←جایگاه اسم اعظم
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== مراد از حروف [[اسم اعظم]] == | == مراد از حروف [[اسم اعظم]] == | ||
در [[روایات]]، اسم اعظم الهی اصل و عنوانی دانسته شده که شامل امور و به تعبیر [[روایات]] حروف متعددی است. از برخی [[روایات]] به دست میآید هر یک از آن حروف نیز دایره وسیعی از [[علم]] و [[آگاهی]] را در بر میگیرد و دارای مدارج و مراحل صعودی متعددی هستند. [[علی بن محمد نوفلی]] از | در [[روایات]]، اسم اعظم الهی اصل و عنوانی دانسته شده که شامل امور و به تعبیر [[روایات]] حروف متعددی است. از برخی [[روایات]] به دست میآید هر یک از آن حروف نیز دایره وسیعی از [[علم]] و [[آگاهی]] را در بر میگیرد و دارای مدارج و مراحل صعودی متعددی هستند. [[علی بن محمد نوفلی]] از ابوالحسن صاحب العسکر [[امام هادی]] {{ع}} [[نقل]] میکند: {{متن حدیث|اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۳۰، ح۳.</ref>. در این [[روایت]] و [[روایات]] مشابه، [[اسم اعظم]] که همواره به صورت مفرد به کار رفته، شامل و دربرگیرنده بیش از هفتاد حرف شمرده شده است، گرچه [[حقیقت]] این اسم و حروف آن حقیقتاً بر ما پوشیده است، اما از ظاهر سخنان آگاهان به آن حقایق میتوان استفاده نمود مجموعهٔ این حروف تشکیل دهندهٔ [[اسم اعظم]] هستند، لذا نباید تصور نمود مراد از [[اسم اعظم]]، صرفاً لفظ و یا یک کلمهای همانند سایر کلمات رایج میان ماست، بلکه مراد [[حقیقت]] عظیمی است که حقایق متعددی را در بر میگیرد و یا به تعبیری واقعیتهای متعددی تشکیل دهنده [[اسم اعظم الهی]] هستند. | ||
توصیفات [[اسم اعظم]] که غالباً در [[ادعیه]] و [[مناجات]] [[ائمه اطهار]] {{عم}} بیان شده [[شهادت]] بر این امر میدهد. به عنوان نمونه [[اسم اعظم]] را نه صرفاً محیط بر [[آسمانها]] و [[زمین]]، بلکه محیط بر [[ملکوت]] آسمانها و [[زمین]] دانسته شده است: {{متن حدیث|«وَ أَسْأَلُك بِالاسْمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الَّذِي هُوَ مُحِيطٌ بِمَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض»}}<ref>درخواست میکنم خدایا با نام بزرگ تو همان نامی که محیط به ملکوت آسمانها و زمین است؛ الامان، ص۷۷؛ و ر.ک: البلد الامین، ص۴۲۵؛ مهج الدعوات، ص۸۶؛ البلد الامین، ص۴۲۵.</ref> و یا کوچک ترین حرف آن اسم، بزرگتر از آسمانها و زمینها و کوهها و همهٔ مخلوقات [[الهی]] بیان شده است: {{متن حدیث|أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي أَصْغَرُ حَرْفٍ مِنْهُ أَعْظَمُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ الْجِبَالِ وَ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْتَه}}<ref>میخوانم تو را با نام بزرگت که کوچکترین از آن برتر از آسمانها و زمینها و کوهها است و هر آنچه تو خلق کردهای؛ جمال الاسبوع، ص۲۵۱.</ref>. | توصیفات [[اسم اعظم]] که غالباً در [[ادعیه]] و [[مناجات]] [[ائمه اطهار]] {{عم}} بیان شده [[شهادت]] بر این امر میدهد. به عنوان نمونه [[اسم اعظم]] را نه صرفاً محیط بر [[آسمانها]] و [[زمین]]، بلکه محیط بر [[ملکوت]] آسمانها و [[زمین]] دانسته شده است: {{متن حدیث|«وَ أَسْأَلُك بِالاسْمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الَّذِي هُوَ مُحِيطٌ بِمَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض»}}<ref>درخواست میکنم خدایا با نام بزرگ تو همان نامی که محیط به ملکوت آسمانها و زمین است؛ الامان، ص۷۷؛ و ر.ک: البلد الامین، ص۴۲۵؛ مهج الدعوات، ص۸۶؛ البلد الامین، ص۴۲۵.</ref> و یا کوچک ترین حرف آن اسم، بزرگتر از آسمانها و زمینها و کوهها و همهٔ مخلوقات [[الهی]] بیان شده است: {{متن حدیث|أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي أَصْغَرُ حَرْفٍ مِنْهُ أَعْظَمُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ الْجِبَالِ وَ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْتَه}}<ref>میخوانم تو را با نام بزرگت که کوچکترین از آن برتر از آسمانها و زمینها و کوهها است و هر آنچه تو خلق کردهای؛ جمال الاسبوع، ص۲۵۱.</ref>. | ||
از ویژگیهای [[اسم اعظم]]، حتمیت [[اجابت]] خواستهای است که به همراه آن خوانده شود: {{متن حدیث|وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الَّذِي إِذَا سُئِلْتَ بِهِ كَانَ حَقّاً عَلَيْكَ أَنْ تُجِيب}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی ج۴، ص۴۵۳.</ref>. همچنین زنده نمودن اموات و [[شفاء]] دادن اکمه و | از ویژگیهای [[اسم اعظم]]، حتمیت [[اجابت]] خواستهای است که به همراه آن خوانده شود: {{متن حدیث|وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الَّذِي إِذَا سُئِلْتَ بِهِ كَانَ حَقّاً عَلَيْكَ أَنْ تُجِيب}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی ج۴، ص۴۵۳.</ref>. همچنین زنده نمودن اموات و [[شفاء]] دادن اکمه و ابرص توسط [[عیسی بن مریم]] {{عم}} به وسیلهٔ دو حرف از هفتاد و سه حروف [[اسم اعظم]] دانسته شده است<ref>بصائرالدرجات، ص۲۰۸، ح۳.</ref>. به [[عیسی]] دو حرف داده بودند که با آن مردگان را زنده میکرد و کور و برصی را [[شفاء]] میداد. طبق [[روایات]]، [[سلیمان]] با وجود [[علم]] و [[مُلک]] بزرگ و پرعظمتش تنها یک حرف از [[اسم اعظم]] را در [[اختیار]] داشت<ref>بصائرالدرجات، ص۲۱۲، ح۱.</ref>. آنچه به [[سلیمان]] داده بودند از امور عجیب، همانا نزد [[سلیمان]] یک حرف از [[اسم اعظم]] وجود داشت. | ||
رابطهٔ [[اسم اعظم]] با [[اسماء حسنی]] [[الهی]]، با [[برتری]] [[اسم اعظم]] بر سایر اسماء حسنای [[الهی]] تبیین شده است:{{متن حدیث|وَ بِأَسْمَائِكَ الْحُسْنَى كُلِّهَا حَتَّى انْتَهَى إِلَى اسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الَّذِي فَضَّلْتَهُ عَلَى جَمِيعِ أَسْمَائِكَ أَسْأَلُكَ بِهِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه}}<ref>وبه تمام نامهای زیبا و نیکویت تا منتهی به اسم عظیم بزرگتر تو میشود مسئلت میکنم همان اسمی که فضیلت دادی به آن بر همهٔ اسم هایت، میخوانم تو را به آنکه بر محمد و آلش درود بفرستی؛ مهج الدعوات ص۹۰.</ref>. | رابطهٔ [[اسم اعظم]] با [[اسماء حسنی]] [[الهی]]، با [[برتری]] [[اسم اعظم]] بر سایر اسماء حسنای [[الهی]] تبیین شده است:{{متن حدیث|وَ بِأَسْمَائِكَ الْحُسْنَى كُلِّهَا حَتَّى انْتَهَى إِلَى اسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الَّذِي فَضَّلْتَهُ عَلَى جَمِيعِ أَسْمَائِكَ أَسْأَلُكَ بِهِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه}}<ref>وبه تمام نامهای زیبا و نیکویت تا منتهی به اسم عظیم بزرگتر تو میشود مسئلت میکنم همان اسمی که فضیلت دادی به آن بر همهٔ اسم هایت، میخوانم تو را به آنکه بر محمد و آلش درود بفرستی؛ مهج الدعوات ص۹۰.</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== [[تعلیم]] [[اسم اعظم]] == | == [[تعلیم]] [[اسم اعظم]] == | ||
[[روایات]] فراوانی [[اسم اعظم]] را قابل انتقال به دیگران میداند، پس چنین نیست که فقط هر شخصی که خود قابلیت [[معنوی]] و [[ایمانی]] آن را به دست آورد، [[خدا]] به طور مستقیم آن را به وی عطا کند. در برخی [[روایات]] آمده است [[پیامبران]] {{عم}} به [[فرزندان]] و اوصیای خود، [[اسم اعظم]] را میآموختند<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۲۷، ۲۴۶.</ref>. در روایتی، [[عمر بن حنظله]] میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} خواستم [[اسم اعظم]] را به من بیاموزد. فرمود: آیا توان آن را داری؟ گفتم بلی. سپس حالتی پیش آمد که خود از خواسته خویش منصرف شدم<ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۷ و رسائل توحيد، ص۷۳.</ref>. [[روایات]] فراوانی نشان میدهد که در | [[روایات]] فراوانی [[اسم اعظم]] را قابل انتقال به دیگران میداند، پس چنین نیست که فقط هر شخصی که خود قابلیت [[معنوی]] و [[ایمانی]] آن را به دست آورد، [[خدا]] به طور مستقیم آن را به وی عطا کند. در برخی [[روایات]] آمده است [[پیامبران]] {{عم}} به [[فرزندان]] و اوصیای خود، [[اسم اعظم]] را میآموختند<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۲۷، ۲۴۶.</ref>. در روایتی، [[عمر بن حنظله]] میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} خواستم [[اسم اعظم]] را به من بیاموزد. فرمود: آیا توان آن را داری؟ گفتم بلی. سپس حالتی پیش آمد که خود از خواسته خویش منصرف شدم<ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۷ و رسائل توحيد، ص۷۳.</ref>. [[روایات]] فراوانی نشان میدهد که در صدر اسلام، یادگیری [[اسم اعظم]] خواسته و آرزویی بزرگ بوده که برخی از [[همسران]] [[پیامبر]] {{صل}} و برخی از [[اصحاب]] [[امامان]] {{عم}} تقاضای آن را داشتند<ref>البرهان، ج۴، ص۲۱۹؛ روحالمعانى، مج۱۵، ج۲۸، ص۹۳ ـ ۹۴؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۳، ۲۲۵، ۲۲۷، ۲۳۰.</ref>؛ البتّه در این [[روایات]] اشاره شده است که یادگیری [[اسم اعظم]] قابلیت و لیاقت میخواهد و [[اسم اعظم]] را به هرکسی نمیتوان آموخت، بنابراین، [[اسم اعظم]] قابل انتقال به دیگران است، گرچه برخی افراد که تقاضای یادگیری آن را داشتند، وقتی به جهت عدم قابلیت خود با آثار آن مواجه میشدند، از خواسته خود صرف نظر میکردند<ref>[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ج۳، ص۲۶۹ - ۲۷۰.</ref>. | ||
<ref>[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ج۳، ص۲۶۹ - ۲۷۰.</ref> | |||
== برخورداران از [[اسم اعظم]] == | == برخورداران از [[اسم اعظم]] == | ||
در [[روایات]] یکی از ویژگیهای [[پیامبر]] {{صل}} و | در [[روایات]] یکی از ویژگیهای [[پیامبر]] {{صل}} و آل مطهرش {{عم}} بهرهمندی کاملتر از [[اسم اعظم الهی]] بیان گردیده شده است. [[روایات]] در این نکته مشترکند که [[اسم اعظم]] [[پروردگار]] شامل هفتاد و سه حرف است و در این مطلب مشترکند که نصیب خاتم المرسلین {{صل}} و [[خاندان]] ایشان کاملتر از سایر [[انبیاء]] و [[اوصیاء]] آنهاست، یعنی بهرهمندی از هفتاد و دو حرف، به ایشان عطا شده است <ref>الکافی ج۱، ص۲۳۰، ح۱؛ بصائرالدرجات، ص۲۰۸، ح۱، و ۲ ص۲۰۹، ح۴ و ۷ و ۶ و ۸، ص۲۱۲، ح۳؛ دلائل الامامة، ص۲۱۹.</ref>. | ||
در [[احادیث]]، [[اعمال]] و [[رفتار]] خارقالعادهٔ [[عیسی بن مریم]] {{ع}} که [[قرآن]] به آن اشاره دارد و همچنین واکنش [[آصف]] به درخواست [[سلیمان]] برای احضار تحت | در [[احادیث]]، [[اعمال]] و [[رفتار]] خارقالعادهٔ [[عیسی بن مریم]] {{ع}} که [[قرآن]] به آن اشاره دارد و همچنین واکنش [[آصف]] به درخواست [[سلیمان]] برای احضار تحت بلقیس ثمره و نتیجهٔ عطا شدن [[اسم اعظم]] به ایشان دانسته شده است <ref>کافی ج۱ ص۲۳۰ ح۲ و ۳؛ دلائل الامامة ص۲۱۹؛ بصائر ص۲۱۲ ح۳، ص۲۰۸ ح۳ ص۲۰۹ ح۷ و ۸.</ref>. | ||
[[اسم اعظم]]ی که در [[اختیار]] هر یک از [[انبیاء]] [[الهی]] بوده مناسب با مقتضای زمان و نیاز [[مردم]]، و [[وظایف]] و رسالتشان به ایشان تعلق میگرفته و هر اسمی اثر و نتایجی مخصوص به خود داشته که مناسب با شرائط هر [[پیامبری]] در [[اختیار]] او قرار میگرفته است<ref>ر.ک کافی ج۱ ص۲۳۰ ح۲؛ بصائر ص۲۰۸ ح۳.</ref><ref>[[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایاننامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۲۵.</ref> | [[اسم اعظم]]ی که در [[اختیار]] هر یک از [[انبیاء]] [[الهی]] بوده مناسب با مقتضای زمان و نیاز [[مردم]]، و [[وظایف]] و رسالتشان به ایشان تعلق میگرفته و هر اسمی اثر و نتایجی مخصوص به خود داشته که مناسب با شرائط هر [[پیامبری]] در [[اختیار]] او قرار میگرفته است<ref>ر.ک: کافی ج۱ ص۲۳۰ ح۲؛ بصائر ص۲۰۸ ح۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایاننامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۲۵.</ref> | ||
== جایگاه [[اسم اعظم]] == | == جایگاه [[اسم اعظم]] == | ||
مطابق ادبیات روایاتِ [[اسم اعظم]]، دو جایگاه برای [[اسم اعظم]] تصویر شده است: | مطابق ادبیات روایاتِ [[اسم اعظم]]، دو جایگاه برای [[اسم اعظم]] تصویر شده است: | ||
# جایگاه [[علم الغیب]] که دسترسی به آن تنها مخصوص [[پروردگار]] است و به جز [[خداوند عزوجل]]، کسی دیگر امکان ره یافت به آن را ندارد. | # جایگاه [[علم الغیب]] که دسترسی به آن تنها مخصوص [[پروردگار]] است و به جز [[خداوند عزوجل]]، کسی دیگر امکان ره یافت به آن را ندارد. | ||
# جایگاه [[علم الکتاب]] است که منشأ [[قدرت]] و [[علم]] گستردهٔ [[ائمه]] {{عم}}، امکان دسترسی ایشان به این | # جایگاه [[علم الکتاب]] است که منشأ [[قدرت]] و [[علم]] گستردهٔ [[ائمه]] {{عم}}، امکان دسترسی ایشان به این جایگاه و بلکه إشراف به آن بیان شده است<ref>[[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایاننامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۲۵.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |