مرجعیت علمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
=== مرجعیت علمی یکی از حکمت‌های [[امامت]] ===
=== مرجعیت علمی یکی از حکمت‌های [[امامت]] ===
{{اصلی|حکمت امامت}}
{{اصلی|حکمت امامت}}
یکی از فلسفه‌های [[خاتمیت نبوت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}}‌ [[تکامل]] و بلوغ عقلی [[مسلمانان]] صدر [[اسلام]] بود که در پرتو همین [[بلوغ]] آنان موفّق شدند [[کتاب آسمانی]] را [[حفظ]] و به صورت اصیل و ناب به نسل‌های بعدی منتقل نمایند. لکن نکته قابل توجّه اینکه چون [[مردم]] [[شبه جزیره عربستان]] از نظر تعلیمات و [[علوم نظری]] مانند: [[فلسفه]]، [[تفسیر]] و [[کلام]] در حد پایین بودند، بر شناخت و فهم [[آیات متشابه]] و همچنین [[بواطن]] و لایه‌های ژرفای [[قرآن]] قادر نبودند و لذا به [[وجود امام]] و [[مرجع]] و [[مفسر]] [[معصوم]] [[قرآن]] [[نیاز]] افتاد. [[ظهور]] فرقه‌های مختلف [[دینی]] [[شاهد]] [[تفاسیر]] و قرائت‌های مختلف و ناسره از [[قرآن]] است که با تمسک به ظاهر [[آیات]] موجب تشتت مسلمانان شدند. اینجا می‌‌توان به فرقه مجسمه مثال زد که به تجسم [[خداوند]] ـ العیاذ بالله ـ معتقدند، همچنین [[اکثریت]] قریب به [[اتفاق]] [[اهل سنت]] به [[رؤیت خداوند]] با چشم ظاهری در [[قیامت]] [[اعتقاد]] می‌‌ورزند. امّا [[تشیع]] به [[دلیل]] پیوستگی با امام [[معصوم]] از چنین آموزه‌هایی مبراست.  
یکی از فلسفه‌های [[خاتمیت نبوت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}}‌ [[تکامل]] و بلوغ عقلی [[مسلمانان]] صدر [[اسلام]] بود که در پرتو همین [[بلوغ]] آنان موفّق شدند [[کتاب آسمانی]] را [[حفظ]] و به صورت اصیل و ناب به نسل‌های بعدی منتقل نمایند. لکن نکته قابل توجّه اینکه چون [[مردم]] [[شبه جزیره عربستان]] از نظر تعلیمات و علوم نظری مانند: [[فلسفه]]، [[تفسیر]] و [[کلام]] در حد پایین بودند، بر شناخت و فهم [[آیات متشابه]] و همچنین [[بواطن]] و لایه‌های ژرفای [[قرآن]] قادر نبودند و لذا به [[وجود امام]] و [[مرجع]] و [[مفسر]] [[معصوم]] [[قرآن]] [[نیاز]] افتاد. [[ظهور]] فرقه‌های مختلف [[دینی]] [[شاهد]] [[تفاسیر]] و قرائت‌های مختلف و ناسره از [[قرآن]] است که با تمسک به ظاهر [[آیات]] موجب تشتت مسلمانان شدند. اینجا می‌‌توان به فرقه مجسمه مثال زد که به تجسم [[خداوند]] ـ العیاذ بالله ـ معتقدند، همچنین [[اکثریت]] قریب به [[اتفاق]] [[اهل سنت]] به [[رؤیت خداوند]] با چشم ظاهری در [[قیامت]] [[اعتقاد]] می‌‌ورزند. امّا [[تشیع]] به [[دلیل]] پیوستگی با امام [[معصوم]] از چنین آموزه‌هایی مبراست.  


نکته دیگر اینکه در حوزه [[معرفتی]] و تفسیری نیاز به مرجع و [[امام]] [[معصوم]] همیشه لازم است و دیگران به [[دلیل]] فقدان [[عصمت]] محتمل الخطا هستند، [[امامان]] توانستند مبانی و اصول لازم [[دین‌شناسی]] را به مخاطبان [[القا]] و با [[تربیت]] [[مفسران]] و [[متکلمان]] برجسته؛ همچون: [[هشام بن الحکم|هشام]]، ضریب [[نیاز به امام]] در [[عصر غیبت]] را کاهش دهند. آنان مبانی و [[اصول دین]] را به صورت [[ناب]] تحویل [[جامعه]] داده و از ابتلای [[آموزه‌های دینی]] به آفت [[تحریف]] و [[بدعت]] جلوگیری کنند و یا حداقل چنین هدفی در میان [[پیروان]] خود تحقق یابد.
نکته دیگر اینکه در حوزه [[معرفتی]] و تفسیری نیاز به مرجع و [[امام]] [[معصوم]] همیشه لازم است و دیگران به [[دلیل]] فقدان [[عصمت]] محتمل الخطا هستند، [[امامان]] توانستند مبانی و اصول لازم [[دین‌شناسی]] را به مخاطبان القا و با [[تربیت]] [[مفسران]] و [[متکلمان]] برجسته؛ همچون: [[هشام بن الحکم|هشام]]، ضریب نیاز به امام در عصر غیبت را کاهش دهند. آنان مبانی و [[اصول دین]] را به صورت ناب تحویل [[جامعه]] داده و از ابتلای [[آموزه‌های دینی]] به آفت [[تحریف]] و [[بدعت]] جلوگیری کنند و یا حداقل چنین هدفی در میان [[پیروان]] خود تحقق یابد.
   
   
پس عدم [[بلوغ]] کامل [[مردم]] در [[صدر اسلام]] و [[تکامل]] تدریجی آن در پرتو [[هدایت امام]] [[معصوم]]، یکی از [[دلایل ضرورت وجود امام]] بعد از [[خاتمیت نبوت]] است<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۵-۴۶.</ref>.
پس عدم [[بلوغ]] کامل [[مردم]] در صدر اسلام و [[تکامل]] تدریجی آن در پرتو [[هدایت امام]] [[معصوم]]، یکی از [[دلایل ضرورت وجود امام]] بعد از [[خاتمیت نبوت]] است<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۵-۴۶.</ref>.


== رهبری علمی ==
== رهبری علمی ==
{{همچنین|رهبری}}
{{همچنین|رهبری}}
مقصود از رهبری علمی، [[توانایی]] در پاسخ گفتن به پرسش‌های علمی جامعه است. پیمودن راه [[سعادت]]، همیشه آسان و هموار نیست؛ زیرا اگر چنین بود، همه [[انسان‌ها]] [[خوشبخت]] بودند؛ بلکه شک‌ها و [[تردیدها]]، پیمودن راه را دشوار می‌نماید و کسانی که بر تردیدها چیره نشوند، با شبهاتی روبه‌رو می‌شوند که [[رهایی]] از آنها، آسان نیست. [[امام]]، یعنی [[رهبر]] علمیِ جامعه، باید توانایی پاسخ گفتن به تمامی این [[شبهات]] را دارا باشد و از هیچ مشکل علمی‌ای نهراسد. امام، [[پناهگاه]] همه کسانی است که در [[راه کمال]] خویش، با پرسش‌های پیچیده‌ای روبه‌رو هستند و در پاسخ یافتن، درمانده شده‌اند.
مقصود از رهبری علمی، [[توانایی]] در پاسخ گفتن به پرسش‌های علمی جامعه است. پیمودن راه [[سعادت]]، همیشه آسان و هموار نیست؛ زیرا اگر چنین بود، همه [[انسان‌ها]] [[خوشبخت]] بودند؛ بلکه شک‌ها و [[تردیدها]]، پیمودن راه را دشوار می‌نماید و کسانی که بر تردیدها چیره نشوند، با شبهاتی روبه‌رو می‌شوند که [[رهایی]] از آنها، آسان نیست. [[امام]]، یعنی [[رهبر]] علمیِ جامعه، باید توانایی پاسخ گفتن به تمامی این [[شبهات]] را دارا باشد و از هیچ مشکل علمی‌ای نهراسد. امام، [[پناهگاه]] همه کسانی است که در راه کمال خویش، با پرسش‌های پیچیده‌ای روبه‌رو هستند و در پاسخ یافتن، درمانده شده‌اند.


[[برتری]] علمی امام، چنان است که زوایای پنهان [[دین]] را می‌کاود و ظاهر می‌سازد و پیرایه‌هایی را که به نام دین بر دین بسته‌اند، به کناری می‌نهد و [[آیین]] [[حقیقی]] [[اسلام]] را، بدون فزونی و کاستی، عرضه می‌نماید. [[امام صادق]] {{ع}}، در روایتی، [[فلسفه]] [[حضور امام]] در جامعه را پاسداری از گوهر دین می‌داند و می‌فرماید: «[[زمین]]، هیچ‌گاه از امام، خالی نیست، تا اگر [[مؤمنان]] چیزی را به [[دین]] افزودند، آنها را از این کژروی برگردانَد و اگر چیزی را کاستند، آن را کامل کند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ؛ كَيْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ}}؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۸، ح۲.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره - محمدی ری‌شهری (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۱۰۸.</ref>
[[برتری]] علمی امام، چنان است که زوایای پنهان [[دین]] را می‌کاود و ظاهر می‌سازد و پیرایه‌هایی را که به نام دین بر دین بسته‌اند، به کناری می‌نهد و [[آیین]] [[حقیقی]] [[اسلام]] را، بدون فزونی و کاستی، عرضه می‌نماید. [[امام صادق]] {{ع}}، در روایتی، [[فلسفه]] حضور امام در جامعه را پاسداری از گوهر دین می‌داند و می‌فرماید: «[[زمین]]، هیچ‌گاه از امام، خالی نیست، تا اگر [[مؤمنان]] چیزی را به [[دین]] افزودند، آنها را از این کژروی برگردانَد و اگر چیزی را کاستند، آن را کامل کند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ؛ كَيْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ}}؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۸، ح۲.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره - محمدی ری‌شهری (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۱۰۸.</ref>


== گستره مرجعیت علمی ==
== گستره مرجعیت علمی ==
=== مرجعیت اعتقادی ===
=== مرجعیت اعتقادی ===
{{اصلی|مرجعیت اعتقادی}}
{{اصلی|مرجعیت اعتقادی}}
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[اعتقادی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]]‌اند، به طوری که به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[اعتقادی]] [[امامان معصوم]] پرداخته‌اند. از طرفی دیگر در روایاتی تصریح شده است [[امام]] [[وظیفه]] دارد بر [[دین]] [[مردم]] [[نظارت]] داشته باشد تا اگر بدعتی توسط [[مؤمن]] و یا غیر [[مؤمن]] ایجاد شد بتواند [[دین]] را به حالت اول و صحیح برگرداند. [[نظارت]] [[ائمۀ معصومین]] فقط برای رفع [[بدعت‌ها]] در [[دین]] خلاصه نمی‌شود، بلکه در برخی از [[روایات]] آمده است، ائمۀ وظیفۀ رفع اختلاف‌های [[مردم]] در [[تفسیر دین]] را هم عهده دار بودند<ref>کافی، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰.</ref>. گاهی نیز جریانی [[انحرافی]] در [[جامعه]] پیدا می‌‌شود و [[امام]] وظیفۀ خود می‌‌بیند با [[روشنگری]] جلوی آن را بگیرد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.</ref>.
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[اعتقادی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]]‌اند، به طوری که به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[اعتقادی]] [[امامان معصوم]] پرداخته‌اند. از طرفی دیگر در روایاتی تصریح شده است [[امام]] [[وظیفه]] دارد بر [[دین]] [[مردم]] [[نظارت]] داشته باشد تا اگر بدعتی توسط [[مؤمن]] و یا غیر [[مؤمن]] ایجاد شد بتواند [[دین]] را به حالت اول و صحیح برگرداند. [[نظارت]] [[ائمۀ معصومین]] فقط برای رفع [[بدعت‌ها]] در [[دین]] خلاصه نمی‌شود، بلکه در برخی از [[روایات]] آمده است، ائمۀ وظیفۀ رفع اختلاف‌های [[مردم]] در [[تفسیر دین]] را هم عهده دار بودند<ref>کافی، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰.</ref>. گاهی نیز جریانی [[انحرافی]] در [[جامعه]] پیدا می‌‌شود و [[امام]] وظیفۀ خود می‌‌بیند با روشنگری جلوی آن را بگیرد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.</ref>.


=== مرجعیت فقهی ===
=== مرجعیت فقهی ===
خط ۳۲: خط ۳۲:
== مرجعیت علمی پیامبر ==
== مرجعیت علمی پیامبر ==
{{اصلی|مرجعیت علمی پیامبر}}
{{اصلی|مرجعیت علمی پیامبر}}
ابزارهای [[معرفتی]] [[انسان]] ـ یعنی [[عقل]] و [[حس]] ـ برای [[شناخت]] راهِ [[عبادت]] کارایی لازم را نشان نمی‌دهند؛ از‌این‌رو بر [[خداوند]] لازم است تا [[راه تکامل]] را به وسيله پیامبرانش برای [[مردم]] بیان کند؛ زیرا در غیر این صورت، [[بندگان]] در برابر [[خداوند]] معذورند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[وظیفه]] دارد [[آیات الهی]] را بر [[مردم]] [[تلاوت]] نماید؛ آنها را [[تزکیه]] کند و کتاب و [[حکمت]] و آنچه را نمی‌دانستند، به آنها بیاموزد. بنابراین [[پیامبران]] فرستاده می‌شوند تا راه رسیدن به [[سعادت]] و کمال را به [[مردم]] بیاموزند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.
ابزارهای [[معرفتی]] [[انسان]] ـ یعنی [[عقل]] و [[حس]] ـ برای [[شناخت]] راهِ [[عبادت]] کارایی لازم را نشان نمی‌دهند؛ از‌این‌رو بر [[خداوند]] لازم است تا راه تکامل را به وسيله پیامبرانش برای [[مردم]] بیان کند؛ زیرا در غیر این صورت، [[بندگان]] در برابر [[خداوند]] معذورند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[وظیفه]] دارد [[آیات الهی]] را بر [[مردم]] [[تلاوت]] نماید؛ آنها را [[تزکیه]] کند و کتاب و [[حکمت]] و آنچه را نمی‌دانستند، به آنها بیاموزد. بنابراین [[پیامبران]] فرستاده می‌شوند تا راه رسیدن به [[سعادت]] و کمال را به [[مردم]] بیاموزند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.


== مرجعیت علمی اهل بیت ==
== مرجعیت علمی اهل بیت ==
خط ۷۲: خط ۷۲:
[[رده:مرجعیت معصوم]]
[[رده:مرجعیت معصوم]]
[[رده:شئون امامت]]
[[رده:شئون امامت]]
[[رده:امام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۵

مرجعیت علمی عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون سنت نبوی‌، تفسیر قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم مردم و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند. براساس آیات و روایات، پیامبران (ع) و اهل بیت (ع) دارای چنین شأنی هستند.

معناشناسی

مرجعیت علمی بدین‌معناست که ائمه (ع) به عنوان خلفای راستین پیامبر اسلام (ص)، مفسر و مبیّن دین و بیان‌کنندۀ معارف و احکام الهی و حافظان و شارحان دین هستند[۱]. به عبارت دیگر مراد‌ از‌ مرجعیت‌ علمی عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون سنت نبوی‌، تفسیر قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم مردم و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند[۲].

ضرورت مرجعیت علمی

مرجعیت علمی یکی از حکمت‌های امامت

یکی از فلسفه‌های خاتمیت نبوت پیامبر اسلام (ص)‌ تکامل و بلوغ عقلی مسلمانان صدر اسلام بود که در پرتو همین بلوغ آنان موفّق شدند کتاب آسمانی را حفظ و به صورت اصیل و ناب به نسل‌های بعدی منتقل نمایند. لکن نکته قابل توجّه اینکه چون مردم شبه جزیره عربستان از نظر تعلیمات و علوم نظری مانند: فلسفه، تفسیر و کلام در حد پایین بودند، بر شناخت و فهم آیات متشابه و همچنین بواطن و لایه‌های ژرفای قرآن قادر نبودند و لذا به وجود امام و مرجع و مفسر معصوم قرآن نیاز افتاد. ظهور فرقه‌های مختلف دینی شاهد تفاسیر و قرائت‌های مختلف و ناسره از قرآن است که با تمسک به ظاهر آیات موجب تشتت مسلمانان شدند. اینجا می‌‌توان به فرقه مجسمه مثال زد که به تجسم خداوند ـ العیاذ بالله ـ معتقدند، همچنین اکثریت قریب به اتفاق اهل سنت به رؤیت خداوند با چشم ظاهری در قیامت اعتقاد می‌‌ورزند. امّا تشیع به دلیل پیوستگی با امام معصوم از چنین آموزه‌هایی مبراست.

نکته دیگر اینکه در حوزه معرفتی و تفسیری نیاز به مرجع و امام معصوم همیشه لازم است و دیگران به دلیل فقدان عصمت محتمل الخطا هستند، امامان توانستند مبانی و اصول لازم دین‌شناسی را به مخاطبان القا و با تربیت مفسران و متکلمان برجسته؛ همچون: هشام، ضریب نیاز به امام در عصر غیبت را کاهش دهند. آنان مبانی و اصول دین را به صورت ناب تحویل جامعه داده و از ابتلای آموزه‌های دینی به آفت تحریف و بدعت جلوگیری کنند و یا حداقل چنین هدفی در میان پیروان خود تحقق یابد.

پس عدم بلوغ کامل مردم در صدر اسلام و تکامل تدریجی آن در پرتو هدایت امام معصوم، یکی از دلایل ضرورت وجود امام بعد از خاتمیت نبوت است[۳].

رهبری علمی

مقصود از رهبری علمی، توانایی در پاسخ گفتن به پرسش‌های علمی جامعه است. پیمودن راه سعادت، همیشه آسان و هموار نیست؛ زیرا اگر چنین بود، همه انسان‌ها خوشبخت بودند؛ بلکه شک‌ها و تردیدها، پیمودن راه را دشوار می‌نماید و کسانی که بر تردیدها چیره نشوند، با شبهاتی روبه‌رو می‌شوند که رهایی از آنها، آسان نیست. امام، یعنی رهبر علمیِ جامعه، باید توانایی پاسخ گفتن به تمامی این شبهات را دارا باشد و از هیچ مشکل علمی‌ای نهراسد. امام، پناهگاه همه کسانی است که در راه کمال خویش، با پرسش‌های پیچیده‌ای روبه‌رو هستند و در پاسخ یافتن، درمانده شده‌اند.

برتری علمی امام، چنان است که زوایای پنهان دین را می‌کاود و ظاهر می‌سازد و پیرایه‌هایی را که به نام دین بر دین بسته‌اند، به کناری می‌نهد و آیین حقیقی اسلام را، بدون فزونی و کاستی، عرضه می‌نماید. امام صادق (ع)، در روایتی، فلسفه حضور امام در جامعه را پاسداری از گوهر دین می‌داند و می‌فرماید: «زمین، هیچ‌گاه از امام، خالی نیست، تا اگر مؤمنان چیزی را به دین افزودند، آنها را از این کژروی برگردانَد و اگر چیزی را کاستند، آن را کامل کند»[۴].[۵]

گستره مرجعیت علمی

مرجعیت اعتقادی

ائمه (ع) در حوزۀ اعتقادی مرجع امت اسلامی‌اند، به طوری که به صورت ویژه به ضبط روایات اعتقادی امامان معصوم پرداخته‌اند. از طرفی دیگر در روایاتی تصریح شده است امام وظیفه دارد بر دین مردم نظارت داشته باشد تا اگر بدعتی توسط مؤمن و یا غیر مؤمن ایجاد شد بتواند دین را به حالت اول و صحیح برگرداند. نظارت ائمۀ معصومین فقط برای رفع بدعت‌ها در دین خلاصه نمی‌شود، بلکه در برخی از روایات آمده است، ائمۀ وظیفۀ رفع اختلاف‌های مردم در تفسیر دین را هم عهده دار بودند[۶]. گاهی نیز جریانی انحرافی در جامعه پیدا می‌‌شود و امام وظیفۀ خود می‌‌بیند با روشنگری جلوی آن را بگیرد[۷].

مرجعیت فقهی

ائمه (ع) در حوزۀ فقهی مرجع امت اسلامی‌اند، به طوری که به صورت ویژه به ضبط روایات فقهی امامان معصوم پرداخته‌اند و ائمۀ اطهار نیز گاه به نقش خود در این بُعد تأکید کرده‌اند[۸].

مرجعیت علمی پیامبر

ابزارهای معرفتی انسان ـ یعنی عقل و حس ـ برای شناخت راهِ عبادت کارایی لازم را نشان نمی‌دهند؛ از‌این‌رو بر خداوند لازم است تا راه تکامل را به وسيله پیامبرانش برای مردم بیان کند؛ زیرا در غیر این صورت، بندگان در برابر خداوند معذورند. پیامبر اکرم (ص) وظیفه دارد آیات الهی را بر مردم تلاوت نماید؛ آنها را تزکیه کند و کتاب و حکمت و آنچه را نمی‌دانستند، به آنها بیاموزد. بنابراین پیامبران فرستاده می‌شوند تا راه رسیدن به سعادت و کمال را به مردم بیاموزند[۹].

مرجعیت علمی اهل بیت

مرجعیت علمی اهل بیت (ع) به عنوان یکی از حکمت‌های امامت، عبارت است از اینکه ائمه (ع) به عنوان خلفای راستین پیامبر اسلام (ص)، مفسر و مبیّن دین و بیان‌کنندۀ معارف و احکام الهی و حافظان و شارحان دین هستند. ادله قرآنی و روایی دال بر چنین مرجعیتی بوده و بیانگر گستره علم ایشان نیز هست[۱۰].

مرجعیت علمی امام

مرجعیت علمی امام به عنوان یکی از حکمت‌های امامت، عبارت است از اینکه ائمه (ع) به عنوان خلفای راستین پیامبر اسلام (ص)، مفسر و مبیّن دین و بیان‌کنندۀ معارف و احکام الهی و حافظان و شارحان دین هستند. ادله قرآنی و روایی دال بر چنین مرجعیتی بوده و بیانگر گستره علم ایشان نیز هست[۱۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.
  2. ر.ک: رفیعی، محسن، شریفی، معصومه، مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت؛ اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰؛ ص ۱۸.
  3. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۵-۴۶.
  4. «إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ؛ كَيْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ»؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۸، ح۲.
  5. محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص ۱۰۸.
  6. کافی، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰.
  7. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.
  8. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.
  9. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.
  10. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۶۴- ۱۶۶.
  11. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۳۰۶ ـ ۳۰۹.