←پانویس
(←پانویس) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = ولایت تشریعی امامان | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = ولایت تشریعی امامان | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
نتیجه آنکه اطلاق [[آیه ولایت]] و [[روایات تفویض]] به وسیله روایاتی که بیانگر جعل تمام [[احکام]] بودند، [[مقید]]، و [[نظریه]] [[شأن ولایت تشریعی]] تقویت میشود.<ref>گفتنی است برخی استادها نظریه برخورداری امامان{{عم}} از شأن ولایت تشریعی را ترجیح دادهاند.</ref> البته تأکید میکنم مقصود از آنکه تمام احکام جعل شدهاند، بدین معنا نیست که همه آن احکام بیان شدهاند؛ بلکه جعل و نازل شدهاند. بله، آنها در طول [[تاریخ]] بیان میشوند که این مهم به وسیله [[امامان]]{{عم}} انجام میشود. نکته دیگر آنکه این نتیجه یعنی اختصاص [[شأن تشریع]] [[حکم]] به [[خدا]] و [[رسول اکرم]]{{صل}} پاسخگوی برخی [[شبهات]] در فرق میان [[نبی]] و [[امام]] نیز هست؛ بدین معنا که فارق میان نبی و امام، برخلاف آنچه برخی پنداشتهاند، نه صفت [[عصمت]] ایشان است و نه [[دانش]] غیر اکتسابی آنها؛<ref>عبدالکریم سروش، خاتميت و ولایت، ص۵۳.</ref> بلکه یکی از آن تفاوتها میتواند انشا یا [[دریافت دین]] از [[خداوند]] باشد؛<ref>در ادامه، شأن امام در دریافت دین از سوی خدا را بررسی خواهیم کرد.</ref> بدین معنا که [[پیامبر]]، شأن تشریع حکم را دارد؛ به خلاف امام که تنها [[مبلّغ]] [[معصومانه]] [[شریعت]] پیامبر است. | نتیجه آنکه اطلاق [[آیه ولایت]] و [[روایات تفویض]] به وسیله روایاتی که بیانگر جعل تمام [[احکام]] بودند، [[مقید]]، و [[نظریه]] [[شأن ولایت تشریعی]] تقویت میشود.<ref>گفتنی است برخی استادها نظریه برخورداری امامان{{عم}} از شأن ولایت تشریعی را ترجیح دادهاند.</ref> البته تأکید میکنم مقصود از آنکه تمام احکام جعل شدهاند، بدین معنا نیست که همه آن احکام بیان شدهاند؛ بلکه جعل و نازل شدهاند. بله، آنها در طول [[تاریخ]] بیان میشوند که این مهم به وسیله [[امامان]]{{عم}} انجام میشود. نکته دیگر آنکه این نتیجه یعنی اختصاص [[شأن تشریع]] [[حکم]] به [[خدا]] و [[رسول اکرم]]{{صل}} پاسخگوی برخی [[شبهات]] در فرق میان [[نبی]] و [[امام]] نیز هست؛ بدین معنا که فارق میان نبی و امام، برخلاف آنچه برخی پنداشتهاند، نه صفت [[عصمت]] ایشان است و نه [[دانش]] غیر اکتسابی آنها؛<ref>عبدالکریم سروش، خاتميت و ولایت، ص۵۳.</ref> بلکه یکی از آن تفاوتها میتواند انشا یا [[دریافت دین]] از [[خداوند]] باشد؛<ref>در ادامه، شأن امام در دریافت دین از سوی خدا را بررسی خواهیم کرد.</ref> بدین معنا که [[پیامبر]]، شأن تشریع حکم را دارد؛ به خلاف امام که تنها [[مبلّغ]] [[معصومانه]] [[شریعت]] پیامبر است. | ||
'''نتیجهگیری:''' از آنچه گذشت، روشن میشود که نمیتوان شأن ولایت تشریعی را برای امامان{{عم}}ثابت دانست.<ref>ممکن است گفته شود: اگر امام شأن ولایت تکوینی دارد، این ولایت تکوینی میتواند به ولایت تشریعی بینجامد. برای نمونه، تغییری در شراب به وجود آورد که به حلیت حکم آن منجر شود، یا در مایعی حلال تصرفی کند که دارای مفسده شده، حکم حليت آن به حرمت تبدیل شود. در پاسخ باید گفت: اولاً، اگر امام، ماهیت شراب یا آن مایع حلال را تغییر دهد، در حقیقت به موجود دیگری تبدیل شده و این امر باز هم منجر به تغییر در حکم شراب که دارای مفسده بود یا آن مایع حلال به وجود نیاورده است؛ ثانياً، از آنجا که شأن ولایت تشریعی را براساس ادله نتوانستیم بپذیریم، طبیعی است که چنین اموری، اگر به تغيير حکمی شرعی منجر شود، موجب تضييق دايره ولایت تکوینی امام خواهد شد.</ref> بله، وضع [[قانون]] و [[حکم حکومتی]] از [[اختیارات]] ایشان است؛ چنانکه تطبيق [[احکام کلی]] بر موضوعات جدید نیز همین وضع را دارد که اساساً این دو مورد از بحث ما خارج است<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، | '''نتیجهگیری:''' از آنچه گذشت، روشن میشود که نمیتوان شأن ولایت تشریعی را برای امامان{{عم}}ثابت دانست.<ref>ممکن است گفته شود: اگر امام شأن ولایت تکوینی دارد، این ولایت تکوینی میتواند به ولایت تشریعی بینجامد. برای نمونه، تغییری در شراب به وجود آورد که به حلیت حکم آن منجر شود، یا در مایعی حلال تصرفی کند که دارای مفسده شده، حکم حليت آن به حرمت تبدیل شود. در پاسخ باید گفت: اولاً، اگر امام، ماهیت شراب یا آن مایع حلال را تغییر دهد، در حقیقت به موجود دیگری تبدیل شده و این امر باز هم منجر به تغییر در حکم شراب که دارای مفسده بود یا آن مایع حلال به وجود نیاورده است؛ ثانياً، از آنجا که شأن ولایت تشریعی را براساس ادله نتوانستیم بپذیریم، طبیعی است که چنین اموری، اگر به تغيير حکمی شرعی منجر شود، موجب تضييق دايره ولایت تکوینی امام خواهد شد.</ref> بله، وضع [[قانون]] و [[حکم حکومتی]] از [[اختیارات]] ایشان است؛ چنانکه تطبيق [[احکام کلی]] بر موضوعات جدید نیز همین وضع را دارد که اساساً این دو مورد از بحث ما خارج است<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۰۲ تا ۲۱۲.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:ولایت تشریعی]] | ||
[[رده: | [[رده:شئون امامت]] |