بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
"استیثار" در لغت به معنی [[برگزیدن]] و به خود اختصاص دادن است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غرایب القرآن، ص۱۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۸۵، حدیث ۱، ص۲۵۵.</ref>. از [[روایات]] استفاده میشود، [[اسماء مستأثره]] از مراتب [[غیبی]] [[اسم اعظم]] هستند و کسی از آنها [[آگاه]] نیست. علم مستأثر یکی از معانی [[علم غیب]] است. علم غیب به این معنی مختص به خداست و احدی از [[مخلوقات]] از آن اطلاعی ندارند؛ چراکه اگر کسی غیر از [[خداوند]] از آن اطلاع داشته باشد دیگر از دایره علم مستأثر خارج میشود و نمیتوان گفت مختص خداست. | "استیثار" در لغت به معنی [[برگزیدن]] و به خود اختصاص دادن است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غرایب القرآن، ص۱۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۸۵، حدیث ۱، ص۲۵۵.</ref>. از [[روایات]] استفاده میشود، [[اسماء مستأثره]] از مراتب [[غیبی]] [[اسم اعظم]] هستند و کسی از آنها [[آگاه]] نیست. علم مستأثر یکی از معانی [[علم غیب]] است. علم غیب به این معنی مختص به خداست و احدی از [[مخلوقات]] از آن اطلاعی ندارند؛ چراکه اگر کسی غیر از [[خداوند]] از آن اطلاع داشته باشد دیگر از دایره علم مستأثر خارج میشود و نمیتوان گفت مختص خداست. | ||
این اصطلاح از مفاهیم لطیف [[عرفانی]] در بحث [[اسماء الهی]] محسوب میشود و ریشه در روایات دارد. [[امام باقر]] {{ع}} در این مورد می فرمایند: «هفتاد و دو حرف از حروف اسم اعظم در پیش ما ([[اهل بیت]]) است (به آن [[آگاهی]] داریم) و تنها یک حرف از آن نزد [[پروردگار متعال]] است که آن را در [[علم]] غیبش به خود اختصاص داده است (کسی از آن آگاه نیست)»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۳۰.</ref>. همچنین [[امام هادی]] {{ع}} پس از بیان تعداد اسم اعظم فرمودند: «و یک حرف نزد [[خداوند متعال]] و ویژۀ ایشان در علم غیب است»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۳۰.</ref> بیهقی از [[عبدالله بن مسعود]] در کتاب «الأسماء و الصفات» [[نقل]] کرده که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ضمن دعائی فرمود: {{متن حدیث|و اسالک بکل اسم هو لک... او استأثرت به فی علم الغیب عندک}}<ref>«و تو را میخوانم به هر نامی که برای توست... یا اینکه آن را مخصوص خود در علم غیب نزد خود قرار فرمودی»؛ الکافی، ج۲، ص۵۶۱.</ref>.<ref>ر. ک: [[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی، علی]]، [[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]، ص۴۶؛ [[محمد امین صادقی ارزگانی |صادقی ارزگانی، محمد امین]]، [[اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی (مقاله)|اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی]].</ref> | این اصطلاح از مفاهیم لطیف [[عرفانی]] در بحث [[اسماء الهی]] محسوب میشود و ریشه در روایات دارد. [[امام باقر]] {{ع}} در این مورد می فرمایند: «هفتاد و دو حرف از حروف اسم اعظم در پیش ما ([[اهل بیت]]) است (به آن [[آگاهی]] داریم) و تنها یک حرف از آن نزد [[پروردگار متعال]] است که آن را در [[علم]] غیبش به خود اختصاص داده است (کسی از آن آگاه نیست)»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۳۰.</ref>. همچنین [[امام هادی]] {{ع}} پس از بیان تعداد اسم اعظم فرمودند: «و یک حرف نزد [[خداوند متعال]] و ویژۀ ایشان در علم غیب است»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۳۰.</ref> بیهقی از [[عبدالله بن مسعود]] در کتاب «الأسماء و الصفات» [[نقل]] کرده که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ضمن دعائی فرمود: {{متن حدیث|و اسالک بکل اسم هو لک... او استأثرت به فی علم الغیب عندک}}<ref>«و تو را میخوانم به هر نامی که برای توست... یا اینکه آن را مخصوص خود در علم غیب نزد خود قرار فرمودی»؛ الکافی، ج۲، ص۵۶۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی، علی]]، [[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]، ص۴۶؛ [[محمد امین صادقی ارزگانی |صادقی ارزگانی، محمد امین]]، [[اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی (مقاله)|اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی]].</ref> | ||
== معناشناسی [[علم موقوف]] == | == معناشناسی [[علم موقوف]] == | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[امام باقر]] {{ع}} میفرمایند: «و اما منظور از ([[عالم الغیب]]) این است که [[خداوند عزوجل]] [[عالم]] به مسائلی است که از آفریدههای او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل [[قضا و قدر]] در رابطۀ با اشیاء در علم خود و قبل از [[خلق]] آنها و قبل از آنی که آنها را به [[فرشتگان]] خود افاضه نماید. پس ای حمران این علمی نگه داشته شده نزد خداوند است، که اختیار و [[اراده]] آن در دست اوست و اگر بخواهد قضا نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمیکند، و اما علمی که [[خداوند متعال]] آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری میسازد، همان علمی است که به [[رسول اکرم]] {{صل}} رسید و سپس نزد ما رسیده است»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۵۷.</ref>. | [[امام باقر]] {{ع}} میفرمایند: «و اما منظور از ([[عالم الغیب]]) این است که [[خداوند عزوجل]] [[عالم]] به مسائلی است که از آفریدههای او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل [[قضا و قدر]] در رابطۀ با اشیاء در علم خود و قبل از [[خلق]] آنها و قبل از آنی که آنها را به [[فرشتگان]] خود افاضه نماید. پس ای حمران این علمی نگه داشته شده نزد خداوند است، که اختیار و [[اراده]] آن در دست اوست و اگر بخواهد قضا نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمیکند، و اما علمی که [[خداوند متعال]] آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری میسازد، همان علمی است که به [[رسول اکرم]] {{صل}} رسید و سپس نزد ما رسیده است»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۵۷.</ref>. | ||
اگر در روایتی [[اهل بیت]] {{عم}} [[علم غیب]] را از خود [[نفی]] میکنند ناظر به نوع اول است و عدم آگاهی ایشان از اموری است که هنوز تقدیر نشده و پس از تقدیر، [[علم]] آنها به ایشان داده میشود و به تعبیر خود ایشان<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۶۴.</ref>، افضل علوم ایشان نیز همین است<ref>ر.ک: [[محمد هادی معرفت|معرفت، محمد هادی]]، تفسیر و مفسران، ص۲۹۳؛ [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۹۳؛ [[سید محمد علی مسعودی|مسعودی، سید محمد علی]]، [[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]، ص۸؛ [[اصغر غلامی|غلامی، اصغر]]، [[علم امام در الکافی | اگر در روایتی [[اهل بیت]] {{عم}} [[علم غیب]] را از خود [[نفی]] میکنند ناظر به نوع اول است و عدم آگاهی ایشان از اموری است که هنوز تقدیر نشده و پس از تقدیر، [[علم]] آنها به ایشان داده میشود و به تعبیر خود ایشان<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۶۴.</ref>، افضل علوم ایشان نیز همین است<ref>ر.ک: [[محمد هادی معرفت|معرفت، محمد هادی]]، تفسیر و مفسران، ص۲۹۳؛ [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۹۳؛ [[سید محمد علی مسعودی|مسعودی، سید محمد علی]]، [[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]، ص۸؛ [[اصغر غلامی|غلامی، اصغر]]، [[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref>. | ||
== دو نوع علم برای [[خداوند]] == | == دو نوع علم برای [[خداوند]] == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
# [[امام باقر]] {{ع}} میفرمایند: «و اما منظور از ([[عالم الغیب]]) این است، [[خداوند عزوجل]] [[عالم]] به مسائلی است که از آفریدههای او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل [[قضا و قدر]] در رابطه با اشیاء، در [[علم]] خود و قبل از [[خلق]] آنها و قبل از آنی که آنها را به [[فرشتگان]] خود افاضه نماید. پس ای حمران این [[علمی]] نگه داشته شده نزد [[خداوند]] است، [[اختیار]] و [[اراده]] آن در دست اوست و اگر بخواهد [[قضا]] نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمیکند، و اما علمی که [[خداوند متعال]] آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری میسازد، همان علمی است که به [[رسول اکرم]] {{صل}} رسید و سپس نزد ما رسیده است<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا قَوْلُهُ عالِمُ الْغَیْبِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَالِمٌ بِمَا غَابَ عَنْ خَلْقِهِ فِیمَا یَقْدِرُ مِنْ شَیْءٍ وَ یَقْضِیهِ فِی عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَهُ وَ قَبْلَ أَنْ یُفْضِیَهُ إِلَی الْمَلَائِکَهِ فَذَلِکَ یَا حُمْرَانُ عِلْمٌ مَوْقُوفٌ عِنْدَهُ إِلَیْهِ فِیهِ الْمَشِیئَهُ فَیَقْضِیهِ إِذَا أَرَادَ وَ یَبْدُو لَهُ فِیهِ فَلَا یُمْضِیه فَأَمَّا الْعِلْمُ الَّذِی یُقَدِّرُهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَیَقْضِیهِ وَ یُمْضِیهِ فَهُوَ الْعِلْمُ الَّذِی انْتَهَی إِلَی رَسُولِ اللهِ ثُمَّ إِلَیْنَا}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>. | # [[امام باقر]] {{ع}} میفرمایند: «و اما منظور از ([[عالم الغیب]]) این است، [[خداوند عزوجل]] [[عالم]] به مسائلی است که از آفریدههای او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل [[قضا و قدر]] در رابطه با اشیاء، در [[علم]] خود و قبل از [[خلق]] آنها و قبل از آنی که آنها را به [[فرشتگان]] خود افاضه نماید. پس ای حمران این [[علمی]] نگه داشته شده نزد [[خداوند]] است، [[اختیار]] و [[اراده]] آن در دست اوست و اگر بخواهد [[قضا]] نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمیکند، و اما علمی که [[خداوند متعال]] آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری میسازد، همان علمی است که به [[رسول اکرم]] {{صل}} رسید و سپس نزد ما رسیده است<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا قَوْلُهُ عالِمُ الْغَیْبِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَالِمٌ بِمَا غَابَ عَنْ خَلْقِهِ فِیمَا یَقْدِرُ مِنْ شَیْءٍ وَ یَقْضِیهِ فِی عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَهُ وَ قَبْلَ أَنْ یُفْضِیَهُ إِلَی الْمَلَائِکَهِ فَذَلِکَ یَا حُمْرَانُ عِلْمٌ مَوْقُوفٌ عِنْدَهُ إِلَیْهِ فِیهِ الْمَشِیئَهُ فَیَقْضِیهِ إِذَا أَرَادَ وَ یَبْدُو لَهُ فِیهِ فَلَا یُمْضِیه فَأَمَّا الْعِلْمُ الَّذِی یُقَدِّرُهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَیَقْضِیهِ وَ یُمْضِیهِ فَهُوَ الْعِلْمُ الَّذِی انْتَهَی إِلَی رَسُولِ اللهِ ثُمَّ إِلَیْنَا}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>. | ||
# همچنین فرمودند: «همانا برای [[خدای عزوجل]] دو علم است: [[علم مبذول]] و [[علم مکفوف]]. امّا علم مبذول، پس هیچ علمی نیست که فرشتگان و [[رسولان]] آن را بدانند مگر اینکه ما آن را میدانیم و امّا مکفوف، علمی است که نزد خداوند عزوجلّ در امّ الکتاب است و آنگاه که خارج شود نافذ میشود»<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص۱۰۹.</ref>. | # همچنین فرمودند: «همانا برای [[خدای عزوجل]] دو علم است: [[علم مبذول]] و [[علم مکفوف]]. امّا علم مبذول، پس هیچ علمی نیست که فرشتگان و [[رسولان]] آن را بدانند مگر اینکه ما آن را میدانیم و امّا مکفوف، علمی است که نزد خداوند عزوجلّ در امّ الکتاب است و آنگاه که خارج شود نافذ میشود»<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص۱۰۹.</ref>. | ||
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «همانا خداوند دو گونه علم دارد، علمی پوشانده شده و در مخفیگاه الهی که جز او کسی از آن [[آگاهی]] ندارد و بداء از این علم است و علمی که به [[فرشتگان]] و [[رسل]] و [[پیامبران]] خویش آموخته است و ما آن را میدانیم»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۳۶۱.</ref>.<ref>ر. ک: خمینی، روح الله، توحید از دیدگاه امام خمینی، ج ۱؛ [[سید محمد علی مسعودی|مسعودی، سید محمد علی]]، [[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]، ص۸ ـ ۱۲؛ [[سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی، سید عبدالحمید]]، [[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]، ص۸۱؛ [[اصغر غلامی|غلامی، اصغر]]، [[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref> | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «همانا خداوند دو گونه علم دارد، علمی پوشانده شده و در مخفیگاه الهی که جز او کسی از آن [[آگاهی]] ندارد و بداء از این علم است و علمی که به [[فرشتگان]] و [[رسل]] و [[پیامبران]] خویش آموخته است و ما آن را میدانیم»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۳۶۱.</ref>.<ref>ر.ک: خمینی، روح الله، توحید از دیدگاه امام خمینی، ج ۱؛ [[سید محمد علی مسعودی|مسعودی، سید محمد علی]]، [[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]، ص۸ ـ ۱۲؛ [[سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی، سید عبدالحمید]]، [[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]، ص۸۱؛ [[اصغر غلامی|غلامی، اصغر]]، [[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref> | ||
== تقسیمی دیگر برای [[علم]] == | == تقسیمی دیگر برای [[علم]] == | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
# علمی که آن را در [[اختیار]] دیگران قرار داده است. [[احمد بن محمد]] از [[محمد بن سنان]] از [[ابو جارود]] از [[اصبغ بن نباته]] [[روایت]] کرده که گفت شنیدم [[امیر مؤمنان]] {{ع}} میفرماید: "همانا برای [[خداوند متعال]] دو علم وجود دارد؛ علمی که آن را ویژه خود در [[علم غیب]] خود قرار داده است و کسی را نسبت به آن مطلع نساخته است، نه [[پیامبری]] از پیامبران و نه فرشتهای از فرشتگان و این همان فرمایش خداوند متعال در [[قرآن کریم]] است که فرمود: قطعا نزد خداوند متعال علم به قیامت وجود دارد، و [[باران]] را فرو میفرستد، و نسبت به آنچه که در رحمها وجود دارد [[آگاهی]] دارد. و هیچ [[نفس]] و فردی نمیداند فردا چه به دست میآورد و هیچ نفس و فردی نمیداند در چه سرزمینی میمیرد. همچنین نزد خداوند متعال علم دیگری وجود دارد که [[فرشتگان]] او از آن [[آگاهی]] دارند، و آنچه که فرشتگان او از آن مطلع گردند قطعا مورد آگاهی محمد و آل محمد {{صل}} است و آنچه که محمد و آل محمد از آن آگاهی دارند قطعا مرا نسبت به آن آگاهی فرموده است، بزرگ از ما و کوچک از ما تا [[روز قیامت]] از آن مطلع هستند<ref>{{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ۷ یَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِی غَیْبِهِ فَلَمْ یُطْلِعْ عَلَیْهِ نَبِیّاً مِنْ أَنْبِیَائِهِ وَ لَا مَلَکاً مِنْ مَلَائِکَتِهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ؛ وَ لَهُ عِلْمٌ قَدِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ مَلَائِکَتُهُ فَمَا اطَّلَعَ عَلَیْهِ مَلَائِکَتُهُ فَقَدِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ وَ مَا اطَّلَعَ عَلَیْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ فَقَدْ أَطْلَعَنِی عَلَیْهِ [یَعْلَمُهُ] الْکَبِیرُ مِنَّا وَ الصَّغِیرُ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ}}؛ بصائر الدرجات، ص١٣١؛ دفع الریب عن علم الغیب، ص۴۶.</ref> | # علمی که آن را در [[اختیار]] دیگران قرار داده است. [[احمد بن محمد]] از [[محمد بن سنان]] از [[ابو جارود]] از [[اصبغ بن نباته]] [[روایت]] کرده که گفت شنیدم [[امیر مؤمنان]] {{ع}} میفرماید: "همانا برای [[خداوند متعال]] دو علم وجود دارد؛ علمی که آن را ویژه خود در [[علم غیب]] خود قرار داده است و کسی را نسبت به آن مطلع نساخته است، نه [[پیامبری]] از پیامبران و نه فرشتهای از فرشتگان و این همان فرمایش خداوند متعال در [[قرآن کریم]] است که فرمود: قطعا نزد خداوند متعال علم به قیامت وجود دارد، و [[باران]] را فرو میفرستد، و نسبت به آنچه که در رحمها وجود دارد [[آگاهی]] دارد. و هیچ [[نفس]] و فردی نمیداند فردا چه به دست میآورد و هیچ نفس و فردی نمیداند در چه سرزمینی میمیرد. همچنین نزد خداوند متعال علم دیگری وجود دارد که [[فرشتگان]] او از آن [[آگاهی]] دارند، و آنچه که فرشتگان او از آن مطلع گردند قطعا مورد آگاهی محمد و آل محمد {{صل}} است و آنچه که محمد و آل محمد از آن آگاهی دارند قطعا مرا نسبت به آن آگاهی فرموده است، بزرگ از ما و کوچک از ما تا [[روز قیامت]] از آن مطلع هستند<ref>{{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ۷ یَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِی غَیْبِهِ فَلَمْ یُطْلِعْ عَلَیْهِ نَبِیّاً مِنْ أَنْبِیَائِهِ وَ لَا مَلَکاً مِنْ مَلَائِکَتِهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ؛ وَ لَهُ عِلْمٌ قَدِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ مَلَائِکَتُهُ فَمَا اطَّلَعَ عَلَیْهِ مَلَائِکَتُهُ فَقَدِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ وَ مَا اطَّلَعَ عَلَیْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ فَقَدْ أَطْلَعَنِی عَلَیْهِ [یَعْلَمُهُ] الْکَبِیرُ مِنَّا وَ الصَّغِیرُ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ}}؛ بصائر الدرجات، ص١٣١؛ دفع الریب عن علم الغیب، ص۴۶.</ref> | ||
مباحث مربوط به [[اسم مستأثر]] [[الهی]] یکی از مباحث بلند [[عرفانی]] است که فهم عمیق آن نیاز به آگاهی و آشنایی به [[فلسفه]] و [[عرفان]] دارد<ref>ر.ک: [[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی، علی]]، [[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]، ص۴۶.</ref> | مباحث مربوط به [[اسم مستأثر]] [[الهی]] یکی از مباحث بلند [[عرفانی]] است که فهم عمیق آن نیاز به آگاهی و آشنایی به [[فلسفه]] و [[عرفان]] دارد<ref>ر.ک: [[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی، علی]]، [[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]، ص۴۶.</ref>. | ||
== نتیجه گیری == | == نتیجه گیری == |