ترور در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۹: خط ۲۹:


==[[ترور]] [[حضرت محمد]]{{صل}}==
==[[ترور]] [[حضرت محمد]]{{صل}}==
۴مورد سوءقصد به [[پیامبراکرم]] در [[قرآن]] گزارش شده است که اولین آنها به توطئه [[دارالندوة]] [[شهرت]] یافته و در ارتباط با [[برنامه‌ریزی]] [[کافران]] [[مکه]] پیش از [[هجرت]]، برای ترور [[پیامبر]] است: {{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ ٱللَّهُ وَٱللَّهُ خَيْرُ ٱلْمَـٰكِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> در این ماجرا وقتی [[کفار]] مکه از [[بیعت]] دو [[قبیله]] [[اوس و خزرج]] با پیامبر باخبر شدند به [[فکر]] راهی برای جلوگیری از گسترش فعالیت ایشان افتادند و با تجمع در دار‌الندوه یا [[خانه]] یکی از بزرگان مکه<ref>تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۲۷۲؛ مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۴۸۷؛ زادالمسیر، ج‌۳، ص‌۲۳۶.</ref> به [[رایزنی]] در این مورد پرداختند و در نهایت تصمیم به ترور شبانه پیامبر گرفتند. برای اجرای این نقشه نیز از هر قبیله یک نفر را برگزیدند تا [[گناه]] و [[جریمه]] [[قتل پیامبر]] بین [[قبایل]] پخش شده، [[خونخواهی]] و [[مجازات]] [[قاتلان]] ایشان برای [[نزدیکان پیامبر]] ممکن نباشد؛ اما این توطئه با [[آگاه]] شدن پیامبر‌از سوی [[خداوند]] به این نقشه و [[خوابیدن]] حضرت‌علی{{ع}} در بستر پیامبر ناکام ماند و پیامبر همان شب به سمت یثرب [[حرکت]] کردند<ref>المصنف، ج‌۵، ص‌۳۸۹؛ تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۲۷۴؛ جامع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۰۱.</ref>. بنا به گزارش شماری از [[مفسران]] به نقل از [[واقدی]] و کلبی، هنگام بازگشت پیامبر از [[غزوه تبوک]] عده‌ای از [[منافقان]] نقشه [[ترور]] [[پیامبر]] را کشیدند، بدین صورت که وقتی پیامبر به گردنه [[عقبه]] رسید بند زین [[اسب حضرت]] را بریده، مرکب ایشان را رم دهند تا پیامبر به درّه افتاده، کشته شوند؛ ولی [[خداوند]] پیامبر را از نقشه منافقان [[آگاه]] کرد. [[قرآن‌کریم]] در [[آیه]] ۷۴ [[توبه]] به این ماجرا اشاره دارد: {{متن قرآن|يَحْلِفُونَ بِٱللَّهِ مَا قَالُوا۟ وَلَقَدْ قَالُوا۟ كَلِمَةَ ٱلْكُفْرِ وَكَفَرُوا۟ بَعْدَ إِسْلَـٰمِهِمْ وَهَمُّوا۟ بِمَا لَمْ يَنَالُوا۟ وَمَا نَقَمُوٓا۟ إِلَّآ أَنْ أَغْنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضْلِهِۦ فَإِن يَتُوبُوا۟ يَكُ خَيْرًۭا لَّهُمْ وَإِن يَتَوَلَّوْا۟ يُعَذِّبْهُمُ ٱللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًۭا فِى ٱلدُّنْيَا وَٱلْـَٔاخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِى ٱلْأَرْضِ مِن وَلِىٍّۢ وَلَا نَصِيرٍۢ}}<ref>«به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.</ref>».<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۷۸ ـ ۷۹.</ref>. برخی [[مفسران]] به تبع [[ابن عباس]] در یکی از [[شأن]] نزولهای آیه {{متن قرآن|وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاء وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ}}<ref>«و آذرخش‌ها را می‌فرستد که آنها را به هر که می‌خواهد می‌رساند و آنان درباره خداوند چالش می‌ورزند و او سخت کیفر است» سوره رعد، آیه ۱۳.</ref> از دو تن به نامهای [[ربیعة بن قیس]] و [[عامر بن طفیل]] یاد کرده‌اند که نقشه ترور پیامبر را کشیده، قرار گذاشتند که عامر از روبه رو با پیامبر سخن بگوید و [[اربد]] از پشت سر پیامبر را [[هدف]] [[شمشیر]] قرار داده، به [[قتل]] برساند؛ ولی هنگامی که اربد خواست نقشه خود را عملی کند قطعه‌ای از [[شمشیر]] او جدا شد و در همین هنگام [[پیامبر]] متوجه وی شد و از [[خداوند]] خواست که [[شر]] او را دور نگه دارد. در این هنگام صاعقه‌ای از [[آسمان]] فرود آمد و وی را از بین برد<ref>جامع البیان، ج‌۱۳، ص‌۱۶۶؛ مجمع‌البیان، ج‌۶، ص‌۲۳.</ref>. البته این [[شأن نزول]] به [[عقیده]] [[صاحب تفسیر المیزان]] با [[سیاق آیات]] همخوانی ندارد<ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۳۰.</ref>. درباره [[آیه]] ۱۱ [[مائده]] نیز اقوال مختلفی در میان [[مفسران]] وجود دارد؛ ولی همه آنها به نوعی به ماجرای [[ترور]] پیامبر اشاره دارند: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱذْكُرُوا۟ نِعْمَتَ ٱللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُوٓا۟ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ ٱلْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«ای مؤمنان از نعمت خداوند بر خود یاد کنید، آنگاه که گروهی بر آن بودند تا بر شما دست‌درازی کنند و خداوند دستشان را از شما کوتاه کرد، و از خداوند پروا کنید و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند» سوره مائده، آیه ۱۱.</ref>. نظر بیشتر مفسران به تبع [[مجاهد]] در این آیه این است که مقصود [[یهودیان]] [[بنی‌النضیر]] است که می‌خواستند پیامبر را غافلگیر کرده، ترور کنند؛ هنگامی که پیامبر با جمعی از [[اصحاب]] خود بر آنها وارد شد تا درباره یکی از اصحاب که دو تن از همپیمانهای پیامبر را کشته و [[دیه]] آنها بر آن حضرت لازم بود، با آنها سخن گوید. آنها نیز با پیامبر [[پیمان]] ترک [[جنگ]] و شرکت در پرداخت خونبها بسته بودند. پس از [[استماع]] سخن [[رسول خدا]]، از ایشان خواستند تا بنشیند و پس از [[پذیرایی]] لازم، مبلغی از خونبهای آن دو مقتول را پرداخت کند؛ لیکن تصمیم گرفتند که پیامبر و اصحاب را به [[قتل]] رسانند. در این هنگام خداوند، پیامبر را از [[سوء قصد]] آنها [[آگاه]] کرد و به اتفاق اصحاب از آنجا خارج شدند و این [[توطئه]] ناکام ماند<ref>جامع البیان، ج‌۶، ص‌۱۹۸؛ التبیان، ج‌۳، ص‌۴۶۳؛ تفسیر‌قرطبی، ج‌۶، ص‌۱۱۱.</ref>. برخی [[مفسران شیعه]] در [[شأن]] نزولهای خاص برای این [[آیه]] تردید کرده‌اند<ref>تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۹۱؛ المیزان، ج‌۵، ص‌۲۳۸.</ref>. در [[شأن نزول آیه]] ۲ [[حشر]]<ref>{{متن قرآن|هُوَ ٱلَّذِىٓ أَخْرَجَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنْ أَهْلِ ٱلْكِتَـٰبِ مِن دِيَـٰرِهِمْ لِأَوَّلِ ٱلْحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا۟ وَظَنُّوٓا۟ أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَأَتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا۟ وَقَذَفَ فِى قُلُوبِهِمُ ٱلرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِى ٱلْمُؤْمِنِينَ فَٱعْتَبِرُوا۟ يَـٰٓأُو۟لِى ٱلْأَبْصَـٰرِ}} «اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> نیز از [[توطئه]] دیگر [[قبیله بنی‌نضیر]] برای [[ترور]] [[پیامبر]] یاد شده است که آن نیز ناکام ماند<ref>اسباب النزول، ص‌۲۷۸ ـ ۲۷۹.</ref>.<ref>[[حمید بیگ‌زاده جلالی|بیگ‌زاده جلالی، حمید]]، [[ترور - بیگ‌زاده جلالی (مقاله)|مقاله «ترور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۴۹۴.</ref>
۴ مورد سوء قصد به [[پیامبراکرم]] در [[قرآن]] گزارش شده است که اولین آنها به توطئه [[دارالندوة]] [[شهرت]] یافته و در ارتباط با [[برنامه‌ریزی]] [[کافران]] [[مکه]] پیش از [[هجرت]]، برای ترور [[پیامبر]] است: {{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ ٱللَّهُ وَٱللَّهُ خَيْرُ ٱلْمَـٰكِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> در این ماجرا وقتی [[کفار]] مکه از [[بیعت]] دو [[قبیله]] [[اوس و خزرج]] با پیامبر باخبر شدند به [[فکر]] راهی برای جلوگیری از گسترش فعالیت ایشان افتادند و با تجمع در دار‌الندوه یا [[خانه]] یکی از بزرگان مکه<ref>تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۲۷۲؛ مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۴۸۷؛ زادالمسیر، ج‌۳، ص‌۲۳۶.</ref> به [[رایزنی]] در این مورد پرداختند و در نهایت تصمیم به ترور شبانه پیامبر گرفتند. برای اجرای این نقشه نیز از هر قبیله یک نفر را برگزیدند تا [[گناه]] و [[جریمه]] [[قتل پیامبر]] بین [[قبایل]] پخش شده، [[خونخواهی]] و [[مجازات]] [[قاتلان]] ایشان برای [[نزدیکان پیامبر]] ممکن نباشد؛ اما این توطئه با [[آگاه]] شدن پیامبر‌از سوی [[خداوند]] به این نقشه و [[خوابیدن]] حضرت‌علی{{ع}} در بستر پیامبر ناکام ماند و پیامبر همان شب به سمت یثرب [[حرکت]] کردند<ref>المصنف، ج‌۵، ص‌۳۸۹؛ تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۲۷۴؛ جامع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۰۱.</ref>. بنا به گزارش شماری از [[مفسران]] به نقل از [[واقدی]] و کلبی، هنگام بازگشت پیامبر از [[غزوه تبوک]] عده‌ای از [[منافقان]] نقشه [[ترور]] [[پیامبر]] را کشیدند، بدین صورت که وقتی پیامبر به گردنه [[عقبه]] رسید بند زین [[اسب حضرت]] را بریده، مرکب ایشان را رم دهند تا پیامبر به درّه افتاده، کشته شوند؛ ولی [[خداوند]] پیامبر را از نقشه منافقان [[آگاه]] کرد. [[قرآن‌کریم]] در [[آیه]] ۷۴ [[توبه]] به این ماجرا اشاره دارد: {{متن قرآن|يَحْلِفُونَ بِٱللَّهِ مَا قَالُوا۟ وَلَقَدْ قَالُوا۟ كَلِمَةَ ٱلْكُفْرِ وَكَفَرُوا۟ بَعْدَ إِسْلَـٰمِهِمْ وَهَمُّوا۟ بِمَا لَمْ يَنَالُوا۟ وَمَا نَقَمُوٓا۟ إِلَّآ أَنْ أَغْنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضْلِهِۦ فَإِن يَتُوبُوا۟ يَكُ خَيْرًۭا لَّهُمْ وَإِن يَتَوَلَّوْا۟ يُعَذِّبْهُمُ ٱللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًۭا فِى ٱلدُّنْيَا وَٱلْـَٔاخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِى ٱلْأَرْضِ مِن وَلِىٍّۢ وَلَا نَصِيرٍۢ}}<ref>«به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.</ref>».<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۷۸ ـ ۷۹.</ref>.  
 
برخی [[مفسران]] به تبع [[ابن عباس]] در یکی از [[شأن]] نزولهای آیه {{متن قرآن|وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاء وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ}}<ref>«و آذرخش‌ها را می‌فرستد که آنها را به هر که می‌خواهد می‌رساند و آنان درباره خداوند چالش می‌ورزند و او سخت کیفر است» سوره رعد، آیه ۱۳.</ref> از دو تن به نامهای [[ربیعة بن قیس]] و [[عامر بن طفیل]] یاد کرده‌اند که نقشه ترور پیامبر را کشیده، قرار گذاشتند که عامر از روبه رو با پیامبر سخن بگوید و [[اربد]] از پشت سر پیامبر را [[هدف]] [[شمشیر]] قرار داده، به [[قتل]] برساند؛ ولی هنگامی که اربد خواست نقشه خود را عملی کند قطعه‌ای از [[شمشیر]] او جدا شد و در همین هنگام [[پیامبر]] متوجه وی شد و از [[خداوند]] خواست که [[شر]] او را دور نگه دارد. در این هنگام صاعقه‌ای از [[آسمان]] فرود آمد و وی را از بین برد<ref>جامع البیان، ج‌۱۳، ص‌۱۶۶؛ مجمع‌البیان، ج‌۶، ص‌۲۳.</ref>. البته این [[شأن نزول]] به [[عقیده]] [[صاحب تفسیر المیزان]] با [[سیاق آیات]] همخوانی ندارد<ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۳۰.</ref>. درباره [[آیه]] ۱۱ [[مائده]] نیز اقوال مختلفی در میان [[مفسران]] وجود دارد؛ ولی همه آنها به نوعی به ماجرای [[ترور]] پیامبر اشاره دارند: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱذْكُرُوا۟ نِعْمَتَ ٱللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُوٓا۟ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ ٱلْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«ای مؤمنان از نعمت خداوند بر خود یاد کنید، آنگاه که گروهی بر آن بودند تا بر شما دست‌درازی کنند و خداوند دستشان را از شما کوتاه کرد، و از خداوند پروا کنید و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند» سوره مائده، آیه ۱۱.</ref>. نظر بیشتر مفسران به تبع [[مجاهد]] در این آیه این است که مقصود [[یهودیان]] [[بنی‌النضیر]] است که می‌خواستند پیامبر را غافلگیر کرده، ترور کنند؛ هنگامی که پیامبر با جمعی از [[اصحاب]] خود بر آنها وارد شد تا درباره یکی از اصحاب که دو تن از همپیمانهای پیامبر را کشته و [[دیه]] آنها بر آن حضرت لازم بود، با آنها سخن گوید. آنها نیز با پیامبر [[پیمان]] ترک [[جنگ]] و شرکت در پرداخت خونبها بسته بودند. پس از [[استماع]] سخن [[رسول خدا]]، از ایشان خواستند تا بنشیند و پس از [[پذیرایی]] لازم، مبلغی از خونبهای آن دو مقتول را پرداخت کند؛ لیکن تصمیم گرفتند که پیامبر و اصحاب را به [[قتل]] رسانند. در این هنگام خداوند، پیامبر را از [[سوء قصد]] آنها [[آگاه]] کرد و به اتفاق اصحاب از آنجا خارج شدند و این [[توطئه]] ناکام ماند<ref>جامع البیان، ج‌۶، ص‌۱۹۸؛ التبیان، ج‌۳، ص‌۴۶۳؛ تفسیر‌قرطبی، ج‌۶، ص‌۱۱۱.</ref>. برخی [[مفسران شیعه]] در [[شأن]] نزولهای خاص برای این [[آیه]] تردید کرده‌اند<ref>تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۹۱؛ المیزان، ج‌۵، ص‌۲۳۸.</ref>. در [[شأن نزول آیه]] ۲ [[حشر]]<ref>{{متن قرآن|هُوَ ٱلَّذِىٓ أَخْرَجَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنْ أَهْلِ ٱلْكِتَـٰبِ مِن دِيَـٰرِهِمْ لِأَوَّلِ ٱلْحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا۟ وَظَنُّوٓا۟ أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَأَتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا۟ وَقَذَفَ فِى قُلُوبِهِمُ ٱلرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِى ٱلْمُؤْمِنِينَ فَٱعْتَبِرُوا۟ يَـٰٓأُو۟لِى ٱلْأَبْصَـٰرِ}} «اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> نیز از [[توطئه]] دیگر [[قبیله بنی‌نضیر]] برای [[ترور]] [[پیامبر]] یاد شده است که آن نیز ناکام ماند<ref>اسباب النزول، ص‌۲۷۸ ـ ۲۷۹.</ref>.<ref>[[حمید بیگ‌زاده جلالی|بیگ‌زاده جلالی، حمید]]، [[ترور - بیگ‌زاده جلالی (مقاله)|مقاله «ترور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۴۹۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۲۸۲

ویرایش