نیاکان پیامبر خاتم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== ایمان نیاکان پیامبر خاتم ==  
== ایمان نیاکان پیامبر خاتم ==  
[[ایمان]] در لغت به معنای [[تصدیق]] کردن و [[ضد]] [[کفر]] آمده است و [[مؤمن]] به شخص [[خداپرست]] در مقابل [[کافر]] اطلاق می‌‌شود<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳ و ۲۲۴.</ref>.
[[ایمان]] در لغت به معنای تصدیق]کردن و ضد [[کفر]] آمده است و [[مؤمن]] به شخص [[خداپرست]] در مقابل [[کافر]] اطلاق می‌‌شود<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳ و ۲۲۴.</ref>.


در [[تعریف ایمان]] بین متکلّمین [[اختلاف]] وجود دارد، ولی اعتراف به [[وحدانیت خداوند]] و [[نفی]] [[شریک]] از او از ارکان اساسی ایمان نزد آنان به شمار می‌‌رود<ref>التوحید، ص۳۹۴.</ref>.
در [[تعریف ایمان]] بین متکلّمین [[اختلاف]] وجود دارد، ولی اعتراف به وحدانیت خداوند و [[نفی]] [[شریک]] از او از ارکان اساسی ایمان نزد آنان به شمار می‌‌رود<ref>التوحید، ص۳۹۴.</ref>.


نیاکان جمع نیا به معنای اجداد است و منظور از نیاکان در این بحث، [[پدران]] و [[مادران]] [[پیامبر]]{{صل}} از عبداللّه و [[آمنه]] تا [[حضرت آدم]] و [[حوا]] است<ref>اوائل المقالات، ص۴۵.</ref>. ادلّه [[مخالفین]] و موافقین [[ایمان نیاکان پیامبر]]{{صل}}، شامل همه آنها می‌‌شود، هر چند برخی از ادلّه نفیاً یا اثباتاً فقط مربوط به پدر یا مادر آن حضرت می‌‌شود.
نیاکان جمع نیا به معنای اجداد است و منظور از نیاکان در این بحث، پدران و مادران [[پیامبر]]{{صل}} از عبداللّه و [[آمنه]] تا [[حضرت آدم]] و [[حوا]] است<ref>اوائل المقالات، ص۴۵.</ref>. ادلّه مخالفین و موافقین ایمان نیاکان پیامبر{{صل}}، شامل همه آنها می‌‌شود، هر چند برخی از ادلّه نفیاً یا اثباتاً فقط مربوط به پدر یا مادر آن حضرت می‌‌شود.


بحث از ایمان نیاکان پیامبر{{صل}} در [[علم کلام]] در بخش [[نبوت عامه]] و بحث از [[عصمت انبیاء]] مطرح شده است، و در [[علم تفسیر]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«و یاد کن که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بت‌ها را به خدایی می‌گزینی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری می‌یابم» سوره انعام، آیه ۷۴.</ref>، {{متن قرآن|وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ}}<ref>«و گردش تو را در میان سجده‌گزاران (می‌بیند)» سوره شعراء، آیه ۲۱۹.</ref> و برخی دیگر از [[آیات قرآن]] مورد بحث قرار گرفته است.
بحث از ایمان نیاکان پیامبر{{صل}} در [[علم کلام]] در بخش [[نبوت عامه]] و بحث از [[عصمت انبیاء]] مطرح شده است، و در [[علم تفسیر]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«و یاد کن که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بت‌ها را به خدایی می‌گزینی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری می‌یابم» سوره انعام، آیه ۷۴.</ref>، {{متن قرآن|وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ}}<ref>«و گردش تو را در میان سجده‌گزاران (می‌بیند)» سوره شعراء، آیه ۲۱۹.</ref> و برخی دیگر از [[آیات قرآن]] مورد بحث قرار گرفته است.


و در [[علم]] [[تاریخ]] نیز در بحث از [[سیره نبوی]] و بررسی [[زندگینامه]] پدر و مادر [[پیامبر اسلام]]{{صل}} مطرح می‌‌شود<ref>السیرة النبویة، ج۱، ص۱۲۷، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰و ۳۵، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج۱، ص۱۵۰ تا ۱۵۴.)</ref>.
و در [[علم]] [[تاریخ]] نیز در بحث از [[سیره نبوی]] و بررسی زندگینامه پدر و مادر [[پیامبر اسلام]]{{صل}} مطرح می‌‌شود<ref>السیرة النبویة، ج۱، ص۱۲۷، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰و ۳۵، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج۱، ص۱۵۰ تا ۱۵۴.)</ref>.


در مورد ایمان نیاکان پیامبر [[اکرم]]{{صل}} سه دیدگاه وجود دارد:
در مورد ایمان نیاکان پیامبر اکرم{{صل}} سه دیدگاه وجود دارد:


=== دیدگاه اوّل ===
=== دیدگاه اوّل ===
همه [[علمای شیعه]] و همچنین عده ای از محققین [[اهل سنت]] معتقدند که [[نیاکان پیامبر اسلام]]{{صل}}، خداپرست و [[موحّد]] بوده‌اند<ref>اوائل المقالات، ص۴۵، کشف الخفاء، ج۱، ص۶۲، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۳۷۱، بحار الأنوار، ج۱۵، ص۱۱۸.</ref> و برای [[اثبات]] [[عقیده]] خود به [[دلایل]] ذیل استناد کرده اند:
همه علمای شیعه و همچنین عده ای از محققین [[اهل سنت]] معتقدند که نیاکان پیامبر اسلام{{صل}}، خداپرست و [[موحّد]] بوده‌اند<ref>اوائل المقالات، ص۴۵، کشف الخفاء، ج۱، ص۶۲، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۳۷۱، بحار الأنوار، ج۱۵، ص۱۱۸.</ref> و برای [[اثبات]] [[عقیده]] خود به [[دلایل]] ذیل استناد کرده اند:


'''الف) [[دلیل عقلی]]:''' [[پیامبر]] باید از هر چیزی که موجب [[نفرت]] و دوری [[مردم]] از وی می‌‌شود، [[منزه]] و [[پاک]] باشد<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۲۷۶، المواقف، ص۲۶۵، شرح المقاصد، ج۵، ص۶۱.</ref>. [[مشرک]] بودن نیاکان موجب نفرت و دوری مردم از پیامبر می‌‌شود، پس [[نیاکان پیامبر]] باید از [[شرک]] منزه باشند.
'''الف) [[دلیل عقلی]]:''' [[پیامبر]] باید از هر چیزی که موجب [[نفرت]] و دوری [[مردم]] از وی می‌‌شود، [[منزه]] و [[پاک]] باشد<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۲۷۶، المواقف، ص۲۶۵، شرح المقاصد، ج۵، ص۶۱.</ref>. [[مشرک]] بودن نیاکان موجب نفرت و دوری مردم از پیامبر می‌‌شود، پس نیاکان پیامبر باید از [[شرک]] منزه باشند.


'''ب) [[آیات قرآن]]:'''
'''ب) [[آیات قرآن]]:'''


۱. {{متن قرآن|الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ}}<ref>«همان که چون (به نماز) برخیزی تو را می‌نگرد؛» سوره شعراء، آیه ۲۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ}}<ref>«و گردش تو را در میان سجده‌گزاران (می‌بیند)» سوره شعراء، آیه ۲۱۹.</ref> برخی جهت [[اثبات]] [[ایمان]] نیاکان [[نبی]] به این [[آیه]] [[تمسک]] کرده می‌‌گویند: [[نیاکان]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[مؤمن]] و ساجد بوده‌اند که [[خداوند]] فرمود، گردیدن تو در پشت ساجدان را می‌‌بینم<ref>منهج الصادقین، ج۶، ص۴۸۹، گازر، ج۷، ص۱۰۴.</ref>.
۱. {{متن قرآن|الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ}}<ref>«همان که چون (به نماز) برخیزی تو را می‌نگرد؛» سوره شعراء، آیه ۲۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ}}<ref>«و گردش تو را در میان سجده‌گزاران (می‌بیند)» سوره شعراء، آیه ۲۱۹.</ref> برخی جهت [[اثبات]] [[ایمان]] نیاکان [[نبی]] به این [[آیه]] [[تمسک]] کرده می‌‌گویند: نیاکان [[رسول خدا]]{{صل}} [[مؤمن]] و ساجد بوده‌اند که [[خداوند]] فرمود، گردیدن تو در پشت ساجدان را می‌‌بینم<ref>منهج الصادقین، ج۶، ص۴۸۹، گازر، ج۷، ص۱۰۴.</ref>.


از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر]] این آیه [[روایت]] شده است که [[حضرت محمد]]{{صل}} در اصلاب [[پیامبران]] بود تا این که به پشت [[پدر]] خویش منتقل شد به [[زناشویی]] [[مشروع]] و [[حلال]] بدون [[آلودگی]] به [[زنا]] و [[سفاح]] ([[ازدواج]] غیر مشروع)<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۲۰۶، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۶۵، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۲۵.</ref> و [[ابن عباس]] از پیامبر{{صل}} نقل کرده که فرمود: یعنی تو را می‌‌بیند که از صلب [[پیامبری]] به صلب پیامبر دیگر منتقل می‌‌شدی تا این که به [[دنیا]] آمدی<ref>الجامع لأحکام القرآن، ج۱۳، ص۱۴۴.</ref>.
از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر]] این آیه [[روایت]] شده است که [[حضرت محمد]]{{صل}} در اصلاب [[پیامبران]] بود تا این که به پشت [[پدر]] خویش منتقل شد به [[زناشویی]] [[مشروع]] و [[حلال]] بدون [[آلودگی]] به [[زنا]] و [[سفاح]] ([[ازدواج]] غیر مشروع)<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۲۰۶، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۶۵، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۲۵.</ref> و [[ابن عباس]] از پیامبر{{صل}} نقل کرده که فرمود: یعنی تو را می‌‌بیند که از صلب [[پیامبری]] به صلب پیامبر دیگر منتقل می‌‌شدی تا این که به [[دنیا]] آمدی<ref>الجامع لأحکام القرآن، ج۱۳، ص۱۴۴.</ref>.


[[مخالفین]] بر [[استدلال]] فوق اشکال کرده‌اند به این که آیه به چند صورت تفسیر شده و شما نمی‌توانید بگویید آیه را بر تمام [[تفسیرها]] حمل کنیم چون حمل مشترک بر تمام وجوه جایز نیست<ref>تفسیر کبیر، ج۲۴، ص۱۷۳.</ref> و حمل آن بر تفسیر مورد نظر موافقین [[ترجیح بلا مرجح]] است. در پاسخ می‌‌توان گفت: وجود [[احادیث]] متعدد در تفسیر این آیه که بر [[ایمان نیاکان پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} دلالت می‌‌کنند مرجّح وجه مورد نظر موافقین است.
[[مخالفین]] بر [[استدلال]] فوق اشکال کرده‌اند به این که آیه به چند صورت تفسیر شده و شما نمی‌توانید بگویید آیه را بر تمام [[تفسیرها]] حمل کنیم چون حمل مشترک بر تمام وجوه جایز نیست<ref>تفسیر کبیر، ج۲۴، ص۱۷۳.</ref> و حمل آن بر تفسیر مورد نظر موافقین [[ترجیح بلا مرجح]] است. در پاسخ می‌‌توان گفت: وجود [[احادیث]] متعدد در تفسیر این آیه که بر ایمان نیاکان پیامبر اکرم{{صل}} دلالت می‌‌کنند مرجّح وجه مورد نظر موافقین است.


۲. {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بت‌ها دور بدار» سوره ابراهیم، آیه ۳۵.</ref>، موافقین می‌‌گویند به قرینه {{متن قرآن|هَذَا الْبَلَدَ}} ([[مکّه]]) منظور [[اولاد]] اسماعیل و [[پدران]] [[پیامبر]]{{صل}} بود. و این که [[قرآن]] می‌‌فرماید: کلمه [[توحید]] را کلمه پاینده ای در نسل‌های بعد از خود قرار داد {{متن قرآن|وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و همین را سخنی پاینده در میان فرزندان (آینده) خویش قرار داد باشد که آنان (بدان) بازگردند» سوره زخرف، آیه ۲۸.</ref> معلوم می‌‌شود که مراد [[موحدان]] بوده است از اولاد [[ابراهیم]]{{ع}}<ref>حجج القرآن، ص۸۰.</ref>.
۲. {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بت‌ها دور بدار» سوره ابراهیم، آیه ۳۵.</ref>، موافقین می‌‌گویند به قرینه {{متن قرآن|هَذَا الْبَلَدَ}} ([[مکّه]]) منظور [[اولاد]] اسماعیل و [[پدران]] [[پیامبر]]{{صل}} بود. و این که [[قرآن]] می‌‌فرماید: کلمه [[توحید]] را کلمه پاینده ای در نسل‌های بعد از خود قرار داد {{متن قرآن|وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و همین را سخنی پاینده در میان فرزندان (آینده) خویش قرار داد باشد که آنان (بدان) بازگردند» سوره زخرف، آیه ۲۸.</ref> معلوم می‌‌شود که مراد [[موحدان]] بوده است از اولاد [[ابراهیم]]{{ع}}<ref>حجج القرآن، ص۸۰.</ref>.
خط ۵۲: خط ۵۲:
'''د) دلیل [[تاریخی]]:'''  
'''د) دلیل [[تاریخی]]:'''  


بر اساس متون تاریخی نه تنها دلیل صریحی بر [[مشرک]] بودن [[نیاکان پیامبر]]{{صل}} وجود ندارد بلکه دلایلی وجود دارد که موحّد و [[خداپرست]] بودن نیاکان آن [[حضرت]] را ثابت می‌‌کند. به عنوان مثال عبدالمطلب جدّ پیامبر{{صل}} به دلیل عمل به [[آیین حنیف]] ابراهیمی به [[ابراهیم]] ثانی ملقّب شده بود<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱.</ref> و از وی شعری نقل شده که مطلعش این است:
بر اساس متون تاریخی نه تنها دلیل صریحی بر [[مشرک]] بودن نیاکان پیامبر{{صل}} وجود ندارد بلکه دلایلی وجود دارد که موحّد و [[خداپرست]] بودن نیاکان آن حضرت را ثابت می‌‌کند. به عنوان مثال عبدالمطلب جدّ پیامبر{{صل}} به دلیل عمل به [[آیین حنیف]] ابراهیمی به [[ابراهیم]] ثانی ملقّب شده بود<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱.</ref> و از وی شعری نقل شده که مطلعش این است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''یا ربّ أنت الأحد الفرد الصمد''|2=''إن شئت الهمت الصواب والرشد''}}
{{ب|''یا ربّ أنت الأحد الفرد الصمد''|2=''إن شئت الهمت الصواب والرشد''}}
خط ۹۰: خط ۹۰:
اولاً: احادیثی که بر زنده شدن پدر و [[مادر پیامبر]]{{صل}} دلالت می‌‌کنند [[ضعیف]] و غیر معتبر هست<ref>کشف الخفاء، ج۱، ص۶۲و ۶۳، ادلة معتقد ابوحنیفة فی ابوی الرسول، ص۸۷.</ref>.
اولاً: احادیثی که بر زنده شدن پدر و [[مادر پیامبر]]{{صل}} دلالت می‌‌کنند [[ضعیف]] و غیر معتبر هست<ref>کشف الخفاء، ج۱، ص۶۲و ۶۳، ادلة معتقد ابوحنیفة فی ابوی الرسول، ص۸۷.</ref>.


ثانیاً: بر فرض بعید این [[احادیث]] را قبول کردیم این احادیث دلالت بر ایمان پدر و مادر پیامبر{{صل}} بعد از [[وفات]] و [[بعث]] می‌‌کند چون ایمان بعد از [[مرگ]] و [[مشاهده]] احوال آن [[جهان]] فایده ای ندارد و این که پیامبر ایشان را زنده کرده و [[اسلام]] را بر آنها عرضه کرده برای تکمیل ایمان شان بوده است<ref>بحارالأنوار، ج۱۵، ص۱۱۰.</ref>.<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[ایمان نیاکان پیامبر (مقاله)|مقاله «ایمان نیاکان پیامبر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۹۱-۵۹۵.</ref>
ثانیاً: بر فرض بعید این [[احادیث]] را قبول کردیم این احادیث دلالت بر ایمان پدر و مادر پیامبر{{صل}} بعد از [[وفات]] و [[بعث]] می‌‌کند چون ایمان بعد از [[مرگ]] و مشاهده احوال آن [[جهان]] فایده ای ندارد و این که پیامبر ایشان را زنده کرده و [[اسلام]] را بر آنها عرضه کرده برای تکمیل ایمان شان بوده است<ref>بحارالأنوار، ج۱۵، ص۱۱۰.</ref>.<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[ایمان نیاکان پیامبر (مقاله)|مقاله «ایمان نیاکان پیامبر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۵۹۱-۵۹۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پیامبر خاتم]]
[[رده:نیاکان پیامبر خاتم]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]
۱۰۷٬۱۵۶

ویرایش