عرفان علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'عالم ملکوت' به 'عالم ملکوت')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = امام علی
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عرفان علوی در قرآن]] | [[عرفان علوی در حدیث]] | [[عرفان علوی در کلام اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عرفان علوی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''عرفان علوی''' عرفان ناب اسلامی که در [[معرفت]] [[خدا]] و هستی و حرکت در مسیر عبودیّت و تعبّد محض در برابر مکتب [[وحی]] است، در سیرۀ [[اهل بیت]]{{عم}} و حیات [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} متجلّی است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۱.</ref>.
'''عرفان علوی''' [[عرفان ناب اسلامی]] که در [[معرفت خدا]] و هستی و حرکت در مسیر [[عبودیّت]] و تعبّد محض در برابر [[مکتب]] [[وحی]] است، در سیرۀ [[اهل بیت]]{{عم}} و [[حیات]] [[حضرت امیر]]{{ع}} متجلّی است.


== مقدمه ==
هرچه مرتبۀ [[معرفت]] کسی بالاتر و [[تسلیم]] او در برابر امر [[حق]] بیشتر باشد، او عارف‌تر است و کیست که در معرفت و [[عبادت]] و [[محبّت]] به علی{{ع}} برسد؟ عرفان علوی، هم در معرفت به مرتبۀ [[شهود]] رسیدن است که بالاتر از [[برهان عقلی]] است، هم در [[اطاعت]] به رتبۀ [[عشق]] رسیدن است که فراتر از انجام [[فرمان]] برای اسقاط [[تکلیف]] است. [[امام علی]]{{ع}} خدایی را که می‌پرستید، با چشم [[دل]] می‌دید «لم أعبد ربّا لم أره» هم [[قیامت]] را با همان دید، مشاهده می‌کرد و هم [[خدا]] را با هرپدیده و قبل و بعد از هرچیز می‌دید، خدا را [[برتر]] از هرچیز می‌دید و در برابر عظمت خدا چیزی در نگاه او عظیم نبود. وی به [[راستی]] [[معتقد]] بود که "[[اللّه]] اکبر". مبدأشناسی امام علی{{ع}} شاهدانه بود و با شهود [[قلبی]] خدا را دیده و شناخته بود و می‌پرستید، هم [[معادشناسی]] او شاهدانه بود و در همین [[دنیا]] [[مقامات]] [[متقین]] را در [[بهشت]] و درکات [[فاسقان]] را در [[دوزخ]] مشاهده می‌کرد و تعبیر {{متن حدیث|لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۰ ص۱۵۳.</ref> حاکی از چنین بصیرتی بود. رسالت‌شناسی او هم عارفانه بود و آنچه را [[پیامبر]] می‌دید و می‌شنید، او هم می‌دید و می‌شنید {{متن حدیث|أری نور الوحی و الرّسالة و أشمّ ریح النّبوّة}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲.</ref> و [[پیامبر خدا]]{{صل}} هم به او فرموده بود: {{متن حدیث|انّک تسمع ما أسمع و تری ما أری، الاّ أنّک لست بنبیّ}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲.</ref> آن حضرت، [[فرشتگان]] را می‌دید و عالم ملکوت را مشاهده می‌کرد، به حقانیت [[دین]] و وحی، [[ایمانی]] روشن و شفّاف و [[یقینی]] بی‌تزلزل داشت و می‌فرمود از آن لحظه که حق را نشانم دادند، هرگز [[شک]] نکرده‌ام: {{متن حدیث|ما شککت فی الحقّ مذ أریته}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۴.</ref> [[عبادت]] او هم عارفانه و شاهدانه بود و فارغ از [[بیم]] [[دوزخ]] و [[شوق]] [[بهشت]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷.</ref> و چنان در [[نماز]] مجذوب [[حق]] می‌شد که از غیر [[خدا]] فارغ می‌گشت و "کمال الإنقطاع" که خواستۀ او در مناجات شعبانیه بود، برای حضرتش محقّق بود و حجاب‌های [[نور]] از دیدگان دلش کنار رفته به [[معدن]] عظمت الهی واصل شده بود. [[عرفان]] آن حضرت، در متن [[جهاد]] و [[مبارزه]] و همراه با [[تولی و تبری]] بود و اگر [[حکومت]] را می‌پذیرفت و [[شمشیر]] می‌زد همه و همه برای خدا بود و شاهدش نبرد مخلصانۀ او در غزوۀ [[خندق]]، با عمرو بن عبدودّ و سر بریدن او به خاطر خدا: گفت: من تیغ از پی حق می‌زنم بندۀ حقّم نه [[مأمور]] تنم. [[شناخت]] [[باطن]] بی‌ارزش [[دنیا]] و [[فریب]] نخوردن از جلوه‌گری‌های این عجوزۀ مکّار و بی‌وفا و [[شعار]] "غرّی غیری" آن حضرت و همواره نگاه به [[آخرت]] داشتن و [[مفتون]] دنیا نشدن، از شاخصه‌های دیگر عرفان علوی است. این گوشه‌ای از گسترۀ عرفان علوی است. مطالعۀ کلمات آن حضرت و خطبه‌هایش، [[مواعظ]] و پندهایش، [[دعای کمیل]] و صباح و [[مناجات]] [[مسجد کوفه]]، [[سیره]] و زندگی‌اش، ابعاد دیگری از این عرفان ناب و [[الهی]] و در متن عمل و [[تعهّد]] [[اجتماعی]] را نشان می‌دهد و فرسنگ‌ها با آنچه دراویش و صوفیان می‌پندارند و خود را به او منتسب می‌کند، فاصله دارد<ref>در زمینۀ عرفان علوی، از جمله ر.ک: «دانشنامۀ امام علی»، ج۴، مقالۀ اول از آیة اللّه جوادی آملی</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۱.</ref>


==مقدمه==
== منابع ==
*هرچه مرتبۀ معرفت کسی بالاتر و تسلیم او در برابر امر حق بیشتر باشد، او عارف‌تر است و کیست که در معرفت و عبادت و محبّت به [[امام علی|علی]]{{ع}} برسد؟ عرفان علوی، هم در معرفت به مرتبۀ شهود رسیدن است که بالاتر از برهان عقلی است، هم در اطاعت به رتبۀ عشق رسیدن است که فراتر از انجام فرمان برای اسقاط تکلیف است. [[امام علی]]{{ع}} خدایی را که می‌پرستید، با چشم دل می‌دید «لم أعبد ربّا لم أره» هم [[قیامت]] را با همان دید، مشاهده می‌کرد و هم خدا را با هرپدیده و قبل و بعد از هرچیز می‌دید، خدا را برتر از هرچیز می‌دید و در برابر عظمت خدا چیزی در نگاه او عظیم نبود. وی به راستی معتقد بود که "اللّه اکبر". مبدأشناسی [[امام علی]]{{ع}} شاهدانه بود و با شهود قلبی خدا را دیده و شناخته بود و می‌پرستید، هم معادشناسی او شاهدانه بود و در همین دنیا مقامات متقین را در بهشت و درکات فاسقان را در دوزخ مشاهده می‌کرد و تعبیر {{عربی|لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۰ ص ۱۵۳</ref> حاکی از چنین بصیرتی بود. رسالت‌شناسی او هم عارفانه بود و آنچه را پیامبر می‌دید و می‌شنید، او هم می‌دید و می‌شنید {{عربی|أری نور الوحی و الرّسالة و أشمّ ریح النّبوّة}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲</ref> و [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هم به او فرموده بود: {{عربی|انّک تسمع ما أسمع و تری ما أری، الاّ أنّک لست بنبیّ}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲</ref> آن حضرت، فرشتگان را می‌دید و [[عالم ملکوت]] را مشاهده می‌کرد، به حقانیت [[دین]] و [[وحی]]، ایمانی روشن و شفّاف و یقینی بی‌تزلزل داشت و می‌فرمود از آن لحظه که حق را نشانم دادند، هرگز شک نکرده‌ام: {{عربی|ما شککت فی الحقّ مذ أریته}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۴</ref> عبادت او هم عارفانه و شاهدانه بود و فارغ از بیم دوزخ و شوق [[بهشت]]،<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷</ref> و چنان در نماز مجذوب حق می‌شد که از غیر خدا فارغ می‌گشت و "کمال الإنقطاع" که خواستۀ او در مناجات شعبانیه بود، برای حضرتش محقّق بود و حجاب‌های نور از دیدگان دلش کنار رفته به معدن عظمت الهی واصل شده بود. عرفان آن حضرت، در متن جهاد و مبارزه و همراه با [[تولی]] و [[تبری]] بود و اگر حکومت را می‌پذیرفت و شمشیر می‌زد همه و همه برای خدا بود و شاهدش نبرد مخلصانۀ او در غزوۀ خندق، با عمرو بن عبدودّ و سر بریدن او به خاطر خدا: گفت: من تیغ از پی حق می‌زنم بندۀ حقّم نه مأمور تنم. شناخت باطن بی‌ارزش دنیا و فریب نخوردن از جلوه‌گری‌های این عجوزۀ مکّار و بی‌وفا و شعار "غرّی غیری" آن حضرت و همواره نگاه به آخرت داشتن و مفتون دنیا نشدن، از شاخصه‌های دیگر عرفان علوی است. این گوشه‌ای از گسترۀ عرفان علوی است. مطالعۀ کلمات آن حضرت و خطبه‌هایش، مواعظ و پندهایش، [[دعای کمیل]] و صباح و مناجات مسجد کوفه، سیره و زندگی‌اش، ابعاد دیگری از این عرفان ناب و الهی و در متن عمل و تعهّد اجتماعی را نشان می‌دهد و فرسنگ‌ها با آنچه دراویش و صوفیان می‌پندارند و خود را به او منتسب می‌کند، فاصله دارد.<ref>در زمینۀ عرفان علوی، از جمله ر. ک: «دانشنامۀ امام علی» ، ج۴، مقالۀ اول از آیة اللّه جوادی آملی</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۱.</ref>.
{{منابع}}
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
{{پایان منابع}}


== جستارهای وابسته ==
== پانویس ==
{{پانویس}}


==منابع==
[[رده:امام علی]]
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
 
 
[[رده:عرفان علوی]]
[[رده:عرفان علوی]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۰

عرفان علوی عرفان ناب اسلامی که در معرفت خدا و هستی و حرکت در مسیر عبودیّت و تعبّد محض در برابر مکتب وحی است، در سیرۀ اهل بیت(ع) و حیات حضرت امیر(ع) متجلّی است.

مقدمه

هرچه مرتبۀ معرفت کسی بالاتر و تسلیم او در برابر امر حق بیشتر باشد، او عارف‌تر است و کیست که در معرفت و عبادت و محبّت به علی(ع) برسد؟ عرفان علوی، هم در معرفت به مرتبۀ شهود رسیدن است که بالاتر از برهان عقلی است، هم در اطاعت به رتبۀ عشق رسیدن است که فراتر از انجام فرمان برای اسقاط تکلیف است. امام علی(ع) خدایی را که می‌پرستید، با چشم دل می‌دید «لم أعبد ربّا لم أره» هم قیامت را با همان دید، مشاهده می‌کرد و هم خدا را با هرپدیده و قبل و بعد از هرچیز می‌دید، خدا را برتر از هرچیز می‌دید و در برابر عظمت خدا چیزی در نگاه او عظیم نبود. وی به راستی معتقد بود که "اللّه اکبر". مبدأشناسی امام علی(ع) شاهدانه بود و با شهود قلبی خدا را دیده و شناخته بود و می‌پرستید، هم معادشناسی او شاهدانه بود و در همین دنیا مقامات متقین را در بهشت و درکات فاسقان را در دوزخ مشاهده می‌کرد و تعبیر «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا»[۱] حاکی از چنین بصیرتی بود. رسالت‌شناسی او هم عارفانه بود و آنچه را پیامبر می‌دید و می‌شنید، او هم می‌دید و می‌شنید «أری نور الوحی و الرّسالة و أشمّ ریح النّبوّة»[۲] و پیامبر خدا(ص) هم به او فرموده بود: «انّک تسمع ما أسمع و تری ما أری، الاّ أنّک لست بنبیّ»[۳] آن حضرت، فرشتگان را می‌دید و عالم ملکوت را مشاهده می‌کرد، به حقانیت دین و وحی، ایمانی روشن و شفّاف و یقینی بی‌تزلزل داشت و می‌فرمود از آن لحظه که حق را نشانم دادند، هرگز شک نکرده‌ام: «ما شککت فی الحقّ مذ أریته»[۴] عبادت او هم عارفانه و شاهدانه بود و فارغ از بیم دوزخ و شوق بهشت[۵] و چنان در نماز مجذوب حق می‌شد که از غیر خدا فارغ می‌گشت و "کمال الإنقطاع" که خواستۀ او در مناجات شعبانیه بود، برای حضرتش محقّق بود و حجاب‌های نور از دیدگان دلش کنار رفته به معدن عظمت الهی واصل شده بود. عرفان آن حضرت، در متن جهاد و مبارزه و همراه با تولی و تبری بود و اگر حکومت را می‌پذیرفت و شمشیر می‌زد همه و همه برای خدا بود و شاهدش نبرد مخلصانۀ او در غزوۀ خندق، با عمرو بن عبدودّ و سر بریدن او به خاطر خدا: گفت: من تیغ از پی حق می‌زنم بندۀ حقّم نه مأمور تنم. شناخت باطن بی‌ارزش دنیا و فریب نخوردن از جلوه‌گری‌های این عجوزۀ مکّار و بی‌وفا و شعار "غرّی غیری" آن حضرت و همواره نگاه به آخرت داشتن و مفتون دنیا نشدن، از شاخصه‌های دیگر عرفان علوی است. این گوشه‌ای از گسترۀ عرفان علوی است. مطالعۀ کلمات آن حضرت و خطبه‌هایش، مواعظ و پندهایش، دعای کمیل و صباح و مناجات مسجد کوفه، سیره و زندگی‌اش، ابعاد دیگری از این عرفان ناب و الهی و در متن عمل و تعهّد اجتماعی را نشان می‌دهد و فرسنگ‌ها با آنچه دراویش و صوفیان می‌پندارند و خود را به او منتسب می‌کند، فاصله دارد[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. بحار الأنوار، ج ۴۰ ص۱۵۳.
  2. نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲.
  3. نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲.
  4. نهج البلاغه، خطبۀ ۴.
  5. نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷.
  6. در زمینۀ عرفان علوی، از جمله ر.ک: «دانشنامۀ امام علی»، ج۴، مقالۀ اول از آیة اللّه جوادی آملی
  7. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۹۱.