همسایه در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== [[همسایه]] در اصطلاح [[علم اخلاق]] ==
== [[همسایه]] در اصطلاح [[علم اخلاق]] ==
یکی از رسالت‌های [[علم اخلاق اسلامی]]، سفارش و توصیه مؤکد بر آدابی است که [[شرع]] [[مقدس]] مقرر کرده است؛ بنابراین و با توجه به آنچه تاکنون خواندیم، همسایه در اصطلاح علم اخلاق با اصطلاح [[روایات]] یکسان است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۴۹۴.</ref>.
یکی از رسالت‌های [[علم اخلاق اسلامی]]، سفارش و توصیه مؤکد بر آدابی است که [[شرع]] [[مقدس]] مقرر کرده است؛ بنابراین و با توجه به آنچه تاکنون خواندیم، همسایه در اصطلاح علم اخلاق با اصطلاح [[روایات]] یکسان است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۴۹۴.</ref>.


== [[همسایگان]] دیگر ==
== [[همسایگان]] دیگر ==
حتی اگر از نظر عرف و لغت، [[همسایگی]] را به مجاورت [[خانه‌ها]] اختصاص دهیم، [[احکام]] همسایگی از چنین اختصاصی ابا دارند؛ بنابراین می‌توان گفت هرگونه مجاورت - مثل مجاورت محل [[کسب و کار]] - مشمول [[احکام]] همسایگی است<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۴۹۴.</ref>.
حتی اگر از نظر عرف و لغت، [[همسایگی]] را به مجاورت [[خانه‌ها]] اختصاص دهیم، [[احکام]] همسایگی از چنین اختصاصی ابا دارند؛ بنابراین می‌توان گفت هرگونه مجاورت - مثل مجاورت محل [[کسب و کار]] - مشمول [[احکام]] همسایگی است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۴۹۴.</ref>.


=== خوش‌همسایگی ===
=== خوش‌همسایگی ===
خوش‌همسایگی که در زبان روایات با حسن جوار از آن تعبیر می‌شود فضیلتی است دارای دو شعبه؛ به عبارت دیگر خوش‌همسایه‌گی از دو [[فضیلت]] دیگر ترکیب می‌شود. برای تحقق خوش‌همسایگی باید دو عنصر وجود داشته باشد: نخست [[پرهیز]] از [[آزار]]؛ و دیگر، [[احسان]] و [[نیکی]]. خودداری از آزار از شاخه‌های [[عدل]] است و احسان و نیکی به همسایه از شعبه‌های [[عفت]]<ref>ر. ک: محمدصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۹، ص۱۱.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۴۹۵.</ref>.
خوش‌همسایگی که در زبان روایات با حسن جوار از آن تعبیر می‌شود فضیلتی است دارای دو شعبه؛ به عبارت دیگر خوش‌همسایه‌گی از دو [[فضیلت]] دیگر ترکیب می‌شود. برای تحقق خوش‌همسایگی باید دو عنصر وجود داشته باشد: نخست [[پرهیز]] از [[آزار]]؛ و دیگر، [[احسان]] و [[نیکی]]. خودداری از آزار از شاخه‌های [[عدل]] است و احسان و نیکی به همسایه از شعبه‌های [[عفت]]<ref>ر. ک: محمدصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۹، ص۱۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۴۹۵.</ref>.


== [[ستایش]] و نکوهش ==
== [[ستایش]] و نکوهش ==
[[آیین مقدس اسلام]] از آن روی که عهده‌دار [[هدایت]] [[انسان]] است و برای تأمین سعادت او [[تشریع]] شده، همه ابعاد وجودی، اعم از [[جسمانی]] و [[روحانی]]، مادی و [[معنوی]] و فردی و [[اجتماعی]] او را مورد توجه قرار داده و برای هر یک از شئون زندگی [[انسان]] برنامه‌ای دقیق و جامع و مبتنی بر [[عدالت]] و [[انصاف]] و [[فضایل]] [[انسانی]] ارائه کرده است. [[رفتار]] با همسایگان یکی از زمینه‌های مهمی است که [[اسلام]] به عنوان یک نیاز جدی به آن نگریسته و ضمن تشریع [[حقوق]] و تعیین حدود همسایگی بر مراعات حقوق فراوان تأکید کرده و در برابر حسن همجواری [[وعده]] [[پاداش]] داده و در مقابل، همسایه آزاری را به شدت نکوهش کرده و در برابر آن تهدید به [[کیفر]] و [[عقاب]] نموده است. ما در این نوشتار برخی از [[ستایش‌ها]] و نکوهش‌های این باب را ذکر می‌کنیم<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۴۹۵.</ref>.
[[آیین مقدس اسلام]] از آن روی که عهده‌دار [[هدایت]] [[انسان]] است و برای تأمین سعادت او [[تشریع]] شده، همه ابعاد وجودی، اعم از [[جسمانی]] و [[روحانی]]، مادی و [[معنوی]] و فردی و [[اجتماعی]] او را مورد توجه قرار داده و برای هر یک از شئون زندگی [[انسان]] برنامه‌ای دقیق و جامع و مبتنی بر [[عدالت]] و [[انصاف]] و [[فضایل]] [[انسانی]] ارائه کرده است. [[رفتار]] با همسایگان یکی از زمینه‌های مهمی است که [[اسلام]] به عنوان یک نیاز جدی به آن نگریسته و ضمن تشریع [[حقوق]] و تعیین حدود همسایگی بر مراعات حقوق فراوان تأکید کرده و در برابر حسن همجواری [[وعده]] [[پاداش]] داده و در مقابل، همسایه آزاری را به شدت نکوهش کرده و در برابر آن تهدید به [[کیفر]] و [[عقاب]] نموده است. ما در این نوشتار برخی از [[ستایش‌ها]] و نکوهش‌های این باب را ذکر می‌کنیم<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۴۹۵.</ref>.


=== [[ستایش]] همسایه‌داری ===
=== [[ستایش]] همسایه‌داری ===
خط ۳۱: خط ۳۱:
خوش‌همسایگی از [[احکام]] مسلم و شناخته شده [[دینی]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|عَلَيْكُمْ‏ بِحُسْنِ‏ الْجِوَارِ فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِذَلِكَ}}<ref>«بر شماست که خوش‌همسایگی کنید چون خداوند عزوجل به آن فرمان داده است» محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ح۱۵۰.</ref>. بدون [[شک]] [[خداوند متعال]] درباره این [[فرمان]] خود مانند هر تکلیفی دیگر از [[بندگان]] سؤال خواهد کرد. [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ أَحْسِنْ‏ مُجَاوَرَةَ مَنْ‏ جَاوَرَكَ‏ فَإِنَّ اللَّهَ يَسْأَلُكَ عَنِ الْجَارِ}}<ref>«با همسایگانت خوش‌همسایگی کن؛ زیرا خدای تعالی درباره همسایه از تو خواهد پرسید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۶.</ref>.
خوش‌همسایگی از [[احکام]] مسلم و شناخته شده [[دینی]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|عَلَيْكُمْ‏ بِحُسْنِ‏ الْجِوَارِ فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِذَلِكَ}}<ref>«بر شماست که خوش‌همسایگی کنید چون خداوند عزوجل به آن فرمان داده است» محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ح۱۵۰.</ref>. بدون [[شک]] [[خداوند متعال]] درباره این [[فرمان]] خود مانند هر تکلیفی دیگر از [[بندگان]] سؤال خواهد کرد. [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ أَحْسِنْ‏ مُجَاوَرَةَ مَنْ‏ جَاوَرَكَ‏ فَإِنَّ اللَّهَ يَسْأَلُكَ عَنِ الْجَارِ}}<ref>«با همسایگانت خوش‌همسایگی کن؛ زیرا خدای تعالی درباره همسایه از تو خواهد پرسید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۶.</ref>.


از نظر [[اسلام]] [[همسایه]] از موضوعات داخلی [[زندگی]] و از دغدغه‌های اولیه [[انسان]] است به طوری که در [[کلمات معصومین]]، [[مهربانی]] با همسایه در کنار تأمین خویش و [[خانواده]] یکی از [[اهداف]] [[کسب و کار]] است. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ طَلَبَ‏ الدُّنْيَا اسْتِعْفَافاً عَنِ النَّاسِ وَ سَعْياً عَلَى أَهْلِهِ وَ تَعَطُّفاً عَلَى جَارِهِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ}}<ref>«کسی که به دنبال مال می‌رود تا خودش از مردم بی‌نیاز شود و برای تأمین خانواده تلاشی کرده باشد و بتواند به همسایگانش مهربانی کند، در روز قیامت خدا را در حالی ملاقات می‌کند که صورتش مانند ماه شب چهاردهم است» طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۲۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۴۹۶.</ref>.
از نظر [[اسلام]] [[همسایه]] از موضوعات داخلی [[زندگی]] و از دغدغه‌های اولیه [[انسان]] است به طوری که در [[کلمات معصومین]]، [[مهربانی]] با همسایه در کنار تأمین خویش و [[خانواده]] یکی از [[اهداف]] [[کسب و کار]] است. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ طَلَبَ‏ الدُّنْيَا اسْتِعْفَافاً عَنِ النَّاسِ وَ سَعْياً عَلَى أَهْلِهِ وَ تَعَطُّفاً عَلَى جَارِهِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ}}<ref>«کسی که به دنبال مال می‌رود تا خودش از مردم بی‌نیاز شود و برای تأمین خانواده تلاشی کرده باشد و بتواند به همسایگانش مهربانی کند، در روز قیامت خدا را در حالی ملاقات می‌کند که صورتش مانند ماه شب چهاردهم است» طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۲۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۴۹۶.</ref>.


=== نکوهش همسایه آزاری ===
=== نکوهش همسایه آزاری ===
همسایه آزاری در [[دین مقدس اسلام]] به شدت نکوهش شده است. همسایه آزاران در کلام رسول خدا{{صل}} و [[امامان]] اهل‌بیت‌{{عم}} نه تنها [[گناهکار]]، بلکه خارج از زمره اسلامیان و [[اهل]] [[ایمان]] شمرده شده‌اند. آنچه پیش از [[نقل احادیث]] نکوهنده لازم است بدانیم، اینکه منظور از همسایه‌آزار تنها کسی نیست که برای همسایه خود [[زحمت]] و دردسر فراهم و با [[رفتار]] و گفتار خود او را آزرده می‌کند. این عنوان کسانی را هم که از [[قیام]] به [[وظایف]] [[همسایگی]] کوتاهی می‌کنند و در ادای [[حقوق همسایگان]] نمی‌کوشند، شامل می‌شود. کسی که از [[حال]] [[همسایه]] خود بی‌خبر است و به ادای حقوقش بی‌توجهی می‌کند، به همسایه خود [[ستم]] کرده است و از نظر [[دینی]] همسایه‌آزار شمرده می‌شود، اگر چه [[رفتار]] او از نظر عرف ستم نامیده نشود و [[مردم]] به او همسایه [[آزار]] نگویند؛ بنابراین هر نکوهش و تهدیدی در [[شرع]] [[مبین]]، همسایه‌آزاران را [[هدف]] قرار دهد به او نیز اصابت می‌کند. اکنون اندکی از نکوهش‌های [[همسایه‌آزاری]] را می‌آوریم و باقیمانده را در فصول بعدی به تناسب مباحث نقل می‌کنیم.
همسایه آزاری در [[دین مقدس اسلام]] به شدت نکوهش شده است. همسایه آزاران در کلام رسول خدا{{صل}} و [[امامان]] اهل‌بیت‌{{عم}} نه تنها [[گناهکار]]، بلکه خارج از زمره اسلامیان و [[اهل]] [[ایمان]] شمرده شده‌اند. آنچه پیش از [[نقل احادیث]] نکوهنده لازم است بدانیم، اینکه منظور از همسایه‌آزار تنها کسی نیست که برای همسایه خود [[زحمت]] و دردسر فراهم و با [[رفتار]] و گفتار خود او را آزرده می‌کند. این عنوان کسانی را هم که از [[قیام]] به [[وظایف]] [[همسایگی]] کوتاهی می‌کنند و در ادای [[حقوق همسایگان]] نمی‌کوشند، شامل می‌شود. کسی که از [[حال]] [[همسایه]] خود بی‌خبر است و به ادای حقوقش بی‌توجهی می‌کند، به همسایه خود [[ستم]] کرده است و از نظر [[دینی]] همسایه‌آزار شمرده می‌شود، اگر چه [[رفتار]] او از نظر عرف ستم نامیده نشود و [[مردم]] به او همسایه [[آزار]] نگویند؛ بنابراین هر نکوهش و تهدیدی در [[شرع]] [[مبین]]، همسایه‌آزاران را [[هدف]] قرار دهد به او نیز اصابت می‌کند. اکنون اندکی از نکوهش‌های همسایه‌آزاری را می‌آوریم و باقیمانده را در فصول بعدی به تناسب مباحث نقل می‌کنیم.


[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ ضَيَّعَ‏ حَقَّ‏ جَارِهِ‏ فَلَيْسَ‏ مِنَّا}}<ref>«کسی که حق همسایه‌اش را ضایع می‌کند از ما نیست» صدوق، امالی، ص۵۱۴.</ref>. در روایتی است که [[فاطمه زهرا]]{{س}} از [[مشکلات]] [[زندگی]] به رسول خدا{{صل}} [[شکایت]] آورد، حضرت جزوه‌ای به او داد و فرمود: نوشته‌های آن را یاد بگیر. در آن جزوه از جمله نوشته بود: {{متن حدیث|لَيْسَ‏ مِنَ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ مَنْ‏ لَمْ‏ يَأْمَنْ‏ جَارُهُ بَوَائِقَهُ}}<ref>«در زمره مؤمنین نیست کسی که همسایه‌اش از شر او ایمن نیست» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۶۶۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَلْعُونٌ‏ مَلْعُونٌ‏ مَنْ‏ آذَى جَارَهُ}}<ref>«از رحمت خدا دور است کسی که همسایه‌اش را بیازارد» محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۸۰.</ref>.
[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ ضَيَّعَ‏ حَقَّ‏ جَارِهِ‏ فَلَيْسَ‏ مِنَّا}}<ref>«کسی که حق همسایه‌اش را ضایع می‌کند از ما نیست» صدوق، امالی، ص۵۱۴.</ref>. در روایتی است که [[فاطمه زهرا]]{{س}} از [[مشکلات]] [[زندگی]] به رسول خدا{{صل}} [[شکایت]] آورد، حضرت جزوه‌ای به او داد و فرمود: نوشته‌های آن را یاد بگیر. در آن جزوه از جمله نوشته بود: {{متن حدیث|لَيْسَ‏ مِنَ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ مَنْ‏ لَمْ‏ يَأْمَنْ‏ جَارُهُ بَوَائِقَهُ}}<ref>«در زمره مؤمنین نیست کسی که همسایه‌اش از شر او ایمن نیست» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۶۶۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَلْعُونٌ‏ مَلْعُونٌ‏ مَنْ‏ آذَى جَارَهُ}}<ref>«از رحمت خدا دور است کسی که همسایه‌اش را بیازارد» محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۸۰.</ref>.
خط ۴۰: خط ۴۰:
و می‌فرماید: {{متن حدیث|أَمَا يَسْتَحْيِي‏ الرَّجُلُ‏ مِنْكُمْ‏ أَنْ‏ يَعْرِفَ‏ جَارُهُ‏ حَقَّهُ‏، وَ لَا يَعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ}}<ref>«آیا از اینکه همسایه حق شما را مراعات کند و شما حق او را مراعات نکنید، خجالت نمی‌کشید؟!» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۳۵.</ref>؛ همسایه‌آزاران در زبان [[معصومان]] شَرور و لئیم‌اند. رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مِنْ‏ شِرَارِ النَّاسِ‏ مَنْ‏ لَا يَأْمَنُ‏ جَارُهُ‏ بَوَائِقَهُ}}<ref>«از مردم شرور است کسی که همسایه‌اش از شرّ او ایمن نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۷۷.</ref> و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|سُوءُ الْجِوَارِ وَ الْإِسَاءَةُ إِلَى‏ الْأَبْرَارِ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ اللُّؤْمِ‏}}<ref>«بدهمسایگی و بدی به نیکان از بزرگ‌ترین پستی‌هاست» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۲۸۶.</ref>.
و می‌فرماید: {{متن حدیث|أَمَا يَسْتَحْيِي‏ الرَّجُلُ‏ مِنْكُمْ‏ أَنْ‏ يَعْرِفَ‏ جَارُهُ‏ حَقَّهُ‏، وَ لَا يَعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ}}<ref>«آیا از اینکه همسایه حق شما را مراعات کند و شما حق او را مراعات نکنید، خجالت نمی‌کشید؟!» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۳۵.</ref>؛ همسایه‌آزاران در زبان [[معصومان]] شَرور و لئیم‌اند. رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مِنْ‏ شِرَارِ النَّاسِ‏ مَنْ‏ لَا يَأْمَنُ‏ جَارُهُ‏ بَوَائِقَهُ}}<ref>«از مردم شرور است کسی که همسایه‌اش از شرّ او ایمن نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۷۷.</ref> و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|سُوءُ الْجِوَارِ وَ الْإِسَاءَةُ إِلَى‏ الْأَبْرَارِ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ اللُّؤْمِ‏}}<ref>«بدهمسایگی و بدی به نیکان از بزرگ‌ترین پستی‌هاست» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۲۸۶.</ref>.


و به همین دلیل است که به گزارش [[رسول خدا]]{{صل}}، [[خداوند متعال]] بدهمسایگی را [[دوست]] ندارد<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۴، ص۱۲۳.</ref>. رسول خدا{{صل}} در [[غزوه تبوک]] فرمود: کسی که همسایه‌اش را [[آزار]] داده با ما [[همراهی]] نکند<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.</ref> و می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ آذَى جَارَهُ‏ فَقَدْ آذَانِي}}<ref>«هرکس همسایه‌اش را بیازارد مرا آزرده است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۴۹۷.</ref>
و به همین دلیل است که به گزارش [[رسول خدا]]{{صل}}، [[خداوند متعال]] بدهمسایگی را [[دوست]] ندارد<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۴، ص۱۲۳.</ref>. رسول خدا{{صل}} در [[غزوه تبوک]] فرمود: کسی که همسایه‌اش را [[آزار]] داده با ما [[همراهی]] نکند<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.</ref> و می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ آذَى جَارَهُ‏ فَقَدْ آذَانِي}}<ref>«هرکس همسایه‌اش را بیازارد مرا آزرده است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۴۹۷.</ref>


== اقسام همسایه‌ها ==
== اقسام همسایه‌ها ==
خط ۴۷: خط ۴۷:
بنابراین همسایه در یک تقسیم یا خویشاوند است یا [[بیگانه]] و در تقسیمی دیگر یا مسلمان است یا [[کافر]] و در تقسیم سوم یا دور است یا نزدیک. رسول خدا{{صل}} نیز همسایه را به سه قسم تقسیم کرده است می‌فرماید: [[همسایگان]] بر سه قسم‌اند. همسایه‌ای که سه [[حق]] دارد، همسایه‌ای که دو حق دارد و همسایه‌ای که یک حق دارد. آنکه سه حق دارد همسایه مسلمان خویشاوند است که هم حق [[مسلمانی]] دارد هم حق [[خویشاوندی]] و هم حق همسایگی، آنکه دو حق دارد همسایه مسلمان است که هم حق [[برادری دینی]] دارد و هم حق همسایگی و آنکه یک [[حق]] دارد، [[همسایه]] [[کافر]] است که فقط دارای حق همسایگی است.
بنابراین همسایه در یک تقسیم یا خویشاوند است یا [[بیگانه]] و در تقسیمی دیگر یا مسلمان است یا [[کافر]] و در تقسیم سوم یا دور است یا نزدیک. رسول خدا{{صل}} نیز همسایه را به سه قسم تقسیم کرده است می‌فرماید: [[همسایگان]] بر سه قسم‌اند. همسایه‌ای که سه [[حق]] دارد، همسایه‌ای که دو حق دارد و همسایه‌ای که یک حق دارد. آنکه سه حق دارد همسایه مسلمان خویشاوند است که هم حق [[مسلمانی]] دارد هم حق [[خویشاوندی]] و هم حق همسایگی، آنکه دو حق دارد همسایه مسلمان است که هم حق [[برادری دینی]] دارد و هم حق همسایگی و آنکه یک [[حق]] دارد، [[همسایه]] [[کافر]] است که فقط دارای حق همسایگی است.


به نظر می‌رسد این تقسیم‌ها همگی برای رفع توهم‌هایی است که [[حقوق]] [[همسایگی]] را به برخی از [[همسایگان]] اختصاص می‌دهد و در [[حقیقت]] نوعی پاسخ به اشکال است. توضیح اینکه ممکن است کسی [[فکر]] کند فقط همسایه [[مسلمان]] دارای حق همسایگی است یا فقط همسایه‌های نزدیک از این حقوق برخوردارند. در پاسخ به این قبیل [[تبعیض‌ها]] و به منظور تعمیم حقوق همسایگی [[قرآن کریم]] فرمود به همسایه [[احسان]] کنید چه دور و چه نزدیک و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود همسایه‌ها بر سه قسم‌اند، تا نشان دهد که حتی همسایه کافر غریبه هم از حقوق همسایگی برخوردار است و اگر علاوه بر همسایگی مزایای دیگری چون [[مسلمانی]] و [[خویشاوندی]] هم داشته باشد برای هریک از آنها حقوق دیگری پیدا می‌کند؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت تقسیم همسایه به اقسام مختلف هیچ تأثیری در حقوق همسایگی ندارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۴۹۹.</ref>.
به نظر می‌رسد این تقسیم‌ها همگی برای رفع توهم‌هایی است که [[حقوق]] [[همسایگی]] را به برخی از [[همسایگان]] اختصاص می‌دهد و در [[حقیقت]] نوعی پاسخ به اشکال است. توضیح اینکه ممکن است کسی [[فکر]] کند فقط همسایه [[مسلمان]] دارای حق همسایگی است یا فقط همسایه‌های نزدیک از این حقوق برخوردارند. در پاسخ به این قبیل [[تبعیض‌ها]] و به منظور تعمیم حقوق همسایگی [[قرآن کریم]] فرمود به همسایه [[احسان]] کنید چه دور و چه نزدیک و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود همسایه‌ها بر سه قسم‌اند، تا نشان دهد که حتی همسایه کافر غریبه هم از حقوق همسایگی برخوردار است و اگر علاوه بر همسایگی مزایای دیگری چون [[مسلمانی]] و [[خویشاوندی]] هم داشته باشد برای هریک از آنها حقوق دیگری پیدا می‌کند؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت تقسیم همسایه به اقسام مختلف هیچ تأثیری در حقوق همسایگی ندارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۴۹۹.</ref>.


== مراتب همسایه‌داری ==
== مراتب همسایه‌داری ==
خط ۵۷: خط ۵۷:
چنانکه ملاحظه می‌کنید در تمام این [[روایات]] بین [[ایمان]] و همسایه‌آزاری نسبتی معکوس برقرار است. کسی که [[همسایه]] می‌آزارد، [[ایمان]] ندارد و [[مؤمن]] کسی است که همسایه نمی‌آزارد. در دسته دیگری از روایات به عواقب همسایه‌آزاری پرداخته شده است. طبق این روایات، [[جهنم]] [[سرنوشت]] محتوم [[مردم]] همسایه‌آزار است. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ آذَى‏ جَارَهُ‏ حَرَّمَ‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِ‏ رِيحَ‏ الْجَنَّةِ {{متن قرآن|مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}}}<ref>«و جایگاهش دوزخ، برابر است؟ و (این) پایانه بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۶۲.</ref>.<ref>«کسی که همسایه‌اش را بیازارد، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند و جایگاهش جهنم است که بد جایی است» صدوق، امالی، ص۵۱۴.</ref>.
چنانکه ملاحظه می‌کنید در تمام این [[روایات]] بین [[ایمان]] و همسایه‌آزاری نسبتی معکوس برقرار است. کسی که [[همسایه]] می‌آزارد، [[ایمان]] ندارد و [[مؤمن]] کسی است که همسایه نمی‌آزارد. در دسته دیگری از روایات به عواقب همسایه‌آزاری پرداخته شده است. طبق این روایات، [[جهنم]] [[سرنوشت]] محتوم [[مردم]] همسایه‌آزار است. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ آذَى‏ جَارَهُ‏ حَرَّمَ‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِ‏ رِيحَ‏ الْجَنَّةِ {{متن قرآن|مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}}}<ref>«و جایگاهش دوزخ، برابر است؟ و (این) پایانه بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۶۲.</ref>.<ref>«کسی که همسایه‌اش را بیازارد، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند و جایگاهش جهنم است که بد جایی است» صدوق، امالی، ص۵۱۴.</ref>.


در روایتی است که به رسول خدا{{صل}} گفتند: فلان [[زن]] روزها را [[روزه]] می‌دارد، شب‌ها را به [[نماز]] می‌ایستد و [[صدقه]] می‌دهد، ولی با زبان خویش، همسایه‌هایش را آزرده می‌کند. فرمود: هیچ خیری در او نیست از [[اهل جهنم]] است<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۰.</ref>
در روایتی است که به رسول خدا{{صل}} گفتند: فلان [[زن]] روزها را [[روزه]] می‌دارد، شب‌ها را به [[نماز]] می‌ایستد و [[صدقه]] می‌دهد، ولی با زبان خویش، همسایه‌هایش را آزرده می‌کند. فرمود: هیچ خیری در او نیست از [[اهل جهنم]] است<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۰.</ref>


=== مرتبه دوم: مراعات [[حقوق]] ===
=== مرتبه دوم: مراعات [[حقوق]] ===
مراعات حقوق و رسیدگی به همسایه، مرتبه دوم همسایه‌داری است. یک [[مسلمان]] علاوه بر اینکه همسایه خود را [[آزار]] نمی‌دهد و [[حقوق اجتماعی]] او را ندیده نمی‌گیرد به [[ادای حقوق]] [[همسایگی]] نیز پایبند است<ref>در فصل‌های آینده با حقوق همسایگی آشنا خواهیم شد.</ref>، از [[حال]] او باخبر است و در [[مشکلات]] و [[گرفتاری‌ها]] [[یاور]] اوست.
مراعات حقوق و رسیدگی به همسایه، مرتبه دوم همسایه‌داری است. یک [[مسلمان]] علاوه بر اینکه همسایه خود را [[آزار]] نمی‌دهد و [[حقوق اجتماعی]] او را ندیده نمی‌گیرد به [[ادای حقوق]] [[همسایگی]] نیز پایبند است<ref>در فصل‌های آینده با حقوق همسایگی آشنا خواهیم شد.</ref>، از [[حال]] او باخبر است و در [[مشکلات]] و [[گرفتاری‌ها]] [[یاور]] اوست.
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|‏مِنَ‏ الْمُرُوَّةِ تَعَهُّدُ الْجِيرَانِ‏}}<ref>«رسیدگی به همسایگان از جوانمردی است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۶۸.</ref>.
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|‏مِنَ‏ الْمُرُوَّةِ تَعَهُّدُ الْجِيرَانِ‏}}<ref>«رسیدگی به همسایگان از جوانمردی است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۶۸.</ref>.
[[امام باقر]]{{ع}}: رسیدگی به همسایه‌ها را از ویژگی‌های [[شیعیان]] [[اهل‌بیت]] شمرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۷۴.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۰۱.</ref>
[[امام باقر]]{{ع}}: رسیدگی به همسایه‌ها را از ویژگی‌های [[شیعیان]] [[اهل‌بیت]] شمرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۷۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۱.</ref>


=== مرتبه سوم: تحمل آزار ===
=== مرتبه سوم: تحمل آزار ===
[[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَيْسَ‏ حُسْنُ‏ الْجِوَارِ كَفَّ‏ الْأَذى‏، وَ لكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذى‏}}<ref>«خوش‌همسایگی این نیست که آزار نرسانی، بلکه این است که آزار همسایه را تحمل کنی» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>. به طورکلی یک [[مسلمان]] باید توجه داشته باشد که یکی از شیوه‌های [[امتحان الهی]] در [[دنیا]] این است که [[مؤمن]] را به [[آزار]] کسی گرفتار می‌کند، چنان که [[رسول خدا]]{{صل}} نیز از این گونه آزار و اذیت‌ها در [[امان]] نبود؛ و همان [[طور]] که درباره [[صبر]] گفتیم، [[وظیفه]] مسلمان در مواجهه با این [[مصیبت]]، صبر و [[تحمل]] است؛ به این معنی که نباید در مقابل میل به [[انتقام]] [[تسلیم]] شود و با صرف استعدادها و امکانات خود در راه [[انتقام‌جویی]] از [[هدف]] اصلی [[خلقت]] که همانا کسب کمال و نیل به [[سعادت ابدی]] است باز بماند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: نبوده و نخواهد بود تا [[روز قیامت]] [[پیامبر]] و مؤمنی مگر اینکه برای او همسایه‌ای باشد که آزارش دهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۵۱.</ref>.
[[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَيْسَ‏ حُسْنُ‏ الْجِوَارِ كَفَّ‏ الْأَذى‏، وَ لكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذى‏}}<ref>«خوش‌همسایگی این نیست که آزار نرسانی، بلکه این است که آزار همسایه را تحمل کنی» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>. به طورکلی یک [[مسلمان]] باید توجه داشته باشد که یکی از شیوه‌های [[امتحان الهی]] در [[دنیا]] این است که [[مؤمن]] را به [[آزار]] کسی گرفتار می‌کند، چنان که [[رسول خدا]]{{صل}} نیز از این گونه آزار و اذیت‌ها در [[امان]] نبود؛ و همان [[طور]] که درباره [[صبر]] گفتیم، [[وظیفه]] مسلمان در مواجهه با این [[مصیبت]]، صبر و [[تحمل]] است؛ به این معنی که نباید در مقابل میل به [[انتقام]] [[تسلیم]] شود و با صرف استعدادها و امکانات خود در راه [[انتقام‌جویی]] از [[هدف]] اصلی [[خلقت]] که همانا کسب کمال و نیل به [[سعادت ابدی]] است باز بماند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: نبوده و نخواهد بود تا [[روز قیامت]] [[پیامبر]] و مؤمنی مگر اینکه برای او همسایه‌ای باشد که آزارش دهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۵۱.</ref>.


امام صادق{{ع}} فرمود: مؤمن هرگز از سه چیز خلاصی ندارد و گاهی ممکن است هر سه بر او گرد آیند. یا کسی که با او در یک [[خانه]] است، در را بر روی او می‌بندد و آزارش می‌دهد، یا همسایه‌ای که او را آزار می‌دهد، با کسی در میان مسیری که برای گذران زندگیش می‌رود او را [[اذیت]] می‌کند، و اگر مؤمن بالای قله کوهی هم باشد، [[خداوند]] [[شیطانی]] را برانگیزد تا او را اذیت کند، و [[خدا]] از ایمانش برای او مونسی قرار دهد که با وجود آن به هیچ کس مأنوس نشود و [[دل]] نبندد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۱.</ref>
امام صادق{{ع}} فرمود: مؤمن هرگز از سه چیز خلاصی ندارد و گاهی ممکن است هر سه بر او گرد آیند. یا کسی که با او در یک [[خانه]] است، در را بر روی او می‌بندد و آزارش می‌دهد، یا همسایه‌ای که او را آزار می‌دهد، با کسی در میان مسیری که برای گذران زندگیش می‌رود او را [[اذیت]] می‌کند، و اگر مؤمن بالای قله کوهی هم باشد، [[خداوند]] [[شیطانی]] را برانگیزد تا او را اذیت کند، و [[خدا]] از ایمانش برای او مونسی قرار دهد که با وجود آن به هیچ کس مأنوس نشود و [[دل]] نبندد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۱.</ref>


== [[حقوق]] [[اخلاقی]] [[همسایگی]] ==
== [[حقوق]] [[اخلاقی]] [[همسایگی]] ==
خط ۷۶: خط ۷۶:
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|خَالِطُوا النَّاسَ، وَ آتُوهُمْ وَ أَعِينُوهُمْ‏، وَ لَا تُجَانِبُوهُمْ‏، وَ قُولُوا لَهُمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ {{متن قرآن|وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا}}}}<ref>«و با مردم سخن خوب بگویید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>.<ref>«با مردم بیامیزید، در اجتماعاتشان شرکت کنید، به آنها کمک کنید، از مردم کناره نگیرید و با آنها چنان سخن بگویید که قرآن کریم می‌فرماید: با مردم به نیکی سخن بگویید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۱۴.</ref>.
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|خَالِطُوا النَّاسَ، وَ آتُوهُمْ وَ أَعِينُوهُمْ‏، وَ لَا تُجَانِبُوهُمْ‏، وَ قُولُوا لَهُمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ {{متن قرآن|وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا}}}}<ref>«و با مردم سخن خوب بگویید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>.<ref>«با مردم بیامیزید، در اجتماعاتشان شرکت کنید، به آنها کمک کنید، از مردم کناره نگیرید و با آنها چنان سخن بگویید که قرآن کریم می‌فرماید: با مردم به نیکی سخن بگویید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۱۴.</ref>.


بر مبنای این سخن [[شریف]] یکی از خطوط کلی رابطه با همسایگان این است که هر [[مسلمانی]] باید با همسایگان خود در تماس باشد، رفت و آمد کند و از دوری و بی‌اعتنایی به همسایگان بپرهیزد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۲.</ref>.
بر مبنای این سخن [[شریف]] یکی از خطوط کلی رابطه با همسایگان این است که هر [[مسلمانی]] باید با همسایگان خود در تماس باشد، رفت و آمد کند و از دوری و بی‌اعتنایی به همسایگان بپرهیزد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۲.</ref>.


==== اصل [[انصاف]] ====
==== اصل [[انصاف]] ====
اصل انصاف اصلی است کلی که بر همه روابط یک [[مسلمان]] [[حکومت]] می‌کند؛ بنابراین در رابطه با همسایگان نیز یکی از اصول زیربنایی مراعات اصل انصاف است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: خودت را معیار رابطه با دیگران قرار ده آنچه برای خود [[دوست]] داری برای دیگران هم دوست بدار، آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند، [[ظلم]] نکن چنان که دوست نداری به تو ظلم کنند، [[نیکی]] کن همان [[طور]] که دوست داری نیکی ببینی. هر چه را از دیگران [[زشت]] می‌دانی از خودت نیز زشت بدان، به همان مقداری که از خودت [[راضی]] می‌شوی از دیگران هم راضی شو<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، ۳/۴۵.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۰۳.</ref>
اصل انصاف اصلی است کلی که بر همه روابط یک [[مسلمان]] [[حکومت]] می‌کند؛ بنابراین در رابطه با همسایگان نیز یکی از اصول زیربنایی مراعات اصل انصاف است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: خودت را معیار رابطه با دیگران قرار ده آنچه برای خود [[دوست]] داری برای دیگران هم دوست بدار، آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند، [[ظلم]] نکن چنان که دوست نداری به تو ظلم کنند، [[نیکی]] کن همان [[طور]] که دوست داری نیکی ببینی. هر چه را از دیگران [[زشت]] می‌دانی از خودت نیز زشت بدان، به همان مقداری که از خودت [[راضی]] می‌شوی از دیگران هم راضی شو<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، ۳/۴۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۳.</ref>


==== اصل اهمیت ====
==== اصل اهمیت ====
اصل دیگری که به عنوان زیربنای روابط [[همسایگی]] از سخنان معصومان استفاده می‌شود، اصل اهمیت است به این معنی که [[انسان]] بداند رابطه همسایگی از روابط با اهمیت در زندگی اجتماعی است. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أتدرون ما حق الجار؟ و الذی نفسی بیده ما یبلغ حق الجار الا قلیل ممن رحمه الله}}<ref>«آیا می‌دانید حق همسایه چیست؟ سوگند به آنکه جانم در دست اوست، کسی موفق به ادای حقوق همسایه نمی‌شود، مگر اندک کسانی که خدا به حالشان رحم کرده است» عبدالله بن عدی، الکامل، ج۵، ص۱۷۱؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۹، ص۵۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۳.</ref>
اصل دیگری که به عنوان زیربنای روابط [[همسایگی]] از سخنان معصومان استفاده می‌شود، اصل اهمیت است به این معنی که [[انسان]] بداند رابطه همسایگی از روابط با اهمیت در زندگی اجتماعی است. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أتدرون ما حق الجار؟ و الذی نفسی بیده ما یبلغ حق الجار الا قلیل ممن رحمه الله}}<ref>«آیا می‌دانید حق همسایه چیست؟ سوگند به آنکه جانم در دست اوست، کسی موفق به ادای حقوق همسایه نمی‌شود، مگر اندک کسانی که خدا به حالشان رحم کرده است» عبدالله بن عدی، الکامل، ج۵، ص۱۷۱؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۹، ص۵۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۳.</ref>


==== اصل باخبری ====
==== اصل باخبری ====
خط ۹۱: خط ۹۱:
به مناسبت این بحث حکایت لطیفی از سیدمهدی بحرالعلوم<ref>سید محمدمهدی بحرالعلوم از فقها و دانشمندان قرن ۱۲ هجری است در سال ۱۱۵۵ به دنیا آمد و در سال ۱۲۲۶ بدرود حیات گفته است (روضات الجنات، ج۷، ص۲۰۳).</ref> عالم بزرگ [[شیعی]] نقل می‌کنیم. [[محدث]] بزرگ [[میرزا حسین نوری]] صاحب کتاب [[مستدرک الوسائل]] که از [[استادان]] مرحوم [[شیخ عباس قمی]] صاحب [[مفاتیح الجنان]] است، با واسطه‌های معتبر و [[موثق]] از [[سید جواد عاملی]] صاحب کتاب مفتاح الکرامه نقل کرده است: شبی مشغول خوردن [[شام]] بودم که در [[خانه]] را زدند. وقتی در را باز کردم خدمتکار استادم سیدبحرالعلوم را دیدم. خدمتکار گفت: [[سید]] شامش را در مقابل گذاشته و [[منتظر]] توست. من با [[شتاب]] [[خدمت]] استاد رسیدم، دیدم سید یک سینی بزرگ پر از گوشت و سایر غذاهای لذیذ در مقابل نهاده و نشسته است. تا چشمش به من افتاد، گفت: از [[خدا]] نمی‌ترسی؟! از خدا [[شرم]] نمی‌کنی؟! گفتم: چه اتفاقی افتاده است؟
به مناسبت این بحث حکایت لطیفی از سیدمهدی بحرالعلوم<ref>سید محمدمهدی بحرالعلوم از فقها و دانشمندان قرن ۱۲ هجری است در سال ۱۱۵۵ به دنیا آمد و در سال ۱۲۲۶ بدرود حیات گفته است (روضات الجنات، ج۷، ص۲۰۳).</ref> عالم بزرگ [[شیعی]] نقل می‌کنیم. [[محدث]] بزرگ [[میرزا حسین نوری]] صاحب کتاب [[مستدرک الوسائل]] که از [[استادان]] مرحوم [[شیخ عباس قمی]] صاحب [[مفاتیح الجنان]] است، با واسطه‌های معتبر و [[موثق]] از [[سید جواد عاملی]] صاحب کتاب مفتاح الکرامه نقل کرده است: شبی مشغول خوردن [[شام]] بودم که در [[خانه]] را زدند. وقتی در را باز کردم خدمتکار استادم سیدبحرالعلوم را دیدم. خدمتکار گفت: [[سید]] شامش را در مقابل گذاشته و [[منتظر]] توست. من با [[شتاب]] [[خدمت]] استاد رسیدم، دیدم سید یک سینی بزرگ پر از گوشت و سایر غذاهای لذیذ در مقابل نهاده و نشسته است. تا چشمش به من افتاد، گفت: از [[خدا]] نمی‌ترسی؟! از خدا [[شرم]] نمی‌کنی؟! گفتم: چه اتفاقی افتاده است؟


گفت: یکی از همسایگانت که در نزدیکی تو [[خانه]] دارد و تو او را می‌شناسی چند [[روز]] است برای [[سیر]] کردن خانواده‌اش از بقال محل روزانه مقداری خرمای زاهدی نسیه می‌کرد، و در این چند روز در خانه او جز خرمای زاهدی چیزی [[مصرف]] نشد. امروز هم رفت که مقداری خرما برای [[شام]] نسیه کند، بقال گفت حسابت بالا رفته، او هم [[خجالت]] کشید و دست خالی به خانه برگشت و با خانواده‌اش بدون شام ماندند، آن وقت تو از [[نعمت]] بهره‌مندی و می‌خوری. گفتم: به خدا قسم من از [[حال]] او خبر نداشتم. گفت اگر می‌دانستی و بی‌توجه به حال او شام می‌خوردی [[کافر]] بودی. من از بی‌خبری تو عصبانی‌ام، چرا از حال برادرت چیزی نپرسیدی و بی‌خبر ماندی؟ اکنون این سینی غذا را خدمتکارم تا در خانه او می‌آورد و آنجا به تو می‌دهد، در بزن و بگو دوست دارم امشب با شما شام بخورم و به این بهانه شام را به خانه آنها ببر و این کیسه [[پول]] را هم در زیر فرشی یا حصیری در خانه‌اش بگذار سینی را هم لازم نیست با خودت بیاوری بگذار همانجا باشد. آنگاه اضافه کرد من شام نمی‌خورم تا تو برگردی و بگویی آنها شام خوردند و سیر شدند. من با خدمتکار به راه افتادم پشت در خانه همسایه‌ایم سینی را از او گرفتم [[خادم]] برگشت و من در زدم، همسایه‌ام در باز کرد، گفت گفتم دوست دارم امشب با تو شام بخورم. وقتی سینی را [[زمین]] گذاشتم و نشستم، نگاهی به آن کرد و گفت این غذا از تو نیست، [[عرب]] نمی‌تواند چنین غذایی بپزد<ref>سید جواد عاملی، از اهالی لبنان بوده است و سید بحرالعلوم در اصل ایرانی است، به همین دلیل غذای موجود به سبک غذای ایرانی بوده و آن مرد به تفاوت آن پی برده است.</ref>؛ بنابراین تا نگویی ماجرا چیست، من و خانواده‌ام از این غذا نمی‌خوریم، اصرارهای من فایده‌ای نبخشید و ناچار شدم قصه را برای او بازگو کنم. گفت به [[خدا]] قسم هیچ کس حتی [[همسایگان]] نزدیک از [[حال]] ما خبر نداشتند<ref>شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۶۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۳.</ref>
گفت: یکی از همسایگانت که در نزدیکی تو [[خانه]] دارد و تو او را می‌شناسی چند [[روز]] است برای [[سیر]] کردن خانواده‌اش از بقال محل روزانه مقداری خرمای زاهدی نسیه می‌کرد، و در این چند روز در خانه او جز خرمای زاهدی چیزی [[مصرف]] نشد. امروز هم رفت که مقداری خرما برای [[شام]] نسیه کند، بقال گفت حسابت بالا رفته، او هم [[خجالت]] کشید و دست خالی به خانه برگشت و با خانواده‌اش بدون شام ماندند، آن وقت تو از [[نعمت]] بهره‌مندی و می‌خوری. گفتم: به خدا قسم من از [[حال]] او خبر نداشتم. گفت اگر می‌دانستی و بی‌توجه به حال او شام می‌خوردی [[کافر]] بودی. من از بی‌خبری تو عصبانی‌ام، چرا از حال برادرت چیزی نپرسیدی و بی‌خبر ماندی؟ اکنون این سینی غذا را خدمتکارم تا در خانه او می‌آورد و آنجا به تو می‌دهد، در بزن و بگو دوست دارم امشب با شما شام بخورم و به این بهانه شام را به خانه آنها ببر و این کیسه [[پول]] را هم در زیر فرشی یا حصیری در خانه‌اش بگذار سینی را هم لازم نیست با خودت بیاوری بگذار همانجا باشد. آنگاه اضافه کرد من شام نمی‌خورم تا تو برگردی و بگویی آنها شام خوردند و سیر شدند. من با خدمتکار به راه افتادم پشت در خانه همسایه‌ایم سینی را از او گرفتم [[خادم]] برگشت و من در زدم، همسایه‌ام در باز کرد، گفت گفتم دوست دارم امشب با تو شام بخورم. وقتی سینی را [[زمین]] گذاشتم و نشستم، نگاهی به آن کرد و گفت این غذا از تو نیست، [[عرب]] نمی‌تواند چنین غذایی بپزد<ref>سید جواد عاملی، از اهالی لبنان بوده است و سید بحرالعلوم در اصل ایرانی است، به همین دلیل غذای موجود به سبک غذای ایرانی بوده و آن مرد به تفاوت آن پی برده است.</ref>؛ بنابراین تا نگویی ماجرا چیست، من و خانواده‌ام از این غذا نمی‌خوریم، اصرارهای من فایده‌ای نبخشید و ناچار شدم قصه را برای او بازگو کنم. گفت به [[خدا]] قسم هیچ کس حتی [[همسایگان]] نزدیک از [[حال]] ما خبر نداشتند<ref>شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۶۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۳.</ref>


=== [[ارزش‌های اخلاقی]] همسایه‌داری ([[حقوق]] [[همسایه]]) ===
=== [[ارزش‌های اخلاقی]] همسایه‌داری ([[حقوق]] [[همسایه]]) ===
خط ۹۷: خط ۹۷:


==== فهرست اول در روایات نبوی ====
==== فهرست اول در روایات نبوی ====
طبق روایتی که در کتب [[شیعه]] و [[سنی]] با اندکی تفاوت آمده است، [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا حَقُّ الْجَارِ؟ ما تدرون [[حق]] الجار الا قلیلا...<ref>محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۸۸.</ref>... إِنِ‏ اسْتَغَاثَكَ‏ أَغَثْتَهُ‏ وَ إِنِ اسْتَقْرَضَكَ أَقْرَضْتَهُ وَ إِنِ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ عَزَّيْتَهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ وَ إِنْ مَاتَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ وَ لَا تَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ بِالْبِنَاءِ فَتَحْجُبَ الرِّيحَ عَنْهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ إِذَا اشْتَرَيْتَ فَاكِهَةً فَأَهْدِ لَهُ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَأَدْخِلْهَا سِرّاً وَ لَا تُخْرِجْ بِهَا وُلْدَكَ تَغِيظُ بِهَا وُلْدَهُ وَ لَا تُؤْذِهِ بِرِيحِ قِدْرِكَ إِلَّا أَنْ تَغْرِفَ لَهُ‏ مِنْهَا}}<ref>«آیا می‌دانید حق همسایه چیست؟ شما از حقوق همسایگی جز اندکی نمی‌دانید. حق همسایه این است که اگر فریاد کرد به فریادش رسی، اگر قرض خواست به او قرض دهی، اگر محتاج شد یاری‌اش کنی، اگر مصیبتی دید، تسلیتش گویی، اگر خیری دید تهنیتش بگویی، اگر بیمار شد عیادتش کنی، اگر مرد جنازه‌اش را تشییع کنی، و ساختمان خانه‌ات را از او بلندتر نکنی که راه باد را بر او ببندی، اگر میوه خریدی مقداری به او هدیه کنی و اگر نخواستی هدیه کنی آن را مخفیانه به خانه ببر اجازه نده کودکانت از آن میوه با خود به کوچه ببرند که فرزندان او را غصه دهند، با بوی دیگت او را میازار مگر آنکه کاسه‌ای برای او ببری» شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص۱۰۵؛ این روایت در کتب دیگر از قبل میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۳؛ کتب اهل سنت مثل: عبدالله بن عدی، الکامل، ج۵، ص۱۷۱؛ متقی هندی کنزالعمال، ج۹، ص۵۹ روایت شده است.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۵.</ref>
طبق روایتی که در کتب [[شیعه]] و [[سنی]] با اندکی تفاوت آمده است، [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا حَقُّ الْجَارِ؟ ما تدرون [[حق]] الجار الا قلیلا...<ref>محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۸۸.</ref>... إِنِ‏ اسْتَغَاثَكَ‏ أَغَثْتَهُ‏ وَ إِنِ اسْتَقْرَضَكَ أَقْرَضْتَهُ وَ إِنِ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ عَزَّيْتَهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ وَ إِنْ مَاتَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ وَ لَا تَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ بِالْبِنَاءِ فَتَحْجُبَ الرِّيحَ عَنْهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ إِذَا اشْتَرَيْتَ فَاكِهَةً فَأَهْدِ لَهُ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَأَدْخِلْهَا سِرّاً وَ لَا تُخْرِجْ بِهَا وُلْدَكَ تَغِيظُ بِهَا وُلْدَهُ وَ لَا تُؤْذِهِ بِرِيحِ قِدْرِكَ إِلَّا أَنْ تَغْرِفَ لَهُ‏ مِنْهَا}}<ref>«آیا می‌دانید حق همسایه چیست؟ شما از حقوق همسایگی جز اندکی نمی‌دانید. حق همسایه این است که اگر فریاد کرد به فریادش رسی، اگر قرض خواست به او قرض دهی، اگر محتاج شد یاری‌اش کنی، اگر مصیبتی دید، تسلیتش گویی، اگر خیری دید تهنیتش بگویی، اگر بیمار شد عیادتش کنی، اگر مرد جنازه‌اش را تشییع کنی، و ساختمان خانه‌ات را از او بلندتر نکنی که راه باد را بر او ببندی، اگر میوه خریدی مقداری به او هدیه کنی و اگر نخواستی هدیه کنی آن را مخفیانه به خانه ببر اجازه نده کودکانت از آن میوه با خود به کوچه ببرند که فرزندان او را غصه دهند، با بوی دیگت او را میازار مگر آنکه کاسه‌ای برای او ببری» شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص۱۰۵؛ این روایت در کتب دیگر از قبل میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۳؛ کتب اهل سنت مثل: عبدالله بن عدی، الکامل، ج۵، ص۱۷۱؛ متقی هندی کنزالعمال، ج۹، ص۵۹ روایت شده است.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۵.</ref>


==== فهرست دوم در [[روایات نبوی]] ====
==== فهرست دوم در روایات نبوی ====
طبق روایتی که [[محدث نوری]] در کتاب مستدرک آورده وقتی [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} از آن حضرت پرسیدند [[حق همسایه]] بر [[همسایه]] چیست، فرمود: ۱{{متن حدیث|مِنْ‏ أَدْنَى‏ حُقُوقِهِ‏ عَلَيْهِ‏ إِنِ‏ اسْتَقْرَضَهُ‏ أَقْرَضَهُ‏ وَ إِنِ اسْتَعَانَهُ أَعَانَهُ وَ إِنِ اسْتَعَارَ مِنْهُ أَعَارَهُ وَ إِنِ احْتَاجَ إِلَى رِفْدِهِ رَفَدَهُ وَ إِنْ دَعَاهُ أَجَابَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عَادَهُ وَ إِنْ مَاتَ شَيَّعَ جَنَازَتَهُ وَ إِنْ أَصَابَ خَيْراً فَرِحَ بِهِ وَ لَمْ يَحْسُدْهُ عَلَيْهِ وَ إِنْ أَصَابَ مُصِيبَةً حَزِنَ لِحُزْنِهِ وَ لَا يَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ بِبِنَاءٍ سَكَنَهُ فَيُؤْذِيَهُ بِإِشْرَافِهِ عَلَيْهِ وَ سَدِّهِ مَنَافِذَ الرِّيحِ عَنْهُ وَ إِنْ أُهْدِيَ إِلَى مَنْزِلِهِ طُرْفَةٌ أَهْدَى لَهُ مِنْهَا إِذَا عَلِمَ أَنَّهُ لَيْسَ عِنْدَهُ مِثْلُهَا أَوْ فَلْيَسْتُرْهَا عَنْهُ وَ عَنْ عِيَالِهِ إِنْ شَحَّتْ نَفْسُهُ بِهَا}}<ref>«از کوچک‌ترین حقوق همسایه این است که اگر تقاضای وام کرد به او بدهد و اگر یاری خواست یاری‌اش کند و اگر چیزی به عاریت خواست دریغ نکند و اگر محتاج پشتیبانی بود پشتیبانی‌اش کند و اگر صدایش زد پاسخش دهد، اگر بیمار شد عیادتش کند، وقتی مرد جنازه‌اش را تشییع کند اگر به خیری رسید برای او خوشحال باشد و حسد نورزد و اگر مصیبتی دید، برای او محزون و اندوهگین باشد و ساختمان خود را از او بلندتر نسازد که با تسلط و اشراف او را بیازارد و راه باد را بر او ببندد و اگر برایش چیزی به ارمغان آوردند در صورتی که می‌داند همسایه‌اش از آن ندارد، مقداری به او هدیه کند و اگر نفسش بخل می‌ورزد و به او اجازه نمی‌دهد آن را از دید خود و عیالش پنهان دارد». میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۶.</ref>
طبق روایتی که [[محدث نوری]] در کتاب مستدرک آورده وقتی [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} از آن حضرت پرسیدند حق همسایه بر [[همسایه]] چیست، فرمود: ۱{{متن حدیث|مِنْ‏ أَدْنَى‏ حُقُوقِهِ‏ عَلَيْهِ‏ إِنِ‏ اسْتَقْرَضَهُ‏ أَقْرَضَهُ‏ وَ إِنِ اسْتَعَانَهُ أَعَانَهُ وَ إِنِ اسْتَعَارَ مِنْهُ أَعَارَهُ وَ إِنِ احْتَاجَ إِلَى رِفْدِهِ رَفَدَهُ وَ إِنْ دَعَاهُ أَجَابَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عَادَهُ وَ إِنْ مَاتَ شَيَّعَ جَنَازَتَهُ وَ إِنْ أَصَابَ خَيْراً فَرِحَ بِهِ وَ لَمْ يَحْسُدْهُ عَلَيْهِ وَ إِنْ أَصَابَ مُصِيبَةً حَزِنَ لِحُزْنِهِ وَ لَا يَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ بِبِنَاءٍ سَكَنَهُ فَيُؤْذِيَهُ بِإِشْرَافِهِ عَلَيْهِ وَ سَدِّهِ مَنَافِذَ الرِّيحِ عَنْهُ وَ إِنْ أُهْدِيَ إِلَى مَنْزِلِهِ طُرْفَةٌ أَهْدَى لَهُ مِنْهَا إِذَا عَلِمَ أَنَّهُ لَيْسَ عِنْدَهُ مِثْلُهَا أَوْ فَلْيَسْتُرْهَا عَنْهُ وَ عَنْ عِيَالِهِ إِنْ شَحَّتْ نَفْسُهُ بِهَا}}<ref>«از کوچک‌ترین حقوق همسایه این است که اگر تقاضای وام کرد به او بدهد و اگر یاری خواست یاری‌اش کند و اگر چیزی به عاریت خواست دریغ نکند و اگر محتاج پشتیبانی بود پشتیبانی‌اش کند و اگر صدایش زد پاسخش دهد، اگر بیمار شد عیادتش کند، وقتی مرد جنازه‌اش را تشییع کند اگر به خیری رسید برای او خوشحال باشد و حسد نورزد و اگر مصیبتی دید، برای او محزون و اندوهگین باشد و ساختمان خود را از او بلندتر نسازد که با تسلط و اشراف او را بیازارد و راه باد را بر او ببندد و اگر برایش چیزی به ارمغان آوردند در صورتی که می‌داند همسایه‌اش از آن ندارد، مقداری به او هدیه کند و اگر نفسش بخل می‌ورزد و به او اجازه نمی‌دهد آن را از دید خود و عیالش پنهان دارد». میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۶.</ref>


==== فهرست [[حقوق]] [[همسایه]] در رساله الحقوق ====
==== فهرست [[حقوق]] [[همسایه]] در رساله الحقوق ====
[[امام سجاد]]{{ع}} در سی و دومین قسمت رساله الحقوق فهرستی ده‌بندی از حقوق همسایه را ارائه کرده است. ایشان می‌فرمایند: {{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقُّ‏ جَارِكَ‏ فَحِفْظُهُ‏ غَائِباً وَ إِكْرَامُهُ‏ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ إِذْ كَانَ مَظْلُوماً وَ لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَيْهِ سُوءاً سَتَرْتَهُ عَلَيْهِ وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُ يَقْبَلُ نَصِيحَتَكَ نَصَحْتَهُ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ وَ لَا تُسْلِمْهُ عِنْدَ شَدِيدَةٍ وَ تُقِيلُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ ذَنْبَهُ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً كَرِيمَةً}}<ref>«اما حق همسایه‌ات این است که در غیابش او را حفظ کنی، در حضورش احترامش کنی. اگر مورد ظلم قرار گرفت، یاری‌اش کنی. در اسرار او تجسس نکنی، زشتی‌هایش را بپوشانی، آگر مطمئن شدی نصیحت‌پذیر است، در پنهانی نصیحتش کنی، در گرفتاری‌ها او را به حال خود رها نکنی، لغزش‌های او را ندیده بگیری، گناهانش را ببخشی و با او محترمانه معاشرت کنی» صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۳؛ این روایت در صدوق، امالی، ص۴۵۵؛ همو، خصال، ص۵۶۹؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۴۲۲ و بسیاری کتب دیگر نیز نقل شده است.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۰۷.</ref>
[[امام سجاد]]{{ع}} در سی و دومین قسمت رساله الحقوق فهرستی ده‌بندی از حقوق همسایه را ارائه کرده است. ایشان می‌فرمایند: {{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقُّ‏ جَارِكَ‏ فَحِفْظُهُ‏ غَائِباً وَ إِكْرَامُهُ‏ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ إِذْ كَانَ مَظْلُوماً وَ لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَيْهِ سُوءاً سَتَرْتَهُ عَلَيْهِ وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُ يَقْبَلُ نَصِيحَتَكَ نَصَحْتَهُ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ وَ لَا تُسْلِمْهُ عِنْدَ شَدِيدَةٍ وَ تُقِيلُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ ذَنْبَهُ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً كَرِيمَةً}}<ref>«اما حق همسایه‌ات این است که در غیابش او را حفظ کنی، در حضورش احترامش کنی. اگر مورد ظلم قرار گرفت، یاری‌اش کنی. در اسرار او تجسس نکنی، زشتی‌هایش را بپوشانی، آگر مطمئن شدی نصیحت‌پذیر است، در پنهانی نصیحتش کنی، در گرفتاری‌ها او را به حال خود رها نکنی، لغزش‌های او را ندیده بگیری، گناهانش را ببخشی و با او محترمانه معاشرت کنی» صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۳؛ این روایت در صدوق، امالی، ص۴۵۵؛ همو، خصال، ص۵۶۹؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۴۲۲ و بسیاری کتب دیگر نیز نقل شده است.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۷.</ref>


=== [[حقوق اساسی]] ===
=== [[حقوق اساسی]] ===
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
# [[منافع]] یکدیگر را [[حفظ]] کنند.
# [[منافع]] یکدیگر را [[حفظ]] کنند.
# همدیگر را از [[همدلی]] و [[اخلاق نیک]] هم [[محروم]] نکنند.
# همدیگر را از [[همدلی]] و [[اخلاق نیک]] هم [[محروم]] نکنند.
# نسبت به نیاز هم بی‌توجه نباشند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۷.</ref>.
# نسبت به نیاز هم بی‌توجه نباشند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۷.</ref>.


====[[امنیت]] و آسایش ====
====[[امنیت]] و آسایش ====
هرکس حق دارد در آسایش و امنیت [[زندگی]] کند و از جانب همسایگان هیچ زیانی به او نرسد و مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار نگیرد. کسی که به هر طریقی همسایه خود را آزار می‌دهد، یکی از حقوق اساسی او را ضایع کرده است. مصداق‌های آزار ممکن است با [[تغییر]] شرایط متفاوت شوند، افزون بر اینکه، آزار از هر طریقی به [[انسان]] برسد، [[حکم]] واحدی دارد و اسباب و وسایل آن اهمیتی ندارد. به همین دلیل در احادیث این باب بیشتر بر عنوان کلی آزار تکیه شده و بحث از مصداق‌ها کمتر به میان آمده است.
هرکس حق دارد در آسایش و امنیت [[زندگی]] کند و از جانب همسایگان هیچ زیانی به او نرسد و مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار نگیرد. کسی که به هر طریقی همسایه خود را آزار می‌دهد، یکی از حقوق اساسی او را ضایع کرده است. مصداق‌های آزار ممکن است با [[تغییر]] شرایط متفاوت شوند، افزون بر اینکه، آزار از هر طریقی به [[انسان]] برسد، [[حکم]] واحدی دارد و اسباب و وسایل آن اهمیتی ندارد. به همین دلیل در احادیث این باب بیشتر بر عنوان کلی آزار تکیه شده و بحث از مصداق‌ها کمتر به میان آمده است.


ما حتی اگر از آنچه در [[تفسیر]] [[همسایه‌آزاری]] در همین کتاب گفتیم صرف‌نظر کنیم و آن را به مصداق‌های عرفی‌اش منحصر کنیم، نمی‌توانیم انکار کنیم که این مفهوم دارای عرض عریضی است و مصادیق و نمونه‌های فراوان و درجات و مراتب بسیاری دارد. برخی از مصداق‌های آزار که یا در [[روایات]] این باب مورد [[نهی]] و نکوهش قرارگرفته یا در عرف به عنوان همسایه‌آزاری شناخته می‌شوند را نام می‌بریم و روایاتی را که درباره هریک وارد شده است، نقل می‌کنیم<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۸.</ref>.
ما حتی اگر از آنچه در [[تفسیر]] [[همسایه‌آزاری]] در همین کتاب گفتیم صرف‌نظر کنیم و آن را به مصداق‌های عرفی‌اش منحصر کنیم، نمی‌توانیم انکار کنیم که این مفهوم دارای عرض عریضی است و مصادیق و نمونه‌های فراوان و درجات و مراتب بسیاری دارد. برخی از مصداق‌های آزار که یا در [[روایات]] این باب مورد [[نهی]] و نکوهش قرارگرفته یا در عرف به عنوان همسایه‌آزاری شناخته می‌شوند را نام می‌بریم و روایاتی را که درباره هریک وارد شده است، نقل می‌کنیم<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۸.</ref>.


===== نگاه کردن به [[خانه]] [[همسایه]] =====
===== نگاه کردن به [[خانه]] [[همسایه]] =====
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
و فرمود: {{متن حدیث|ثَلَاثٌ‏ يُطْفِينَ‏ نُورَ الْعَبْدِ... وَضَعَ بَصَرَهُ فِي الْحُجُرَاتِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُؤْذَنَ لَهُ}}<ref>«سه چیز، نور بنده را خاموش می‌کند... نگاه کردن به اتاق‌ها بدون اذن» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۶۵.</ref> و فرمود: {{متن حدیث|مَلْعُونٌ‏ مَنِ‏ اطَّلَعَ‏ عَلَى‏ جَارِهِ‏}}<ref>«از رحمت خدا دور است آنکه بر همسایه‌اش سرک بکشد» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.</ref>.
و فرمود: {{متن حدیث|ثَلَاثٌ‏ يُطْفِينَ‏ نُورَ الْعَبْدِ... وَضَعَ بَصَرَهُ فِي الْحُجُرَاتِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُؤْذَنَ لَهُ}}<ref>«سه چیز، نور بنده را خاموش می‌کند... نگاه کردن به اتاق‌ها بدون اذن» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۶۵.</ref> و فرمود: {{متن حدیث|مَلْعُونٌ‏ مَنِ‏ اطَّلَعَ‏ عَلَى‏ جَارِهِ‏}}<ref>«از رحمت خدا دور است آنکه بر همسایه‌اش سرک بکشد» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.</ref>.


بنابراین گشودن پنجره‌ای که به [[خانه]] [[همسایه]] اشراف داشته و داخل خانه‌اش را در معرض دید قرار می‌دهد، مجاز نیست، چون موجب [[آزار]] همسایه می‌شود. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: کسی [[حق]] ندارد در [[دیوار]] [[خانه]] خود منفذی ایجاد کند که از آن می‌توان به داخل خانه همسایه نگاه کرد، ولی اگر برای [[نور]] جایی را سوراخ کند که به خانه همسایه دید نداشته باشد، مانعی ندارد<ref>قاضی نعمان مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۰۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۰۸.</ref>
بنابراین گشودن پنجره‌ای که به [[خانه]] [[همسایه]] اشراف داشته و داخل خانه‌اش را در معرض دید قرار می‌دهد، مجاز نیست، چون موجب [[آزار]] همسایه می‌شود. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: کسی [[حق]] ندارد در [[دیوار]] [[خانه]] خود منفذی ایجاد کند که از آن می‌توان به داخل خانه همسایه نگاه کرد، ولی اگر برای [[نور]] جایی را سوراخ کند که به خانه همسایه دید نداشته باشد، مانعی ندارد<ref>قاضی نعمان مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۰۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۰۸.</ref>


===== [[تجسس]] در امور پنهان همسایه =====
===== [[تجسس]] در امور پنهان همسایه =====
ممکن است کسی به خانه همسایه نگاه نکند، ولی از طرق دیگر مراقب رفت و آمدها و گفت‌وگوهای او باشد و درباره [[اسرار]] نهانی او تحقیق کند. این [[رفتار]] نیز موجب آزار هرکسی می‌شود و [[شرع]] [[مقدس]] از آن باز داشته است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ تَطَلَّعَ‏ عَلَى‏ أَسْرَارِ جَارِهِ‏ انْهَتَكَتْ أَسْتَارُهُ}}<ref>«هرکس به اسرار همسایه‌اش سرک بکشد پرده‌هایش پاره می‌شود» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۳۶.</ref>.
ممکن است کسی به خانه همسایه نگاه نکند، ولی از طرق دیگر مراقب رفت و آمدها و گفت‌وگوهای او باشد و درباره [[اسرار]] نهانی او تحقیق کند. این [[رفتار]] نیز موجب آزار هرکسی می‌شود و [[شرع]] [[مقدس]] از آن باز داشته است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ تَطَلَّعَ‏ عَلَى‏ أَسْرَارِ جَارِهِ‏ انْهَتَكَتْ أَسْتَارُهُ}}<ref>«هرکس به اسرار همسایه‌اش سرک بکشد پرده‌هایش پاره می‌شود» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۳۶.</ref>.


[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنِ‏ اسْتَمَعَ‏ إِلَى‏ حَدِيثِ‏ قَوْمٍ‏ وَ هُمْ لَهُ كَارِهُونَ يُصَبُّ فِي أُذُنَيْهِ الْآنُكُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>«کسی که به‌رغم میل گروهی به سخنان آنها گوش کند، روز قیامت سُرب گداخته به گوشش می‌ریزند» صدوق، خصال، ص۱۰۹.</ref>. نتیجه آنکه [[تجسس]] در کارهای [[همسایه]]، یکی از مصداق‌های [[همسایه‌آزاری]] است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۰.</ref>.
[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنِ‏ اسْتَمَعَ‏ إِلَى‏ حَدِيثِ‏ قَوْمٍ‏ وَ هُمْ لَهُ كَارِهُونَ يُصَبُّ فِي أُذُنَيْهِ الْآنُكُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>«کسی که به‌رغم میل گروهی به سخنان آنها گوش کند، روز قیامت سُرب گداخته به گوشش می‌ریزند» صدوق، خصال، ص۱۰۹.</ref>. نتیجه آنکه [[تجسس]] در کارهای [[همسایه]]، یکی از مصداق‌های [[همسایه‌آزاری]] است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۰.</ref>.


=====[[خیانت]] [[مالی]] =====
=====[[خیانت]] [[مالی]] =====
یکی از مصداق‌های بارز همسایه آزاری دست‌اندازی به [[اموال]] اوست. [[همسایگان]] بدگاهی به اموال همسایه [[تجاوز]] می‌کنند و گاهی او را می‌آزارند تا از اموالش دست بردارد و آنها با بهای ناچیز تصاحبش کنند. [[رسول خدا]]{{صل}} به هر دو صورت توجه فرموده و از آن [[نهی]] کرده است. درباره [[خیانت]] و دست‌اندازی به [[مال]] همسایه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ خَانَ‏ جَارَهُ‏ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فِي عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُطَوَّقاً إِلَّا أَنْ يَتُوبَ وَ يَرْجِعَ}}<ref>«هرکس به اندازه یک وجب زمین به همسایه‌اش خیانت کند خداوند متعال آن قسمت زمین را تا نهایت زمین هفتمین به صورت طوق در گردنش می‌افکند تا روز قیامت با آن طوق خدا را ملاقات کند مگر آنکه توبه کند و برگردد» مصدوق، امالی، ص۵۱۳.</ref>.
یکی از مصداق‌های بارز همسایه آزاری دست‌اندازی به [[اموال]] اوست. [[همسایگان]] بدگاهی به اموال همسایه [[تجاوز]] می‌کنند و گاهی او را می‌آزارند تا از اموالش دست بردارد و آنها با بهای ناچیز تصاحبش کنند. [[رسول خدا]]{{صل}} به هر دو صورت توجه فرموده و از آن [[نهی]] کرده است. درباره [[خیانت]] و دست‌اندازی به [[مال]] همسایه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ خَانَ‏ جَارَهُ‏ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فِي عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُطَوَّقاً إِلَّا أَنْ يَتُوبَ وَ يَرْجِعَ}}<ref>«هرکس به اندازه یک وجب زمین به همسایه‌اش خیانت کند خداوند متعال آن قسمت زمین را تا نهایت زمین هفتمین به صورت طوق در گردنش می‌افکند تا روز قیامت با آن طوق خدا را ملاقات کند مگر آنکه توبه کند و برگردد» مصدوق، امالی، ص۵۱۳.</ref>.
بدیهی است که حضرت از باب نمونه و مصداق و به تناسب شرایط از [[زمین]] نام برده است، وگرنه خیانت به هر صورت و [[غصب]] هر چیز موجب [[خشم]] [[خداوند متعال]] می‌شود. درباره [[آزار]] به قصد تملک می‌فرماید: {{متن حدیث|‏مَنْ آذَى جَارَهُ طَمَعاً فِي‏ مَسْكَنِهِ‏ وَرَّثَهُ‏ اللَّهُ‏ دَارَهُ}}<ref>«هرکس همسایه‌اش را به طمع خانه‌اش آزار دهد خداوند متعال خانه‌اش را نصیب همسایه می‌کند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۶۸.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۱۰.</ref>
بدیهی است که حضرت از باب نمونه و مصداق و به تناسب شرایط از [[زمین]] نام برده است، وگرنه خیانت به هر صورت و [[غصب]] هر چیز موجب [[خشم]] [[خداوند متعال]] می‌شود. درباره [[آزار]] به قصد تملک می‌فرماید: {{متن حدیث|‏مَنْ آذَى جَارَهُ طَمَعاً فِي‏ مَسْكَنِهِ‏ وَرَّثَهُ‏ اللَّهُ‏ دَارَهُ}}<ref>«هرکس همسایه‌اش را به طمع خانه‌اش آزار دهد خداوند متعال خانه‌اش را نصیب همسایه می‌کند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۶۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۰.</ref>


===== اظهار [[دارایی]] و بهره‌وری =====
===== اظهار [[دارایی]] و بهره‌وری =====
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
ولی باید توجه داشت که اظهار [[نعمت‌های الهی]] در برابر [[محرومان]] موجب [[اندوه]] و [[افسوس]] ایشان می‌شود؛ بنابراین، لازم است کسی که بهره‌مند و برخوردار است به هنگام استفاده از نعمت‌های الهی [[همسایگان]] خود را نیز بهره‌مند کند، وگرنه موجب [[آزار]] ایشان می‌شود. به همین دلیل [[رسول خدا]] در هر دو [[روایت]] فرمود: اگر نوبری به خانه‌ات می‌بری و نمی‌خواهی به همسایگانت هم بدهی مخفیانه ببر<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار ج۷۹، ص۹۴.</ref>.
ولی باید توجه داشت که اظهار [[نعمت‌های الهی]] در برابر [[محرومان]] موجب [[اندوه]] و [[افسوس]] ایشان می‌شود؛ بنابراین، لازم است کسی که بهره‌مند و برخوردار است به هنگام استفاده از نعمت‌های الهی [[همسایگان]] خود را نیز بهره‌مند کند، وگرنه موجب [[آزار]] ایشان می‌شود. به همین دلیل [[رسول خدا]] در هر دو [[روایت]] فرمود: اگر نوبری به خانه‌ات می‌بری و نمی‌خواهی به همسایگانت هم بدهی مخفیانه ببر<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار ج۷۹، ص۹۴.</ref>.


طبق روایتی رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ آذَى جَارَهُ بِقُتَارِ قِدْرِهِ‏ فَلَيْسَ‏ مِنَّا}}<ref>«کسی که همسایه‌اش را با بوی دیگش آزار دهد، از ما نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۲.</ref>. منظور از آزار در این [[حدیث شریف]] این است که بوی غذا و کباب را پخش کند، ولی او را در خوردن [[شریک]] نسازد. به همین دلیل رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|وَ لَا تُؤْذِهِ بِرِيحِ‏ قِدْرِكَ‏ إِلَّا أَنْ‏ تَغْرِفَ‏ لَهُ‏ مِنْهَا}}<ref>«با بوی دیگت او را میازار مگر آنکه کاسه‌ای از آن برایش ببری» محمدباقر مجلسی، بحار الانوار ج۷۹، ص۹۴؛ هیتمی، مجمع الزوائد ج۸، ص۱۶۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۱.</ref>
طبق روایتی رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ آذَى جَارَهُ بِقُتَارِ قِدْرِهِ‏ فَلَيْسَ‏ مِنَّا}}<ref>«کسی که همسایه‌اش را با بوی دیگش آزار دهد، از ما نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۲.</ref>. منظور از آزار در این [[حدیث شریف]] این است که بوی غذا و کباب را پخش کند، ولی او را در خوردن [[شریک]] نسازد. به همین دلیل رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|وَ لَا تُؤْذِهِ بِرِيحِ‏ قِدْرِكَ‏ إِلَّا أَنْ‏ تَغْرِفَ‏ لَهُ‏ مِنْهَا}}<ref>«با بوی دیگت او را میازار مگر آنکه کاسه‌ای از آن برایش ببری» محمدباقر مجلسی، بحار الانوار ج۷۹، ص۹۴؛ هیتمی، مجمع الزوائد ج۸، ص۱۶۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۱.</ref>


===== مصداق‌های دیگر همسایه آزاری =====
===== مصداق‌های دیگر همسایه آزاری =====
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
# بی‌مهری و رفتار ناشایست با هر چیزی که به همسایه متعلق است؛ مثل بی‌احترامی به میهمان همسایه.
# بی‌مهری و رفتار ناشایست با هر چیزی که به همسایه متعلق است؛ مثل بی‌احترامی به میهمان همسایه.


این باب بسیار گسترده است تا آنجا که [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِذَا ضَرَبْتَ‏ كَلْبَ‏ جَارِكَ‏ فَقَدْ آذَيْتَهُ}}<ref>«هنگامی که سگ همسایه‌ات را کتک بزنی، همسایه‌ات را آزرده‌ای» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۲.</ref>
این باب بسیار گسترده است تا آنجا که [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِذَا ضَرَبْتَ‏ كَلْبَ‏ جَارِكَ‏ فَقَدْ آذَيْتَهُ}}<ref>«هنگامی که سگ همسایه‌ات را کتک بزنی، همسایه‌ات را آزرده‌ای» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۲.</ref>


==== حفظ منافع ====
==== حفظ منافع ====
خط ۱۷۰: خط ۱۷۰:
# وقتی که سرّی از [[اسرار]] همسایه در معرض فاش شدن قرار می‌گیرد، باید بر آن پرده پوشید.
# وقتی که سرّی از [[اسرار]] همسایه در معرض فاش شدن قرار می‌گیرد، باید بر آن پرده پوشید.


و به طور کلی هرجا که می‌توان برای همسایه منفعتی را حفظ یا زیانی را دور کرد باید اقدام کرد، در غیر این صورت یکی از [[حقوق اساسی]] همسایه را ندیده گرفته‌ای؛ و هم از این باب است که [[نصیحت]] همسایه با مراعات شرایط از [[وظایف]] [[همسایگی]] است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۳.</ref>.
و به طور کلی هرجا که می‌توان برای همسایه منفعتی را حفظ یا زیانی را دور کرد باید اقدام کرد، در غیر این صورت یکی از [[حقوق اساسی]] همسایه را ندیده گرفته‌ای؛ و هم از این باب است که [[نصیحت]] همسایه با مراعات شرایط از [[وظایف]] [[همسایگی]] است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۳.</ref>.


==== همدلی و [[اخلاق نیک]] ====
==== همدلی و [[اخلاق نیک]] ====
یکی دیگر از حقوق اساسی همسایه این است که او را از اخلاق نیک خود بهره‌مند و در شرایط رنگارنگ [[زندگی]] با او همدلی کنی. در برخوردها احترامش کنی، در [[بیماری‌ها]] حالی از او بپرسی در [[مشکلات]] دلداریش دهی و اظهار [[همدردی]] کنی، در شادی‌هایش [[شادی]] کنی و در [[غم]] و [[اندوه]] شریکش باشی و کاری کنی که او غم و شادی‌ات را بیند و بداند که به خاطر او [[شادی]] یا [[غمگین]] و [[لغزش‌ها]] و اشتباهات او را ندیده بگیری و ببخشی، خواه در ارتباط با خودت باشد و خواه در ارتباطی دیگر که مقتضای [[شفقت]] و دلسوزی و موجب تحکیم روابط است. [[حق]] [[همسایگان]] بزرگ شمار باطلی گر کنند یاد میار<ref>اوحدی مراغه‌ای، مثنوی جام جم.</ref>
یکی دیگر از حقوق اساسی همسایه این است که او را از اخلاق نیک خود بهره‌مند و در شرایط رنگارنگ [[زندگی]] با او همدلی کنی. در برخوردها احترامش کنی، در [[بیماری‌ها]] حالی از او بپرسی در [[مشکلات]] دلداریش دهی و اظهار [[همدردی]] کنی، در شادی‌هایش [[شادی]] کنی و در [[غم]] و [[اندوه]] شریکش باشی و کاری کنی که او غم و شادی‌ات را بیند و بداند که به خاطر او [[شادی]] یا [[غمگین]] و [[لغزش‌ها]] و اشتباهات او را ندیده بگیری و ببخشی، خواه در ارتباط با خودت باشد و خواه در ارتباطی دیگر که مقتضای [[شفقت]] و دلسوزی و موجب تحکیم روابط است. [[حق]] [[همسایگان]] بزرگ شمار باطلی گر کنند یاد میار<ref>اوحدی مراغه‌ای، مثنوی جام جم.</ref>


[[احترام]] به [[همسایه]] چنان مهم است که [[رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[ایمان]] [[انسان]] گره زده می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ كَانَ يُؤَمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ‏ الْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ‏ جَارَهُ‏ فَوْقَ‏ مَا يُكْرِمُ‏ بِهِ‏ غَيْرَهُ‏}}<ref>«هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایه‌اش را بیش از دیگران احترام کند و آن را با احترام مادر برابر قرار می‌دهد» حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶.</ref>. طبق روایتی می‌فرماید: {{متن حدیث|حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى‏ الْإِنْسَانِ‏ كَحُرْمَةِ أُمِّهِ‏}}<ref>«احترام همسایه بر انسان مانند احترام مادر است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل ج۸، ص۴۱۹.</ref> و طبق روایتی دیگر می‌فرماید: {{متن حدیث|حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى‏ الْجَارِ كَحُرْمَةِ الْأُمَّهَاتِ‏ عَلَى‏ الْأَوْلَادِ}}<ref>«حرمت همسایه بر همسایه مانند حرمت مادران بر فرزندان است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل ج۸، ص۴۱۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۴.</ref>
[[احترام]] به [[همسایه]] چنان مهم است که [[رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[ایمان]] [[انسان]] گره زده می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ كَانَ يُؤَمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ‏ الْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ‏ جَارَهُ‏ فَوْقَ‏ مَا يُكْرِمُ‏ بِهِ‏ غَيْرَهُ‏}}<ref>«هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایه‌اش را بیش از دیگران احترام کند و آن را با احترام مادر برابر قرار می‌دهد» حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶.</ref>. طبق روایتی می‌فرماید: {{متن حدیث|حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى‏ الْإِنْسَانِ‏ كَحُرْمَةِ أُمِّهِ‏}}<ref>«احترام همسایه بر انسان مانند احترام مادر است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل ج۸، ص۴۱۹.</ref> و طبق روایتی دیگر می‌فرماید: {{متن حدیث|حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى‏ الْجَارِ كَحُرْمَةِ الْأُمَّهَاتِ‏ عَلَى‏ الْأَوْلَادِ}}<ref>«حرمت همسایه بر همسایه مانند حرمت مادران بر فرزندان است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل ج۸، ص۴۱۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۴.</ref>


==== توجه به نیازها ====
==== توجه به نیازها ====
گرفتاری و نیاز، شاخصه [[زندگی]] دنیاست. کسی را نمی‌شناسیم که روزی به کمک دیگران محتاج نشود. یکی از [[حقوق]] [[همسایگی]] این است که در این گونه موارد به نیاز همسایه خود بی‌توجه نباشیم. این حق هم به صورت کلی در فهرست‌های پیش‌گفته آمده است و هم با ذکر مثال و نمونه. در فهرست اول، رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِنِ‏ افْتَقَرَ عُدْتَ‏ عَلَيْهِ‏}}<ref>«اگر محتاج شد یاری‌اش کنی».</ref>. در همان فهرست آمده است: اگر فریادش بلند شد به یاری‌اش بشتاب و اگر [[قرض]] خواست به او بده. در فهرست دوم فرمود: اگر چیزی به عاریت خواست دریغ مکن و در فهرست سوم آمده است: به هنگام [[شداید]] و [[سختی‌ها]] او را رها نکن.
گرفتاری و نیاز، شاخصه [[زندگی]] دنیاست. کسی را نمی‌شناسیم که روزی به کمک دیگران محتاج نشود. یکی از [[حقوق]] [[همسایگی]] این است که در این گونه موارد به نیاز همسایه خود بی‌توجه نباشیم. این حق هم به صورت کلی در فهرست‌های پیش‌گفته آمده است و هم با ذکر مثال و نمونه. در فهرست اول، رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِنِ‏ افْتَقَرَ عُدْتَ‏ عَلَيْهِ‏}}<ref>«اگر محتاج شد یاری‌اش کنی».</ref>. در همان فهرست آمده است: اگر فریادش بلند شد به یاری‌اش بشتاب و اگر [[قرض]] خواست به او بده. در فهرست دوم فرمود: اگر چیزی به عاریت خواست دریغ مکن و در فهرست سوم آمده است: به هنگام [[شداید]] و [[سختی‌ها]] او را رها نکن.


ما در ذیل این عنوان، دو نمونه از نیازهای همسایه را که در [[روایات]] آمده است، ذکر کرده، برخی از [[روایات]] مربوط به آن را نقل می‌کنیم<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۴.</ref>.
ما در ذیل این عنوان، دو نمونه از نیازهای همسایه را که در [[روایات]] آمده است، ذکر کرده، برخی از [[روایات]] مربوط به آن را نقل می‌کنیم<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۴.</ref>.


===== نیازهای اولیه =====
===== نیازهای اولیه =====
خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:
[[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ بَاتَ‏ شَبْعَانَ‏ وَ بِحَضْرَتِهِ‏ مُؤْمِنٌ‏ جَائِعٌ طَاوٍ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَائِكَتِي أُشْهِدُكُمْ عَلَى هَذَا الْعَبْدِ أَنَّنِي أَمَرْتُهُ فَعَصَانِي وَ أَطَاعَ غَيْرِي وَ وَكَلْتُهُ إِلَى عَمَلِهِ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا غَفَرْتُ لَهُ أَبَداً}}<ref>«هرکس سیر بخوابد و در نزدیکی او مؤمنی، گرسنه و خالی شکم باشد، خداوند متعال به فرشتگان می‌فرماید: شاهد باشید که من به این بنده‌ام فرمانی دادم و او نافرمانی کرد و از دیگری اطاعت کرد و من او را به عمل خودش وانهادم، قسم به عزت و جلالم هرگز او را نمی‌بخشم» صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۵۰.</ref>.
[[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ بَاتَ‏ شَبْعَانَ‏ وَ بِحَضْرَتِهِ‏ مُؤْمِنٌ‏ جَائِعٌ طَاوٍ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَائِكَتِي أُشْهِدُكُمْ عَلَى هَذَا الْعَبْدِ أَنَّنِي أَمَرْتُهُ فَعَصَانِي وَ أَطَاعَ غَيْرِي وَ وَكَلْتُهُ إِلَى عَمَلِهِ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا غَفَرْتُ لَهُ أَبَداً}}<ref>«هرکس سیر بخوابد و در نزدیکی او مؤمنی، گرسنه و خالی شکم باشد، خداوند متعال به فرشتگان می‌فرماید: شاهد باشید که من به این بنده‌ام فرمانی دادم و او نافرمانی کرد و از دیگری اطاعت کرد و من او را به عمل خودش وانهادم، قسم به عزت و جلالم هرگز او را نمی‌بخشم» صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۵۰.</ref>.


[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: شنیدم که رسول خدا{{صل}} روزی به اصحابش می‌فرمود: به من و [[قیامت]] [[ایمان]] نیاورده هرکس [[سیر]] بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد. گفتیم یا [[رسول الله]]! بنابراین ما هلاک شده‌ایم. فرمود: از اضافه غذایتان از اضافه خرمانان از اضافه روزی و لباستان. [[خشم]] [[پروردگار]] را با اینها خاموش کنید<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۶۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۵.</ref>
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: شنیدم که رسول خدا{{صل}} روزی به اصحابش می‌فرمود: به من و [[قیامت]] [[ایمان]] نیاورده هرکس [[سیر]] بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد. گفتیم یا [[رسول الله]]! بنابراین ما هلاک شده‌ایم. فرمود: از اضافه غذایتان از اضافه خرمانان از اضافه روزی و لباستان. [[خشم]] [[پروردگار]] را با اینها خاموش کنید<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۶۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۵.</ref>


===== نیاز به ابزار =====
===== نیاز به ابزار =====
خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:
در [[تفسیر]] این واژه [[روایات]] متفاوتی به دست ما رسیده است؛ برخی تفسیرهای مختلف این کلمه عبارت است از [[زکات]]<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۴۵۷.</ref> وسایل [[خانه]]<ref>ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۱۲.</ref>، چیزی که [[مردم]] به هم عاریه می‌دهند<ref>ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۰۹.</ref> و در شرح این تفسیر، ابزاری مثل دیگ، چراغ و تیشه<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۷؛ فیض کاشانی، اصفی، ج۲، ص۱۴۸؛ فیض کاشانی، صافی، ج۵، ص۳۸۱؛ ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۰۷-۴۱۲.</ref> را نام برده‌اند.
در [[تفسیر]] این واژه [[روایات]] متفاوتی به دست ما رسیده است؛ برخی تفسیرهای مختلف این کلمه عبارت است از [[زکات]]<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۴۵۷.</ref> وسایل [[خانه]]<ref>ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۱۲.</ref>، چیزی که [[مردم]] به هم عاریه می‌دهند<ref>ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۰۹.</ref> و در شرح این تفسیر، ابزاری مثل دیگ، چراغ و تیشه<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۷؛ فیض کاشانی، اصفی، ج۲، ص۱۴۸؛ فیض کاشانی، صافی، ج۵، ص۳۸۱؛ ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۰۷-۴۱۲.</ref> را نام برده‌اند.


به هر حال یکی از نیازهای [[همسایه]] که گاه‌گاهی خود می‌نمایاند، احتیاج به این گونه ابزار است؛ و از [[وظایف]] [[همسایگی]] است که در صورت امکان، نیاز او را پاسخ مثبت دهد. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ مَنَعَ‏ الْمَاعُونَ‏ جَارَهُ‏ مَنَعَهُ‏ اللَّهُ‏ خَيْرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ مَنْ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ فَمَا أَسْوَأَ حَالَهُ}}<ref>«کسی که ابزار زندگی به همسایه خود عاریه ندهد، خداوند در روز قیامت خیر خود را از او دریغ می‌کند و او را به عمل خودش واگذار می‌کند و هرکس خدا به عملش واگذارش کند چه بد حالی دارد» صدوق، امالی، ص۵۱۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۶.</ref>
به هر حال یکی از نیازهای [[همسایه]] که گاه‌گاهی خود می‌نمایاند، احتیاج به این گونه ابزار است؛ و از [[وظایف]] [[همسایگی]] است که در صورت امکان، نیاز او را پاسخ مثبت دهد. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ مَنَعَ‏ الْمَاعُونَ‏ جَارَهُ‏ مَنَعَهُ‏ اللَّهُ‏ خَيْرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ مَنْ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ فَمَا أَسْوَأَ حَالَهُ}}<ref>«کسی که ابزار زندگی به همسایه خود عاریه ندهد، خداوند در روز قیامت خیر خود را از او دریغ می‌کند و او را به عمل خودش واگذار می‌کند و هرکس خدا به عملش واگذارش کند چه بد حالی دارد» صدوق، امالی، ص۵۱۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۶.</ref>


== آثار و پیامدها ==
== آثار و پیامدها ==
=== آثار همسایه‌داری ===
=== آثار همسایه‌داری ===
==== طول عمر ====
==== طول عمر ====
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الْأَعْمَارِ}}<ref>«خوش‌همسایگی موجب افزایش عمر است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref> و می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ الْجِوَارِ يُنْسِئُ فِي الْأَعْمَارِ}}<ref>«خوش‌همسایگی عمرها را طولانی می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۱۷.</ref>
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الْأَعْمَارِ}}<ref>«خوش‌همسایگی موجب افزایش عمر است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref> و می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ الْجِوَارِ يُنْسِئُ فِي الْأَعْمَارِ}}<ref>«خوش‌همسایگی عمرها را طولانی می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۷.</ref>


====[[ثروت]] ====
====[[ثروت]] ====
[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْبِرُّ وَ حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الرِّزْقِ‏}}<ref>«نیکوکاری و خوش‌همسایگی موجب افزایش روزی است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۶۲. این حدیث از امام صادق{{ع}} نیز روایت شده است (میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۴۲۴).</ref>. امام صادق{{ع}} نیز می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الرِّزْقِ‏}}<ref>«خوش‌همسایگی موجب افزایش روزی است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۱۸.</ref>
[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْبِرُّ وَ حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الرِّزْقِ‏}}<ref>«نیکوکاری و خوش‌همسایگی موجب افزایش روزی است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۶۲. این حدیث از امام صادق{{ع}} نیز روایت شده است (میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۴۲۴).</ref>. امام صادق{{ع}} نیز می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الرِّزْقِ‏}}<ref>«خوش‌همسایگی موجب افزایش روزی است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۸.</ref>


==== [[آبادانی]] ====
==== [[آبادانی]] ====
رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ... عِمَارَةٌ فِي الدِّيَارِ}}<ref>«خوش‌همسایگی آبادی شهرهاست» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>. امام صادق{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ يَعْمُرُ الدِّيَارَ}}<ref>«خوش‌همسایگی شهرها را آباد می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.
رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ... عِمَارَةٌ فِي الدِّيَارِ}}<ref>«خوش‌همسایگی آبادی شهرهاست» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>. امام صادق{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ يَعْمُرُ الدِّيَارَ}}<ref>«خوش‌همسایگی شهرها را آباد می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.
به این مضمون [[روایات]] زیادی به دست ما رسیده است<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۱۸.</ref>.
به این مضمون [[روایات]] زیادی به دست ما رسیده است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۸.</ref>.


==== [[آمرزش گناهان]] و [[لغزش‌ها]] ====
==== [[آمرزش گناهان]] و [[لغزش‌ها]] ====
رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَهُ‏ جِيرَانٌ‏ ثَلَاثَةٌ كُلُّهُمْ رَاضُونَ عَنْهُ غُفِرَ لَهُ}}<ref>«کسی که می‌میرد اگر سه همسایه داشته باشد که همه از او راضی باشند گناهانش بخشیده می‌شود» قطب‌الدین راوندی، دعوات، ص۲۲۸؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۵.</ref> و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ كَفَّ أَذَاهُ‏ عَنْ‏ جَارِهِ‏ أَقَالَهُ‏ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَثْرَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هرکسی از آزار همسایه‌اش خودداری کند خداوند در روز قیامت از لغزش‌هایش می‌گذرد» صدوق، امالی، ص۶۴۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۸.</ref>
رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَهُ‏ جِيرَانٌ‏ ثَلَاثَةٌ كُلُّهُمْ رَاضُونَ عَنْهُ غُفِرَ لَهُ}}<ref>«کسی که می‌میرد اگر سه همسایه داشته باشد که همه از او راضی باشند گناهانش بخشیده می‌شود» قطب‌الدین راوندی، دعوات، ص۲۲۸؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۵.</ref> و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ كَفَّ أَذَاهُ‏ عَنْ‏ جَارِهِ‏ أَقَالَهُ‏ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَثْرَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هرکسی از آزار همسایه‌اش خودداری کند خداوند در روز قیامت از لغزش‌هایش می‌گذرد» صدوق، امالی، ص۶۴۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۸.</ref>


==== شایستگی [[بهشت]] ====
==== شایستگی [[بهشت]] ====
از آثار خوش‌همسایگی است که به [[انسان]] اهلیت بهشت رفتن می‌دهد. در روایتی است که با [[رسول خدا]] از زنی سخن گفتند که فقط نمازهای واجبش را می‌خواند و جز [[ماه رمضان]] را [[روزه]] نمی‌گیرد، ولی همسایه‌های خود را نمی‌آزارد. فرمود این [[زن]] از [[اهل بهشت]] است<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۱۹.</ref>
از آثار خوش‌همسایگی است که به [[انسان]] اهلیت بهشت رفتن می‌دهد. در روایتی است که با [[رسول خدا]] از زنی سخن گفتند که فقط نمازهای واجبش را می‌خواند و جز [[ماه رمضان]] را [[روزه]] نمی‌گیرد، ولی همسایه‌های خود را نمی‌آزارد. فرمود این [[زن]] از [[اهل بهشت]] است<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۹.</ref>


=== پیامدهای بدهمسایگی ===
=== پیامدهای بدهمسایگی ===
همان‌طور که خوش‌همسایگی و همسایه‌داری با آثار و [[برکات]] خود [[زندگی دنیا]] و [[آخرت]] انسان را آباد می‌کند، بدهمسایگی و همسایه‌آزاری هم با عواقب و پیامدهای خود [[دنیا]] و آخرت انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۱۹.</ref>.
همان‌طور که خوش‌همسایگی و همسایه‌داری با آثار و [[برکات]] خود [[زندگی دنیا]] و [[آخرت]] انسان را آباد می‌کند، بدهمسایگی و همسایه‌آزاری هم با عواقب و پیامدهای خود [[دنیا]] و آخرت انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۹.</ref>.


==== پیامدهای [[دنیوی]] بدهمسایگی ====
==== پیامدهای [[دنیوی]] بدهمسایگی ====
خط ۲۲۶: خط ۲۲۶:
طبق [[روایت]] دیگری، جناب [[یعقوب]]{{ع}} از آن پس کسی را [[مأمور]] کرده بود که هر صبح جار بزند هرکس نهار می‌خواهد به [[خانه]] یعقوب بیاید و عصرها جار بزند هرکس [[شام]] می‌خواهد به خانه یعقوب بیاید و<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.</ref> از این روایت نمی‌توان فهمید که پیامد بی‌توجهی به [[همسایگان]] به [[طور]] مشخص از دست دادن عزیزان و پراکنده شدن [[خانواده]] است یا [[مصیبت]] و [[گرفتاری]] است که این پراکندگی یکی از مصداق‌های آن محسوب می‌شود، ولی در هر صورت با استناد به این [[روایت]] می‌توان گفت بی‌توجهی به [[همسایگان]] [[انسان]] را در [[دنیا]] به [[مصیبت]] و [[اندوه]] گرفتار می‌کند.
طبق [[روایت]] دیگری، جناب [[یعقوب]]{{ع}} از آن پس کسی را [[مأمور]] کرده بود که هر صبح جار بزند هرکس نهار می‌خواهد به [[خانه]] یعقوب بیاید و عصرها جار بزند هرکس [[شام]] می‌خواهد به خانه یعقوب بیاید و<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.</ref> از این روایت نمی‌توان فهمید که پیامد بی‌توجهی به [[همسایگان]] به [[طور]] مشخص از دست دادن عزیزان و پراکنده شدن [[خانواده]] است یا [[مصیبت]] و [[گرفتاری]] است که این پراکندگی یکی از مصداق‌های آن محسوب می‌شود، ولی در هر صورت با استناد به این [[روایت]] می‌توان گفت بی‌توجهی به [[همسایگان]] [[انسان]] را در [[دنیا]] به [[مصیبت]] و [[اندوه]] گرفتار می‌کند.


در روایت دیگری است که مردی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و عرض کرد فلانی که [[همسایه]] من است، مرا [[آزار]] می‌دهد، حضرت فرمود: اذیت‌هایش را [[تحمل]] کن و خود به او آزاری نرسان، طولی نکشید که مرد بازگشت و عرض کرد آن همسایه‌ام مرد. حضرت فرمود: [[روزگار]] برای [[موعظه]] و [[مرگ]] برای پراکندن کافی است<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۱۹.</ref>
در روایت دیگری است که مردی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و عرض کرد فلانی که [[همسایه]] من است، مرا [[آزار]] می‌دهد، حضرت فرمود: اذیت‌هایش را [[تحمل]] کن و خود به او آزاری نرسان، طولی نکشید که مرد بازگشت و عرض کرد آن همسایه‌ام مرد. حضرت فرمود: [[روزگار]] برای [[موعظه]] و [[مرگ]] برای پراکندن کافی است<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۱۹.</ref>


==== پیامدهای [[اخروی]] بد [[همسایگی]] ====
==== پیامدهای [[اخروی]] بد [[همسایگی]] ====
همان [[طور]] که خوش‌همسایگی [[آخرت]] [[انسان]] را آباد می‌کند و به [[آدمی]] صلاحیت رفتن به [[بهشت]] می‌بخشد، [[آزار همسایگان]] شایستگی‌های ذاتی انسان را نابود می‌کند؛ چنان که هرگز راه به بهشت نمی‌یابد.
همان [[طور]] که خوش‌همسایگی [[آخرت]] [[انسان]] را آباد می‌کند و به [[آدمی]] صلاحیت رفتن به [[بهشت]] می‌بخشد، [[آزار همسایگان]] شایستگی‌های ذاتی انسان را نابود می‌کند؛ چنان که هرگز راه به بهشت نمی‌یابد.
رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَيْسَ‏ يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ مَنْ‏ يُؤْذِي‏ جَارَهُ‏ وَ مَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ}}<ref>«هرگز داخل بهشت نمی‌شود کسی که همسایه‌اش را می‌آزارد و کسی که همسایه‌اش از شرش در امان نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۱.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۲۰.</ref>
رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَيْسَ‏ يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ مَنْ‏ يُؤْذِي‏ جَارَهُ‏ وَ مَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ}}<ref>«هرگز داخل بهشت نمی‌شود کسی که همسایه‌اش را می‌آزارد و کسی که همسایه‌اش از شرش در امان نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۲۰.</ref>


== همسایه بد ==
== همسایه بد ==
خط ۲۳۶: خط ۲۳۶:
رسول خدا{{صل}} همسایه بد را از عوامل [[بدبختی]] و [[شقاوت]] شمرده<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶.</ref> و از این گرفتاری به [[خدا]] پناه برده است. از سخنان آن حضرت است: {{متن حدیث|أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنْ‏ جَارِ السَّوْءِ فِي‏ دَارِ إِقَامَةٍ تَرَاكَ عَيْنَاهُ وَ يَرْعَاكَ قَلْبُهُ إِنْ رَآكَ بِخَيْرٍ سَاءَهُ وَ إِنْ رَآكَ بِشَرٍّ سَرَّهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۹.</ref>؛ پناه می‌برم به خدا از همسایه بد در [[خانه]] ثابت<ref>خانه ثابت را در ترجمه دار اقامه آوردیم به این قرینه که طبق روایتی دیگر در ادامه این سخن فرمود، همسایه صحرا جابه‌جا می‌شود (متقی هندی، کنزالعمال، ج۹، ص۱۸۷)؛ بنابراین منظور از خانه ثابت خانه‌ای است که در شهر یا روستا برای سکونت دائمی ساخته می‌شود.</ref> که چشمانش تو را می‌بیند و قلبش مراقب توست اگر ببیند به خیری رسیده‌ای ناراحت می‌شود و اگر ببیند گرفتار شده‌ای خوشحال می‌شود. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|جَارُ السَّوْءِ أَعْظَمُ‏ الضَّرَّاءِ وَ أَشَدُّ الْبَلَاءِ}}<ref>«همسایه بد بزرگ‌ترین گرفتاری و سخت‌ترین مصیبت است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲۲.</ref>.
رسول خدا{{صل}} همسایه بد را از عوامل [[بدبختی]] و [[شقاوت]] شمرده<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶.</ref> و از این گرفتاری به [[خدا]] پناه برده است. از سخنان آن حضرت است: {{متن حدیث|أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنْ‏ جَارِ السَّوْءِ فِي‏ دَارِ إِقَامَةٍ تَرَاكَ عَيْنَاهُ وَ يَرْعَاكَ قَلْبُهُ إِنْ رَآكَ بِخَيْرٍ سَاءَهُ وَ إِنْ رَآكَ بِشَرٍّ سَرَّهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۹.</ref>؛ پناه می‌برم به خدا از همسایه بد در [[خانه]] ثابت<ref>خانه ثابت را در ترجمه دار اقامه آوردیم به این قرینه که طبق روایتی دیگر در ادامه این سخن فرمود، همسایه صحرا جابه‌جا می‌شود (متقی هندی، کنزالعمال، ج۹، ص۱۸۷)؛ بنابراین منظور از خانه ثابت خانه‌ای است که در شهر یا روستا برای سکونت دائمی ساخته می‌شود.</ref> که چشمانش تو را می‌بیند و قلبش مراقب توست اگر ببیند به خیری رسیده‌ای ناراحت می‌شود و اگر ببیند گرفتار شده‌ای خوشحال می‌شود. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|جَارُ السَّوْءِ أَعْظَمُ‏ الضَّرَّاءِ وَ أَشَدُّ الْبَلَاءِ}}<ref>«همسایه بد بزرگ‌ترین گرفتاری و سخت‌ترین مصیبت است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲۲.</ref>.


[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مِنَ‏ الْقَوَاصِمِ‏ الْفَوَاقِرِ الَّتِي تَقْصِمُ الظَّهْرَ جَارُ السَّوْءِ إِنْ رَأَى حَسَنَةً أَخْفَاهَا وَ إِنْ رَأَى سَيِّئَةً أَفْشَاهَا}}<ref>«از بارهای کمرشکن که کمر انسان را خرد می‌کند، همسایه بد است که اگر کار نیکی از تو ببیند، پنهانش می‌کند و اگر کار بدی ببیند آشکارش می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref> و به گزارش [[امام صادق]]{{ع}} جناب [[لقمان]] به پسرش می‌فرمود: {{متن حدیث|حَمَلْتُ‏ الْجَنْدَلَ‏ وَ الْحَدِيدَ وَ كُلَّ حِمْلٍ ثَقِيلٍ فَلَمْ أَحْمِلْ شَيْئاً أَثْقَلَ مِنْ جَارِ السَّوْءِ}}<ref>«من آهن و صخره و بارهای سنگین به دوش کشیده‌ام، ولی سنگین‌تر از همسایه بد ندیده‌ام» صدوق، امهالی، ص۷۶۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۲۰.</ref>
[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مِنَ‏ الْقَوَاصِمِ‏ الْفَوَاقِرِ الَّتِي تَقْصِمُ الظَّهْرَ جَارُ السَّوْءِ إِنْ رَأَى حَسَنَةً أَخْفَاهَا وَ إِنْ رَأَى سَيِّئَةً أَفْشَاهَا}}<ref>«از بارهای کمرشکن که کمر انسان را خرد می‌کند، همسایه بد است که اگر کار نیکی از تو ببیند، پنهانش می‌کند و اگر کار بدی ببیند آشکارش می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref> و به گزارش [[امام صادق]]{{ع}} جناب [[لقمان]] به پسرش می‌فرمود: {{متن حدیث|حَمَلْتُ‏ الْجَنْدَلَ‏ وَ الْحَدِيدَ وَ كُلَّ حِمْلٍ ثَقِيلٍ فَلَمْ أَحْمِلْ شَيْئاً أَثْقَلَ مِنْ جَارِ السَّوْءِ}}<ref>«من آهن و صخره و بارهای سنگین به دوش کشیده‌ام، ولی سنگین‌تر از همسایه بد ندیده‌ام» صدوق، امهالی، ص۷۶۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۲۰.</ref>


=== مقابله با [[همسایه]] بد ===
=== مقابله با [[همسایه]] بد ===
در روایاتی که به دست ما رسیده، برای مقابله با همسایه بد چند راهکار پیشنهاد شده که هریک به شرایط خاصی ناظر است. نخست راهکار [[انتخاب]] همسایه پیش از سکونت، دوم راهکار مواجهه با همسایه بد در صورت امکان انتقال و سوم راهکار مواجهه در صورت عدم امکان انتقال<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۲۱.</ref>.
در روایاتی که به دست ما رسیده، برای مقابله با همسایه بد چند راهکار پیشنهاد شده که هریک به شرایط خاصی ناظر است. نخست راهکار [[انتخاب]] همسایه پیش از سکونت، دوم راهکار مواجهه با همسایه بد در صورت امکان انتقال و سوم راهکار مواجهه در صورت عدم امکان انتقال<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۲۱.</ref>.


==== انتخاب همسایه ====
==== انتخاب همسایه ====
مکتبی که بر روابط [[همسایگی]] چنان تأکید می‌کند که همسایه را به یکی از مسائل اصلی [[زندگی]] و زندگی او را به یکی از دغدغه‌های اولیه [[انسان]] تبدیل می‌کند، به [[طور]] طبیعی باید در مورد انتخاب همسایه نیز اظهار نظر کرده باشد. انتخاب همسایه به مثابه انتخاب [[دوست]] و [[همسر]] نیست که انسان بتواند از بین گزینه‌های مختلف یکی را انتخاب کند، چون آمدن و سکونت دیگران در [[اختیار]] ما نیست، بنابراین دست ما در انتخاب همسایه باز نیست، ولی این محدودیت با امکان [[انتخاب]] [[محل زندگی]] جبران‌پذیر است. آمد و رفت دیگران از [[اختیار]] ما خارج است، ولی انتخاب محل زندگی برای خود در اختیار ماست. به همین دلیل [[پیشوایان معصوم]] انتخاب محل زندگی را با [[همسایه]] گره زده و در [[حقیقت]] این انتخاب را به منزله انتخاب همسایه شمرده‌اند.
مکتبی که بر روابط [[همسایگی]] چنان تأکید می‌کند که همسایه را به یکی از مسائل اصلی [[زندگی]] و زندگی او را به یکی از دغدغه‌های اولیه [[انسان]] تبدیل می‌کند، به [[طور]] طبیعی باید در مورد انتخاب همسایه نیز اظهار نظر کرده باشد. انتخاب همسایه به مثابه انتخاب [[دوست]] و [[همسر]] نیست که انسان بتواند از بین گزینه‌های مختلف یکی را انتخاب کند، چون آمدن و سکونت دیگران در [[اختیار]] ما نیست، بنابراین دست ما در انتخاب همسایه باز نیست، ولی این محدودیت با امکان [[انتخاب]] [[محل زندگی]] جبران‌پذیر است. آمد و رفت دیگران از [[اختیار]] ما خارج است، ولی انتخاب محل زندگی برای خود در اختیار ماست. به همین دلیل [[پیشوایان معصوم]] انتخاب محل زندگی را با [[همسایه]] گره زده و در [[حقیقت]] این انتخاب را به منزله انتخاب همسایه شمرده‌اند.


در روایتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آمده است: مردی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمده، عرض کرد: یا [[رسول الله]]{{صل}}! تصمیم دارم خانه‌ای بخرم کدام محله را پیشنهاد می‌فرمایید؟ حضرت فرمود: {{متن حدیث|الْجِوَارَ ثُمَ‏ الدَّارَ}}<ref>«اول همسایه‌ها سپس خانه» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۷۱.</ref> و می‌فرمود: {{متن حدیث|الْتَمِسُوا الْجَارَ قَبْلَ‏ شِرَاءِ الدَّارِ}}<ref>«پیش از خریدن خانه در پی همسایه باشید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۳۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۲۲.</ref>
در روایتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آمده است: مردی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمده، عرض کرد: یا [[رسول الله]]{{صل}}! تصمیم دارم خانه‌ای بخرم کدام محله را پیشنهاد می‌فرمایید؟ حضرت فرمود: {{متن حدیث|الْجِوَارَ ثُمَ‏ الدَّارَ}}<ref>«اول همسایه‌ها سپس خانه» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۷۱.</ref> و می‌فرمود: {{متن حدیث|الْتَمِسُوا الْجَارَ قَبْلَ‏ شِرَاءِ الدَّارِ}}<ref>«پیش از خریدن خانه در پی همسایه باشید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۳۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۲۲.</ref>


==== مقابله با همسایه در صورت امکان انتقال ====
==== مقابله با همسایه در صورت امکان انتقال ====
در صورتی که [[انسان]] به همسایه بد گرفتار شود و بتواند جای خود را عوض کند، سفارش [[معصومان]] [[فرار]] است؛ چراکه ادامه [[همسایگی]] با [[همسایگان]] به انسان را در خطر [[لغزش]] قرار می‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا يُسْتَجَابُ‏ لِمَنْ‏ يَدْعُو عَلَى‏ جَارِهِ‏ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ السَّبِيلَ إِلَى أَنْ يَبِيعَ دَارَهُ وَ يَتَحَوَّلَ عَنْ جِوَارِهِ}}<ref>«دعای کسی که بر ضد همسایه خویش دعا می‌کند مستجاب نمی‌شود، چون خداوند برای او راه گذاشته که خانه‌اش را بفروشد و از همسایگی او به جای دیگر رود» ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۵؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۳۰. این مضمون را کلینی در کافی، ج۲، ص۵۱۰ نیز روایت کرده است.</ref>.<ref>مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱۴، ص۵۲۲.</ref>
در صورتی که [[انسان]] به همسایه بد گرفتار شود و بتواند جای خود را عوض کند، سفارش [[معصومان]] [[فرار]] است؛ چراکه ادامه [[همسایگی]] با [[همسایگان]] به انسان را در خطر [[لغزش]] قرار می‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا يُسْتَجَابُ‏ لِمَنْ‏ يَدْعُو عَلَى‏ جَارِهِ‏ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ السَّبِيلَ إِلَى أَنْ يَبِيعَ دَارَهُ وَ يَتَحَوَّلَ عَنْ جِوَارِهِ}}<ref>«دعای کسی که بر ضد همسایه خویش دعا می‌کند مستجاب نمی‌شود، چون خداوند برای او راه گذاشته که خانه‌اش را بفروشد و از همسایگی او به جای دیگر رود» ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۵؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۳۰. این مضمون را کلینی در کافی، ج۲، ص۵۱۰ نیز روایت کرده است.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۲۲.</ref>


==== مواجهه با همسایه در صورت عدم امکان انتقال ====
==== مواجهه با همسایه در صورت عدم امکان انتقال ====
خط ۲۵۴: خط ۲۵۴:
در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|ان الله تعالی یحب الرجل له الجار السوء یؤذیه فیصبر علی اذاه و یحتسبه حتیی کفیه الله بحیاة أو موت}}<ref>«خداوند متعال دوست دارد مردی را که همسایه بدی دارد که او را می‌آزارد و او آزارش را تحمل می‌کند و با خدا حساب می‌کند تا خداوند با مرگ یا در زندگی همسایه، او را از مقابله با او بی‌نیاز کند» سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۸۶.</ref>.
در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|ان الله تعالی یحب الرجل له الجار السوء یؤذیه فیصبر علی اذاه و یحتسبه حتیی کفیه الله بحیاة أو موت}}<ref>«خداوند متعال دوست دارد مردی را که همسایه بدی دارد که او را می‌آزارد و او آزارش را تحمل می‌کند و با خدا حساب می‌کند تا خداوند با مرگ یا در زندگی همسایه، او را از مقابله با او بی‌نیاز کند» سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۸۶.</ref>.


بنابر آنچه گذشت، [[دین مقدس اسلام]] به هیچ روی در روابط [[همسایگی]] [[مقابله به مثل]] را تجویز نمی‌کند. حتی طبق پارهای [[روایات]] [[ائمه]]{{عم}} نزد کسانی که از [[همسایگان]] خود [[شکایت]] داشتند، [[شفاعت]] می‌کردند که از [[بدی]] [[همسایه]] خود بگذرند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶؛ ر. ک: محمدصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۱۴۹.</ref> ولی با این همه، در صورتی که [[آزار]] همسایه از حد [[تحمل]] فراتر رود می‌توان با افشای همسایه آزاری‌اش او را از روش نادرستش پشیمان کرد. در خبری است که مردی سه بار [[خدمت]] رسول خدا{{صل}} آمد و از آزار و [[اذیت]] همسایه‌اش شکایت کرد. حضرت هربار به او می‌فرمود: [[صبر]] کن. بار سوم وقتی برای شکایت آمد، حضرت فرمود: هنگامی که مرد به طرف [[نماز جمعه]] می‌روند وسایلت را از [[خانه]] بیرون آورده بر سر راه بچین تا [[مردم]] بیند، اگر کسی هم در این رابطه از تو پرسید، بگو از دست همسایه‌ام به کوچه آمده‌ام. وقتی او این سفارش را عمل کرد، مرد همسایه‌آزار نزد او آمد و گفت وسایلت را به خانه برگردان، من هم با [[خدا]] [[عهد]] می‌کنم که دیگر تو را نیازارم<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الهی ج۱۴]]، ص۵۲۳.</ref>
بنابر آنچه گذشت، [[دین مقدس اسلام]] به هیچ روی در روابط [[همسایگی]] [[مقابله به مثل]] را تجویز نمی‌کند. حتی طبق پارهای [[روایات]] [[ائمه]]{{عم}} نزد کسانی که از [[همسایگان]] خود [[شکایت]] داشتند، [[شفاعت]] می‌کردند که از [[بدی]] [[همسایه]] خود بگذرند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶؛ ر. ک: محمدصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۱۴۹.</ref> ولی با این همه، در صورتی که [[آزار]] همسایه از حد [[تحمل]] فراتر رود می‌توان با افشای همسایه آزاری‌اش او را از روش نادرستش پشیمان کرد. در خبری است که مردی سه بار [[خدمت]] رسول خدا{{صل}} آمد و از آزار و [[اذیت]] همسایه‌اش شکایت کرد. حضرت هربار به او می‌فرمود: [[صبر]] کن. بار سوم وقتی برای شکایت آمد، حضرت فرمود: هنگامی که مرد به طرف [[نماز جمعه]] می‌روند وسایلت را از [[خانه]] بیرون آورده بر سر راه بچین تا [[مردم]] بیند، اگر کسی هم در این رابطه از تو پرسید، بگو از دست همسایه‌ام به کوچه آمده‌ام. وقتی او این سفارش را عمل کرد، مرد همسایه‌آزار نزد او آمد و گفت وسایلت را به خانه برگردان، من هم با [[خدا]] [[عهد]] می‌کنم که دیگر تو را نیازارم<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۵۲۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش