|
|
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{خرد}}
| | #تغییر_مسیر [[شئون امام در سرای آخرت]] |
| {{نبوت}}
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شئون امام در قیامت در قرآن]] | [[شئون امام در قیامت در حدیث]] | [[شئون امام در قیامت در کلام اسلامی]] | [[شئون امام در قیامت در فلسفه اسلامی]] | [[شئون امام در قیامت در عرفان اسلامی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[شئون امام در قیامت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
| | |
| ==[[شئون امام در قیامت]]==
| |
| *بیشترین توجه متكلمان درباره [[شئون]] [[اخروی]] [[امام]]، معطوف به [[روز قیامت]] است. دیدگاه ایشان را میتوان در چند محور بررسی کرد:
| |
| | |
| #'''[[جلوداری]]''': پیشتر یکی از [[شئون امام]] در [[قیامت]] را [[شأن]] [[جلوداری]] ایشان دانستیم. بر اساس جستوجوی نگارنده، تنها [[شیخ طوسی]] به این [[شأن]] اشاره کرده است. وی ذیل آیۀ {{عربی|اندازه=۱۵۵%| {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>اسراء (۱۷)، ۷۱.</ref> درباره مقصود از [[امام]] به بیان دیدگاههایی میپردازد.<ref>برخی دیدگاهها درباره چیستی امام در آیه مورد بحث، عبارتاند از: پیامبر، کتاب اعمال، آنچه به وسیله آن خدا را عبادت میکردند (ر.ک: محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج ۶، ص ۵۰۴).</ref> یکی از آن دیدگاهها این است که مقصود از [[امام]] در [[آیه]] یادشده کسی است که [[مردم]] به او [[اقتدا]] میکردند. [[شیخ طوسی]] این دیدگاه را سخن امامین [[صادقین]]{{عم}} نیز میداند.<ref>همان.</ref> وی به صراحت از پرداختن به اینکه [[امامان]]{{عم}} نیز میتوانند مصداق این [[آیه]] باشند، خودداری کرده است، اما از آنجا که ایشان این نظر را قول امامین [[صادقین]]{{عم}} میداند، ممکن است بتوان گفت [[تفسیر]] خود او نیز همین است. | |
| #'''[[پرچمداری]]:''' برخی [[متکلمان]] به [[شأن]] [[پرچمداری]] [[امام]] اشاره کردهاند. [[شیخ مفید]] که بیشتر دیدگاههایش درباره [[شئون]] [[اخروی]] [[امام]]، در باب [[فضایل]] [[امام علی]]{{ع}} در [[قیامت]] است، بر اساس [[روایات]]، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} را [[پرچمدار]] [[بهشت]] میداند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تفضیل [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref> او روایتی [[نقل]] میکند که در آن، از [[پرچمدار]] بودن [[امام علی]]{{ع}} برای [[پیامبر]] [[سخن]] به میان آمده است.<ref>همو، الامالی، ص ۱۶۸.</ref> کراجکی نیز [[روایت]] دیگری را [[نقل]] کرده که [[امام علی]]{{ع}} خود را [[پرچمدار]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} معرفی میکند.<ref>ابوالفتح کراجکی، الاستنصار، ص ۲۱-۲۲.</ref> همچنین [[شیخ طوسی]] روایاتی [[نقل]] میکند که در آنها، از شئونی برای [[امام علی]]{{ع}} مانند [[پرچمداری]] برای [[پیامبر]] یاد شده است.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الامالی، ص ۱۹۰.</ref> [[علامه حلی]] تنها در جایی روایتی [[نقل]] میکند که در آن [[روایت]]، [[امام علی]]{{ع}} به عنوان [[پرچمدار]] [[پیامبر]] در [[قیامت]] معرفی شده است.<ref>حسن بن یوسف حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> در [[روایات]] دیگر نیز او را [[صاحب لواء]] الحمد میداند.<ref>همو، کشف الیقین، ص ۲۷۱.</ref> دیگر [[متکلمان]] دراینباره سخنی بیان نکردهاند.
| |
| #'''[[حسابرسی بندگان|بازگشتگاه و حسابرس مردم]]''': از دیگر [[شئون تکوینی]] [[امام]] در سرای [[آخرت]]، نقش ایشان در [[حسابرسی بندگان]] است. از میان [[متکلمان]] تنها [[شیخ مفید]] به این مسئله توجه کرده است. او [[مسئولیت]] [[حسابرسی]] [[مؤمنان]] [[گنهکار]] را بر عهده [[پیامبر خاتم|رسول الله]] و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} میداند. [[شیخ مفید]] بر این [[باور]] است که [[خداوند]] این [[مقام]] را به ایشان داده تا [[برتری]] آنها بر سایر [[بندگان]] را نشان دهد. شیخ، [[دلیل]] مدعای خود را [[اخبار]] [[مستفیض]] [[صادقین]]{{عم}} بیان میکند و پس از ذکر [[آیه]] {{عربی|اندازه=۱۵۵%| {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه (۹)، ۱۰۵.</ref> مقصود از «مؤمنون» را [[ائمه]]{{عم}} میداند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص ۷۸-۷۹.</ref>
| |
| #'''[[شهادت بر اعمال]]''': بیشتر ### [[313]]### به این [[شأن]] اشاره کردهاند. [[شیخ مفید]] به عنوان نخستین [[متکلم]] این دوران، گاهی روایتی [[نقل]] میکند که در آن، [[امام علی]]{{ع}}، خود و دیگر [[امامان]]{{عم}} را [[شاهدان]] [[خدا]] معرفی کرده است.<ref>همو، الارشاد، ج ۱، ص ۲۲۹.</ref> افزون بر آن، در ابتدای کتاب [[فقهی]] خود، [[امامان]]{{عم}} را [[شاهدان]] [[اعمال شیعیان]] در [[روز قیامت]] و [[پیامبران]] را نیز [[شاهدان]] [[اعمال امت]] خود میداند.<ref>همو، المقنعة، ص۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] نیز به این [[شأن]] پرداخته است. مرحوم [[سید]] آنگاه که [[قاضی عبدالجبار معتزلی]] میخواهد از [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> استفاده کند تا [[حجیت]] [[اجماع]] و [[درستی]] [[روایت]] {{عربی|"لَا تَجْتَمِعُ أُمَّتِی عَلَی خَطَإٍ"}} را ثابت نماید، [[استدلال]] به [[آیه]] را مردود میداند، به این [[دلیل]] که «[[شهدا]]» جمع [[شهید]] است و اگر مقصود از «[[امت وسط]]» [[مسلمانان]] باشند، پس باید فردفرد [[مسلمانان]] [[شاهد]] باشند. این امر موجب میشود که گفته شود هریک از افراد [[امت]] خود حجتی برای [[درستی]] [[رفتار]] و گفتار خود است و هیچکس به این سخن ملتزم نمیشود؛ ازاینرو درست آن است که بگوییم مقصود از «[[امت وسط]]» گروهی خاص است که هریک از آنها [[شاهد]] بر دیگر افرادند و آنها همان [[امامان]]یاند که [[عصمت]] و [[طهارت]] آنها ثابت شده است.<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، تحقیق عبدالزهرا حسینی، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] دراینباره این [[پرسش]] را مطرح میکند که با توجه به آنکه [[امامان]]{{عم}} همگی چیز واحدی را [[مشاهده]] نکردهاند، چگونه میتوانند بر آن چیز [[شهادت]] دهند؟ وی در پاسخ میگوید برای [[شهادت]] لازم نیست مشهود علیه دیده شود، بلکه [[علم]] به آن کافی است، چنانکه [[شهادت]] ما نیز به [[یگانگی خداوند]] و [[نبوت]] پیامبرانش از همین قبیل است. [[سید]] درباره گستره [[شهادت]] ایشان نیز بیان میکند که این [[شهادت]] بر [[اعمال]] کسانی است که [[اهل]] [[ثواب]] نیستند یا آنکه اساساً خارج از [[امت]] اسلاماند.<ref>همان، ص ۲۳۱.</ref> [[ابوالصلاح حلبی]] نسبت به [[شئون]] [[امام]] در [[قیامت]] تنها به [[شأن]] [[شهادت]] بر [[اعمال]] [[بندگان]] اشاره کرده است. وی به بهانه [[اثبات عصمت]] [[امامان]]{{عم}} با استناد به آیاتی همچون {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ}}<ref>نساء (۴)، ۴۱.</ref> و {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ}}<ref>نحل (۱۶)، ۸۹.</ref> [[اثبات]] میکند که [[شاهدان]] در [[قیامت]] باید [[معصوم]] باشند و این صفت تنها برای [[امامان]]{{عم}} [[ثابت]] است.<ref>ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص ۱۸۰-۱۸۱.</ref> [[شیخ طوسی]] بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِیدًا عَلَی هَؤُلاء}}<ref>نحل (۱۶)، ۸۹.</ref> بیان میکند که در هر دورهای لازم است حجتی روی [[زمین]] باشد که مورد [[تأیید]] [[خداوند متعال]] است.<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۶، ص ۴۱۷.</ref> شیخ در جایی دیگر این نظریه را با تفصیل بیشتری مطرح کرده است. او به مناسبت نقد [[ادله]] [[اهل سنت]] بر [[حجیت]] [[اجماع]]، [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> را [[نقل]] میکند. پس از رد استناد ایشان به این [[آیه]]، [[اثبات]] میکند که مقصود از [[امت وسط]] میتواند [[ائمه]] اطهار{{عم}} باشد. [[شیخ طوسی]] همچون [[سید مرتضی]] [[معتقد]] است برای [[شهادت]] لازم نیست مشهود علیه دیده شود، بلکه [[علم]] به آن کافی است، چنانکه [[شهادت]] ما نیز به [[یگانگی خداوند]] و [[نبوت]] پیامبرانش از همین قبیل است. وی درباره گستره [[شهادت]] ایشان [[معتقد]] است این [[شهادت]] بر کسانی است که [[اهل]] [[ثواب]] نیستند یا آنکه اساساً خارج از [[امت]] اسلاماند.<ref>محمد بن حسن طوسی، تلخیص الشافی، تحقیق حسین بحرالعلوم، ج ۱، ص۱۶۶-۱۷۰؛ همو، تمهید الأصول فی علم الكلام، تصحیح عبدالمحسن مشکوة الدینی، ص ۳۵۷؛ همو، التبیان، ج ۲، ص ۷-۸.</ref> [[ابن میثم بحرانی]] [[شأن]] [[شهادت]] را برای [[پیامبر]] و [[امامان]]{{عم}} [[ثابت]] دانسته است. به [[باور]] او، مقصود از [[شهادت]]، همان [[آگاهی]] از [[افعال]] [[امت]] است. چنین شأنی برای ایشان سبب میشود [[مردم]] نسبت به کارهای خود [[مراقبت]] بیشتری داشته باشند.<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۳-۲۰۴.</ref> [[علامه حلی]] در پی [[اثبات]] [[عصمت امام]]{{ع}}، [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> را طرح میکند و با مسلّم انگاشتن اینکه مقصود از [[شاهدان]]، همان [[امامان]]اند، میگوید که [[خداوند]] [[امام]] را [[تزکیه]] و [[پاک]] کرده است؛ زیرا در غیر این صورت [[شهادت]] ایشان در [[قیامت]] پذیرفته نمیشود. کسی که [[خداوند]] او را [[تزکیه]] و [[پاک]] کرده، [[معصوم]] است.<ref>حسن بن یوسف حلی، الالفین، ج ۱، ص ۱۳۲-۱۳۳.</ref>
| |
| #'''[[جایگاه امام در اعراف]]''': [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]] و [[علامه حلی]] به این مسئله توجه کردهاند. [[شیخ مفید]] درباره مسئله [[اعراف]] چند دسته [[روایت]] [[نقل]] میکند و در پایان میگوید که آنچه میتوان بدان [[یقین]] داشت، آن است که [[اعراف]] مکانی میان [[بهشت و جهنم]] است که دو گروه در آنجا حضور دارند: یکی از آن دو گروه، [[امامان]] و حجتهای الهیاند و دیگری کسانی که در [[انتظار]] [[امر]] [[خداوند]] برای ورود به بهشتاند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تصحیح لاعتقاد، ص۱۰۶-۱۰۷؛ و نیز ر.ک: همو، تفضیل [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref> البته [[شیخ مفید]] نقش و [[وظیفه]] [[امامان]]{{عم}} در آن [[جایگاه]] را روشن نمیسازد. [[شیخ طوسی]] ذیل [[آیات]] [[سوره اعراف]] ضمن بیان دیدگاههایی، [[سخن]] [[امام صادق]]{{ع}} را [[نقل]] میکند که [[اعراف]] موقفی است که [[پیامبران]] و [[جانشینان]] آنها در آن حضور دارند. همچنین [[گنهکاران]] [[امت]] ایشان نیز در آنجا حاضرند و [[انتظار]] دارند که به کمک و [[شفاعت]] [[پیامبران]] و [[امامان]] وارد [[بهشت]] شوند.<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج ۴، ص ۴۱۰-۴۱۲.</ref> [[علامه]] حلّی روایتی [[نقل]] میکند که در آن، از [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان [[اصحاب اعراف]] یاد شده،<ref>حسن بن یوسف حلی، کشف الیقین، ص ۴۰۲.</ref> اما از [[وظایف]] ایشان سخنی به میان نیاورده است.
| |
| #'''[[جایگاه امام در موقف میزان]]''': بر اساس جستوجوی نگارنده، تنها [[شیخ مفید]] به این مسئله توجه کرده است. او «[[میزان]]» را به معنای «التعدیل بین الأعمال» دانسته است. به نظر میرسد مقصود وی همان ارزشگذاری و [[تعیین]] وزن [[اعمال]] است.<ref>تعدیل الشیء: تقویمه (محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۴۳۲).</ref> او [[معتقد]] است که [[مسئولان]] این امر همان [[امامان]] پاکاند. شیخ این نکته را نیز میافزاید که این [[عقیده]] مورد [[اجماع]] ناقلان [[حدیث]] از [[امامیه]] است، اما از [[متکلمان]] امامی چیزی دراینباره نشنیده است.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص۷۸-۷۹؛ ر.ک: همو، تصحیح الاعتقاد، ص۱۱۵.</ref>
| |
| #'''[[جایگاه امام در موقف صراط]]''': [[شیخ مفید]] از معدود متکلمانی است که دراینباره نظر داده است. به [[باور]] او [[صراط]] به معنای راه است. از آنجا که [[دین]] نیز به سوی صواب [[هدایت]] میکند، راه نامیده میشود. [[ولایت]] [[امامان]]{{عم}} نیز به همین خاطر، [[صراط]] نامیده میشود؛ زیرا [[معرفت]] و [[تمسک]] به ایشان راهی به سوی [[خداوند]] است. [[شیخ مفید]]، درباره [[صراط]] در [[قیامت]] میگوید که بر اساس روایتی، راهی که از آن به [[بهشت]] وارد میشوند، مانند پلی است که [[مردم]] بر آن عبور میکنند و [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} سمت راست آن و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} سمت چپ آن قرار گرفتهاند و [[خداوند]] به آن دو میفرماید: {{متن قرآن|أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِیدٍ}}<ref>ق (۵۰)، ۲۴.</ref>.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۱۰۸.</ref> همچنین او [[روایت]] دیگری نیز آورده به این مضمون که عبور از [[صراط]] مخصوص کسانی است که [[امام علی]]{{ع}} [[نامه]] [[برائت]] از [[آتش]] به آنها داده باشد.<ref>همان.</ref> چنانکه پیداست، وی تحلیل خاصی دراینباره ارائه نکرده است.
| |
| #'''[[قسمتکننده بهشت و جهنم]]''': [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]] و [[عبدالجلیل قزوینی]] به این [[شأن]] اشاره کردهاند. [[شیخ مفید]] بر اساس [[روایات]]، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} را [[قسمتکننده بهشت و جهنم]] میداند.<ref>همو، تفضیل امیرالمؤمنین{{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref>[[شیخ طوسی]] نیز در روایاتی، [[امام علی]]{{ع}} را [[قسمتکننده بهشت و جهنم]] معرفی کرده است.<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج ۴، ص ۴۱۱.</ref> مرحوم قزوینی درباره [[شئون امام]] در [[قیامت]] تنها به همین [[شأن]] -آن هم برای [[امام علی]]{{ع}}- اشاره کرده است. وی [[روایت]] معروفی را میپذیرد که بر اساس آن، [[امام علی]]{{ع}} [[قسمتکننده بهشت و جهنم]] است. قزوینی شبههای را از سوی [[اهل سنت]] علیه [[شیعه]] اینگونه مطرح میکند که [[شیعه]] مفوّضه است؛ زیرا ایشان معتقدند [[خداوند]] [[امر]] تقسیم [[بهشت و جهنم]] را به [[علی]]{{ع}} واگذار کرده است. وی به صورت نقضی پاسخ میدهد که به [[اجماع امت]]، [[خداوند]] کار [[تقسیم ارزاق]] [[بندگان]]، [[ثبت]] [[اعمال]] ایشان و شمارش قطرات [[باران]] را به [[فرشتگان]] داده است [[دنیا]] نیز برخی [[فرشتگان]] را [[مأمور]] [[دوزخ]] و [[بهشت]] ساخته است. [[شریعت]] و [[کتاب آسمانی]] را نیز به [[پیامبران]] و [[اولیا]] واگذار کرده، کار قبض [[جان]] [[انسانها]] را بر [[عزرائیل]] نهاده است. خلاصه آنکه [[تفویض]] برخی امور به برخی [[فرشتگان]] یا [[پیامبران]]، مورد [[تأیید]] [[قرآن]] و [[اجماع]] [[امت]] است. قزوینی در [[مقام اثبات]] نیز، [[روایت]] بیانگر [[شأن]] یادشده برای [[امام علی]]{{ع}} را میان تمام [[محدثان]] شناختهشده میداند. وی این [[شأن]] را موجب شراکت [[امام علی]]{{ع}} با [[خداوند]] نمیداند.<ref>همان، ص ۵۸۸.</ref>
| |
| #'''[[شفاعت]]''': از جمله شئونی که بیشتر [[متکلمان]] بدان اشاره کردهاند، [[شفاعت]] است. [[شیخ مفید]] بدون استناد به [[روایات]] از اتفاقنظر [[امامیه]] بر شفیع بودن [[پیامبر]] و [[امامان]]{{عم}} [[سخن]] به میان میآورد؛ بدین بیان که [[پیامبر]] شفیع [[امت]] خود، و [[امامان]] نیز شفیع شیعیاناند و بسیاری از [[گنهکاران]] [[نجات]] مییابند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، أوائل المقالات، ص۴۷ و ۷۹-۸۰.</ref> مرحوم [[سید]] نیز همچون دیگر [[اندیشمندان]] این [[اندیشه]] را پذیرفته، اما چندان به بسط آن [[همت]] نگمارده است. وی بیشتر تلاش خود را در بحث [[شفاعت]] به [[اثبات]] این امر اختصاص داده که [[شفاعت]] تنها در مورد برداشتن [[عذاب]] است نه آنکه رسیدن نفع از سوی شفیع به شفاعتشونده.<ref>سید مرتضی علم الهدی، الذخیرة فی علم الكلام، تحقیق احمد حسینی، ص ۵۰۵-۵۰۶. </ref> همچنین [[سید]] بیشتر درباره [[شفاعت]] [[پیامبر خاتم|نبی اکرم]]{{صل}} صحبت کرده و به طور صریح از [[شفاعت]] [[ائمه]] اطهار{{عم}} [[سخن]] نگفته است. اگر میتوانیم [[اعتقاد]] به [[شفاعت]] [[امامان]]{{عم}} را به [[سید]] نسبت دهیم، بر این اساس است که وی [[شفاعت]] را منحصر به [[پیامبر]] نمیداند، بلکه بر این [[باور]] است که [[مؤمنان]] نیز یکدیگر را [[شفاعت]] میکنند. روشن است وقتی [[مؤمنان]] [[حق]] [[شفاعت]] دارند، [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}}، به طریق اولی چنین شأنی را دارایند.<ref>همو، الرسائل، تحقیق مهدی رجایی، ج۳، ص۳۶۸-۳۶۹.</ref> کراجکی [[روایت]] دیگری نیز [[نقل]] کرده که در آن [[امام علی]]{{ع}} خود را صاحب [[مقام]] [[شفاعت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} معرفی کرده است.<ref>ابوالفتح کراجکی، الاستنصار، ص ۲۱-۲۲.</ref>[[شیخ طوسی]] نیز تصریح میکند که [[شأن]] [[شفاعت]] برای [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، بسیاری از [[صحابه]] ایشان، [[امامان]] [[معصوم]] و نیز بسیاری از [[مؤمنان]] [[صالح]] مسلّم و ثابت است.<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج ۱، ص ۲۱۳-۲۱۴.</ref> وی در متون [[روایی]] خود نیز روایاتی [[نقل]] میکند که بیانگر این [[شأن]] برای [[امامان]]{{عم}} است.<ref>همو، الامالی، ص ۱۸۷ و ۲۸۱.</ref> [[عبدالجلیل قزوینی]] نیز به مسئله [[شفاعت]] پرداخته، اما تنها بر [[شفاعت]] [[پیامبران]] تأکید کرده و از [[شفاعت]] [[امامان]] سخنی به میان نیاورده است.<ref>عبدالجلیل قزوینی، نقض، تعلیق و تصحیح سیدجلال الدین حسینی ارموی، ص۲۹۵.</ref> [[علامه حلی]] از [[شفاعت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فراوان سخن گفته،<ref>حسن بن یوسف حلی، انوار الملكوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص ۱۷۵؛ همو، تسلیک النفس الی حظیرة القدس، تحقیق فاطمه رمضانی، ص ۲۲۵؛ همو، کشف المراد، تحقیق حسن حسن زاده آملی، ص۴۱۷؛ همو، معارج الفهم، ص ۵۷۴؛ همو، مناهج الیقین، ص۵۲۸.</ref> اما درباره [[شفاعت]] [[امامان]]{{عم}} تنها به روایتی بسنده کرده که در آن، [[امام علی]]{{ع}} به عنوان شفیع [[روز قیامت]] معرفی شده<ref>همو، کشف الیقین، ص ۴۶۶؛ همو، اجوبة المسائل المنهائیة، ص۶۶.</ref> و نیز ذیل یکی از [[براهین]] [[عصمت امام]] به [[شفاعت]] [[امامان]]{{عم}} اشاره کرده است.<ref>همو، الالفین، ج۲، ص۲۱۹.</ref> [[فاضل مقداد]]، مسئله [[شفاعت]] را با جزئیات آن بیان میکند، اما بیشتر درباره [[مقام]] [[شفاعت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[سخن]] میگوید.<ref>فاضل مقداد سیوری، ارشاد الطالبین، تحقیق مهدی رجایی، ص۴۲۸-۴۳۰؛ همو، الانوار الجلالیة، تحقیق علی حاجی آبادی و عباس جلالی نیا، ص۱۸۶.</ref> در جایی نیز به [[شفاعت]] [[امامان]]{{عم}} اشاره میکند و [[دلیل]] آن را [[اجماع]] [[شیعیان]] میداند.<ref>همو، اللوامع الالهیة، تحقیق شهید قاضی طباطبایی، ص۴۵۱.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۴۲ الی ۳۵۰.</ref>.
| |
| | |
| == پرسشهای وابسته ==
| |
| * [[شئون امام در قیامت چیستند؟ (پرسش)]]
| |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| | |
| | |
| ==منابع==
| |
| * [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس2}}
| |
| [[رده:بررسی انطباق شئون امامت]]
| |
| [[رده:شئون امامت]]
| |