تعیین امام در معارف و سیره فاطمی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = تعیین امام
| موضوع مرتبط = تعیین امام
| عنوان مدخل  = تعیین امام
| عنوان مدخل  = تعیین امام
| مداخل مرتبط = [[تعیین امام در حدیث]] - [[تعیین امام در کلام اسلامی]] - [[تعیین امام از دیدگاه اهل سنت]] - [[تعیین امام در معارف و سیره فاطمی]]
| مداخل مرتبط = [[تعیین امام در قرآن]] - [[تعیین امام در حدیث]] - [[تعیین امام در کلام اسلامی]] - [[تعیین امام از دیدگاه اهل سنت]] - [[تعیین امام در معارف و سیره فاطمی]] - [[تعیین امام در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  = تعیین امام (پرسش)
}}
}}


خط ۶۵: خط ۶۵:
تا از این سرا به سرای دیگر رخت بربستی و [[خاک]] میان ما و تو جدایی افکند، مردانی از قومت [[راز]] [[دل]] خود را برملا ساختند. چون فقدان تو را [[مشاهده]] کردند، بر ما [[یورش]] آورده و خفیفمان داشتند و هر چه از تو [[ارث]] برده بودیم، همه [[غصب]] شد.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۵۵.</ref>
تا از این سرا به سرای دیگر رخت بربستی و [[خاک]] میان ما و تو جدایی افکند، مردانی از قومت [[راز]] [[دل]] خود را برملا ساختند. چون فقدان تو را [[مشاهده]] کردند، بر ما [[یورش]] آورده و خفیفمان داشتند و هر چه از تو [[ارث]] برده بودیم، همه [[غصب]] شد.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۵۵.</ref>


===[[اعتراض عملی]] در برابر [[اندیشه]] انتخابی بودن [[امام]]===
===[[اعتراض عملی]] در برابر [[اندیشه]] [[انتخابی بودن امام]]===
جریان [[مبارزه]] [[فاطمه]]{{س}} با اندیشه [[انتخابی بودن امامت]]، تنها به مبارزه گفتاری خلاصه نمی‌شد، بلکه آن حضرت در عمل نیز [[مخالفت]] خود را در برابر [[جریان سقیفه]] که خروجی آن [[خلافت ابوبکر]] به واسطه [[بیعت]] بود نشان داد. درباره مخالفت عملی فاطمه{{س}} با [[حاکمیت]] [[ابوبکر]]، می‌توان به دو گزینه ذیل اشاره نمود:
جریان [[مبارزه]] [[فاطمه]]{{س}} با اندیشه [[انتخابی بودن امامت]]، تنها به مبارزه گفتاری خلاصه نمی‌شد، بلکه آن حضرت در عمل نیز [[مخالفت]] خود را در برابر [[جریان سقیفه]] که خروجی آن [[خلافت ابوبکر]] به واسطه [[بیعت]] بود نشان داد. درباره مخالفت عملی فاطمه{{س}} با [[حاکمیت]] [[ابوبکر]]، می‌توان به دو گزینه ذیل اشاره نمود:


خط ۷۳: خط ۷۳:
{{متن حدیث|لَمَّا بَايَعَ النَّاسُ أَبَا بَكْرٍ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ{{صل}} فَوَقَفَتْ عَلَى بَابِهَا وَ قَالَتْ مَا رَأَيْتُ كَالْيَوْمِ قَطُّ حَضَرُوا أَسْوَأَ مَحْضَرٍ تَرَكُوا نَبِيَّهُمْ{{صل}} جِنَازَةً بَيْنَ أَظْهُرِنَا وَ اسْتَبَدُّوا بِالْأَمْرِ دُونَنَا}}<ref>امالی مفید، ص۹۵؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص۲۳۲.</ref>؛
{{متن حدیث|لَمَّا بَايَعَ النَّاسُ أَبَا بَكْرٍ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ{{صل}} فَوَقَفَتْ عَلَى بَابِهَا وَ قَالَتْ مَا رَأَيْتُ كَالْيَوْمِ قَطُّ حَضَرُوا أَسْوَأَ مَحْضَرٍ تَرَكُوا نَبِيَّهُمْ{{صل}} جِنَازَةً بَيْنَ أَظْهُرِنَا وَ اسْتَبَدُّوا بِالْأَمْرِ دُونَنَا}}<ref>امالی مفید، ص۹۵؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص۲۳۲.</ref>؛
چون [[مردم]] با ابی‌بکر [[بیعت]] کردند، [[فاطمه]]{{س}} دختر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[منزل]] خود بیرون آمد و در چهارچوب درب [[خانه]] خود ایستاد و فرمود: من هرگز مثل چنین روزی ندیدم، این مردم با وضع [[بدی]] در اینجا حاضر شدند؛ چراکه پیکر [[پیامبر]] خود{{صل}} را در میان ما رها ساختند و امر [[خلافت]] را بدون (حضور و دخالت) ما در انحصار خود قرار دادند.
چون [[مردم]] با ابی‌بکر [[بیعت]] کردند، [[فاطمه]]{{س}} دختر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[منزل]] خود بیرون آمد و در چهارچوب درب [[خانه]] خود ایستاد و فرمود: من هرگز مثل چنین روزی ندیدم، این مردم با وضع [[بدی]] در اینجا حاضر شدند؛ چراکه پیکر [[پیامبر]] خود{{صل}} را در میان ما رها ساختند و امر [[خلافت]] را بدون (حضور و دخالت) ما در انحصار خود قرار دادند.
در این وقایع اعتراضی فاطمه{{س}} تنها نبود، بلکه عده‌ای دیگر از [[یاران رسول خدا]]{{صل}} نیز در خانه ایشان به عنوان [[مخالفان]] [[حاکمیت]] موجود، [[پناه]] برده بودند. در [[حقیقت]] [[هدف]] این افراد، [[خودداری از بیعت]] با ابی‌بکر بود. چنانچه در این زمینه از [[عمر]] نقل شده است:
در این وقایع اعتراضی فاطمه{{س}} تنها نبود، بلکه عده‌ای دیگر از [[یاران رسول خدا]]{{صل}} نیز در خانه ایشان به عنوان [[مخالفان]] [[حاکمیت]] موجود، [[پناه]] برده بودند. در [[حقیقت]] [[هدف]] این افراد، [[خودداری از بیعت]] با ابی‌بکر بود. چنانچه در این زمینه از [[عمر]] نقل شده است: زمانی که [[خداوند]] [[جان]] پیامبرش را گرفت، علی و [[زبیر]] و پیروان‌شان در [[خانه فاطمه]]{{س}} از ما [[سرپیچی]] کردند.<ref>{{عربی|حِينَ تَوَفَّى اللَّهُ نَبِيَّهُ{{صل}} أَنَّ عَلِيًّا وَ الزُّبَيْرَ وَ مَنْ مَعَهُمَا تَخَلَّفُوا عَنَّا فِي بَيْتِ فَاطِمَةَ}}؛ تاریخ الطبری، ج۲، ص۴۴۶.</ref>؛
{{عربی|حِينَ تَوَفَّى اللَّهُ نَبِيَّهُ{{صل}} أَنَّ عَلِيًّا وَ الزُّبَيْرَ وَ مَنْ مَعَهُمَا تَخَلَّفُوا عَنَّا فِي بَيْتِ فَاطِمَةَ}}<ref>تاریخ الطبری، ج۲، ص۴۴۶.</ref>؛
 
زمانی که [[خداوند]] [[جان]] پیامبرش را گرفت، علی و [[زبیر]] و پیروان‌شان در [[خانه فاطمه]]{{س}} از ما [[سرپیچی]] کردند.
همچنین از [[ابوالاسود]] نقل شده است: مردانی از [[مهاجران]] از جمله علی{{ع}} و زبیر، در مسئله [[بیعت با ابوبکر]] [[مخالفت]] ورزیدند و در حالی که [[اسلحه]] همراه داشتند وارد خانه فاطمه{{س}} شدند.<ref>{{عربی|غَضِبَ رِجَالٌ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ فِي بَيْعَةِ أَبِي بَكْرٍ بِغَيْرِ مَشْوِرَةٍ وَ غَضِبَ عَلِيُّ وَ الزُّبَيْرُ فَدَخَلَا بَيْتَ فَاطِمَةَ مَعَهُمَا السِّلَاحُ}}؛ السقیفه و فدک، ص۴۶؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۵٠؛ الریاض النضره، ج۱، ص٢۴١.</ref>؛
همچنین از [[ابوالاسود]] نقل شده است:
 
{{عربی|غَضِبَ رِجَالٌ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ فِي بَيْعَةِ أَبِي بَكْرٍ بِغَيْرِ مَشْوِرَةٍ وَ غَضِبَ عَلِيُّ وَ الزُّبَيْرُ فَدَخَلَا بَيْتَ فَاطِمَةَ مَعَهُمَا السِّلَاحُ}}<ref>السقیفه و فدک، ص۴۶؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۵٠؛ الریاض النضره، ج۱، ص٢۴١.</ref>؛
 
مردانی از [[مهاجران]] از جمله علی{{ع}} و زبیر، در مسئله [[بیعت با ابوبکر]] [[مخالفت]] ورزیدند و در حالی که [[اسلحه]] همراه داشتند وارد خانه فاطمه{{س}} شدند.
در این بست‌نشینی مخالفان [[ابوبکر]] در منزل [[فاطمه زهرا]]{{س}}، آنها از [[مشورت]] [[دختر رسول خدا]]{{صل}} بهره می‌بردند. همان‌گونه که زید فرزند [[اسلم]] از پدرش نقل نموده است: پس از [[رسول خدا]]{{صل}} هنگامی که با ابوبکر بیعت انجام پذیرفت، علی{{ع}} و زبیر نزد فاطمه{{س}} رفتند و از او [[راهنمایی]] می‌گرفتند و در کارهایشان به او [[رجوع]] می‌کردند.<ref>{{عربی|حِينَ بُويِعَ لِأَبِي بَكْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ كَانَ عَلِيٌّ وَ الزُّبَيْرُ يَدْخُلانِ عَلى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ فَيُشاوِرُونَها وَ يَرْتَجِعُونَ فِي أَمْرِهِمْ}}؛ المصنف ابن ابی‌شیبه، ج۸، ص۵٧٢؛ الاستیعاب، ج۳، ص٩٧۴؛ کنز العمال، ج۵، ص۶۵١.</ref>؛
 
[[یعقوبی]] نیز در این زمینه می‌نویسد: و [[ابوبکر]] و [[عمر]] دریافتند که گروهی از [[مهاجر]] و [[انصار]]، همراه با [[علی بن ابی‌طالب]]، در [[خانه]] [[دختر پیامبر]]{{صل}} گردهم آمده‌اند. پس آنان (ابوبکر و عمر) با عده‌ای آمدند تا به آن خانه [[یورش]] برند. علی{{ع}} با شمشر بیرون آمد. عمر با دیدن علی{{ع}}، او را به [[زمین]] کشید و شمشرش را [[شکست]]<ref>به توضیحات ارائه شده در پاورقی عبارت عربی، دقت شود.</ref>. آنان وارد [[خانه علی]]{{ع}} شدند. پس [[فاطمه]]{{س}} بیرون آمد و گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] یا بیرون می‌روید و یا موهایم را پریشان و به نزد خدا [[شکایت]] می‌کنم. <ref>{{عربی|و بلغ أبا بكر و عمر أن جماعة من المهاجرين و الأنصار قد اجتمعوا مع علي بن أبي طالب في منزل فاطمة بنت رسول الله، فأتوا في جماعة حتى هجموا الدار، و خرج علي و معه السيف؛ در اینجا کلمه زبیر افتاده چون در نقل‌های دیگر خروج با سیف نسبت به زبیر نقل شده است. فخرج الزبیر مصلتا سیفه در نقل دیگر فخرج الیه الزبیر بالسیف. امالی، مفید، ص۴٩؛ سقیفه و فدک، ص۵٠؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص١٣۴.</ref>، فلقيه عمر، فصارعه عمر فصرعه، و كسر سيفه<ref>طبق نقل شیخ مفید و دیگران که در پاورقی پیشین نگارش یافت در نقل یعقوبی اشتباه رخ داده است چون آنکه با شمشیر بیرون آمد زبیر بود نه امیرالمؤمنین{{ع}}.</ref>، و دخلوا الدار فخرجت فاطمة فقالت: و الله لتخرجن أو لأكشفن شعري و لأعجن إلى الله!}}<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص١٢۶.</ref>؛


در این بست‌نشینی مخالفان [[ابوبکر]] در منزل [[فاطمه زهرا]]{{س}}، آنها از [[مشورت]] [[دختر رسول خدا]]{{صل}} بهره می‌بردند. همان‌گونه که زید فرزند [[اسلم]] از پدرش نقل نموده است:
{{عربی|حِينَ بُويِعَ لِأَبِي بَكْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ كَانَ عَلِيٌّ وَ الزُّبَيْرُ يَدْخُلانِ عَلى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ فَيُشاوِرُونَها وَ يَرْتَجِعُونَ فِي أَمْرِهِمْ}}<ref>المصنف ابن ابی‌شیبه، ج۸، ص۵٧٢؛ الاستیعاب، ج۳، ص٩٧۴؛ کنز العمال، ج۵، ص۶۵١.</ref>؛
پس از [[رسول خدا]]{{صل}} هنگامی که با ابوبکر بیعت انجام پذیرفت، علی{{ع}} و زبیر نزد فاطمه{{س}} رفتند و از او [[راهنمایی]] می‌گرفتند و در کارهایشان به او [[رجوع]] می‌کردند.
[[یعقوبی]] نیز در این زمینه می‌نویسد:
{{عربی|و بلغ أبا بكر و عمر أن جماعة من المهاجرين و الأنصار قد اجتمعوا مع علي بن أبي طالب في منزل فاطمة بنت رسول الله، فأتوا في جماعة حتى هجموا الدار، و خرج علي و معه السيف<ref>در اینجا کلمه زبیر افتاده چون در نقل‌های دیگر خروج با سیف نسبت به زبیر نقل شده است. فخرج الزبیر مصلتا سیفه در نقل دیگر فخرج الیه الزبیر بالسیف. امالی، مفید، ص۴٩؛ سقیفه و فدک، ص۵٠؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص١٣۴.</ref>، فلقيه عمر، فصارعه عمر فصرعه، و كسر سيفه<ref>طبق نقل شیخ مفید و دیگران که در پاورقی پیشین نگارش یافت در نقل یعقوبی اشتباه رخ داده است چون آنکه با شمشیر بیرون آمد زبیر بود نه امیرالمؤمنین{{ع}}.</ref>، و دخلوا الدار فخرجت فاطمة فقالت: و الله لتخرجن أو لأكشفن شعري و لأعجن إلى الله!}}<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص١٢۶.</ref>؛
و [[ابوبکر]] و [[عمر]] دریافتند که گروهی از [[مهاجر]] و [[انصار]]، همراه با [[علی بن ابی‌طالب]]، در [[خانه]] [[دختر پیامبر]]{{صل}} گردهم آمده‌اند. پس آنان (ابوبکر و عمر) با عده‌ای آمدند تا به آن خانه [[یورش]] برند. علی{{ع}} با شمشر بیرون آمد. عمر با دیدن علی{{ع}}، او را به [[زمین]] کشید و شمشرش را [[شکست]]<ref>به توضیحات ارائه شده در پاورقی عبارت عربی، دقت شود.</ref>. آنان وارد [[خانه علی]]{{ع}} شدند. پس [[فاطمه]]{{س}} بیرون آمد و گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] یا بیرون می‌روید و یا موهایم را پریشان و به نزد خدا [[شکایت]] می‌کنم.


بنابراین [[حضرت فاطمه]]{{س}} به صورت عملی در برابر [[خلافت ابوبکر]] موضع‌گیری نمود و همراه با عده‌ای از [[صحابه]] به تحصّن نشست. [[انتخاب]] [[منزل]] فاطمه{{س}} به عنوان مکان [[اعتراض]] در انتقال [[پیام]] [[مبارزه]] به دیگران، بسیار دقیق و هوشمندانه بوده است؛ زیرا نشستن در خانه‌ای که متعلق به یگانه یادگار [[پیامبر]]{{صل}} بود، بیشتر از جاهای دیگر مورد توجه قرار می‌گرفت و طبیعی بود که خبرهای مربوط به این واقعه نسبت به جاهای دیگر، سریعتر پخش شود. علاوه بر آن در این [[تحصن]] [[فاطمه]]{{س}} به عنوان رکن اصلی در [[هدایت]] [[مخالفان]] [[ابوبکر]] مطرح بود و تحصن‌گران از هدایت و [[مشورت]] مستقیم ایشان بهره‌مند می‌شدند.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۶۰.</ref>
بنابراین [[حضرت فاطمه]]{{س}} به صورت عملی در برابر [[خلافت ابوبکر]] موضع‌گیری نمود و همراه با عده‌ای از [[صحابه]] به تحصّن نشست. [[انتخاب]] [[منزل]] فاطمه{{س}} به عنوان مکان [[اعتراض]] در انتقال [[پیام]] [[مبارزه]] به دیگران، بسیار دقیق و هوشمندانه بوده است؛ زیرا نشستن در خانه‌ای که متعلق به یگانه یادگار [[پیامبر]]{{صل}} بود، بیشتر از جاهای دیگر مورد توجه قرار می‌گرفت و طبیعی بود که خبرهای مربوط به این واقعه نسبت به جاهای دیگر، سریعتر پخش شود. علاوه بر آن در این [[تحصن]] [[فاطمه]]{{س}} به عنوان رکن اصلی در [[هدایت]] [[مخالفان]] [[ابوبکر]] مطرح بود و تحصن‌گران از هدایت و [[مشورت]] مستقیم ایشان بهره‌مند می‌شدند.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۶۰.</ref>
خط ۹۴: خط ۹۰:
از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده است: [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} شب‌ها فاطمه{{س}} را به مرکبی سوار و به درب خانه‌های انصار، به منظور [[یاری]] خواستن می‌برد. آنان در جواب فاطمه{{س}} می‌گفتند: ای [[دختر رسول خدا]]{{صل}} اگر پسر عمویت پیش از ابوبکر در صحنه حضور می‌یافت و درخواست [[بیعت]] می‌نمود ما از او روی برنمی‌تافتیم. امیرالمؤمنین{{ع}} در جواب می‌فرمود: آیا [[بدن رسول خدا]]{{صل}} را بدون [[تجهیز]]، در خانه‌اش رها می‌کردم و به سوی شما بیرون می‌آمده و درباره [[جانشینی]] ایشان به [[منازعه]] می‌نشستم؟ فاطمه{{س}} نیز فرمود: [[ابوالحسن]] کاری انجام نداد جز آنچه [[وظیفه]] او بود<ref>السقیفه و فدک، ص۶١؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج۶، ص١٣.</ref>.
از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده است: [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} شب‌ها فاطمه{{س}} را به مرکبی سوار و به درب خانه‌های انصار، به منظور [[یاری]] خواستن می‌برد. آنان در جواب فاطمه{{س}} می‌گفتند: ای [[دختر رسول خدا]]{{صل}} اگر پسر عمویت پیش از ابوبکر در صحنه حضور می‌یافت و درخواست [[بیعت]] می‌نمود ما از او روی برنمی‌تافتیم. امیرالمؤمنین{{ع}} در جواب می‌فرمود: آیا [[بدن رسول خدا]]{{صل}} را بدون [[تجهیز]]، در خانه‌اش رها می‌کردم و به سوی شما بیرون می‌آمده و درباره [[جانشینی]] ایشان به [[منازعه]] می‌نشستم؟ فاطمه{{س}} نیز فرمود: [[ابوالحسن]] کاری انجام نداد جز آنچه [[وظیفه]] او بود<ref>السقیفه و فدک، ص۶١؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج۶، ص١٣.</ref>.


و نیز از [[سلمان]] نقل شده است: پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} و جریان [[غصب خلافت]]، هنگامی که شب فرا می‌رسید، امیرالمؤمنین حضرت فاطمه{{س}} را بر مرکبی سوار می‌نمود و همراه حسن و حسین{{عم}} به خانه‌های [[اهل]] [[بدر]] از مهاجر و انصار می‌رفت و ضمن یادآوری [[حقّ]] خود در [[خلافت]]، ایشان را به یاری خود فرامی‌خواند؛ ولی تنها چهل‌وچهار نفر جواب مثبت دادند. [[حضرت علی]]{{ع}} به آنان دستور داد که صبح زود در حالی که [[سلاح]] بر کمر بسته و سرهاشان را تراشیده‌اند تا دم [[مرگ]] با او [[بیعت]] کنند؛ ولی جز چهار نفر بر سر قرار نیآمدند. به [[سلمان]] گفته شد آن چهار نفر که بودند؟ گفت: من و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[زبیر بن عوام]]. [[حضرت امیر]] نا [[امید]] نشد و شب دوم نیز آنان را به [[خدا]] قسم داد، و باز آن [[قوم]] صبح فردا قرار گذاشتند ولی هیچ‌کدام جز ما [[وفا]] نکرد، و به همین ترتیب در شب سوم و صبح سوم!! چون آن حضرت [[بی‌وفایی]] آن قوم را دید، در [[خانه]] نشست<ref>{{عربی|فَقَالَ سَلْمَانُ فَلَمَّا كَانَ اللَّيْلُ حَمَلَ عَلِيٌّ فَاطِمَةَ عَلَى حِمَارٍ وَ أَخَذَ بِيَدِ ابْنَيْهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ فَلَمْ يَدَعْ أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ لَا مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَّا أَتَى مَنْزِلَهُ...}}؛ احتجاج، ج۱، ص۸۳؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص٢۶۴؛ منهاج البراعه، ج۳، ص۲۲.</ref>.
و نیز از [[سلمان]] نقل شده است: پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} و جریان [[غصب خلافت]]، هنگامی که شب فرا می‌رسید، امیرالمؤمنین حضرت فاطمه{{س}} را بر مرکبی سوار می‌نمود و همراه حسن و حسین{{عم}} به خانه‌های [[اهل بدر]] از مهاجر و انصار می‌رفت و ضمن یادآوری [[حقّ]] خود در [[خلافت]]، ایشان را به یاری خود فرامی‌خواند؛ ولی تنها چهل‌وچهار نفر جواب مثبت دادند. [[حضرت علی]]{{ع}} به آنان دستور داد که صبح زود در حالی که [[سلاح]] بر کمر بسته و سرهاشان را تراشیده‌اند تا دم [[مرگ]] با او [[بیعت]] کنند؛ ولی جز چهار نفر بر سر قرار نیآمدند. به [[سلمان]] گفته شد آن چهار نفر که بودند؟ گفت: من و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[زبیر بن عوام]]. [[حضرت امیر]] نا [[امید]] نشد و شب دوم نیز آنان را به [[خدا]] قسم داد، و باز آن [[قوم]] صبح فردا قرار گذاشتند ولی هیچ‌کدام جز ما [[وفا]] نکرد، و به همین ترتیب در شب سوم و صبح سوم!! چون آن حضرت [[بی‌وفایی]] آن قوم را دید، در [[خانه]] نشست<ref>{{عربی|فَقَالَ سَلْمَانُ فَلَمَّا كَانَ اللَّيْلُ حَمَلَ عَلِيٌّ فَاطِمَةَ عَلَى حِمَارٍ وَ أَخَذَ بِيَدِ ابْنَيْهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ فَلَمْ يَدَعْ أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ لَا مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَّا أَتَى مَنْزِلَهُ...}}؛ احتجاج، ج۱، ص۸۳؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص٢۶۴؛ منهاج البراعه، ج۳، ص۲۲.</ref>.
و نیز [[ابن قتیبه]] در این زمینه می‌نویسد علی{{ع}} شبانگاه در حالی که [[فاطمه]]{{س}} را بر چهارپایی سوار نموده بود، او را به در محافل [[انصار]] می‌برد و فاطمه{{س}} از آنان [[یاری]] می‌طلبید. آنها نیز در جواب می‌گفتند: ای [[دختر پیامبر]]! بیعت ما با این [[مرد]] ([[ابوبکر]]) انجام شد و اگر [[همسر]] و پسر عموی تو قبل از ابوبکر به نزد ما می‌شتافت، ما به سوی ابوبکر مایل نمی‌شدیم<ref>{{عربی|خَرَجَ عَلِيٌّ كَرّمَ اللَّهُ وَجهَهُ يَحمِلُ فاطِمَةَ بِنتِ رَسولِ اللَّهِ...}}؛ ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ج۱، ص۲۹.</ref>.
و نیز [[ابن قتیبه]] در این زمینه می‌نویسد علی{{ع}} شبانگاه در حالی که [[فاطمه]]{{س}} را بر چهارپایی سوار نموده بود، او را به در محافل [[انصار]] می‌برد و فاطمه{{س}} از آنان [[یاری]] می‌طلبید. آنها نیز در جواب می‌گفتند: ای [[دختر پیامبر]]! بیعت ما با این [[مرد]] ([[ابوبکر]]) انجام شد و اگر [[همسر]] و پسر عموی تو قبل از ابوبکر به نزد ما می‌شتافت، ما به سوی ابوبکر مایل نمی‌شدیم<ref>{{عربی|خَرَجَ عَلِيٌّ كَرّمَ اللَّهُ وَجهَهُ يَحمِلُ فاطِمَةَ بِنتِ رَسولِ اللَّهِ...}}؛ ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ج۱، ص۲۹.</ref>.
[[بدیهی]] است که این نوع کمک‌خواهی شبانه توسط [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[حضرت فاطمه]]{{س}} یک نوع فریاد حق‌طلبانه و افشای [[رفتار]] ستمکارانه کسانی بود که به ناحق [[خلافت اسلامی]] را در دست گرفته بودند.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۶۳.</ref>
[[بدیهی]] است که این نوع کمک‌خواهی شبانه توسط [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[حضرت فاطمه]]{{س}} یک نوع فریاد حق‌طلبانه و افشای [[رفتار]] ستمکارانه کسانی بود که به ناحق [[خلافت اسلامی]] را در دست گرفته بودند.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۶۳.</ref>
خط ۱۱۹: خط ۱۱۵:
بنابراین با توجه به [[روایات]] نقل شده از حضرت فاطمه{{س}} این موضوع در [[کلام]] ایشان، به خوبی انعکاس یافته است. در [[حقیقت]] جریان [[مخالفت]] با [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}}، مخالفت صریح با [[دستور خدا]] و پیامبرش نسبت به [[پیشوایی]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. کسانی که گرفتار جریان مخالفت با امامت امیرالمؤمنین{{ع}} شدند، از دیدگاه فاطمه{{س}} گرفتار جنایتی نابخشودنی گردیدند و این افراد [[شایستگی]] حضور در [[تشییع جنازه]] و [[نماز خواندن]] بر [[بدن]] او را نداشتند<ref>{{متن حدیث|لَا يُصَلِّي عَلَيَّ أُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللَّهِ وَ عَهْدَ أَبِي رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ بَعْلِي}}؛ الهدایة الکبری، ص۱۷۸؛ بحار الأنوار، ج٣٠، ص٣۴٨.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۸۸.</ref>
بنابراین با توجه به [[روایات]] نقل شده از حضرت فاطمه{{س}} این موضوع در [[کلام]] ایشان، به خوبی انعکاس یافته است. در [[حقیقت]] جریان [[مخالفت]] با [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}}، مخالفت صریح با [[دستور خدا]] و پیامبرش نسبت به [[پیشوایی]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. کسانی که گرفتار جریان مخالفت با امامت امیرالمؤمنین{{ع}} شدند، از دیدگاه فاطمه{{س}} گرفتار جنایتی نابخشودنی گردیدند و این افراد [[شایستگی]] حضور در [[تشییع جنازه]] و [[نماز خواندن]] بر [[بدن]] او را نداشتند<ref>{{متن حدیث|لَا يُصَلِّي عَلَيَّ أُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللَّهِ وَ عَهْدَ أَبِي رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ بَعْلِي}}؛ الهدایة الکبری، ص۱۷۸؛ بحار الأنوار، ج٣٠، ص٣۴٨.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۸۸.</ref>


===پی‌جویی شرط [[افضلیت]] [[امام در قرآن]]===
===پی‌جویی شرط [[افضلیت امام در قرآن]]===
[[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>؛ [[طلب]] استفهام اقراری در این [[آیه]] و در کنار هم قرار دادن دو [[طایفه]] [[هدایت‌گر]] و بازماندگان از [[هدایت]]، نمایانگر این نکته است که [[ذهن]] و [[اندیشه]] باید به سوی [[تبعیت]] از شخص [[افضل]] در [[هدایت‌گری]] برانگیخته شود.
[[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>؛ [[طلب]] استفهام اقراری در این [[آیه]] و در کنار هم قرار دادن دو [[طایفه]] [[هدایت‌گر]] و بازماندگان از [[هدایت]]، نمایانگر این نکته است که [[ذهن]] و [[اندیشه]] باید به سوی [[تبعیت]] از شخص [[افضل]] در [[هدایت‌گری]] برانگیخته شود.
باز می‌فرماید: {{متن قرآن|يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون در نشست‌ها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>. و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ}}<ref>«و اوست که شما را جانشینان (خویش یا گذشتگان) در زمین گمارد و برخی را بر برخی دیگر به پایه‌هایی برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید؛ بی‌گمان پروردگار تو زودکیفر است و به راستی او آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۶۵.</ref>. با دقت در این دو [[آیه]] دو نکته به دست می‌آید: ۱- طرح [[افضلیّت]] بعضی افراد به جهت داشتن ویژگی‌هایی است مانند [[ایمان و علم]]؛ ۲- در هر دو آیه [[خداوند]] این فضیلت‌خواهی را به خودش نسبت داده است.
باز می‌فرماید: {{متن قرآن|يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون در نشست‌ها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>. و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ}}<ref>«و اوست که شما را جانشینان (خویش یا گذشتگان) در زمین گمارد و برخی را بر برخی دیگر به پایه‌هایی برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید؛ بی‌گمان پروردگار تو زودکیفر است و به راستی او آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۶۵.</ref>. با دقت در این دو [[آیه]] دو نکته به دست می‌آید: ۱- طرح [[افضلیّت]] بعضی افراد به جهت داشتن ویژگی‌هایی است مانند [[ایمان و علم]]؛ ۲- در هر دو آیه [[خداوند]] این فضیلت‌خواهی را به خودش نسبت داده است.
ما در این بخش جهت رعایت اختصار، به همین [[آیات]] اکتفا و تأکید می‌شود که مسئله مقدم داشتن افضل بر غیر افضل در [[کارها]]، در [[حقیقت]] همان [[شایسته‌سالاری]] است و با وجود افراد [[شایسته]] به عنوان [[امام]] و [[پیشوا]] در [[جامعۀ اسلامی]]، کارها به [[شایستگی]] پیش خواهد رفت. بر همین اساس است که خداوند نیز در [[قرآن]] به آن توجه ویژه‌ای نموده است؛ آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«آیا (آن کافر ناسپاس بهتر است یا) کسی که هر دم از شب در سجده و ایستاده با فروتنی به نیایش می‌پردازد از جهان واپسین می‌هراسد و به بخشایش پروردگارش امید می‌برد؟ بگو: آیا آنان که می‌دانند با آنها که نمی‌دانند برابرند؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند» سوره زمر، آیه ۹.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۹۱.</ref>
ما در این بخش جهت رعایت اختصار، به همین [[آیات]] اکتفا و تأکید می‌شود که مسئله مقدم داشتن افضل بر غیر افضل در [[کارها]]، در [[حقیقت]] همان [[شایسته‌سالاری]] است و با وجود افراد [[شایسته]] به عنوان [[امام]] و [[پیشوا]] در [[جامعۀ اسلامی]]، کارها به [[شایستگی]] پیش خواهد رفت. بر همین اساس است که خداوند نیز در [[قرآن]] به آن توجه ویژه‌ای نموده است؛ آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«آیا (آن کافر ناسپاس بهتر است یا) کسی که هر دم از شب در سجده و ایستاده با فروتنی به نیایش می‌پردازد از جهان واپسین می‌هراسد و به بخشایش پروردگارش امید می‌برد؟ بگو: آیا آنان که می‌دانند با آنها که نمی‌دانند برابرند؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند» سوره زمر، آیه ۹.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۹۱.</ref>


===[[افضلیّت]] [[امام در روایات]]===
===[[افضلیت امام در روایات]]===
در [[روایات]]، ویژگی افضلیّت به عنوان یک شرط اساسی برای [[امام]] و [[پیشوا]] ذکر شده است. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود:
در [[روایات]]، ویژگی افضلیّت به عنوان یک شرط اساسی برای [[امام]] و [[پیشوا]] ذکر شده است. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود:
{{متن حدیث|أَیُّمَا رَجُلٍ اسْتَعْمَلَ رَجُلاً عَلَی عَشَرَةِ أَنْفُسٍ عَلِمَ أَنَّ فِی الْعَشَرَةِ أَفْضَلُ مِمَّنِ اسْتَعْمَلَ فَقَدْ غَشَّ اللَّهَ وَغَشَّ رَسُولَهُ وَغَشَّ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِینَ}}<ref>کنز العمال، ج۶، ص۱۰، حدیث ١۴۶۵٣؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۵، حدیث ۱.</ref>؛
{{متن حدیث|أَیُّمَا رَجُلٍ اسْتَعْمَلَ رَجُلاً عَلَی عَشَرَةِ أَنْفُسٍ عَلِمَ أَنَّ فِی الْعَشَرَةِ أَفْضَلُ مِمَّنِ اسْتَعْمَلَ فَقَدْ غَشَّ اللَّهَ وَغَشَّ رَسُولَهُ وَغَشَّ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِینَ}}<ref>کنز العمال، ج۶، ص۱۰، حدیث ١۴۶۵٣؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۵، حدیث ۱.</ref>؛
خط ۱۵۲: خط ۱۴۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|'''امامت در بیان حضرت فاطمه''']]
# [[پرونده:IM010559.jpg|22px]] [[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|'''امامت در بیان حضرت فاطمه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۸٬۴۴۱

ویرایش