←پانویس
(←پانویس) |
|||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
مسیحیان صبح روز بعد به سوی رسول خدا {{صل}} روانه شدند. آنها دیدند که رسول خدا {{صل}} و [[علی بن ابیطالب]]، [[فاطمه]]، حسن و حسین {{عم}} برای مباهله آمدهاند. مسیحیان پرسیدند: اینان چه کسانی هستند؟ به آنها گفته شد: این [[مرد]] [[پسر عم]] و [[وصی]] و داماد او است و این زن دخترش فاطمه {{س}} است و این دو [[کودک]] [[فرزندان فاطمه]]، حسن و حسین {{عم}}، هستند. | مسیحیان صبح روز بعد به سوی رسول خدا {{صل}} روانه شدند. آنها دیدند که رسول خدا {{صل}} و [[علی بن ابیطالب]]، [[فاطمه]]، حسن و حسین {{عم}} برای مباهله آمدهاند. مسیحیان پرسیدند: اینان چه کسانی هستند؟ به آنها گفته شد: این [[مرد]] [[پسر عم]] و [[وصی]] و داماد او است و این زن دخترش فاطمه {{س}} است و این دو [[کودک]] [[فرزندان فاطمه]]، حسن و حسین {{عم}}، هستند. | ||
[[نصارا]] [[وحشت]] کردند و به رسول خدا {{صل}} عرضه داشتند: ما حاضریم تو را [[راضی]] کنیم، ما را از مباهله معاف بدار. رسول خدا {{صل}} با ایشان به شرط [[جزیه]] و شرایط [[ذمه]] [[مصالحه]] نمود و نصارا به دیار خود برگشتند<ref>ر. ک: القمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۰۴؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۲۸ و ۲۲۹. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۳-۵۲؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۴۳ – ۵۳؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن (تفسیر ابوالفتوح رازی)، ج۴، ص۳۶۰ - ۳۶۳.</ref>. | [[نصارا]] [[وحشت]] کردند و به رسول خدا {{صل}} عرضه داشتند: ما حاضریم تو را [[راضی]] کنیم، ما را از مباهله معاف بدار. رسول خدا {{صل}} با ایشان به شرط [[جزیه]] و شرایط [[ذمه]] [[مصالحه]] نمود و نصارا به دیار خود برگشتند<ref>ر.ک: القمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۰۴؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۲۸ و ۲۲۹. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۳-۵۲؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۴۳ – ۵۳؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن (تفسیر ابوالفتوح رازی)، ج۴، ص۳۶۰ - ۳۶۳.</ref>. | ||
در بعضی از [[روایات]] آمده است که [[پیامبر]] {{صل}} با [[مسیحیان]] بدین گونه [[مصالحه]] کرد که آنان دو هزار [[حله]](دو هزار طاقه پارچه) که حداقل قیمت هر حله چهل درهم باشد، سی دست [[زره]]، سی نیزه و سی رأس اسب را ترد پیامبر به عرایت گذارند، در صورتی که در [[سرزمین یمن]] توطئهای علیه [[مسلمانان]] رخ دهد، و پیامبر {{صل}} ضامن این عاریتها خواهد بود تا آن را باز گرداند. عهدنامهای در این زمینه نوشته شد<ref>مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۵۲؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۲.</ref>. | در بعضی از [[روایات]] آمده است که [[پیامبر]] {{صل}} با [[مسیحیان]] بدین گونه [[مصالحه]] کرد که آنان دو هزار [[حله]](دو هزار طاقه پارچه) که حداقل قیمت هر حله چهل درهم باشد، سی دست [[زره]]، سی نیزه و سی رأس اسب را ترد پیامبر به عرایت گذارند، در صورتی که در [[سرزمین یمن]] توطئهای علیه [[مسلمانان]] رخ دهد، و پیامبر {{صل}} ضامن این عاریتها خواهد بود تا آن را باز گرداند. عهدنامهای در این زمینه نوشته شد<ref>مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۵۲؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۲.</ref>. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=== نخست: راویان [[حدیث مباهله]] === | === نخست: راویان [[حدیث مباهله]] === | ||
عده زیادی از [[صحابه]] و [[تابعین]] در [[شأن نزول آیه]] شریفه [[مباهله]] روایاتی را نقل و در همه آنها تصریح کردهاند که [[رسول خدا]] {{صل}} در مباهله فقط علی {{ع}} و دخترش [[فاطمه]] {{س}} و [[فرزندان فاطمه]]، حسن و حسین {{عم}}، برخی از صحابه و تابعینی که [[حدیث]] فوق را با اختلافاتی اندک در تعبیر نقل نمودهاند از این قرارند: | عده زیادی از [[صحابه]] و [[تابعین]] در [[شأن نزول آیه]] شریفه [[مباهله]] روایاتی را نقل و در همه آنها تصریح کردهاند که [[رسول خدا]] {{صل}} در مباهله فقط علی {{ع}} و دخترش [[فاطمه]] {{س}} و [[فرزندان فاطمه]]، حسن و حسین {{عم}}، برخی از صحابه و تابعینی که [[حدیث]] فوق را با اختلافاتی اندک در تعبیر نقل نمودهاند از این قرارند: | ||
{{فهرست اثر}} | |||
# [[امیرمؤمنین علی]] {{ع}}. | # [[امیرمؤمنین علی]] {{ع}}. | ||
# [[عبدالله بن عباس]]، | # [[عبدالله بن عباس]]، | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
# [[قتادة]]، | # [[قتادة]]، | ||
# [[مجاهد]]<ref>الحسینی المیلانی، نفحات الازهار، ج۲۰، ص۲۱۸ و ۲۱۹.</ref>.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۳۰۵.</ref> | # [[مجاهد]]<ref>الحسینی المیلانی، نفحات الازهار، ج۲۰، ص۲۱۸ و ۲۱۹.</ref>.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۳۰۵.</ref> | ||
{{پایان فهرست اثر}} | |||
=== دوم: [[داستان مباهله]] و کتب حدیث و [[تفسیر]] === | === دوم: [[داستان مباهله]] و کتب حدیث و [[تفسیر]] === | ||
خط ۶۹: | خط ۷۱: | ||
=== چهارم: [[احادیث]] [[امامیه]] === | === چهارم: [[احادیث]] [[امامیه]] === | ||
[[مفسران]] و [[محدثان]] امامیه نیز در [[نزول]] این [[آیه شریفه]] درباره [[اصحاب کساء]] [[اتفاق نظر]] دارند. در ادامه چند نمونه از این احادیث را ذکر میکنیم: | [[مفسران]] و [[محدثان]] امامیه نیز در [[نزول]] این [[آیه شریفه]] درباره [[اصحاب کساء]] [[اتفاق نظر]] دارند. در ادامه چند نمونه از این احادیث را ذکر میکنیم: | ||
# در [[تفسیر نورالثقلین]] [[روایات]] فراوانی در این زمینه نقل شده است، از جمله به نقل از [[عیون اخبار الرضا]] از [[امام رضا]] {{ع}} روایتی را نقل میکند: [[حضرت]] و عدهای از [[علما]] در مجلس [[مأمون]] درباره فرق بین [[عترت]] {{عم}} و [[امت]] و [[فضیلت]] عترت بر امت بحث میکردند. علمای حاضر در جلسه پرسیدند: آیا [[خدا]] کلمه «اصطفانا» را در کتاب خود [[تفسیر]] کرده است؟ حضرت فرمود: ظاهر این کلمه را در [[دوازده]] جا تفسیر کرده، غیر از [[باطن]] آن... اما سوم در آنجا است که [[خداوند]] [[پاکان]] [[خلق]] خود را از دیگران متمایز ساخته، به [[رسول]] خود دستور میدهد که با [[اهل]] بیتش به درگاه خدا [[ابتهال]] و با [[نصارا]] [[مباهله]] کند و میفرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ...}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> پس [[پیامبر]] {{صل}} علی، [[حسنین]]، و [[فاطمه]] {{س}} را آورد. آیا معنا و مراد {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ}} را میدانید چیست و کیست؟ علمای حاضر در جلسه گفتند: مقصود از {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}}، خود آن حضرت {{صل}} است. امام رضا {{ع}} فرمود: [[اشتباه]] کردید، مقصود از {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}}، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} است. یکی از [[ادله]] این معنا [[کلام]] [[رسول خدا]] {{صل}} است که به «بنی ولیعه» فرمود {{عربی|او لأبعثن إليهم رجلا كنفسی}} [یعنی بنی ولیعه باید از خلافکاری خود دست بردارند، در غیر این صورت مردی را که نفس من و مانند من است، به سوی آنان خواهم فرستاد] و منظورش [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} بود. مقصود از {{متن قرآن|أَبْنَائِنَا}} حسن و حسین {{عم}} و مراد از {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}}، [[فاطمه]] {{س}} است و این خصوصیت و امتیازی است که احدی از [[امت]]، مقدم بر ایشان نیست و فضیلتی است که احدی از افراد [[بشر]] به آن نمیرسد و شرافتی است که هیچ فردی نمیتواند به آن نائل گردد؛ یعنی نفس علی {{ع}} را مانند نفس خود قرار داد<ref> تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۳۴۹؛ ر. ک: الصدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۰۹ و ۲۱۰.</ref>. | # در [[تفسیر نورالثقلین]] [[روایات]] فراوانی در این زمینه نقل شده است، از جمله به نقل از [[عیون اخبار الرضا]] از [[امام رضا]] {{ع}} روایتی را نقل میکند: [[حضرت]] و عدهای از [[علما]] در مجلس [[مأمون]] درباره فرق بین [[عترت]] {{عم}} و [[امت]] و [[فضیلت]] عترت بر امت بحث میکردند. علمای حاضر در جلسه پرسیدند: آیا [[خدا]] کلمه «اصطفانا» را در کتاب خود [[تفسیر]] کرده است؟ حضرت فرمود: ظاهر این کلمه را در [[دوازده]] جا تفسیر کرده، غیر از [[باطن]] آن... اما سوم در آنجا است که [[خداوند]] [[پاکان]] [[خلق]] خود را از دیگران متمایز ساخته، به [[رسول]] خود دستور میدهد که با [[اهل]] بیتش به درگاه خدا [[ابتهال]] و با [[نصارا]] [[مباهله]] کند و میفرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ...}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> پس [[پیامبر]] {{صل}} علی، [[حسنین]]، و [[فاطمه]] {{س}} را آورد. آیا معنا و مراد {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ}} را میدانید چیست و کیست؟ علمای حاضر در جلسه گفتند: مقصود از {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}}، خود آن حضرت {{صل}} است. امام رضا {{ع}} فرمود: [[اشتباه]] کردید، مقصود از {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}}، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} است. یکی از [[ادله]] این معنا [[کلام]] [[رسول خدا]] {{صل}} است که به «بنی ولیعه» فرمود {{عربی|او لأبعثن إليهم رجلا كنفسی}} [یعنی بنی ولیعه باید از خلافکاری خود دست بردارند، در غیر این صورت مردی را که نفس من و مانند من است، به سوی آنان خواهم فرستاد] و منظورش [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} بود. مقصود از {{متن قرآن|أَبْنَائِنَا}} حسن و حسین {{عم}} و مراد از {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}}، [[فاطمه]] {{س}} است و این خصوصیت و امتیازی است که احدی از [[امت]]، مقدم بر ایشان نیست و فضیلتی است که احدی از افراد [[بشر]] به آن نمیرسد و شرافتی است که هیچ فردی نمیتواند به آن نائل گردد؛ یعنی نفس علی {{ع}} را مانند نفس خود قرار داد<ref> تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۳۴۹؛ ر.ک: الصدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۰۹ و ۲۱۰.</ref>. | ||
# در [[تفسیر عیاشی]] از حریز، از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: «اشخاصی از امیرمؤمنین {{ع}} پیرامون فضائلش پرسیدند، [[حضرت]] شمهای از فضائلش را بر شمرد. سؤال کنندگان تقاضا کردند که باز بشمارد، فرمود: دو نفر از [[احبار]] و کشیشهای [[نصارا]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و درباره [[عیسی]] {{ع}} با آن جناب صحبت کردند و [[خدای عزوجل]] این [[آیه]] را نازل نمود: {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ...}}<ref>«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بیدرنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref> رسول خدا {{صل}} به [[خانه]] آمد و دست علی {{ع}} (و شاید صحیح دست من بوده و به [[اشتباه]] نام [[مقدس]] علی {{ع}} ضبط شده باشد) و حسن و حسین و فاطمه {{س}} را گرفت و بیرون آمد و در حالی که دست به [[آسمان]] بلند کرده و انگشتانش را باز نموده بود، نصارا را [[دعوت]] به [[مباهله]] کرد»<ref>تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۱۰.</ref>. | # در [[تفسیر عیاشی]] از حریز، از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: «اشخاصی از امیرمؤمنین {{ع}} پیرامون فضائلش پرسیدند، [[حضرت]] شمهای از فضائلش را بر شمرد. سؤال کنندگان تقاضا کردند که باز بشمارد، فرمود: دو نفر از [[احبار]] و کشیشهای [[نصارا]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و درباره [[عیسی]] {{ع}} با آن جناب صحبت کردند و [[خدای عزوجل]] این [[آیه]] را نازل نمود: {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ...}}<ref>«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بیدرنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref> رسول خدا {{صل}} به [[خانه]] آمد و دست علی {{ع}} (و شاید صحیح دست من بوده و به [[اشتباه]] نام [[مقدس]] علی {{ع}} ضبط شده باشد) و حسن و حسین و فاطمه {{س}} را گرفت و بیرون آمد و در حالی که دست به [[آسمان]] بلند کرده و انگشتانش را باز نموده بود، نصارا را [[دعوت]] به [[مباهله]] کرد»<ref>تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۱۰.</ref>. | ||
# مرحوم [[شیخ مفید]] در اختصاص [[حدیثی]] را از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} نقل میکند که حضرت فرمود: تمام امت بر این مطلب [[اتفاق نظر]] دارند، که وقتی رسول خدا {{صل}} [[مردم]] [[نجران]] را برای مباهله فرا خواند، در کساء (یعنی پوششی که [[خاندان]] حضرت زیر آن قرار گرفتند) هیچ کسی جز [[پیامبر]] {{صل}}، علی، فاطمه، حسن و حسین {{عم}} قرار نداشت؛ لذا در قول [[خدای متعال]]: {{متن قرآن|فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ...}} [[تأویل]] {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} حسن و حسین {{عم}}، {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} [[فاطمه]] {{س}} و {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}}، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} است<ref>شیخ المفید، الاختصاص، ج۱۲، ص۵۶.</ref>. | # مرحوم [[شیخ مفید]] در اختصاص [[حدیثی]] را از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} نقل میکند که حضرت فرمود: تمام امت بر این مطلب [[اتفاق نظر]] دارند، که وقتی رسول خدا {{صل}} [[مردم]] [[نجران]] را برای مباهله فرا خواند، در کساء (یعنی پوششی که [[خاندان]] حضرت زیر آن قرار گرفتند) هیچ کسی جز [[پیامبر]] {{صل}}، علی، فاطمه، حسن و حسین {{عم}} قرار نداشت؛ لذا در قول [[خدای متعال]]: {{متن قرآن|فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ...}} [[تأویل]] {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} حسن و حسین {{عم}}، {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} [[فاطمه]] {{س}} و {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}}، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} است<ref>شیخ المفید، الاختصاص، ج۱۲، ص۵۶.</ref>. | ||
[[قریب]] به این مضمون [[احادیث متواتر]] دیگری نیز از بزرگان [[شیعه امامیه]] در کتب [[تفسیری]] و [[حدیثی]] نقل شده است<ref>ر. ک: الشریف الرضی، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، ص۱۱۰؛ الطوسی، الامالی، ص۳۰۷، و ص۵۶۴؛ ابن فرات الکوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۸۵ - ۹۰؛ الفتال النیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۶۴؛ الطبرسی، الفضل بن الحسن، اعلام الوری، ص۳۱۶؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۳ – ۵۲؛ الراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۳۴ و۱۳۵؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۵۱ – ۲۷۱؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۱۱ – ۳۱۳؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۱۱۲ و ۱۱۳.</ref>.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۳۱۴ | [[قریب]] به این مضمون [[احادیث متواتر]] دیگری نیز از بزرگان [[شیعه امامیه]] در کتب [[تفسیری]] و [[حدیثی]] نقل شده است<ref>ر.ک: الشریف الرضی، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، ص۱۱۰؛ الطوسی، الامالی، ص۳۰۷، و ص۵۶۴؛ ابن فرات الکوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۸۵ - ۹۰؛ الفتال النیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۶۴؛ الطبرسی، الفضل بن الحسن، اعلام الوری، ص۳۱۶؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۳ – ۵۲؛ الراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۳۴ و۱۳۵؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۵۱ – ۲۷۱؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۱۱ – ۳۱۳؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۱۱۲ و ۱۱۳.</ref>.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۳۱۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM010223.jpg|22px]] [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|'''آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار''']] | # [[پرونده:IM010223.jpg|22px]] [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|'''آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۹۳: | خط ۸۶: | ||
[[رده:مباهله]] | [[رده:مباهله]] | ||
[[رده:آیات دارای شأن نزول]] | |||
[[رده:آیه مباهله]] |