بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | |||
{{جعبه اطلاعات آیات نامدار | |||
| نام آیه = آیه والسابقون الاولون | |||
| نام تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| متن آیه = وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ... | |||
| معنی آیه = و خداوند از نخستین پیشآهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردهاند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند ... | |||
| شماره آیه = ۱۰۰ | |||
| نام سوره = توبه | |||
| شماره جزء = ۱۱ | |||
| نامهای دیگر = | |||
| شأن نزول = | |||
| مصداق آیه = امیرالمؤمنین {{ع}} | |||
| دلالت آیه = {{فهرست جعبه | دلالت بر [[افضلیت امام علی]] {{ع}} | }} | |||
| نتایج آیه = | |||
}} | }} | ||
خط ۱۵: | خط ۳۰: | ||
{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ}}: در این آیه شریفه از سه گروه سخن به میان آمده است: | {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ}}: در این آیه شریفه از سه گروه سخن به میان آمده است: | ||
گروه اوّل: «[[مهاجرین]]»: آنها مسلمانانی بودند که در [[مکّه]] تحت فشار شدید [[دشمن]] واقع شدند و هنگامی که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد به دنبال آن حضرت و برای [[نجات]] از فشارها و [[آزارها]] و اذیّتهای [[مشرکان]] و جهت تقویت دین نوپای [[اسلام]]، [[خانه]] و کاشانه و [[اموال]] و [[زمینها]] و | گروه اوّل: «[[مهاجرین]]»: آنها مسلمانانی بودند که در [[مکّه]] تحت فشار شدید [[دشمن]] واقع شدند و هنگامی که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد به دنبال آن حضرت و برای [[نجات]] از فشارها و [[آزارها]] و اذیّتهای [[مشرکان]] و جهت تقویت دین نوپای [[اسلام]]، [[خانه]] و کاشانه و [[اموال]] و [[زمینها]] و اقوام و [[خویشان]] و [[قبیله]] و خلاصه همه هستی خویش را رها کردند و با دست خالی به مدینه هجرت نمودند. خطرات زیادی مهاجرین را [[تهدید]] میکرد؛ خطر مشرکان مکّه که درصدد [[انتقام]] و نابودی آنها بودند. خطر [[گرسنگی]]، چون همه چیزشان را در مکّه گذاشته بودند. | ||
خطر [[بیکاری]] و نداشتن [[شغل]] مناسب و [[غم]] [[غربت]] و تنهایی و دوری از اقوام و خویشان و [[وطن]] و خطراتی از این قبیل؛ ولی این [[مسلمانان]] راستین تمام این خطرات را به [[جان]] خریده و به مدینه هجرت کردند. [[وضع اقتصادی]] برخی از آنان بهقدری خراب بود که در کنار [[مسجد النبی]] سکّویی برای آنها در نظر گرفته شد، تا شب و [[روز]] خود را در آنجا بگذرانند! این دسته بعداً به «[[اصحاب صفه]]» معروف شدند. این [[مسلمانان]] [[تهیدست]] در کنار مسجد النّبی [[روزگار]] میگذراندند و آماده هرگونه خدمت و [[فداکاری]] برای [[اسلام]] بودند. | خطر [[بیکاری]] و نداشتن [[شغل]] مناسب و [[غم]] [[غربت]] و تنهایی و دوری از اقوام و خویشان و [[وطن]] و خطراتی از این قبیل؛ ولی این [[مسلمانان]] راستین تمام این خطرات را به [[جان]] خریده و به مدینه هجرت کردند. [[وضع اقتصادی]] برخی از آنان بهقدری خراب بود که در کنار [[مسجد النبی]] سکّویی برای آنها در نظر گرفته شد، تا شب و [[روز]] خود را در آنجا بگذرانند! این دسته بعداً به «[[اصحاب صفه]]» معروف شدند. این [[مسلمانان]] [[تهیدست]] در کنار مسجد النّبی [[روزگار]] میگذراندند و آماده هرگونه خدمت و [[فداکاری]] برای [[اسلام]] بودند. | ||
خط ۳۱: | خط ۴۶: | ||
ما [[معتقد]] به [[عصمت]] همه آنها نیستیم و [[آیه شریفه]] فوق میتواند دلیل خوبی بر این [[اعتقاد شیعه]] باشد. بنابراین [[تابعین]] باید در [[کارهای نیک]] و خوب [[مهاجرین]] و [[انصار]] از آنها [[پیروی]] و [[تبعیّت]] کنند. نه در تمام کارها و گفتار و کردارشان، حتّی اگر در غیر مسیر [[حقّ]] باشد! | ما [[معتقد]] به [[عصمت]] همه آنها نیستیم و [[آیه شریفه]] فوق میتواند دلیل خوبی بر این [[اعتقاد شیعه]] باشد. بنابراین [[تابعین]] باید در [[کارهای نیک]] و خوب [[مهاجرین]] و [[انصار]] از آنها [[پیروی]] و [[تبعیّت]] کنند. نه در تمام کارها و گفتار و کردارشان، حتّی اگر در غیر مسیر [[حقّ]] باشد! | ||
{{متن قرآن|رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}: [[خداوند]] پس از این که سه گروه از | {{متن قرآن|رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}: [[خداوند]] پس از این که سه گروه از پیشگامان نخستین را نام میبرد و از آنها به [[عظمت]] یاد میکند، به پاداشهای [[معنوی]] و [[مادّی]] آنها میپردازد. | ||
پاداشهای معنوی آنها عبارت است از: «[[خشنودی خداوند]] از آنها؛ و [[خشنودی]] آنها از [[خداوند متعال]]». امّا خشنودی خداوند از آنها مطلب روشن و واضحی است؛ زیرا آنها خطّ [[نصرت اسلام]] و [[مسلمین]] و [[هجرت]] را در پیش گرفتند و این امور موجبات [[خشنودی پروردگار]] را به دنبال داشت و مراد از خشنودی آنها از خداوند این است که خداوند در [[برزخ]] و [[قیامت]] هر چه بخواهند در اختیارشان مینهد و آنها از این جهت از پروردگارشان [[خشنود]] میشوند. | پاداشهای معنوی آنها عبارت است از: «[[خشنودی خداوند]] از آنها؛ و [[خشنودی]] آنها از [[خداوند متعال]]». امّا خشنودی خداوند از آنها مطلب روشن و واضحی است؛ زیرا آنها خطّ [[نصرت اسلام]] و [[مسلمین]] و [[هجرت]] را در پیش گرفتند و این امور موجبات [[خشنودی پروردگار]] را به دنبال داشت و مراد از خشنودی آنها از خداوند این است که خداوند در [[برزخ]] و [[قیامت]] هر چه بخواهند در اختیارشان مینهد و آنها از این جهت از پروردگارشان [[خشنود]] میشوند. | ||
خط ۳۸: | خط ۵۳: | ||
== نخستین مرد مسلمان == | == نخستین مرد مسلمان == | ||
سؤال: از [[آیه ۱۰۰ سوره توبه]] استفاده شد که | سؤال: از [[آیه ۱۰۰ سوره توبه]] استفاده شد که پیشگامان سه گروه بودند، امّا اکنون این سؤال مطرح میشود که پیشگامترین پیشگامان کیست؟ اوّلین شخصی که از بین مردان [[مسلمان]] [[دعوت پیامبر اسلام]] را لبّیک گفت، چه کسی بود؟ | ||
پاسخ: [[روایات]] فراوانی در ذیل همین [[آیه]] وارد شده که اوّلین مسلمان را معرّفی میکند، طبق این روایات اوّلین نفر از مردان که به [[اسلام]] گروید، [[علی بن أبی طالب]]{{ع}} و اوّلین [[زن]] [[حضرت خدیجه]] {{س}} بوده است. | پاسخ: [[روایات]] فراوانی در ذیل همین [[آیه]] وارد شده که اوّلین مسلمان را معرّفی میکند، طبق این روایات اوّلین نفر از مردان که به [[اسلام]] گروید، [[علی بن أبی طالب]]{{ع}} و اوّلین [[زن]] [[حضرت خدیجه]] {{س}} بوده است. | ||
خط ۷۶: | خط ۹۱: | ||
خلاصه اینکه، وقتی در [[نبوّت]] که مقامی بزرگ و والاست، سنّ خاصّی مطرح نباشد، در [[ایمان آوردن]] و [[پذیرش اسلام]] به طریق أولی سنّ [[بلوغ]] نباید شرط باشد. | خلاصه اینکه، وقتی در [[نبوّت]] که مقامی بزرگ و والاست، سنّ خاصّی مطرح نباشد، در [[ایمان آوردن]] و [[پذیرش اسلام]] به طریق أولی سنّ [[بلوغ]] نباید شرط باشد. | ||
'''نکته سوم:''' [[پیامبر اکرم]]{{صل}} سه سال پس از [[بعثت]] مأمور شد | '''نکته سوم:''' [[پیامبر اکرم]]{{صل}} سه سال پس از [[بعثت]] مأمور شد اقوام و خویشاوندانش را [[دعوت]] کند و [[اسلام]] را بر آنها عرضه نماید، یعنی پس از اینکه سه سال [[دعوت به اسلام]] به صورت مخفیانه و پنهانی از معدود افرادی که زمینه پذیرش اسلام داشتند، صورت گرفت، پیامبر اکرم{{صل}} مأمور [[تبلیغ]] و ترویج [[آیین توحیدی]] اسلام به صورت علنی و آشکار گشت. پیامبر اکرم{{صل}} علی را مأمور تهیّه مقدّمات این میهمانی نمود و به وی دستور داد که به کمک بقیّه [[مسلمانان]] غذای مناسبی تهیّه کند و اقوام و بستگان پیامبر را به آن مجلس دعوت نماید. | ||
میهمانها آمدند و غذا صرف شد. پس از صرف غذا پیامبر اکرم{{صل}} برخاست و [[دین جدید]] را با اقوام و بستگان خویش در میان گذارد و خود را پیامبر [[خداوند]] خواند، سپس فرمود: هر کس که دعوت مرا بپذیرد [[وصیّ]] و [[وزیر]] و [[خلیفه]] من خواهد شد! پیامبر سخنانش را سه بار تکرار کرد، ولی هیچ کس جز [[حضرت علی]]{{ع}} پاسخ مثبتی به پیامبر نداد. پیامبر خطاب به اقوام و بستگانش در مورد علیِ [[نوجوان]] فرمود: «این نوجوان (علیّ بن أبی طالب) [[برادر]]، [[وصیّ]] و [[خلیفه]] من است؛ سخنانش را گوش دهید و از وی [[اطاعت]] نمایید»<ref>{{متن حدیث|انَّ هذا اخی وَ وَصِیِّی وَ خَلیفَتی عَلَیْکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ اطیعُوهُ}}؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۲؛ تاریخ کامل، ج۲، ص۴۰؛ مسند احمد، ج۱، ص۱۱۱ (به نقل از فروغ ابدیّت، ج۱، ص۲۵۹).</ref>. | میهمانها آمدند و غذا صرف شد. پس از صرف غذا پیامبر اکرم{{صل}} برخاست و [[دین جدید]] را با اقوام و بستگان خویش در میان گذارد و خود را پیامبر [[خداوند]] خواند، سپس فرمود: هر کس که دعوت مرا بپذیرد [[وصیّ]] و [[وزیر]] و [[خلیفه]] من خواهد شد! پیامبر سخنانش را سه بار تکرار کرد، ولی هیچ کس جز [[حضرت علی]]{{ع}} پاسخ مثبتی به پیامبر نداد. پیامبر خطاب به اقوام و بستگانش در مورد علیِ [[نوجوان]] فرمود: «این نوجوان (علیّ بن أبی طالب) [[برادر]]، [[وصیّ]] و [[خلیفه]] من است؛ سخنانش را گوش دهید و از وی [[اطاعت]] نمایید»<ref>{{متن حدیث|انَّ هذا اخی وَ وَصِیِّی وَ خَلیفَتی عَلَیْکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ اطیعُوهُ}}؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۲؛ تاریخ کامل، ج۲، ص۴۰؛ مسند احمد، ج۱، ص۱۱۱ (به نقل از فروغ ابدیّت، ج۱، ص۲۵۹).</ref>. |