سخن گفتن در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{سیره معصوم}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{سیره معصوم}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[سخن گفتن]]''' است. "'''[[سخن گفتن]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = سخن گفتن
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سخن گفتن در قرآن]] - [[سخن گفتن در حدیث]] - [[سخن گفتن در نهج البلاغه]] - [[سخن گفتن در معارف دعا و زیارات]] - [[سخن گفتن در کلام اسلامی]] - [[سخن گفتن در معارف و سیره نبوی]]</div>
| عنوان مدخل  = سخن گفتن
| مداخل مرتبط = [[سخن گفتن در قرآن]] - [[سخن گفتن در نهج البلاغه]] - [[سخن گفتن در معارف دعا و زیارات]] - [[سخن گفتن در معارف و سیره نبوی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[پیامبر خاتم]] {{صل}} در سخن گفتن آرام بود و [[فصاحت]] همراه با [[بلاغت]] داشت. بیشتر گوش می‌کرد و کمتر سخن می‌گفت. اگر سخنی می‌گفت، به [[ضرورت]] بود و زوایدی در کلامش دیده نمی‌شد. به کسی [[طعنه]] نمی‌زد. سخنش، [[منظم]]، کوتاه و قانع کننده بود. وسط صحبت گاهی درنگ می‌کرد تا مخاطبان، حرف‌های او را خوب بفهمند و گاهی خاموش می‌ماند تا دیگران [[پرسش]] خود را مطرح کنند. در [[شرم]] و [[حیا]] بی‌مانند بود. اگر سخنی غیرعادی بر زبان جاری می‌کرد، از شدت شرم چهره‌اش سرخ می‌شد. بسیار پرحوصله و با گذشت بود<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۲.</ref>.
[[پیامبر خاتم]] {{صل}} در سخن گفتن آرام بود و [[فصاحت]] همراه با [[بلاغت]] داشت. بیشتر گوش می‌کرد و کمتر سخن می‌گفت. اگر سخنی می‌گفت، به [[ضرورت]] بود و زوایدی در کلامش دیده نمی‌شد. به کسی [[طعنه]] نمی‌زد. سخنش، [[منظم]]، کوتاه و قانع کننده بود. وسط صحبت گاهی درنگ می‌کرد تا مخاطبان، حرف‌های او را خوب بفهمند و گاهی خاموش می‌ماند تا دیگران [[پرسش]] خود را مطرح کنند. در [[شرم]] و [[حیا]] بی‌مانند بود. اگر سخنی غیرعادی بر زبان جاری می‌کرد، از شدت شرم چهره‌اش سرخ می‌شد. بسیار پرحوصله و با گذشت بود<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۲.</ref>.


کیفیت [[کلام]]، نشان‌دهنده [[میزان]] [[خرد]] و [[شخصیت]] گوینده است. [[رسول گرامی اسلام]]، [[امیر]] سخن ورزی بود و سخنانش کاملاً مفید و مرتبط با موضوع بود. «[[پیامبر اکرم]]{{صل}} زبان خویش را نگه می‌داشت و به کار نمی‌انداخت مگر در اموری که به آن [[حضرت]] مربوط یا سودمند باشد. وقتی هم سخنی می‌گفت، [[الفت]] بخش بود، نه عامل [[تفرقه]] و [[وحدت]] شکنی [[جامعه]]»<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۱.</ref>.
کیفیت [[کلام]]، نشان‌دهنده [[میزان]] [[خرد]] و [[شخصیت]] گوینده است. [[رسول گرامی اسلام]]، [[امیر]] سخن ورزی بود و سخنانش کاملاً مفید و مرتبط با موضوع بود. «[[پیامبر اکرم]] {{صل}} زبان خویش را نگه می‌داشت و به کار نمی‌انداخت مگر در اموری که به آن [[حضرت]] مربوط یا سودمند باشد. وقتی هم سخنی می‌گفت، [[الفت]] بخش بود، نه عامل [[تفرقه]] و [[وحدت]] شکنی [[جامعه]]»<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۱.</ref>.


ایشان به قدر [[عقول]] دیگران سخن می‌گفت، چنان که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: «[[رسول خدا]]{{صل}} هرگز با [[مردم]]، با عمق [[عقل]] و [[درک]] خود سخن نگفت و می‌فرمود: ما [[پیامبران]] مأموریم که با مردم به اندازه عقل آنان حرف بزنیم، نه به قدر [[فهم]] خودمان».<ref>{{متن حدیث|مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ}}؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۸۰.</ref>؛
ایشان به قدر [[عقول]] دیگران سخن می‌گفت، چنان که [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: «[[رسول خدا]] {{صل}} هرگز با [[مردم]]، با عمق [[عقل]] و [[درک]] خود سخن نگفت و می‌فرمود: ما [[پیامبران]] مأموریم که با مردم به اندازه عقل آنان حرف بزنیم، نه به قدر [[فهم]] خودمان».<ref>{{متن حدیث|مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ}}؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۸۰.</ref>؛


سخنان حضرت مایه جلب مخاطبان می‌گردید؛ زیرا همه‌فهم بود. دراین باره آمده است: {{متن حدیث|كَانَ كَلَامُهُ فَصْلًا يَتَبَيَّنُهُ كُلُّ مَنْ سَمِعَهُ‌}}؛ «سخنانش، روشن و گویا بود، چنان که هر شنونده‌ای آن را می‌فهمید»<ref>مکارم الاخلاق، ص۲۳.</ref>.
سخنان حضرت مایه جلب مخاطبان می‌گردید؛ زیرا همه‌فهم بود. دراین باره آمده است: {{متن حدیث|كَانَ كَلَامُهُ فَصْلًا يَتَبَيَّنُهُ كُلُّ مَنْ سَمِعَهُ‌}}؛ «سخنانش، روشن و گویا بود، چنان که هر شنونده‌ای آن را می‌فهمید»<ref>مکارم الاخلاق، ص۲۳.</ref>.


[[صبر]] و [[تحمل]] اشخاص هنگام گوش دادن به گفتار دیگران مشخص می‌شود؛ چه اینکه برخی افراد کم ظرفیت در میانه سخنان دیگران، کلامشان را قطع می‌کنند. درباره [[سیره رسول خدا]]{{صل}} در این زمینه آمده است: {{متن حدیث|مَنْ تَكَلَّمَ أَنْصَتُوا لَهُ حَتَّى يَفْرُغَ وَ لَا يَقْطَعُ عَلَى أَحَدٍ كَلَامَهُ‌}} «هرکس در حال حرف زدن است، ساکت شوید تا از [[سخن گفتن]] [[فراغت]] یابد و خود آن [[حضرت]] هم هرگز [[کلام]] کسی را قطع نمی‌کرد».<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۳.</ref>.
[[صبر]] و [[تحمل]] اشخاص هنگام گوش دادن به گفتار دیگران مشخص می‌شود؛ چه اینکه برخی افراد کم ظرفیت در میانه سخنان دیگران، کلامشان را قطع می‌کنند. درباره [[سیره رسول خدا]] {{صل}} در این زمینه آمده است: {{متن حدیث|مَنْ تَكَلَّمَ أَنْصَتُوا لَهُ حَتَّى يَفْرُغَ وَ لَا يَقْطَعُ عَلَى أَحَدٍ كَلَامَهُ‌}} «هرکس در حال حرف زدن است، ساکت شوید تا از [[سخن گفتن]] [[فراغت]] یابد و خود آن [[حضرت]] هم هرگز [[کلام]] کسی را قطع نمی‌کرد».<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۳.</ref>.


لهجه خوش و برخورد [[زیبا]] و سخن همراه با [[تبسم]] بسیار اثرگذار است و کلام را [[دل]] نشین می‌سازد. این جلوه از [[رفتار]] [[انسانی]] نیز در [[سیره]] [[رسول]] [[رحمت]] به خوبی نمایان بود: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِذَا حَدَّثَ بِحَدِيثٍ تَبَسَّمَ فِي حَدِيثِهِ‌}}؛ «سخن گفتن [[رسول الله]]{{صل}} با تبسمی دلنشین آمیخته بود»<ref>سنن النبی، ص۴۸.</ref>.
لهجه خوش و برخورد [[زیبا]] و سخن همراه با [[تبسم]] بسیار اثرگذار است و کلام را [[دل]] نشین می‌سازد. این جلوه از [[رفتار]] [[انسانی]] نیز در [[سیره]] [[رسول]] [[رحمت]] به خوبی نمایان بود: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِذَا حَدَّثَ بِحَدِيثٍ تَبَسَّمَ فِي حَدِيثِهِ‌}}؛ «سخن گفتن [[رسول الله]] {{صل}} با تبسمی دلنشین آمیخته بود»<ref>سنن النبی، ص۴۸.</ref>.


همه [[سخنان رسول اکرم]]{{صل}}، [[حکمت]] و [[هدایت]] و [[خطبه]] هایش کوتاه بود و کمترین سخن [[بیهوده]] در آن راه نداشت: {{متن حدیث|كَانَ أَقْصَرَ النَّاسِ خُطْبَةً وَ أَقَلَّهُمْ هَذَراً}}<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۷.</ref>؛ در عین کوتاهی سخن اگر لازم می‌شد، برای تفهیم مطالب و [[درک]] شنونده، سخن را تکرار می‌کرد: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِذَا حَدَّثَ الْحَدِيثَ أَوْ سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ كَرَّرَهُ ثَلَاثاً لِيَفْهَمَ وَ يُفْهَمَ عَنْهُ}} «گاهی برای آنکه سخنش کاملاً برای طرف مقابل، مفهوم و بی‌ابهام باشد، آن را سه بار تکرار می‌فرمود».<ref>مکارم الاخلاق، ص۲۰.</ref>.
همه [[سخنان رسول اکرم]] {{صل}}، [[حکمت]] و [[هدایت]] و [[خطبه]] هایش کوتاه بود و کمترین سخن [[بیهوده]] در آن راه نداشت: {{متن حدیث|كَانَ أَقْصَرَ النَّاسِ خُطْبَةً وَ أَقَلَّهُمْ هَذَراً}}<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۷.</ref>؛ در عین کوتاهی سخن اگر لازم می‌شد، برای تفهیم مطالب و [[درک]] شنونده، سخن را تکرار می‌کرد: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِذَا حَدَّثَ الْحَدِيثَ أَوْ سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ كَرَّرَهُ ثَلَاثاً لِيَفْهَمَ وَ يُفْهَمَ عَنْهُ}} «گاهی برای آنکه سخنش کاملاً برای طرف مقابل، مفهوم و بی‌ابهام باشد، آن را سه بار تکرار می‌فرمود».<ref>مکارم الاخلاق، ص۲۰.</ref>.


دیرتر از همه [[خشمگین]] و عصبانی می‌شد و زودتر از همه گذشت می‌کرد. در حال [[خشم]] و رضا، جز سخن [[حق]] نمی‌گفت: {{متن حدیث|وَ كَانَ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ لَا يَقُولُ إِلَّا حَقّاً}}؛ «[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در حال رضا و [[غضب]]، چیزی جز حق نمی‌گفت»<ref>سنن النبی، ص۷۶.</ref>. زبان را [[نشانه]] [[زیبایی]] می‌دانست و می‌فرمود: {{متن حدیث|أَلْجَمَالُ فِي الرَّجُلِ الِّلسَانُ‌}}؛ «زیبایی مرد، زبان اوست»<ref>بهاءالدین خرمشاهی؛ مسعود انصاری، پیام پیامبر، ج۱، ص۵۲۲.</ref>.
دیرتر از همه [[خشمگین]] و عصبانی می‌شد و زودتر از همه گذشت می‌کرد. در حال [[خشم]] و رضا، جز سخن [[حق]] نمی‌گفت: {{متن حدیث|وَ كَانَ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ لَا يَقُولُ إِلَّا حَقّاً}}؛ «[[پیامبر اکرم]] {{صل}} در حال رضا و [[غضب]]، چیزی جز حق نمی‌گفت»<ref>سنن النبی، ص۷۶.</ref>. زبان را [[نشانه]] [[زیبایی]] می‌دانست و می‌فرمود: {{متن حدیث|أَلْجَمَالُ فِي الرَّجُلِ الِّلسَانُ‌}}؛ «زیبایی مرد، زبان اوست»<ref>بهاءالدین خرمشاهی؛ مسعود انصاری، پیام پیامبر، ج۱، ص۵۲۲.</ref>.


[[شایسته]] است [[انسان]] هرگاه لب به سخن باز می‌کند، [[کلامی]] شایسته و همراه با [[اندیشه]] بگوید که [[گواه]] زیبایی درون و [[کمالات]] [[روحی]] او باشد. رسول الله{{صل}}، زیاده گویی را مایه [[سنگ دلی]] می‌دانست و می‌فرمود:
[[شایسته]] است [[انسان]] هرگاه لب به سخن باز می‌کند، [[کلامی]] شایسته و همراه با [[اندیشه]] بگوید که [[گواه]] زیبایی درون و [[کمالات]] [[روحی]] او باشد. رسول الله {{صل}}، زیاده گویی را مایه [[سنگ دلی]] می‌دانست و می‌فرمود:
{{متن حدیث|لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ‌، فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ قَسْوَةُ الْقَلْبِ}} «در غیر از [[یاد خدا]]، بسیار سخن مگویید؛ زیرا بسیارگویی در جز یاد خدا، موجب سخت دلی است».<ref>عباس مهرین، خاتم النبیین، ص۵۲۴۸.</ref>.
{{متن حدیث|لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ‌، فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ قَسْوَةُ الْقَلْبِ}} «در غیر از [[یاد خدا]]، بسیار سخن مگویید؛ زیرا بسیارگویی در جز یاد خدا، موجب سخت دلی است».<ref>عباس مهرین، خاتم النبیین، ص۵۲۴۸.</ref>.


در جای دیگر فرمود: «[[خدا]] بیامرزد کسی را که زیاده گویی خود را مهار کند»<ref>سنن النبی، ص۴۵.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، دیگران را از سخنان [[بیهوده]] [[نهی]] می‌فرمود و گزیده گویی را از نشانه‌های [[مسلمانی]] می‌شمرد: {{متن حدیث|مِنْ حُسْنِ إِسْلَامِ الْمَرْءِ تَرْكُهُ الْكَلَامَ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ}}؛ «از نشانه‌های نیکویی [[اسلام]] شخص، دم فرو بستن از [[بیهوده‌گویی]] است»<ref>میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۲۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص۲۶.</ref>.
در جای دیگر فرمود: «[[خدا]] بیامرزد کسی را که زیاده گویی خود را مهار کند»<ref>سنن النبی، ص۴۵.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، دیگران را از سخنان [[بیهوده]] [[نهی]] می‌فرمود و گزیده گویی را از نشانه‌های [[مسلمانی]] می‌شمرد: {{متن حدیث|مِنْ حُسْنِ إِسْلَامِ الْمَرْءِ تَرْكُهُ الْكَلَامَ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ}}؛ «از نشانه‌های نیکویی [[اسلام]] شخص، دم فرو بستن از [[بیهوده‌گویی]] است»<ref>میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۲۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص۲۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
==آداب سخن در سخنان پیامبر اعظم{{صل}}==
{{اصلی|آداب سخن}}
#'''[[صداقت]]''': از [[پیامبر]] {{صل}} [[روایت]] شده است که فرمود: در نظر من [[بهترین]] سخن آن است که راست‌تر باشد: {{متن حدیث|أَحَبُّ الحَديثِ إلَيَّ أصْدَقُهُ}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۸۱.</ref>.
#'''به [[حق]] [[سخن گفتن]]''': حق را بگو، هرچند تلخ باشد: {{متن حدیث|قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۲۱۰۱.</ref>.
#'''چشم‌پوشی از سخن [[بیهوده]]''': در حدیث نبوی آمده است که از سخنان بیهوده [[چشم]] بپوش، سخنی که رفع [[حاجت]] کند تو را کفایت کند: {{متن حدیث|اتْرُكْ فُضُولَ الْكَلَامِ وَ حَسْبُكَ مِنَ الْكَلَامِ مَا تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۳۱.</ref>.
#'''عدم مداخله''': در حدیث نبوی آمده است که هرگاه دو تن آهسته سخن می‌گویند میان آنها داخل مشو: {{متن حدیث|إِذَا كَانَ اثْنَانِ يتناجيانِ فَلَا تَدْخُلْ بَيْنَهُمَا}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۳۳۰.</ref>. در [[سیره]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} آمده است که حضرت سخن کسی را قطع نمی‌کرد، مگر اینکه [[باطل]] می‌گفت<ref>منتهی الآمال، ج۱، ص۵۵.</ref>.
#'''پذیرش سخن حق''': سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر، چه از کوچک و چه از بزرگ، اگرچه [[دشمن]] و [[بیگانه]] باشد: {{متن حدیث|اقْبَلْ الْحَقِّ مِمَّنْ أَتَاكَ بِهِ مِنْ صَغِيرٍ أَوْ كَبِيرٍ وَ إِنْ كَانَ بَغِيضاً بَعِيداً}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۴۲۸.</ref>.
#'''نپذیرفتن سخن ناحق''': سخن ناحق را از هر که شنیدی نپذیر، اگرچه آن را از [[دوست]] و نزدیک خود بشنوی: {{متن حدیث|وَ ارْدُدْ الْبَاطِلِ عَلَى مَنْ جاءَكَ بِهِ مِنْ صَغِيرٍ أَوْ كَبِيرٍ وَ إِنْ كَانَ حَبِيباً قَرِيباً}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۴۲۸.</ref>.
#'''کم‌گویی''': سخن کمتر گویید تا [[شیطان]] مجذوبتان نکند: {{متن حدیث|عَلَيْكُمْ بَقْلَةُ الْكَلَامِ وَ لَا يَسْتَهْوِيَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۲۹۳۴.</ref>.
#'''[[تدبر]] قبل از سخن‌گویی''': یکی از صفات [[انسان]] [[عاقل]] این است که هرگاه بخواهد سخن بگوید، اول [[فکر]] کند و [[نیک]] بیندیشد، اگر نیک باشد؛ بگوید و بهره برد و اگر بد باشد [[سکوت]] کند و سالم ماند: {{متن حدیث|صِفَةُ الْعَاقِلِ... وَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَكَلَّمَ تَدَبَّرَ فَإِنْ كَانَ خَيْراً تَكَلَّمَ فَغَنِمَ وَ إِنْ كَانَ شَرّاً سَكَتَ فَسَلِمَ}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۱۸۳۶.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۳۰.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100808.jpg|22px]] [[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)|'''سیره اجتماعی پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:10047035.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|'''رسول مهربانی''']]
# [[پرونده:10047035.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|'''رسول مهربانی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:سخن گفتن]]
[[رده:سخن گفتن]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۱٬۹۱۱

ویرایش