←حق ذکر
(←حق ذکر) |
(←حق ذکر) |
||
(۲۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = اهل بیت | | موضوع مرتبط = اهل بیت | ||
خط ۶: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
[[مردم]] در برابر '''[[اهل بیت]]{{ع}} حقوقی''' را برعهده دارند که این [[تکالیف]] خود را باید به خوبی انجام دهند. این [[حقوق]] و [[وظایف]] به دو قسم فردی و [[اجتماعی]] تقسیم میشود. برخی از حقوق فردی عبارت است از: [[حق معرفت]]؛ [[حق محبت]]؛ [[حق ترفیع بیوت]]؛ [[حق زیارت]]؛ [[حق توسل]]؛ [[حق سلام]]؛ [[حق صلوات]]؛ [[حق تکریم]]؛ [[حق صله رحم]]؛ [[حق دعا]]؛ [[حق ذکر]] و [[حق شکرگزاری]]. مهمترین [[حقوق اجتماعی]] نیز عبارت است از: [[حق وصایت]]؛ حق [[امامت]] و [[ولایت]]؛ [[حق مرجعیت علمی]]؛ [[حق تقدیم]] ([[حق]] [[افضلیت]])؛ [[حق اسوه بودن]]؛ [[حق اطاعت]]؛ [[حق نصرت]]؛ [[حق انتظار]] و [[حقوق مالی]]. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۱۴: | خط ۱۵: | ||
اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. واژه "[[اهل]]" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، [[خاندان]]، اقوام و [[خویشان]]، عیال و [[فرزندان]]، [[ملت]] و [[امت]] و... آمده است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۸۳ ـ ۸۴.</ref> و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. "[[بیت]]" نیز به معنای [[خانه]] و محل سکونت است<ref>لسان العرب، ج۱، ص۵۴۵، «بیت».</ref> و بدین ترتیب، ترکیب "[[اهل بیت]]" به معنای "ساکنان [[خانه]]" است<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ - ۹۵؛ [[سید عباس رضوی|رضوی]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[اهل بیت - رضوی و احمدی امیری (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۴۶۱ ـ ۴۷۹.</ref> و در اصطلاح در مورد [[خاندان پیامبر اسلام]] به کار میرود<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۱ (کتاب)|ادب فنای مقربان ج۱]]، ص ۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. واژه "[[اهل]]" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، [[خاندان]]، اقوام و [[خویشان]]، عیال و [[فرزندان]]، [[ملت]] و [[امت]] و... آمده است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۸۳ ـ ۸۴.</ref> و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. "[[بیت]]" نیز به معنای [[خانه]] و محل سکونت است<ref>لسان العرب، ج۱، ص۵۴۵، «بیت».</ref> و بدین ترتیب، ترکیب "[[اهل بیت]]" به معنای "ساکنان [[خانه]]" است<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ - ۹۵؛ [[سید عباس رضوی|رضوی]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[اهل بیت - رضوی و احمدی امیری (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۴۶۱ ـ ۴۷۹.</ref> و در اصطلاح در مورد [[خاندان پیامبر اسلام]] به کار میرود<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۱ (کتاب)|ادب فنای مقربان ج۱]]، ص ۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | ||
== | == دستهبندی [[حقوق اهل بیت]] == | ||
=== حقوق فردی اهل بیت === | === حقوق فردی اهل بیت === | ||
==== حق معرفت ==== | ==== حق معرفت ==== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۵: | ||
==== حق ترفیع بیوت ==== | ==== حق ترفیع بیوت ==== | ||
{{اصلی|ترفیع بیت امام}} | {{اصلی|ترفیع بیت امام}} | ||
از جمله حقوقی که مصداق [[تکریم]] [[اهل بیت]] است، [[حق ترفیع بیوت]]: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.</ref>. [[امام کاظم]] {{ع}} از پدر گرامیش [[نقل]] کرده که "مقصود [[آیه]]، خانههای [[آل محمد]] {{صل}} و | از جمله حقوقی که مصداق [[تکریم]] [[اهل بیت]] است، [[حق ترفیع بیوت]]: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.</ref>. [[امام کاظم]] {{ع}} از پدر گرامیش [[نقل]] کرده که "مقصود [[آیه]]، خانههای [[آل محمد]] {{صل}} و خانه علی و [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]] و [[حمزه]] و جعفر {{عم}} است"<ref>استرآبادی، تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۵۹.</ref>. | ||
[[اذن]] در هر چیز، به معنای اعلام این معنا است که مانعی از انجام آن نیست و مراد از رفع، بالا بردن [[قدر]]، [[منزلت]] است و آن [[تعظیم]] ([[تکریم]]) است، در اینجا این عظمت و [[علو]]، [[مال]] [[خدای تعالی]] است که در این رفع، بالا بردن، کسی با [[خدا]] شریک نمیشود الا اینکه به [[الله]] تعالی منتسب شود<ref>المیزان، ج۱۵، ص۱۲۶؛ فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۴، ص۳۹۶.</ref> و مراد از رفع، [[تعظیم]] و رفع کثیفی و [[زشتی]] است و تطهیر [[معاصی]] و چیزهای [[پست]]. "بنابراین [[آیه]] دلایت میکند بر جواز تزیئن [[بیوت]] [[انبیاء]] و تعمیر بیوت در زمان حیاتشان و بعد از ممات ایشان و یا مراد رفع [[معنوی]] و عظمت معنوی است و بنابراین [[آیه]] به [[تکریم]] آن بیوت و [[تعظیم]] و ضیافت و تطهیر بیوت از آن چیزهایی که درشان آنها نیست دلالت میکند"<ref>جعفر سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۱۰، ص۲۹۶.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۹۳- ۱۰۰.</ref> | [[اذن]] در هر چیز، به معنای اعلام این معنا است که مانعی از انجام آن نیست و مراد از رفع، بالا بردن [[قدر]]، [[منزلت]] است و آن [[تعظیم]] ([[تکریم]]) است، در اینجا این عظمت و [[علو]]، [[مال]] [[خدای تعالی]] است که در این رفع، بالا بردن، کسی با [[خدا]] شریک نمیشود الا اینکه به [[الله]] تعالی منتسب شود<ref>المیزان، ج۱۵، ص۱۲۶؛ فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۴، ص۳۹۶.</ref> و مراد از رفع، [[تعظیم]] و رفع کثیفی و [[زشتی]] است و تطهیر [[معاصی]] و چیزهای [[پست]]. "بنابراین [[آیه]] دلایت میکند بر جواز تزیئن [[بیوت]] [[انبیاء]] و تعمیر بیوت در زمان حیاتشان و بعد از ممات ایشان و یا مراد رفع [[معنوی]] و عظمت معنوی است و بنابراین [[آیه]] به [[تکریم]] آن بیوت و [[تعظیم]] و ضیافت و تطهیر بیوت از آن چیزهایی که درشان آنها نیست دلالت میکند"<ref>جعفر سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۱۰، ص۲۹۶.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۹۳- ۱۰۰.</ref> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۹: | ||
==== حق ذکر ==== | ==== حق ذکر ==== | ||
{{اصلی|ذکر در حقوق اسلامی}} | {{اصلی|ذکر در حقوق اسلامی}} | ||
یکی از [[حقوق اهل بیت]] {{عم}} [[ذکر]] ایشان است. [[ذکر]] به معنای [[غافل]] نبودن و یادآور بودن (در مقابل [[غفلت]] و | یکی از [[حقوق اهل بیت]] {{عم}} [[ذکر]] ایشان است. [[ذکر]] به معنای [[غافل]] نبودن و یادآور بودن (در مقابل [[غفلت]] و فراموشی) است از این جهت است {{عربی|اجعلني منك على ذكر}} یعنی فراموشم نکن، پس از آن، یاد کردن زبانی را نیز [[ذکر]] نامیدهاند<ref>عبد الله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۲.</ref>. | ||
یاد خوبان و [[اولیای الهی]] [[یاد خدا]]ست و از اینرو [[خداوند]] یاد برخی از [[انبیا]] را از [[پیامبر گرامی]] خواسته است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن» سوره ص، آیه ۴۱.</ref>. در مورد [[اهل بیت]] نیز اینگونه است؛ چرا که یاد ایشان هم یاد خداست چون که ایشان تجلی اسماء و [[صفات الهی]] میباشند؛ پس برای یاد ایشان توجه و عنایت خداوند ضروری است و بدون توجه او کسی موفق به یادش نمیشود: "[[شیعیان]] ما با خود مهرباناند، چون تنها باشند [[خدا]] را یاد کنند همانا یاد ما یاد خداست هرگاه ما یاد شویم [[خدا]] یاد شود"<ref>{{متن حدیث|أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ: شِيعَتُنَا الرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ الَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اللَّهَ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ...}}؛ الکافی، ج۲، ص۱۸۶، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۳، ص۲۶۸.</ref>. | یاد خوبان و [[اولیای الهی]] [[یاد خدا]]ست و از اینرو [[خداوند]] یاد برخی از [[انبیا]] را از [[پیامبر گرامی]] خواسته است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن» سوره ص، آیه ۴۱.</ref>. در مورد [[اهل بیت]] نیز اینگونه است؛ چرا که یاد ایشان هم یاد خداست چون که ایشان تجلی اسماء و [[صفات الهی]] میباشند؛ پس برای یاد ایشان توجه و عنایت خداوند ضروری است و بدون توجه او کسی موفق به یادش نمیشود: "[[شیعیان]] ما با خود مهرباناند، چون تنها باشند [[خدا]] را یاد کنند همانا یاد ما یاد خداست هرگاه ما یاد شویم [[خدا]] یاد شود"<ref>{{متن حدیث|أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ: شِيعَتُنَا الرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ الَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اللَّهَ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ...}}؛ الکافی، ج۲، ص۱۸۶، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۳، ص۲۶۸.</ref>. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۶: | ||
==== حق شکرگزاری ==== | ==== حق شکرگزاری ==== | ||
{{شکرگزاری در حقوق اسلامی}} | {{اصلی|شکرگزاری در حقوق اسلامی}} | ||
شکر نعمت عبارت از شناخت آن است، شناخت اینکه آنچه در دست اوست [[نعمت]] است و معنای نعمت نیز طبق [[حدیث]] مذکور عبارت است از آنچه که از ناحیه [[خدا]] به [[انسان]] رسیده باشد. گاهی [[شکر]] [[عقلی]] و [[قلبی]] است و گاهی زبانی، گاهی نیز عملی است. هر نعمتی که به ما میرسد از خداست ولی [[خداوند]] [[اراده]] فرموده که [[کارها]] را از راه اسبابش فراهم آورد پس برای هر چیزی سبب و وسیلهای قرار داد و برای هر سبب شرح و گشایشی مقرر داشته است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۳.</ref>. در این میان اهل بیت مطابق آنچه در فرازهایی از [[زیارت جامعه کبیره]] و [[روایات]] متعدد آمده، واسطه در رسیدن [[فیض]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] به [[بندگان]] هستند پس باید ابتدا از [[خدا]] و سپس از اهل بیت{{عم}} تشکر کرد. | |||
ذیل آیۀ {{متن قرآن|ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>سوره تکاثر، آیه ۸: سپس در آن روز قطعاً از نعمتها بازپرسی خواهید شد.</ref>، طبق روایتی [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: {{متن حدیث|نحنُ مِنَ النَّعِیمِ}}، ما از آن [[نعمتها]] هستیم که میپرسند<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۷۲ و شبیه آن حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج ۲، ص۶.</ref>. در [[قرآن]] به دنبال هر نعمتی [[شکر]] مطرح است و حقی که [[نعمت]] برای [[انسان]] میآورد این است که نسبت به نعمت دهنده شاکر باشد و [[شکر نعمت]] وجود اهل بیت در [[اطاعت]] و [[پیروی]] از ایشان است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۷.</ref>. | |||
=== حقوق اجتماعی اهل بیت === | === حقوق اجتماعی اهل بیت === | ||
خط ۹۲: | خط ۹۶: | ||
[[حق]] [[وصایت]] به تنهایی، از جمله [[حقوق اجتماعی]] نیست، بلکه از حقوق فردی است که مربوط به شخص [[امام]] میشود، یعنی حقی است اختصاصی که فقط [[ائمه]] از آن برخوردارند نه دیگران، اما از آنجا که [[وصایت]] مقدمه است برای تحقق [[حق امامت]] که از جمله مهمترین حقوق اجتماعی اهل بیت است؛ از اینرو این [[حق]] مقدم بر [[حق امامت]] و مقدمه آن است. از منظر [[شیعه]] [[وصایت]] از جمله حقوقی است که فقط [[اهل بیت]] از آن برخوردارند. [[اهل سنت]]، [[وصایت]] را قبول ندارند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۴.</ref>. | [[حق]] [[وصایت]] به تنهایی، از جمله [[حقوق اجتماعی]] نیست، بلکه از حقوق فردی است که مربوط به شخص [[امام]] میشود، یعنی حقی است اختصاصی که فقط [[ائمه]] از آن برخوردارند نه دیگران، اما از آنجا که [[وصایت]] مقدمه است برای تحقق [[حق امامت]] که از جمله مهمترین حقوق اجتماعی اهل بیت است؛ از اینرو این [[حق]] مقدم بر [[حق امامت]] و مقدمه آن است. از منظر [[شیعه]] [[وصایت]] از جمله حقوقی است که فقط [[اهل بیت]] از آن برخوردارند. [[اهل سنت]]، [[وصایت]] را قبول ندارند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۴.</ref>. | ||
[[پیامبر خدا]] در [[سال دهم هجرت]] همگی را به [[حج]] [[دعوت]] کرد و این [[دعوت]] به دوردستترین بلاد رسانید. در بازگشت از حج و روز هیجدهم ذیالحجه به [[غدیرخم]] از منطقه [[جحفه]] رسیدند؛ اینجا بود که [[جبرئیل امین]] از طرف [[خداوند متعال]] نازل شد و [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان.».. سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> را بر او [[ابلاغ]] کرد و به او [[فرمان]] داد تا [[علی]] {{ع}} را به [[امامت]] و [[ولایت]] معرفی نماید و به همه [[مسلمانان]] اعلام کند که [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] از [[علی]] {{ع}} بر همگان [[واجب]] و [[فریضه]] است. [[رسول خدا]] [[دستور]] توقف داد و به منادی خویش [[فرمان]] داد تا در میان [[مردم]] فریاد بزند و آنان را گرد آورد، پس همگی گرد آمدند. پیامبر بعد از نماز فرمود: "من به زودی [[دعوت]] [[خدا]] را [[اجابت]] کرده و از میان شما میروم...". سپس فرمود: ... خدایا تو [[شاهد]] باش. پس هرکس را که من مولای او هستم و نسبت به خودش اولی هستم، پس این [[علی]] مولای و اولی به اوست"...<ref>علامه امینی، الغدیر، ج، ص۲۹ تا ۳۴.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، | [[پیامبر خدا]] در [[سال دهم هجرت]] همگی را به [[حج]] [[دعوت]] کرد و این [[دعوت]] به دوردستترین بلاد رسانید. در بازگشت از حج و روز هیجدهم ذیالحجه به [[غدیرخم]] از منطقه [[جحفه]] رسیدند؛ اینجا بود که [[جبرئیل امین]] از طرف [[خداوند متعال]] نازل شد و [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان.».. سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> را بر او [[ابلاغ]] کرد و به او [[فرمان]] داد تا [[علی]] {{ع}} را به [[امامت]] و [[ولایت]] معرفی نماید و به همه [[مسلمانان]] اعلام کند که [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] از [[علی]] {{ع}} بر همگان [[واجب]] و [[فریضه]] است. [[رسول خدا]] [[دستور]] توقف داد و به منادی خویش [[فرمان]] داد تا در میان [[مردم]] فریاد بزند و آنان را گرد آورد، پس همگی گرد آمدند. پیامبر بعد از نماز فرمود: "من به زودی [[دعوت]] [[خدا]] را [[اجابت]] کرده و از میان شما میروم...". سپس فرمود: ... خدایا تو [[شاهد]] باش. پس هرکس را که من مولای او هستم و نسبت به خودش اولی هستم، پس این [[علی]] مولای و اولی به اوست"...<ref>علامه امینی، الغدیر، ج، ص۲۹ تا ۳۴.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۴- ۱۵۴.</ref> | ||
==== حق امامت و ولایت ==== | ==== حق امامت و ولایت ==== | ||
{{اصلی|امامت| | {{اصلی|امامت|جایگاه امامت در نظام اعتقادی اسلام}} | ||
[[امامت]] در لغت به معنای قصد، توجه و آهنگ چیزی کردن است<ref>خلیل، العین، ج۱، ص۱۰۵؛ ابن منظور، لسان العرب، ص۲۱۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطفالله]]، [[نظام امامت و رهبری (کتاب)| نظام امامت و رهبری]]، ص۱۱-۱۲.</ref> [[امام]] در اصطلاح [[شیعه]] به کسی میگویند که [[پیشوا]] و مقتدای عالمیان است. [[خداوند]] به وی در جمیع امور [[مصونیت]] و عصمت بخشیده است<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین حسینی تهرانی|حسینی تهرانی، سید محمد حسین]]، [[امامشناسی - حسینی طهرانی (کتاب)|امامشناسی]]، ج۱۸، ص۲۰۶.</ref>. | [[امامت]] در لغت به معنای قصد، توجه و آهنگ چیزی کردن است<ref>خلیل، العین، ج۱، ص۱۰۵؛ ابن منظور، لسان العرب، ص۲۱۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطفالله]]، [[نظام امامت و رهبری (کتاب)| نظام امامت و رهبری]]، ص۱۱-۱۲.</ref> [[امام]] در اصطلاح [[شیعه]] به کسی میگویند که [[پیشوا]] و مقتدای عالمیان است. [[خداوند]] به وی در جمیع امور [[مصونیت]] و عصمت بخشیده است<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین حسینی تهرانی|حسینی تهرانی، سید محمد حسین]]، [[امامشناسی - حسینی طهرانی (کتاب)|امامشناسی]]، ج۱۸، ص۲۰۶.</ref>. | ||
[[امام]] دارای سه ویژگی است: ویژگی نخست، [[جانشینی]] [[پیامبر گرامی اسلام]] است. [[امام]] کسی است که پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بر مسند او مینشیند. [[ولایت]] و [[سرپرستی]] بر همۀ [[مکلفان]]، از دیگر [[ویژگیهای امام]] است. ویژگی دیگر، [[واجبالاطاعه]] بودن [[امام]] است. [[امام]]، [[جانشین پیامبر]] {{صل}} و [[ولیّ]] [[امت]] است؛ به گونهای که [[اطاعت]] از [[فرمان]] او در حد [[اطاعت]] از فرمان پیامبر {{صل}} [[وجوب]] دارد. [[امام]]، تنها یک [[راهنما]] و [[هدایتگر]] نیست که [[امت]] در قبال وی هیچ وظیفهای نداشته باشد، بلکه [[امت]]، هم در امور [[دین]] و هم در [[امور دنیا]] باید از وی [[اطاعت]] کند<ref>ر.ک: [[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۴۴.</ref>. | [[امام]] دارای سه ویژگی است: ویژگی نخست، [[جانشینی]] [[پیامبر گرامی اسلام]] است. [[امام]] کسی است که پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بر مسند او مینشیند. [[ولایت]] و [[سرپرستی]] بر همۀ [[مکلفان]]، از دیگر [[ویژگیهای امام]] است. ویژگی دیگر، [[واجبالاطاعه]] بودن [[امام]] است. [[امام]]، [[جانشین پیامبر]] {{صل}} و [[ولیّ]] [[امت]] است؛ به گونهای که [[اطاعت]] از [[فرمان]] او در حد [[اطاعت]] از فرمان پیامبر {{صل}} [[وجوب]] دارد. [[امام]]، تنها یک [[راهنما]] و [[هدایتگر]] نیست که [[امت]] در قبال وی هیچ وظیفهای نداشته باشد، بلکه [[امت]]، هم در امور [[دین]] و هم در [[امور دنیا]] باید از وی [[اطاعت]] کند<ref>ر.ک: [[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۴۴.</ref>. | ||
[[امامت]]، [[ولایت]] و [[رهبری]] از [[حقوق اجتماعی]] ـ [[سیاسی]] [[اهل بیت]]{{ع}} است که برعهدۀ [[امت اسلامی]] است و تاثیر و رابطۀ مستقیمی با [[سرنوشت]] امت اسلامی دارد. همچنین امامت یکی از ارکان و عوامل مهم [[حفظ دین]] است به طوری که شرط قبول همه [[اعمال]]، [[ولایت اهل بیت]]{{ع}} بیان شده است. ادلهای که [[امامت اهل بیت]] را [[اثبات]] مینماید همان ادلۀ اثباتگر [[حق امامت]] و ولایت برای ایشان است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۶۳- ۱۶۴.</ref>. | |||
==== حق مرجعیت علمی ==== | |||
{{اصلی|مرجعیت علمی اهل بیت}} | |||
مرجعیت علمی بدینمعناست که [[ائمه]] {{ع}} به عنوان خلفای راستین [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[مفسر]] و [[مبیّن]] [[دین]] و بیانکنندۀ معارف و [[احکام الهی]] و حافظان و شارحان [[دین]] هستند<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.</ref>. از آنجایی که [[اهل بیت]] {{ع}} دارای [[مقام عصمت]] هستند لذا محل رجوع [[علمی]] دیگران بوده و [[کلام]] آنان [[حجت]] است، زیرا تنها مجرای القاء کنندۀ [[علم]] و [[حیات]] از سوی [[خدا]]، [[امام]] است و بدون [[امام]]، [[قرآن]] یا هر کتاب یا [[علمی]] {{متن قرآن|لَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}}<ref>«و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref> است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۶۴- ۱۶۶.</ref>. | |||
در نگاه [[امام علی]] {{ع}} [[اهل بیت]]، درهای [[دانش]] و کلیدداران [[علوم]] [[الهی]] هستند. از این رو، فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]، رساندن پیامها و وفای به وعدهها و معنای کلمات را به من آموختند. ابواب [[حکمت]] نزد ما [[اهلبیت]] است و چراغ [[دین]] به دست ما افروخته. بدانید راههای [[دین]] همه یک راه است، راهی هموار و مستقیم. هر که قدم در آن نهد به مقصد رسد و [[غنیمت]] برد و هر که بدان راه نرود [[گمراه]] شود و [[پشیمانی]] برد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۵۵- ۱۵۶.</ref> | |||
درباره [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} آمده است که [[حضرت رسول]] {{صل}} فرمودند: "من [[شهر]] علمم و [[علی]] دروازه آن، هر کس [[علم]] طلب کند از دروازه [[شهر علم]] وارد شود"<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۰۴؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۳۳؛ إبن شهرآشوب، مناقب، ج۲، ۳۴، تحف العقول، ۴۳۰؛ الإرشاد، ج۱، ص۳۳.</ref>. یعنی تنها راه ورودی به معارف ناب [[نبوی]] از طریق [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است. در زمان زنده بودن من [[علی]] {{ع}} درب ورود شما به معارف ناب است بنابراین میتوان گفت به طریق اولی در زمان رحلت آن حضرت، [[علی]] {{ع}} باب علم پیامبر خواهد بود. پس بر همه لازم است طبق این [[حدیث]] [[علوم]] [[نبوی]] را از این [[خاندان]] اخذ نمایند حتی اگر قائل به [[امامت]] آنها نباشند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۷۳- ۱۷۴.</ref>. | |||
==== حق تقدیم (حق افضلیت) ==== | ==== حق تقدیم (حق افضلیت) ==== | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۱۸: | ||
[[افضلیت]] به معنای [[افضل]] بودن در [[امور دنیوی]] و [[اخروی]]، از صفات و ویژگیهای مهم [[امام]] است. [[امامیه]] معتقدند [[امام]] از تمام افراد کاملتر و فاضلتر است<ref>ر.ک: کشف المراد، ص۲۱۲-۲۳۸.</ref>. همچنین [[شیعه امامیه]] میگوید: [[واجب]] است [[امام]]، [[افضل]] باشد از همه [[مردم]] در تمامی صفات کمالی، از جمله [[علم]] و فهم و رأی و [[دوراندیشی]] و [[کرامت]] و [[حسن خلق]] و [[عفت]] و [[زهد]] و [[عدل]] و [[تقوی]] و [[سیاست]] شرعیه و امثال اینها"<ref>علی بامیانی، خلافة الإمام علی، ص۱۹.</ref>. | [[افضلیت]] به معنای [[افضل]] بودن در [[امور دنیوی]] و [[اخروی]]، از صفات و ویژگیهای مهم [[امام]] است. [[امامیه]] معتقدند [[امام]] از تمام افراد کاملتر و فاضلتر است<ref>ر.ک: کشف المراد، ص۲۱۲-۲۳۸.</ref>. همچنین [[شیعه امامیه]] میگوید: [[واجب]] است [[امام]]، [[افضل]] باشد از همه [[مردم]] در تمامی صفات کمالی، از جمله [[علم]] و فهم و رأی و [[دوراندیشی]] و [[کرامت]] و [[حسن خلق]] و [[عفت]] و [[زهد]] و [[عدل]] و [[تقوی]] و [[سیاست]] شرعیه و امثال اینها"<ref>علی بامیانی، خلافة الإمام علی، ص۱۹.</ref>. | ||
باید توجه داشت افضلیت دارای دو جنبه است. از یک جنبه [[حق]] فردی است و آن اینکه وجود [[کمالات]] [[علمی]] و عملی در [[ائمه]] {{عم}} اقضا میکند آنان [[برتر]] از دیگران باشند یعنی [[برتری]]، [[حق]] آنان است که [[خداوند متعال]] برای آنها قرار داده است؛ اما جنبه دیگر آنکه نسبت به مکلفین ایجاد [[حق]] و به تبع آن ایجاد [[تکلیف]] مینماید. [[برتری]] دانستن و [[برتری]] دادن [[اهل بیت]] {{عم}} در تمامی عرصههای [[علمی]]، [[معنوی]]، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] در مقایسه با افراد دیگر است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، | باید توجه داشت افضلیت دارای دو جنبه است. از یک جنبه [[حق]] فردی است و آن اینکه وجود [[کمالات]] [[علمی]] و عملی در [[ائمه]] {{عم}} اقضا میکند آنان [[برتر]] از دیگران باشند یعنی [[برتری]]، [[حق]] آنان است که [[خداوند متعال]] برای آنها قرار داده است؛ اما جنبه دیگر آنکه نسبت به مکلفین ایجاد [[حق]] و به تبع آن ایجاد [[تکلیف]] مینماید. [[برتری]] دانستن و [[برتری]] دادن [[اهل بیت]] {{عم}} در تمامی عرصههای [[علمی]]، [[معنوی]]، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] در مقایسه با افراد دیگر است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۷۵ ـ ۱۸۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۳۷-۱۴۲.</ref>. | ||
==== حق اسوه بودن ==== | |||
{{اصلی|اسوه بودن اهل بیت}} | |||
[[الگو]] یا اسوه کسی یا چیزی است که مورد توجه همه قرار میگیرد و ویژگیها یا کمالاتی در او هست که باعث میشود دیگران نسبت به راه و مقصدی که در پیش گرفتهاند از آنان نمونه و [[الگو]] بگیرند و راه و روش آنان را بپیمایند. [[تکامل]] [[شخصیت]] [[انسانها]] و [[ادب]] آنها در [[الگو]] و اسوهای است که [[انتخاب]] کردهاند و همچنین والایی [[هدف]] و غایتی که در [[زندگی]] خود دارند از الگوهای آنان فهمیده میشود. هر چه [[قدر]] الگوهای [[انسان]] بالاتر و والاتر و از نظر [[عبودیت]] در مرحله عالی قرار داشته باشند، [[ارزش]] شخصیت انسان بیشتر خواهد شد. | |||
[[اسلام]] [[دینی]] است که با توجه به کمال نهایی [[انسان]]، الگوهای کامل و عینی و دست یافتنی برای [[بشریت]] قرار داده است. در زمان حیات پیامبر شخص آن حضرت طبق نص قرآنی اسوه [[مسلمانان]] بود اما پس از [[پیامبر]] طبق سفارش متواتر و قطعی [[پیامبر]] مثل [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] [[اهل بیت]] آن حضرت بعد از [[پیامبر]] [[الگو]] و اسوه [[مردم]] خواهد بود. در [[روایات]] فراوانی از اسوه بودن [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] یاد شده است. طبق احادیثی که [[زمین]] هیچ گاه از وجود [[حجت]] خالی نمیشود؛ بعد از [[پیامبر اکرم]] [[اهل بیت]] ایشان [[الگو]] و راهنمای [[بشریت]] به سوی [[خداوند]] هستند. [[حضرت رسول]] {{صل}} میفرمایند: "[[اهل بیت]] من [[حق]] را از [[باطل]] جدا میکنند و هم ایشاناند آن امامانی که باید به آنها [[اقتدا]] کرد"<ref>{{متن حدیث|أَهْلُ بَيْتِي يَفْرُقُونَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ يُقْتَدَى بِهِم}}؛ الخصال، ج۲، ص۴۶۴.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۹.</ref> | |||
==== حق اطاعت ==== | ==== حق اطاعت ==== | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۳۹: | ||
[[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>. از جمله مصادیق نصرت خداوند، نصرت [[پیامبر]] و اوصیای ایشان در امر [[تبلیغ دین]] است و با توجه به [[براهین]] قطعی [[عقلی]] و اخبار متواتره [[نقلی]]؛ [[ولایت الهی]] از وجود [[پیامبر]] {{صل}} به [[اهل بیت]] اختصاص دارد، بنابراین؛ اگر کسی بخواهد مورد نصرت و یاری خداوند قرار گیرد باید [[سعی]] در یاری و کمک به وجود مقدس آن حضرات نماید تا به این وسیله برای کمک و یاری از جانب [[خداوند]] قابل و لایق شود. هر قدر نصرت و یاری [[انسان]] نسبت به [[اهل بیت]] بیشتر باشد؛ نتیجه آنکه نصرت خداوند در [[حق]] او بیشتر خواهد بود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۹۵-۱۹۸.</ref>. | [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>. از جمله مصادیق نصرت خداوند، نصرت [[پیامبر]] و اوصیای ایشان در امر [[تبلیغ دین]] است و با توجه به [[براهین]] قطعی [[عقلی]] و اخبار متواتره [[نقلی]]؛ [[ولایت الهی]] از وجود [[پیامبر]] {{صل}} به [[اهل بیت]] اختصاص دارد، بنابراین؛ اگر کسی بخواهد مورد نصرت و یاری خداوند قرار گیرد باید [[سعی]] در یاری و کمک به وجود مقدس آن حضرات نماید تا به این وسیله برای کمک و یاری از جانب [[خداوند]] قابل و لایق شود. هر قدر نصرت و یاری [[انسان]] نسبت به [[اهل بیت]] بیشتر باشد؛ نتیجه آنکه نصرت خداوند در [[حق]] او بیشتر خواهد بود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۹۵-۱۹۸.</ref>. | ||
==== حق انتظار ==== | |||
{{اصلی|انتظار ظهور امام مهدی}} | |||
از جمله موارد [[نصرت]] عملی [[اهل بیت]] [[انتظار]] برای آنان است، [[انتظار]] برای بازگشت آنان به عرصه [[معنوی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] است.در تفکر شیعی [[انتظار]] [[موعود]]، به عنوان یکی از آموزه مهم [[شیعی]] مطرح بوده و در بسیاری از روایات شیعه بر [[ضرورت انتظار]] [[قائم آل محمد]] {{صل}} تصریح شده است. [[حق]] [[انتظار]] در دو جنبه مطرح است؛ فردی و [[اجتماعی]]<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۹۹ ـ ۲۰۴.</ref>. | |||
==== حقوق مالی ==== | ==== حقوق مالی ==== | ||
{{اصلی|حقوق مالی امام}} | |||
[[حق مالی]] امتیازی است که [[نظام حقوقی]] برای اشخاص میشناسد. این دسته از [[حقوق]] قابل مبادله و قیمت گذاری به [[پول]] است مانند [[حق]] [[مالکیت]] و حق انتفاع<ref>علی محمد یثربی، مقدمه علم حقوق، ص۱۲۱ (ماده ۴۰ ق ۲۰).</ref>. مسلم است که [[سیاست]] و [[اقتصاد]]، رابطۀ تنگاتنگ دارند. [[ضعف]] سیاست، موجب ضعف اقتصاد است و ضعف اقتصاد، [[دلیل]] ضعف سیاست است. یکی از حربههای برنده و مهم [[طاغوتها]] در هر عصری این بوده که رگ و ریشۀ اقتصاد را به دست میگرفتند و مردان [[خدا]] را در فشار و تنگنای [[اقتصادی]] قرار میدادند تا آنان را [[نیازمند]] و [[تسلیم]] خود کنند<ref>محمدتقی عبدوس، محمد محمدی اشتهاردی، آموزههای اخلاقی رفتاری امامان شیعه، ص۷۰.</ref>. [[غصب فدک]] پس از [[رحلت پیامبر]] نیز در همین راستا توجیه میشود، لذا اگر اقتصاد در زمان [[اهل بیت]] {{عم}} در دست آنان بود، [[حکومت]] نیز به دست آنان میشد، لکن [[دشمنان]] و غاصبان [[حقوق]] آنان، ابتدا این [[حق]] آنان را گرفتند و بعد سایر حقوق ایشان را [[غصب]] کردند. با توجه به آنچه ذکر شد و با توجه به منبع درآمد [[اهل بیت]] {{عم}} که در موارد زیادی به عهدۀ [[مسلمین]] است و با توجه به آثاری که [[پرداخت حقوق مالی]] میتواند داشته باشد، حقوق مالی در زمره [[حقوق اجتماعی]] ذکر میشود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص ۲۰۴ ـ ۲۰۵.</ref>. | |||
===== حق انفال ===== | ===== حق انفال ===== | ||
{{اصلی|انفال}} | {{اصلی|انفال}} | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۶۴: | ||
===== [[حق خمس]] ===== | ===== [[حق خمس]] ===== | ||
===== [[حق صله]] ([[حق هدیه دادن|هدیه دادن]]) ===== | ===== [[حق صله]] ([[حق هدیه دادن|هدیه دادن]]) ===== | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۴: | ||
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|'''امامشناسی ۵''']] | # [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|'''امامشناسی ۵''']] | ||
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']] | # [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']] | ||
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید حسین دینپرور]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||