بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخلهای وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = اصحاب امام علی | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== آشنایی اجمالی == | |||
< | [[ابوفراس همام بن غالب کوفی]] ([[فرزدق]])، شاعر نامدار که به گفته [[سیوطی]]، [[جریر]]، شاعر معاصرش او را «اشعر شعرای اسلام» دانسته است. [[فرزدق]] از [[اصحاب امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[اصحاب امام سجاد]]{{ع}} بود<ref>تاریخ التراث العربی ج۳، ص۷۲</ref> و از [[حضرت علی]]{{ع}} و [[ابن عمر]] [[حدیث]] نقل کرده است<ref>رجال الطوسی ص۱۰۰</ref>. [[کمیت]]، [[خالد حذاء]] و [[اشعث حمرانی]] از او [[روایت]] نقل کردهاند<ref>المنتظم ج۷، ص۱۴۹</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۴۸۱.</ref>. او در حدود<ref>تاریخ التراث العربی ج۳، ص۷۲</ref> ۲۰ یا ۳۸ ه<ref>کشف الظنون ج۶، ص۵۱۰</ref> در یمامه متولد شد و در [[بصره]]، [[دمشق]] و [[مدینه]] سکونت داشت<ref>کشف الظنون ج۶، ص۵۱۰</ref>. | ||
< | |||
ایشان از [[شاعران]] برجسته [[شیعی]] و از [[خانواده]]ای [[کریم]] و بزرگوار<ref>سیر اعلام النبلاء ج۴، ص۵۹۰</ref> و معاصر [[جریر بن عطیه بصری]]، از شعرای [[بنی امیه]]<ref>الامالی (سید مرتضی) ج۱، ص۶۲</ref> بود. او از [[کودکی]] [[شعر]] میسرود و در پی فرمایش علی{{ع}} که او را به [[حفظ قرآن]] فراخوانده بود، [[قرآن]] را از بر کرد<ref>الاغانی ج۲۱، ص۲۷۶</ref>. اشعار فرزدق افزون بر هفت هزار [[بیت]] حاوی بسیاری از لغات [[عرب]] و [[تاریخ]] است. اگر اشعارش نبود، بخش مهمی از لغت عرب و تاریخ از میان میرفت<ref>تاریخ التراث العربی ج۳، ص۷۲</ref>.<ref>[[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص ۸۲۸.</ref> | |||
[[فرزدق]] [[شاعری]] بزرگ و [[هوادار]] [[اهل بیت پیامبر]] بود [[امام حسین]] {{ع}} هنگام [[سفر]] به سوی [[عراق]]، در محلّی به نام صفاح (یا در منزلی دیگر) با [[فرزدق]] برخورد کرد که از [[کوفه]] میآمد. اوضاع [[کوفه]] را پرسید، وی جواب داد: دلهای [[مردم]] با تو ولی شمشیرهایشان علیه توست. [[امام]] در آنجا بود که این ابیات را خواند: {{متن حدیث|فان تكن الدّنيا تعدّ نفيسة * فانّ [[ثواب]] اللَّه اعلا و انبل و ان تكن الابدان للموت أنشئت * فقتل امرء بالسّيف في اللَّه افضل...}}<ref>حیاة الامام الحسین، ج۳، ص۶۱.</ref>. وی کنار [[کعبه]] و در حضور [[هشام بن عبدالملک]] ([[حکومت]] ۱۰۵ ـ ۱۲۵ﻫ) قصیده ای [[زیبا]] در [[مدح]] [[امام سجاد]]{{ع}}سرود و آن حضرت را به [[مردم]] معرفی کرد. سروده فرزدق [[خشم]] هشام را برانگیخت، از این رو هشام او را در [[عسفان]]، بین مکه و مدینه [[زندانی]] کرد. او با [[دعای امام]]{{ع}}از [[حبس]] [[رهایی]] یافت و [[دوازده]] هزار درهم [[پاداش]] دریافت کرد<ref>الاغانی ج۲۱، ص۲۷۶</ref>. امام{{ع}}همچنین تا چهل سال برایش مقرری تعیین فرمود<ref>الامالی (سید مرتضی) ج۱، ص۶۲</ref>. | |||
[[فرزدق]]، سالهای پس از [[عاشورا]] زنده بود و به خانۀ سکینه دختر [[امام حسین]] {{ع}} نیز رفت و آمد داشت و از او [[صله]] دریافت میکرد. در بادیۀ [[بصره]]، در سال ۱۱۰ [[هجری]] در [[صد]] سالگی از [[دنیا]] رفت<ref>تأسیس الشیعه، ص۱۸۶.</ref>. [[دیوان]] شعر<ref>وفیات الاعیان ج۶، ص۸۶ الاغانی ج۲۱، ص۲۷۶</ref>، قصیده فرزدق یا [[تخمیس]] الفرزدقیة<ref>کشف الظنون ج۶، ص۵۱۰</ref> و قصائد الفراء فی الرثاء و الفخر و الهجو و المدیح<ref>الذریعه ج۱۷، ص۱۲۳ و ج۴، ص۱۰</ref> از آثار اوست<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۷۱؛ [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص ۸۲۸.</ref>. | |||
==همام بن غالب== | |||
همام بن غالب معروف به [[فرزدق]]، از شعرای مشهور [[عرب]] در [[قرن اول]] و دوم [[هجری]] است. فرزدق به [[خاندان اهل بیت]]{{عم}} ارادت داشت؛ ولی در عین حال در [[مدح]] [[خلفای اموی]] نیز [[شعر]] میسرود و نمیتوان وی را در ردیف کمیت و [[دعبل]] که شیفته [[اهل بیت]]{{عم}} بودند قرار داد. قصیدهای که بهصورت فیالبداهه در [[ستایش]] [[امام زینالعابدین]]{{ع}} و در برابر [[هشام بن عبدالملک]] سرود، معروف است. او در منزلگاه [[صفاح]] در راه [[کوفه]] با [[امام حسین]]{{ع}} برخورد کرد و به حضرت عرضه داشت: [[کوفیان]] را پشت سر گذاشتم درحالیکه دلهایشان با تو و شمشیرهایشان بر ضد تو (و در [[نقلی]] با [[بنیامیه]]) بود | |||
در [[سال ۵۰ هجری]]، دو [[طایفه]] بنونهشل و فقیم از فرزدق به علت [[بدگویی]] و [[نکوهش]] [[اشهب بن زمیله]] و بعیث، که سبب [[خواری]] آنها در بین [[مردم]] شده بود، نزد [[زیاد بن ابیه]] [[شکایت]] کردند. در ابتدا [[زیاد]] فرزدق را نشناخت تا اینکه گفتند او آن [[جوان]] [[اعرابی]] که [[مال و منال]] و نیز رخت و [[جامه]] خود را به مردم بخشید و در معرض استفاده عموم گذاشت. | |||
فرزدق ماجرا را اینگونه نقل کرده است: پدرم، غالب، مرا با یک کاروان فرستاد و به من مطاعی<ref>در کتاب کامل گلهای از میش آمده است. (نگارنده)</ref> داد تا آن را بفروشم و برای او آذوقه و برای اطرافیان نیز جامه تهیه کنم. من نیز آن [[مطاع]] را در [[بصره]] فروختم و بهای آن را گرفتم و در جامه خود پیچیدم و بستم. ناگهان مردی رسید و گفت: به [[خدا]]، اگر کسی که میشناسمش به جای تو بود آن را نگه نمیداشت. گفتم او کیست؟ گفت: او [[غالب بن صعصعه]] است. من هم [[اهل]] مربد<ref>یکی از محلههای مشهور در بصره بود که ابتدا محل بازار شتر فروشان بود و بعد به مکانی برای مفآخرت شعرا و مجالس خطبا تبدیل شد. (معجم البلدان، ج۵، ص۹۸)</ref> را صدا کردم و آن [[مال]] را بین آنها تقسیم کردم. یکی رسید و گفت: عبای خود را هم ببخش. من هم آن را بخشیدم. دیگری گفت: [[جامه]] خود را هم بده. من هم دادم و مردی گفت: [[عمامه]] خود را بیفکن، من هم انداختم. وقتی خبر به زیاد رسید، گفت: این [[جوان]] احمق است و [[مردم]] را به [[غارت]] [[تشویق]] میکند. پس عدهای سوار فرستاد که مرا از [[مرید]]، نزد او ببرند. سواری از بنیهجیم خود را به من رسانید و گفت بگریز و خود را [[نجات]] بده. آنگاه خود آن سوار، مرا سوار کرد و فراری داد و من نجات یافتم<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۲۸۰۵-۲۸۰۶؛ کامل، ج۱۰، ص۳۵۳-۳۵۴.</ref>. | |||
هنگامی که دو [[طایفه]] [[نهشل]] و فقیم از [[فرزدق]] [[شکایت]] کردند، زیاد، [[غضبناک]] شد و دستور داد تا او را دستگیر کنند. اما فرزدق گریخت و شبانه به [[عیسی]] بن خصیله سلمی [[پناه]] برد. فرزدق به عیسی گفت: زیاد درصدد [[اذیت]] و [[آزار]] من است و [[فرمان]] داد تا مرا دستگیر کنند. مردم هم مرا پناه ندادند؛ لذا من نزد تو آمدهام تا مرا [[حمایت]] کنی. عیسی گفت: تو در پناه من هستی. فرزدق سه [[روز]] نزد عیسی ماند و بعد خواست تا به [[شام]] برود، عیسی نیز برای او وسایل [[سفر]] را فراهم کرد و او را روانه شام کرد. هنگامی که زیاد از حرکت فرزدق خبر یافت، علی بن زهدم را برای [[دستگیری]] او فرستاد. فرزدق به میان [[قبیله بکر بن وائل]] رفت، مدتی با آنها [[زندگی]] کرد، برای آنها چند قصیده سرود و در شعرش به [[مدح]] آن [[قبیله]] پرداخت. زیاد هرچه جستجو کرد، فرزدق را نیافت و نتوانست او را دستگیر کند. پس از مدتی، فرزدق به [[بصره]] بازگشت؛ اما هرگاه زیاد به [[کوفه]] میرفت، فرزدق در بصره اقامت میکرد و هرگاه زیاد به بصره بر میگشت، فرزدق به کوفه میرفت و در آنجا اقامت میکرد. زمانی که زیاد از کار فرزدق [[آگاه]] شد، به [[عبدالرحمان بن عبید]] که از جانب او عامل [[کوفه]] بود، نوشت تا [[فرزدق]] را دستگیر کند و به [[بصره]] بفرستد. فرزدق ناگزیر به سمت [[حجاز]] رفت. در آن [[زمان]] [[سعید بن عاص]] [[حاکم مدینه]] بود. هنگامی که به [[مدینه]] رسید، نزد سعید بن عاص رفت و گفت: کسی که خونی نریخته است و [[مالی]] نربوده است به تو [[پناه]] آورده است. سعید در پاسخ گفت: اگر خونی نریختهای و مالی نربودهای در پناه [[منی]]. فرزدق مدتی در مدینه ماند و مدتی به [[مکه]] رفت تا اینکه زیاد درگذشت<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۲۸۰۸ و ۲۸۰۱۱؛ کامل، ج۱۰، ص۳۵۷.</ref>.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص ۲۰۴.</ref> | |||
==فرزدق== | |||
ابوالاخطل همام بن غالب از بزرگان [[قوم]] دارم [[تمیم]] و از شعرای مشهور [[عرب]] در [[قرن اول]] و دوم [[هجری]] بود. مادرش [[لیلی بنت حابس]]، [[خواهر]] [[اقرع بن حابس تمیمی]]، از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} بود<ref>تاریخ برگزیده، ص۷۰۹.</ref>. [[کنیه]] او را [[ابوفراس]] و لقبش را فرزدق عنوان کردهاند. [[منابع اهل سنت]]، فرزدق را به چند دلیل [[شیعه]] دانستهاند. [[ملاقات]] وی با [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[حفظ قرآن]] بنا بر فرمایش ایشان در [[کودکی]]، سرودن اشعاری در [[مذمت]] [[ابن ملجم]]، رفت و آمد به [[کوفه]] که پایگاه [[شیعیان]] است، [[ملاقات با امام]] حسین{{ع}} در مسیر حرکت ایشان به کوفه و سرودن ابیاتی در رثای ایشان و اصحابشان از جمله [[مسلم بن عقیل]] و [[هانی بن عروه]] و بهعنوان مهمترین نشانه، [[سرودن شعر]] در [[مدح]] [[امام زین العابدین]]{{ع}} در حضور هشام، شاید از شاخصترین دلایلی باشد که وی را در ردیف [[شیعیان]] برشمردهاند. اما حضور او در دستگاه [[خلفای اموی]]، با توجه به نقش و [[جایگاه اجتماعی]] یک [[شاعر]] و [[میزان]] تأثیرگذاری [[شعر]] او در آن عصر، تأملبرانگیز است و شاید بتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که او را تحتعنوان [[شیعه]] [[محب]] [[اهلبیت]]{{عم}} قرار داد که به جهت علاقهاش به [[خاندان پیامبر]]{{صل}} اشعاری در [[مدح]] آنان سروده است. [[فرزدق]] در [[سال ۱۱۰ هجری]] در [[بصره]] دیده از [[جهان]] فروبست<ref>خدامی، قدسیه، مقاله همام بن غالب، سایت پژوهه، پژوهشگاه باقرالعلوم، ۹۳/۸/۲۴.</ref>.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص ۳۲۸.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[صعصعه بن ناجیه]] (جد) | * [[صعصعه بن ناجیه]] (جد) | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
خط ۱۴: | خط ۳۲: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | |||
# [[پرونده:IM010499.jpg|22px]] [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|'''کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی''']] | |||
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱''']] | |||
# [[پرونده: IM010553.jpg|22px]] [[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|'''بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۲: | خط ۴۳: | ||
{{حرکت امام حسین از مدینه تا کربلا}} | {{حرکت امام حسین از مدینه تا کربلا}} | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب امام علی]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب امام سجاد]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] | [[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] |