بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== شأن نزول == | == شأن نزول == | ||
{{اصلی|شأن نزول آیات ۵ تا ۱۰ سوره انسان}} | {{اصلی|شأن نزول آیات ۵ تا ۱۰ سوره انسان}} | ||
کتابهای فراوانی [[شأن نزول آیات]] مورد بحث را مطرح کردهاند. مرحوم علّامه امینی در [[الغدیر]] شأن نزولی را از ۳۴ کتاب از کتب [[اهل]] سنّت<ref>الغدیر، | کتابهای فراوانی [[شأن نزول آیات]] مورد بحث را مطرح کردهاند. مرحوم علّامه امینی در [[الغدیر]] شأن نزولی را از ۳۴ کتاب از کتب [[اهل]] سنّت<ref>الغدیر، ج۳، ص۱۰۷- به ده مورد از کتابهایی که الغدیر [[شأن نزول]] فوق را از آنها نقل کرده، توجّه کنید: ۱. نوادر الاصول، ص۶۴؛ ۲. العقد الفرید، ج۳، ص۴۲؛ ۳. الکشف و البیان، ص۴۲۷- ۳۰۷؛ ۴. مناقب خوارزمی، ص۱۸۰؛ ۵. مطالب السّئول، ص۳۱؛ ۶. نور الابصار، ص۱۴- ۱۲؛ ۷. فتح القدیر، ج۵، ص۳۳۸؛ ۸. روح البیان، ج۱۰، ص۲۶۸؛ ۹. الاصابة، ج۴، ص۳۸۷؛ ۱۰. الدّرّالمنثور، ج۶، ص۲۹۹.</ref> و مرحوم قاضی [[نورالله شوشتری]] از ۳۶ کتاب از کتابهای آنان این مطلب را نقل کرده است<ref>احقاق الحق، ج۳، ص۱۵۷، به بعد- ده مورد از کتابهایی که احقاق الحق شأن نزول فوق را از آنها نقل کرده، به شرح زیر است: ۱. کشّاف، ج۴، ص۱۶۹؛ ۲. اسباب النّزول، ص۳۳۱؛ ۳. معالم التّنزیل، ج۷، ص۱۵۹؛ ۴. التّفسیر الکبیر، ج۳، ص۲۴۳؛ ۵. تذکرة ابن الجوزی، ص۳۲۲؛ ۶. کفایة الطّالب، ص۲۰۱؛ ۷. تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۲۹؛ ۸. ذخایر العقبی، ص۱۰۲؛ ۹. شرح نهج البلاغه [[ابن أبی الحدید]]، ج۱، ص۷؛ ۱۰. تفسیر علّامه نیشابوری، ج۲۹، ص۵۱۱۲.</ref>. بنابراین شأن نزولی که میآید در سرحدّ تواتر است. خلاصه شأن نزولی که مورد اتّفاق تمام منابع فوق است به شرح زیر است: | ||
[[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} در سنّ طفولیّت [[بیمار]] شدند، [[پیامبر]]{{صل}} برای [[عیادت]] [[فرزندان]] بیمارش به خانه علی و [[فاطمه]]{{ع}} آمد، آن حضرت هنگامی که بیماری نوههای عزیزش را مشاهده کرد، خطاب به علی{{ع}} فرمود: «نذری کنید، تا [[خداوند]] بیمارانتان را [[شفا]] دهد!» | [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} در سنّ طفولیّت [[بیمار]] شدند، [[پیامبر]]{{صل}} برای [[عیادت]] [[فرزندان]] بیمارش به خانه علی و [[فاطمه]]{{ع}} آمد، آن حضرت هنگامی که بیماری نوههای عزیزش را مشاهده کرد، خطاب به علی{{ع}} فرمود: «نذری کنید، تا [[خداوند]] بیمارانتان را [[شفا]] دهد!» | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
{{متن قرآن|إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا}}<ref>«بیگمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است میهراسیم» سوره انسان، آیه ۱۰.</ref>: پنجمین ویژگی آنان [[خوف]] از خداست، شاید بپرسید: در ویژگی دوم خوف از [[معاد]] و [[قیامت]] مطرح بود و اینجا از خوف خداوند [[سخن]] به میان آمده است، آیا این دو با هم متفاوت است؟ | {{متن قرآن|إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا}}<ref>«بیگمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است میهراسیم» سوره انسان، آیه ۱۰.</ref>: پنجمین ویژگی آنان [[خوف]] از خداست، شاید بپرسید: در ویژگی دوم خوف از [[معاد]] و [[قیامت]] مطرح بود و اینجا از خوف خداوند [[سخن]] به میان آمده است، آیا این دو با هم متفاوت است؟ | ||
پاسخ: لازم نیست [[خوف از خدا]] به خاطر [[ترس]] از [[جهنّم]] و قیامت و عذابهای هولناک و دردآور آن باشد، بلکه ممکن است خوف از | پاسخ: لازم نیست [[خوف از خدا]] به خاطر [[ترس]] از [[جهنّم]] و قیامت و عذابهای هولناک و دردآور آن باشد، بلکه ممکن است خوف از عظمت خدا باشد. وقتی [[انسان]] [[مؤمن]] به عظمت خداوند [[فکر]] میکند، ترس سراسر وجودش را فرامیگیرد و بدنش به لرزه درمیآید، همانگونه که وقتی به [[ملاقات]] شخصیّت مهمّی میرود و میخواهد مطلبی را به او بگوید، ممکن است عظمت آن شخصیّت، او را بگیرد و قادر به سخن گفتن نباشد؛ هر چند آن شخصیّت، [[انسانی]] بسیار [[مهربان]] و خوش [[اخلاق]] و خوش برخورد باشد. بنابراین، ویژگی پنجم چیزی غیر از ویژگی دوم است و خوف از خدا به معنای خوف از عظمت و بزرگی خداوند مهربان است<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[آیات ولایت در قرآن - مکارم شیرازی (کتاب)| آیات ولایت در قرآن]]، ص۲۱۶ ـ ۲۲۱.</ref>. | ||
== اهمّیّت کمک به نیازمندان == | == اهمّیّت کمک به نیازمندان == | ||
خمیر مایه اصلی [[آیات]] هیجدهگانه، و آنچه موجب این پاداشهای مهمّ دوازدهگانه شد، مسأله کمکهای [[انسانی]] به [[نیازمندان]] بود و این نشانگر عنایت ویژه و اهمّیّت فوق العادهای است که [[خداوند]] [[مهربان]] به این موضوع داده است. هر کس خواستار شمول | خمیر مایه اصلی [[آیات]] هیجدهگانه، و آنچه موجب این پاداشهای مهمّ دوازدهگانه شد، مسأله کمکهای [[انسانی]] به [[نیازمندان]] بود و این نشانگر عنایت ویژه و اهمّیّت فوق العادهای است که [[خداوند]] [[مهربان]] به این موضوع داده است. هر کس خواستار شمول عنایت پروردگار مهربان نسبت به خویش است، باید به کمک [[مستمندان]] و بیچارگان بپردازد و اگر از این مرحله بالاتر رود و از آنچه خود بدان نیازمند است [[ایثار]] کند، بدون [[شک]] عنایت ویژه خداوند شاملش میگردد. | ||
برای روشنتر شدن اهمّیّت ویژه [[کمک به نیازمندان]]، به دو [[روایت]] زیر توجّه کنید: | برای روشنتر شدن اهمّیّت ویژه [[کمک به نیازمندان]]، به دو [[روایت]] زیر توجّه کنید: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
۱. [[حضرت علی]]{{ع}} در نامهای خطاب به فرزندش [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} چنین میفرماید: «فرزندم! گردنههای صعب العبور و خطرناکی در پیشرو داری، (که برای عبور از آن گردنهها) سبکباران حالشان به مراتب بهتر از سنگینباران است، و کُندروها حالشان بسیار بدتر از سرعتکنندگان میباشد. بدون شک سرانجام [[انسان]] به [[بهشت]] یا [[جهنّم]] وارد میشود؛ بنابراین، پیش از آنکه به آن [[جهان]] کوچ کنی، برای خود وسایلی آماده کن، و منزلی را پیش از ورود مهیّا نما؛ زیرا پس از [[مرگ]] عذری پذیرفته نیست و راه بازگشتی به [[دنیا]] وجود ندارد»<ref>{{متن حدیث|وَ اعْلَمْ أَنَّ امَامَکَ عَقَبَةً کَئُوداً، الْمُخِفُّ فِیهَا احْسَنُ حَالًا مِنَ الْمُثْقِلِ، وَ الْمُبْطِیءُ عَلَیْهَا اقْبَحُ حَالًا مِنَ الْمُسْرِعِ، وَ انَّ مَهْبِطَکَ بِهَا لَا مَحَالَةَ امَّا عَلَی جَنَّةٍ اوْ عَلَی نَارٍ، فَارْتَدْ لِنَفْسِکَ قَبْلَ نُزُولِکَ، وَ وَطِّئ الْمَنْزِلَ قَبْلَ حُلُولِکَ، فَلَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ، وَ لَا الَی الدُّنْیَا مُنْصَرَفٌ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. | ۱. [[حضرت علی]]{{ع}} در نامهای خطاب به فرزندش [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} چنین میفرماید: «فرزندم! گردنههای صعب العبور و خطرناکی در پیشرو داری، (که برای عبور از آن گردنهها) سبکباران حالشان به مراتب بهتر از سنگینباران است، و کُندروها حالشان بسیار بدتر از سرعتکنندگان میباشد. بدون شک سرانجام [[انسان]] به [[بهشت]] یا [[جهنّم]] وارد میشود؛ بنابراین، پیش از آنکه به آن [[جهان]] کوچ کنی، برای خود وسایلی آماده کن، و منزلی را پیش از ورود مهیّا نما؛ زیرا پس از [[مرگ]] عذری پذیرفته نیست و راه بازگشتی به [[دنیا]] وجود ندارد»<ref>{{متن حدیث|وَ اعْلَمْ أَنَّ امَامَکَ عَقَبَةً کَئُوداً، الْمُخِفُّ فِیهَا احْسَنُ حَالًا مِنَ الْمُثْقِلِ، وَ الْمُبْطِیءُ عَلَیْهَا اقْبَحُ حَالًا مِنَ الْمُسْرِعِ، وَ انَّ مَهْبِطَکَ بِهَا لَا مَحَالَةَ امَّا عَلَی جَنَّةٍ اوْ عَلَی نَارٍ، فَارْتَدْ لِنَفْسِکَ قَبْلَ نُزُولِکَ، وَ وَطِّئ الْمَنْزِلَ قَبْلَ حُلُولِکَ، فَلَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ، وَ لَا الَی الدُّنْیَا مُنْصَرَفٌ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. | ||
بهترین راه برای عبور از این گردنههای سخت و مناسبترین زاد و | بهترین راه برای عبور از این گردنههای سخت و مناسبترین زاد و توشه برای لحظههای هولناک صحرای [[محشر]]، کمک به فقرا و [[احسان]] به نیازمندان است. این کار در [[حقیقت]] شبیه آن است که این زاد و توشه را در دنیا تحویل آنها دهیم و آنها با خود حمل کنند و در [[قیامت]] تحویل ما دهند. آیا از این معامله پرسودتر و بهتر وجود دارد؟ | ||
۲. مرحوم [[محدّث]] [[کلینی]]، از بزرگان علمای شیعه، [[حدیث]] زیر را به نقل از [[امام صادق]]{{ع}} در کافی آورده است: «سه کار است که هر کس یکی از آنها را برای [[رضای خدا]] انجام دهد [[خداوند]] [[بهشت]] را بر او [[واجب]] میکند: الف) [[انفاق]] به هنگام [[تنگدستی]] و نیاز. ب) [[خوشرویی]] (نه فقط با [[مسلمانان]]، بلکه) با تمام [[مردم]] [[جهان]] (اعمّ از [[مسلمان]] و | ۲. مرحوم [[محدّث]] [[کلینی]]، از بزرگان علمای شیعه، [[حدیث]] زیر را به نقل از [[امام صادق]]{{ع}} در کافی آورده است: «سه کار است که هر کس یکی از آنها را برای [[رضای خدا]] انجام دهد [[خداوند]] [[بهشت]] را بر او [[واجب]] میکند: الف) [[انفاق]] به هنگام [[تنگدستی]] و نیاز. ب) [[خوشرویی]] (نه فقط با [[مسلمانان]]، بلکه) با تمام [[مردم]] [[جهان]] (اعمّ از [[مسلمان]] و غیر مسلمان). ج) با یک چشم به [[حقّ]] خود و دیگران نگاه کردن»<ref>{{متن حدیث|ثَلَاثٌ مَنْ اتَی اللَّهَ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ اوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّهِ؛ الْانْفاقُ مِنْ اقْتَارٍ، وَ الْبِشْرُ لِجَمِیعِ الْعَالَمِ، وَ الْانْصَافُ مِنْ نَفْسِه}}؛ کافی، ج۲، ص۱۰۳. (کتاب الایمان و الکفر، باب حسن البشر، ح۲).</ref>. | ||
اینکه انسان حقّ خود و دیگران را با یک چشم ببیند بسیار مهمّ است و لهذا در [[روایت]] دیگری میخوانیم: {{متن حدیث|انَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ الَّذِی یُحِبُّ لِاخیهِ ما یُحِبُّ لِنَفْسِه وَ یُکِرْهُ لَهُ مَا یُکْرِهُ لِنَفْسِه}}<ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۸۹.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[آیات ولایت در قرآن - مکارم شیرازی (کتاب)| آیات ولایت در قرآن]]، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶.</ref> | اینکه انسان حقّ خود و دیگران را با یک چشم ببیند بسیار مهمّ است و لهذا در [[روایت]] دیگری میخوانیم: {{متن حدیث|انَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ الَّذِی یُحِبُّ لِاخیهِ ما یُحِبُّ لِنَفْسِه وَ یُکِرْهُ لَهُ مَا یُکْرِهُ لِنَفْسِه}}<ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۸۹.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[آیات ولایت در قرآن - مکارم شیرازی (کتاب)| آیات ولایت در قرآن]]، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶.</ref> |