خزانه الهی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۷: خط ۱۷:
همه اشیای عالم طبیعت، جز وجود طبیعی، دو مرتبه دیگر نیز دارند: مرتبه [[خزائن الهی]]؛ مرتبه قَدَر<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵، ج ۱، ص ۲۹۱؛ ج۷، ص ۱۲۷ - ۱۲۸.</ref> {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> از جمله پایانی [[آیه]] برداشت می‌شود که [[خدا]] به هر چیزی با همه حدود و تقدیراتش، پیش از آنکه وجود خارجی یابد، [[علم]] دارد که این همان قَدَر اشیاست. [[آیات]] دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارند؛ مانند {{متن قرآن|وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ}}<ref>و هر چیز نزد او اندازه‌ای دارد؛ سوره رعد، آیه۸.</ref> و {{متن قرآن|قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا}}<ref>و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است؛ سوره طلاق، آیه۳.</ref>. بنابراین قَدَر هر چیزی به حسب [[علم]] و [[مشیت]] بر وجود آن چیز، نوعی تقدّم دارد، گرچه در وجود با آن مقارن است و از آن جدا نیست<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴.</ref>.  
همه اشیای عالم طبیعت، جز وجود طبیعی، دو مرتبه دیگر نیز دارند: مرتبه [[خزائن الهی]]؛ مرتبه قَدَر<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵، ج ۱، ص ۲۹۱؛ ج۷، ص ۱۲۷ - ۱۲۸.</ref> {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> از جمله پایانی [[آیه]] برداشت می‌شود که [[خدا]] به هر چیزی با همه حدود و تقدیراتش، پیش از آنکه وجود خارجی یابد، [[علم]] دارد که این همان قَدَر اشیاست. [[آیات]] دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارند؛ مانند {{متن قرآن|وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ}}<ref>و هر چیز نزد او اندازه‌ای دارد؛ سوره رعد، آیه۸.</ref> و {{متن قرآن|قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا}}<ref>و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است؛ سوره طلاق، آیه۳.</ref>. بنابراین قَدَر هر چیزی به حسب [[علم]] و [[مشیت]] بر وجود آن چیز، نوعی تقدّم دارد، گرچه در وجود با آن مقارن است و از آن جدا نیست<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴.</ref>.  


از این مرتبه در [[آیات]] دیگری با عناوینی همچون [[کتاب مبین]]: {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه۵۹.</ref>، [[ام الكتاب]] {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref>، [[لوح محفوظ]]: {{متن قرآن|فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ}}<ref> در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه۲۲.</ref> و [[کتاب حفیظ]]: {{متن قرآن|قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ}}<ref> همانا ما می‌دانیم که زمین از آنان چه خواهد کاست و نزد ما کتابی نگهدارنده (ی همه چیز) است؛ سوره ق، آیه۴.</ref> یاد شده است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۱۲۶- ۱۲۸.</ref>؛ همچنین نک: {{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ}}<ref> ما هر چیزی را به اندازه‌ای آفریده‌ایم؛ سوره قمر، آیه۴۹.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا}}<ref> همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین او راست و فرزندی نگزیده است و در فرمانفرمایی او را انبازی نیست و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد؛ سوره فرقان، آیه۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref> و آنکه اندازه کرد و راه نمود؛ سوره اعلی، آیه۳.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الأَرْضِ وَلا فِي أَنفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref> هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است؛ سوره حدید، آیه۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref> هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره تغابن، آیه۱۱.</ref>.<ref>الميزان، ج ۱، ص ۷۷ – ۷۸.</ref>.
از این مرتبه در [[آیات]] دیگری با عناوینی همچون [[کتاب مبین]]: {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه۵۹.</ref>، [[ام الكتاب]] {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref>، [[لوح محفوظ]]: {{متن قرآن|فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ}}<ref> در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه۲۲.</ref> و [[کتاب حفیظ]]: {{متن قرآن|قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ}}<ref> همانا ما می‌دانیم که زمین از آنان چه خواهد کاست و نزد ما کتابی نگهدارنده (ی همه چیز) است؛ سوره ق، آیه۴.</ref> یاد شده است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۱۲۶- ۱۲۸.</ref>؛ همچنین نک: {{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ}}<ref> ما هر چیزی را به اندازه‌ای آفریده‌ایم؛ سوره قمر، آیه۴۹.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا}}<ref> همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین او راست و فرزندی نگزیده است و در فرمانفرمایی او را انبازی نیست و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد؛ سوره فرقان، آیه۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref> و آنکه اندازه کرد و راه نمود؛ سوره اعلی، آیه۳.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الأَرْضِ وَلا فِي أَنفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref> هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است؛ سوره حدید، آیه۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref> هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره تغابن، آیه۱۱.</ref>.<ref>الميزان، ج ۱، ص ۷۷ – ۷۸.</ref>


از مجموع [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> چنین برداشت می‌شود که هر چیزی پیش از نازل شدن به مرتبه قَدَر، دارای خزائنی است که مقدّر و محدود به حدود مرتبه قَدَر نیست. جمع بودن این [[خزائن]] به حسب عدد نیست، زیرا عدد، خود بر شیء محدود عارض می‌شود، بلکه جمع بودن [[خزائن]] به [[اختلاف]] مراتب آن باز می‌گردد و بدین معناست که هرچیزی پیش از مرحله قَدَر دارای مراتبی است که بر یکدیگر مترتب‌اند، به گونه‌ای که هر مرتبه‌ای از آن مراتب، محدود به حد مرتبه پایین‌تر نیست و مجموع آنها نیز به حدّی که شیء در نشئه طبیعی دارد محدود نیستند، بنابراین بالاترین [[خزانه]] هر چیزی که مطلق از هرگونه تقدیر و اندازه‌ای است، شروع به فرود آمدن می‌کند و در هر مرتبه‌ای که نازل می‌شود، [[امر]] جدیدی از قَدَر بر آن عارض می‌گردد که پیش‌تر وجود نداشت، تا آنکه در مرحله نهایی، [[قدر]] از هر سو بر آن احاطه می‌یابد.<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref> از آيه نخست [[سوره انسان]] چنین فهمیده می‌شود که [[انسان]] در مرتبه‌ای از مراتب دهر "پیش از وارد شدن به مرحله [[قدر]]" نوعی ثبوت داشت؛ ولی به گونه‌ای نبود که از آن یاد شود: {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا }}<ref>آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه۱.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۴۵.</ref>، ازاین‌رو بر پایه آموزه‌های [[قرآن کریم]]، [[آفرینش]] موجودات به معنای نازل کردن آنها از [[خزائن]] [[غیب]] و ظاهر کردنشان از [[غیب]] به [[شهادت]] است<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۳۱۶؛ ج۱۷، ص۲۳۸؛ ج۱۹، ص ۱۷۲.</ref>.
از مجموع [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> چنین برداشت می‌شود که هر چیزی پیش از نازل شدن به مرتبه قَدَر، دارای خزائنی است که مقدّر و محدود به حدود مرتبه قَدَر نیست. جمع بودن این [[خزائن]] به حسب عدد نیست، زیرا عدد، خود بر شیء محدود عارض می‌شود، بلکه جمع بودن [[خزائن]] به [[اختلاف]] مراتب آن باز می‌گردد و بدین معناست که هرچیزی پیش از مرحله قَدَر دارای مراتبی است که بر یکدیگر مترتب‌اند، به گونه‌ای که هر مرتبه‌ای از آن مراتب، محدود به حد مرتبه پایین‌تر نیست و مجموع آنها نیز به حدّی که شیء در نشئه طبیعی دارد محدود نیستند، بنابراین بالاترین [[خزانه]] هر چیزی که مطلق از هرگونه تقدیر و اندازه‌ای است، شروع به فرود آمدن می‌کند و در هر مرتبه‌ای که نازل می‌شود، [[امر]] جدیدی از قَدَر بر آن عارض می‌گردد که پیش‌تر وجود نداشت، تا آنکه در مرحله نهایی، [[قدر]] از هر سو بر آن احاطه می‌یابد.<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref> از آيه نخست [[سوره انسان]] چنین فهمیده می‌شود که [[انسان]] در مرتبه‌ای از مراتب دهر "پیش از وارد شدن به مرحله [[قدر]]" نوعی ثبوت داشت؛ ولی به گونه‌ای نبود که از آن یاد شود: {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا }}<ref>آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه۱.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۴۵.</ref>، ازاین‌رو بر پایه آموزه‌های [[قرآن کریم]]، [[آفرینش]] موجودات به معنای نازل کردن آنها از [[خزائن]] [[غیب]] و ظاهر کردنشان از [[غیب]] به [[شهادت]] است<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۳۱۶؛ ج۱۷، ص۲۳۸؛ ج۱۹، ص ۱۷۲.</ref>.
خط ۳۵: خط ۳۵:
[[خزائن خدا]] بر پایه آیاتی دیگر{{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه۷.</ref> [[خزائن]] روزی [[بندگان]]<ref>معانی القرآن، ج ۲، ص ۴۲۸؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۴۹۴؛ روح المعانی، ج ۲۷، ص ۵۸؛ ج ۲۸، ص ۱۶۹.</ref>، [[اموال]]<ref>التبیان، ج ۵، ص ۴۷۶.</ref> و [[نعمت‌های الهی]] دانسته شده است<ref>التبیان، ج 6، ص ۵۲۵؛ زادالمسیر، ج ۵، ص ۶۴- ۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۳۵.</ref>.
[[خزائن خدا]] بر پایه آیاتی دیگر{{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه۷.</ref> [[خزائن]] روزی [[بندگان]]<ref>معانی القرآن، ج ۲، ص ۴۲۸؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۴۹۴؛ روح المعانی، ج ۲۷، ص ۵۸؛ ج ۲۸، ص ۱۶۹.</ref>، [[اموال]]<ref>التبیان، ج ۵، ص ۴۷۶.</ref> و [[نعمت‌های الهی]] دانسته شده است<ref>التبیان، ج 6، ص ۵۲۵؛ زادالمسیر، ج ۵، ص ۶۴- ۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۳۵.</ref>.


عده‌ای نیز [[خزائن]] را نه امری طبیعی و نه ماوراء طبیعی، امری تمثیلی<ref>الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴؛ التفسير الكبير، ج ۱۹، ص ۱۷۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> و کنایه از [[قدرت الهی]]<ref>مفردات، ص ۱۴۶، «خزن»؛ الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۱۱۸.</ref> یا مقدورات [[خدا]]<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۱۱۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۴۳۰؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۴۳، «خزن».</ref> دانسته و گفته‌اند: [[خدا]] بر هر چیزی توانا است؛ ولی تنها چیزهایی را می‌آفریند که در آنها مصلحتی باشد<ref>التبیان، ج 6، ص ۳۲۷؛ الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴.</ref>. برخی این نظریّه را به شدت ردّ کرده‌اند<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۴؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۱۴۱.</ref> در روایتی، [[خزائن الهی]] بر [[اهل بیت]] {{عم}} [[تطبیق]] شده است<ref>نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۴۰.</ref> و بعضی آن را بر [[آیات قرآن]]<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.</ref> یا قلب‌های [[عارفان]]<ref>کشف الاسرار، ج ۵، ص ۳۱۰؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۸۰.</ref> [[تطبیق]] کرده‌اند<ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲]]، ص۸۸- ۹۳.</ref>.
عده‌ای نیز [[خزائن]] را نه امری طبیعی و نه ماوراء طبیعی، امری تمثیلی<ref>الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴؛ التفسير الكبير، ج ۱۹، ص ۱۷۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> و کنایه از [[قدرت الهی]]<ref>مفردات، ص ۱۴۶، «خزن»؛ الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۱۱۸.</ref> یا مقدورات [[خدا]]<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۱۱۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۴۳۰؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۴۳، «خزن».</ref> دانسته و گفته‌اند: [[خدا]] بر هر چیزی توانا است؛ ولی تنها چیزهایی را می‌آفریند که در آنها مصلحتی باشد<ref>التبیان، ج 6، ص ۳۲۷؛ الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴.</ref>. برخی این نظریّه را به شدت ردّ کرده‌اند<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۴؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۱۴۱.</ref> در روایتی، [[خزائن الهی]] بر [[اهل بیت]] {{عم}} تطبیق شده است<ref>نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۴۰.</ref> و بعضی آن را بر [[آیات قرآن]]<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.</ref> یا قلب‌های [[عارفان]]<ref>کشف الاسرار، ج ۵، ص ۳۱۰؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۸۰.</ref> تطبیق کرده‌اند<ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲]]، ص۸۸- ۹۳.</ref>.


== اوصاف [[خزائن خدا]] ==
== اوصاف [[خزائن خدا]] ==
خط ۴۵: خط ۴۵:
== [[خزائن]] [[رحمت الهی]] ==
== [[خزائن]] [[رحمت الهی]] ==
{{اصلی|رحمت در قرآن}}
{{اصلی|رحمت در قرآن}}
در [[آیات]] {{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا }}<ref> بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه۱۰۰.</ref> و {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}<ref> تا دور شوند و آنان عذابی پایا خواهند داشت؛ سوره ص، آیه۹.</ref> از [[خزائن]] [[رحمت الهی]] یاد شده که مراد همان منبع [[فیض الهی]] است که هستی و آثارش را به هر چیزی افاضه می‌کند. از [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref> فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود؛ سوره یس، آیه۸۲.</ref> برداشت می‌شود که مصدر آن کلمه {{متن قرآن|كُنْ}} است که از مقام عظمت و کبریا صادر می‌گردد و چه بسا مراد از [[خزائن]] [[الله]] در آیاتی مانند {{متن قرآن|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ}}<ref> من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ سوره انعام، آیه۵۰.</ref> نیز همین [[خزائن]] [[رحمت]] باشد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۹۵.</ref> که همه فیوضات [[الهی]] را در بر دارد و مراتب وجود و [[عوالم]] هستی، همگی از تجلیات و مظاهر [[رحمت الهی]] به شمار می‌آیند و به جهت تنوع و فراوانی این مظاهر با وجود مفرد بودن [[رحمت]]، در [[آیات]] یاد شده از آن با لفظ جمع ([[خزائن]]) یاد شده است<ref>التحقیق، ج ۳، ص ۴۷ - ۴۸، «خزن».</ref> به نظری، [[خزائن]] [[رحمت]]، قدرتی است که با آن [[نعمت]] به دیگران عطا می‌شود<ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۴۶.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref> خداوند در هر بخشایشی را بر مردم بگشاید کس را یارای بستن آن نیست و چون فرو بندد پس از او گشاینده‌ای ندارد و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره فاطر، آیه۲.</ref> بهره‌مند ساختن از [[رحمت]] را با تعبیر {{متن قرآن|مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ}} بیان فرمود، زیرا تعبیر {{متن قرآن|فْتَحِ}} با [[خزائن]] مناسب‌تر است. با اینکه دادن [[نعمت]] مراد است و باید از آن به ارسال [[رحمت]] تعبیر می‌کرد - چنان که در جمله دوم فرمود {{متن قرآن|فَلا مُرْسِلَ}} - تعبیر یاد شده نشان می‌دهد رحمتی که [[خدا]] [[آدمیان]] را از آن برخوردار می‌کند، در خزائنی است که [[مردم]] را در بر گرفته و بهره‌مند شدن آنان از آن فقط در گرو آن است که این [[خزائن]] گشوده گردند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵.</ref>. گفتنی است بر اساس [[آیه]] یاد شده، گشودن و امساک [[رحمت]] و [[افاضه]] [[نعمت]] و خودداری از آن، فقط کار [[خدای متعال]] است و در [[آیه]] پیش از آن، همراه [[یادآوری]] نعمت‌های بزرگ آسمانی و زمینی و [[تدبیر]] متقن همه [[جهان]] به‌ویژه [[انسان‌ها]] به واسطه‌هایی اشاره می‌کند که [[رحمت]] و [[نعمت]] را از [[خدا]] گرفته و به [[خلق]] می‌رسانند و آنان [[ملائکه]] هستند، که واسطه‌های میان [[خدا]] و خلق‌اند{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}<ref> سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره فاطر، آیه۱.</ref><ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۵.</ref>. [[ولیّ]] بودن [[ملائکه]] نسبت به [[مؤمنان]] نیز که [[آیه]] {{متن قرآن|نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ}}<ref> ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه۳۱.</ref> آن را می‌رساند، به این معناست که آنان وسائط [[رحمت الهی]] هستند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۹۰.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>
در [[آیات]] {{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا }}<ref> بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه۱۰۰.</ref> و {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}<ref> تا دور شوند و آنان عذابی پایا خواهند داشت؛ سوره ص، آیه۹.</ref> از [[خزائن]] [[رحمت الهی]] یاد شده که مراد همان منبع [[فیض الهی]] است که هستی و آثارش را به هر چیزی افاضه می‌کند. از [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref> فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود؛ سوره یس، آیه۸۲.</ref> برداشت می‌شود که مصدر آن کلمه {{متن قرآن|كُنْ}} است که از مقام عظمت و کبریا صادر می‌گردد و چه بسا مراد از [[خزائن]] [[الله]] در آیاتی مانند {{متن قرآن|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ}}<ref> من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ سوره انعام، آیه۵۰.</ref> نیز همین [[خزائن]] [[رحمت]] باشد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۹۵.</ref> که همه فیوضات [[الهی]] را در بر دارد و مراتب وجود و [[عوالم]] هستی، همگی از تجلیات و مظاهر [[رحمت الهی]] به شمار می‌آیند و به جهت تنوع و فراوانی این مظاهر با وجود مفرد بودن [[رحمت]]، در [[آیات]] یاد شده از آن با لفظ جمع ([[خزائن]]) یاد شده است<ref>التحقیق، ج ۳، ص ۴۷ - ۴۸، «خزن».</ref> به نظری، [[خزائن]] [[رحمت]]، قدرتی است که با آن [[نعمت]] به دیگران عطا می‌شود<ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۴۶.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref> خداوند در هر بخشایشی را بر مردم بگشاید کس را یارای بستن آن نیست و چون فرو بندد پس از او گشاینده‌ای ندارد و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره فاطر، آیه۲.</ref> بهره‌مند ساختن از [[رحمت]] را با تعبیر {{متن قرآن|مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ}} بیان فرمود، زیرا تعبیر {{متن قرآن|فْتَحِ}} با [[خزائن]] مناسب‌تر است. با اینکه دادن [[نعمت]] مراد است و باید از آن به ارسال [[رحمت]] تعبیر می‌کرد - چنان که در جمله دوم فرمود {{متن قرآن|فَلا مُرْسِلَ}} - تعبیر یاد شده نشان می‌دهد رحمتی که [[خدا]] [[آدمیان]] را از آن برخوردار می‌کند، در خزائنی است که [[مردم]] را در بر گرفته و بهره‌مند شدن آنان از آن فقط در گرو آن است که این [[خزائن]] گشوده گردند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵.</ref>. گفتنی است بر اساس [[آیه]] یاد شده، گشودن و امساک [[رحمت]] و افاضه [[نعمت]] و خودداری از آن، فقط کار [[خدای متعال]] است و در [[آیه]] پیش از آن، همراه یادآوری نعمت‌های بزرگ آسمانی و زمینی و [[تدبیر]] متقن همه [[جهان]] به‌ویژه [[انسان‌ها]] به واسطه‌هایی اشاره می‌کند که [[رحمت]] و [[نعمت]] را از [[خدا]] گرفته و به [[خلق]] می‌رسانند و آنان [[ملائکه]] هستند، که واسطه‌های میان [[خدا]] و خلق‌اند{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}<ref> سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره فاطر، آیه۱.</ref><ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۵.</ref>. [[ولیّ]] بودن [[ملائکه]] نسبت به [[مؤمنان]] نیز که [[آیه]] {{متن قرآن|نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ}}<ref> ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه۳۱.</ref> آن را می‌رساند، به این معناست که آنان وسائط [[رحمت الهی]] هستند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۹۰.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>


== [[باران]] و [[خزانه الهی|خزائن خدا]] ==
== [[باران]] و [[خزانه الهی|خزائن خدا]] ==
خط ۸۶: خط ۸۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:منبع علم معصوم]]
[[رده:خزانه الهی]]
[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]
[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]
۱۱۸٬۰۷۸

ویرایش