پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = نبوت| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[پیامبر در قرآن]] - [[پیامبر در کلام اسلامی]] - [[پیامبر در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[پیامبر در قرآن]] | [[پیامبر در حدیث]] | [[پیامبر در کلام اسلامی]] | [[پیامبر در فلسفه اسلامی]] | [[پیامبر در عرفان اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[پیامبر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''پیامبر''' یا '''نبی''' انسانی است که از سوی خداوند برای هدایت مردم مأمور اصلاح معاش و معاد آنان می شود.
'''پیامبر''' به کسی می‌‌گویند که [[خداوند]] او را برگزیده است تا [[پیام الهی]] را به [[مردم]] برساند و [[هدایت]] آنان را بر عهده بگیرد. همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما [[مقام رسالت]] تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد. [[قرآن کریم]] از میان ۱۲۴ هزار پیامبر تنها از شمار اندکی یاد کرده است و از [[پیامبران اولوالعزم]] به بزرگی یاد می‌‌کند و آنان پنج نفرند: نوح، ابراهیم، [[موسی]]، [[عیسی]]{{ع}} و [[حضرت محمد]]{{صل}}؛ اینان دارای کتاب و شریعتی مستقل‌‌اند و دیگر پیامبران از آنان [[پیروی]] می‌‌کنند. بنابر [[آیات قرآن کریم]] فلسفۀ ارسال پیامبران عبارت است از: [[تلاوت آیات]] [[الهی]]؛ تزکیۀ [[انسان]]؛ تعلیم کتاب و حکمت؛ بازگرداندن [[مردم]] به فطرت توحیدی؛ [[اتمام حجت]] با [[تبلیغ]] و تبیین حقایق و [[رهبری سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[قضایی]] [[جامعه]] تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش ‌‌رود و از ناهنجاری‌‌ها و کژ‌‌روی‌‌‌‌ها دور‌‌ ماند.


== معناشناسی ==
مقتضای [[حکمت الهی]] این است که [[انسان]] از گذر [[عقل]] و [[وحی]]، جهت خویش را به سوی کمال راستین و [[خوشبختی]] [[ابدی]] باز‎شناسد و به سوی آن حرکت کند و این جز به واسطۀ [[پیامبران]] حاصل نمی‌‌آید<ref>نهج البلاغه‌، خ ۱۸۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۳.</ref>


==واژه‌شناسی لغوی==
پیامبر به کسی می‌‌گویند که [[خداوند]] او را برگزیده است تا [[پیام الهی]] را به [[مردم]] برساند و [[هدایت]] آنان را بر عهده بگیرد به چنین کسی "[[نبی]]"، "[[رسول]]" و "مُرسَل" نیز گفته می‌‌شود<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۵۰.</ref>.
===واژه‌شناسی نبی===
* [[نبی]] یا از "نبأ" به معنای خبر است <ref> کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲.</ref> یا از "نَباوه" به معنای ارتفاع و شرافت. <ref> لسان العرب، ج۱، ص۱۶۳ و ج۱۵، ص۳۰۲.</ref> در صورت اول معنای نبی خبردهنده یا خبر داده شده یا خبردار است و در صورت دوم به معنای رفیع و بلند مرتبه می‌باشد، و نبوت به معنای رفعت و بلند مرتبگی است. <ref> الفروق اللغویة، ص۵۳، معانی الاخبار، ص۱۱۴.</ref> بنابراین، نبی کسی است که خداوند به او خبر داده، یا کسی است که از جانب خداوند خبر می‌دهد <ref> کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref> و شریف‌تر و بلند مرتبه‌تر از سایر انسان‌هاست <ref> مجمع البحرین، ج۱، ص۴۰۵؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۰۲؛ تاج العروس، ج۲۰، ص۲۱۳.</ref>.
* همچنین[[نبوت]] به معنای "صوت خفی" هم آمده است؛ چون خبری که به [[انبیا]] می‌رسد، دیگران نمی‌شنیدند. <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۹.</ref>. و یا اینکه به معنای طریق باشد و پیامبران را از آن جهت نبی خوانند که راه‌های هدایت بشری به سوی خداوند می‌باشند<ref>لسان العرب، ج۱۴، ص ۳۰ و معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص ۳۸۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.
* نبوت در معنای اصطلاحی، مقام و منزلتی است از سوی خداوند سبحان که به برخی از انسان‌ها داده می‌شود به جهت رفعت مرتبهایی که دارند برای هدایت انسان‌ها. <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۹.</ref>.
===واژه‌شناسی رسول===
* اصطلاح [[رسول]] و [[رسالت]] از ماده "رِسل"، به معنای حرکت تؤام با آرامش است. <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۹.</ref>. [[رسول]] به معنای مُرسَل است. ارسال یعنی روانه کردن و فرستان و مُرسَل به کسی گویند که وی را برای امری روانه می‌سازند. <ref>مجمع البحرین، ج۵، ص۳۸۴.</ref> این امر، می‌تواند رساندن پیام یا انجام کارِ دیگری باشد. <ref> تهذیب اللغة، ج۱۲، ص۲۷۲.</ref> از واژه‌های فارسی برای رسول، پیامبر است؛ پیامبر کسی است که حامل و رساننده پیام می‌باشد. در واژه پیامبر، صرفاً به رساندن پیام توجه شده، و مأموریت دیگری برای رسول وجود ندارد. از این جهت، واژه پیامبر به معنای لغوی نبوت نزدیکی دارد.
* اما در اصطلاح، رسول کسی است که از جانب خداوند به سوی دیگران فرستاده می‌شود تا پیام الهی را به آنها رسانده و اجرا نماید. از این رو، در معنای اصطلاحی [[رسالت]]، نه تنها پیام‌آوری بلکه تعلیم، تربیت و مدیریت نیز وجود دارد <ref> شرح باب حادی عشر، ص۱۳۹.</ref>.


==نسبت میان نبی و رسول==
واژۀ "رسول" به معنای پیام‌‌آور است و "نبی" به معنای کسی است که حامل خبری مهم باشد و یا به معنای کسی است که دارای مقامی والاست<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۴.</ref>.
{{اصلی|رسول}}


*از ظاهر برخی آیات قرآن برمی‌آید که اختلافی میان مصادیق این دو مفهوم [[رسول]] و [[نبی]] وجود دارد همچون آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِيٍّ }}﴾}}<ref> و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم؛ سوره حج، آیه:۵۲.</ref> اگر [[رسول]] و [[نبی]] بر مصادیق واحدی دلالت کنند ذکر آن دو لغو خواهد بود، در روایت [[معصومین]]: نیز به این تفاوت اشاره شده است: {{عربی|اندازه=150%|"عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّه‏ {{صل}} وَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّه‏: كَمِ النَّبِيُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِيٍّ قُلْتُ كَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِيراً"}}. <ref> [[الخصال (کتاب)|الخصال]]، ص ۳۳۳.</ref> جناب [[ابوذر]] نقل می‌کند که نزد [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] {{صل}} رفتم و پرسیدم: ای رسول خدا، [[انبیا]] چند نفرند؟ فرمود: صد و بیست و چهار هزار نفر. عرض کردم: از میان ایشان، چه تعدادی مرسَل می‌باشند؟ فرمود: سیصد و سیزده نفر جماعتی زیاد. بنابراین نسبت میان [[نبی]] و [[رسول]] تساوی نیست اما این که چه نسبتی برقرار است چهار قول وجود دارد که در سه قول [[نبی]] اعم از [[رسول]] به شمار آمده است، زیرا<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>:
براساس [[روایات]]، نبی، [[فرشتۀ وحی]] را در [[خواب]] می‌‌بیند و در حال [[بیداری]] تنها صدای او را می‌‌شنود؛ اما رسول، فرشتۀ وحی را در بیداری نیز می‌‌بیند<ref>{{متن حدیث|اَلنَّبِيُّ اَلَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ لاَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ، وَ اَلرَّسُولُ اَلَّذِي يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ يَرَى فِي اَلْمَنَامِ وَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی‌، ج۱، ص۱۷۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۲.</ref>.
# [[نبی]] عبارت است از انسان مخبری که از جانب خداوند خبر آورده است اعم از آن که مأمور به تبلیغ باشد یا نباشد ولی [[رسول]]، مأمور به تبلیغ است<ref>النکت الاعتقادیه، ص ۴۷؛ اوائل المقالات، ص ۴۵؛ مجمع البیان، ج۹، ص ۹۱؛ تفسیر المنار، ج۹، ص ۲۲۵؛ تفسیر التبیان، ج۷، ص ۳۳۱؛ المیزان، ج۲، ص ۲۰۹ و ۲۱۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.
# [[نبی]] کسی است که تبلیغ احکام الهی را به عهده دارد ولی کتاب آسمانی ندارد لکن [[رسول]] واجد کتاب آسمانی است<ref>اسرار الحکم، ص ۳۹۵ و التعریفات، ص ۳۰۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.
# [[نبی]] انسانی است که از طرف خداوند برای تبلیغ اوامر و نواهی الهی مبعوث شده است چه واجد کتاب و یا شریعت خاص باشد و یا نباشد و [[رسول]] کسی است که واجد کتاب و شریعت خاص باشد<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص ۶؛ شرح العقاید النسفیه، ص ۶۵؛ سرمایه ایمان، ص ۸۵ـ ۸۶ و مجمع البیان، ج۱، ص ۴۰۵.</ref> <ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.
# منظور از [[نبوت]] و [[رسالت]] دو گروه جدا از پیامبران الهی نیستند بلکه هر کدام به یک حیثیت و جهت خاص و شأنی خاص اشاره دارند پس نبوت ناظر است به جهت گرفتن اخبار و احکام الهی و رسالت ناظر است به جهت ابلاغ آنها به مردم. این شئون مختلف از بعضی از آیات قرآنی قابل استفاده است، در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِن بَعْدِهِ }}﴾}}<ref> ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی؛ سوره نساء، آیه:۱۶۳.</ref> به [[شأن نبوت]] و در آیه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ }}﴾}}<ref> و بر پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار، نیست ؛ سوره عنکبوت، آیه:۱۸.</ref> به [[شأن رسالت]] اشاره دارد<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.
*طبق این معنا، مقام رسالت و نبوت در یک نفر قابل جمع است <ref>المیزان، ج۲، ص ۲۱۷ و ج۳، ص ۳۱۱.</ref>. گواه این مطلب آن است که در آیات نبوت عامه گاهی واژه نبیین به کار رفته است {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ }}﴾}}<ref> مردم در آغاز امّتی یگانه بودند، آنگاه به اختلاف پرداختند پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت ؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.</ref> و گاهی واژه رسل به کار رفته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ }}﴾}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌های روشن فرستادیم؛ سوره حدید، آیه:۲۵.</ref> از آیات و روایات به دست می‌آید که رسول اخص از نبی است، یعنی همه پیامبران، داراى مقام نبوت بوده‌اند ولى مقام رسالت اختصاص به گروهى از ایشان داشته است. <ref> مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید </ref>. در روایتی از [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}}، دربارۀ حصول مقام رسالت در [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} آمده است: {{عربی|اندازه=150%|"إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ اتَّخَذَهُ نَبِيّاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ اتَّخَذَهُ رَسُولاً"}} <ref> [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج ۱، ص ۱۷۵.</ref>. همانا خداوند، قبل از آن که حضرت ابراهیم را در منصب نبوت قرار دهد، وی را در مقام بندگی پذیرفت، و قبل از آن که او را در مقام رسالت قرار دهد، وی را در مقام نبوت قرار داد.در روایات آمده است که نبی کسی است که فرشته [[وحی]] را در بیداری نمی‌بیند و فقط صدای او را می‌شنود ولی در خواب هم صدای او را می‌شنود و هم او را مشاهده می‌کند، اما رسول کسی است که در بیداری نیز فرشته [[وحی]] را مشاهده می‌کند؛ «النَّبِیُّ الَّذِی یَرَى فِی مَنَامِهِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا یُعَایِنُ الْمـَلَکُ وَ الرَّسُولُ الَّذِی یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ یَرَى فِی الْمـَنَامِ وَ یُعَایِنُ الْمـَلَک» <ref>کافی، ج۱، ص ۱۷۴؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص ۳۲.</ref>. <ref> محمد بیابانی اسکویی </ref> این گونه تفاوت‌ها مربوط به مقامات و مراتب کمال پیامبران است نه شأن [[نبوت]] و رسالت آنان چنان که در قرآن تصریح شده است که برخی پیامبران بر برخی دیگر برتری دارند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ }}﴾}}<ref> بی‌گمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم؛ سوره اسراء، آیه:۵۵.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ }}﴾}}<ref> برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم؛ سوره بقره، آیه:۲۵۳.</ref> در دو آیه یاد شده که سخن از تفاضل پیامبری است، هم واژه نبیین به کار رفته و هم واژه رسل. بنابراین صاحب کتاب یا شریعت بودن نیز می‌تواند از مزایای برخی پیامبران باشد. که به این جهت به آنان رسول گفته می‌شود. اختصاص واژه رسول به برخی از پیامبران به لحاظ جهات یاد شده با برابری آن با واژه نبی از منظر کلامی‌منافات ندارد<ref>ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، ص ۳۴۰ـ ۳۴۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.


==نسبت میان نبی و امام==
همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما [[مقام رسالت]] تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد و این تفاوت از ظاهر برخی [[آیات قرآن]] همچون آیۀ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ}}<ref>«و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم» سوره حج، آیه ۵۲.</ref> بر‌می‌‌آید که اگر رسول و نبی بر مصادیق واحدی دلالت کنند ذکر آن دو [[لغو]] خواهد بود و در [[روایت]] [[معصومین]] نیز به این تفاوت اشاره شده است: جناب [[ابوذر]] نقل می‌کند نزد [[رسول خدا]]{{صل}} رفته و پرسیدم: ای رسول خدا، [[انبیا]] چند نفرند؟ فرمودند: «صد و بیست و چهار هزار نفر. عرض کردم: از میان ایشان، چه تعدادی مرسَل می‌‌باشند؟ فرمودند: سیصد و سیزده نفر جماعتی زیاد»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّه‏{{صل}} وَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّه‏: کَمِ النَّبِیُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ قُلْتُ کَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِیراً}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ص۳۳۳.</ref>.<ref>[[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[انبیا (مقاله)|مقاله «انبیا»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۸۷-۴۹۳.</ref>
{{اصلی|امام}}


==[[درجات انبیا]] و [[رسولان]]==
== پیامبران در قرآن ==
{{اصلی|مراتب نبوت}}
{{اصلی|پیامبر در قرآن}}
{{اصلی|اولوالعزم}}
[[قرآن کریم]] از میان ۱۲۴ هزار پیامبر تنها از شمار اندکی یاد کرده است: [[آدم]]، ابراهیم، [[ادریس]]، [[اسحاق]]، اسماعیل، [[الیاس]]، ایوب، داوود، [[ذوالکفل]]، [[زکریا]]، [[سلیمان]]، شعیب، [[صالح]]، [[عزیر]]، [[عیسی]]، [[لوط]]، [[محمد]]، [[موسی]]، نوح، یحیی، الیسَع، [[یعقوب]]، یوسف، [[یونس]]، [[هارون]] و [[هود]]{{ع}}<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۳۴.</ref>.


==اقسام پیامبران ==
همچنین به پیامبرانی اشاره می‌‌کند که از آنها نامی نبرده و داستان [[زندگی]] ایشان را بیان نکرده است: {{متن قرآن|وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا}}<ref>«و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفته‌ایم؛ و موسی با خداوند بی‌میانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref>؛ البته داستان‌‌هایی نیز از برخی [[انبیا]] [[روایت]] کرده که نام ایشان را ذکر نکرده است.
*تقسیمات مختلفی برای پیامبران وجود دارد مانند:
# [[پیامبران تشريعى]]: پیامبرانی از جانب خداوند که [[شريعت]] خاصى را به بشر عرضه مى كنند.
# [[پیامبران تبلیغی]]: پیامبرانی که وظيفه [[تبليغ]] و [[ترويج]] شريعت [[پيامبران تشريعى]] را به عهده دارند.


==ضرورت وجود پیامبر==
[[خداوند متعال]] بعد از نام بردن از تعدادی از انبیا و [[رسولان الهی]]، می‌‌فرماید: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹.</ref>؛ این [[آیه]] و بسیاری دیگر از [[آیات قرآن]] بر اعطای کتاب به بعضی از [[انبیای الهی]] دلالت می‌‌کنند مانند: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}<ref>«این (حقیقت) بی‌گمان در صحیفه‌های (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است صحیفه‌های ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۸ ـ ۱۹</ref>.
{{اصلی|ضرورت نبوت}}
*از آنجا که هر یک از ما به معارف فرا عادی دسترسی نداریم، لذا براساس حکمت الهی، وجود پیام‌آورانی به عنوان واسطه، امری ضروری است. تا راه صحیح و کامل سعادت را در اختیار انسان قرار دهند  <ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص ۱۲۴.</ref>.
*لازمه حکمت الهی، وجود راهی فرا عادی برای هدایت بشر به سعادت است و همچنین لازم است تا افرادی [[معصوم]]، این راه را در اختیار دیگران قرار دهند و در صورت لزوم، مجری احکام الهی باشد لذا وجود نشانه‌ای محکم برای اثبات ادعای پیامبری ضرورت دارد. <ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص ۱۴۰ و ۱۴۱.</ref>.
* از جمله این ضرورت‌ها: (۱): ضرورت وحیانی؛ (۲): ضرورت کلامی؛ (۳): ضرورت فلسفی؛ (۴): ضرورت عرفانی.


==اهداف بعثت پیامبران (حکمت بعثت انبیا)==
[[قرآن کریم]] از [[پیامبران اولوالعزم]] به بزرگی یاد می‌‌کند و آنان پنج نفرند: نوح، ابراهیم، [[موسی]]، [[عیسی]]{{ع}} و [[حضرت محمد]]{{صل}}؛ اینان دارای کتاب و شریعتی مستقل‌‌اند و دیگر پیامبران از آنان [[پیروی]] می‌‌کنند قرآن کریم [[شریعت اسلام]] را کامل و اتمام نعمت می‌‌داند و می‌‌فرماید: «امروز، [[اسلام]] را به عنوان [[آیین]] شما پسندیدم»<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}«امروز دين شما را به كمال رسانيدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>. و همچنین [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را [[آخرین پیامبر]] [[الهی]] می‌‌خواند {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref> و خود پیامبرهم نیز بارها به این [[حقیقت]] تصریح کرده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۵.</ref>.
{{اصلی|فلسفه بعثت}}


==فوائد بعثت انبیا==
== فلسفۀ [[ارسال پیامبران]] ==
{{اصلی|کارکردهای نبوت}}
{{اصلی|فلسفۀ ارسال پیامبران}}
بنابر [[آیات قرآن کریم]] فلسفۀ ارسال پیامبران عبارت است از: [[تلاوت آیات]] [[الهی]]؛ تزکیۀ [[انسان]]؛ تعلیم کتاب و حکمت؛ باز گرداندن [[مردم]] به فطرت توحیدی؛ [[اتمام حجت]] با [[تبلیغ]] و تبیین حقایق و [[رهبری سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[قضایی]] [[جامعه]] تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش ‌‌رود و از ناهنجاری‌‌ها و کژ‌‌روی‌‌‌‌ها دور‌‌ ماند. بدین جهت [[پیامبران]] از میان [[بندگان]] [[صالح]] و اولیای کامل برگزیده می‌‌شدند و به زبان مردم خویش سخن می‌‌گفتند و میان آنان [[زندگی]] می‌کردند {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (پیامش را) برای آنان به روشنی بیان کند بنابراین خداوند هر که را بخواهد بیراه می‌دارد و هر که را بخواهد به راه می‌آورد و او پیروزمند فرزانه است» سوره ابراهیم، آیه ۴.</ref>.


==[[شئون پیامبر]]==
== [[ویژگی‌های پیامبران]] ==
{{اصلی|شأن معصوم}}
{{اصلی|ویژگی‌های پیامبران}}
دریافت وحی، [[علم غیب]] {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷</ref> و [[عصمت]]<ref>مفید، عدم سهو النبی، ص۲۹ ـ ۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۳۴.</ref> از مهم‌ترین ویژگی‌‌های آنهاست و همچنین به والاترین صفات‌ [[انسانی]] و [[اخلاقی]] همانند: [[شجاعت]]، [[سیاست]]، ذکاوت، [[حکمت]]، [[شکیبایی]] و زیرکی متصف‌‌اند، صفاتی که لازمۀ [[رهبری]] انسان‌‌‌ها‌‌ست و هیچ [[انسانی]] در این عرصه به پای [[پیامبران]] نمی‌‌‌رسد<ref>مظفر، محمد رضا، عقائد الامامیه‌، ص۳۴.</ref> و [[رهبری]] چنین شخصی که به خزانۀ [[علم]] غیب الهی متصل‌ و از [[گناه]] و [[خطا]] و [[سهو]] و نسیان در [[امان]] است از بزرگ‌‌ترین نعمت‌‌های [[الهی]] برای [[جامعۀ انسانی]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۳.</ref>.


قلمرو دین، همه امور مربوط به سعادت انسان است و پیامبر در همه این امور باید [[معصوم]] باشد لذا مهم‌ترین [[شئون پیامبر]] عبارت است از:
== راه [[اثبات]] پیامبران ==
#[[مرجعیت دینی]]: شناخت باورها و امور اخلاقی و حقوقی، امری ضروری برای سعادت انسان است و معصوم بهترین مرجع در این امور است لذا از باب قبح تقدیم مفضول بر افضل، معنا ندارد با وجود معصوم، معارف دینی را از دیگران بگیریم.
پیامبران برای اثبات حقانیت مدعای خویش در صورت نیاز از وسایلی متعدد بهره می‌‌بردند از جمله: [[معجزه]]، [[بشارت]] پیامبران پیشین و [[خُلق و خوی]] و [[شخصیت]] والای آنان و [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از هر سه وسیله برخوردار بوده است.
#[[زعامت سیاسی]] "وضع و اجرا قوانین": وضع و اجرای قوانین اجتماعی متناسب با مبانی دینی، نقشی اساسی در سعادت انسان دارد. اولاً غیر [[معصوم]] از شناخت کمتری نسبت به قانون الهی و نحوه اجرای مطلوب آن برخوردار است و ثانیاً غیر معصوم به دلیل تأثیرپذیری از هوای نفس و شیطان، ممکن است مخالف شناخت حقیقی خویش عمل کند. پس حق [[ولایت سیاسی]] برای [[پیامبر|پیامبر معصوم]] است یا کسی که از او اجازه دارد <ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص ۱۳۰ و ۱۳۱.</ref>.
* دیگر ساحت‌های شؤون پیامبر:
# [[شأن تشریعی]]:
## [[شأن ابلاغ رسالت]] ([[شأن ابلاغ وحی]]
## [[شأن تبیین رسالت]] (شامل: [[شأن تفسیر قرآن]]، [[شأن تفسیر شریعت]])؛
## [[شأن تأویل قرآن]]؛
## [[شأن تشریع احکام]]؛
## [[شأن تفریع]]؛
## [[شأن تطبیق]].
# [[شأن تکوینی]]؛
# [[شأن ولایی]] ([[شأن ولايت]]):
## [[شأن ولایت مادی]]:
## [[شأن رهبری]] ([[شأن مدیریت]])؛
## [[شأن حکومت]] ([[شأن اجرا]])؛
## [[شأن قضاوت]].
## [[شأن ولایت معنوی]]:
## [[شأن هدایت معنوی]] ([[شأن ایصال الی المطلوب]])؛
## [[شأن دستورهای اخلاقی]] ([[شأن دستورهای تربیتی]]).


==ایمان به پیامبر==
[[قرآن کریم]] از پاره‌‌ای معجزات پیامبران یاد کرده است همانند:
{{اصلی|ایمان به پیامبر}}
# عصایی که تبدیل به اژدها می‌‌شود {{متن قرآن|قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«(موسی) گفت: حتّی اگر چیزی روشنگر برایت آورده باشم؟ (فرعون) گفت: اگر راست می‌گویی آن را بیاور. آنگاه او چوبه‌دستش را فرو افکند ناگهان (دیدند که) اژدهایی است آشکار و دستش را (از گریبان) بیرون کشید ناگهان برای بینندگان سپید (و تابان) شد» سوره شعراء، آیه ۳۰ ـ ۳۳</ref>؛
# [[پیشگویی]]؛ زنده کردن [[مردگان]]؛ شفای بیماران {{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به رسالت بر بنى اسرائيلش مى‏ فرستد كه: من با معجزه ‏اى از پروردگارتان نزد شما آمده ‏ام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مى‏ دمم، به اذن خدا پرنده ‏اى شود، و كور مادرزاد را و برص ‏گرفته را شفا مى ‏دهم: و به فرمان خدا مرده را زنده مى‏ كنم و به شما مى‏ گويم كه چه خورده ‏ايد و در خانه هاى خود چه ذخيره كرده ‏ايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانه‏ هاى حقانيت من است». سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>.<ref>عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص۳۲.</ref>


==ویژگی‌ها و صفات انبیا ==
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} حقانیت پیامبران پیش از خویش را تصدیق کرده است و بر [[مسلمانان]] نیز [[واجب]] است آنان را تصدیق کنند بنابراین [[انکار]] [[پیامبران]]، [[کفر]] و [[فسق]] و زندقه محسوب می‌‌شود و [[ایمان]] به کتاب‌‌های آنان نیز واجب است؛ اما نه کتاب‌‌هایی که [[تحریف]] شده و هم اکنون در دست [[مسیحیان]] و [[یهودیان]] است<ref>عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص۳۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۳ـ۱۷۴.</ref>
{{اصلی|ویژگی پیامبر}}


===نخست: عصمت انبیا===
== اقسام پیامبران ==
{{اصلی|عصمت پیامبر}}
در برخی [[روایات]] پیامبران بر چهار دسته تقسیم شده‌اند:
# کسانی که [[احکام الهی]] بر آنان فرود می‌‌آید تا خود بدان عمل کنند و وظیفۀ [[ابلاغ]] ندارند.
# کسانی که در [[خواب]] فرشته وحی را می‌‌بینند و صدایش را می‌‌شنوند، اما در [[بیداری]] تنها صدای او را می‌‌شنوند.
# پیامبرانی که هم [[فرشته]] را در خواب می‌‌بینند و هم در بیداری و مأمورند [[وحی الهی]] را بر گروهی از [[مردم]] ابلاغ کنند.
# [[پیامبران اولوالعزم]] که در خواب و بیداری [[فرشتۀ وحی]] را می‌‌بینند و [[پیشوای مردم]] و صاحب شریعت‌‌اند این پیامبران را "پیامبران [[تشریعی]]" نیز می‌‌گویند و دیگر پیامبران در [[حقیقت]] پیامبران تبلیغی‌‌اند و مروج [[شریعت]] آن پیامبران‌ اند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۳۴.</ref>.


===دوم: علم انبیا===
== فهرست پیامبران ==
{{اصلی|علم پیامبر}}
{{مدخل وابسته}}
# [[حضرت آدم]]
# [[حضرت ابراهیم]]
# [[حضرت ادریس]]
# [[حضرت ارمیا]]
# [[حضرت اسحاق]]
# [[حضرت اسماعیل]]
# [[حضرت اسماعیل بن حزقیل]]
# [[حضرت الیاس]]
# [[حضرت الیسع]]
# [[حضرت ایوب]]
# [[حضرت جرجیس]]
# [[حضرت حبقوق]]
# [[حضرت حزقیل]]
# [[حضرت حنظله]]
# [[حضرت خالد بن سنان]]
# [[حضرت خضر]]
# [[حضرت دانیال]]
# [[حضرت داوود]]
# [[حضرت ذوالكفل]]
# [[حضرت ذی‌القرنین]]
# [[حضرت زكریا]]
# [[حضرت سلیمان]]
# [[حضرت شعیب]]
# [[حضرت شموئیل]]
# [[حضرت شیث]]
# [[حضرت صالح]]
# [[حضرت عزیر]]
# [[حضرت عیسی]]
# [[حضرت محمد]]
# [[حضرت لوط]]
# [[حضرت موسی]]
# [[حضرت نوح]]
# [[حضرت هارون]]
# [[حضرت هود]]
# [[حضرت یحیی]]
# [[حضرت یعقوب]]
# [[حضرت یوسف]]
# [[حضرت یونس]]
{{پایان مدخل وابسته}}


===سوم: مرد بودن [[پیامبران]]===
== جستارهای وابسته ==
چرا [[پیامبران]] فقط از مردان مبعوث می‌شوند؟ در تحلیل این شبهه به دو نکته بسنده می‌کنیم:
{{مدخل وابسته}}
#تفکیک مقام [[ولایت]] و [[پیامبری|پیغمبری]]: مقام ولایت به معنی نزدیکی و قرب به خداوند، برای مرد و زن، مشترک و یکسان است. نبوت به معنای خبر دادن از [[عالم غیب]] و [[ارتباط با فرشتگان]] هم برای مرد و هم برای زن ممکن، بلکه تحقق یافته است.
* [[اتصال نبوت‌ها]]
#مقام اجرایی و عملیاتی نمودن [[وحی]] در میان جامعه که انواع آزار و اذیت را به دنبال دارد و به مدیریت عرصه‌هایی مانند جنگ نیاز دارد با مردان تناسب دارد و طبیعت زن با این امور سنخیت ندارد. پس آیات مشعر بر نبوت زنان را بر معنای خاص نبوت "خبر دادن" باید تفسیر کرد <ref> [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۵۷-۲۵۹.</ref>.
 
==اصول کلی دعوت انبیا==
{{اصلی|دعوت پیامبر}}
 
== تکثر [[پیامبران]]==
{{اصلی|کثرت پیامبر}}
 
==شریعت پیامبر==
{{اصلی|شریعت پیامبر}}
 
==فلسفه نسخ [[شریعت]]==
{{اصلی|نسخ شریعت}}
 
==شناخت پیامبر==
{{اصلی|شناخت پیامبر}}
 
===راه‌های شناخت پیامبران===
====نخست: گواهی [[معجزه]]====
{{اصلی|معجزه}}
 
====دوم: گواهی و بشارت پیامبر دیگر====
{{اصلی|بشارت پیامبر}}
 
==پیامبر خاتم ==
 
=== خاتمیت===
{{اصلی|ختم نبوت}}
 
==رابطه مردم با پیامبران ==
 
==۳. گواهی قراین و شواهد <ref> [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ص ۱۸۳-۱۸۵.</ref>==
یکی دیگر از راه‌های شناخت [[پیامبران]]، مطالعه در احوال و آثار ایشان و گردآوری قراین و شواهد است. این قراین و شواهد را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد:
===۳.۱. پیشینه مدعی [[پیامبری]]===
انسان در طول مدتی که در میان مردم زیست می‌کند، اعمال و رفتار خاصی را از خود بروز می‌دهد. این عملکردها آیینه‌ای است که روحیات، اخلاق و اندیشه‌های او را به‌روشنی نشان می‌دهد. مدعی مقام [[نبوت]] نیز از این پیشینه برخوردار است و می‌توان از آن به‌عنوان نشانه‌ای بر صدق ادعایش بهره جست. چنان‌که پیش‌تر اشاره شد، همه [[انبیا|انبیای الهی]] از میان مردم برخاسته و برنامه زندگی آنها در پیش روی همگان بوده است.
تاریخ گواهی می‌دهد که همه [[پیامبران]] خدا قبل از [[بعثت]]، در میان قوم خود به خوش‌نامی، صلاح، سداد و امانت‌داری، راستگویی و سایر خصلت‌های پسندیده انسانی شناخته می‌شدند. آنان نه‌تنها هیچ سابقه ناشایستی در اخلاق و رفتار خود، چه فردی و چه اجتماعی، نداشتند، بلکه در میان همگان به خردمندی، فهم و درایت مشهور بودند، به‌گونه‌ای که کسی نمی‌توانست کوچک‌ترین نقطه ضعفی در اخلاق و رفتار آنان پیدا کند. خود این خصوصیت برای انسان‌های باانصاف زمینه‌ای بود تا پس از مشاهده سایر قراین و شواهد، به صداقت آنان در ادعایشان ایمان بیاورند.
===۳.۲. شرایط محیط دعوت===
یکی از عوامل تعلیم و تربیت هر انسانی محیط و جامعه‌ای است که در آن رشد و پرورش یافته است. اگر شخص از جامعه‌ای برخیزد که در آن آثاری از علم و فرهنگ و تمدن وجود نداشته باشد و سپس با تعلیمات حکیمانه و عالمانه آنان را به مترقی‌ترین فرهنگ‌ها و تمدن‌های انسانی دعوت نماید و مدعی باشد که این تعالیم را از خداوند دریافت کرده است، این خود نشان‌دهنده درستی ادعای اوست.
===۳.۳. محتوای دعوت===
مدعی [[نبوت]] ناگزیر مردم را به‌سوی عقاید، آرمآنها، اخلاق و احکامی دعوت می‌کند که مدعی است از جانب خداوند متعال آورده است. بررسی این آموزه‌ها و قوانین ازنظر مطابقت آنها با خرد و وجدان جمعی انسان‌ها و نیز تأثیر آنها در سازندگی فردی و اجتماعی، می‌تواند نشان دهد که این مدعی نبوت تا چه اندازه در ادعای خود صادق است.
===۳.۴. گروندگان و یاوران===
ایمان آورندگان به یک مدعی [[نبوت]]، شاخص خوبی برای شناخت وی می‌باشند. معمولاً کسانی که ارتباط نزدیکی با یک فرد دارند بیش از سایرین او را می‌شناسند و وضعیت روحی، اعتقادی و اخلاقی او را می‌دانند. حال اگر همین افراد در شمار نخستین کسانی باشند که به او می‌گروند، این خود نشانه‌ای است بر اینکه وی در میان این افراد از سابقه قابل قبولی برخوردار بوده است. یا اگر انسان‌های نیکوکار، خردمند و فرزانه جامعه به وی بگروند، این خود نشان می‌دهد که دعوت وی از استحکام فکری، عقلی و اخلاقی قابل‌توجهی برخوردار است.
===۳.۵. پایداری در دعوت===
هر مدعی جایگاه و مقامی به‌هرحال با مخالفت‌هایی روبرو می‌گردد. مدعی [[نبوت]] نیز از این واقعیت برکنار نیست. میزان پایداری و ازخودگذشتگی مدعی نبوت در برابر مخالفت‌های و کارشکنی‌هایی که در بعضی موارد به جنگ و ستیزهای سخت منجر می‌شود و خطرات جانی و مالی فراوانی ممکن است در برداشته باشد، به نوبه خود وسیله مناسبی برای تشخیص صداقت وی در ادعایش می‌باشد.
باید توجه داشت که هرکدام از این قراین به‌تنهایی ممکن است در تشخیص درستی ادعای یک مدعی نبوت کارساز نباشد، اما زمانی که همه این شرایط و قراین درباره یک نفر تحقق پیدا کند و به‌حکم عقل سلیم، انسان به یقین می‌رسد که وی در ادعای خود صادق است.
زمانی که نامه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به قیصر روم رسید، احتمال داد که وی همان [[پیامبر]] موعود تورات و انجیل باشد، ازاین‌رو در پی تحقیق برآمد. در همان زمان ابوسفیان همراه با گروهی از قریش برای تجارت به شام رفته بودند. قیصر آنان را احضار کرد و از آنها درباره ویژگی‌های پیامبر اکرم {{صل}} پرسید و پس از دریافت پاسخ، گفت: اگر پاسخ‌های شما درست باشد، او بی‌گمان پیامبر است <ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۲۰، ص ۳۷۰. </ref>.
* این روش که انسان با نظر به مجموعه‌ای از قراین و شواهد ظنی، به حقانیت یک [[پیامبر]] یقین پیدا کند، یکی از روش‌های عقلایی و رایج بشری برای دستیابی به واقعیت‌هاست. '''برخی از قراین و شواهد اثبات [[پیامبری]] ''':
# اگر انسانی که مظهر امانت‌داری و پاکدامنی و صداقت است، مدعی [[نبوت]] شود، این حالات او شاهدی قوی بر راستگویی او خواهد بود.
#ظهور شخص مدعی [[پیامبری]] در جامعه‌ای که از پیشرفت علمی و اخلاقی قابل‌ملاحظه‌ای برخوردار نیست و قرینه دیگری است.
# گرویدن انسان‌های فهیم و پاکدامن به شخص مدعی، قرینه‌ای بر حقانیت اوست.
# آن‌که شخص مدعی برای دستیابی به اهداف خویش از راه‌های معقول و عادلانه بهره گیرند نه فریبکاری و بی‌عدالتی.
#در اصول اولیه دعوت خود دچار تبدل رأی نگردد و در برخورد با سختی‌ها ثبات قدم داشته باشد.
# مجموعه قوانین و معارف معقول و جامع در زمینه خدا، انسان و جهان از حقانیت آورنده آن حکایت می‌کند <ref>[[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۵۳-۵۵. </ref>.
==۴. راه‌های دیگر شناخت [[انبیا]]==
عقل به دلیل جامعیت و عادلانه بودن قوانین و تعالیم انبیا، بشری بودن آن را ممتنع می‌داند و حکم می‌کند که قطعاً از سوی خداوند نازل شده است. این راه، به‌صورت مستقل، برای کسانی مفید است که با تسلط بر شاخه‌های مختلف علوم بشری، بتوانند عمق تعالیم انبیا را تشخیص دهند. چه‌بسا گفته شود ارائه چنین تعالیم عظیمی درواقع، [[معجزه]] است.
 
۲. [[پیامبران]] کامل‌ترین مردمان زمانه خود می‌باشند، انسان‌ها سه گروه هستند:
:الف. کسانی که به کمال مطلوب خود نرسیده‌اند.
:ب. کسانی که به مطلوب رسیده‌اند اما قادر به تکمیل دیگران نیستند.
:ج. کسانی که به کمال رسیده‌اند و قادرند دیگران را نیز به کمال برسانند.
 
پس اگر شخصی ادعای [[نبوت]] کرد و با نظر در احوال او روشن گشت که اولاً، قوای نظری و عملی او در اوج کمال است. ثانیاً، با تعالیم خویش ناقصان را به کمال شایسته آنها می‌رساند، چنین شخصی قطعاً دارای مقام نبوت است.
این راه شناخت از یک‌سو نیازمند داشتن اطلاعات وسیع و از سوی دیگر، درگرو مطالعه دقیق احوال و زندگانی شخص مدعی است <ref>[[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۵۵ و ۵۶. </ref>.
==منبع صحیح شناخت [[پیامبران]] پیشین==
==تعداد [[انبیا]] و [[رسولان|رسولان الهی]]==
از آیه ۱۴ فصلت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ}}﴾}} می‌توان چنین برداشت کرد که [[پیامبران|پیامبران الهی]] به قدری فراوان بوده‌اند که گویا مردم را از هر سو احاطه کرده بودند. از آیات دیگری نیز به اجمال برمی‌آید که خداوند، پیامبران بسیاری مبعوث کرده: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا}}﴾}}، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ}}﴾}} در قرآن تنها نام ۲۵ [[پیامبر]] آمده است. قرآن با صراحت بیان می‌کند که جز اینها پیامبران دیگری نیز بوده‌اند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلا مِّن قَبْلِكَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ}}﴾}} طبق برخی روایات تعداد پیامبران، ۱۲۴ هزار نفر بوده که ۳۱۳ نفر از آنان [[رسول]] بوده‌اند که ۵ نفرشان اولوالعزم و صاحب [[شریعت]] بوده‌اند و خداوند درمجموع ۱۰۴ کتاب بر [[پیامبران]] فروفرستاده <ref>[[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۳۹۷-۴۰۳. </ref>.
 
==کتاب‌های [[پیامبران]]==
 
==منابع==
{{ستون-شروع|2}}
* [[پرونده:33456.jpg|22px]] [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|'''راه و راهنماشناسی''']]؛
* [[پرونده:426310763.jpg|22px]] [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|'''کلام نوین اسلامی ج۲''']]؛
* [[پرونده:1233456.jpg|22px]] [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|'''آموزش کلام اسلامی ج۲''']]؛
* [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]؛
* [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|'''انسان‌شناسی''']].
{{پایان}}
 
==جستارهای وابسته==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|7}}
* [[پیامبر]] ([[نبی]])
* [[نبوت در قرآن]]
* [[نبوت در حدیث]]
* [[نبوت در کلام اسلامی]]
* [[نبوت در حکمت اسلامی]]
* [[نبوت در عرفان اسلامی]]
* [[نبوت در فلسفه دین]]
* [[نبوت از دیدگاه برون‌دینی]]
* [[نبوت مطلق]]
* [[نبوت مقید]]
* [[نبوت خاصه]]
* [[نبوت عامه]]
* [[نبوت تشريعى]]
* [[نبوت تبلیغی]]
* [[شؤون نبوت]]
* [[کارکردهای نبوت]]
* [[تکثر نبوت]]
* [[اهداف نبوت]]
* [[اثبات نبوت]]
* [[اثبات نبوت]]
* [[مقام نبوت]]
* [[درجه نبوت]]
* [[فلسفه بعثت]]
* [[وجوب بعثت]]
* [[ضرورت نبوت]]
* [[نبوت زن]]
* [[نبوت مشترکه]]
* [[اتصال نبوت ها]]
* [[اجتبای نبوت]]
* [[اجتبای نبوت]]
* [[احادیث نبوت]]
* [[احکام نبوت]]
* [[ادعای نبوت]]
* [[ادعای نبوت]]
* [[امامت]]
* [[انقطاع نبوت]]
* [[انقطاع نبوت]]
* [[اهداف نبوت]]
* [[آیات نبوت]]
* [[آیات نبوت]]
* [[احادیث نبوت]]
* [[بقای نبوت]]
* [[بقای نبوت]]
* [[پیامبر]] ([[نبی]])
* [[تجدید نبوت]]
* [[تجدید نبوت]]
* [[تعلیم غیبی به غیر نبی]]
* [[تعلیم غیبی به غیر نبی]]
* [[احکام نبوت]]
* [[تکثر نبوت]]
* [[حقیقت نبوت]]
* [[ختم نبوت]]
* [[خصایص نبوت]]
* [[خصایص نبوت]]
* [[درجه نبوت]]
* [[رسالت]]
* [[شأن پیامبر]]
* [[شؤون نبوت]]
* [[ضرورت نبوت]]
* [[ضروریات نبوت]]
* [[ضروریات نبوت]]
* [[ضرورت نبوت]]
* [[فعل پیامبر]]
* [[بعثت]]
* [[فلسفه بعثت]]
* [[وجوب بعثت]]
* [[قدم نبوت]]
* [[قدم نبوت]]
* [[کارکردهای نبوت]]
* [[کثرت پیامبر]]
* [[کمال نبوت]]
* [[کمال نبوت]]
* [[ختم نبوت]]
* [[مدعی نبوت]]
* [[مدعی نبوت]]
* [[فعل پیامبر]]
* [[معجزه]]
* [[ويژگی پیامبر]]
* [[مقام نبوت]]
* [[مقام‌های پیامبر]]
* [[مقام‌های پیامبر]]
* [[نبوت از دیدگاه برون‌دینی]]
* [[نبوت برادران یوسف پیامبر]]
* [[نبوت برادران یوسف پیامبر]]
* [[معجزه]]
* [[نبوت تبلیغی]]
* [[نبوت تشريعى]]
* [[نبوت خاصه]]
* [[نبوت زن]]
* [[نبوت عامه]]
* [[نبوت مشترکه]]
* [[نبوت مطلق]]
* [[نبوت مقید]]
* [[نبوغ عقلی]]
* [[وحی]]
* [[وحی]]
* [[ولایت]]
* [[ولایت]]
* [[نبوغ عقلی]]
* [[ويژگی پیامبر]]
{{پایان}}
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان}}
 
==پرسش‌های وابسته==
{{فهرست پرسش‌ها}}
{{ستون-شروع|2}}
 
{{پایان}}
{{پایان}}
 
=='''[[:رده:آثار نبوت|منبع‌شناسی جامع نبوت]]'''==
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های نبوت|کتاب‌شناسی نبوت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های نبوت|مقاله‌شناسی نبوت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های نبوت|پایان‌نامه‌شناسی نبوت]].
 


{{نبوت شناسی}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[انبیا (مقاله)|مقاله «انبیا»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه]]
[[رده:معصوم]]
[[رده:نبوت]]
[[رده:نبوت]]
[[رده:رسالت]]
[[رده:پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۱

پیامبر به کسی می‌‌گویند که خداوند او را برگزیده است تا پیام الهی را به مردم برساند و هدایت آنان را بر عهده بگیرد. همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما مقام رسالت تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد. قرآن کریم از میان ۱۲۴ هزار پیامبر تنها از شمار اندکی یاد کرده است و از پیامبران اولوالعزم به بزرگی یاد می‌‌کند و آنان پنج نفرند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی(ع) و حضرت محمد(ص)؛ اینان دارای کتاب و شریعتی مستقل‌‌اند و دیگر پیامبران از آنان پیروی می‌‌کنند. بنابر آیات قرآن کریم فلسفۀ ارسال پیامبران عبارت است از: تلاوت آیات الهی؛ تزکیۀ انسان؛ تعلیم کتاب و حکمت؛ بازگرداندن مردم به فطرت توحیدی؛ اتمام حجت با تبلیغ و تبیین حقایق و رهبری سیاسی، اجتماعی و قضایی جامعه تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش ‌‌رود و از ناهنجاری‌‌ها و کژ‌‌روی‌‌‌‌ها دور‌‌ ماند.

معناشناسی

مقتضای حکمت الهی این است که انسان از گذر عقل و وحی، جهت خویش را به سوی کمال راستین و خوشبختی ابدی باز‎شناسد و به سوی آن حرکت کند و این جز به واسطۀ پیامبران حاصل نمی‌‌آید[۱].[۲]

پیامبر به کسی می‌‌گویند که خداوند او را برگزیده است تا پیام الهی را به مردم برساند و هدایت آنان را بر عهده بگیرد به چنین کسی "نبی"، "رسول" و "مُرسَل" نیز گفته می‌‌شود[۳].

واژۀ "رسول" به معنای پیام‌‌آور است و "نبی" به معنای کسی است که حامل خبری مهم باشد و یا به معنای کسی است که دارای مقامی والاست[۴].

براساس روایات، نبی، فرشتۀ وحی را در خواب می‌‌بیند و در حال بیداری تنها صدای او را می‌‌شنود؛ اما رسول، فرشتۀ وحی را در بیداری نیز می‌‌بیند[۵].

همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما مقام رسالت تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد و این تفاوت از ظاهر برخی آیات قرآن همچون آیۀ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ[۶] بر‌می‌‌آید که اگر رسول و نبی بر مصادیق واحدی دلالت کنند ذکر آن دو لغو خواهد بود و در روایت معصومین نیز به این تفاوت اشاره شده است: جناب ابوذر نقل می‌کند نزد رسول خدا(ص) رفته و پرسیدم: ای رسول خدا، انبیا چند نفرند؟ فرمودند: «صد و بیست و چهار هزار نفر. عرض کردم: از میان ایشان، چه تعدادی مرسَل می‌‌باشند؟ فرمودند: سیصد و سیزده نفر جماعتی زیاد»[۷].[۸]

پیامبران در قرآن

قرآن کریم از میان ۱۲۴ هزار پیامبر تنها از شمار اندکی یاد کرده است: آدم، ابراهیم، ادریس، اسحاق، اسماعیل، الیاس، ایوب، داوود، ذوالکفل، زکریا، سلیمان، شعیب، صالح، عزیر، عیسی، لوط، محمد، موسی، نوح، یحیی، الیسَع، یعقوب، یوسف، یونس، هارون و هود(ع)[۹].

همچنین به پیامبرانی اشاره می‌‌کند که از آنها نامی نبرده و داستان زندگی ایشان را بیان نکرده است: ﴿وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا[۱۰]؛ البته داستان‌‌هایی نیز از برخی انبیا روایت کرده که نام ایشان را ذکر نکرده است.

خداوند متعال بعد از نام بردن از تعدادی از انبیا و رسولان الهی، می‌‌فرماید: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ[۱۱]؛ این آیه و بسیاری دیگر از آیات قرآن بر اعطای کتاب به بعضی از انبیای الهی دلالت می‌‌کنند مانند: ﴿إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى[۱۲].

قرآن کریم از پیامبران اولوالعزم به بزرگی یاد می‌‌کند و آنان پنج نفرند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی(ع) و حضرت محمد(ص)؛ اینان دارای کتاب و شریعتی مستقل‌‌اند و دیگر پیامبران از آنان پیروی می‌‌کنند قرآن کریم شریعت اسلام را کامل و اتمام نعمت می‌‌داند و می‌‌فرماید: «امروز، اسلام را به عنوان آیین شما پسندیدم»[۱۳]. و همچنین پیامبر اسلام(ص) را آخرین پیامبر الهی می‌‌خواند ﴿مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا[۱۴] و خود پیامبرهم نیز بارها به این حقیقت تصریح کرده است[۱۵].

فلسفۀ ارسال پیامبران

بنابر آیات قرآن کریم فلسفۀ ارسال پیامبران عبارت است از: تلاوت آیات الهی؛ تزکیۀ انسان؛ تعلیم کتاب و حکمت؛ باز گرداندن مردم به فطرت توحیدی؛ اتمام حجت با تبلیغ و تبیین حقایق و رهبری سیاسی، اجتماعی و قضایی جامعه تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش ‌‌رود و از ناهنجاری‌‌ها و کژ‌‌روی‌‌‌‌ها دور‌‌ ماند. بدین جهت پیامبران از میان بندگان صالح و اولیای کامل برگزیده می‌‌شدند و به زبان مردم خویش سخن می‌‌گفتند و میان آنان زندگی می‌کردند ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۱۶].

ویژگی‌های پیامبران

دریافت وحی، علم غیب ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا[۱۷] و عصمت[۱۸] از مهم‌ترین ویژگی‌‌های آنهاست و همچنین به والاترین صفات‌ انسانی و اخلاقی همانند: شجاعت، سیاست، ذکاوت، حکمت، شکیبایی و زیرکی متصف‌‌اند، صفاتی که لازمۀ رهبری انسان‌‌‌ها‌‌ست و هیچ انسانی در این عرصه به پای پیامبران نمی‌‌‌رسد[۱۹] و رهبری چنین شخصی که به خزانۀ علم غیب الهی متصل‌ و از گناه و خطا و سهو و نسیان در امان است از بزرگ‌‌ترین نعمت‌‌های الهی برای جامعۀ انسانی است[۲۰].

راه اثبات پیامبران

پیامبران برای اثبات حقانیت مدعای خویش در صورت نیاز از وسایلی متعدد بهره می‌‌بردند از جمله: معجزه، بشارت پیامبران پیشین و خُلق و خوی و شخصیت والای آنان و پیامبر اسلام(ص) از هر سه وسیله برخوردار بوده است.

قرآن کریم از پاره‌‌ای معجزات پیامبران یاد کرده است همانند:

  1. عصایی که تبدیل به اژدها می‌‌شود ﴿قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ[۲۱]؛
  2. پیشگویی؛ زنده کردن مردگان؛ شفای بیماران ﴿وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۲۲].[۲۳]

پیامبر اسلام(ص) حقانیت پیامبران پیش از خویش را تصدیق کرده است و بر مسلمانان نیز واجب است آنان را تصدیق کنند بنابراین انکار پیامبران، کفر و فسق و زندقه محسوب می‌‌شود و ایمان به کتاب‌‌های آنان نیز واجب است؛ اما نه کتاب‌‌هایی که تحریف شده و هم اکنون در دست مسیحیان و یهودیان است[۲۴].[۲۵]

اقسام پیامبران

در برخی روایات پیامبران بر چهار دسته تقسیم شده‌اند:

  1. کسانی که احکام الهی بر آنان فرود می‌‌آید تا خود بدان عمل کنند و وظیفۀ ابلاغ ندارند.
  2. کسانی که در خواب فرشته وحی را می‌‌بینند و صدایش را می‌‌شنوند، اما در بیداری تنها صدای او را می‌‌شنوند.
  3. پیامبرانی که هم فرشته را در خواب می‌‌بینند و هم در بیداری و مأمورند وحی الهی را بر گروهی از مردم ابلاغ کنند.
  4. پیامبران اولوالعزم که در خواب و بیداری فرشتۀ وحی را می‌‌بینند و پیشوای مردم و صاحب شریعت‌‌اند این پیامبران را "پیامبران تشریعی" نیز می‌‌گویند و دیگر پیامبران در حقیقت پیامبران تبلیغی‌‌اند و مروج شریعت آن پیامبران‌ اند[۲۶].

فهرست پیامبران

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه‌، خ ۱۸۵.
  2. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۳.
  3. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۵۰.
  4. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۴.
  5. «اَلنَّبِيُّ اَلَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ لاَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ، وَ اَلرَّسُولُ اَلَّذِي يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ يَرَى فِي اَلْمَنَامِ وَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی‌، ج۱، ص۱۷۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۲.
  6. «و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم» سوره حج، آیه ۵۲.
  7. «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّه‏(ص) وَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّه‏: کَمِ النَّبِیُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ قُلْتُ کَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِیراً»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ص۳۳۳.
  8. اصغری، محمد جواد، مقاله «انبیا»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۸۷-۴۹۳.
  9. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۴.
  10. «و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفته‌ایم؛ و موسی با خداوند بی‌میانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.
  11. «آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹.
  12. «این (حقیقت) بی‌گمان در صحیفه‌های (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است صحیفه‌های ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۸ ـ ۱۹
  13. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ«امروز دين شما را به كمال رسانيدم» سوره مائده، آیه ۳.
  14. «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.
  15. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۵.
  16. «و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (پیامش را) برای آنان به روشنی بیان کند بنابراین خداوند هر که را بخواهد بیراه می‌دارد و هر که را بخواهد به راه می‌آورد و او پیروزمند فرزانه است» سوره ابراهیم، آیه ۴.
  17. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷
  18. مفید، عدم سهو النبی، ص۲۹ ـ ۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۳۴.
  19. مظفر، محمد رضا، عقائد الامامیه‌، ص۳۴.
  20. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۳.
  21. «(موسی) گفت: حتّی اگر چیزی روشنگر برایت آورده باشم؟ (فرعون) گفت: اگر راست می‌گویی آن را بیاور. آنگاه او چوبه‌دستش را فرو افکند ناگهان (دیدند که) اژدهایی است آشکار و دستش را (از گریبان) بیرون کشید ناگهان برای بینندگان سپید (و تابان) شد» سوره شعراء، آیه ۳۰ ـ ۳۳
  22. «و به رسالت بر بنى اسرائيلش مى‏ فرستد كه: من با معجزه ‏اى از پروردگارتان نزد شما آمده ‏ام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مى‏ دمم، به اذن خدا پرنده ‏اى شود، و كور مادرزاد را و برص ‏گرفته را شفا مى ‏دهم: و به فرمان خدا مرده را زنده مى‏ كنم و به شما مى‏ گويم كه چه خورده ‏ايد و در خانه هاى خود چه ذخيره كرده ‏ايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانه‏ هاى حقانيت من است». سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  23. عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص۳۲.
  24. عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص۳۷.
  25. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۳ـ۱۷۴.
  26. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۴.