عبید ضبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[عبید ضبی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
از [[کارگزاران دولت]] [[عباسی]] بود. وی می‌گوید: «وقتی [[حضرت رضا]]{{ع}} وارد [[نیشابور]] شد، من [[مأمور]] اداره کارهای او شدم. چون از نیشابور کوچ کرد، تا [[سرخس]] نیز او را مشایعت کردم. پس از سرخس نیز در نظر داشتم تا مر و همراهش باشم، اما یک [[منزل]] که از سرخس دور شدیم، [[حضرت]] سر از کجاوه بیرون آورد و گفت: ای [[بنده]] [[خدا]]، به [[سلامت]] برگرد. تو [[وظایف]] خود را درباره ما انجام دادی و مشایعت حد معینی ندارد. گفتم: به [[حق]] [[مصطفی]]{{صل}} و [[مرتضی]]{{ع}} و مادرت زهرا{{س}} [[حدیثی]] برایم بگو تا دلم آرام گیرد و برگردم. [[امام]]{{ع}} فرمودند: از من [[حدیث]] [[طلب]] می‌کنی در حالی که مرا از کنار [[قبر]] جدم [[رسول اللّه]]{{صل}} بیرون آوردند و نمی‌دانم [[عاقبت]] کار من چه خواهد شد و اینها با من چگونه [[رفتار]] خواهند کرد»<ref>مسند الامام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۹۱.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۵۰۰.</ref>
از [[کارگزاران دولت]] عباسی بود. وی می‌گوید: «وقتی [[حضرت رضا]] {{ع}} وارد [[نیشابور]] شد، من [[مأمور]] اداره کارهای او شدم. چون از نیشابور کوچ کرد، تا سرخس نیز او را مشایعت کردم. پس از سرخس نیز در نظر داشتم تا مر و همراهش باشم، اما یک [[منزل]] که از سرخس دور شدیم، حضرت سر از کجاوه بیرون آورد و گفت: ای [[بنده خدا]]، به [[سلامت]] برگرد. تو [[وظایف]] خود را درباره ما انجام دادی و مشایعت حد معینی ندارد. گفتم: به [[حق]] مصطفی {{صل}} و [[مرتضی]] {{ع}} و مادرت زهرا {{س}} [[حدیثی]] برایم بگو تا دلم آرام گیرد و برگردم. [[امام]] {{ع}} فرمودند: از من [[حدیث]] طلب می‌کنی در حالی که مرا از کنار [[قبر]] جدم [[رسول اللّه]] {{صل}} بیرون آوردند و نمی‌دانم عاقبت کار من چه خواهد شد و اینها با من چگونه [[رفتار]] خواهند کرد»<ref>مسند الامام الرضا {{ع}}، ج۲، ص۹۱.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۵۰۰.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۵: خط ۱۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:عبید ضبی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۹

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

از کارگزاران دولت عباسی بود. وی می‌گوید: «وقتی حضرت رضا (ع) وارد نیشابور شد، من مأمور اداره کارهای او شدم. چون از نیشابور کوچ کرد، تا سرخس نیز او را مشایعت کردم. پس از سرخس نیز در نظر داشتم تا مر و همراهش باشم، اما یک منزل که از سرخس دور شدیم، حضرت سر از کجاوه بیرون آورد و گفت: ای بنده خدا، به سلامت برگرد. تو وظایف خود را درباره ما انجام دادی و مشایعت حد معینی ندارد. گفتم: به حق مصطفی (ص) و مرتضی (ع) و مادرت زهرا (س) حدیثی برایم بگو تا دلم آرام گیرد و برگردم. امام (ع) فرمودند: از من حدیث طلب می‌کنی در حالی که مرا از کنار قبر جدم رسول اللّه (ص) بیرون آوردند و نمی‌دانم عاقبت کار من چه خواهد شد و اینها با من چگونه رفتار خواهند کرد»[۱].[۲]

منابع

پانویس

  1. مسند الامام الرضا (ع)، ج۲، ص۹۱.
  2. محمدی، حسین، رضانامه ص۵۰۰.