خزانه الهی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن')
 
(۴۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = خزانه الهی
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = خزانه الهی
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[خزانه الهی]]''' است. "'''[[خزانه الهی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[خزانه الهی در قرآن]] - [[خزانه الهی در حدیث]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خزانه الهی در قرآن]] | [[خزانه الهی در حدیث]] | [[خزانه الهی در کلام اسلامی]] | [[خزانه الهی در فلسفه اسلامی]] | [[خزانه الهی در عرفان اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[خزانه الهی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==واژه‌شناسی لغوی==
== مقدمه ==
* "خِزانه" به معنای مکان نگهداری و حفظ اشیا است<ref>لسان العرب، ج ۴، ص ۸۷ ، «خزن»؛ المصباح، ج ۱ - ۲، ص ۱۶۸، «خزنت»؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۴۷۰.</ref>. و جمع این واژه "خزائن" است. اصل در آن، جمع و ضبط اشیا در مکان خاصّ است، اعمّ از اینکه مخزون، مادّی باشد یا معنوی و مخزن، جسمانی باشد یا روحانی مال باشد یا علوم و صفات<ref>التّحقیق، ج ۳، ص ۴۷، «خزن».</ref>. مقصود از خزائن خدا، جمیع ذخایر و کنوز غیبیه‌ای است که مخلوقات از آنها روزی داده می‌شوند و در اصلِ پیدایش و استمرار بقاء و رفع نقائص خویش از آنها بهره می‌برند<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۰۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.
به [[خزائن الهی]] در سه [[آیه]] تصریح شده: {{متن قرآن|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref> بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟؛ سوره انعام، آیه۵۰.</ref>، {{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود؛ سوره هود، آیه۳۱.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ }}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟؛ سوره طور، آیه۳۷.</ref> و در دو [[آیه]] سخن از [[خزائن]] [[رحمت]] [[پروردگار]] به میان آمده{{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا}}<ref> بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه ۱۰۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}<ref> یا گنجینه‌های بخشایش پروردگار پیروز بخشنده تو نزد آنان است؟؛ سوره ص، آیه۹.</ref> و در یک [[آیه]] [[خزائن]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] برای [[خدا]] دانسته شده است: {{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه۷.</ref> و بر اساس آیه‌ای که می‌توان آن را محوری‌ترین در این موضوع دانست، هر چیزی دارای خزائنی نزد خداست: {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> به [[خزائن خدا]] در [[احادیث]]<ref>مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص ۵۲۱؛ بحار الانوار، ج ۶۹، ص ۴۷؛ ج ۷۰، ص ۱۶۹.</ref> و [[ادعیه]]<ref>دلائل الامامه، ص ۵۴۴؛ صحیفه سجادیه، دعاء ۸، ۷۷؛ اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۱۳۹.</ref> نیز اشاره شده است. حکیمان و [[عارفان]] نیز مباحث گوناگونی را درباره [[خزائن الهی]] یاد کرده‌اند؛ مانند [[تبیین]] [[حقیقت]] [[خزائن]]<ref>اسفار، ج ۸، ص ۱۲۶- ۱۲۷.</ref>، اقسام و مصادیق آنها<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۴۸۶-۴۸۷؛ الانسان الكامل، ص ۲۰۸، ۳۴۵-۳۴۸.</ref>، سنجش [[خزائن]] با یکدیگر<ref>الفتوحات المكيه، ج ۱۱، ص ۱۵۶-۱۵۹.</ref>، ارتباط [[خزائن]] با انسان کامل<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۸-۳۶۳.</ref> و ذکر کلید [[خزائن]]<ref>الانسان الكامل، ص ۱۰۴، ۲۰۸ - ۲۰۹.</ref>.<ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲]]، ص۸۸- ۹۳.</ref>
* *"خزائن" جمع "خزانه" و خزانه در لغت به معنای مکانی است که هر چیزی<ref>العین، ج ۴، ص۲۰۹؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۸۷؛ تاج العروس، ج۹، ص۱۹۱، «خزن».</ref> یا اموال گرانبها<ref>روح المعانی، ج ۱۴، ص ۴۴.</ref> را در آن نگهداری می‌کنند. خزائن خدا، مرتبه‌ای از هستی است که در آن مرتبه، اشیاء در ظرف علم به صورت غیر مقدَّر موجودند و هنوز تقديرات و حدود مرحله قَدَر بر آنها عارض نشده‌اند.<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۳۹؛ ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.


==مقدمه==
== معناشناسی ==
*به خزائن الهی در سه آیه تصریح شده{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ}}﴾}}<ref> بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟؛ سوره انعام، آیه:۵۰.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود؛ سوره هود، آیه:۳۱.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ }}﴾}}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟؛ سوره طور، آیه:۳۷.</ref> و در دو آیه سخن از خزائن رحمت پروردگار به میان آمده{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا}}﴾}}<ref> بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه: ۱۰۰.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}﴾}}<ref> یا گنجینه‌های بخشایش پروردگار پیروز بخشنده تو نزد آنان است؟؛ سوره ص، آیه:۹.</ref> و در یک آیه خزائن آسمان‌ها و زمین برای خدا دانسته شده است{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}﴾}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه  گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه:۷.</ref> و بر اساس آیه‌ای که می‌توان آن را محوری‌ترین در این موضوع دانست، هر چیزی دارای خزائنی نزد خداست{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}﴾}}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه:۲۱.</ref> به خزائن خدا در احادیث<ref>مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص ۵۲۱؛ بحار الانوار، ج ۶۹، ص ۴۷؛ ج ۷۰، ص ۱۶۹.</ref> و ادعیه<ref>دلائل الامامه، ص ۵۴۴؛ صحیفه سجادیه، دعاء ۸، ۷۷؛ اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۱۳۹.</ref> نیز اشاره شده است. حکیمان و عارفان نیز مباحث گوناگونی را درباره خزائن الهی یاد کرده‌اند؛ مانند تبیین حقیقت خزائن<ref>اسفار، ج ۸، ص ۱۲۶- ۱۲۷.</ref>، اقسام و مصادیق آنها<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۴۸۶-۴۸۷؛ الانسان الكامل، ص ۲۰۸، ۳۴۵-۳۴۸.</ref>، سنجش خزائن با یکدیگر<ref>الفتوحات المكيه، ج ۱۱، ص ۱۵۶-۱۵۹.</ref>، ارتباط خزائن با انسان کامل<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۸-۳۶۳.</ref> و ذکر کلید خزائن.<ref>الانسان الكامل، ص ۱۰۴، ۲۰۸ - ۲۰۹.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
"خِزانه" به معنای مکان نگهداری و [[حفظ]] اشیا است<ref>لسان العرب، ج ۴، ص ۸۷، «خزن»؛ المصباح، ج ۱ - ۲، ص ۱۶۸، «خزنت»؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۴۷۰.</ref>. و جمع این واژه "[[خزائن]]" است. اصل در آن، جمع و ضبط اشیا در مکان خاصّ است، اعمّ از اینکه مخزون، مادّی باشد یا [[معنوی]] و مخزن، جسمانی باشد یا [[روحانی]] [[مال]] باشد یا [[علوم]] و صفات<ref>التّحقیق، ج ۳، ص ۴۷، «خزن».</ref>. مقصود از [[خزائن خدا]]، جمیع ذخایر و کنوز غیبیه‌ای است که مخلوقات از آنها روزی داده می‌شوند و در اصلِ پیدایش و استمرار بقاء و رفع نقائص خویش از آنها بهره می‌برند<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۰۹.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>


==[[خزائن خدا]] و مراتب آن==
"[[خزائن]]" جمع "[[خزانه]]" و [[خزانه]] در لغت به معنای مکانی است که هر چیزی<ref>العین، ج ۴، ص۲۰۹؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۸۷؛ تاج العروس، ج۹، ص۱۹۱، «خزن».</ref> یا [[اموال]] گرانبها<ref>روح المعانی، ج ۱۴، ص ۴۴.</ref> را در آن نگهداری می‌کنند. [[خزائن خدا]]، مرتبه‌ای از هستی است که در آن مرتبه، اشیاء در ظرف [[علم]] به صورت غیر مقدَّر موجودند و هنوز تقديرات و حدود مرحله قَدَر بر آنها عارض نشده‌اند<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۳۹؛ ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref>.<ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲]]، ص۸۸- ۹۳.</ref>
*همه اشیای عالم طبیعت، جز وجود طبیعی، دو مرتبه دیگر نیز دارند: مرتبه خزائن الهی؛ مرتبه قَدَر<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵، ج ۱، ص ۲۹۱؛ ج۷، ص ۱۲۷ - ۱۲۸.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}﴾}}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه:۲۱.</ref> از جمله پایانی آیه برداشت می‌شود که خدا به هر چیزی با همه حدود و تقدیراتش، پیش از آنکه وجود خارجی یابد، علم دارد که این همان قَدَر اشیاست. آیات دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارند؛ مانند {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ}}﴾}}<ref>و هر چیز نزد او اندازه‌ای دارد؛ سوره رعد، آیه:۸.</ref> و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا}}﴾}}<ref>و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است؛ سوره طلاق، آیه:۳.</ref>. بنابراین قَدَر هر چیزی به حسب علم و مشیت بر وجود آن چیز، نوعی تقدّم دارد، گرچه در وجود با آن مقارن است و از آن جدا نیست.<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴.</ref> از این مرتبه در آیات دیگری با عناوینی همچون کتاب مبین{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.</ref>، [[ام الكتاب]] {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref> خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه:۳۹.</ref>،
* [[لوح محفوظ]]{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ}}﴾}}<ref> در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه:۲۲.</ref> و کتاب حفیظ{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ}}﴾}}<ref> همانا ما می‌دانیم که زمین از آنان چه خواهد کاست و نزد ما کتابی نگهدارنده (ی همه چیز) است؛ سوره ق، آیه:۴.</ref> یاد شده است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۱۲۶- ۱۲۸.</ref>؛ همچنین نک: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ}}﴾}}<ref> ما هر چیزی را به اندازه‌ای آفریده‌ایم؛ سوره قمر، آیه:۴۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا}}﴾}}<ref> همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین او راست و فرزندی نگزیده است و در فرمانفرمایی او را انبازی نیست و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد؛ سوره فرقان، آیه:۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}}﴾}}<ref> و آنکه اندازه کرد و راه نمود؛ سوره اعلی، آیه:۳.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الأَرْضِ وَلا فِي أَنفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}﴾}}<ref> هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است؛ سوره حدید، آیه:۲۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره تغابن، آیه:۱۱.</ref> <ref>الميزان، ج ۱، ص ۷۷ - ۷۸.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
*از مجموع آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}﴾}}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه:۲۱.</ref> چنین برداشت می‌شود که هر چیزی پیش از نازل شدن به مرتبه قَدَر، دارای خزائنی است که مقدّر و محدود به حدود مرتبه قَدَر نیست. جمع بودن این خزائن به حسب عدد نیست، زیرا عدد، خود بر شیء محدود عارض می‌شود، بلکه جمع بودن خزائن به اختلاف مراتب آن باز می‌گردد و بدین معناست که هرچیزی پیش از مرحله قَدَر دارای مراتبی است که بر یکدیگر مترتب‌اند، به گونه‌ای که هر مرتبه‌ای از آن مراتب، محدود به حد مرتبه پایین‌تر نیست و مجموع آنها نیز به حدّی که شیء در نشئه طبیعی دارد محدود نیستند، بنابراین بالاترین خزانه هر چیزی که مطلق از هرگونه تقدیر و اندازه‌ای است، شروع به فرود آمدن می‌کند و در هر مرتبه‌ای که نازل می‌شود، امر جدیدی از قَدَر بر آن عارض می‌گردد که پیش‌تر وجود نداشت، تا آنکه در مرحله نهایی، قدر از هر سو بر آن احاطه می‌یابد.<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref> از آيه نخست سوره انسان چنین فهمیده می‌شود که انسان در مرتبه‌ای از مراتب دهر "پیش از وارد شدن به مرحله قدر" نوعی ثبوت داشت؛ ولی به گونه‌ای نبود که از آن یاد شود: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا }}﴾}}<ref>آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه:۱.</ref><ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۴۵.</ref>، ازاین‌رو بر پایه آموزه‌های قرآن کریم، آفرینش موجودات به معنای نازل کردن آنها از خزائن غیب و ظاهر کردنشان از غیب به شهادت است <ref> المیزان، ج ۱۵، ص۳۱۶؛ ج۱۷، ص۲۳۸؛ ج۱۹، ص ۱۷۲.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
*از خزائن الهی به "مفاتح غیب" یاد شده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.</ref> اگر {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| مَفَاتِحُ}}﴾}} جمع "مَفتح" باشد<ref>غريب القرآن، ص ۱۷۲؛ تفسیر جلالین، ص ۱۷۱؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref>؛ ولی برخی احتمال داده‌اند که جمع "مِفتح" به معنای کلید باشد، پس مفاتح غیب به معنای کلیدهای خزائن الهی است نه خود خزائن<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۸؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref> از این آیه برمی‌آید که خزائن الهی از قبیل علم است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۱۲۴، ۱۲۹.</ref>؛ یعنی همه موجودات در این مرتبه با علمی غیر مقدّر معلوم‌اند و به دیگر سخن، در ظرف علم به صورت غیر مقدّر موجودند<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۳۹.</ref>؛ لیکن این علم از سنخ علم معمولی نیست که نزد بشر شناخته شده است؛ یعنی دانشی نیست که از اشیاء پس از وجود خارجی آنها اخذ می‌شود، بلکه مراد علم به اشیاء پیش از وجود خارجی آنهاست؛ یعنی این علم نامتناهی است و هیچ‌گونه انفعالی از معلوم نمی‌پذیرد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۲۹.</ref> به تعبير برخی، خزائن الهی همان غیوب خداست که به جهت غموض و پوشیدگی به آن خزائن گفته شده است.<ref>غريب القرآن، ص ۵۳۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص:۶۴۳، «خزن»؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
*نیز با تعبیرات دیگری، مانند اسماء<ref>الميزان، ج ۱، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }}﴾}}<ref> و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید؛ سوره بقره، آیه:۳۱.</ref>، عرش<ref>المیزان، ج ۲، ص ۳۳۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۴ - ۱۵.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}﴾}}<ref> پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ سوره توبه، آیه:۱۲۹.</ref>، کلمه کُن<ref>الدر المنثور، ج ۴، ص ۹۵؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۲؛ الميزان، ج ۷، ص ۹۵.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}﴾}}<ref> سخن ما برای (پدید آمدن) چیزی چون آن را اراده کنیم تنها این است که بدان می‌گوییم: باش! بی‌درنگ خواهد بود؛ سوره نحل، آیه:۴۰.</ref>، مقاليد آسمان‌ها و زمین<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۲۸۹.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}﴾}}<ref> کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست و آنان که به آیات خداوند انکار ورزیدند زیانکارند؛ سوره زمر، آیه:۶۳.</ref>، ملکوت اشیاء<ref>التبیان، ج ۷، ص ۳۸۸؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۸۳.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> بگو: اگر می‌دانید، کیست که گستره (فرمانفرمایی) هر چیز در کف اوست و او پناه می‌دهد و در برابر (خواست) وی (به کسی) پناه داده نمی‌شود؟؛ سوره مؤمنون، آیه:۸۸.</ref>، نزد خدا بودن<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۸۲.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ}}﴾}}<ref> که (هر یک) نزد پروردگارت نشان داشت و آن (عذاب) از ستمگران دور نیست؛ سوره هود، آیه:۸۳.</ref> و امر حکیم<ref>الميزان، ج ۱۸، ص ۱۳۲.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ }}﴾}}<ref> در آن (شب)، هر کار استواری را (که اجمال دارد) جدا می‌کنند (و تفصیل می‌دهند)؛ سوره دخان، آیه:۴.</ref> به مرتبه خزائن الهی اشاره شده است<ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
*گرچه آیات پیش گفته با صراحت می‌رسانند که تمام اشیاء از نزد خدا نازل شده‌اند، آیاتی به نزول برخی اشیاء خاص، مانند چارپایان{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنْ الأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ}}﴾}}<ref> شما را از تنی یگانه آفرید سپس از او همسرش را پدید آورد و از چارپایان هشت تا (نر و ماده) آفرید؛ شما را در شکم مادرانتان با آفرینشی از پس آفرینشی دیگر در تاریکی‌هایی سه‌گانه می‌آفریند؛ این خداوند پروردگار شماست که فرمانفرمایی از آن اوست؛ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوید؟؛ سوره زمر، آیه:۶.</ref>، آهن{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}﴾}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه:۲۵.</ref>، لباس{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ}}﴾}}<ref> ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند؛ سوره اعراف، آیه:۲۶.</ref> و روزی{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ}}﴾}}<ref> و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است؛ سوره ذاریات، آیه:۲۲.</ref> از پیش خدا تصريح دارند<ref>المیزان، ج ۱، ص ۲۹۱؛ ج ۱۵، ص۳۱۶؛ ج ۱۸، ص ۳۷۵.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
*به گفته برخی، [[خزائن الهی]]، مرتبه قضاء به معنای وجود اجمالی همه موجودات در عالم عقلی به صورت ابداع است و مراد از نازل کردن خزائن، مرتبه قَدَر به معنای وجود تفصیلی اشیاء، یکی پس از دیگری در مواد خارجی آنهاست<ref>شرح مئة كلمه، ص ۱۸۰؛ اسفار، ج ۷، ص ۷۵؛ المظاهر الالهيه، ص ۴۸ - ۴۹.</ref>، بنابراین نازل کردن به معنای ایجاد اشیاء در عالم شهادت با شکل، زمان و مکان خاصی است که مقتضای استعداد آنهاست<ref>روح المعانی، ج ۱۴، ص ۸۰.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
*برخی، [[خزائن الهی]] را همان [[ام الکتاب]]{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref> خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه:۳۹.</ref> دانسته‌اند که عبارت است از آنچه قلم اعلا به صورت کلی بر لوح قضاء که از هرگونه تبدیلی محفوظ است، می‌نگارد و نازل کردن آن عبارت است از آنچه به صورت جزئی بر لوح قَدَر جاری می‌شود که تبدیل، محو و اثبات‌پذیر است و سپس از لوح قدر فرود آمده و در عالم شهادت ظاهر می‌شود<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۵.</ref>. در برابر گفته‌های یاد شده که رتبه خزائن الهی را بالاتر از عالم طبیعت دانسته‌اند، بعضی مصداق آن را اموری طبیعی به شمار آورده‌اند، چنان که گفته شده است: خزائن الهی اشاره به عناصر اصلی عالم طبیعت است که از ترکیب خاصی میان آنها، نعمت‌های گوناگون خدا به دست می‌آید؛ برای نمونه خزائن اصلی آب، ذرات هیدروژن و اکسیژن هستند که آب از آنها شکل یافته است<ref>فی ظلال القرآن، ج ۴، ص ۲۱۳۴.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
*همچنین بیشتر مفسران متقدم از [[اهل سنت]] در آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}﴾}}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه:۲۱.</ref> خزائن را آب باران دانسته‌اند که سبب پیدایی روزی‌های بندگان است<ref>التفسير الكبیر، ج ۱۹، ص ۱۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> بر این اساس، معنای فرو فرستادن خزائن با تقدیر مشخص که در ادامه آیه به آن اشاره شده است نیز تفاوت خواهد کرد. در همین جهت، نقل شده است که باران هیچ سالی کمتر از سال دیگر نیست و تنها مکان باریدن آن عوض می‌شود<ref>جامع البیان، ج ۱۴، ص ۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۴؛ الدر المنثور، ج ۴، ص۹۶.</ref> برخی این نظریّه را مخالف عمومیت آیه<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۲۸۷ - ۲۸۸؛ التفسير الكبير، ج۱۹، ص ۱۷۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> و مصداق تخصیص اکثر<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۱.</ref> دانسته و بعضی این معنا را تفسير ظاهری آیه به شمار آورده<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۵.</ref> و برخی نیز مساوی بودن باران هر سال را نپذیرفته‌اند<ref>التفسير الكبير، ج ۱۹، ص ۱۷۴.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
*خزائن خدا بر پایه آیاتی دیگر{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}﴾}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه  گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه:۷.</ref> خزائن روزی بندگان<ref>معانی القرآن، ج ۲، ص ۴۲۸؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۴۹۴؛ روح المعانی، ج ۲۷، ص ۵۸؛ ج ۲۸، ص ۱۶۹.</ref>، اموال<ref>التبیان، ج ۵، ص ۴۷۶.</ref> و نعمت‌های الهی دانسته شده است<ref>التبیان، ج 6، ص ۵۲۵؛ زادالمسیر، ج ۵، ص ۶۴- ۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۳۵.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
*عده‌ای نیز خزائن را نه امری طبیعی و نه ماوراء طبیعی، امری تمثیلی<ref>الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴؛ التفسير الكبير، ج ۱۹، ص ۱۷۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> و کنایه از قدرت الهی<ref>مفردات، ص ۱۴۶، «خزن»؛ الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۱۱۸.</ref> یا مقدورات خدا<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۱۱۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۴۳۰؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۴۳، «خزن».</ref> دانسته و گفته‌اند: خدا بر هر چیزی توانا است؛ ولی تنها چیزهایی را می‌آفریند که در آنها مصلحتی باشد<ref>التبیان، ج 6، ص ۳۲۷؛ الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴.</ref>. برخی این نظریّه را به شدت ردّ کرده‌اند<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۴؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۱۴۱.</ref> در روایتی، خزائن الهی بر [[اهل بیت]]{{عم}} تطبیق شده است<ref>نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۴۰.</ref> و بعضی آن را بر آیات قرآن<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.</ref> یا قلب‌های عارفان<ref>کشف الاسرار، ج ۵، ص ۳۱۰؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۸۰.</ref> تطبیق کرده‌اند<ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.


==اوصاف [[خزائن خدا]]==
== [[خزائن خدا]] و مراتب آن ==
*خزائن الهی دارای سه ویژگی مهم‌اند<ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
همه اشیای عالم طبیعت، جز وجود طبیعی، دو مرتبه دیگر نیز دارند: مرتبه [[خزائن الهی]]؛ مرتبه قَدَر<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵، ج ۱، ص ۲۹۱؛ ج۷، ص ۱۲۷ - ۱۲۸.</ref> {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> از جمله پایانی [[آیه]] برداشت می‌شود که [[خدا]] به هر چیزی با همه حدود و تقدیراتش، پیش از آنکه وجود خارجی یابد، [[علم]] دارد که این همان قَدَر اشیاست. [[آیات]] دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارند؛ مانند {{متن قرآن|وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ}}<ref>و هر چیز نزد او اندازه‌ای دارد؛ سوره رعد، آیه۸.</ref> و {{متن قرآن|قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا}}<ref>و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است؛ سوره طلاق، آیه۳.</ref>. بنابراین قَدَر هر چیزی به حسب [[علم]] و [[مشیت]] بر وجود آن چیز، نوعی تقدّم دارد، گرچه در وجود با آن مقارن است و از آن جدا نیست<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴.</ref>.  
#'''اختصاص به خدا:''' خزائن آسمان‌ها و زمین از آنِ خداست، گرچه منافقان این مطلب را نمی‌فهمند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}﴾}} (منافقون/۶۳، ۷)؛ نیز قدرت تصرف در خزائن الهی از غیر خدا نفی شده است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ}}﴾}}@الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۵؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۷.& (حجر/۱۵، ۲۲)؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ}}﴾}}{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ}}﴾}}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟؛ سوره طور، آیه:۳۷.</ref>؛ نیز {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}﴾}}<ref> یا گنجینه‌های بخشایش پروردگار پیروز بخشنده تو نزد آنان است؟؛ سوره ص، آیه:۹.</ref>، چنان که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[حضرت نوح]]{{ع}} نیز آنچه را نداشتند ادّعا نکرده و خزائن خدا را نزد خود نمی‌دانستند<ref>التبیان، ج ۵، ص ۴۷۶؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۲۶-۲۷.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود؛ سوره هود، آیه:۳۱.</ref>. اعتقاد به اینکه خزائن عالم تنها نزد خداست، انسان را به حقیقت توکل فرا خوانده، در نتیجه وی طمع از جز خدا بریده و برای رفع نیازهایش تنها به خدا روی می‌آورد<ref>روح المعانی، ج ۱۴، ص ۸۰.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
#'''ثبوت و تجرّد:''' خزائن الهی، اموری ثابت و نامتغيرند، زیرا خدا این خزائن را نزد خود دانسته{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}﴾}}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه:۲۱.</ref> و آنچه نزد خداست، ثابت و نابود نشدنی است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref>آنچه نزد شماست پایان می‌یابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند خواهیم داد؛ سوره نحل، آیه:۹۶.</ref><ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۵.</ref>و از آنجا که موجودات عالم طبیعت همگی متغیر و فانی هستند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ}}﴾}}<ref>هر که روی آن (زمین) است از میان رفتنی است؛ سوره الرحمن، آیه:۲۶.</ref>، خزائن الهی فوق عالم طبیعت هستند<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۵.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
#'''کم نشدن با بخشش:''' از آنجا که خزائن الهی نامحدود و نامقدّرند، با بخشش چیزی از آنها کم نمی‌شود و این امر به خدا اختصاص دارد، زیرا جز خدا هرکه باشد، محدود و آنچه نزد وی است مقدّر است و هر مقدار که ببخشد، به همان اندازه از آن کم می‌شود<ref>الميزان، ج ۷، ص ۹۵.</ref> کم نشدن خزائن الهی را از اسم{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَاسِعٌ }}﴾}} خدا {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}﴾}} <ref>خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه:۲۶۸.</ref>. نیز می‌توان برداشت کرد<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۱۹۳.</ref> گرچه خزائن الهی کاستی ناپذیرند، بر فرض که کافران مالک آن باشند، باز هم از ترس فقر بر اثر بخل‌شان از انفاق آن خودداری می‌کنند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا}}﴾}}<ref>بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه:۱۰۰.</ref><ref>زادالمسیر، ج ۵، ص ۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۳۵؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۳، ص ۷۰.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.


==خزائن [[رحمت الهی]]==
از این مرتبه در [[آیات]] دیگری با عناوینی همچون [[کتاب مبین]]: {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه۵۹.</ref>، [[ام الكتاب]] {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref>، [[لوح محفوظ]]: {{متن قرآن|فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ}}<ref> در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه۲۲.</ref> و [[کتاب حفیظ]]: {{متن قرآن|قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ}}<ref> همانا ما می‌دانیم که زمین از آنان چه خواهد کاست و نزد ما کتابی نگهدارنده (ی همه چیز) است؛ سوره ق، آیه۴.</ref> یاد شده است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۱۲۶- ۱۲۸.</ref>؛ همچنین نک: {{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ}}<ref> ما هر چیزی را به اندازه‌ای آفریده‌ایم؛ سوره قمر، آیه۴۹.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا}}<ref> همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین او راست و فرزندی نگزیده است و در فرمانفرمایی او را انبازی نیست و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد؛ سوره فرقان، آیه۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref> و آنکه اندازه کرد و راه نمود؛ سوره اعلی، آیه۳.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الأَرْضِ وَلا فِي أَنفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref> هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است؛ سوره حدید، آیه۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref> هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره تغابن، آیه۱۱.</ref>.<ref>الميزان، ج ۱، ص ۷۷ – ۷۸.</ref>
 
از مجموع [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> چنین برداشت می‌شود که هر چیزی پیش از نازل شدن به مرتبه قَدَر، دارای خزائنی است که مقدّر و محدود به حدود مرتبه قَدَر نیست. جمع بودن این [[خزائن]] به حسب عدد نیست، زیرا عدد، خود بر شیء محدود عارض می‌شود، بلکه جمع بودن [[خزائن]] به [[اختلاف]] مراتب آن باز می‌گردد و بدین معناست که هرچیزی پیش از مرحله قَدَر دارای مراتبی است که بر یکدیگر مترتب‌اند، به گونه‌ای که هر مرتبه‌ای از آن مراتب، محدود به حد مرتبه پایین‌تر نیست و مجموع آنها نیز به حدّی که شیء در نشئه طبیعی دارد محدود نیستند، بنابراین بالاترین [[خزانه]] هر چیزی که مطلق از هرگونه تقدیر و اندازه‌ای است، شروع به فرود آمدن می‌کند و در هر مرتبه‌ای که نازل می‌شود، [[امر]] جدیدی از قَدَر بر آن عارض می‌گردد که پیش‌تر وجود نداشت، تا آنکه در مرحله نهایی، [[قدر]] از هر سو بر آن احاطه می‌یابد.<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref> از آيه نخست [[سوره انسان]] چنین فهمیده می‌شود که [[انسان]] در مرتبه‌ای از مراتب دهر "پیش از وارد شدن به مرحله [[قدر]]" نوعی ثبوت داشت؛ ولی به گونه‌ای نبود که از آن یاد شود: {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا }}<ref>آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه۱.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۴۵.</ref>، ازاین‌رو بر پایه آموزه‌های [[قرآن کریم]]، [[آفرینش]] موجودات به معنای نازل کردن آنها از [[خزائن]] [[غیب]] و ظاهر کردنشان از [[غیب]] به [[شهادت]] است<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۳۱۶؛ ج۱۷، ص۲۳۸؛ ج۱۹، ص ۱۷۲.</ref>.
 
از [[خزائن الهی]] به "مفاتح [[غیب]]" یاد شده است: {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه۵۹.</ref> اگر {{متن قرآن|مَفَاتِحُ}} جمع "مَفتح" باشد<ref>غريب القرآن، ص ۱۷۲؛ تفسیر جلالین، ص ۱۷۱؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref>؛ ولی برخی احتمال داده‌اند که جمع "مِفتح" به معنای کلید باشد، پس مفاتح [[غیب]] به معنای کلیدهای [[خزائن الهی]] است نه خود [[خزائن]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۸؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref> از این [[آیه]] برمی‌آید که [[خزائن الهی]] از قبیل [[علم]] است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۱۲۴، ۱۲۹.</ref>؛ یعنی همه موجودات در این مرتبه با [[علمی]] غیر مقدّر معلوم‌اند و به دیگر سخن، در ظرف [[علم]] به صورت غیر مقدّر موجودند<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۳۹.</ref>؛ لکن این [[علم]] از سنخ [[علم]] معمولی نیست که نزد [[بشر]] شناخته شده است؛ یعنی دانشی نیست که از اشیاء پس از وجود خارجی آنها اخذ می‌شود، بلکه مراد [[علم]] به اشیاء پیش از وجود خارجی آنهاست؛ یعنی این علم نامتناهی است و هیچ‌گونه انفعالی از معلوم نمی‌پذیرد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۲۹.</ref> به تعبير برخی، [[خزائن الهی]] همان [[غیوب]] خداست که به جهت غموض و پوشیدگی به آن [[خزائن]] گفته شده است<ref>غريب القرآن، ص ۵۳۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۶۴۳، «خزن»؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.</ref>.
 
همچنین با تعبیرات دیگری، مانند اسماء<ref>الميزان، ج ۱، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.</ref>{{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }}<ref> و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید؛ سوره بقره، آیه۳۱.</ref>، [[عرش]]<ref>المیزان، ج ۲، ص ۳۳۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۴ - ۱۵.</ref>{{متن قرآن|فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}<ref> پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ سوره توبه، آیه۱۲۹.</ref>، کلمه کُن<ref>الدر المنثور، ج ۴، ص ۹۵؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۲؛ الميزان، ج ۷، ص ۹۵.</ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}<ref> سخن ما برای (پدید آمدن) چیزی چون آن را اراده کنیم تنها این است که بدان می‌گوییم: باش! بی‌درنگ خواهد بود؛ سوره نحل، آیه۴۰.</ref>، مقاليد [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۲۸۹.</ref>{{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref> کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست و آنان که به آیات خداوند انکار ورزیدند زیانکارند؛ سوره زمر، آیه۶۳.</ref>، [[ملکوت]] اشیاء<ref>التبیان، ج ۷، ص ۳۸۸؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۸۳.</ref>{{متن قرآن|قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref> بگو: اگر می‌دانید، کیست که گستره (فرمانفرمایی) هر چیز در کف اوست و او پناه می‌دهد و در برابر (خواست) وی (به کسی) پناه داده نمی‌شود؟؛ سوره مؤمنون، آیه۸۸.</ref>، نزد [[خدا]] بودن<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۸۲.</ref>{{متن قرآن|مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ}}<ref> که (هر یک) نزد پروردگارت نشان داشت و آن (عذاب) از ستمگران دور نیست؛ سوره هود، آیه۸۳.</ref> و امر [[حکیم]]<ref>الميزان، ج ۱۸، ص ۱۳۲.</ref>{{متن قرآن|فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ }}<ref> در آن (شب)، هر کار استواری را (که اجمال دارد) جدا می‌کنند (و تفصیل می‌دهند)؛ سوره دخان، آیه۴.</ref> به مرتبه [[خزائن الهی]] اشاره شده است.
 
گرچه [[آیات]] پیش گفته با صراحت می‌رسانند که تمام اشیاء از نزد [[خدا]] نازل شده‌اند، آیاتی به نزول برخی اشیاء خاص، مانند چارپایان{{متن قرآن|خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنْ الأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ}}<ref> شما را از تنی یگانه آفرید سپس از او همسرش را پدید آورد و از چارپایان هشت تا (نر و ماده) آفرید؛ شما را در شکم مادرانتان با آفرینشی از پس آفرینشی دیگر در تاریکی‌هایی سه‌گانه می‌آفریند؛ این خداوند پروردگار شماست که فرمانفرمایی از آن اوست؛ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوید؟؛ سوره زمر، آیه۶.</ref>، آهن{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه۲۵.</ref>، [[لباس]]: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ}}<ref> ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند؛ سوره اعراف، آیه۲۶.</ref> و روزی{{متن قرآن|وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ}}<ref> و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است؛ سوره ذاریات، آیه۲۲.</ref> از پیش [[خدا]] تصريح دارند<ref>المیزان، ج ۱، ص ۲۹۱؛ ج ۱۵، ص۳۱۶؛ ج ۱۸، ص ۳۷۵.</ref>.
 
به گفته برخی، [[خزائن الهی]]، مرتبه [[قضاء]] به معنای وجود اجمالی همه موجودات در عالم [[عقلی]] به صورت [[ابداع]] است و مراد از نازل کردن [[خزائن]]، مرتبه قَدَر به معنای وجود تفصیلی اشیاء، یکی پس از دیگری در مواد خارجی آنهاست<ref>شرح مئة كلمه، ص ۱۸۰؛ اسفار، ج ۷، ص ۷۵؛ المظاهر الالهيه، ص ۴۸ - ۴۹.</ref>، بنابراین نازل کردن به معنای ایجاد اشیاء در [[عالم شهادت]] با شکل، زمان و مکان خاصی است که مقتضای استعداد آنهاست<ref>روح المعانی، ج ۱۴، ص ۸۰.</ref>.
 
برخی، [[خزائن الهی]] را همان [[ام الکتاب]]: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref> دانسته‌اند که عبارت است از آنچه قلم اعلا به صورت کلی بر [[لوح]] [[قضاء]] که از هرگونه تبدیلی محفوظ است، می‌نگارد و نازل کردن آن عبارت است از آنچه به صورت جزئی بر [[لوح]] قَدَر جاری می‌شود که تبدیل، محو و اثبات‌پذیر است و سپس از [[لوح]] [[قدر]] فرود آمده و در [[عالم شهادت]] ظاهر می‌شود<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۵.</ref>. در برابر گفته‌های یاد شده که رتبه [[خزائن الهی]] را بالاتر از عالم طبیعت دانسته‌اند، بعضی مصداق آن را اموری طبیعی به شمار آورده‌اند، چنان که گفته شده است: [[خزائن الهی]] اشاره به عناصر اصلی عالم طبیعت است که از ترکیب خاصی میان آنها، نعمت‌های گوناگون [[خدا]] به دست می‌آید؛ برای نمونه [[خزائن]] اصلی [[آب]]، ذرات هیدروژن و اکسیژن هستند که [[آب]] از آنها شکل یافته است<ref>فی ظلال القرآن، ج ۴، ص ۲۱۳۴.</ref>.
 
همچنین بیشتر [[مفسران]] متقدم از [[اهل سنت]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> [[خزائن]] را [[آب]] [[باران]] دانسته‌اند که سبب پیدایی روزی‌های [[بندگان]] است<ref>التفسير الكبیر، ج ۱۹، ص ۱۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> بر این اساس، معنای فرو فرستادن [[خزائن]] با تقدیر مشخص که در ادامه [[آیه]] به آن اشاره شده است نیز تفاوت خواهد کرد. در همین جهت، [[نقل]] شده است که [[باران]] هیچ سالی کمتر از سال دیگر نیست و تنها مکان باریدن آن عوض می‌شود<ref>جامع البیان، ج ۱۴، ص ۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۴؛ الدر المنثور، ج ۴، ص۹۶.</ref> برخی این نظریّه را مخالف عمومیت [[آیه]]<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۲۸۷ - ۲۸۸؛ التفسير الكبير، ج۱۹، ص ۱۷۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> و مصداق تخصیص اکثر<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۱.</ref> دانسته و بعضی این معنا را تفسير ظاهری [[آیه]] به شمار آورده<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۵.</ref> و برخی نیز مساوی بودن [[باران]] هر سال را نپذیرفته‌اند<ref>التفسير الكبير، ج ۱۹، ص ۱۷۴.</ref>.
 
[[خزائن خدا]] بر پایه آیاتی دیگر{{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه۷.</ref> [[خزائن]] روزی [[بندگان]]<ref>معانی القرآن، ج ۲، ص ۴۲۸؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۴۹۴؛ روح المعانی، ج ۲۷، ص ۵۸؛ ج ۲۸، ص ۱۶۹.</ref>، [[اموال]]<ref>التبیان، ج ۵، ص ۴۷۶.</ref> و [[نعمت‌های الهی]] دانسته شده است<ref>التبیان، ج 6، ص ۵۲۵؛ زادالمسیر، ج ۵، ص ۶۴- ۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۳۵.</ref>.
 
عده‌ای نیز [[خزائن]] را نه امری طبیعی و نه ماوراء طبیعی، امری تمثیلی<ref>الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴؛ التفسير الكبير، ج ۱۹، ص ۱۷۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> و کنایه از [[قدرت الهی]]<ref>مفردات، ص ۱۴۶، «خزن»؛ الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۱۱۸.</ref> یا مقدورات [[خدا]]<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۱۱۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۴۳۰؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۴۳، «خزن».</ref> دانسته و گفته‌اند: [[خدا]] بر هر چیزی توانا است؛ ولی تنها چیزهایی را می‌آفریند که در آنها مصلحتی باشد<ref>التبیان، ج 6، ص ۳۲۷؛ الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۴.</ref>. برخی این نظریّه را به شدت ردّ کرده‌اند<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۴؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۱۴۱.</ref> در روایتی، [[خزائن الهی]] بر [[اهل بیت]] {{عم}} تطبیق شده است<ref>نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۴۰.</ref> و بعضی آن را بر [[آیات قرآن]]<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.</ref> یا قلب‌های [[عارفان]]<ref>کشف الاسرار، ج ۵، ص ۳۱۰؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۸۰.</ref> تطبیق کرده‌اند<ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲]]، ص۸۸- ۹۳.</ref>.
 
== اوصاف [[خزائن خدا]] ==
[[خزائن الهی]] دارای سه ویژگی مهم‌اند.
# '''اختصاص به [[خدا]]:''' [[خزائن]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] از آنِ خداست، گرچه [[منافقان]] این مطلب را نمی‌فهمند: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}<ref>سوره منافقون، آیه ۷.</ref>. نیز [[قدرت]] تصرف در [[خزائن الهی]] از غیر [[خدا]] [[نفی]] شده است: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ}}<ref>الكشاف، ج ۲، ص ۵۷۵؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۲۷. سوره حجر، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ}}، {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ}}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟؛ سوره طور، آیه۳۷.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}<ref> یا گنجینه‌های بخشایش پروردگار پیروز بخشنده تو نزد آنان است؟؛ سوره ص، آیه۹.</ref>، چنان که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[حضرت نوح]] {{ع}} نیز آنچه را نداشتند ادّعا نکرده و [[خزائن خدا]] را نزد خود نمی‌دانستند<ref>التبیان، ج ۵، ص ۴۷۶؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۲۶-۲۷.</ref>{{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود؛ سوره هود، آیه۳۱.</ref>. [[اعتقاد]] به اینکه [[خزائن]] عالم تنها نزد خداست، [[انسان]] را به [[حقیقت]] [[توکل]] فرا خوانده، در نتیجه وی [[طمع]] از جز [[خدا]] بریده و برای رفع نیازهایش تنها به [[خدا]] روی می‌آورد<ref>روح المعانی، ج ۱۴، ص ۸۰.</ref>.
# '''ثبوت و تجرّد:''' [[خزائن الهی]]، اموری ثابت و نامتغيرند، زیرا [[خدا]] این [[خزائن]] را نزد خود دانسته{{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> و آنچه نزد خداست، ثابت و نابود نشدنی است: {{متن قرآن|مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref>آنچه نزد شماست پایان می‌یابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند خواهیم داد؛ سوره نحل، آیه۹۶.</ref>.<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۵.</ref> و از آنجا که موجودات عالم طبیعت همگی متغیر و فانی هستند: {{متن قرآن|كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ}}<ref>هر که روی آن (زمین) است از میان رفتنی است؛ سوره الرحمن، آیه۲۶.</ref>، [[خزائن الهی]] فوق عالم طبیعت هستند<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۵.</ref>.
# '''کم نشدن با [[بخشش]]:''' از آنجا که [[خزائن الهی]] نامحدود و نامقدّرند، با [[بخشش]] چیزی از آنها کم نمی‌شود و این امر به [[خدا]] اختصاص دارد، زیرا جز [[خدا]] هرکه باشد، محدود و آنچه نزد وی است مقدّر است و هر مقدار که ببخشد، به همان اندازه از آن کم می‌شود<ref>الميزان، ج ۷، ص ۹۵.</ref> کم نشدن [[خزائن الهی]] را از اسم: {{متن قرآن|وَاسِعٌ}} [[خدا]]: {{متن قرآن|وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} <ref>خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه۲۶۸.</ref>. نیز می‌توان برداشت کرد<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۱۹۳.</ref> گرچه [[خزائن الهی]] کاستی ناپذیرند، بر فرض که [[کافران]] مالک آن باشند، باز هم از [[ترس]] [[فقر]] بر اثر بخل‌شان از [[انفاق]] آن خودداری می‌کنند: {{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا}}<ref>بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه۱۰۰.</ref>.<ref>زادالمسیر، ج ۵، ص ۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۳۵؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۳، ص ۷۰.</ref>.<ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲]]، ص۸۸- ۹۳.</ref>
 
== [[خزائن]] [[رحمت الهی]] ==
{{اصلی|رحمت در قرآن}}
{{اصلی|رحمت در قرآن}}
*در آیات {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا }}﴾}}<ref> بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه:۱۰۰.</ref> و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}﴾}}<ref> تا دور شوند و آنان عذابی پایا خواهند داشت؛ سوره ص، آیه:۹.</ref> از خزائن رحمت الهی یاد شده که مراد همان منبع فیض الهی است که هستی و آثارش را به هر چیزی افاضه می‌کند. از آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}﴾}}<ref> فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود؛ سوره یس، آیه:۸۲.</ref> برداشت می‌شود که مصدر آن کلمه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|كُنْ}}﴾}} است که از مقام عظمت و کبریا صادر می‌گردد و چه بسا مراد از خزائن الله در آیاتی مانند {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ}}﴾}}<ref> من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ سوره انعام، آیه:۵۰.</ref> نیز همین خزائن رحمت باشد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۹۵.</ref> که همه فیوضات الهی را در بر دارد و مراتب وجود و عوالم هستی، همگی از تجلیات و مظاهر رحمت الهی به شمار می‌آیند و به جهت تنوع و فراوانی این مظاهر با وجود مفرد بودن رحمت، در آیات یاد شده از آن با لفظ جمع (خزائن) یاد شده است<ref>التحقیق، ج ۳، ص ۴۷ - ۴۸، «خزن».</ref> به نظری، خزائن رحمت، قدرتی است که با آن نعمت به دیگران عطا می‌شود<ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۴۶.</ref>. در آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}﴾}}<ref> خداوند در هر بخشایشی را بر مردم بگشاید کس را یارای بستن آن نیست و چون فرو بندد پس از او گشاینده‌ای ندارد و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره فاطر، آیه:۲.</ref> بهره‌مند ساختن از رحمت را با تعبیر {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ}}﴾}} بیان فرمود، زیرا تعبیر {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فْتَحِ}}﴾}} با خزائن مناسب‌تر است. با اینکه دادن نعمت مراد است و باید از آن به ارسال رحمت تعبیر می‌کرد - چنان که در جمله دوم فرمود {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَلا مُرْسِلَ}}﴾}} - تعبیر یاد شده نشان می‌دهد رحمتی که خدا آدمیان را از آن برخوردار می‌کند، در خزائنی است که مردم را در بر گرفته و بهره‌مند شدن آنان از آن فقط در گرو آن است که این خزائن گشوده گردند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵.</ref>. گفتنی است بر اساس آیه یاد شده، گشودن و امساک رحمت و افاضه نعمت و خودداری از آن، فقط کار خدای متعال است و در آیه پیش از آن، همراه یادآوری نعمت‌های بزرگ آسمانی و زمینی و تدبیر متقن همه جهان به‌ویژه انسان‌ها به واسطه‌هایی اشاره می‌کند که رحمت و نعمت را از خدا گرفته و به خلق می‌رسانند و آنان ملائکه هستند، که واسطه‌های میان خدا و خلق‌اند{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}﴾}}<ref> سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره فاطر، آیه:۱.</ref><ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۵.</ref>. ولیّ بودن ملائکه نسبت به مؤمنان نیز که آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ}}﴾}}<ref> ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه:۳۱.</ref> آن را می‌رساند، به این معناست که آنان وسائط رحمت الهی هستند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۹۰.</ref><ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص:۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
در [[آیات]] {{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا }}<ref> بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه۱۰۰.</ref> و {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}<ref> تا دور شوند و آنان عذابی پایا خواهند داشت؛ سوره ص، آیه۹.</ref> از [[خزائن]] [[رحمت الهی]] یاد شده که مراد همان منبع [[فیض الهی]] است که هستی و آثارش را به هر چیزی افاضه می‌کند. از [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref> فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود؛ سوره یس، آیه۸۲.</ref> برداشت می‌شود که مصدر آن کلمه {{متن قرآن|كُنْ}} است که از مقام عظمت و کبریا صادر می‌گردد و چه بسا مراد از [[خزائن]] [[الله]] در آیاتی مانند {{متن قرآن|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ}}<ref> من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ سوره انعام، آیه۵۰.</ref> نیز همین [[خزائن]] [[رحمت]] باشد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۹۵.</ref> که همه فیوضات [[الهی]] را در بر دارد و مراتب وجود و [[عوالم]] هستی، همگی از تجلیات و مظاهر [[رحمت الهی]] به شمار می‌آیند و به جهت تنوع و فراوانی این مظاهر با وجود مفرد بودن [[رحمت]]، در [[آیات]] یاد شده از آن با لفظ جمع ([[خزائن]]) یاد شده است<ref>التحقیق، ج ۳، ص ۴۷ - ۴۸، «خزن».</ref> به نظری، [[خزائن]] [[رحمت]]، قدرتی است که با آن [[نعمت]] به دیگران عطا می‌شود<ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۴۶.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref> خداوند در هر بخشایشی را بر مردم بگشاید کس را یارای بستن آن نیست و چون فرو بندد پس از او گشاینده‌ای ندارد و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره فاطر، آیه۲.</ref> بهره‌مند ساختن از [[رحمت]] را با تعبیر {{متن قرآن|مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ}} بیان فرمود، زیرا تعبیر {{متن قرآن|فْتَحِ}} با [[خزائن]] مناسب‌تر است. با اینکه دادن [[نعمت]] مراد است و باید از آن به ارسال [[رحمت]] تعبیر می‌کرد - چنان که در جمله دوم فرمود {{متن قرآن|فَلا مُرْسِلَ}} - تعبیر یاد شده نشان می‌دهد رحمتی که [[خدا]] [[آدمیان]] را از آن برخوردار می‌کند، در خزائنی است که [[مردم]] را در بر گرفته و بهره‌مند شدن آنان از آن فقط در گرو آن است که این [[خزائن]] گشوده گردند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵.</ref>. گفتنی است بر اساس [[آیه]] یاد شده، گشودن و امساک [[رحمت]] و افاضه [[نعمت]] و خودداری از آن، فقط کار [[خدای متعال]] است و در [[آیه]] پیش از آن، همراه یادآوری نعمت‌های بزرگ آسمانی و زمینی و [[تدبیر]] متقن همه [[جهان]] به‌ویژه [[انسان‌ها]] به واسطه‌هایی اشاره می‌کند که [[رحمت]] و [[نعمت]] را از [[خدا]] گرفته و به [[خلق]] می‌رسانند و آنان [[ملائکه]] هستند، که واسطه‌های میان [[خدا]] و خلق‌اند{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}<ref> سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره فاطر، آیه۱.</ref><ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۵.</ref>. [[ولیّ]] بودن [[ملائکه]] نسبت به [[مؤمنان]] نیز که [[آیه]] {{متن قرآن|نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ}}<ref> ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه۳۱.</ref> آن را می‌رساند، به این معناست که آنان وسائط [[رحمت الهی]] هستند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۹۰.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>
 
== [[باران]] و [[خزانه الهی|خزائن خدا]] ==
'''نزول [[باران]] به اندازه معین، از [[خزانه الهی]]:''' {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ}}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم. و بادها را بارورکننده فرستادیم آنگاه از آسمان آبی فرو فشاندیم و شما را از آن سیراب کردیم و شما گنجور آن نیستید؛ سوره حجر، آیه ۲۱ - ۲۲.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>
 
== [[خزانه الهی|خزائن خدا]] و [[انسان‌ها]] ==
دسترسی نداشتن [[انسان‌ها]]، به [[خزائن]] [[پروردگار]]: {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}<ref> یا گنجینه‌های بخشایش پروردگار پیروز بخشنده تو نزد آنان است؟؛ سوره ص، آیه۹.</ref><ref>استفهام در آیه، برای انکار است؛ تفسیر التحریر و التنویر، ج ۱۱، جزء ۲۳، ص ۲۱۵.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ}}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟ سوره طور، آیه۳۷.</ref>.


==باران و [[خزانه الهی|خزائن خدا]]==
'''خودداری انسان‌های [[بخیل]] از [[انفاق]]، حتی با مالک شدن [[خزائن]] [[رحمت]] [[پروردگار]]:''' {{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا}}<ref> بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه۱۰۰.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>
*'''نزول باران به اندازه معین، از [[خزانه الهی]]:'''{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ}}﴾}}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم.و بادها را بارورکننده فرستادیم آنگاه از آسمان آبی فرو فشاندیم و شما را از آن سیراب کردیم و شما گنجور آن نیستید؛ سوره حجر، آیه: ۲۱ - ۲۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.


==[[خزانه الهی|خزائن خدا]] و انسانها==
== [[خزانه الهی|خزائن خدا]] و مظاهر وجود ==
*دسترسی نداشتن انسانها، به خزائن پروردگار:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}﴾}}<ref>  یا گنجینه‌های بخشایش پروردگار پیروز بخشنده تو نزد آنان است؟؛ سوره ص، آیه:۹.</ref><ref>استفهام در آیه، برای انکار است؛تفسیر التحریر و التنویر، ج ۱۱، جزء ۲۳، ص ۲۱۵.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ}}﴾}}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟سوره طور، آیه:۳۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.
'''مظاهر وجود و نعمت‌های هستی، دارای [[خزائن]] و منابعی نزد [[پروردگار]]:''' {{متن قرآن|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref> بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟؛ سوره انعام، آیه۵۰.</ref>، {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه۵۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود؛ سوره هود، آیه۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref>، {{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref> کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست و آنان که به آیات خداوند انکار ورزیدند زیانکارند؛ سوره زمر، آیه۶۳.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ }}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟؛ سوره طور، آیه۳۷.</ref>، {{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه۷.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>
*'''خودداری انسانهای بخیل از انفاق، حتی با مالک شدن خزائن رحمت پروردگار:'''{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإِنسَانُ قَتُورًا}}﴾}}<ref> بگو: اگر شما گنجینه‌های بخشایش پروردگارم را می‌داشتید باز از ترس از دست رفتن دارایی تنگ‌چشمی پیشه می‌کردید و آدمی تنگ‌چشم است؛ سوره اسراء، آیه:۱۰۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.
==[[خزانه الهی|خزائن خدا]] و مظاهر وجود==
*'''مظاهر وجود و نعمتهای هستی، دارای خزائن و منابعی نزد پروردگار:'''{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ}}﴾}}<ref> بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟؛ سوره انعام، آیه:۵۰.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود؛ سوره هود، آیه:۳۱.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}﴾}}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه:۲۱.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}﴾}}<ref> کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست و آنان که به آیات خداوند انکار ورزیدند زیانکارند؛ سوره زمر، آیه:۶۳.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ }}﴾}}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟؛ سوره طور، آیه:۳۷.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}﴾}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه:۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.


==[[خزانه الهی|خزائن خدا]] و [[نبوت]]==
== [[خزانه الهی|خزائن خدا]] و [[نبوت]] ==
*'''اعطای [[نبوت]] [[به پیامبر]]{{صل}}، از [[خزانه الهی|خزائن خدا]]وند:'''{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ}}﴾}}<ref> بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه؛ سوره طور، آیه:۲۹.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ }}﴾}}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟؛ سوره طور، آیه:۳۷.</ref><ref>در معنای "أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ" گفته شده است: آیا نزد آنان خزینه‌های رزق است تا [[نبوت]] را به هر که بخواهند بدهند؟؛ الکشّاف، ج ۴، ص ۴۱۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.
'''اعطای [[نبوت]] به پیامبر {{صل}}، از [[خزانه الهی|خزائن خدا]]وند:''' {{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ}}<ref> بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه؛ سوره طور، آیه۲۹.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ }}<ref> یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیره‌اند؟؛ سوره طور، آیه۳۷.</ref><ref>در معنای "أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ" گفته شده است: آیا نزد آنان خزینه‌های رزق است تا [[نبوت]] را به هر که بخواهند بدهند؟؛ الکشّاف، ج ۴، ص ۴۱۴.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>


==درک [[خزانه الهی|خزائن خدا]]==
== [[درک]] [[خزانه الهی|خزائن خدا]] ==
*'''ناتوانی منافقان، از درک انحصار مالکیت خداوند، بر خزائن آسمانها و زمین:'''{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}﴾}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه:۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.
'''[[ناتوانی]] [[منافقان]]، از [[درک]] انحصار [[مالکیت]] [[خداوند]]، بر [[خزائن]] [[آسمانها]] و [[زمین]]:''' {{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ}}<ref> آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند؛ سوره منافقون، آیه۷.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>


==روزی از [[خزانه الهی|خزائن خدا]]==
== روزی از [[خزانه الهی|خزائن خدا]] ==
*'''عطای روزی انسانها، از [[خزانه الهی]]:'''{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست، روزی را برای هر کس که بخواهد فراخ یا تنگ می‌دارد که او به هر چیزی داناست؛ سوره شوری، آیه:۱۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.
'''عطای روزی [[انسان‌ها]]، از [[خزانه الهی]]:''' {{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref> کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست، روزی را برای هر کس که بخواهد فراخ یا تنگ می‌دارد که او به هر چیزی داناست؛ سوره شوری، آیه۱۲.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>


==[[پیامبر|محمد]]{{صل}} و [[خزانه الهی|خزائن خدا]]==
== [[پیامبر|محمد]] {{صل}} و [[خزانه الهی|خزائن خدا]] ==
*'''اقرار [[پیامبر]]{{صل}} به عدم دسترسی بر [[خزانه الهی|خزائن خدا]]:'''{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ}}﴾}}<ref> بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟؛ سوره انعام، آیه:۵۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.
'''[[اقرار]] [[پیامبر]] {{صل}} به عدم دسترسی بر [[خزانه الهی|خزائن خدا]]:''' {{متن قرآن|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref> بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟؛ سوره انعام، آیه۵۰.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>


==نزول از [[خزانه الهی|خزائن خدا]]==
== نزول از [[خزانه الهی|خزائن خدا]] ==
*'''نزول هر چیزی از خزانه خداوند، بر اساس تقدیر:'''{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}﴾}}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه:۲۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.
'''نزول هر چیزی از [[خزانه]] [[خداوند]]، بر اساس تقدیر:''' {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ }}<ref> و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>


==[[حضرت نوح]]{{ع}} و [[خزانه الهی|خزائن خدا]]==
== [[حضرت نوح]] {{ع}} و [[خزانه الهی|خزائن خدا]] ==
*'''اقرار [[حضرت نوح]]{{ع}}، به عدم دسترسی بر [[خزانه الهی|خزائن خدا]]وند:'''{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود؛ سوره هود، آیه:۳۱.</ref><ref>این کلام [[حضرت نوح]]{{ع}} در مقابل قوم خویش است که می‌گفتند: تو که ادّعای [[نبوت]] و رسالت می‌کنی، بر ما هیچ برتری نداری و مثل ما بشری و هیچ قدرت فوق العاده‌ای نداری. [[حضرت نوح]]{{ع}} هم در جواب آنها گفت: من چنین ادّعایی نکرده‌ام که خزائن و مقدورات خداوند پیش من است و به هر چیزی قدرت دارم؛ مجمع البیان، ج ۵ ـ ۶ ، ص ۲۳۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>.
'''[[اقرار]] [[حضرت نوح]] {{ع}}، به عدم دسترسی بر [[خزانه الهی|خزائن خدا]]وند:''' {{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود؛ سوره هود، آیه۳۱.</ref>.<ref>این کلام [[حضرت نوح]] {{ع}} در مقابل قوم خویش است که می‌گفتند: تو که ادّعای [[نبوت]] و رسالت می‌کنی، بر ما هیچ برتری نداری و مثل ما بشری و هیچ قدرت فوق العاده‌ای نداری. [[حضرت نوح]] {{ع}} هم در جواب آنها گفت: من چنین ادّعایی نکرده‌ام که خزائن و مقدورات خداوند پیش من است و به هر چیزی قدرت دارم؛ مجمع البیان، ج ۵ ـ ۶، ص ۲۳۷.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/12/26.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۱۶ - ۵۱۸.]</ref>


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:1313.jpg|22px]] [[فرهنگ قرآن ج۱۲ (کتاب)|'''فرهنگ قرآن ج۱۲''']]؛
{{منابع}}
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲''']]؛
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲''']]
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']]؛
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']]
# [[پرونده:1313.jpg|22px]] [[فرهنگ قرآن ج۱۲ (کتاب)|'''فرهنگ قرآن ج۱۲''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:خزانه الهی]]
[[رده:خزانه الهی]]
[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]
[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]
۱۱۸٬۰۷۸

ویرایش