اطاعت پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۵: خط ۳۵:


[[حق اطاعت]] ذاتا ویژه [[خداوند]] است و همین که مفهوم خداوندی که آفریننده هستی است تصور شود، [[عقل]]، [[حکم]] به [[لزوم اطاعت]] از او می‌کند. این مطلب چون ذاتی است نیاز به [[دلیل]] ندارد، اما نیاز به تبیین دارد که در واقع [[تفسیر]] ذاتی بودن حق‌ [[اطاعت]]، برای خداوند است. چند بیان برای توضیح حق‌ اطاعت ذاتی برای خداوند مطرح شده است که عبارت است از:
[[حق اطاعت]] ذاتا ویژه [[خداوند]] است و همین که مفهوم خداوندی که آفریننده هستی است تصور شود، [[عقل]]، [[حکم]] به [[لزوم اطاعت]] از او می‌کند. این مطلب چون ذاتی است نیاز به [[دلیل]] ندارد، اما نیاز به تبیین دارد که در واقع [[تفسیر]] ذاتی بودن حق‌ [[اطاعت]]، برای خداوند است. چند بیان برای توضیح حق‌ اطاعت ذاتی برای خداوند مطرح شده است که عبارت است از:
# بیان اول مبتنی بر خالقیت و [[مالکیت خداوند]] است؛ این صورت است که "[[خدای متعال]] [[خالق]] است و هر خالقی [[مالک]] است در نتیجه هر [[مالکی]]، بر مخلوق خودش حق اطاعت دارد"، پس خدای متعال [[حق]] [[امر و نهی]] و [[فرمان]] و اطاعت‌شدن بر مملوک خودش را دارد، از این رو بر مخلوق و [[بنده]] [[واجب]] است از خداوند اطاعت کند.
# بیان اول مبتنی بر خالقیت و مالکیت خداوند است؛ این صورت است که "[[خدای متعال]] [[خالق]] است و هر خالقی [[مالک]] است در نتیجه هر [[مالکی]]، بر مخلوق خودش حق اطاعت دارد"، پس خدای متعال [[حق]] [[امر و نهی]] و [[فرمان]] و اطاعت‌شدن بر مملوک خودش را دارد، از این رو بر مخلوق و [[بنده]] [[واجب]] است از خداوند اطاعت کند.
# بیان دوم مبتنی بر وجوب [[شکر منعم]] است؛ به این صورت که خداوند [[منعم]] و [[محسن]] است و [[شکر نعمت]] او واجب است، شکر نعمت [[خلق]] و [[رزق]] خدایی، باید متناسب با همان [[نعمت]] باشد، [[شکر]] متناسب با نعمت خلق و رزق، اطاعت است. در نتیجه شکر [[خدا]] به اطاعت از اوست<ref> [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام ج۱]].</ref>.
# بیان دوم مبتنی بر وجوب [[شکر منعم]] است؛ به این صورت که خداوند [[منعم]] و [[محسن]] است و [[شکر نعمت]] او واجب است، شکر نعمت [[خلق]] و [[رزق]] خدایی، باید متناسب با همان [[نعمت]] باشد، [[شکر]] متناسب با نعمت خلق و رزق، اطاعت است. در نتیجه شکر [[خدا]] به اطاعت از اوست<ref> [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام ج۱]].</ref>.


خط ۴۸: خط ۴۸:
رساترین [[آیه]] بر حجیت سنت و ضرورت اطاعت مطلق از پیامبر، آیۀ {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>‏ است که بر [[لزوم]] تمسک به تمام آموزه‌های [[پیامبر]] دلالت دارد، در این [[آیه]] تعبیر «ما آتاکُمُ» به خاطر فراگیری معنایی آن، هر آن چیزی را که اعم از [[رفتار]] و گفتار پیامبر است، در برمی‌گیرد<ref>طوسی، التبیان ج ۹ ص ۵۶۴؛ شاذلی ج ۲۸ ص ۷۸؛ طباطبائی المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴.</ref>. در روایات [[اهل بیت]] {{ع}} و کلمات برخی از [[صحابه]]، برای حق [[قانون‌گذاری]] پیامبر به همین آیه استشهاد شده است<ref>کلینی کافی، ج ۱ ص ۲۶۵؛ صفار ص ۳۹۸؛ عروسی حویزی، ج ۵ ص ۲۷۹؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۱۷ ص ۷؛ قرطبی ج ۱۸ ص ۱۷.</ref>. همچنین در این آیه در کنار امر به پذیرش دستور و [[اقتدا]] به [[عمل]] پیامبر، بر اجتناب از اموری که ایشان [[نهی]] کرده‌اند، نیز تأکید شده است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴.</ref>. بزرگان [[اهل سنت]] نیز همانند [[امامیه]] از همین آیه اطلاق فهمیده‌اند، اگرچه [[فخر رازی]] ابتدا {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ}} را به همان معنای {{عربی|ما آتاکم من الغنیمة و الفئ}}<ref>یعنی آنچه از غنیمت و فئ خداوند به پیامبر داده است»؛ فئ در اصطلاح اموالی است که بدون جنگ و درگیری ازکفّار به غنیمت گرفته شده.</ref> معنا کرده است، اما بعد از آن می‌گوید: شایسته این است که آیه اطلاق دارد در هر چه که پیامبر گفت یا [[فرمان]] داد و یا نهی کرد، چه در مسائل [[حکومتی]] و چه در [[تبیین احکام]]<ref>{{عربی|الأجود أن تكون هذه الآية عامة في كل ما آتى رسول اللَّه و نهى عنه و أمر الفي‏ء داخل في عمومه‏}}، التفسير الكبير، ج‏۲۹، ص ۵۰۷.</ref>.  
رساترین [[آیه]] بر حجیت سنت و ضرورت اطاعت مطلق از پیامبر، آیۀ {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>‏ است که بر [[لزوم]] تمسک به تمام آموزه‌های [[پیامبر]] دلالت دارد، در این [[آیه]] تعبیر «ما آتاکُمُ» به خاطر فراگیری معنایی آن، هر آن چیزی را که اعم از [[رفتار]] و گفتار پیامبر است، در برمی‌گیرد<ref>طوسی، التبیان ج ۹ ص ۵۶۴؛ شاذلی ج ۲۸ ص ۷۸؛ طباطبائی المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴.</ref>. در روایات [[اهل بیت]] {{ع}} و کلمات برخی از [[صحابه]]، برای حق [[قانون‌گذاری]] پیامبر به همین آیه استشهاد شده است<ref>کلینی کافی، ج ۱ ص ۲۶۵؛ صفار ص ۳۹۸؛ عروسی حویزی، ج ۵ ص ۲۷۹؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۱۷ ص ۷؛ قرطبی ج ۱۸ ص ۱۷.</ref>. همچنین در این آیه در کنار امر به پذیرش دستور و [[اقتدا]] به [[عمل]] پیامبر، بر اجتناب از اموری که ایشان [[نهی]] کرده‌اند، نیز تأکید شده است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴.</ref>. بزرگان [[اهل سنت]] نیز همانند [[امامیه]] از همین آیه اطلاق فهمیده‌اند، اگرچه [[فخر رازی]] ابتدا {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ}} را به همان معنای {{عربی|ما آتاکم من الغنیمة و الفئ}}<ref>یعنی آنچه از غنیمت و فئ خداوند به پیامبر داده است»؛ فئ در اصطلاح اموالی است که بدون جنگ و درگیری ازکفّار به غنیمت گرفته شده.</ref> معنا کرده است، اما بعد از آن می‌گوید: شایسته این است که آیه اطلاق دارد در هر چه که پیامبر گفت یا [[فرمان]] داد و یا نهی کرد، چه در مسائل [[حکومتی]] و چه در [[تبیین احکام]]<ref>{{عربی|الأجود أن تكون هذه الآية عامة في كل ما آتى رسول اللَّه و نهى عنه و أمر الفي‏ء داخل في عمومه‏}}، التفسير الكبير، ج‏۲۹، ص ۵۰۷.</ref>.  


[[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> می‌گوید: این آیه مانند آیه {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، بیانگر [[ولایت]] مطلق [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است. طبق [[ظهور]] آیه ۵۵ [[سوره مائده]] [[ولایت خدا]] و [[رسول]] مانند یکدیگر است، یعنی [[ولایت خداوند]] بدون هیچ قید و شرطی ولایت پیامبر نیز هست. بدیهی است ولایت خداوند به دو صورت است: [[ولایت تکوینی]] و [[ولایت تشریعی]]<ref>ولایت نوعی نزدیکی است که موجب نوع خاصی از تصرف و مالکیت تدبیر می‌شود؛ ولایت تکوینی به معنای هر گونه تصرف در هر موجود و هر نوع تدبیر است، به هر صورتی که بخواهد ولایت تشریعی به معنای قانون‌گذاری و شریعت و هدایت و ارشاد توفیق و امثال این امور است. .</ref>. همان ولایت تشریعی که برای [[خداوند]] [[ثابت]] است، برای [[رسول خدا]] هم ثابت است؛ چنانچه [[قیام]] به [[تشریع]]، [[دعوت به دین]]، [[تربیت]] [[امت]]، [[حکومت]] و [[قضاوت]] در بین [[مسلمانان]] از شؤون و [[مناصب]] [[رسالت پیامبر]] است. از این رو [[رسول خدا]] {{صل}} دارای [[ولایتی]] است که [[امت]] را به سوی [[خدای تعالی]] سوق دهد و در بین آنها [[حکومت]] و [[فصل خصومت]] کند و در تمامی شؤون آنها دخالت می‌نماید. همان طور که [[اطاعت از خداوند]]، بر [[مردم]] [[واجب]] است، [[اطاعت از پیامبر]] او نیز بدون قید و شرط واجب است. پس [[ولایت تشریعی]] آن حضرت به ولایت تشریعی [[خداوند]] بازمی‌گردد. به این معنا که چون [[اطاعت خداوند]] در امور تشریعی واجب است و [[اطاعت رسول]] [[خدا]] {{صل}} هم [[اطاعت]] خداست پس رسول خدا مقدم و پیشوای آنان و در نتیجه [[ولایت]] او هم همان [[ولایت خداوند]] خواهد بود و اطاعتش بر همه مسلمانان واجب است. با وجود ولایت تشریعی [[پیامبر]]، [[پیروی]] از آن حضرت در تمام [[دستورات]] ایشان بر همه مسلمانان واجب است. البته روشن است که ولایت رسول خدا به تبع ولایت خداوند است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۶ ص ۱۶ و ج ۱۶ ص ۲۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین بیات|بیات، محمد حسین]]، [[عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر اکرم و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات (مقاله)|عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر اکرم و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات]].</ref>
[[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> می‌گوید: این آیه مانند آیه {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، بیانگر [[ولایت]] مطلق [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است. طبق [[ظهور]] آیه ۵۵ [[سوره مائده]] [[ولایت خدا]] و [[رسول]] مانند یکدیگر است، یعنی [[ولایت خداوند]] بدون هیچ قید و شرطی ولایت پیامبر نیز هست. بدیهی است ولایت خداوند به دو صورت است: [[ولایت تکوینی]] و [[ولایت تشریعی]]<ref>ولایت نوعی نزدیکی است که موجب نوع خاصی از تصرف و مالکیت تدبیر می‌شود؛ ولایت تکوینی به معنای هر گونه تصرف در هر موجود و هر نوع تدبیر است، به هر صورتی که بخواهد ولایت تشریعی به معنای قانون‌گذاری و شریعت و هدایت و ارشاد توفیق و امثال این امور است. .</ref>. همان ولایت تشریعی که برای [[خداوند]] [[ثابت]] است، برای [[رسول خدا]] هم ثابت است؛ چنانچه [[قیام]] به [[تشریع]]، [[دعوت به دین]]، [[تربیت]] [[امت]]، [[حکومت]] و [[قضاوت]] در بین [[مسلمانان]] از شؤون و مناصب [[رسالت پیامبر]] است. از این رو [[رسول خدا]] {{صل}} دارای [[ولایتی]] است که [[امت]] را به سوی [[خدای تعالی]] سوق دهد و در بین آنها [[حکومت]] و [[فصل خصومت]] کند و در تمامی شؤون آنها دخالت می‌نماید. همان طور که [[اطاعت از خداوند]]، بر [[مردم]] [[واجب]] است، [[اطاعت از پیامبر]] او نیز بدون قید و شرط واجب است. پس [[ولایت تشریعی]] آن حضرت به ولایت تشریعی [[خداوند]] بازمی‌گردد. به این معنا که چون [[اطاعت خداوند]] در امور تشریعی واجب است و [[اطاعت رسول]] [[خدا]] {{صل}} هم [[اطاعت]] خداست پس رسول خدا مقدم و پیشوای آنان و در نتیجه [[ولایت]] او هم همان [[ولایت خداوند]] خواهد بود و اطاعتش بر همه مسلمانان واجب است. با وجود ولایت تشریعی [[پیامبر]]، [[پیروی]] از آن حضرت در تمام [[دستورات]] ایشان بر همه مسلمانان واجب است. البته روشن است که ولایت رسول خدا به تبع ولایت خداوند است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۶ ص ۱۶ و ج ۱۶ ص ۲۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین بیات|بیات، محمد حسین]]، [[عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر اکرم و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات (مقاله)|عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر اکرم و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات]].</ref>


== برخی از مصادیق اطاعت از پیامبر ==
== برخی از مصادیق اطاعت از پیامبر ==
۱۱۸٬۰۴۱

ویرایش