علم‌الکتاب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۸۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{علم معصوم}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = علم معصوم | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[علم‌الکتاب در قرآن]] - [[علم‌الکتاب در حدیث]] - [[علم‌الکتاب در کلام اسلامی]] | پرسش مرتبط  = علم معصوم (پرسش)}}
{{خرد}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[علم‌الکتاب در قرآن]] | [[علم‌الکتاب در حدیث]] | [[علم‌الکتاب در کلام اسلامی]] | [[علم‌الکتاب در عرفان اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[علم معصوم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
'''علم الکتاب''' به معنای: دانشی است که عهده‌دار معرفی هرگونه از ابعاد دین الهی باشد؛ از جمله: در زمینه‌های اعتقادی یا رفتاری انسان.


==علم الکتاب چیست؟==
'''علم الکتاب''' براساس [[آیات قرآن کریم]]، اقیانوسی از [[دانش]] است که اسرار هستی در آن [[نهان]] است. این [[علم]] به گونه‌ایی است که همراه با تسلط بر [[عالم]] است یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد، تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است. صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و [[معرفت]] [[دست]] یافته و از حقایقی [[آگاهی]] دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند. و آگاهی از علم الکتاب یکی از منابع [[علوم]] [[امامان]] {{ع}} است.
*علم الکتاب یکی دیگر از علومی است که احتمال دارد به دانشی کامل و جامع برای برگزیدگان خداوند اشاره داشته باشد. مهم‌ترین آیات مرتبط با این موضوع عبارتند از: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}﴾}} <ref> آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون سلیمان آن اورنگ را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش‌های پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ }}﴾}} <ref> و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>
==علم الکتاب در آیه ۴۰ سوره نمل==
*داستان هُدهُد، ملکه سبا و ایمان آوردن او به خداوند متعال و پیامبرش [[حضرت سلیمان]]{{ع}}، بخش‌هایی از داستان [[حضرت سلیمان]]{{ع}} است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. در این داستان آمده است که سلیمان نبی{{ع}} در جمع بزرگان دربار خود فرمود: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ}}﴾}}<ref>«ای بزرگان! کدام یک از شما تخت او بلقیس، ملکه سرزمین سبا را برای من می‏‌آورد پیش از آنکه به حال تسلیم نزد من آیند؟». سوره نمل آیه ۳۸.</ref> {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ}}﴾}}<ref>«یکی از قدرتمندترین جنّیان گفت: من آن را نزد تو می‏‌آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزی و من نسبت به این امر، توانا و امینم». سوره نمل، آیه۳۹.</ref> {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ}}﴾}}<ref>«در این هنگام فردی که دانشی از کتاب نزد او بود گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد، و [[حضرت سلیمان]]{{ع}} در همان لحظه آن تخت را مقابل خود مشاهده کرد»، سوره نمل، آیه۴۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>
*بی‌تردید آن فرد از قدرت و توانی شگرفی برخوردار بوده که توانسته است تخت بزرگ بلقیس را از سرزمین سبا در چشم برهم زدنی جابجا کرده و نزد آن حضرت حاضر کند. روشن است که این قدرت و توان، جسمانی نبوده است؛ زیرا ایشان برای این کار حرکت نکرد و تخت را خود به‌ آن جا حمل نکرد؛ علاوه بر آن که حمل چنان تختی کار یک نفر و یک لحظه نبود؛ بلکه به تعدادی افراد قوی، وسایل و زمانی طولانی نیاز داشت. قرآن کریم انجام دهنده این کار را صاحب دانشی از کتاب معرفی می‌کند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}}. این توصیف قرآن از ایشان و به دنبال آن نقل توانایی او در جابجایی تخت بلقیس نشان دهنده آن است که این دانش، علت توانمندی او بر این کار بوده است.<ref>مفسران نیز همین نکته را از این تعبیر قرآنی برداشت کرده‌اند. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۵، ص۳۶۳؛ تفسیر نمونه، ج‏۱۵، ص۴۶۹؛ من هدى القرآن، ج‏۹، ص۱۹۳؛ تفسیر آسان، ج۱۵، ص۶۸؛ مفاتیح الغیب، ج‏۲۴، ص۵۵۷؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏۳، ص۳۶۷؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج‏۱۹، ص۳۰۳ و...</ref> پس توانایی خارق‌العاده او منسوب به دانشی است که خداوند از آن به عنوان {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}} یاد کرده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>
*از مهم‌ترین آیاتی که در تبیین مقام [[اهل بیت]]{{عم}} به آن استدلال شده است. آیه ۴۳ سوره رعد است که به سبب ذکر کلمه علم الکتاب در آن بدین نام مشهور شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت[[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۳.</ref>.
*از لحاظ ادبی، کلمه علم مصدر است و مصدر مضاف "علم الکتاب" مفید عموم است. همچنین مفرد محلی به "ال" نیز دلالت بر عموم دارد. پس از دو جهت لفظ علم الکتاب دلالت بر عموم دارد. در نتیجه استفاده می‌شود که جماعتی وجود دارند که از کل کتاب و تفاصیل آن آگاه‌اند<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۳.</ref>.
*در این آیه شریفه در برابر انکار رسالت [[پیامبر|نبی اکرم]]{{صل}} از سوی کافران، افزون بر خداوند، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} نیز به منزله شاهد معرفی شده است. علاوه بر این دو در آیات دیگری از قرآن کریم راسخان در علم از اهل کتاب {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}﴾}} <ref> امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۲.</ref> و فرشتگان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَّكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَيْكَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا }}﴾}} <ref> کافران به درستی کتاب تو گواهی نمی‌دهند لیکن، خداوند به (درستی) آنچه بر تو فرو فرستاده است، گواهی می‌دهد؛ با دانش خود فرو فرستاده است؛ و فرشتگان گواهی می‌دهند و خداوند، گواه، بس.؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۶.</ref> نیز شاهدان رسالت [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} معرفی شده‌اند. تفاسیر روایی با ذکر روایات پرشمار، مصداق {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} را [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} معرفی کرده‌اند <ref>عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۲۰و ۲۲۱؛ بحرانی، ۱۳۷۴، ج۳، ص۲۷۲ـ۲۷۷.</ref>. و برخی کتب حدیث باب خاصی را در این باره گشوده‌اند <ref>صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۱۲؛ مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۲۴۹.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۳.</ref>.
*در میان منابع چهارگانه شیعی نیز دو حدیث درباره مدعای شیعیان در کتاب الکافی وارد شده است <ref>کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۹، ح۶ و ص۲۵۷، ح۳.</ref> همچنین از دیرباز در کتب کلامی‌ چه با رویکرد حدیثی و چه با رویکرد عقلی و نقلی این آیه از فضایل [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} شمرده <ref>اربلی، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۱۲؛ حلی، ۱۹۸۲م، ص۱۸۹و۲۰۶.</ref>. و روایات ذیل آن بازگو شده است. در راستای مصداق‌یابی این آیه به [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، موارد دیگری در قرآن کریم نیز مصداق کلمه شاهد، [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} معرفی شده است <ref>ر.ک: مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج۳۵، ص۳۸۶، باب انه صلوات الله علیه الشهید والشاهد والمشهود.</ref> با این همه دلالت آیه بر وساطت فاعلی [[اهل بیت]]{{عم}}، مبتنی بر تبیین و اثبات مقدماتی است<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۳.</ref>.
==[[اهل بیت]]{{عم}} مصداق قطعی آیه==
*برای اثبات اینکه مصداق منحصر و یا مصداق بارز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} [[امام علی|علی]]{{ع}} است، نخستین مقدمه لازم و ضروری است؛ چه اینکه اگر از حیث مصداقی دلیلی بر این امر وجود نداشته باشد، حتی اگر آیه مفید شأنی تکوینی باشد، این امر درباره [[اهل بیت]]{{عم}} مصداق نمی‌یابد. درباره مصداق {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} سه قول نقل شده است<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.</ref>:
#قول کسانی که بر پایه برخی شواهد معتقدند مراد از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} خود خداوند است<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.</ref>.
#بر پایه این قول که در میان اهل تسنن مشهورتر از اقوال دیگر است، مقصود از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} را مؤمنان مسیحی و یهودی از قبیل [[عبدالله سلام]] و [[سلمان فارسی]] است<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.</ref>.
#این قول که از آن شیعه امامیه است، [[امام علی|امام علی بن ابیطالب]]{{ع}} و پس از آن [[ائمه]]{{عم}} را مصداق این آیه می‌داند <ref>طبرسی، ۱۳۷۲، ج۶، ص۴۶۲.</ref>. تفاسیر شیعی دو قول نخست را به تفصیل نقد کرده و آنها را ناسازگار با ظاهر آیه، مکی بودن سوره و دیگر شواهد برشمرده‌اند <ref>طباطبائی، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۳۸۵.</ref>. با توجه به مشهور بودن این مطالب در میان مخاطبان نیازی به تکرار آنها در این مجال نیست و لذا مصداق بودن [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این آیه را امری اثبات شده می‌دانیم<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.</ref>.
==رویکرد تعیینی و تفضیلی در مصداق شناسی آیه==
*روایاتی را که در آنها [[اهل بیت]]{{عم}} مصداق آیه معرفی شده‌اند، به واسطه تفاوت رویکرد می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.</ref>:
#'''رویکرد تعیینی:''' در این دسته از روایات صرفاً مصداق‌شناسی شده و توضیح مؤثری نیامده است. در این روایات گاه به شخص [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و گاه به مجموع [[ائمه]]{{عم}} اشاره شده است. برای نمونه [[امام باقر]]{{ع}} در حدیثی جدشان [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} را مصداق آیه برشمرده‌اند: {{عربی|اندازه=150%|« قَالَ‏ هُوَ عَلِيُ‏ بْنُ‏ أَبِي‏ طَالِب{{ع}}‏»}} <ref>صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۱۳، ح۴.</ref> و در فرمایش دیگری مصادیق آیه را تعمیم داده و کل [[ائمه]]{{عم}} را مشمول آن دانسته‌اند: {{عربی|اندازه=150%|« قَالَ‏ إِيَّانَا عَنَى‏ وَ عَلِيٌ{{ع}}‏ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَيْرُنَا بَعْدَ النَّبِي‏{{صل}}»}}<ref>کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۹، ح۶.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.</ref>.
#'''رویکرد تفضیلی:''' این روایات اغلب آیه آخر سوره رعد را در مقایسه با آیه ۴۰ سوره نمل بیان کرده‌اند. به دیگر سخن در مقام بیان افضلیتِ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} بر من عنده علم من الکتاب بوده‌اند. طبق این آیه و در راستای اجابت تقاضای سلیمان مبنی بر احضار تخت بلقیس و پس از اعلام آمادگی عفریت جن، این بار از میان طایفه انس کسی اعلام آمادگی کرد که پیش از چشم بر هم زدنی تخت مورد نظر را حاضر می‌کرد. طبق روایات این فرد، شخصی غیر از خود سلیمان، و نامش [[آصف بن برخیا]] بوده است <ref>طبرسی، ۱۳۷۲، ج۷، ص۲۲۳.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۵.</ref>.
*در این آیه منشأ قدرت مشخص است و خداوند آن را علم فی الجمله به الکتاب معرفی می‌کند؛ به گونه‌ای که دارنده آن می‌تواند به جای شنیدن صدا و دیدن تصویر، خود اشیا و موجودات را جابه جا کند. در این آیه، [[آصف بن برخیا]] فعل را به خودش مستند کرد و مهم‌تر آنکه فعل ادعایی محقق شد؛ به گونه‌ای که سلیمان آن تخت را دید {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ}}﴾}} <ref> و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید ؛ سوره نمل، آیه: ۴۰.</ref> و شکرگزاری کرد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ }}﴾}} <ref> این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم؛ سوره نمل، آیه: ۴۰.</ref>. عبارت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي}}﴾}} خود گواه این است که در عین انتساب حقیقی و غیرمجازی فعل به فاعل، این قدرت استقلالی نبوده و به تبع اراده و فضل خدا شکل گرفته و لذا هیچ منافاتی با توحید افعالی ندارد<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۵.</ref>.
*در مقایسه این دو آیه در نگاه نخست، به نظر می‌رسد که این افضلیت بیشتر از حیث علمی‌ مدنظر بوده است تا فعلی؛ یعنی در جهت اثبات افضلیت [[امامان]]{{عم}} اعلمیت آنها برجسته و کانون توجه بوده است تا اقدر بودن آنها در تصرف تکوینی. از همین رو در بیان مصداق {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} تصریح کرده‌اند که {{عربی|اندازه=150%|« قَالَ نَزَلَتْ فِي عَلِيٍّ {{ع}} إِنَّهُ‏ عَالِمُ‏ هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ‏ اللَّهِ{{صل}} »}} <ref>مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۴۳۲، ح۱۱؛ صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۱۶، ح۱۷و۱۸.</ref>. همچنین در برخی روایات در میان قلمروهای مختلف دانش، [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} به طور خاص کانون توجه قرار گرفته است. در روایتی [[سلیمان بن سدیر]] نقل می‌کند که [[امام صادق]]{{ع}} در مجلسی عمومی‌ فرمودند: تعجب است از قومی‌ که فکر می‌کنند ما [[علم غیب]] می‌دانیم و حال آن که [[علم غیب]] را تنها خدا می‌داند. من قصد تنبیه کنیزم را کرده‌ام اما نمی‌دانم کجاست و در کدام یک از اتاق‌های منزل مخفی شده است. سلیمان می‌گوید پس از اینکه حضرت از مجلس عمومی‌ خارج، و وارد خانه شدند، به حضرت عرضه داشتم که ما می‌دانیم که شما علم کثیر می‌دانید... حضرت فرمودند: ای سلیمان! آیا قرآن می‌خوانی؟ عرض کردم: آری، قرائت می‌کنم. فرمودند: آیا در میان آیاتی که قرائت کرده‌ای آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}﴾}} <ref> آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم؛ سوره نمل، آیه: ۴۰.</ref>را هم خوانده‌ای؟. گفتم: آری خوانده‌ام. فرمودند: آیا می‌دانی آن مرد که بود و بهره او از علم الکتاب چقدر بود؟. حضرت ادامه دادند که مقدار علم او از علم الکتاب به اندازه قطره‌ای از در دریای اخضر بوده است. گفتم: چه بسیار کم است این اندازه؟ فرمودند: چه بسیار است که خدای عزوجل او را منسوب به آن علمی‌ کرده است که من به تو خبر می‌دهم؛ ای سدیر آیا در آنچه از قرآن خواندی این آیه را خواندی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref> گفتم: آن را خوانده‌ام. فرمودند: کسی که همه علم الکتاب را دارد با فهم‌تر است یا کسی که جزئی از آن را دارد؟. گفتم: آنکه علم همه کتاب را دارد با فهم‌تر است. آن گاه با دست خود اشاره به سینه خود کردند و فرمودند: به خدا علم کتاب نزد ماست، به خدا همه‌اش نزد ماست <ref>صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۱۳، ح۳؛ کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۷، ح۳.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۵.</ref>.
==علیت معرفت به علم الکتاب در تصرف تکوینی==
*مقدمه ضروری دیگر آن است که اثبات کنیم تصرف تکوینی حاصل علم به کتاب است. در این میان توجه به روایاتی که با رویکرد تفضیلی و مقایسه آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} با آیه ۴۰ سوره نمل من عنده علم من الکتاب صادر شده‌اند، بسیار راه گشاست. بر این اساس مصاحب [[حضرت سلیمان]]{{ع}} بهره‌مندی فی الجمله از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} داشت و به واسطه آن، قدرت بر تصرف تکوینی پیدا کرد. پس به طریق اولی [[امام علی]]{{ع}} و دیگر [[اهل بیت]]{{عم}} که مصداقیت آنها پیش‌تر ثابت شد و بالجمله از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} بهره‌مندند دارای وساطت فاعلی هستند. این حیث اگرچه مراد ما در این قسمت است، خود نیاز به اثبات دو پیش فرض دیگر دارد و آن اینکه اولاً مصاحب [[حضرت سلیمان]]{{ع}} به سبب دارا بودن {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} قدرت تصرف یافته باشد و نه چیز دیگر؛ ثانیاً مراد از کتاب در هر دو جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} یک‌سان باشد؛ چه اینکه لفظ کتاب در خود قرآن دارای مصادیق متعددی است و هیچ بعدی ندارد که در این دو آیه به دو معنای متفاوت به کار رفته باشد<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۶.</ref>.
*درباره نکته نخست باید گفت ازآنجاکه تعلیق حکم بر وصف، مشعر به علیت است، لذا می‌توان قدرت مصاحب [[حضرت سلمیان]]{{ع}} را مستند به دارا بودن علم به کتاب دانست. یادآوری این نکته ادبی ازاین رو، رواست که برخی مانند برقعی تشکیک کرده‌اند که این وصف صرفاً برای تفکیک انس از عفریت من الجن است که در آیه قبلش بدان اشاره شده است. به دیگر سخن، خداوند با این وصف می‌خواسته صرفاً بگوید نفر دوم نه جن، بلکه انسان بوده است <ref>برقعی، بی تا، ص۹۰.</ref>. در توضیح این اصطلاح باید گفت: اگر کسی بگوید به احمد احترام بگذار، جای این پرسش وجود دارد که چرا احترام کنم؟ اما اگر بگوید: به عالم احترام بگذار، دیگر جایی برای چرا باقی نمی‌ماند؛ زیرا معنای این جمله آن است که او را به سبب علمش محترم بدار<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۶.</ref>.
*بنابراین معنای تعلیق حکم بر وصف این است که این حکم، با در نظر گرفتن وصف مزبور در کلام صادر شده است و به وجود آن بستگی دارد که اگر آن وصف زایل شود، حکم موردنظر نیز رفع خواهد شد. درباره پیش فرض دوم و اثبات اینکه منظور از کتاب در هر دو آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ }}﴾}} و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} مشترک و همسان است، باید نخست استعمالات این کلمه را در مصحف شریف رصد کنیم. کلمه کتاب در خود قرآن کریم کاربردهای گوناگونی دارد<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۶.</ref>:
*الف) مجموعه‌ای که مشتمل بر قوانین و مقررات وحیانی باشد. این مجموعه‌ها را انبیای اولوالعزم و انبیای صاحب شریعت اعم از نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و [[پیامبر|حضرت محمد]]{{صل}} عرضه کرده‌اند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ }}﴾}} <ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۷.</ref>.
*ب) جایگاه ثبت عقاید، اخلاق و اعمال انسان‌ها: از مجموع آیات قرآن کریم استفاده می‌شود که این کتاب بر سه قسم است:
#کتاب شخصی افراد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا }}﴾}} <ref> و کارنگاشت هر انسانی را به گردن وی بربسته‌ایم و روز رستخیز برای او کارنامه‌ای برمی‌آوریم که آن را برگشوده می‌بیند؛ سوره اسراء، آیه: ۱۳.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۷.</ref>.
#کتابی که کارنامه هر امت را جداگانه ثبت کرده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}﴾}} <ref> هر گروهی  به سوی کارنامه‌اش فرا خوانده می‌شود، امروز برابر با آنچه می‌کرده‌اید پاداش می‌بینید؛ سوره جاثیه، آیه: ۲۸.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۷.</ref>.
#کارنامه همه مخلوقات:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلا كَبِيرَةً إِلاَّ أَحْصَاهَا}}﴾}} <ref> و می‌گویند: وای بر ما! این چه کارنامه‌ای است که هیچ (کار) خرد و بزرگی را ناشمرده وا نمی‌نهد ؛ سوره کهف، آیه: ۴۹.</ref>. همین کتاب است که گاهی به کتاب ابرار و کتاب فجار تقسیم می‌شود{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ}}﴾}} <ref> سوره مطففین، آیه: ۷.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ}}﴾}} <ref> سوره مطففین، آیه: ۱۸.</ref>. صاحب المیزان تصریح می‌کند که ظاهر عبارت هذا الکتاب نشان می‌دهد که مراد، یک کتاب است که حساب تمام مخلوقات در آن مکتوب است <ref>طباطبائی، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۷.</ref>.
*ج) حقیقتی که تفصیل نظام هستی با همه جزئیاتش در آن ثبت است. خداوند پس از بیان علم خویش به همه ذرات وجود از حقیقتی گسترده به نام کتاب مبین خبر می‌دهد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}} <ref> و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>، برخی از مفسران مراد از کتاب مبین در این آیه را همان [[لوح محفوظ]] دانسته‌اند <ref>طبرسی، ۱۳۷۲، ج۴، ص ۴۸۲.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۷.</ref>.
*د) دست نوشته‌های بشری مانند قباله ازدواج و تجارت و نامه:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ }}﴾}} <ref> ای مؤمنان! چون وامی‌تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ }}﴾}} <ref> (آن زن) گفت: ای سرکردگان! نزد من نامه‌ای ارزشمند افکنده‌اند؛ سوره نمل، آیه: ۲۹.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۷.</ref>.
*با توجه به مقام [[اهل بیت]]{{عم}} می‌توان گفت که هر چهار معنا درباره [[اهل بیت]]{{عم}} مصداق دارد<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۷.</ref>:
*معنای اول: آگاهی [[اهل بیت]]{{عم}} بر کتاب تدوین قرآن و دیگر کتب آسمانی از اعتقادات تردیدناپذیر است و بلکه طبق حدیث ثقلین؛ اتحاد با قرآن به اثبات رسیده است<ref>کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۱۵.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۷.</ref>
*معنای دوم: آگاهی [[ائمه]]{{عم}} بر صحیفه اعمال بندگان نیز جزو اعتقادات امامیه است؛ به گونه‌ای که آنان در دنیا اعمال بندگان را می‌بینند و در محکمه عدل الهی شهادت می‌دهند. برای نمونه [[امام صادق]]{{عم}} در تفسیر آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}﴾}} <ref> و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.</ref> فرمودند مراد از مؤمنون [[ائمه]]{{عم}} هستند که اعمال بندگان تا روز قیامت هر روز بر آنها عرضه می‌شود <ref>صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۲۷، ح۴.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۷.</ref>
*معنای سوم: آگاهی آنان بر کتاب علم الهی در حدی که خدا اجازه دهد از اعتقادات خلل ناپذیر و مناقشه ناپذیر امامیه است و این همان است که از آن به [[علم غیب]] تفسیر می‌شود. در روایتی [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} مصداق {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}}﴾}} در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}}﴾}} <ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref> <ref>کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۶، ح۲.</ref> معرفی و در احادیث دیگر [[ائمه]]{{عم}} اطهار میراث دار علم [[پیامبر]]{{صل}} معرفی شده‌اند<ref>صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۰۰، ح۴.</ref> که طبیعتاً شامل این نوع علم نیز می‌شود<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۸.</ref>
*معنای چهارم: دست نوشته‌های بشری داخل در قسم دوم صحیفه اعمال بندگان هستند؛ چرا که همه اعمال انسان اعم از نوشتار و گفتار، جزو اعمال آدمی‌به شمار می‌آیند و مشهود ائمه‌اند<ref>جوادی آملی، ۱۳۸۸، ج۲، ص۱۸۵-۱۸۹.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۸.</ref>
*در میان معانی یادشده می‌توان گفت معنای سوم از کتاب در حقیقتی تکوینی به کار رفته است. توضیح آنکه کتاب مبین از قبیل کاغذ و لوح نیست؛ زیرا اوراق مادى، هر قدر هم که بزرگ باشند، گنجایش آن را ندارند که حتى تاریخ ازلى خودشان، درآنها نوشته شود تا چه رسد به اینکه تاریخ ازلى و ابدى موجودى دیگر، و بالاتر از آن، تاریخ ازلى و ابدى همه موجودات و کل رطب و یابس در آنها ضبط شود. از این جهت مى‌توان حدس زد که مراد از کتاب مبین، مرتبه واقعى اشیا و تحقق خارجى آنها باشد که پذیرای هیچ‌گونه تغییری نیست بر خلاف لوح محو و اثبات. با توجه به رویکرد تفضیلی در بهره‌مندی از علم الکتاب، جای این پرسش وجود دارد که مصاحب [[حضرت سلیمان]]{{ع}} به کدام یک از مصادیق چهارگانه الکتاب علم اجمالی داشت تا در مرحله بعد طبق روایات [[اهل بیت]]{{عم}} را عالم به کل آن بدانیم<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۸.</ref>.
*اگرچه در بدو امر امکان علم فی جمله به کتاب به هر چهار معنا برای مصاحب [[حضرت سلیمان]]{{ع}} وجود دارد، باید توجه داشت اولاً کلمه کتاب در معانی سه‌گانه غیر تکوینی صرفاً شامل نامه اعمال فرد و انسان‌ها و یا امور اعتباری است و همه موجودات را دربر نمی‌گیرد. این در حالی است که عمل خارق‌العاده مورد بحث در حیطه غیر انسانی نیز انجام گرفت؛ یعنی تخت بلقیس احضار شد. به دیگر سخن، بین احضار تخت سلیمان و دانستن نامه اعمال فرد یا افرادی از انسان‌ها ارتباط روشن و قابل فهمی‌وجود ندارد. به بیانی روشن‌تر با توجه به بحث ادبی آیه و مشعر به علیت بودن وصف علم الکتاب، معلوم علم به احوال انسانی هیچ ارتباطی به امر واقع شده تصرف تکوینی در غیر انسان ندارد<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۹.</ref>.
*ممکن است این پرسش مطرح شود که خداوند در مقام تکریم این علم خاص، یعنی علم به نامه اعمال و یا کتب آسمانی، عالم به آن را مشرف به این فضیلت کرده است؛ اگرچه ارتباط واضحی میان این معلوم و عمل وجود نداشته باشد. در پاسخ می‌گوییم: اگرچه اصل این سخن ممکن به نظر می‌رسد، آیا بالوجدان می‌توان پذیرفت که صرف علم به کتاب آسمانی علت این خرق عادت است؟ پذیرش این امر مستلزم آن است که هر کسی ولو علم اجمالی به یک کتاب آسمانی داشته باشد و مثلاً آن را حفظ باشد و یا اینکه از اسناد بشری مانند قباله ملکیت و ازدواج آگاه باشد، بتواند این خرق عادت را انجام دهد؛ حال آنکه چنین نیست. با توضیح پیش گفته می‌توان گفت که مراد از علم الکتاب در کلام مصاحب [[حضرت سلیمان]]{{ع}}، آگاهی فی الجمله از [[لوح محفوظ]] و کتاب تدوین است<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۹.</ref>
*حال آیا مراد از علم الکتاب در واپسین آیه سوره رعد هم لزوماً همین معناست؟ با توجه به اینکه علم به کتاب به هر چهار معنا برای [[اهل بیت]]{{ع}} ممکن و صادق بوده، دلالت این عبارت بر امکان علم [[اهل بیت]]{{ع}} به [[لوح محفوظ]] از آیه فهمیده می‌شود؛ لکن تعین و انحصار آن تنها از طریق روایات دانسته می‌شود؛ روایاتی که این آیه را با آیه داستان [[حضرت سلیمان]]{{ع}} مقایسه کرده و هر دو را از یک سنخ دانسته اند. بر پایه این نتیجه‌گیری، باید گفت که علم به [[لوح محفوظ]]، مفهوم تشکیکی است که هر مخلوقی بر اساس مقدار علم به آن قدرت تصرف تکوینی پیدا خواهد کرد. همچنین از آنجا که همه تفاصیل موجودات در کتاب مبین ضبط است <ref>انعام: ۵۹؛ یونس:۶۱؛ هود: ۶؛ نمل: ۷۵؛ حدید: ۲۲؛ سبا: ۳.</ref> قرآن کریم نیز به سبب اینکه آیه و تنزل همان کتاب مبین است، موصوف به وصف {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}} شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}} <ref> و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۹.</ref>
*همچنین درباره آن می‌خوانیم {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ }}﴾}} <ref> ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم؛ سوره انعام، آیه: ۳۸.</ref>. بنابراین اگر کسی به حقیقت قرآن دست یابد، در حقیقت مجهولی برای او باقی نخواهد ماند. اگرچه ممکن است کلمه شیء در این دو آیه، نه به عموم اشیا، بلکه به آموزه‌ها و نکات مرتبط با هدایت قرآنی تفسیر شود <ref>مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱۱، ص۳۶۱و۳۶۲.</ref>، می‌توان با استناد به روایات این آیات را مطابق ظاهرشان تفسیر کرد. برای نمونه [[امام صادق]]{{عم}} با استناد به آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}} فرمودند من به آنچه در آسمان‌ها و زمین است و به آنچه در بهشت و جحیم است و به ما کان و ما یکونی علم دارم <ref>کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۱، ح۲.</ref>. به دیگر سخن می‌توان گفت مراد از کتاب، حقیقت کتاب آسمانی قرآن نیز می‌تواند باشد که به نوعی بازگشت به همان [[لوح محفوظ]] دارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ}}﴾}} <ref> که این قرآنی ارجمند است، در نوشته‌ای فرو پوشیده،  که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷ - ۷۹.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۹.</ref>
*بر همین اساس علم به قرآن می‌تواند مستلزم قدرت بر تصرف تکوینی باشد. بر اساس روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}} این تلازم در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى}}﴾}} <ref> و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش می‌افتاد یا زمین با آن پاره پاره می‌شد یا با آن مردگان به سخن آورده می‌شدند؛ سوره رعد، آیه: ۳۱.</ref> به تصویر کشیده شده است. به نظر برخی مفسران این آیه در پاسخ جمعی از مشرکان مکه نازل شده است که قدرت [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} در انجام خوارق عادت طبیعی را انکار می‌کردند و با یادآوری معجزات دیگر پیامبران از او می‌خواستند که حضرت هم آنها را انجام بدهد. مشرکان به [[پیامبر]] گفتند که اگر دوست دارى از تو پیروى کنیم کوه‌های مکه را به عقب ران تا زمین ما گسترده‌تر شود. همچنین زمین را بشکاف و چشمه‌هایی برای ما به وجود آور تا به زراعت مشغول شویم<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۰.</ref>
*آنان با مقایسه [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[حضرت سلیمان]]{{ع}} گفتند تو ادعا می‌کنی که کمتر از [[حضرت سلیمان]]{{ع}} نیستی؛ درحالی که خداوند کوه‌ها را مسخر او کرده بود و تو نیز باید چنین قدرتی را به ما اثبات کنی. همچنین گفتند اگر در ادعای خود صادقی و خود را کمتر از سلیمان نمی‌دانی، باد را به خدمت ما درآور تا به وسیله آن به مناطق دوردست برویم و مایحتاج خود را تهیه کنیم و در کمترین زمان ممکن بازگردیم. آنان به علاوه گفتند اگر از عیسی کمتر نیستی، جد خویش "قصی" و یا مردگان دیگر را زنده کن تا از آنان درباره حقانیت رسالتت پرسش کنیم. در این هنگام آیه مورد بحث نازل شد و به آنها گوشزد کرد که همه آنچه را مى‌گویید از سر لجاجت است نه براى ایمان آوردن، وگرنه به اندازه کافی معجزه ارائه شده است <ref>مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص۲۲۰.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۰.</ref>
*درباره اینکه پاسخ محذوف لو در این آیه شریفه چیست، میان مفسران اختلاف است. اگرچه گروهی از مفسران این آیه را تأکیدی بر عظمت مشیت و اراده الهی، و پاسخ محذوف را الا ان یشاء الله می‌دانند، گروهی دیگر معتقدند که پاسخ لو، کان هذا القرآن است. و مقصود بیان عظمت شأن قرآن است <ref>طباطبائی، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص ۳۵۹.</ref> به دیگر سخن آیه در پی این نکته است که قرآن در قدرت بیان و نفوذ کلام نهایت درجه را دارد، و این از جهالت کفار است که از قرآن اعراض می‌کنند و پیشنهاد معجزه دیگرى مى‌دهند. چه معجزه‌اى بالاتر از این قرآن که در رفعت قدر و عظمت به حدى است که می‌توان کوه‌ها را از جاى بکند یا زمین را پاره پاره کند و یا مردگان را به زبان آورد. بنا بر این معنا، آیه شریفه عبارت اخرای آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}﴾}} <ref> اگر این قرآن را بر کوهی فرو می‌فرستادیم آن را از بیم خداوند فروتن و فروپاشیده می‌دیدی و این مثل‌ها را برای مردم می‌زنیم باشد که بیندیشند؛ سوره حشر، آیه: ۲۱.</ref> خواهد بود<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۰.</ref>.
*طبق حدیثی از [[امام کاظم]]{{ع}} هر تصرف تکوینی‌ای که انجام می‌شود بسته به مقدار بهره آدمی‌از حقیقت قرآن است که در این میان [[پیامبر|پیامبر خاتم]] به سبب اینکه بیشترین دارایی را از این حقیقت دارد، افضلِ انبیای گذشته بر تصرف تکوینی است و قدرت بیشتری در وساطت فاعلی دارد. [[امام کاظم]]{{ع}} تصریح می‌کنند که [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} میراث‌دار همه انبیای پیشین است و بیش از آنان علم و آگاهی دارد. راوی، معجزات مهم انبیای گذشته مانند احیای اموات توسط [[حضرت عیسی]]{{ع}} و سخن گفتن [[حضرت سلیمان]]{{ع}} با پرندگان را یادآوری می‌کند. حضرت ضمن تصدیق این خوارق عادت تصریح می‌کنند که [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} همه این منزلت‌ها را داراست. حضرت ادامه می‌دهند: [[حضرت سلیمان]]{{ع}} به هنگام غیبت هدهد در پی یافتن او بر آمد و گفت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ}}﴾}} <ref> گفت: مرا چه می‌شود که هدهد را نمی‌بینم یا او از غایبان است؟ او را سخت عذاب خواهم کرد یا سرش را خواهم برید مگر آنکه حجّتی آشکار برای من بیاورد؛ سوره نمل، آیه: ۲۰ - ۲۱.</ref>. علت غضب [[حضرت سلیمان]]{{ع}} این بود که این پرنده حضرتش را به مناطق دارای آب راهنمایی می‌کرد و این نشان می‌دهد با اینکه بادها و مورچگان و انس و جن و شیاطین مطیع حضرت سلیمان بودند، این پیامبر خدا در این زمینه محتاج هدهد بود. این در حالی است که قرآن کریم می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى}}﴾}} <ref> و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش می‌افتاد یا زمین با آن پاره پاره می‌شد یا با آن مردگان به سخن آورده می‌شدند؛ سوره رعد، آیه: ۳۱.</ref>. همانا ما هستیم که قرآن با این خصوصیات را به ارث برده‌ایم؛ قرآنی که با آن می‌توان کوه‌ها را رام کرد؛ مسافت‌ها را پیمود اموات را زنده کرد <ref>کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۶، ح۷.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۱.</ref>.
*از فرمایش [[امام کاظم]]{{ع}} استفاده مى‌شود که با علم به حقیقت این کتاب می‌توان در طبیعت تصرف کرد؛ به گونه‌ای که کوه‌ها را رام کرد، مردگان را زنده ساخت و طی الاض کرد. همچنین [[عبدالله بن ولید]] می‌گوید که [[امام صادق]]{{ع}} از من پرسیدند که نظر شیعه درباره نسبت میان [[حضرت موسی]] و [[حضرت عیسی]] با [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} چیست؟ عرضه داشتم که برخی شیعیان معتقدند که [[حضرت موسی]] و [[حضرت عیسی]] افضل از [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} هستند. حضرت فرمودند: آیا با اینکه معتقدند که [[امام علی|علی]]{{ع}} علم [[پیامبر]]{{صل}} را دارد چنین نظری دارند؟ گفتم: آری، شیعیان علم [[امام علی|علی]]{{ع}} را همانند علم [[پیامبر]]{{صل}} می‌دانند، ولی با این وجود کسی را بر پیامبران اولوالعزم مقدم نمی‌کنند. حضرت فرمودند: با استفاده از قرآن با آنان محاجه کن. گفتم: کجای قرآن؟ حضرت فرمودند: با این آیه قرآن که خداوند درباره [[حضرت موسی]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ}}﴾}} <ref> و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۴۵.</ref> و حال آنکه می‌دانیم خداوند سبحان همه چیز را برای موسی بیان نکرد؛ همچنان که درباره عیسی نیز چنین بود و لذا درباره او فرمود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ }}﴾}} <ref> تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم؛ سوره زخرف، آیه: ۶۳.</ref>. این در حالی است که قرآن کریم درباره [[پیامبر|پیامبر خاتم]]{{صل}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا }}﴾}} <ref> و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم؛ سوره نساء، آیه: ۴۱.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}} <ref> و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> <ref>صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۲۷، ح۱؛ مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۴۳۲ و۴۳۳، ح۱۳.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۱.</ref>.
*بر اساس این روایت از یک سو کاربرد حرف جاره من و نیز کلمه بعض که مفید معنای تبعیض است، می‌رساند که تنها مقداری از حقیقت اشیا و بواطن عالم به دو پیامبر خدا "موسی کلیم الله و عیسی روح الله" اعطا شده است؛ از سوی دیگر خوارق عاداتی قطعی از این دو پیامبر خدا در قرآن کریم به ثبت رسیده است؛ به گونه‌ای که دست کم نه معجزه به [[حضرت موسی]]{{ع}} و معجزاتی مانند احیای اموات و ابرای اکمه و ابرص به حضرت عیسی نسبت داده شده است. لازمه همنشینی این دو مقدمه آن است که اولاً خرق عادت انبیا مانند احیای اموات که توسط [[حضرت عیسی]]{{ع}} انجام شد، به سبب علم به او به اشیا بوده است؛ ثانیاً وقتی کسی فراتر از بعض به حقیقت کل اشیا عالم است، به طریق اولی قادر بر انجام خوارق عادت است. مرحوم [[محمد تقی مجلسی]] در این زمینه تأکید می‌کند: بنا بر روایات رسیده از [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} ولایت ایشان گسترده تر از [[ولایت]] تکوینی انبیا و اولیای گذشته است. به عبارت دیگر هر قدرتی که پیامبران گذشته دارند، ایشان بیشتر از آن را دارند و این بدان دلیل است که [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} عالم‌تر از پیامبران گذشته‌اند<ref>مجلسی، ۱۳۹۵ق، ص۶۸.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۱۰.</ref>.
==ارتباط علم به [[اسم اعظم]] و علم به الکتاب==
*به نظر می‌رسد از این حقیقت گسترده و ذو مراتب که در هر مرتبه‌ای بهره مندانی از آن وجود دارد که با دست یازیدن به آن صاحب قدرت تصرف تکوینی می‌شوند، با عناوین دیگری نیز یاد شده است؛ به گونه‌ای که در برخی روایات با تعبیر [[اسم اعظم]] بدان اشاره شده است. بر اساس روایات [[اسم اعظم]] الهی دارای ۷۳ حرف است که یکی از آنها مختص به خداست و در روایات با عنوان اسم مستأثر از آن یاد شده است. [[ائمه]] به جز اسم مستأثر به دیگر اسمای اعظم الهی علم دارند. در روایتی [[امام باقر]]{{ع}} با تصریح به مطلب پیش گفته معتقدند که [[آصف بن برخیا]] تنها به یکی از اسمای الهی آگاه بود و با دانستن یک حرف توانست زمین میان خود و تخت بلقیس را شکافته، در هم فرو برد و تخت را با دست خود بگیرد و سپس زمین را به حالت پیشین بازگرداند. سپس حضرت می‌فرمایند ما [[اهل بیت]] از همه ۷۲ [[اسم اعظم]] و غیر مستأثر الهی آگاهیم<ref>صفار،ج۱، ص۲۰۸، ح۱.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۲.</ref>.
*همچنین بر اساس روایات تفاوت [[ائمه]] با [[پیامبران]] در علم به این اسمای موجب درجه بندی در قدرت تکوینی شده است و به همین سبب است که [[اهل بیت]] بر همه معجزات انبیای پیشین قادر بوده‌اند. لذا [[حضرت عیسی]]{{ع}} عالم به دو حرف، [[حضرت موسی]]{{ع}} عالم به چهار حرف، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} عالم به هشت حرف، [[حضرت نوح]]{{ع}} عالم به پانزده حرف و [[حضرت آدم]]{{ع}} عالم به ۲۵ حرف معرفی شده‌اند. این در حالی است که [[پیامبر|پیامبر خاتم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} او از ۷۲ اسم آگاه‌اند<ref>(صفار، ج۱، ص۲۰۸، ح۲.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۲.</ref>.
*علم [[حضرت عیسی]]{{ع}} به دو حرف به تنهایی موجب شد که او قادر بر احیای اموات و شفای امراض باشد. پس به طریق اولی کسانی که علم بیشتری دارند از قدرت تکوینی والاتری نیز برخودارند <ref>(صفار، ج۱، ص۲۰۸، ح۳.</ref>. در برخی احادیث دیگر به بیانی متفاوت بر نکته پیش گفته تأکید شده است و می‌توان این نتیجه را به دست آورد که اسمای اعظم نه لفظ صرف، بلکه حقایقی هستند که در صفات و فضایل وجودی مانند علم و عبادت جلوه گری می‌کنند و کسی که به این اسما احاطه دارد، همه این فضایل را داراست. از این رو [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: کسی که می‌خواهد علم آدم، سلم نوح، حلم ابراهیم، زیرکی موسی و زهد داوود را بنگرد به [[امام علی|علی بن ابی طالب]] نظر کند <ref>صدوق، ج۱، ص۲۵و۲۶.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۲.</ref>.
*بر پایه روایات پیش گفته اولاً معجزات و خوارق عادات انبیا معلول ذخیره و سرمایه آنان از [[اسم اعظم]] دانسته شده و ثانیاً افضلیت [[پیامبر|پیامبر خاتم]]{{صل}} بر دیگر انبیای الهی به دارایی عظیم حضرتش از این منبع مستند گشته است؛ به گونه‌ای که از میان ۷۳ حرف، [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[اهل بیت]] او از قسمت اعظم آن، یعنی ۷۲ حرف آگاه‌اند. گرچه درباره حقیقت [[اسم اعظم]] اقوالی چند وجود دارد، می‌توان آنها را در یک تقسیم کلی بر دو دسته دانی و عالی دانست. مرادمان از تفاسیر دانی تفاسیر و اقوالی هستند که [[اسم اعظم]] الهی را اسمی‌ لفظی می‌دانند که همانند دیگر الفاظ به کار برده می‌شود. این نظریه عرفی راز تأثیرگذاری [[اسم اعظم]] را ترکیب نامتعارف حروف آن مانند حروف مقطعه قرآن می‌داند که این غیرعادی بودن موجب پدیدار شدن اثاری غیر عادی می‌شود <ref>محمدی گیلانی، ۱۳۷۶، ص۱۹.</ref>؛ این در حالی است که طبق قاعده علیت باید میان علت و معلول سنخیت وجود داشته باشد و رابطه الفاظ و معانی آنها صرفاً رابطه‌ای اعتباری و قراردادی است<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۲.</ref>.
*از این روی باید گفت [[اسم اعظم]] مقامی‌ است که شخص با دست یا زیدن به آن قدرت تصرف در هستی را می‌یابد. درست به همین سبب است که [[اسم اعظم]] گاهی بر اسمای تکوینی خداوند اطلاق می‌شود که در این مقام می‌توان از روایات و ادعیه [[اهل بیت]] هم مدد گرفت و بدانها استشهاد کرد. در روایات سخن از اسمی‌است که ارکان هرچیزی را فرا گرفته و {{عربی|اندازه=150%|« بِأَسْمَائِكَ‏ الَّتِي‏ مَلَأَتْ‏ أَرْكَانَ‏ كُلِ‏ شَيْ‏ء»}} <ref>ابن طاووس، ۱۳۳۰ق، ص۵۴۲.</ref> و با آن عرش آفریده شده است {{عربی|اندازه=150%|«و باسمک التی خلقت به عرشک »}}<ref>طوسی، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۹۴.</ref> و یا رشته کوه‌ها افراشته و یا بهشت و دوزخ آفریده شده است {{عربی|اندازه=150%|«اسئلک باسمک الذی خلقت به رضوان»}} <ref>کفعمی، ۱۴۱۸ق، ص۴۱۸.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۳.</ref>.
*روشن است که در آفرینش زمین و کوه‌ها سخن از لفظ عربی و غیر آن نیست. بر این اساس [[اسم اعظم]] نه یک لفظ و مفهوم، بلکه مقامی‌است که شخص با وصول به آن حتی اگر لفظی هم به کار نبرد، به صرف اراده می‌تواند در عالم تصرف تکوینی کند. طبق این نگاه، [[اسم اعظم]] حقیقتی است که از دیگر حقایق، عظیم‌تر است. وقتی منظور از [[اسم اعظم]] نه صرف لفظ بلکه یک واقعیت و حقیقت باشد، طبیعتاً بحث مظهریت هم مطرح می‌شود؛ یعنی با توجه به ذومراتب بودن این مقامات، هر انسانی ولو غیر معصوم با سعه وجودی خویش می‌تواند به برخی از آنها دست یابد. با توجه به خواص [[اسم اعظم]] الهی و اینکه انسان کامل مصداق [[اسم اعظم]] است می‌توان نتیجه گرفت که محدوده فعالیت انسان کامل به سبب دانستن و متخلق شدن به [[اسم اعظم]] از دیگر موجودات بیشتر است و بدین سبب است که ولایت او عمومیت دارد و همه موجودات را دربرمی‌گیرد<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۳.</ref>.
*برخی مانند [[قاضی سعید قمی‌]] معتقدند که [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} حتی به اسم مستأثر خدا نیز رسیده‌اند و آن حضرت در شب معراج به همه مراتب وجودی که تفصیل ظهور این اسم است واصل شده است؛ چنان که فرمود: برایم با خدا وقتی است که هیچ ملک مقرب یا پیامبری با من نیست <ref>قاضی سعید قمی، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۷۱.</ref>. کوتاه سخن اینکه تعبیر [[اسم اعظم]] در ذیل این آیات اشاره به حقیقت معنای کتاب و [[لوح محفوظ]] الهی است که هر کس به اندازه وجود سعی خویش به آن دست می‌یابد و قدرت تصرف تکوینی پیدا می‌کند<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۳.</ref>.


==ارتباط دو مفهوم علم و قدرت==
== معناشناسی ==
*ارتباط علم به کتاب و قدرت بر تصرف، از چه سنخی است؟ شکی نیست که تقدم دانایی بر توانایی یک اصل پذیرفته شده عرفی و عقلایی است؛ اما این پرسش بسیار مهم است که علمی‌ که در مفهوم علم الکتاب از آن سخن به میان می‌آید مفهوم انفعالی و از سنخ علم عادی است و یا مفهومی‌ فعلی و از سنخ علم الهی؟ ظاهر آیات قرآنی و روایات معصومین نشان از آن دارد که علم الکتاب نوعی دانستن است که نه صرفاً مقدمه قدرت، بلکه عین توانستن است؛ حال آنکه در حالت مادی، عالم بودن اگرچه مقدمه لازم قدرت است، ملازم با آن و علت تامه توانایی نیست و تفکیک میان قدرت و اراده به وضوح مشاهده می‌شود. به دیگر سخن، سنخ علم به کتاب با علوم متداول مادی متفاوت است<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۴.</ref>.
در برخی از [[آیات قرآن کریم]] از تعبیر [[علم الکتاب]] استفاده شده است، مانند: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref>آنکه دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون سلیمان آن اورنگ را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش‌های پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> و {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>.  
*توضیح آنکه در بحث صفات خداوند سبحان مطرح شده است که علم خداوند برخلاف علم ما بازتاب و تصویری حاصل از پدیده‌های جهان نیست؛ بلکه علم او مبدأ و منشأ پدیده‌های جهان است؛ یعنی علم ما تابع پدیده‌هاست و حال آنکه پیدایش پدیده‌های عالم، تابع علم خداست. به دیگر سخن علم ما در حالت عادی به این صورت است که شیء معلومِ ما به وجود آمده و سپس ما به آن علم می‌یابیم "به واسطه تصویر ذهنی در علم حصولی و یا حضور عند المعلوم در علم حضوری"؛ درحالی که در علم الهی، پدیده‌های عالم‌اند که تابع علم خداوندند <ref>یثربی، ۱۳۸۳، ص۲۸۶.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۴.</ref>.
*با توجه به این واقعیت، یعنی خلق موجودات جهان بر اساس معلومات الهی، فاعلیت خداوند در قالب اصطلاح "فاعل بالعنایه" معرفی می‌شود که بر اساس آن علم خداوند به مخلوقات همانا قدرت خلق و ایجاد آنهاست <ref>صدرالمتألهین، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۶ و ص۱۷۶؛ ابن سینا، ۱۳۷۵، نمط ۷، فصل ۱۳ و ۱۴ و ۲۲.</ref>. از سوی دیگر ازآنجا که امام از نظر درجه وجودی، نزدیک‌ترین وجود عصر خود به حق تعالی است، علمش نیز مانند علم خداوند، با قدرت او متحد است <ref>یثربی، ۱۳۸۳، ص۲۸۷.</ref>. رابطه [[علم امام]] با حوادث جهان مانند رابطه احساس شاعر و نقاش با شعر و تابلوی نقاشی است؛ در حالی که رابطه علم ما با حوادث جهان مانند رابطه خواننده و تماشاگر با آن شعر و تابلوی نقاشی است. [[صدرالمتألهین]] در این زمینه می‌گوید: بدان که علم و قدرت در قلمرو نفس، جدا از یکدیگرند؛ ولی در عالم الهی و قلمرو عقل، علم عین قدرت و قدرت عین علم است؛ یعنی علم آنان عین ایجاد پدیده‌هاست؛ و چون انسان کامل شود و از جهان ماده رها گردد، علم و قدرت او هم، عین یکدیگر شده، فرمانش در ملک و ملکوت جریان یافته و همه مراتب بهشت و ملکوت آسمان‌ها را در بر می‌گیرد<ref>صدرالمتألهین، ۱۳۸۳، ج۲، ص۵۶۶.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۵.</ref>.
==تفکیک قدرت از الزام==
*اگرچه مفهوم علم الکتاب شریفه، قدرت [[اهل بیت]]{{عم}} در تکوین را به اثبات می‌رساند، این به معنای مکلف بودن آنان به اعمال این قدرت نیست. ممکن است در برخی موارد شهادت [[اهل بیت]]{{عم}} به وسیله شمشیر یا سم و عدم واکنش آنان دلیلی بر عدم قدرت آنها اعلام شود؛ حال آنکه میان دو مقام قدرت و تکلیف تفاوت وجود دارد و صرف قدرت داشتن بر امری تکلیف آور نیست؛ چه اینکه ممکن است به سبب مصالحی مانند آزمودن مردم، امکان الگوگیری مردم از آنان و اتمام حجت، امام معصوم ملکف به استفاده از قدرت خویش نشود. بر طبق حدیثی یکی از خوارج با دیگری نزاع داشت. به [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{عم}} مراجعه کردند و آن حضرت بر اساس حکم الهی، میان آنها داوری کرد. خارجی در اعتراض به آن حضرت گفت: عدالت نورزیدی! [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} فرمودند: دور شو ای سگ!. ناگهان دیدند آن مرد خارجی به شکل سگ درآمد؛ لباس‌هایش به هوا پرید و همانند سگ دم می‌جنباند و اشک از چشمانش جاری شده است<ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۵.</ref>.
*[[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} در حق وی رقت کرد و با دعا به درگاه الهی، او را به حالت انسانی برگرداند. ناگهان دیدند لباس وی به سوی او برگشت. آن گاه [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: آصف که خداوند درباره او فرمود قال {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ }}﴾}} وصی سلیمان بود. به نظر شما مقام سلیمان نزد خدا بالاتر است یا مقام پیامبر شما؟. در اینجا شخصی پرسید: با این همه قدرتی که شما دارید در جنگ با معاویه، چه نیازی به یاری انصار دارید؟ [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} فرمودند: من تنها برای اتمام حجت آنها را به یاری می‌طلبم، وگرنه اگر اذن دعا به من داده شود و مجاز به استفاده از قدرت غیر عادی خودم باشم، بین اجابت دعای من و فرا رسیدن اجل معاویه، تأخیر نخواهد افتاد و بدون درنگ نابود خواهد شد <ref>عروسی حویزی، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۹۱، ح۷۸.</ref>. همچنین در این زمینه [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرمایند: قریش به [[پیامبر|پیغمبر]] اعتراض داشتند و می‌گفتند چگونه در یک شب از مکه به بیت المقدس می‌رود و بازمی‌گردد، کسى که نمى‌تواند از مکه تا مدینه را جز دوازده روز برود که موقع مهاجرت او چنین بود. اینها به امر خدا و اولیای خدا نادان‌اند. به راستى مقامات درک نشود جز با تسلیم در برابر امر خداوند و رضا به تدبیر او. اولیای خدا بر محنت‌ها و ناگواری‌هایى صبر کنند که دیگران نتوانند و خدا در عوض همه مطالب آنها را بر آورد و در عین حال جز آنچه خدا خواهد نخواهند <ref>ابن شهر آشوب، ۱۳۷۹، ج ۴، ص۱۴۷.</ref><ref>[http://kalami.nashriyat.ir/sites/kalami.nashriyat.ir/files/6_7.pdf ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۱۵.</ref>.


==صاحب علم من الکتاب==
این [[علم]] چه نوع [[علمی]] است و آیا [[علم]] به آن جزء [[علوم غیبی]] محسوب می‌شود؟ [[قرآن مجید]]، [[علم الکتاب]] را اقیانوسی از [[دانش]] می‌داند که اسرار هستی در آن [[نهان]] است، در یک‌جا می‌فرماید: {{متن قرآن|مَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}<ref>سورۀ نمل، آیۀ ۷۵.</ref> و در جای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}<ref>سورۀ سبأ، آیۀ ۳.</ref> و در جای دیگر به طور واضح می‌فرماید: "کلیدهای [[غیب]] نزد [[خداوند]] است، جز او کسی از آن [[آگاه]] نیست، او می‌داند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر [[زمین]] نمی‌افتد؛ مگر اینکه آن را می‌داند، هیچ دانه‌ای در [[تاریکی]] [[زمین]] و هیچ ‌تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد"<ref>سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.</ref>.
*در اینکه آن فرد چه کسی بوده است، سخنان مختلفی نقل شده است. برخی او را از جنیان دانسته؛ برخی او را خود [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و برخی [[حضرت خضر]] دانسته‌اند و...؛ اما مشهور آن است که آن فرد، جناب [[آصف بن برخیا]]، وصی و جانشین [[حضرت سلیمان]]{{ع}} بوده است.<ref>ر.ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۳۴۹؛ الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج‏۲۲، ص۲۰۱؛ من هدى القرآن، ج۹، ص۱۹۲؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج‏۱۵، ص۴۶؛ الجامع لأحکام القرآن، ج‏۱۴، ص۲۰۴؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج‏۱۰، ص۱۹۸؛ تفسیر روح البیان، ج‏۶، ص۳۴۹.</ref> روایات [[ائمه]]{{عم}} [[اهل بیت]]{{عم}} نیز این قول را تأیید می‌کنند.<ref>الأمالی‏ للصدوق ص۵۶۴؛ وسائل‏ الشیعة ج۲۷، ص۱۸۸؛ الاختصاص، ص۹۰ و ۹۳؛ ر.ک: تفسیر القمی، ج۲، ص۲۳۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج‏۴، ص۸۷؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۹، ص۵۶۲.</ref> اینک جای این پرسش است که [[علم الکتاب]] چه دانشی است که دانستن بخشی از آن: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}} چنین توانایی شگرفی را به جناب آصف داده بود؟<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>


==مراد از «الکتاب» در آیه ۴۰ سوره نمل==
این [[علم]] به گونه‌ایی است که همراه با تسلط بر عالم است یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد، تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است زیرا لازمۀ [[علم]] به کتاب، احاطه بر همه چیز است. [[علم الکتاب]] [[دانش]] ویژه‌ای است که هر کس بهره‌ای از آن داشته باشد، قادر بر انجام دادن کارهای [[خارق‌العاده]] خواهد بود<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح الزیارة الجامعة الکبیرة ۱ (کتاب)|شرح زیارت جامعۀ کبیره]]، ص ۸۲؛ [[محمد اسدی گرمارودی|اسدی گرمارودی، محمد]]، [[علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان (کتاب)|علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان]]، ص ۵۵ـ ۵۹؛ [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]، ج ۱، ص ۱۳۷؛ [[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی، سید محمد]]، [[پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌ (کتاب)|پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌]].</ref>.
*دیدگاه‌های متعددی از سوی مفسران درباره دانش جناب آصف ابراز شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>:
* بعضی دانش او را آگاهی از اسم اعظم الهی دانسته‌اند و حتی مصادیقی برای اسم اعظم بیان کرده‌اند.<ref>مجمع  البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۳۴۹؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۹، ص۱۰۲؛ الجامع لأحکام القرآن، ج‏۱۴، ص۲۰۴؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۳۶۷؛ تفسیر روح البیان، ج‏۶، ص۳۴۹.</ref> در برخی روایات نیز بیان شده است که اسم اعظم هفتاد و سه حرف دارد. آصف تنها یک حرف از این ۷۳ حرف را می‌دانست و به وسیله آن توانست که تخت بلقیس را در یک چشم برهم زدن جابجا کند.<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۲۳۰؛ بصائر الدرجات، ص۲۰۸ـ۲۱۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>.
* برخی دیگر از مفسران، کتاب را در آیه یاد شده، به کتاب‌های پیامبران الهی تفسیر کرده و علم الکتاب را آگاهی از کتاب‌های پیامبران دانسته‌اند.<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۵، ص۳۶۳؛ تفسیر نمونه، ج‏۱۵، ص۴۶۹؛ تفسیر آسان،ج‏۱۵، ص۶۸؛ الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج‏۵، ص۲۳۷؛ تفسیر القرآن الکریم (شبر)، ص۳۶۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>.
*احتمال دیگر آن است که مراد از علم الکتاب، علم به لوح محفوظ یا همان کتاب مبین باشد.<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۵، ص۳۶۳؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۳۴۹؛ تفسیر نمونه، ج‏۱۵، ص۴۶۹؛ تفسیر اثناعشری، ج‏۶، ص۴۰۷؛ تفسیر أحسن الحدیث، ج۷، ص۴۶۰.</ref> در قرآن کریم بر این نکته تأکید شده است که هیچ امری در عالم وجود ندارد و محقق نمی‌شود، مگر آن که در «[[کتاب مبین]]» ثبت شده است.<ref>الأنعام:۵۹: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی‏ کتابٍ مُبینٍ» و ر.ک: یونس:۶۱؛ هود:۶؛ النمل:۱؛ النمل:۷۵؛ سبأ:۳.</ref> در مواردی نیز قرآن از «[[کتاب مکنون]]»،<ref>واقعه:۷۷ـ۷۹: «إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کرِیمٌفىِ کتَابٍ مَّکنُونٍلَّا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ».</ref> «[[ام الکتاب]]»،<ref>رعد:39: «یمْحُوا اللَّهُ ما یشاءُ وَ یثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکتابِ».</ref> «[[لوح محفوظ]]»<ref>بروج:۲۲: «فی‏ لَوْحٍ مَحْفُوظ».</ref> و «[[امام مبین]]»<ref>یس:۱۲: « إِنَّا نَحْنُ نُحْی الْمَوْتى‏ وَ نَکتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کلَّ شَی‏ءٍ أَحْصَیناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ».</ref> سخن گفته که به نظر می‌رسد نام‌های متعدد برای همان «[[کتاب مبین]]» است. این کتاب از دسترس انسان‌های عادی خارج است و بنابر برخی تفاسیر تنها برخی از اولیای خداوند به تناسب جایگاه و منزلت خود می‌توانند به آن دسترسی داشته و به علومی ویژه دست یابند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌‌اند.<ref>واقعه: ۷۷ـ۷۹: «إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کرِیمٌ فىِ کتَابٍ مَّکنُونٍ لَّا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۹، ص۱۳۷.</ref> بنابر این تفسیر، مقصود آیه یاد شده از این که جناب آصف را دارای علم به بخشی از «الکتاب» معرفی کرده، آن است که او به بخشی از دانش «کتاب مبین» دست یافته بود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>.


==علم الکتاب در آیه ۴۳ سوره رعد==
== علم الکتاب و آگاهی از غیب ==
*قرآن کریم در آیه‌ای دیگر از کسی یاد کرده که نزد او علم الکتاب است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ }}﴾}} <ref> و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> در این آیه کریمه خداوند متعال در مقابل سخنان کفار که [[نبوت]] [[پیامبر|پیامبر گرامی]]{{صل}} را انکار می‌کردند، به پیامبرش می‌فرماید: «به آنان بگو: کافی است که خداوند و کسی که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشند». بنابراین در این آیه «علم الکتاب» با شهادت بر [[نبوت]] [[پیامبر|پیامبر خدا]]{{صل}} گره خورده است. مطابق این آیه، فردی صاحب «[[علم الکتاب]]» معرفی شده است. وقتی این تعبیر را با تعبیر آیه سابق {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}} مقایسه می‌کنیم، افزون بر شباهت موجود میان این دو آیه، متوجه این تفاوت می‌شویم که در آیه پیشین، جناب آصف به بخشی از «الکتاب» دست یافته بود؛ اما مطابق این آیه فردی به تمام کتاب «علم الکتاب» دست یافته است؛ زیرا اطلاق علم الکتاب، برخلاف مورد قبلی دلالت بر آن دارد که علم تمام کتاب نزد این فرد بوده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>.
{{اصلی|آگاهی از غیب}}
*در تفسیر این آیه نیز همانند آیه پیشین، اختلاف است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>:
مراد از تعبیر "[[علم الکتاب]]"، یا [[علم به قرآن]] کریم است و یا مراد از [[علم الکتاب]] [[لوح محفوظ]] یا [[کتاب مبین]] است که سرچشمۀ همۀ [[علم‌ها]]، [[لوح محفوظ]] است، در این صورت صاحب [[علم الکتاب]] به تمام حقایق هستی دسترسی دارد نه بر بعضی از آنها<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج ۹، ص ۵۱۵؛ [[سید نسیم عباس نقوی|عباس نقوی، سید نسیم]]، [[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص ۴۰؛ [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، [[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]؛ [[سید حبیب بخارایی‌زاده|بخارایی‌زاده، سید حبیب]]، [[علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت]]، ص ۱۲۳؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی، محمد نظیر]]، [[بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین (پایان‌نامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص ۱۶۵.</ref>.
*برخی مقصود از «الکتاب» را در این آیه، تورات، انجیل یا دیگر کتاب‌های آسمانی دانسته‌اند. بنابراین تفسیر، علم الکتاب یعنی علم به کتاب‌های آسمانی گذشته. مطابق این تفسیر، شهادت علمای اهل کتاب علمای یهود و نصاری بر [[نبوت]] [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}}، از شواهد راستی ادعای آن حضرت شمرده شده است؛ زیرا در کتاب‌های آسمانی مانند [[تورات]] و [[انجیل]] از آمدن [[پیامبر|پیامبر خاتم]]{{صل}} و ویژگی‌های ایشان خبر داده شده بود؛ بنابراین تصدیق و تأیید علمای یهود و نصاری از دلایل درستی [[نبوت]] [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} شمرده می‌شود.<ref>جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۳، ص۱۱۸؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۴، ص۴۰۷؛ الجامع لأحکام القرآن، ج‏۱۰، ص۳۳۵؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏۲، ص۵۳۶؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج‏۱۳، ص۱۹۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>.
*برخی گفته‌اند، مراد از الکتاب، همان قرآن کریم است. بنابراین علم به «الکتاب» یعنی علم به حقایق و معارف قرآن. از آن جا که قرآن معجزه جاوید [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} است؛ کسی که به حقایق آن آگاه باشد، شاهد و گواه بر درستی ادعای [[نبوت]] [[پیامبر|پیامبر اعظم]]{{صل}} خواهد بود.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۳۸۴؛ تفسیر نمونه، ج‏۱۰، ص۲۵۳؛ الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱۵، ص۳۴۹؛ تفسیر أحسن الحدیث، ج۵، ص۲۵۹؛ کوثر، ج‏۵، ص۵۷۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>.
*برخی نیز آیه یاد شده را این گونه تفسیر کرده‌اند که مراد از الکتاب، همان [[لوح محفوظ]] یا کتاب مبین است.<ref>ر.ک: تفسیر اثنا عشری، ج۶، ص۴۰۷؛ مفاتیح الغیب، ج‏۱۹، ص۵۵؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج‏۷، ص۱۶۶؛ ماهیت و قلمرو علم الکتاب، معرفت، ش۱۸۷، ص۴۷.</ref> بنابر یکی از این تفسیرها، شهادت کسی که دارای علم الکتاب است، در کنار شهادت خداوند، در واقع تذکر و هشداری به کفار و اتمام حجت بر آنان است که متوجه باشند که اگر چه در این دنیا، بر اساس امور دنیوی و ظاهری می‌توانند معجزات و دلایل روشن [[پیامبر|پیامبر اعظم]]{{صل}} را نپذیرند؛ اما بدانند که خداوند و فرد یا افرادی که بر لوح محفوظ و حقایق جهان، آگاهند، گواه راستی نبوت ایشان بوده و در قیامت علیه آنان شهادت خواهند داد. این گونه شهادت‌ها، افزون بر هشدار به کفار، تأییدی برای [[پیامبر]]{{صل}} است تا از انکارهای آنان، ملول نشده و با دلی آرام به رسالت خود ادامه دهند.<ref>ر.ک: ماهیت و قلمرو علم الکتاب، معرفت، ش۱۸۷، ص۴۷.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>.
*با توجه به شباهت این آیه و آیه ۴۰ سوره مبارکه نمل، این احتمال تقویت می‌شود که مراد از «الکتاب» در دو آیه یاد شده، یک چیز باشد. در روایاتی نیز این دو آیه در سیاق واحدی تفسیر شده‌اند. در این روایات، ضمن آن که شأن نزول آیه دوم، [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} معرفی شده، علم ایشان، یعنی «علم الکتاب» با علم جناب آصف، یعنی «علم من الکتاب» مقایسه شده است.<ref>ر.ک: بصائر الدرجات، ص۲۱۲ـ۲۱۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>
*صرف نظر از داوری در مورد دیدگاه‌های مطرح شده در مورد این دو آیه، می‌توان چنین گفت که اگر مقصود از «علم الکتاب»‌، علم به لوح محفوظ باشد، با توجه به مقایسه دو آیه بین «علم الکتاب» و «علم من الکتاب»، علم الکتاب، علم به تمام لوح محفوظ خواهد بود که از آن می‌توان جامعیت علوم صاحب آن را استنباط کرد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)]</ref>.


==منابع==
[[علم الکتاب]] [[علمی]] است مکتوب، مضبوط و مشهود برای اهلش. اگر مراد [[لوح محفوظ]] باشد، ثابت می‌شود آنکه عالم به کتاب است، [[علم غیب]] دارد و اگر مراد [[قرآن]] باشد باز، همین معنا ثابت می‌گردد؛ چون به [[یقین]] منظور از داشتن [[علم الکتاب]]، دانستن ظواهر [[آیات قرآن کریم]] نیست. صاحب [[علم الکتاب]] به درجاتی بالا از [[علم]] و [[معرفت]] [[دست]] یافته و از حقایقی [[آگاهی]] دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند<ref>ر.ک: [[سید محمد جواد بنی‌سعید لنگرودی|بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد]]، [[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص ۵۵ ـ ۶۲؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص ۳۵۲.</ref>.
* [[پرونده:5433913604.jpg|22px]] [[سید علی هاشمی ۱|هاشمی، سید علی]]، '''[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه]]''' (فصل اول)
* [[پرونده:Marefatk.jpg|22px]] [[سید محمد حسن صالح|صالح، سید محمد حسن]]، [[ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت (مقاله)|'''ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت''']]{{عم}}


==پانویس==
== علم الکتاب منبع علم امامان ==
{{پانویس2}}
از [[روایات]] روشن می‌شود، [[امامان]] {{عم}} صاحب [[علم الکتاب]] هستند و اولین منبع [[علم امامان]] {{عم}} به [[حقیقت]]، کتاب خداوند است که ایشان در حالات مختلف از آن استفاده می‌کردند. [[علم]] به کتاب از مستندات [[غیبی]] [[امامان]] {{عم}} محسوب می‌شود. [[آگاهی]] [[معصومین]] از محتوای [[کتب آسمانی]] یکی از [[دلایل]] مهمی است که [[علم غیب معصومین]] را [[مبرهن]] می‌سازد. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ}}<ref>سورۀ هود، آیۀ ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُون}}<ref>سورۀ یوسف، آیۀ ۱۰۲.</ref>، یعنی این مقدار از [[علم غیب]] را مشهود کرده، اما نه مشهود هر کس، بلکه مشهود [[انبیا]] و اولیاست. به عبارتی در این صورت، اگر [[نبی]] کل [[علم الکتاب]] را هم داشته باشد، [[عالم الغیب]] به تمام غیب‌ها نیست، بلکه آن مقدار از [[غیب]] را می‌داند که [[خداوند]] او را [[آگاه]] می‌کند<ref>ر.ک: [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، [[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]؛ [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص ۱۲۴؛ [[محمد حسن نادم|نادم، محمد حسن]]، [[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری، سید ابراهیم]]، [[منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد (مقاله)|منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد]]، ص ۶۶؛ [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ زاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۶۲؛ [[سید محمد جواد بنی‌سعید لنگرودی|بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد]]، [[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص ۵۵ ـ ۶۲.</ref>.


=='''[[:رده:آثار علم معصوم|منبع‌شناسی جامع علم معصوم]]'''==
== روایات و بیان مصداق برای عالم به کتاب ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{اصلی|علم‌الکتاب در حدیث}}
{{ستون-شروع|3}}
روایاتی در این زمینه وجود دارد که [[اهل بیت]] {{عم}} را از کسانی می‌داند که دارای [[علم الکتاب]] هستند، در ذیل به برخی از این [[روایات]] اشاره می‌شود:
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های علم معصوم|کتاب‌شناسی علم معصوم]]؛
# در روایتی [[سدیر]] صیرفی می‌‌گوید: من و [[ابوبصیر]] و یحیای بزّاز و [[داود بن کثیر]] در مجلس "بیرونی" [[امام صادق]] {{ع}} بودیم، آن حضرت با حالت [[غضب]] وارد شدند و پس از نشستن فرمودند: "[[تعجب]] است از مردمی که [[گمان]] می‌کنند ما [[علم غیب]] داریم! در صورتی که جز [[خدای متعال]] کسی علم غیب ندارد و من خواستم کنیزم را [[تنبیه]] کنم، او فرار کرد و ندانستم در کدام اطاق رفته است". سدیر گوید: هنگامی که حضرت برخاستند به منزلشان "اندرونی" بروند من و ابوبصیر و میسر، همراه آن حضرت رفتیم و عرض کردیم، فدایت شویم، ما سخنانی که درباره کنیز گفتید شنیدیم، و معتقدیم شما [[علوم]] فراوانی دارید، [[ولی]] ادّعای علم غیب درباره شما نمی‌کنیم. حضرت فرمود: "ای سدیر، مگر [[قرآن]] نخوانده‌ای؟ عرض کردم چرا. فرمود: این [[آیه]] را خوانده‌ای: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}‏؟ گفتم: فدایت شوم، خوانده‌ام. فرمود: می‌دانی این شخص چه اندازه از علم الکتاب داشت؟ عرض کردم: شما بفرمایید. فرمود: به اندازۀ قطره‌ای از دریای پهناور! سپس فرمود: آیا این آیه: را خوانده‌ای: {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}؟ گفتم: آری. فرمود: آن کسی که [[علم]] همه کتاب را دارد داناتر است یا کسی که بهره اندکی از علم الکتاب دارد؟ عرض کردم: آن کسی که علم همه کتاب را دارد. سپس با اشاره به سینه مبارکش فرمود: به [[خدا]] قسم، علم همه کتاب نزد ماست، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست"<ref>{{متن حدیث|عَنْ سَدِیرٍ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ یَحْیَی الْبَزَّازُ وَ دَاوُدُ بْنُ کَثِیرٍ فِی مَجْلِسِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}إِذْ خَرَجَ إِلَیْنَا وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَلَمَّا أَخَذَ مَجْلِسَهُ قَالَ یَا عَجَباً لِأَقْوَامٍ یَزْعُمُونَ أَنَّا نَعْلَمُ الْغَیْبَ مَا یَعْلَمُ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَقَدْ هَمَمْتُ بِضَرْبِ جَارِیَتِی فُلَانَةَ فَهَرَبَتْ مِنِّی فَمَا عَلِمْتُ فِی أَیِّ بُیُوتِ الدَّارِ هِیَ قَالَ سَدِیرٌ فَلَمَّا أَنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ وَ صَارَ فِی مَنْزِلِهِ دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ مُیَسِّرٌ وَ قُلْنَا لَهُ جُعِلْنَا فِدَاکَ سَمِعْنَاکَ وَ أَنْتَ تَقُولُ کَذَا وَ کَذَا فِی أَمْرِ جَارِیَتِکَ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ أَنَّکَ تَعْلَمُ عِلْماً کَثِیراً وَ لَا نَنْسُبُکَ إِلَی عِلْمِ الْغَیْبِ قَالَ فَقَالَ یَا سَدِیرُ أَ لَمْ تَقْرَأِ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَی قَالَ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ، قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ قَرَأْتُهُ قَالَ فَهَلْ عَرَفْتَ الرَّجُلَ وَ هَلْ عَلِمْتَ مَا کَانَ عِنْدَهُ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ قَالَ قُلْتُ أَخْبِرْنِی بِهِ قَالَ قَدْرُ قَطْرَةٍ مِنَ الْمَاءِ فِی الْبَحْرِ الْأَخْضَرِ فَمَا یَکُونُ ذَلِکَ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ- قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَقَلَّ هَذَا فَقَالَ یَا سَدِیرُ مَا أَکْثَرَ هَذَا أَنْ یَنْسُبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی الْعِلْمِ الَّذِی أُخْبِرُکَ بِهِ یَا سَدِیرُ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَیْضاً- قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ قَالَ قُلْتُ قَدْ قَرَأْتُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ أَ فَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّهُ أَفْهَمُ أَمْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ بَعْضُهُ قُلْتُ لَا بَلْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّهُ قَالَ فَأَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَالَ عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللَّهِ کُلُّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللَّهِ کُلُّهُ عِنْدَنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۷.</ref>. از این [[حدیث]] معلوم می‌شود، فهم قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل [[غیبی]] و [[قدرت]] امور خارق‌العاده‌ دارد؛ زیرا طبق بعضی از [[روایات]] و شواهد دیگر مقصود از کتاب در [[آیه مبارکه]] همان [[قرآن کریم]] است. همچنین باید دانسته شود [[قرآن]] در مراحل اعلی مشتمل بر تمام [[امور غیبی]] است و کسی که [[عالم]] به [[علم قرآن]] با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را می‌تواند استفاده کند<ref>ر.ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۳۲۱ـ ۳۲۴؛ [[احمد مطهری|مطهری، احمد]]، [[غلام رضا کاردان|کاردان، غلام رضا]]، [[علم پیامبر و امام در قرآن (کتاب)|علم پیامبر و امام در قرآن]]، ص۲۲۴ ـ ۲۲۷؛ [[سید حبیب بخارایی‌زاده|بخارایی‌زاده، سید حبیب]]، [[علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت]]، ص۱۲۳.</ref>.
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های علم معصوم|مقاله‌شناسی علم معصوم]]؛
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "کسی که نزد او [[علم الکتاب]] وجود دارد، امیرالمؤمنین {{ع}} است"<ref>{{متن حدیث|الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ {{ع}}‏‏}}؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶۷؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص۵۲۳ و بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی، سید محمد]]، [[پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌ (کتاب)|پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌]]؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی، محمد نظیر]]، [[بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین (پایان‌نامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص۱۶۵؛ [[سید محمد جواد بنی‌سعید لنگرودی|بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد]]، [[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص۵۵ ـ ۶۲.</ref>
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های علم معصوم|پایان‌نامه‌شناسی علم معصوم]].  
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "منم آن کس که دارندۀ علم الکتاب است"<ref>{{متن حدیث|أَنَا هُوَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب}}؛ ‏طبرسی، احمد، الاحتجاج، ج ۱، ص۳۶۸؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۱۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۵۲.</ref>
{{پایان}}
# [[برید بن معاویه]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که حضرت در [[تفسیر]] آیۀ "[[علم الکتاب]]" فرمودند: "مقصود ما [[اهل بیت]] هستیم و [[علی]] {{ع}} اول ما و [[افضل]] ما و [[بهترین]] فرد بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} است"<ref>{{متن حدیث|إِیَّانَا عَنَی وَ عَلِیٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَیْرُنَا بَعْدَ النَّبِیِّ ص}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۱۶.</ref>.<ref>ر.ک. [[محمد صادق عظیمی|عظیمی، محمد صادق]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۵۷.</ref>
{{پایان}}
# [[ابوسعید خدری]] از [[تفسیر]] آیۀ: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ}} از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[سؤال]] کرد، حضرت فرمود منظور [[وصی]] برادرم [[سلیمان بن داوود]]، [[آصف بن برخیا]] است. بار دیگر از تفسیر آیۀ: {{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} سؤال کرد و حضرت فرمود مقصود برادرم [[علی بن ابی طالب]] است"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صعَنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ شَأْنُهُ- قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ‏ قَالَ ذَاکَ وَصِیُّ أَخِی سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ فَقُلْتُ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ قَالَ ذَاکَ أَخِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع}}؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۶۵۹، ح ۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح الزیارة الجامعة الکبیرة ۱ (کتاب)|شرح زیارت جامعۀ کبیره]]، ص۸۲؛ [[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی، سید محمد]]، [[پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌ (کتاب)|پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌]]؛ [[محمد صادق عظیمی|عظیمی، محمد صادق]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۵۷.</ref>
==جستارهای وابسته==
 
و [[روایات]] دیگر که همگی دلالت دارند بر [[علم]] [[اهل بیت]] {{عم}} به [[علم الکتاب]] و اینکه این [[علم]] نوعی [[آگاهی]] پیدا کردن از [[غیب]] است.
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش وابسته}}
* [[رابطه علم‌الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)]]
* [[رابطه علم الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
* [[آیا علم‌الکتاب علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[علم معصوم]]
* [[علم معصوم]]
* [[علم غیب معصوم]]
* [[علم غیب معصوم]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:10040986.jpg|22px]] [[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی، سید محمد]]، [[پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌ (کتاب)|'''پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌''']]
# [[پرونده:lahuti1.jpg|22px]] [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|'''جلوه‌های لاهوتی''']]
# [[پرونده:351327661.jpg|22px]] [[محمد اسدی گرمارودی|اسدی گرمارودی، محمد]]، [[علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان (کتاب)|'''علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان''']]
# [[پرونده:شرح الزیاره الجامعه الکبیر.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح الزیارة الجامعة الکبیرة ۱ (کتاب)|'''شرح زیارت جامعۀ کبیره''']]
# [[پرونده:89913604.jpg|22px]] [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ زاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|'''رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا''']]
# [[پرونده:مشرق موعود.jpg|22px]] [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، [[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|'''علم امام تام یا محدود؟''']]
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[سید نسیم عباس نقوی|عباس نقوی، سید نسیم]]، [[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|'''علم پیامبر و ائمه به غیب''']]
# [[پرونده:Daneshgaheqom.jpg|22px]] [[سید حبیب بخارایی‌زاده|بخارایی‌زاده، سید حبیب]]، [[علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت (پایان‌نامه)|'''علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت''']]
# [[پرونده:89913604.jpg|22px]] [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی، محمد نظیر]]، [[بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین (پایان‌نامه)|'''بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین''']]
# [[پرونده:94713801.jpg|22px]] [[سید محمد جواد بنی‌سعید لنگرودی|بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد]]، [[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|'''شرب مدام در تبیین علم امام''']]
# [[پرونده:1368101.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)|'''علم غیب امام''']]
# [[پرونده:89913604.jpg|22px]] [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، '''[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|'''علم ائمه از نظر عقل و نقل''']]
# [[پرونده:11279.jpg|22px]] [[محمد حسن نادم|نادم، محمد حسن]]، '''[[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری، سید ابراهیم]]، [[منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد (مقاله)|'''منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد''']]
# [[پرونده:136851.jpg|22px]] [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|'''آموزش عقاید''']]
# [[پرونده:10029327.jpg|22px]] [[احمد مطهری|مطهری، احمد]]، [[غلام رضا کاردان|کاردان، غلام رضا]]، [[علم پیامبر و امام در قرآن (کتاب)|'''علم پیامبر و امام در قرآن''']]
# [[پرونده:89913604.jpg|22px]] [[محمد صادق عظیمی|عظیمی، محمد صادق]]، '''[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|'''سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی''']]
{{پایان منابع}}
== پانویس ==
{{پانویس}}


{{علم معصوم افقی}}
[[رده:علم معصوم]]
[[رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده:مدخل مرتبط با علم معصوم]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]
[[رده:مجاری علم لدنی امام]]
[[رده:علم‌الکتاب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۷

علم الکتاب براساس آیات قرآن کریم، اقیانوسی از دانش است که اسرار هستی در آن نهان است. این علم به گونه‌ایی است که همراه با تسلط بر عالم است یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد، تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است. صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند. و آگاهی از علم الکتاب یکی از منابع علوم امامان (ع) است.

معناشناسی

در برخی از آیات قرآن کریم از تعبیر علم الکتاب استفاده شده است، مانند: ﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ[۱] و ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۲].

این علم چه نوع علمی است و آیا علم به آن جزء علوم غیبی محسوب می‌شود؟ قرآن مجید، علم الکتاب را اقیانوسی از دانش می‌داند که اسرار هستی در آن نهان است، در یک‌جا می‌فرماید: ﴿مَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۳] و در جای دیگر می‌فرماید: ﴿لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۴] و در جای دیگر به طور واضح می‌فرماید: "کلیدهای غیب نزد خداوند است، جز او کسی از آن آگاه نیست، او می‌داند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر زمین نمی‌افتد؛ مگر اینکه آن را می‌داند، هیچ دانه‌ای در تاریکی زمین و هیچ ‌تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد"[۵].

این علم به گونه‌ایی است که همراه با تسلط بر عالم است یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد، تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است زیرا لازمۀ علم به کتاب، احاطه بر همه چیز است. علم الکتاب دانش ویژه‌ای است که هر کس بهره‌ای از آن داشته باشد، قادر بر انجام دادن کارهای خارق‌العاده خواهد بود[۶].

علم الکتاب و آگاهی از غیب

مراد از تعبیر "علم الکتاب"، یا علم به قرآن کریم است و یا مراد از علم الکتاب لوح محفوظ یا کتاب مبین است که سرچشمۀ همۀ علم‌ها، لوح محفوظ است، در این صورت صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد نه بر بعضی از آنها[۷].

علم الکتاب علمی است مکتوب، مضبوط و مشهود برای اهلش. اگر مراد لوح محفوظ باشد، ثابت می‌شود آنکه عالم به کتاب است، علم غیب دارد و اگر مراد قرآن باشد باز، همین معنا ثابت می‌گردد؛ چون به یقین منظور از داشتن علم الکتاب، دانستن ظواهر آیات قرآن کریم نیست. صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند[۸].

علم الکتاب منبع علم امامان

از روایات روشن می‌شود، امامان (ع) صاحب علم الکتاب هستند و اولین منبع علم امامان (ع) به حقیقت، کتاب خداوند است که ایشان در حالات مختلف از آن استفاده می‌کردند. علم به کتاب از مستندات غیبی امامان (ع) محسوب می‌شود. آگاهی معصومین از محتوای کتب آسمانی یکی از دلایل مهمی است که علم غیب معصومین را مبرهن می‌سازد. خداوند می‌فرماید: ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ[۹]، ﴿ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُون[۱۰]، یعنی این مقدار از علم غیب را مشهود کرده، اما نه مشهود هر کس، بلکه مشهود انبیا و اولیاست. به عبارتی در این صورت، اگر نبی کل علم الکتاب را هم داشته باشد، عالم الغیب به تمام غیب‌ها نیست، بلکه آن مقدار از غیب را می‌داند که خداوند او را آگاه می‌کند[۱۱].

روایات و بیان مصداق برای عالم به کتاب

روایاتی در این زمینه وجود دارد که اهل بیت (ع) را از کسانی می‌داند که دارای علم الکتاب هستند، در ذیل به برخی از این روایات اشاره می‌شود:

  1. در روایتی سدیر صیرفی می‌‌گوید: من و ابوبصیر و یحیای بزّاز و داود بن کثیر در مجلس "بیرونی" امام صادق (ع) بودیم، آن حضرت با حالت غضب وارد شدند و پس از نشستن فرمودند: "تعجب است از مردمی که گمان می‌کنند ما علم غیب داریم! در صورتی که جز خدای متعال کسی علم غیب ندارد و من خواستم کنیزم را تنبیه کنم، او فرار کرد و ندانستم در کدام اطاق رفته است". سدیر گوید: هنگامی که حضرت برخاستند به منزلشان "اندرونی" بروند من و ابوبصیر و میسر، همراه آن حضرت رفتیم و عرض کردیم، فدایت شویم، ما سخنانی که درباره کنیز گفتید شنیدیم، و معتقدیم شما علوم فراوانی دارید، ولی ادّعای علم غیب درباره شما نمی‌کنیم. حضرت فرمود: "ای سدیر، مگر قرآن نخوانده‌ای؟ عرض کردم چرا. فرمود: این آیه را خوانده‌ای: ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ‏؟ گفتم: فدایت شوم، خوانده‌ام. فرمود: می‌دانی این شخص چه اندازه از علم الکتاب داشت؟ عرض کردم: شما بفرمایید. فرمود: به اندازۀ قطره‌ای از دریای پهناور! سپس فرمود: آیا این آیه: را خوانده‌ای: ﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ؟ گفتم: آری. فرمود: آن کسی که علم همه کتاب را دارد داناتر است یا کسی که بهره اندکی از علم الکتاب دارد؟ عرض کردم: آن کسی که علم همه کتاب را دارد. سپس با اشاره به سینه مبارکش فرمود: به خدا قسم، علم همه کتاب نزد ماست، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست"[۱۲]. از این حدیث معلوم می‌شود، فهم قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل غیبی و قدرت امور خارق‌العاده‌ دارد؛ زیرا طبق بعضی از روایات و شواهد دیگر مقصود از کتاب در آیه مبارکه همان قرآن کریم است. همچنین باید دانسته شود قرآن در مراحل اعلی مشتمل بر تمام امور غیبی است و کسی که عالم به علم قرآن با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را می‌تواند استفاده کند[۱۳].
  2. امام صادق (ع) فرمودند: "کسی که نزد او علم الکتاب وجود دارد، امیرالمؤمنین (ع) است"[۱۴].[۱۵]
  3. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "منم آن کس که دارندۀ علم الکتاب است"[۱۶].[۱۷]
  4. برید بن معاویه از امام صادق (ع) نقل می‌کند که حضرت در تفسیر آیۀ "علم الکتاب" فرمودند: "مقصود ما اهل بیت هستیم و علی (ع) اول ما و افضل ما و بهترین فرد بعد از رسول خدا (ص) است"[۱۸].[۱۹]
  5. ابوسعید خدری از تفسیر آیۀ: ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ از پیامبر اکرم (ص) سؤال کرد، حضرت فرمود منظور وصی برادرم سلیمان بن داوود، آصف بن برخیا است. بار دیگر از تفسیر آیۀ: ﴿وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ سؤال کرد و حضرت فرمود مقصود برادرم علی بن ابی طالب است"[۲۰].[۲۱]

و روایات دیگر که همگی دلالت دارند بر علم اهل بیت (ع) به علم الکتاب و اینکه این علم نوعی آگاهی پیدا کردن از غیب است.

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌
  2. تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی
  3. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان
  4. محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره
  5. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا
  6. هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
  7. عباس نقوی، سید نسیم، علم پیامبر و ائمه به غیب
  8. بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت
  9. عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین
  10. بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام
  11. یوسفیان، حسن، علم غیب امام
  12. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل
  13. نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد
  14. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید
  15. مطهری، احمد، کاردان، غلام رضا، علم پیامبر و امام در قرآن
  16. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی

پانویس

  1. آنکه دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون سلیمان آن اورنگ را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش‌های پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
  2. و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
  3. سورۀ نمل، آیۀ ۷۵.
  4. سورۀ سبأ، آیۀ ۳.
  5. سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.
  6. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره، ص ۸۲؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص ۵۵ـ ۵۹؛ تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۷؛ نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌.
  7. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج ۹، ص ۵۱۵؛ عباس نقوی، سید نسیم، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص ۴۰؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟؛ بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص ۱۲۳؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۶۵.
  8. ر.ک: بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۵۵ ـ ۶۲؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص ۳۵۲.
  9. سورۀ هود، آیۀ ۴۹.
  10. سورۀ یوسف، آیۀ ۱۰۲.
  11. ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۱۲۴؛ نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص ۶۶؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۶۲؛ بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۵۵ ـ ۶۲.
  12. «عَنْ سَدِیرٍ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ یَحْیَی الْبَزَّازُ وَ دَاوُدُ بْنُ کَثِیرٍ فِی مَجْلِسِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)إِذْ خَرَجَ إِلَیْنَا وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَلَمَّا أَخَذَ مَجْلِسَهُ قَالَ یَا عَجَباً لِأَقْوَامٍ یَزْعُمُونَ أَنَّا نَعْلَمُ الْغَیْبَ مَا یَعْلَمُ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَقَدْ هَمَمْتُ بِضَرْبِ جَارِیَتِی فُلَانَةَ فَهَرَبَتْ مِنِّی فَمَا عَلِمْتُ فِی أَیِّ بُیُوتِ الدَّارِ هِیَ قَالَ سَدِیرٌ فَلَمَّا أَنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ وَ صَارَ فِی مَنْزِلِهِ دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ مُیَسِّرٌ وَ قُلْنَا لَهُ جُعِلْنَا فِدَاکَ سَمِعْنَاکَ وَ أَنْتَ تَقُولُ کَذَا وَ کَذَا فِی أَمْرِ جَارِیَتِکَ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ أَنَّکَ تَعْلَمُ عِلْماً کَثِیراً وَ لَا نَنْسُبُکَ إِلَی عِلْمِ الْغَیْبِ قَالَ فَقَالَ یَا سَدِیرُ أَ لَمْ تَقْرَأِ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَی قَالَ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ، قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ قَرَأْتُهُ قَالَ فَهَلْ عَرَفْتَ الرَّجُلَ وَ هَلْ عَلِمْتَ مَا کَانَ عِنْدَهُ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ قَالَ قُلْتُ أَخْبِرْنِی بِهِ قَالَ قَدْرُ قَطْرَةٍ مِنَ الْمَاءِ فِی الْبَحْرِ الْأَخْضَرِ فَمَا یَکُونُ ذَلِکَ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ- قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَقَلَّ هَذَا فَقَالَ یَا سَدِیرُ مَا أَکْثَرَ هَذَا أَنْ یَنْسُبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی الْعِلْمِ الَّذِی أُخْبِرُکَ بِهِ یَا سَدِیرُ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَیْضاً- قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ قَالَ قُلْتُ قَدْ قَرَأْتُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ أَ فَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّهُ أَفْهَمُ أَمْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ بَعْضُهُ قُلْتُ لَا بَلْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّهُ قَالَ فَأَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَالَ عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللَّهِ کُلُّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللَّهِ کُلُّهُ عِنْدَنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۷.
  13. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص۳۲۱ـ ۳۲۴؛ مطهری، احمد، کاردان، غلام رضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص۲۲۴ ـ ۲۲۷؛ بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۲۳.
  14. «الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع)‏‏»؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶۷؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص۵۲۳ و بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۰.
  15. ر.ک: نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۶۵؛ بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص۵۵ ـ ۶۲.
  16. «أَنَا هُوَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب»؛ ‏طبرسی، احمد، الاحتجاج، ج ۱، ص۳۶۸؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۱۶.
  17. ر.ک: یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص۳۵۲.
  18. «إِیَّانَا عَنَی وَ عَلِیٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَیْرُنَا بَعْدَ النَّبِیِّ ص»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۱۶.
  19. ر.ک. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.
  20. «عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صعَنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ شَأْنُهُ- قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ‏ قَالَ ذَاکَ وَصِیُّ أَخِی سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ فَقُلْتُ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ قَالَ ذَاکَ أَخِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۶۵۹، ح ۳.
  21. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره، ص۸۲؛ نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.