مرجعیت علمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = مرجعیت معصوم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مرجعیت علمی در کلام اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مرجعیت علمی در قرآن]] - [[مرجعیت علمی در حدیث]] - [[مرجعیت علمی در کلام اسلامی]] - [[مرجعیت علمی در فلسفه اسلامی]] - [[مرجعیت علمی در عرفان اسلامی]] - [[مرجعیت علمی در حقوق اسلامی]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[مرجعیت علمی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>


'''مرجعیت علمی''' عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون [[سنت]] نبوی‌، [[تفسیر]] قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم [[مردم]] و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند. براساس [[آیات]] و [[روایات]]، [[پیامبران]] {{ع}} و [[اهل بیت]] {{ع}} دارای چنین شأنی هستند.
'''مرجعیت علمی''' عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون [[سنت]] نبوی‌، [[تفسیر]] قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم [[مردم]] و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند. براساس [[آیات]] و [[روایات]]، [[پیامبران]] {{ع}} و [[اهل بیت]] {{ع}} دارای چنین شأنی هستند.


==معناشناسی==
== معناشناسی ==
مرجعیت علمی بدین‌معناست که [[ائمه]]{{ع}} به عنوان خلفای راستین [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، [[مفسر]] و [[مبیّن]] [[دین]] و بیان‌کنندۀ معارف و [[احکام الهی]] و حافظان و شارحان [[دین]] هستند<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.</ref>. به عبارت دیگر مراد‌ از‌ مرجعیت‌ علمی عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون [[سنت]] نبوی‌، [[تفسیر]] قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم [[مردم]] و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]]، [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]؛ اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰؛ ص ۱۸.</ref>.
مرجعیت علمی بدین‌معناست که [[ائمه]] {{ع}} به عنوان خلفای راستین [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[مفسر]] و [[مبیّن]] [[دین]] و بیان‌کنندۀ معارف و [[احکام الهی]] و حافظان و شارحان [[دین]] هستند<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.</ref>. به عبارت دیگر مراد‌ از‌ مرجعیت‌ علمی عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون [[سنت]] نبوی‌، [[تفسیر]] قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم [[مردم]] و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]]، [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]؛ اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰؛ ص ۱۸.</ref>.
 
== ضرورت مرجعیت علمی ==
=== مرجعیت علمی یکی از حکمت‌های [[امامت]] ===
{{اصلی|حکمت امامت}}
یکی از فلسفه‌های [[خاتمیت نبوت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}}‌ [[تکامل]] و بلوغ عقلی [[مسلمانان]] صدر [[اسلام]] بود که در پرتو همین [[بلوغ]] آنان موفّق شدند [[کتاب آسمانی]] را [[حفظ]] و به صورت اصیل و ناب به نسل‌های بعدی منتقل نمایند. لکن نکته قابل توجّه اینکه چون [[مردم]] [[شبه جزیره عربستان]] از نظر تعلیمات و علوم نظری مانند: [[فلسفه]]، [[تفسیر]] و [[کلام]] در حد پایین بودند، بر شناخت و فهم [[آیات متشابه]] و همچنین [[بواطن]] و لایه‌های ژرفای [[قرآن]] قادر نبودند و لذا به [[وجود امام]] و [[مرجع]] و [[مفسر]] [[معصوم]] [[قرآن]] [[نیاز]] افتاد. [[ظهور]] فرقه‌های مختلف [[دینی]] [[شاهد]] [[تفاسیر]] و قرائت‌های مختلف و ناسره از [[قرآن]] است که با تمسک به ظاهر [[آیات]] موجب تشتت مسلمانان شدند. اینجا می‌‌توان به فرقه مجسمه مثال زد که به تجسم [[خداوند]] ـ العیاذ بالله ـ معتقدند، همچنین [[اکثریت]] قریب به [[اتفاق]] [[اهل سنت]] به [[رؤیت خداوند]] با چشم ظاهری در [[قیامت]] [[اعتقاد]] می‌‌ورزند. امّا [[تشیع]] به [[دلیل]] پیوستگی با امام [[معصوم]] از چنین آموزه‌هایی مبراست.
 
نکته دیگر اینکه در حوزه [[معرفتی]] و تفسیری نیاز به مرجع و [[امام]] [[معصوم]] همیشه لازم است و دیگران به [[دلیل]] فقدان [[عصمت]] محتمل الخطا هستند، [[امامان]] توانستند مبانی و اصول لازم [[دین‌شناسی]] را به مخاطبان القا و با [[تربیت]] [[مفسران]] و [[متکلمان]] برجسته؛ همچون: [[هشام بن الحکم|هشام]]، ضریب نیاز به امام در عصر غیبت را کاهش دهند. آنان مبانی و [[اصول دین]] را به صورت ناب تحویل [[جامعه]] داده و از ابتلای [[آموزه‌های دینی]] به آفت [[تحریف]] و [[بدعت]] جلوگیری کنند و یا حداقل چنین هدفی در میان [[پیروان]] خود تحقق یابد.
پس عدم [[بلوغ]] کامل [[مردم]] در صدر اسلام و [[تکامل]] تدریجی آن در پرتو [[هدایت امام]] [[معصوم]]، یکی از [[دلایل ضرورت وجود امام]] بعد از [[خاتمیت نبوت]] است<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۵-۴۶.</ref>.
 
== رهبری علمی ==
{{همچنین|رهبری}}
مقصود از رهبری علمی، [[توانایی]] در پاسخ گفتن به پرسش‌های علمی جامعه است. پیمودن راه [[سعادت]]، همیشه آسان و هموار نیست؛ زیرا اگر چنین بود، همه [[انسان‌ها]] [[خوشبخت]] بودند؛ بلکه شک‌ها و [[تردیدها]]، پیمودن راه را دشوار می‌نماید و کسانی که بر تردیدها چیره نشوند، با شبهاتی روبه‌رو می‌شوند که [[رهایی]] از آنها، آسان نیست. [[امام]]، یعنی [[رهبر]] علمیِ جامعه، باید توانایی پاسخ گفتن به تمامی این [[شبهات]] را دارا باشد و از هیچ مشکل علمی‌ای نهراسد. امام، [[پناهگاه]] همه کسانی است که در راه کمال خویش، با پرسش‌های پیچیده‌ای روبه‌رو هستند و در پاسخ یافتن، درمانده شده‌اند.
 
[[برتری]] علمی امام، چنان است که زوایای پنهان [[دین]] را می‌کاود و ظاهر می‌سازد و پیرایه‌هایی را که به نام دین بر دین بسته‌اند، به کناری می‌نهد و [[آیین]] [[حقیقی]] [[اسلام]] را، بدون فزونی و کاستی، عرضه می‌نماید. [[امام صادق]] {{ع}}، در روایتی، [[فلسفه]] حضور امام در جامعه را پاسداری از گوهر دین می‌داند و می‌فرماید: «[[زمین]]، هیچ‌گاه از امام، خالی نیست، تا اگر [[مؤمنان]] چیزی را به [[دین]] افزودند، آنها را از این کژروی برگردانَد و اگر چیزی را کاستند، آن را کامل کند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ؛ كَيْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ}}؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۸، ح۲.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره - محمدی ری‌شهری (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۱۰۸.</ref>


== معناشناسی مرجعیت علمی==
== [[ضرورت مرجعیت علمی]] ==
== [[مرجعیت علمی امامان]]==
=== از دیدگاه شیعه===
===از دیدگاه اهل سنت===
== گستره مرجعیت علمی ==
== گستره مرجعیت علمی ==
=== [[مرجعیت اعتقادی]] ([[مرجعیت بینشی]]) ===
=== مرجعیت اعتقادی ===
=== [[مرجعیت حقوقی]] ([[مرجعیت فقهی]])===
{{اصلی|مرجعیت اعتقادی}}
== فواید و کارکردهای مرجعیت علمی==
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[اعتقادی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]]‌اند، به طوری که به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[اعتقادی]] [[امامان معصوم]] پرداخته‌اند. از طرفی دیگر در روایاتی تصریح شده است [[امام]] [[وظیفه]] دارد بر [[دین]] [[مردم]] [[نظارت]] داشته باشد تا اگر بدعتی توسط [[مؤمن]] و یا غیر [[مؤمن]] ایجاد شد بتواند [[دین]] را به حالت اول و صحیح برگرداند. [[نظارت]] [[ائمۀ معصومین]] فقط برای رفع [[بدعت‌ها]] در [[دین]] خلاصه نمی‌شود، بلکه در برخی از [[روایات]] آمده است، ائمۀ وظیفۀ رفع اختلاف‌های [[مردم]] در [[تفسیر دین]] را هم عهده دار بودند<ref>کافی، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰.</ref>. گاهی نیز جریانی [[انحرافی]] در [[جامعه]] پیدا می‌‌شود و [[امام]] وظیفۀ خود می‌‌بیند با روشنگری جلوی آن را بگیرد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.</ref>.
== مرجعیت علمی کتاب خدا==
== [[مرجعیت علمی پیامبر]] ==
== [[مرجعیت علمی اهل بیت]] ==
== [[مرجعیت علمی امام]] ==
== [[مرجعیت علمی صحابه]] ==
== [[مرجعیت علمی نایب امام]] ==
=== [[مرجعیت علمی نایب خاص امام]] ===
=== [[مرجعیت علمی نایب عام امام]] ([[فقیه جامع‌الشرایط]])==
==پیامبران، مرجع و بیان کننده راه سعادت==
مراجعۀ هم‌زمان به [[عقل]] و [[نقل]]، بیانگر آن است که [[هدف از آفرینش]] [[انسان]]، [[تکامل]] و [[سعادت]] او به وسیله [[عبادت]] [[خداوند]] بوده است:<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}؛ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref> ازهمین‌رو همه [[پیامبران]] [[قوم]] خود را به [[عبادت]] [[خداوند متعال]] فراخوانده‌اند<ref>برای نمونه، ر.ک: اعراف (۷)، ۶۵؛ هود (۱۱)، ۵۰.</ref>. ابزارهای [[معرفتی]] [[انسان]] ـ یعنی [[عقل]] و [[حس]] ـ برای [[شناخت]] راهِ [[عبادت]] کارایی لازم را نشان نمی‌دهند؛ از‌این‌رو بر [[خداوند]] لازم است تا [[راه تکامل]] را به وسيله پیامبرانش برای [[مردم]] بیان کند؛ زیرا در غیر این صورت، [[بندگان]] در برابر [[خداوند]] معذورند. [[قرآن کریم]] نیز [[دلیل]] [[فرستادن پیامبران]] را اتمام [[حجت]] بر [[بندگان]] بیان فرموده است<ref>نساء (۴)، ۱۶۵.</ref>. [[قرآن کریم]]، درباره [[هدف]] از [[بعثت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} آشکارا می‌فرماید: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«همچنان که پیامبری از خود شما را بر شما فرستادیم تا آیات ما را برایتان بخواند و شما را پاکیزه گرداند و کتاب و حکمت آموزد و آنچه را نمی‌دانستید، به شما یاد دهد» (بقره، ۱۵۱).</ref>. بر اساس این [[آیه]]، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[وظیفه]] دارد [[آیات الهی]] را بر [[مردم]] [[تلاوت]] نماید؛ آنها را [[تزکیه]] کند و کتاب و [[حکمت]] و آنچه را نمی‌دانستند، به آنها بیاموزد. بنابراین [[پیامبران]] فرستاده می‌شوند تا راه رسیدن به [[سعادت]] و کمال را به [[مردم]] بیاموزند. بی‌گمان نمی‌توان گفت که [[سعادت]] [[اخروی]] [[مردم]] تنها [[هدف]] و [[غایت]] [[خداوند]] از [[آفرینش انسان]] بوده است، بلکه [[هدف]] [[راستین]] [[آفرینش انسان]]، کمال و [[سعادت]] [[ابدی]] اوست که در [[آخرت]] تأمین می‌شود و [[زندگی دنیوی]] او مقدمه‌ای برای رسیدن به [[سعادت اخروی]] است. اما به هر روی، [[سعادت دنیوی]] نیز بالعرض مورد توجه بوده است؛ [[شاهد]] این مدعا آن است که [[اسلام]] [[دستورها]] و رهنمودهای [[اجتماعی]] و [[دنیوی]] فراوانی اعم از معاملات و سیاسات دارد. آیا دانستن [[علوم]] غیردینی تأثیری در [[سعادت دنیوی]] [[انسان]] دارد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، بر [[پیامبران]] و [[جانشینان]] آنها لازم است از جانب [[خداوند]] [[علوم]] غیردینی را نیز به [[مردم]] بیاموزند تا به [[سعادت دنیوی]] [[دست]] یابند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.


==فراگیری علوم سودمند در سعادت انسان==
=== مرجعیت فقهی ===
از [[احادیث]] استفاده می‌شود برخی [[علوم]] غیرنافع‌اند. چنین علومی تأثیری در [[سعادت انسان]] ندارند. [[امام علی]]{{ع}} در نامۀ معروف خود به [[امام حسن]] مجتبی{{ع}} تأكيد می‌کند که در [[علم]] غیرسودمند، خیری نیست<ref>{{متن حدیث|وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُّ تَعَلُّمُهُ"}} (نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه ۳۱)؛ ایشان در بیانی دیگر نیز فرمودند: {{متن حدیث|لَا خَيْرَ فِي... عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ"}} (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۷۹۳).</ref>. از [[قرآن کریم]] نیز می‌توان دریافت که [[آموختن]] [[علم]] [[سحر]] سودی ندارد، اما برای دفع [[سحر]] ساحران لازم است<ref>ر.ک: بقره (۲)، ۱۰۲.</ref>. در [[دعاها]] نیز از [[خداوند]] خواسته می‌شود تا ما را از [[علم]] غیرسودمند [[حفظ]] کند<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ... مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ"}} (محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ج۱، ص ۷۵؛ نیز ر.ک: ابراهيم بن على عاملی کفعمی، البلد الامین، ص۲۰).</ref>. همچنین نقل شده روزی [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} وارد [[مسجد]] شد درحالی‌که [[مردم]] دور مردی جمع شده بودند. حضرت پرسید: این مرد کیست؟ گفتند: او علامه است. فرمود: علامه چیست؟ گفتند: او [[داناترین]] [[مردم]] به نسب‌های [[عرب]] و وقایع گذشته و [[تاریخ]] [[جاهلیت]] و اشعار است. حضرت فرمود: «این [[علمی]] است که [[جاهل]] به آن، زیانی نمی‌بیند و سودی هم به حال عالم به آن ندارد»<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی، الامالی، ص۲۹۷.</ref>. برخی [[علوم]] غیردینی دیگر نیز سودمندند و حتی [[خداوند]] آنها را به برخی [[پیامبران]] یا غیر [[پیامبران]] آموخته است<ref>{{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ}} (انبيا، ۸۰).</ref>. به طور طبیعی می‌توان گفت دانستن [[علوم]] مربوط به [[سلامتی بدن]]، [[انسان]] را وامی‌دارد که از بدنش بهتر [[مراقبت]] کند، در نتیجه بتواند [[عبادت]] بهتری انجام دهد و این امر می‌تواند تا حدی او را در [[رسیدن به کمال]] [[یاری]] رساند. از‌این‌رو [[پیشوایان معصوم]] سخنان فراوانی درباره [[سلامتی بدن]] و راهکارهای آن بیان فرموده‌اند. اما آیا می‌توان گفت همه [[علوم]] سودمند در [[سعادت انسان]] تأثیرگذارند؟ به نظر می‌رسد پاسخ این [[پرسش]] دشوار باشد، اما می‌توان برخی [[علوم]] را در [[خوشبختی]] [[انسان]] تأثیرگذار دانست.
{{اصلی|مرجعیت فقهی}}
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[فقهی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]]‌اند، به طوری که به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[فقهی]] [[امامان معصوم]] پرداخته‌اند و [[ائمۀ اطهار]] نیز گاه به نقش خود در این بُعد تأکید کرده‌اند<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.</ref>.


با توجه به مطالب بیان‌شده می‌توان گفت [[فراگیری علوم]] [[دینی]] امری [[واجب]] است؛ چراکه تأثیری مستقیم در [[سعادت انسان]] دارد. به‌همین طریق، [[فراگیری علوم]] غیردینی که در [[سعادت]] [[انسان‌ها]] تأثیر دارند، برای او لازم است. بنابراین وقتی [[فراگیری علم]] بر [[مسلمانان]] [[واجب]] می‌شود<ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۲.</ref>، می‌توان گستره آن را فراتر از [[علوم دینی]] دانست. حال باید گفت اولاً وظيفه [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} بیان مسائلی است که در [[خوشبختی]] [[دنیا]] و [[آخرت]] [[انسان]] مؤثرند؛ ثانیاً علومی غیردینی هست که سودمند است و در [[سعادت]] [[انسان‌ها]] تأثیر دارند. بنابراین بیان [[علوم]] غیردینی یادشده نیز از [[وظایف]] [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} است<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.
== مرجعیت علمی پیامبر ==
{{اصلی|مرجعیت علمی پیامبر}}
ابزارهای [[معرفتی]] [[انسان]] ـ یعنی [[عقل]] و [[حس]] ـ برای [[شناخت]] راهِ [[عبادت]] کارایی لازم را نشان نمی‌دهند؛ از‌این‌رو بر [[خداوند]] لازم است تا راه تکامل را به وسيله پیامبرانش برای [[مردم]] بیان کند؛ زیرا در غیر این صورت، [[بندگان]] در برابر [[خداوند]] معذورند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[وظیفه]] دارد [[آیات الهی]] را بر [[مردم]] [[تلاوت]] نماید؛ آنها را [[تزکیه]] کند و کتاب و [[حکمت]] و آنچه را نمی‌دانستند، به آنها بیاموزد. بنابراین [[پیامبران]] فرستاده می‌شوند تا راه رسیدن به [[سعادت]] و کمال را به [[مردم]] بیاموزند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.


==مرجعیت علمی امام و پاسخ به دو شبهه==
== مرجعیت علمی اهل بیت ==
در اینجا چند مسئله در خور [[تأمل]] است:
{{اصلی|مرجعیت علمی اهل بیت}}
#نخست: [[خداوند]] به [[انسان]] [[حس]] و [[عقل]] داده و او را بر یافتن این‌گونه [[علوم]] [[توانمند]] ساخته است، اما [[علوم دینی]] که یافتن آنها خارج از توان [[عقل]] و [[حس]] است، باید با [[وحی]] به [[مردم]] رسانده شود؛ بنابراین نیازی نیست [[علوم]] غیردینی به وسیله [[وحی]] به [[مردم]] گفته شود. در پاسخ به این دیدگاه می‌توان گفت اولاً داده‌های [[عقل]] و [[حس]] که بیشتر از راه [[آزمون]] و [[خطا]] به دست می‌آیند، قابل [[اعتماد]] نیستند تا بتوان با تکیه بر آنها [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] را تأمین کرد؛ ثانياً بسیاری یا برخی از [[آموزه‌های دینی]] ـ مانند [[حسن عدل]] و [[قبح ظلم]] و... ـ نیز از بدیهیات عقلی‌اند که [[پیامبران]] آنها را برای [[مردم]] گفته‌اند تا ایشان به [[درستی]] آنها [[یقین]] یابند.
مرجعیت علمی اهل بیت {{ع}} به عنوان یکی از حکمت‌های امامت، عبارت است از اینکه [[ائمه]] {{ع}} به عنوان خلفای راستین [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[مفسر]] و [[مبیّن]] [[دین]] و بیان‌کنندۀ معارف و [[احکام الهی]] و حافظان و شارحان [[دین]] هستند. ادله قرآنی و روایی دال بر چنین مرجعیتی بوده و بیانگر گستره علم ایشان نیز هست<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۶۴- ۱۶۶.</ref>.
#دوم: [[سیره پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} بیانگر آن است که ایشان موارد نادری از [[علوم]] غیردینی را بیان کرده‌اند. به دیگر سخن، تعداد [[علوم]] غیردینی از [[علوم دینی]] بسیار بیشتر است. این در حالی است که سخنان [[امامان]]{{عم}} درباره [[علوم]] غیردینی درصد ناچیزی از مجموع سخنان ایشان را دربرمی‌گیرد. این امر نشان می‌دهد که یا [[علوم]] غیردینی که در [[سعادت انسان]] تأثیرگذار است، بسیار اندک‌اند، یا آنکه اساساً طرح این مسائل [[وظیفه]] آنها نبوده است.


در پاسخ به این دیدگاه نیز می‌توان گفت [[علوم]] مطرح شده در سخنان [[امامان]]{{عم}} نشان از سودمندی این [[علوم]] دارد، اما طرح نکردن دیگر [[علوم]] را نمی‌توان به منزلۀ سودمند نبودن آنها دانست یا آنکه [[معتقد]] شد طرح دیگر [[علوم]] [[وظیفه]] ایشان نبوده است. افزون بر آن، [[سیره]] [[امامان]]{{عم}} بیانگر آن است که ایشان همه [[علوم دینی]] را نیز به همگان [[آموزش]] نمی‌دادند و گاه یک [[پرسش]] را برای دو نفر، دو گونه پاسخ می‌دادند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 4، ص 549.</ref>. این واقعیتِ [[تاریخی]] نشان می‌دهد بیان [[علوم]] غیردینی که گاه [[نیازمند]] هوش و ذکاوتی ویژه در مخاطب است، به [[دلیل]] نبود مقتضی، [[آموزش]] داده نمی‌شود. با وجود این، به نظر می‌رسد این دیدگاه که بیان [[علوم]] غیردینیِ سودمند بر [[امام]] لازم است، خالی از [[تأمل]] نیست؛ چراکه اولاً [[علوم]] غیردینی سودمند گستره‌ای بسیار دارد، هرکدام از این [[علوم]] نیز خود دارای فروعاتی فراوان و هرکدام از آنها نیز دارای مسائل بسیاری‌اند. [[اثبات]] اینکه تمام آنها در [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] [[انسان]] تأثیرگذارند، بسیار دشوار است؛ ثانیاً گفتن بسیاری از [[علوم]] غیردینی [[نیازمند]] وجود شرایط لازم نیست و [[فهم]] آنها برای [[عامه]] [[مردم]] نیز آسان است. دست‌کم [[فهم]] بسیاری از آنها از [[فهم]] [[معارف]] عمیق ماورایی دشوارتر نیست، اما [[معارف]] و [[علوم]] غیردینی در سخنان [[امامان]]{{عم}} بسیار کمتر از [[معارف دینی]] است. در نتیجه نمی‌توان [[مرجعیت امام]] در [[علوم]] غیردینی را از راه [[هدف]] [[نصب امام]] ثابت کرد<ref>ر.ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.
== مرجعیت علمی امام ==
 
{{اصلی|مرجعیت علمی امام}}
== پرسش‌های وابسته ==
مرجعیت علمی امام به عنوان یکی از حکمت‌های امامت، عبارت است از اینکه [[ائمه]] {{ع}} به عنوان خلفای راستین [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[مفسر]] و [[مبیّن]] [[دین]] و بیان‌کنندۀ معارف و [[احکام الهی]] و حافظان و شارحان [[دین]] هستند. ادله قرآنی و روایی دال بر چنین مرجعیتی بوده و بیانگر گستره علم ایشان نیز هست<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ ـ ۳۰۹.</ref>.
{{پرسش‌های وابسته}}
* [[مقام مرجعیت علمی به چه معناست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[آیه اهل ذکر]]
* [[مرجعیت اعتقادی]]
* [[مرجعیت دینی]]
* [[مرجعیت دینی]]
* [[مرجعیت تربیتی]]
* [[مرجعیت تربیتی]]
* [[مرجعیت اخلاقی]]
* [[مرجعیت اخلاقی]]
* [[مرجعیت اعتقادی]]
* [[مرجعیت علمی]]
* [[مرجعیت فقهی]]
* [[مرجعیت فقهی]]
* [[مرجعیت سیاسی]]
* [[مرجعیت سیاسی]]
خط ۵۸: خط ۵۴:
* [[مرجعیت قضایی]]
* [[مرجعیت قضایی]]
* [[مرجعیت نظارتی]]
* [[مرجعیت نظارتی]]
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]
# [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]
#[[پرونده:11131.jpg|22px]] [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]]، [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|'''مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت''']]، اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰.
# [[پرونده:11131.jpg|22px]] [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]]، [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|'''مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت''']]، اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰.
#[[پرونده:11126.gif|22px]] [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|'''مرجعیت علمی امامان''']]
# [[پرونده:11126.gif|22px]] [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|'''مرجعیت علمی امامان''']]
#[[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
# [[پرونده:10103832.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره - محمدی ری‌شهری (کتاب)|'''شرح زیارت جامعه کبیره''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:بررسی انطباق شئون امامت]]
[[رده:رهبری]]
[[رده:مرجعیت معصوم]]
[[رده:شئون امامت]]
[[رده:شئون امامت]]
[[رده:امام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۵

مرجعیت علمی عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون سنت نبوی‌، تفسیر قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم مردم و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند. براساس آیات و روایات، پیامبران (ع) و اهل بیت (ع) دارای چنین شأنی هستند.

معناشناسی

مرجعیت علمی بدین‌معناست که ائمه (ع) به عنوان خلفای راستین پیامبر اسلام (ص)، مفسر و مبیّن دین و بیان‌کنندۀ معارف و احکام الهی و حافظان و شارحان دین هستند[۱]. به عبارت دیگر مراد‌ از‌ مرجعیت‌ علمی عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون سنت نبوی‌، تفسیر قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم مردم و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند[۲].

ضرورت مرجعیت علمی

مرجعیت علمی یکی از حکمت‌های امامت

یکی از فلسفه‌های خاتمیت نبوت پیامبر اسلام (ص)‌ تکامل و بلوغ عقلی مسلمانان صدر اسلام بود که در پرتو همین بلوغ آنان موفّق شدند کتاب آسمانی را حفظ و به صورت اصیل و ناب به نسل‌های بعدی منتقل نمایند. لکن نکته قابل توجّه اینکه چون مردم شبه جزیره عربستان از نظر تعلیمات و علوم نظری مانند: فلسفه، تفسیر و کلام در حد پایین بودند، بر شناخت و فهم آیات متشابه و همچنین بواطن و لایه‌های ژرفای قرآن قادر نبودند و لذا به وجود امام و مرجع و مفسر معصوم قرآن نیاز افتاد. ظهور فرقه‌های مختلف دینی شاهد تفاسیر و قرائت‌های مختلف و ناسره از قرآن است که با تمسک به ظاهر آیات موجب تشتت مسلمانان شدند. اینجا می‌‌توان به فرقه مجسمه مثال زد که به تجسم خداوند ـ العیاذ بالله ـ معتقدند، همچنین اکثریت قریب به اتفاق اهل سنت به رؤیت خداوند با چشم ظاهری در قیامت اعتقاد می‌‌ورزند. امّا تشیع به دلیل پیوستگی با امام معصوم از چنین آموزه‌هایی مبراست.

نکته دیگر اینکه در حوزه معرفتی و تفسیری نیاز به مرجع و امام معصوم همیشه لازم است و دیگران به دلیل فقدان عصمت محتمل الخطا هستند، امامان توانستند مبانی و اصول لازم دین‌شناسی را به مخاطبان القا و با تربیت مفسران و متکلمان برجسته؛ همچون: هشام، ضریب نیاز به امام در عصر غیبت را کاهش دهند. آنان مبانی و اصول دین را به صورت ناب تحویل جامعه داده و از ابتلای آموزه‌های دینی به آفت تحریف و بدعت جلوگیری کنند و یا حداقل چنین هدفی در میان پیروان خود تحقق یابد.

پس عدم بلوغ کامل مردم در صدر اسلام و تکامل تدریجی آن در پرتو هدایت امام معصوم، یکی از دلایل ضرورت وجود امام بعد از خاتمیت نبوت است[۳].

رهبری علمی

مقصود از رهبری علمی، توانایی در پاسخ گفتن به پرسش‌های علمی جامعه است. پیمودن راه سعادت، همیشه آسان و هموار نیست؛ زیرا اگر چنین بود، همه انسان‌ها خوشبخت بودند؛ بلکه شک‌ها و تردیدها، پیمودن راه را دشوار می‌نماید و کسانی که بر تردیدها چیره نشوند، با شبهاتی روبه‌رو می‌شوند که رهایی از آنها، آسان نیست. امام، یعنی رهبر علمیِ جامعه، باید توانایی پاسخ گفتن به تمامی این شبهات را دارا باشد و از هیچ مشکل علمی‌ای نهراسد. امام، پناهگاه همه کسانی است که در راه کمال خویش، با پرسش‌های پیچیده‌ای روبه‌رو هستند و در پاسخ یافتن، درمانده شده‌اند.

برتری علمی امام، چنان است که زوایای پنهان دین را می‌کاود و ظاهر می‌سازد و پیرایه‌هایی را که به نام دین بر دین بسته‌اند، به کناری می‌نهد و آیین حقیقی اسلام را، بدون فزونی و کاستی، عرضه می‌نماید. امام صادق (ع)، در روایتی، فلسفه حضور امام در جامعه را پاسداری از گوهر دین می‌داند و می‌فرماید: «زمین، هیچ‌گاه از امام، خالی نیست، تا اگر مؤمنان چیزی را به دین افزودند، آنها را از این کژروی برگردانَد و اگر چیزی را کاستند، آن را کامل کند»[۴].[۵]

گستره مرجعیت علمی

مرجعیت اعتقادی

ائمه (ع) در حوزۀ اعتقادی مرجع امت اسلامی‌اند، به طوری که به صورت ویژه به ضبط روایات اعتقادی امامان معصوم پرداخته‌اند. از طرفی دیگر در روایاتی تصریح شده است امام وظیفه دارد بر دین مردم نظارت داشته باشد تا اگر بدعتی توسط مؤمن و یا غیر مؤمن ایجاد شد بتواند دین را به حالت اول و صحیح برگرداند. نظارت ائمۀ معصومین فقط برای رفع بدعت‌ها در دین خلاصه نمی‌شود، بلکه در برخی از روایات آمده است، ائمۀ وظیفۀ رفع اختلاف‌های مردم در تفسیر دین را هم عهده دار بودند[۶]. گاهی نیز جریانی انحرافی در جامعه پیدا می‌‌شود و امام وظیفۀ خود می‌‌بیند با روشنگری جلوی آن را بگیرد[۷].

مرجعیت فقهی

ائمه (ع) در حوزۀ فقهی مرجع امت اسلامی‌اند، به طوری که به صورت ویژه به ضبط روایات فقهی امامان معصوم پرداخته‌اند و ائمۀ اطهار نیز گاه به نقش خود در این بُعد تأکید کرده‌اند[۸].

مرجعیت علمی پیامبر

ابزارهای معرفتی انسان ـ یعنی عقل و حس ـ برای شناخت راهِ عبادت کارایی لازم را نشان نمی‌دهند؛ از‌این‌رو بر خداوند لازم است تا راه تکامل را به وسيله پیامبرانش برای مردم بیان کند؛ زیرا در غیر این صورت، بندگان در برابر خداوند معذورند. پیامبر اکرم (ص) وظیفه دارد آیات الهی را بر مردم تلاوت نماید؛ آنها را تزکیه کند و کتاب و حکمت و آنچه را نمی‌دانستند، به آنها بیاموزد. بنابراین پیامبران فرستاده می‌شوند تا راه رسیدن به سعادت و کمال را به مردم بیاموزند[۹].

مرجعیت علمی اهل بیت

مرجعیت علمی اهل بیت (ع) به عنوان یکی از حکمت‌های امامت، عبارت است از اینکه ائمه (ع) به عنوان خلفای راستین پیامبر اسلام (ص)، مفسر و مبیّن دین و بیان‌کنندۀ معارف و احکام الهی و حافظان و شارحان دین هستند. ادله قرآنی و روایی دال بر چنین مرجعیتی بوده و بیانگر گستره علم ایشان نیز هست[۱۰].

مرجعیت علمی امام

مرجعیت علمی امام به عنوان یکی از حکمت‌های امامت، عبارت است از اینکه ائمه (ع) به عنوان خلفای راستین پیامبر اسلام (ص)، مفسر و مبیّن دین و بیان‌کنندۀ معارف و احکام الهی و حافظان و شارحان دین هستند. ادله قرآنی و روایی دال بر چنین مرجعیتی بوده و بیانگر گستره علم ایشان نیز هست[۱۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.
  2. ر.ک: رفیعی، محسن، شریفی، معصومه، مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت؛ اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰؛ ص ۱۸.
  3. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۵-۴۶.
  4. «إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ؛ كَيْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ»؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۸، ح۲.
  5. محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص ۱۰۸.
  6. کافی، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰.
  7. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.
  8. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.
  9. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.
  10. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۶۴- ۱۶۶.
  11. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۳۰۶ ـ ۳۰۹.