علم حضوری در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{علم معصوم}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = علم حضوری
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[علم حضوری در قرآن]] - [[علم حضوری در حدیث]] - [[علم حضوری در کلام اسلامی]] - [[علم حضوری در فلسفه اسلامی]] - [[علم حضوری در عرفان اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل = علم حضوری
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[علم معصوم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[علم حضوری در حدیث]] - [[علم حضوری در کلام اسلامی]]
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = علم معصوم (پرسش)
}}


==روایاتی درباره حضوری و دائمی بودن [[علم امام]]==
== روایاتی درباره حضوری و دائمی بودن [[علم امام]] ==
درباره حضوری و دائمی بودن [[علم معصوم]] روایاتی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
درباره حضوری و دائمی بودن [[علم معصوم]] روایاتی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرمایند: "اگر بر [[دانش]] ما افزوده نمی‌شد بی‌علم می‌ماندیم"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>.
# [[امام صادق]] {{ع}} می‌‌فرمایند: "اگر بر [[دانش]] ما افزوده نمی‌شد بی‌علم می‌ماندیم"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>.
#در روایتی دیگر [[مفضل بن عمر]] می‌‌گوید: [[روزی]] امام صادق{{ع}} به من فرمودند: "ما را هر [[شب جمعه]] [[شادی]] و [[سروری]] است! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه[[روح]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} تا [[عرش]] بالا می‌رود و [[روح]] ما هم با روح آنان بالا می‌رود و این [[ارواح]] به بدن‌های خود باز نگردند، مگر با [[معرفتی]] و [[علمی]] تازه و جدید، و اگر چنین نبود که [[علم]] ما تمام می‌شد"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لَنَا فِی کُلِّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَکَ اللَّهُ وَ مَا ذَاکَ قَالَ إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَی رَسُولُ اللَّهِ صالْعَرْشَ وَ وَافَی الْأَئِمَّةُ{{ع}}مَعَهُ وَ وَافَیْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَی أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَأَنْفَدْنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>.
# در روایتی دیگر [[مفضل بن عمر]] می‌‌گوید: [[روزی]] امام صادق {{ع}} به من فرمودند: "ما را هر [[شب جمعه]] [[شادی]] و سروری است! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه[[روح]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[امامان]] {{ع}} تا [[عرش]] بالا می‌رود و [[روح]] ما هم با روح آنان بالا می‌رود و این [[ارواح]] به بدن‌های خود باز نگردند، مگر با [[معرفتی]] و [[علمی]] تازه و جدید، و اگر چنین نبود که [[علم]] ما تمام می‌شد"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لَنَا فِی کُلِّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَکَ اللَّهُ وَ مَا ذَاکَ قَالَ إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَی رَسُولُ اللَّهِ صالْعَرْشَ وَ وَافَی الْأَئِمَّةُ {{ع}}مَعَهُ وَ وَافَیْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَی أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَأَنْفَدْنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>.
#در روایتی [[امام کاظم]]{{ع}} می‌‌فرمایند: "علم امام سه جنبه دارد: [[علوم]] مربوط به گذشته، علوم مربوط به [[آینده]] و [[علوم حادث]] و جدید. اما [[علوم گذشته]] برای ما [[تفسیر]] شده است یعنی [[اخبار]] گذشته را [[پیامبر]]{{صل}} برای ما توضیح داده است، اما [[علوم آینده]] در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست، اما علوم حادث و نو [[ظهور]]، نتیجه [[الهام]] [[حق]] بر [[دل]] [[امام]] و [[ابلاغ]] به گوش اوست. [[برترین]] نوع علم ما همین نوع است<ref>{{متن حدیث|مَبْلَغُ عِلْمِنَا ثَلَاثُ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٌ وَ حَادِثٌ فَأَمَّا الْمَاضِی فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا الْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا الْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِی الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِی الْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا وَ لَا نَبِیَّ بَعْدَ نَبِیِّنَا}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص۱۹.</ref>
# در روایتی [[امام کاظم]] {{ع}} می‌‌فرمایند: "علم امام سه جنبه دارد: [[علوم]] مربوط به گذشته، علوم مربوط به [[آینده]] و [[علوم حادث]] و جدید. اما [[علوم گذشته]] برای ما [[تفسیر]] شده است یعنی [[اخبار]] گذشته را [[پیامبر]] {{صل}} برای ما توضیح داده است، اما [[علوم آینده]] در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست، اما علوم حادث و نوظهور، نتیجه [[الهام]] [[حق]] بر [[دل]] [[امام]] و [[ابلاغ]] به گوش اوست. [[برترین]] نوع علم ما همین نوع است<ref>{{متن حدیث|مَبْلَغُ عِلْمِنَا ثَلَاثُ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٌ وَ حَادِثٌ فَأَمَّا الْمَاضِی فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا الْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا الْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِی الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِی الْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا وَ لَا نَبِیَّ بَعْدَ نَبِیِّنَا}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص۱۹.</ref>
#همچنین روایاتی وجود دارد با عنوان {{متن حدیث|إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref> معنای این [[روایات]] آن است که [[امامان]]{{ع}} مقامی دارند که [[علم]] به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر [[مصلحت]] در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند. به عبارت دیگر هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و [[امام]]{{ع}} در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، [[خداوند]] او را [[عالم]] می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>، همچنین می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>. به عبارتی دیگر [[علم غیب]] ایشان ممکن است بالفعل نباشد اما هنگامی که [[اراده]] کنند، خداوند به آنها [[تعلیم]] می‌دهد و البته این اراده نیز با [[اذن]] و [[رضای خدا]] انجام می‌گیرد<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، ج۱۷، ص۱۰۰؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ج۳، ص۴۱۸؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه (کتاب)|شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه]]؛ [[ناصر رفیعی|رفیعی، ناصر]]، [[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]، ص۱۷ و ۱۸.</ref>.
# همچنین روایاتی وجود دارد با عنوان {{متن حدیث|إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref> معنای این [[روایات]] آن است که [[امامان]] {{ع}} مقامی دارند که [[علم]] به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر [[مصلحت]] در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند. به عبارت دیگر هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و [[امام]] {{ع}} در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، [[خداوند]] او را [[عالم]] می‌کند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>، همچنین می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>. به عبارتی دیگر [[علم غیب]] ایشان ممکن است بالفعل نباشد اما هنگامی که [[اراده]] کنند، خداوند به آنها [[تعلیم]] می‌دهد و البته این اراده نیز با [[اذن]] و [[رضای خدا]] انجام می‌گیرد<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، ج۱۷، ص۱۰۰؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ج۳، ص۴۱۸؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه (کتاب)|شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه]]؛ [[ناصر رفیعی|رفیعی، ناصر]]، [[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]، ص۱۷ و ۱۸.</ref>.
#در روایتی دیگر [[ابن مغیره]] می‌‌گوید: من به [[اتفاق]] [[یحیی بن عبدالله]] بن [[حسین]] [[خدمت]] [[حضرت]] [[ابوالحسن]]{{ع}} بودیم، یحیی‌ عرض کرد: فدایت شوم، [[مردم]] [[گمان]] می‌‏کنند شما [[علم به غیب]] دارید؟ امام فرمودند: "سبحان‏‌ اللَّه! ای‌ یحیی‌ دست خودت را بر من بگذار، به [[خدا]] [[سوگند]]! از این نسبت تمام موهای‌ بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما [[غیب]] نمی‌‏دانیم. مطالبی‌ که می‌‏گوییم از [[رسول]] خداست"؛ این قبیل [[اخبار]] [[دلالت]] می‌‏کند که امام به [[غیب مطلق]] و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری‌ بتواند با [[جهان غیب]] [[ارتباط]] پیدا کند و حقایقی‌ را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم که امام می‌‏تواند در موارد لازم و ضروری‌ با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. لکن چون [[علم]] او بالذات و بالاستقلال نیست و به [[غیب مطلق]] و نامحدود احاطه ندارد مانعی‌ ندارد که از باب تأدب این گونه [[علوم]] را [[علم به غیب]] ننامید<ref>ر.ک: [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۹۵ ـ ۲۹۸.</ref>.
# در روایتی دیگر ابن مغیره می‌‌گوید: من به [[اتفاق]] [[یحیی بن عبدالله]] بن [[حسین]] خدمت حضرت ابوالحسن {{ع}} بودیم، یحیی‌ عرض کرد: فدایت شوم، [[مردم]] [[گمان]] می‌‏کنند شما [[علم به غیب]] دارید؟ امام فرمودند: "سبحان‏‌ اللَّه! ای‌ یحیی‌ دست خودت را بر من بگذار، به [[خدا]] [[سوگند]]! از این نسبت تمام موهای‌ بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما [[غیب]] نمی‌‏دانیم. مطالبی‌ که می‌‏گوییم از [[رسول]] خداست"؛ این قبیل [[اخبار]] دلالت می‌‏کند که امام به [[غیب مطلق]] و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری‌ بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی‌ را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم که امام می‌‏تواند در موارد لازم و ضروری‌ با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. لکن چون [[علم]] او بالذات و بالاستقلال نیست و به [[غیب مطلق]] و نامحدود احاطه ندارد مانعی‌ ندارد که از باب تأدب این گونه [[علوم]] را [[علم به غیب]] ننامید<ref>ر.ک: [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۹۵ ـ ۲۹۸.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش وابسته}}
* [[علم فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)]]
* [[علم فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)]]
* [[آیا علم معصوم حضوری است یا غیر حضوری؟ (پرسش)]]
* [[آیا علم معصوم حضوری است یا غیر حضوری؟ (پرسش)]]
* [[دلایل قایلان به فعلی و حضوری بودن علم معصوم چیستند؟ (پرسش)]]
* [[دلایل قایلان به فعلی و حضوری بودن علم معصوم چیستند؟ (پرسش)]]
* [[حضوری یا حصولی بودن علم به عنوان یکی از ویژگی‌های علوم برگزیدگان خداوند به چه معناست؟ (پرسش)]]
* [[حضوری یا حصولی بودن به عنوان یکی از ویژگی‌های علوم اهل بیت به چه معناست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[تفسیر نمونه (کتاب)|'''تفسیر نمونه''']]
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[تفسیر نمونه (کتاب)|'''تفسیر نمونه''']]
#[[پرونده:34567.jpg|22px]] [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|'''بررسی مسائل کلی امامت''']]
# [[پرونده:34567.jpg|22px]] [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|'''بررسی مسائل کلی امامت''']]
#[[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه (کتاب)|'''شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه''']]
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه (کتاب)|'''شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه''']]
#[[پرونده:Adab-1.jpg|22px]] [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان (کتاب)|'''ادب فنای مقربان''']]
# [[پرونده:Adab-1.jpg|22px]] [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان (کتاب)|'''ادب فنای مقربان''']]
#[[پرونده:11185.jpg|22px]] [[ناصر رفیعی|رفیعی، ناصر]]، [[علم غیب ائمه (مقاله)|'''علم غیب ائمه''']]
# [[پرونده:11185.jpg|22px]] [[ناصر رفیعی|رفیعی، ناصر]]، [[علم غیب ائمه (مقاله)|'''علم غیب ائمه''']]
#[[پرونده:10068737.jpg|22px]] [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|'''نیاز جهان به امام زمان''']]
# [[پرونده:10068737.jpg|22px]] [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|'''نیاز جهان به امام زمان''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:علم حضوری]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۱

روایاتی درباره حضوری و دائمی بودن علم امام

درباره حضوری و دائمی بودن علم معصوم روایاتی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. امام صادق (ع) می‌‌فرمایند: "اگر بر دانش ما افزوده نمی‌شد بی‌علم می‌ماندیم"[۱].
  2. در روایتی دیگر مفضل بن عمر می‌‌گوید: روزی امام صادق (ع) به من فرمودند: "ما را هر شب جمعه شادی و سروری است! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعهروح پیامبر اسلام (ص) و امامان (ع) تا عرش بالا می‌رود و روح ما هم با روح آنان بالا می‌رود و این ارواح به بدن‌های خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام می‌شد"[۲].
  3. در روایتی امام کاظم (ع) می‌‌فرمایند: "علم امام سه جنبه دارد: علوم مربوط به گذشته، علوم مربوط به آینده و علوم حادث و جدید. اما علوم گذشته برای ما تفسیر شده است یعنی اخبار گذشته را پیامبر (ص) برای ما توضیح داده است، اما علوم آینده در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست، اما علوم حادث و نوظهور، نتیجه الهام حق بر دل امام و ابلاغ به گوش اوست. برترین نوع علم ما همین نوع است[۳].[۴]
  4. همچنین روایاتی وجود دارد با عنوان «إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»[۵] معنای این روایات آن است که امامان (ع) مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند. به عبارت دیگر هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و امام (ع) در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم می‌کند. امام صادق (ع) می‌‌فرمایند: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک»[۶]، همچنین می‌‌فرمایند: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم»[۷]. به عبارتی دیگر علم غیب ایشان ممکن است بالفعل نباشد اما هنگامی که اراده کنند، خداوند به آنها تعلیم می‌دهد و البته این اراده نیز با اذن و رضای خدا انجام می‌گیرد[۸].
  5. در روایتی دیگر ابن مغیره می‌‌گوید: من به اتفاق یحیی بن عبدالله بن حسین خدمت حضرت ابوالحسن (ع) بودیم، یحیی‌ عرض کرد: فدایت شوم، مردم گمان می‌‏کنند شما علم به غیب دارید؟ امام فرمودند: "سبحان‏‌ اللَّه! ای‌ یحیی‌ دست خودت را بر من بگذار، به خدا سوگند! از این نسبت تمام موهای‌ بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما غیب نمی‌‏دانیم. مطالبی‌ که می‌‏گوییم از رسول خداست"؛ این قبیل اخبار دلالت می‌‏کند که امام به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری‌ بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی‌ را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم که امام می‌‏تواند در موارد لازم و ضروری‌ با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. لکن چون علم او بالذات و بالاستقلال نیست و به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد مانعی‌ ندارد که از باب تأدب این گونه علوم را علم به غیب ننامید[۹].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. «لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.
  2. «إِنَّ لَنَا فِی کُلِّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَکَ اللَّهُ وَ مَا ذَاکَ قَالَ إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَی رَسُولُ اللَّهِ صالْعَرْشَ وَ وَافَی الْأَئِمَّةُ (ع)مَعَهُ وَ وَافَیْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَی أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَأَنْفَدْنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.
  3. «مَبْلَغُ عِلْمِنَا ثَلَاثُ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٌ وَ حَادِثٌ فَأَمَّا الْمَاضِی فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا الْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا الْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِی الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِی الْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا وَ لَا نَبِیَّ بَعْدَ نَبِیِّنَا»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۱۹.
  4. ر.ک: مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص۱۹.
  5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.
  6. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.
  8. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۱۰۰؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۴۱۸؛ مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، ص۱۷ و ۱۸.
  9. ر.ک: امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص۲۹۵ ـ ۲۹۸.