←مقدمه
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
(←مقدمه) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مهدویت}} | {{مهدویت}} | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[محمد بن هذیل علاف در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ابوهذیل محمد بن هذیل بن عبدالله بن مکحول عبدی بصری علاف]] از [[موالی]] [[قبیله عبدالقیس]] بود و بنا بر مشهور در سال ۱۳۵هـ <ref>لسان المیزان ۵/۴۱۳. </ref> در محله کاه فروشان [[بصره]] زاده شد، به همین جهت به علاّف [[شهرت]] یافت. ابوهذیل [[دانش]] را از [[عثمان طویل]] فرا گرفت<ref>طبقات المعتزله ۴۴.</ref> و از افرادی چون [[غیاث بن ابراهیم قاضی]] و [[سلیمان بن مریم]] [[روایت]] کرد. [[عیسی بن محمد کاتب]]، [[ابویعقوب شحام]] و [[ابوالعیناء]] از او روایت کردهاند.<ref>لسان المیزان ۵/۴۱۳.</ref> | [[ابوهذیل محمد بن هذیل بن عبدالله بن مکحول عبدی بصری علاف]] از [[موالی]] [[قبیله عبدالقیس]] بود و بنا بر مشهور در سال ۱۳۵هـ <ref>لسان المیزان ۵/۴۱۳. </ref> در محله کاه فروشان [[بصره]] زاده شد، به همین جهت به "علاّف" [[شهرت]] یافت. ابوهذیل [[دانش]] را از [[عثمان طویل]] فرا گرفت<ref>طبقات المعتزله ۴۴.</ref> و از افرادی چون [[غیاث بن ابراهیم قاضی]] و [[سلیمان بن مریم]] [[روایت]] کرد. [[عیسی بن محمد کاتب]]، [[ابویعقوب شحام]] و [[ابوالعیناء]] از او روایت کردهاند.<ref>لسان المیزان ۵/۴۱۳.</ref> | ||
او استاد و پیشوای [[معتزله]] و متکلمی [[توانمند]] به شمار میرفت<ref>وفیات الاعیان ۴/۲۶۵.</ref> که در بحث و [[مناظره]] مهارتی خاص داشت، به صورتی که با چند جمله بر حریف خود [[پیروز]] میشد.<ref>طبقات المعتزله ۴۴.</ref> با این همه، در گفتوگویی که با یکی از [[شیعیان]] مجنوننما در [[رقّه]]، درباره [[امامت]] و [[جانشینی]] بعد از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} داشت، محکوم شد و در سفری که به [[بغداد]] داشت و با [[مأمون]] [[ملاقات]] کرد، جریان را برای وی بازگو کرد. مأمون آن [[شیعه]] را احضار کرد و او را از [[نزدیکان]] و ندیمان خویش قرار داد.<ref> الاحتجاج ۲/۳۱۷ ـ ۳۲۱. </ref> در منابع، نامی از این شیعه برده نشده است. وی به جهت اعتقاداتش درباره [[قدرت]] و صفات و [[افعال الهی]] به شدت مورد [[مذمت]] و [[نکوهش]]، بلکه [[تکفیر]] بیشتر نویسندگان [[اهل سنت]] واقع شد و برخی از بزرگان معتزله نیز در ردّ عقایدش کتابها نوشتهاند.<ref>الفرق بین الفرق ۱۲۲.</ref> | او استاد و پیشوای [[معتزله]] و متکلمی [[توانمند]] به شمار میرفت<ref>وفیات الاعیان ۴/۲۶۵.</ref> که در بحث و [[مناظره]] مهارتی خاص داشت، به صورتی که با چند جمله بر حریف خود [[پیروز]] میشد.<ref>طبقات المعتزله ۴۴.</ref> با این همه، در گفتوگویی که با یکی از [[شیعیان]] مجنوننما در [[رقّه]]، درباره [[امامت]] و [[جانشینی]] بعد از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} داشت، محکوم شد و در سفری که به [[بغداد]] داشت و با [[مأمون]] [[ملاقات]] کرد، جریان را برای وی بازگو کرد. مأمون آن [[شیعه]] را احضار کرد و او را از [[نزدیکان]] و ندیمان خویش قرار داد.<ref> الاحتجاج ۲/۳۱۷ ـ ۳۲۱. </ref> در منابع، نامی از این شیعه برده نشده است. وی به جهت اعتقاداتش درباره [[قدرت]] و صفات و [[افعال الهی]] به شدت مورد [[مذمت]] و [[نکوهش]]، بلکه [[تکفیر]] بیشتر نویسندگان [[اهل سنت]] واقع شد و برخی از بزرگان معتزله نیز در ردّ عقایدش کتابها نوشتهاند.<ref>الفرق بین الفرق ۱۲۲.</ref> | ||
[[ذهبی]] او را فردی [[بیتقوا]]، شرابخوار و ملحد به حساب میآورد.<ref>سیر اعلام النبلاء ۱۰/۵۴۳.</ref> [[خطیب بغدادی]] او را فردی بدزبان و کسی که موجب [[تفرقه]] [[مسلمین]] شد، میداند.<ref> تاریخ بغداد ۳/۳۶۶.</ref> باید توجه داشت که ابوهذیل در عصر خویش در مناظره و بحث با [[مخالفان اسلام]] و [[شکست]] و [[رفع شبهات]] [[ملحدان]] نقش به سزایی داشت، به طوری که بیش از سه هزار نفر به دست وی [[مسلمان]] شدند.<ref>طبقات المعتزله ۴۴.</ref> در حدود پانزده سالگی ضمن [[مباحثه]] با یکی از [[عالمان]] [[یهودی]] که در بحث بر تمام [[متکلمان]] [[بصره]] [[پیروز]] شده بود، بر او [[غالب]] شد و سبب خروج وی از [[شهر]] گردید.<ref>تاریخ بغداد ۳/۳۶۷ و ۳۶۸.</ref> | [[ذهبی]] او را فردی [[بیتقوا]]، شرابخوار و ملحد به حساب میآورد.<ref>سیر اعلام النبلاء ۱۰/۵۴۳.</ref> [[خطیب بغدادی]] او را فردی بدزبان و کسی که موجب [[تفرقه]] [[مسلمین]] شد، میداند.<ref> تاریخ بغداد ۳/۳۶۶.</ref> باید توجه داشت که ابوهذیل در عصر خویش در مناظره و بحث با [[مخالفان اسلام]] و [[شکست]] و [[رفع شبهات]] [[ملحدان]] نقش به سزایی داشت، به طوری که بیش از سه هزار نفر به دست وی [[مسلمان]] شدند.<ref>طبقات المعتزله ۴۴.</ref> در حدود پانزده سالگی ضمن [[مباحثه]] با یکی از [[عالمان]] [[یهودی]] که در بحث بر تمام [[متکلمان]] [[بصره]] [[پیروز]] شده بود، بر او [[غالب]] شد و سبب خروج وی از [[شهر]] گردید.<ref>تاریخ بغداد ۳/۳۶۷ و ۳۶۸.</ref> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
وی در حالی که [[بینایی]] خود را از دست داده بود و حدود یکصد سال از عمرش میگذشت، در سال ۲۳۰هـ وارد [[بغداد]] شد. او در موضوعات مختلف دارای کتابها و آثاری است که عبارتاند از: الامامة علی هشام کتاب علی ابی شمر فی الارجاء طاعة لا یراد الله بها کتاب علی السوفسطائیه کتاب علی المجوس کتاب علی الیهود التولید علی النظام الوعد و الوعید مقتل غیلان کتاب الی الدمشقیین المجالس الحجه صفة الله بالعدل و نفی القبیح الحجة علی الملحدین تسمیة اهل الاحداث کتاب علی ضرار فی قوله ان الله یغضب من فعله کتاب علی النصاری مسائل فی الحرکات و غیرها کتاب علی عمار النصرانی فر الرد علی النصاری کتاب فی صفة الغضب و الرضا من الله جل ثناء السخط و الرضا کتاب المخلوق علی حفص الفرد الرد علی مکیف المدینی الحد علی ابراهیم الرد علی الغیلانیه فی الارجاء کتاب علی حفص الورد فی فعل و یفعل کتاب علی النظام فی تجویز القدرة علی الظلم کتاب علی النظام فی خلق الشیء و جوابه عنه الرد علی القدریه و المجبره کتاب علی ضرار و جهم و ابی حنفیه و حفص فی المخلوق کتاب علی النظام فی الانسان الرد علی اهل الادیان کتاب فی جمیع الاصناف کتاب الاستطاعه الحرکات کتاب فی خلق الشیء عن الشیء التفهم و حرکات اهل الجنه کتاب جواب القبائی کتاب علی من قال بتعذیب الاطفال کتاب علی الثنویه الظفر علی ابراهیم الجواهر و الاعراض الحوض و الشفاعه و عذاب القبر کتاب علیاصحاب الحدیث فی التشبیه تثبیت الاعراض السمع و البصر عملا ام عمل بهما الانسان ما هو علامات صدق الرسول طول الانسان و لونه و تألیفه کتاب فی الصوت ما هو و کتاب میلاس، نام فردی مجوسی بود که بعد از [[مشاهده]] [[مناظره]] ابوهذیل با [[ثنویه]] (دوگانه پرستان) و [[پیروزی]] وی بر آنان، [[اسلام]] آورد که ابوهذیل در همین رابطه کتابی نوشت و اسم آن شخص را بر آن گذاشت.<ref>الفهرست (الندیم) ۲۰۳ و ۲۰۴.</ref> | وی در حالی که [[بینایی]] خود را از دست داده بود و حدود یکصد سال از عمرش میگذشت، در سال ۲۳۰هـ وارد [[بغداد]] شد. او در موضوعات مختلف دارای کتابها و آثاری است که عبارتاند از: الامامة علی هشام کتاب علی ابی شمر فی الارجاء طاعة لا یراد الله بها کتاب علی السوفسطائیه کتاب علی المجوس کتاب علی الیهود التولید علی النظام الوعد و الوعید مقتل غیلان کتاب الی الدمشقیین المجالس الحجه صفة الله بالعدل و نفی القبیح الحجة علی الملحدین تسمیة اهل الاحداث کتاب علی ضرار فی قوله ان الله یغضب من فعله کتاب علی النصاری مسائل فی الحرکات و غیرها کتاب علی عمار النصرانی فر الرد علی النصاری کتاب فی صفة الغضب و الرضا من الله جل ثناء السخط و الرضا کتاب المخلوق علی حفص الفرد الرد علی مکیف المدینی الحد علی ابراهیم الرد علی الغیلانیه فی الارجاء کتاب علی حفص الورد فی فعل و یفعل کتاب علی النظام فی تجویز القدرة علی الظلم کتاب علی النظام فی خلق الشیء و جوابه عنه الرد علی القدریه و المجبره کتاب علی ضرار و جهم و ابی حنفیه و حفص فی المخلوق کتاب علی النظام فی الانسان الرد علی اهل الادیان کتاب فی جمیع الاصناف کتاب الاستطاعه الحرکات کتاب فی خلق الشیء عن الشیء التفهم و حرکات اهل الجنه کتاب جواب القبائی کتاب علی من قال بتعذیب الاطفال کتاب علی الثنویه الظفر علی ابراهیم الجواهر و الاعراض الحوض و الشفاعه و عذاب القبر کتاب علیاصحاب الحدیث فی التشبیه تثبیت الاعراض السمع و البصر عملا ام عمل بهما الانسان ما هو علامات صدق الرسول طول الانسان و لونه و تألیفه کتاب فی الصوت ما هو و کتاب میلاس، نام فردی مجوسی بود که بعد از [[مشاهده]] [[مناظره]] ابوهذیل با [[ثنویه]] (دوگانه پرستان) و [[پیروزی]] وی بر آنان، [[اسلام]] آورد که ابوهذیل در همین رابطه کتابی نوشت و اسم آن شخص را بر آن گذاشت.<ref>الفهرست (الندیم) ۲۰۳ و ۲۰۴.</ref> | ||
در مدت [[عمر]] و [[زمان]] درگذشت وی [[اختلاف]] است.<ref>طبقات المعتزله ۴۸.</ref> برخی عمر وی را یکصد سال و زمان وفاتش را سال ۲۳۵هـ ذکر کرده اند<ref>الامالی (سید مرتضی) ۱/۱۷۸.</ref> و عدهای عمر او را ۱۰۵ سال دانستهاند. ابوهذیل در [[سامرا]] درگذشت و [[احمد بن ابی دؤاد قاضی]] با گفتن پنج [[تکبیر]] بر او [[نماز]] گزارد و چون علت را جویا شدند، پاسخ داد که به جهت [[گرایش]] شیعیاش مانند نماز آنان تکبیر گفتم. گویند که ابوهذیل علی{{ع}} را از [[عثمان]] [[برتر]] میدانست و در آن زمان چنین فردی [[شیعه]] محسوب میشد<ref>طبقات المعتزله ۴۸.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص ۶۶۹-۶۷۰.</ref> | در مدت [[عمر]] و [[زمان]] درگذشت وی [[اختلاف]] است.<ref>طبقات المعتزله ۴۸.</ref> برخی عمر وی را یکصد سال و زمان وفاتش را سال ۲۳۵هـ ذکر کرده اند<ref>الامالی (سید مرتضی) ۱/۱۷۸.</ref> و عدهای عمر او را ۱۰۵ سال دانستهاند. ابوهذیل در [[سامرا]] درگذشت و [[احمد بن ابی دؤاد قاضی]] با گفتن پنج [[تکبیر]] بر او [[نماز]] گزارد و چون علت را جویا شدند، پاسخ داد که به جهت [[گرایش]] شیعیاش مانند نماز آنان تکبیر گفتم. گویند که ابوهذیل علی {{ع}} را از [[عثمان]] [[برتر]] میدانست و در آن زمان چنین فردی [[شیعه]] محسوب میشد<ref>طبقات المعتزله ۴۸.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص ۶۶۹-۶۷۰.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} |