[قوانین]] و [[حقوق]] بشری شناخته‌شده قابل‌مقایسه نیست. یعنی آنچه در [[قرآن]] انعکاس یافته منطبق باعقل و [[منطق]] و پاسخ‌گویی همه نیاز‌های بشری است و در هم زمان‌ها قابل‌اجرا است. این در حالی است که در روزگار [[نزول قرآن]] به هیچ‌وجه از این مسائل [[گفت‌وگو]] و خبری در بین نبود. از سوی دیگر در [[قوانین بشری]] گاه به‌صورت مکرر تغییرات و [[اصلاحات]] راه پیدا می‌کند که نشانگر [[ضعف]] و اشکال در [[قوانین]] مدون پیشین است. درحالی‌که [[احکام]] و [[قوانین]] قرآن تا [[روز قیامت]] ثابت و قابل‌اجرا است. این امر از [[درستی]] و [[استواری]] این [[قوانین]] حکایت دارد: چون قرآن درعین‌حال واضع یک سلسله مقررات و [[قوانین]] است چه در باب عبادات‌ها و چه در باب مسائل [[اجتماعی]] که اصطلاحاً در [[فقه]] آنها را "معاملات" می‌گویند، در باب [[حقوق اجتماعی]]، در باب [[حقوق]] [[خانوادگی]]، مثلاً مسئله [[حقوق]] [[زن]]، چون من خودم در این به نسبت بیش از سایر مسائل مطالعه دارم، پس از مطالعه کردن در همین موضوع وقتی‌که رسیدگی کردم دیدم سطح [[قرآن]] خیلی سطح عالی عجیبی است. وقتی من همان را مقایسه کردم با روایات‌‌هایی که در این زمینه آمده است دیدم [[منطق]] روایت‌های [[اسلامی]] در بابا [[حقوق]] [[زن]] هرگز به سطح [[قرآن]] نمی‌رسد. وقتی‌که به [[فقیه]] [[اسلامی]] مراجعه کردم دیدم چون سلیقه‌های شخصی [[فقها]] هم که متأثر از محیط وزندگی‌شان بوده، خواه‌ناخواه در آرائشان تأثیر داشته،‌یک [[درجه]] پایین‌تر از [[اخبار]] و روایات‌ها است. آنگاه [[انسان]] [[فکر]] می‌کند که یک [[امی]] درس ناخوانده چقدر می‌تواند به‌طور عادی روشن و روشنفکر باشد که حتی دانشمندانی که سال‌ها در مدارس تحصیل می‌کنند این‌طور نتوانند مطالب را روشن ببینند و [[درک]] کنند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۴۸.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۶۱.</ref>
مقصود از [[اعجاز تشریعی]] [[اعجاز]] در عرصه قانون‌گذاری است. مدعیان اعجاز تشریعی قرآن می‌گویند در [[قرآن]] [[قوانین]] و [[حقوق]] خصوصی، عمومی، جزایی، ‌کیفری، بین‌المللی و.... در سطحی متعالی انعکاس یافته که در تعالی و [[جامعیت]] با هیچ‌یک از [[قوانین]] و [[حقوق]] بشری شناخته‌شده قابل‌مقایسه نیست. یعنی آنچه در [[قرآن]] انعکاس یافته منطبق باعقل و [[منطق]] و پاسخ‌گویی همه نیاز‌های بشری است و در هم زمان‌ها قابل‌اجرا است. این در حالی است که در روزگار [[نزول قرآن]] به هیچ‌وجه از این مسائل [[گفت‌وگو]] و خبری در بین نبود. از سوی دیگر در [[قوانین بشری]] گاه به‌صورت مکرر تغییرات و [[اصلاحات]] راه پیدا می‌کند که نشانگر [[ضعف]] و اشکال در [[قوانین]] مدون پیشین است. درحالی‌که [[احکام]] و [[قوانین]] قرآن تا [[روز قیامت]] ثابت و قابل‌اجرا است. این امر از [[درستی]] و [[استواری]] این [[قوانین]] حکایت دارد: چون قرآن درعین‌حال واضع یک سلسله مقررات و [[قوانین]] است چه در باب عبادات‌ها و چه در باب مسائل [[اجتماعی]] که اصطلاحاً در [[فقه]] آنها را "معاملات" می‌گویند، در باب [[حقوق اجتماعی]]، در باب [[حقوق]] [[خانوادگی]]، مثلاً مسئله [[حقوق]] [[زن]]، چون من خودم در این به نسبت بیش از سایر مسائل مطالعه دارم، پس از مطالعه کردن در همین موضوع وقتی‌که رسیدگی کردم دیدم سطح [[قرآن]] خیلی سطح عالی عجیبی است. وقتی من همان را مقایسه کردم با روایات‌‌هایی که در این زمینه آمده است دیدم [[منطق]] روایت‌های [[اسلامی]] در بابا [[حقوق]] [[زن]] هرگز به سطح [[قرآن]] نمی‌رسد. وقتی‌که به [[فقیه]] [[اسلامی]] مراجعه کردم دیدم چون سلیقه‌های شخصی [[فقها]] هم که متأثر از محیط وزندگی‌شان بوده، خواه‌ناخواه در آرائشان تأثیر داشته، ‌یک [[درجه]] پایین‌تر از [[اخبار]] و روایات‌ها است. آنگاه [[انسان]] [[فکر]] می‌کند که یک [[امی]] درس ناخوانده چقدر می‌تواند به‌طور عادی روشن و روشنفکر باشد که حتی دانشمندانی که سال‌ها در مدارس تحصیل می‌کنند این‌طور نتوانند مطالب را روشن ببینند و [[درک]] کنند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۴۸.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۶۱.</ref>
 
==[[اثبات]] [[وحیانی بودن قرآن]] از راه [[تشریع قوانین]] جامع و [[متعادل]] در آن==
از [[وجوه اعجاز قرآن]] [[کریم]] که اخیرا برخی [[مفسران]] بر آن تأکید کرده‌اند [[اعجاز تشریعی]] آن است. از نظریات مربوط به این جنبه [[اعجاز قرآن]] برمی‌آید که [[معتقدان]] به آن، فوق‌العاده بودن مجموع دستورالعملهای [[قرآن کریم]] در زمینه‌های فردی و [[اجتماعی]] [[زندگی]] [[بشر]] را، نشانه‌ای بر [[الهی]] بودن آن دانسته‌اند که نه قابل نقض است و نه صدور آن از جانب فردی [[امّی]] و [[تعلیم]] ندیده امکان‌پذیر.
 
تأکید بر این بعد از اعجاز قرآن کریم را برای نخستین‌بار در [[تفسیر]] بلاغی می‌بینیم. وی در مقدمه تفسیر آلاء [[الرحمن]] در بحثی کوتاه و کلی درباره وجوه مختلف اعجاز قرآن، [[اعجاز]] از جنبه [[تشریع]] عادلانه و [[نظام]] [[مدنی]] قرآن کریم را یاد کرده است. بلاغی در تبیین اعجاز تشریعی قرآن بر دو نکته تأکید کرده است: نخست به ویژگی [[رسول خدا]] اشاره می‌کند که در عصر خویش و از جهت محیطی که در آن [[رشد]] کرده و مردمی که در میانشان می‌زیسته همراه با عادتهای [[بدوی]] آنان، بشری عادی بوده است، بنابراین، با در نظر گرفتن این شرایط برای آورنده قرآن کریم و [[تأمل]] و دقت در احکام و [[قوانین]] [[حقوقی]] و اجتماعی و [[خانوادگی]]، عادتا برای چنین بشری عادی ممکن نیست بدون پشتوانه [[وحی الهی]]، جاعل قوانین باارزش و معقول موجود در قرآن کریم باشد.
 
سپس وی برای برجسته‌تر نشان دادن [[احکام مدنی]] و حقوقی قرآن کریم به برخی [[احکام]] مخدوش و نامقبول و آمیخته به [[خرافات]] موجود در [[عهد قدیم]] و جدید اشاره کرده و خواننده را به مقایسه میان احکام قرآن کریم با [[عهدین]] فرا می‌خواند، با این [[حال]]، تفصیل بیشتر بحث را به بخشهایی از دو کتاب دیگرش الهدی الی [[دین]] المصطفی و الرحلة المدرسیه ارجاع می‌دهد<ref>آلاء الرحمن، ص۱۳ ـ ۱۴.</ref>. همزمان با بلاغی، [[رشیدرضا]] یکی از وجوه اعجاز قرآن را اعجاز در [[علوم دینی]] و [[تشریع]] معرفی کرده است. به نظر وی [[معارف الهی]]، [[اصول عقاید]]، [[احکام عبادات]]، [[قوانین]]، [[فضایل]] و [[آداب]] و قوانین [[سیاسی]]، [[مدنی]] و [[اجتماعی]] [[قرآن کریم]] که با شرایط هر [[زمان]] و مکانی سازگار است از ظاهرترین وجوه [[اعجاز]] آن است. نکته قابل توجه در دیدگاه وی این است که افزون بر [[برتر]] دانستن قوانین و [[معارف قرآن]] [[کریم]] در مقایسه با [[احکام]] دیگر کتابهای آسمانی، به مقایسه احکام [[قرآن]] با دیگر [[قوانین موضوعه]] بشری نیز روی آورده است، با این [[حال]] او نیز مانند بلاغی [[شخصیت]] [[رسول گرامی اسلام]] را که [[امّی]] و [[تعلیم]] ندیده بوده مورد توجه قرار داده و این همه را [[نشانه]] [[وحیانی]] بودن [[معارف]] و قوانین و احکام قرآن کریم معرفی کرده است<ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۰۶ ـ ۲۰۷.</ref>. همزمان با طرح این آرا جریان [[فکری]] دیگری در میان برخی [[دانشمندان]] [[شیعی]]، چون [[میرزا مهدی اصفهانی]] و شیخ [[مجتبی]] قزوینی شکل گرفت که منحصرا اعجاز در [[علوم]] و معارف و احکام قرآن کریم را اعجاز معرفی کرده و [[آیات]] [[تحدّی]] را به همین بُعد از اعجاز ناظر دانسته است<ref>ابواب‌الهدی، ص۳؛ بیان‌الفرقان، ج۲، ص۱۹۶ـ۱۹۷، ۱۹۹، ۲۰۶.</ref>. (اعجاز [[هدایتی]] و معارفی) [[نظریه]] [[اعجاز تشریعی]]، پس از این از سوی [[قرآن‌پژوهان]] پیگیری شد، چنان‌که اعجاز در تشریعیات قرآن کریم و قوانین و احکام این [[کتاب آسمانی]] در آثار [[علامه طباطبایی]]<ref>المیزان، ج ۱، ص۵۹ ـ ۶۰.</ref> و خویی<ref>البیان، ص۶۱ ـ ۶۸.</ref> از شاگردان بلاغی، انعکاس یافته و پس از این دو نیز در آثار دیگران بر آن تأکید و به‌طور مبسوط‌تری به بحث گذاشته شده است<ref>برهان رسالت، ص۱۷۷ ـ ۲۲۲؛ قرآن و آخرین پیامبر، ص۲۵۰ ـ ۲۷۸؛ التمهید، ج۶، ص۲۱۲ـ۳۳۹.</ref>. در میان قرآن‌پژوهان [[عرب]] نیز پس از [[رشیدرضا]]، [[زرقانی]] در معرفی چهارمین وجه اعجاز در بحث «وفاؤه بحاجات البشر» به زمینه‌های متنوع و مختلفی از تشریعیات قرآن کریم اشاره کرده و در [[استدلال]] برای [[اثبات]] آن بر مقایسه میان احکام فردی و [[اجتماعی]] [[قرآن]] با [[قوانین]] مصوب در کشورهای [[غربی]] تأکید ورزیده است<ref>مناهل العرفان، ج ۲، ص۳۳۱ ـ ۳۳۴.</ref>. برخی از دیگر قرآن پژوهانی که به این بعد از [[اعجاز قرآن]] پرداخته‌اند، [[وهبة زحیلی]] در [[القرآن الکریم بنیته التشریعیه (کتاب)|القرآن الکریم بنیته التشریعیه]]، [[علی احمد بابکر]] در [[الاعجاز التشریعی فی القرآن (کتاب)|الاعجاز التشریعی فی القرآن]]، اسماعیل ابراهیم در [[القرآن و اعجازه التشریعی (کتتاب)|القرآن و اعجازه التشریعی]] و قره داغی در [[الاعجاز التشریعی فی القرآن والسنه (کتاب)|الاعجاز التشریعی فی القرآن والسنه]] هستند که هریک کتابی مستقل در تبیین اعجاز تشریعی قرآن [[کریم]] سامان داده‌اند. این [[پژوهشگران]]، [[اثبات]] اعجاز تشریعی قرآن کریم را بر اموری چند از قبیل [[امّی بودن پیامبر]] [[اسلام]]، مقایسه [[احکام]] قرآن با احکام [[عهدین]]، مقایسه احکام قرآن با قوانین مدون بشری رایج در [[جوامع]] پیش از اسلام، نیز قوانین رایج در جوامع پیشرفته غربی، مبتنی ساخته و برای تشریعیات قرآن و قوانین فردی و اجتماعی آن نسبت به سایر قوانین، ویژگی‌ها و امتیازاتی را برشمرده‌اند.
 
برخی از این ویژگی‌ها عبارت‌اند از: ملایم بودن با [[فطرت بشری]]، متناسب بودن با تواناییهای [[انسان]]، به‌گونه‌ای که نه موجب [[اختلال نظام]] [[زندگی]] انسان شود و نه موجب [[عسر و حرج]] باشد، سازگاری با [[سنن]] صحیح اجتماعی و عدم تنافر با طبع [[آدمی]]، برخورداری از ضمانت اجرایی، سازگاری با [[عقل]] و [[علم]]، [[اعتدال]] و در نظر گرفتن [[مصلحت]] فرد و [[جامعه]]<ref>القرآن الکریم بنیته التشریعیه، ص۳۸ ـ ۴۳؛ فقه‌پژوهی قرآنی، ص۱۰۱.</ref>. دو ویژگی دیگر تشریعیات [[قرآن کریم]]، مهم‌تر تلقی شده است:
#مبرّا بودن آن از هرگونه‌گرایش [[انحرافی]] از قبیل [[افراط]] و [[تفریط]]، یا [[ناسازگاری]] با عقل و [[فطرت]] و علم و آمیختگی با [[خرافات]]. با اینکه احکام [[تشریعی]] قرآن کریم در مقطع زمانی ومکانی خاص و در محیطی با اقتضائات و شرایط ویژه صادر شده است و پاسخگوی نیازهای متناسب با محیط و [[فرهنگ]] خاصی بوده؛ اما آن شرایط و مقتضیات، تشریعیات قرآن کریم را به [[زمان]] و مکان و فرهنگ خاصی، محدود نساخته است. چیزی که تاکنون در هیچ یک از قوانین وضع شده به دست [[انسان‌ها]] [[مشاهده]] نشده است<ref>التمهید، ج ۶، ص۲۱۲ ـ ۳۳۹؛ علوم قرآنی، ص۲۱۵ ـ ۲۱۶.</ref>.
#[[جامعیت]] [[احکام]] و تشریعیات [[قرآن کریم]] که درباره [[حیات انسان]]، سه بعد را که لازمه [[زندگی اجتماعی]] وی در این [[جهان]] است، رعایت کرده: رابطه [[انسان]] با [[شئون]] فردی و شخصی خود، رابطه وی با جامعه‌ای که در آن [[زندگی]] می‌کند و رابطه وی با آفریدگارش که [[اخلاق]] و [[معنویت]] و [[کرامت انسانی]] نیز در همین راستا مطرح می‌شود. این درحالی است که [[قوانین بشری]]، تنها شئون [[اجتماعی]] زندگی انسان را جهت بخشیده و از بقیه شئون آن، به ویژه رابطه انسان با پروردگارش به کلی [[غفلت]] ورزیده است. این بعد سوم، زندگی انسان را کاملاً [[متعادل]] ساخته و از [[انحصار]] در محدوده نیازهای [[جسمانی]] درآورده و به انسان چهره [[ملکوتی]] می‌بخشد.
 
[[تشریع]] [[عبادات]] در [[اسلام]] به‌گونه‌ای [[پاک]] و خردپسند و موافق با [[فطرت]] اصیل [[انسانی]] عرضه شده و [[ادعیه]] و [[اذکار]] آن حاکی از [[توحیدی]] [[ناب]] و معنویتی پاک است و غرض اصلی از تشریع آنها [[طهارت]] [[درون انسان]] و [[رشد]] و [[تکامل]] اوست.
 
ابواب [[معاملات]] و درکنار آن [[احکام اجتماعی]] اسلام، آن اندازه گسترده و فراگیر است که مایه [[حیرت]] [[دین]] پژوهان گردیده و اصولاً شریعتی به این گستردگی که همه ابعاد [[حیات]] [[جامعه]] را زیر دیدگاه خود قرار داده و در هریک، نظر داده باشد در دست نیست<ref>علوم قرآنی، ص۲۱۵ ـ ۲۱۶.</ref>. بنابراین، مقصود [[معتقدان]] به اعجاز تشریعی قرآن این نیست که در هیچ‌یک ازقوانین وضع‌شده از سوی [[بشر]]، یا احکام و [[قوانین]] تشریع شده در سایر [[ادیان]]، قوانینی همانند احکام و قوانین موجود در قرآن کریم یافت نمی‌شود، بلکه مقصودشان این است که مجموعه احکام و قوانین قرآن کریم در جهت تکامل و [[سعادت بشر]] بوده و هیچ یک از آنها [[انحرافی]]، آمیخته به [[خرافات]]، خارج از [[اعتدال]]، یک سو نگرانه و قابل نقض نیست.
 
هنگامی که این ویژگی‌ها و ویژگی [[جامعیت]] [[احکام]] [[قرآن]] که در همه [[شئون]] فردی و [[اجتماعی]] [[زندگی]] [[بشر]] نظر داده، در کنار ویژگی آورنده آنها که فردی [[امّی]] و [[تعلیم]] ندیده بوده، در نظر گرفته شود، [[اعجاز قرآن]] [[کریم]] از این بعد ثابت می‌گردد. در زمینه جامعیت احکام قرآن، گفتنی است که برخی [[قرآن پژوهان]]، [[سنت]] [[قطعی]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} را که در [[مقام]] تبیین و تفصیل احکام قرآن یا تأسیس [[احکام جدید]] بوده نیز مشمول [[اعجاز تشریعی]] قرار داده‌اند<ref>القرآن الکریم بنیته التشریعیه، ص۴۴ ـ ۵۱؛ الاعجاز التشریعی فی‌القرآن والسنه، ص۹.</ref>. در این میان [[صبحی صالح]] بر [[نظریه]] اعجاز تشریعی خرده گرفته و [[معتقد]] است که به این وجه از اعجاز قرآن [[تحدّی]] نشده است<ref>مباحث فی علوم القرآن، ص۳۲۰ ـ ۳۲۱.</ref>. وی همگام با نظر مشهور، معتقد است چون تحدّی قرآن ناظر به [[اعجاز بیانی]] است، نمی‌توان از اعجاز تشریعی قرآن [[دفاع]] کرد. برخلاف دیدگاه وی، به نظر می‌رسد دست کم برخی [[آیات]] تحدّی ناظر به جنبه‌های معارفی و معنایی [[قرآن کریم]] شامل تشریعیات باشد<ref>بیان‌الفرقان، ج۲، ص۳۰۸؛ تفسیر موضوعی، ص۱۳۸.</ref>.<ref>{{متن قرآن|قُلْ فَأْتُوا۟ بِكِتَـٰبٍۢ مِّنْ عِندِ ٱللَّهِ هُوَ أَهْدَىٰ مِنْهُمَآ أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَـٰدِقِينَ}} «بگو: اگر راست می‌گویید (خود) کتابی از سوی خداوند بیاورید که از آن دو رهنمون‌تر باشد تا من از آن پیروی کنم» سوره قصص، آیه ۴۹. {{متن قرآن|فَلْيَأْتُوا۟ بِحَدِيثٍۢ مِّثْلِهِۦٓ إِن كَانُوا۟ صَـٰدِقِينَ}} «پس اگر راست می‌گویند گفتاری مانند آن بیاورند» سوره طور، آیه ۳۴.</ref> و [[معتقدان]] به اعجاز تشریعی در همه موارد، آن را در کنار [[اعجاز]] در [[معارف قرآن]] در نظر گرفته‌اند<ref>آلاءالرحمن، ص۱۳ـ۱۴؛ تفسیرالمنار، ج۱، ص۲۰۶؛ البیان، ص۴۵ ـ ۶۷.</ref>. برخی دیگر نیز دایره احکام را چندان گسترده دانسته تا شامل [[احکام دینی]]، [[اعتقادات]] و [[معارف]] و [[اخلاق]] نیز بشود<ref>القرآن الکریم بنیته التشریعیه، ص۲۷ ـ ۲۹؛ التمهید، ج ۶، ص۲۱۲ به بعد؛ علوم قرآنی، ص۲۱۵ به بعد.</ref>. نظریه اعجاز تشریعی، گرچه در [[زمان]] معاصر مطرح گردیده؛ اما اصل طرح آن ریشه [[تاریخی]] دارد و نخستین نظریات در این باره را در آثار [[مفسران]] کهن می‌توان [[مشاهده]] کرد، چنان‌که [[باقلانی]] (م. ۴۰۳ق) در اعجازالقرآن در بحث «ما فی القرآن من الشریعة والاحکام» به همین جنبه از [[اعجاز قرآن]] نظر داشته است<ref>اعجاز القرآن، ص۶۶.</ref>؛ نیز [[قرطبی]]<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۵۴.</ref> (م. ۶۷۱ق)، ابن‌جزی<ref>التسهیل، ج ۱، ص۱۴.</ref> (م. ۷۴۱ق) و [[آلوسی]]<ref>روح المعانی، مج ۱، ج ۱، ص۵۷.</ref> (م. ۱۲۷۰ق) [[احکام]] [[قرآن]] را از جمله وجوه [[اعجاز]] آن معرفی کرده‌اند. چنانچه احکام قرآن را بخشی از [[معارف]] آن بدانیم در این صورت از مفسران بیشتری در گذشته می‌توان نام برد که به [[اعجاز تشریعی]] اشاره کرده‌اند. (îاعجاز [[هدایتی]] و معارفی)<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[اعجاز قرآن تشریعی (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن تشریعی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۷۸.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۶۳: خط ۸۳:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:8989.jpg|22px]] [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۱''']]
# [[پرونده:8989.jpg|22px]] [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۱''']]
# [[پرونده:1368991.jpg|22px]] [[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|'''قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲''']]
# [[پرونده:1368991.jpg|22px]] [[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|'''قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲''']]
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[اعجاز قرآن تشریعی (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن تشریعی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۷۱: خط ۹۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعجاز قرآن]]
[[رده:قرآن]]
۷۳٬۳۴۳

ویرایش