تسبیح: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تسبیح در قرآن]] - [[تسبیح در معارف دعا و زیارات]] - [[تسبیح در معارف و سیره سجادی]] - [[تسبیح در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[تسبیح در قرآن]] | [[تسبیح در حدیث]] | [[تسبیح در کلام اسلامی]] | [[تسبیح در فلسفه اسلامی]] | [[تسبیح در عرفان اسلامی]] | [[تسبیح در معارف دعا و زیارات]] | [[تسبیح در معارف و سیره سجادی]] | [[تسبیح در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[تسبیح (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''تسبیح''' تنزیه [[خداوند]] از [[شرک]] و عجز و [[نقص]]<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰.</ref>، به معنای تنزیه [[خدا]] و اصل آن حرکت با شتاب "به دور از [[سستی]]" در [[بندگی]] [[خداوند متعال]] است.<ref>مفردات، ص ۳۹۲، «سبح».</ref>. {{عربی|" سُبْحَانَ‏ اللَّه‏‏"}} بیانگر تنزیه [[خداوند]] از شریک و [[فرزند]] یا هر صفتی است که سزاوار ذات [[پاک]] او نیست<ref> لسان‌العرب، ج‌۶‌، ص‌۱۴۴، «سبح».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/8/4.htm#f5، فرهنگ قرآن، ج۸ ].</ref>. تسبیح، گفتن {{متن حدیث|سُبْحَانَ اللَّهِ}}، [[خدا]] را از هر [[عیب]] و [[نقص]] و عجز و [[بدی]] و بدخواهی و شریک و اوصاف جسمی [[پاک]] و منزّه دانستن، [[خدا]] را [[تقدیس]] و [[ستایش]] کردن. در [[آیات]] فراوانی هم [[خدا]] [[تقدیس]] و تنزیه شده و هم [[دستور]] به تسبیح داده شده، هم بیان شده که آنچه در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است، [[خدا]] را تسبیح می‌گویند. در [[نماز]] هم به ذکر [[رکوع]] و [[سجود]]، تسبیح گفته می‌شود. در رکعت سوّم و چهارم [[نمازها]] هم [[واجب]] است تسبیحات اربعه {{متن حدیث|سُبْحَانَ اللَّهِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، اللَّهُ أَكْبَرُ}} گفته شود. تسبیحات [[حضرت زهرا]]{{س}} هم گفتن ۳۴ مرتبه {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}}، ۳۳ مرتبه {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ}} و ۳۳مرتبه {{متن حدیث|سُبْحَانَ اللَّهِ}} بعد از نمازهاست. تسبیح، به دانه‌هایی از سنگ، [[گِل]]، پلاستیک، چوب و... که به رشته نخی یا پلاستیکی کشیده شده نیز گفته می‌شود و انواع خاصّی دارد، سی و سه تایی، یا صد تایی به آن به هم می‌گویند. در توصیه‌های [[دینی]] به ذکر گفتن با تسبیح [[تربت]] [[سید الشهدا]] تأکید شده و [[ثواب]] بسیار دارد. [[حضرت زهرا]]{{س}} از [[تربت]] [[قبر]] [[حضرت]] [[حمزه]] [[سیدالشهدا]] تسبیح ساخته بود و با آن ذکر می‌گفت. پس از واقعه [[عاشورا]] در پی بیان [[فضیلت]] [[تربت امام حسین]] {{ع}}، از آن تسبیح درست کردند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۵۴.</ref>.
'''تسبیح''' یا سبحان الله به معنای [[تنزیه]] [[خداوند]] از هرگونه [[شرک]] و عجز و نقص و اوصاف جسمی است. این واژه در [[آیات]] متعدد [[قرآن کریم]] و [[روایات]] استفاده شده است و آثار فراوانی همچون [[نجات]] از گرفتاری را به دنبال دارد. [[تسبیح خداوند]] دارای چنان اهمیتی است که از [[اهداف بعثت]] شمرده شده است. [[بهترین]] [[زمان]] گفتن آن، هنگام طلوع و غروب [[خورشید]] است.


==واژه‌شناسی لغوی==
== معناشناسی ==
*تسبیح از ریشه "س ـ ب ـ ح" و سبْح در لغت به معنای گذر سریع در [[آب]] و در هواست و برای مرور [[ستارگان]] در فلک{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref> و اوست که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید (که) هر یک در چرخه‌ای شناورند؛ سوره انبیاء، آیه:۳۳.</ref> و نیز دویدن اسب{{متن قرآن|وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا}}<ref> و به فرشتگانی که شناورند و با شتاب فرود می‌آیند؛ سوره نازعات، آیه:۳.</ref> و سرعت گرفتن در انجام کاری{{متن قرآن|إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلا }}<ref> تو را در روز، کوششی دراز دامن است؛ سوره مزمل، آیه:۷.</ref> به استعاره گرفته شده است<ref>مفردات، ص‌۳۹۲؛ التحقیق، ج‌۵، ص‌۲۰، «سبح».</ref>.
تسبیح در لغت به معنای گذر سریع در آب و هواست<ref>مفردات، ص‌۳۹۲؛ التحقیق، ج‌۵، ص‌۲۰، «سبح».</ref> و در اصل مرور سریع در عبادت به دور از سستی" در بندگی [[خداوند متعال]] است، اعم از اینکه عبادت، قول یا فعل یا نیت "اعتقاد" باشد<ref>مفردات، ص‌۳۹۲، «سبح».</ref> و به معنای تنزیه خداوند از هرگونه شرک و عجز و عیب و نقص و اوصاف جسمی است<ref>التحقیق، ج‌۵، ص‌۱۹ ـ ۲۲، «سبح».</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[تسبیح (مقاله)|مقاله «تسبیح»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۵۱۱- ۵۲۰؛ فرهنگ قرآن، ج۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۵۴؛ [[آزاده عباسی|عباسی، آزاده]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «تسبیح»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۱۴۵-۱۴۸.</ref>.
*تسبیح نیز اصل آن مرور سریع در [[عبادت]] است، اعم از اینکه [[عبادت]]، قول یا فعل یا [[نیت]] "[[اعتقاد]]" باشد<ref>مفردات، ص‌۳۹۲، «سبح».</ref>. و به معنای تنزیه [[خداوند]] از هرگونه [[عیب]] و [[نقص]] است<ref>التحقیق، ج‌۵، ص‌۱۹ ـ ۲۲، «سبح».</ref>.
*واژه تسبیح و مشتقات آن‌ ۹۲ بار در ۸۸ [[آیه]] از ۴۹۹ [[سوره]] [[قرآن]] به شکل مصدر، اسم، ماضی، مضارع و اَشکال گوناگون صرفی آمده<ref>اسماء و صفات الهی، ج‌۱، ص‌۶۴۷.</ref> و در همان مفاهیم لغوی و برخی مفاهیم‌دینی و شرعی مانند صلوه<ref>التفسیرالکبیر،ج۳، ص۲۱۶؛ الوجوه والنظایر، ج۱،ص۴۴۶.</ref> به کار گرفته شده است<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰.</ref>.


==[[تسبیح در قرآن]]==
== تسبیح در [[قرآن]] ==
واژه تسبیح و مشتقات آن‌ ۹۲ بار در ۸۸ آیه از ۴۹۹ سوره قرآن به کار گرفته شده است<ref>اسماء و صفات الهی، ج‌۱، ص‌۶۴۷.</ref>. "سُبْحان" نیز که به معنای [[تنزیه]] [[خداوند]] از هر نقص و عیبی است، ۴۱ بار به‌کار رفته است. مانند: {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست؛ سوره اسراء، آیه۱.</ref>.


==[[حقیقت]] تسبیح و تفاوت آن با [[تقدیس]]==
شش سوره از [[قرآن کریم]]: [[سوره جمعه]]؛ تغابن؛ صفّ؛ [[حدید]]؛ [[حشر]] و اعلی با {{متن قرآن|يُسَبِّحُ}} یا {{متن قرآن|سَبَّحَ}} آغاز می‌شود که آنها را "مُسَبَحّات سِتّ" یعنی ۶ [[سوره]] آغاز شده با تسبیح می‌گویند<ref>عون‌المعبود، ج۴، ص۱۹۳؛ السنن‌الکبری، ج‌۶، ص‌۱۷۹؛ تفسیر موضوعی، ج‌۹، ص‌۶۴.</ref> و [[رسول‌ خدا]] {{صل}} هر شب آنها را [[تلاوت]] می‌کردند<ref>بحارالانوار، ج‌۸۹، ص‌۳۱۲.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[تسبیح (مقاله)|مقاله «تسبیح»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۵۱۱- ۵۲۰.</ref>


==تقارن [[حمد]] با تسبیح==
== تسبیح عملی و لفظی ==
==صور گوناگون تسبیح و تسبیح کنندگان==
تسبیح لفظی به این است که [[انسان]] با یک جمله لفظی [[خداوند]] را [[تقدیس]] کند، مثلاً کلمه {{متن حدیث|سُبْحَانَ اللَّهِ}} و یا {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ}} و {{متن حدیث|اللَّهِ أَكْبَرُ}} را بگوید. این‌گونه کلمات جز درباره [[خداوند]] جایز نیست. اما تقدیس عملی این است که انسان عملی ایجاد کند که مفهوم آن منزه بودن آن موجودی است که عمل برای او صورت می‌گیرد، از قبیل [[رکوع]] و [[سجود]] و [[قربانی]]، البته عمل مانند لفظ صراحت ندارد و ممکن است همین [[اعمال]] به قصد [[تعظیم]] صورت گیرد و در این صورت [[عبادت]] نیست و خود عمل هم [[مقدّس]] شمرده نمی‌شود، یعنی عمل عادی است، ولی اعمالی که در مقابل [[بت]] و یا [[آتش]] و غیره صورت می‌گیرد، جنبه تقدس پیدا می‌کند، زیرا به قصد تقدیس آنها صورت می‌گیرد. آنچه [[فطری]] [[بشر]] است "تقدیس" است<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۵۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۴۴.</ref>


==تسبیح عمومی موجودات==
== صورت‌های گوناگون تسبیح و تسبیح‌کنندگان در [[قرآن کریم]] ==
[[تسبیح خداوند]] و تسبیح اسم وی در [[قرآن]] به [[ملائکه]]، [[پیامبران]]، حیوانات، [[مؤمنان]] و تمام موجودات نسبت داده شده است.
=== تسبیح [[ملائکه]] ===
# '''تسبیح [[ملائکه]] حامل [[عرش]] و پیرامون آن:''' {{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ}}<ref> کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار؛ سوره غافر، آیه۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَتَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref> و فرشتگان را می‌بینی که پیرامون اورنگ (فرمانفرمایی خداوند) حلقه بسته‌اند؛ با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و میان آنان به راستی (و درستی) داوری خواهد شد و گفته می‌شود: سپاس خداوند پروردگار جهانیان را؛ سوره زمر، آیه۷۵.</ref>.
# '''ادعای تسبیح از سوی [[فرشتگان]] صف کشیده:''' {{متن قرآن|وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ}}<ref> و ماییم که صف‌زدگانیم. و ماییم که (خداوند را) به پاکی می‌ستاییم؛ سوره صافات، آیه ۱۶۵ - ۱۶۶.</ref>.
# '''ادعای تسبیح از سوی ملائکه در جریان جعل خلافت برای [[حضرت آدم]] {{ع}} در زمین:''' {{متن قرآن|وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ }}<ref> ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ سوره بقره، آیه۳۰.</ref> و ... .


==تسبیح [[اسم پروردگار]]==
=== تسبیح [[پیامبر خاتم]] {{صل}} ===
# '''[[فرمان]] به تسبیح همراه با [[حمد]] [[پروردگار]]:''' {{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> پس پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای و از سجده‌گزاران باش؛ سوره حجر، آیه۹۸.</ref> در برخی [[آیات]] نیز بعد از آن به [[استغفار]] [[امر]] شده: {{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا}}<ref> آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بی‌گمان بسیار توبه‌پذیر است؛ سوره نصر، آیه۳.</ref> و آن اشاره‌ای است به تقدیم اشتغال به [[خالق]] با تسبیح و [[تحمید]] وی، بر مشغول شدن به خویش با استغفار که حالتی آمیخته از توجه به خالق و [[خلق]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۵۸.</ref> و با آن دو قوام امر [[دین کامل]] می‌شود که عبارت است از جمع بین [[طاعت]] و دوری جستن از [[معصیت]]<ref>الکشاف، ج‌۴، ص‌۸۱۱.</ref>. بنابراین تقدیم تسبیح و حمد بر استغفار فرود آمدن از ملاحظه جلال خالق به سوی مخلوق است<ref>تفسیر لاهیجی، ج‌۴، ص‌۸۸۲.</ref>.
# '''[[دستور]] به تسبیح با حمد پروردگار در دو طرف [[روز]]:''' {{متن قرآن|فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}<ref> بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!؛ سوره غافر، آیه ۵۵.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج‌۸، ص‌۸۲۱؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۳۴۱.</ref> به‌گفته برخی [[مفسّران]] در این دو [[زمان]] [[تدبیر]] و تنزّه پروردگار مشهودتر<ref>پرتوی از قرآن، ج‌۳، ص‌۱۲۶.</ref> و نیز هنگام [[نشاط]] [[نفس]] و شدت [[شوق]] آن به اصل خویش است، برخلاف [[دل]] شب و وسط روز که هنگام خستگی نفس و [[سستی]] قوا است<ref>بیان السعاده، ج‌۱، ص‌۲۶۱.</ref>.
# '''امر به تسبیح در دل شبهای دیجور و خلوت<ref>الموسوعة الذهبیه، ج‌۹، ص‌۳۲۳.</ref>:''' {{متن قرآن|وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلا طَوِيلا}}<ref> و پاسی از شب را برای او سجده بگزار و او را در بلندای شب به پاکی بستای؛ سوره انسان، آیه۲۶.</ref> و ... .


==آثار تسبیح==
=== تسبیح [[پیامبران]] ===
# تسبیح [[حضرت موسی]] {{ع}} در جریان تجلی [[خداوند]] بر [[کوه طور]] در پی درخواست دیدن وی و با [[خاک]] یکسان شدن کوه و مدهوش افتادن [[موسی]] بر [[زمین]]، هنگامی که به خود آمد: {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> و چون موسی به وعده‌گاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم؛ سوره اعراف، آیه۱۴۳.</ref> و نیز تعلیل درخواست [[وزارت]] [[هارون]] برای خویش به اینکه [[خدا]] را فراوان تسبیح گویند و بسیار به یاد او باشند: {{متن قرآن|فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى}}<ref> و آن را افکند؛ ناگهان، آن (چوبه‌دست) ماری شد که می‌شتافت؛ سوره طه، آیه۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا}}<ref> و از خانواده‌ام دستیاری برایم بگمار. هارون برادرم راپشتم را به او استوار دار. و او را در کارم شریک ساز. تا تو را بسیار به پاکی بستاییم. و بسیار تو را به یاد آوریم؛ سوره طه، آیه ۲۹ – ۳۴.</ref>.
# تسبیح [[حضرت عیسی]] {{ع}} در پاسخ [[پرسش]] خداوند از وی که آیا تو به [[مردم]] گفتی من و مادرم را به جای خدا بپرستید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ}}<ref> و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانسته‌ای، تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی؛ سوره مائده، آیه۱۱۶.</ref>.
# [[دستور]] تسبیح به [[زکریا]] در شبانگاه و بامدادان در جریان ولادت [[حضرت یحیی]] {{ع}}: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}<ref> گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران، آیه۴۱.</ref> و ... .


==[[آداب]] تسبیح==
=== تسبیح [[مؤمنان]] ===
مواردی از تسبیح در [[قرآن کریم]] نیز در مورد مؤمنان ویژه مطرح شده است مانند:
# [[فرمان]] جمع بین ذکر کثیر و تسبیح در آغاز و پایان [[روز]] به ایشان: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلا}}<ref> ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید؛ سوره احزاب، آیه۴۱ - ۴۲.</ref>.
# ثنای [[حق]] بر گروهی که هنگام یادآوری [[آیات]] [[خداوند]] به ایشان، به [[سجده]] و تسبیح برای وی مبادرت می‌ورزند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref> به آیات ما تنها کسانی ایمان دارند که چون آنها را بدیشان گوشزد کنند به سجده درمی‌افتند و پروردگارشان را با سپاس، پاک می‌خوانند و گردنکشی نمی‌ورزند؛ سوره سجده، آیه۱۵.</ref> و ... .


==اجتناب از تسبیح==
=== تسبیح سایر موجودات ===
در آیاتی نیز به تسبیح عمومی موجودات تصریح شده است؛ مانند: {{متن قرآن|سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref> آنچه در آسمان‌ها و زمین است خداوند را به پاکی می‌ستاید و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره حدید، آیه۱.</ref>؛ {{متن قرآن|سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref> آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است خداوند را به پاکی می‌ستاید و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره حشر، آیه۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref> آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است خداوند را به پاکی می‌ستاید و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره صف، آیه۱.</ref>؛ {{متن قرآن|يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ}}<ref> آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید، همان که فرمانفرمای بسیار پاک پیروزمند فرزانه است؛ سوره جمعه، آیه ۱.</ref>؛ {{متن قرآن|يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref> آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید؛ فرمانفرمایی از آن اوست و سپاس، او راست و او بر هر کاری تواناست؛ سوره تغابن، آیه۱.</ref>، چنان که در آیه‌ای تسبیح معبودهای [[بت‌پرستان]] در [[روز]] [[حشر]] بیان شده؛ هنگامی که از آنها پرسیده می‌شود: آیا شما این [[بندگان]] مرا به [[بیراهه]] کشاندید یا خود [[گمراه]] شدند: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلاء أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاء وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا}}<ref> و از روزی (یاد کن) که آنان را و آنچه را به جای خداوند می‌پرستند، گرد می‌آورد آنگاه می‌فرماید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا آنان خود، راه را گم کردند؟ می‌گویند: پاکا که تویی، سزاوار ما نیست که به جای تو دوستی برگزینیم امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهره‌مند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده؛ سوره فرقان، آیه ۱۷ - ۱۸.</ref> و در آیه‌ای نیز آمده که برخی از [[اصحاب]] فراموشی یکدیگر را از جهت کوتاهی در تسبیح [[حق]] [[سرزنش]] کردند: {{متن قرآن|قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ}}<ref> برترینشان گفت: آیا به شما نگفتم که چرا (خداوند را) به پاکی نمی‌ستأیید (- انشاء الله نمی‌گویید)؟؛ سوره قلم، آیه۲۸.</ref>.<ref>الموسوعة الذهبیه، ج‌۹، ص‌۳۲۳ ـ ۳۲۵.</ref>


==اوقات تسبیح==
همچنین از [[آیات]] مربوط به تسبیح عمومی موجودات: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}}<ref> آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی می‌ستاید اما شما ستایش آنان را در نمی‌یابید؛ بی‌گمان او بردباری آمرزنده است؛ سوره اسراء، آیه۴۴.</ref> و تسبیح صفوف پرندگان در هوا {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلا}}<ref> ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید؛ سوره احزاب، آیه۴۱ - ۴۲.</ref><ref>مخزن‌العرفان، ج۹، ص۱۲۷؛ کشف‌الحقایق، ج۲، ص۲۲۷.</ref>، تسبیح جمادات و حیوانات استفاده می‌شود<ref>سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[تسبیح (مقاله)|مقاله «تسبیح»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۵۱۱- ۵۲۰.</ref>.


==اهمّیت تسبیح==
== آثار تسبیح ==
# '''تسبیح خدا، برانگیزاننده آدمی به انفاق و دستگیری از مستمندان:''' {{متن قرآن|فَانطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ أَن لّا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُم مِّسْكِينٌ}}<ref> و به راه افتادند در حالی که با هم پوشیده سخن می‌گفتند؛ که: نباید امروز بینوایی در آن، بر شما وارد گردد؛ سوره قلم، آیه ۲۳- ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ}}<ref> برترینشان گفت: آیا به شما نگفتم که چرا (خداوند را) به پاکی نمی‌ستایید (- انشاء الله نمی‌گویید)؟؛ سوره قلم، آیه۲۸.</ref>.<ref>در احتمالی منظور از "لَوْلا تُسَبِّحُونَ" این است که چرا نعمتهای الهی را بر خود به یاد نمی‌آورید تا اینکه شکرگزار او باشید، به اینکه حق فقرا را از اموال خود بپردازید؛ مجمع‌البیان، ج‌۹‌-‌۱۰، ص‌۵۰۶.</ref>
# '''صبر و بردباری، از آثار تسبیح پروردگار:''' {{متن قرآن|فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}}<ref> باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه۱۳۰.</ref>.<ref>توصیه به تسبیح، پس از فرمان به «صبر»، نقش تسبیح در توانمند شدن بر صبر را نشان می‌دهد.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۲۹۳؛ فرهنگ قرآن، ج8.</ref>
# '''تسبیح خدا از سوی مؤمنان، عامل نجات آنان از گرفتاری:''' {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام. آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم؛ سوره انبیاء، آیه ۸۷ - ۸۸.</ref>.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/8/4.htm#f5، فرهنگ قرآن، ج۸].</ref>.


==[[پاداش]] تسبیح==
== آداب تسبیح ==
# '''تسبیح همراه با حمد، از آداب تسبیح [[پیامبر]] {{صل}}:''' {{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> پس پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای و از سجده‌گزاران باش؛ سوره حجر، آیه۹۸.</ref>، {{متن قرآن|فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}}<ref> باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه۱۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا }}<ref> و کار خود را به آن زنده نامیرا واگذار و با سپاس او را پاک بستای و او از گناهان بندگانش آگاه، بس؛ سوره فرقان، آیه۵۸.</ref>، {{متن قرآن|فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}<ref> بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روزو پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!؛ سوره غافر، آیه۵۵.</ref>، {{متن قرآن|فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ}}<ref> پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!؛ سوره ق، آیه۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ }}<ref> و بر فرمان پروردگارت شکیب کن که تو را زیر نظر داریم و چون برمی‌خیزی پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای!؛ سوره طور، آیه۴۸.</ref>، {{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا}}<ref> آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بی‌گمان بسیار توبه‌پذیر است؛ سوره نصر، آیه۳.</ref>.
# '''بهشتیان، تسبیح‌کننده خداوند، همراه با حمد:''' {{متن قرآن|دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ }}<ref> دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را». ؛ سوره یونس، آیه۱۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/8/4.htm#f5، فرهنگ قرآن، ج۸].</ref>.


==[[ترغیب]] به تسبیح==
== اجتناب از تسبیح ==
'''اجتناب از تسبیح خداوند، موجب محرومیت از نعمت‌های خداوند:''' {{متن قرآن|إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ}}<ref> ما آنان را آزمودیم چنان که آن باغداران را آزمودیم هنگامی که سوگند خوردند پگاهان (میوه‌های) آن را خواهند چید؛ سوره قلم، آیه۱۷.</ref>، {{متن قرآن|بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ}}<ref> نه، بلکه، بی‌بهره مانده‌ایم. برترینشان گفت: آیا به شما نگفتم که چرا (خداوند را) به پاکی نمی‌ستایید (- انشاء الله نمی‌گویید)؟ گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بی‌گمان ما ستمکاره بوده‌ایم؛ سوره قلم، آیه ۲۷- ۲۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/8/4.htm#f5، فرهنگ قرآن، ج۸].</ref>.


==تسبیح بعد از [[سجده]]==
== اوقات تسبیح ==
# '''شب هنگام، وقت مناسب برای عبادت، تسبیح و ستایش خدا:''' {{متن قرآن|وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلا طَوِيلا }}<ref> و پاسی از شب را برای او سجده بگزار و او را در بلندای شب به پاکی بستای؛ سوره انسان، آیه۲۶.</ref>.
# '''تسبیح فرشتگان و بندگان مخلص خدا، در شب و روز:''' {{متن قرآن|فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لا يَسْأَمُونَ }}<ref> و اگر گردنکشی کنند، آنان که نزد پروردگارت به سر می‌برند شب و روز او را به پاکی یاد می‌کنند و رنجور نمی‌شوند؛ سوره فصلت، آیه۳۸.</ref>.
# '''صبحگاه و شبانگاه، زمانی مناسب برای تسبیح خداوند:''' {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}<ref> گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران، آیه۴۱.</ref>.
# '''آغاز روز و آخر روز، زمان مناسب برای تسبیح خداوند:''' {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}<ref> گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران، آیه۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ}}<ref> و در پاسی از شب و به دنبال سجده‌ها (نیز) او را به پاکی بستای!؛ سوره ق، آیه۴۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/8/4.htm#f5، فرهنگ قرآن، ج۸]؛ >[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۲۹۳</ref>.


==تسبیح عملی و لفظی==
== اهمّیت تسبیح ==
تسبیح لفظی به این است که [[انسان]] با یک جمله لفظی [[معبود]] خود را [[تقدیس]] کند، مثلاً کلمه {{متن حدیث|سُبْحَانَ اللَّهِ}} و همچنین کلمه {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ}} که جمیع حمدها را به خدا اختصاص می‌دهد و او را فاعل [[حقیقی]] همه [[نعمت‌ها]] و منشأ همه [[خیرات]] و [[برکات]] و [[کمالات]] اعلام می‌کند، و همچنین کلمه {{متن حدیث|اللَّهِ أَكْبَرُ}} که خدا را برتر از هر چیز که در [[تصور]] آید و بلکه برتر از توصیف اعلام می‌کند، [[تسبیح]] و تقدیس لفظی است. این‌گونه کلمات جز درباره ذات [[اقدس]] احدیّت جایز نیست، خواه [[ملک مقرّب]] و یا [[نبی]] مرسل باشد، نظیر این جمله‌هاست. جمله {{متن حدیث|لَا حَوْلَ‏ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏}}. و اما تقدیس عملی این است که انسان عملی انشاء کند که مفهوم آن عمل قدوسیت آن موجودی است که آن عمل برای او صورت می‌گیرد، از قبیل [[رکوع]] و [[سجود]] و [[قربانی]] البته عمل مانند لفظ [[صراحت]] ندارد ممکن است همین [[اعمال]] به قصد [[تعظیم]] صورت گیرد و در این صورت [[عبادت]] نیست و خود عمل هم [[مقدّس]] شمرده نمی‌شود، یعنی یک عمل عادی است، ولی اعمالی که در مقابل [[بت]] و یا [[آتش]] و غیره صورت می‌گیرد، جنبه تقدس پیدا می‌کند، زیرا به قصد تقدیس آنها صورت می‌گیرد. آنچه [[فطری]] [[بشر]] است “تقدیس” است<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۵۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۴۴.</ref>
# '''تسبیح خداوند از جانب مؤمنان، هدفی برای بعثت [[پیامبر]] {{صل}}:''' {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلا}}<ref>بی‌گمان ما تو را گواه و مژده‌بخش و بیم‌دهنده فرستادیم. تا به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و او را یاری رسانید و بزرگ شمارید و پگاه و دیرگاه عصر او را به پاکی بستایید؛ سوره فتح، آیه ۸- ۹.</ref>
# '''هدف [[حضرت موسی]] {{ع}} دستیابی به فرصتی مناسب برای تسبیح بسیار پروردگار:''' {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي}}<ref> موسی گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش؛ سوره طه، آیه۲۵.</ref>، {{متن قرآن|كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا }}<ref> تا تو را بسیار به پاکی بستاییم؛ سوره طه، آیه۳۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/8/4.htm#f5، فرهنگ قرآن، ج۸].</ref>.


==منابع==
== پاداش تسبیح ==
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
'''تسبیح همراه با حمد خداوند و عبادت‎های شبانه و انفاق مؤمنان، دارای پاداشی بی‌حساب:''' {{متن قرآن|إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref> به آیات ما تنها کسانی ایمان دارند که چون آنها را بدیشان گوشزد کنند به سجده درمی‌افتند و پروردگارشان را با سپاس، پاک می‌خوانند و گردنکشی نمی‌ورزند. از بسترها پهلو تهی می‌کنند (و برای نماز برمی‌خیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند. پس هیچ کس نمی‌داند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش کارهایی که می‌کردند نهفته‌اند؛ سوره سجده، آیه ۱۵ - ۱۷.</ref><ref>احتمال دارد که اختفای پاداش، کنایه از فوق شمارش بودن باشد؛ مجمع‌البیان، ج‌۷‌-‌۸‌، ص‌۵۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/8/4.htm#f5، فرهنگ قرآن، ج۸].</ref>.


==منابع==
== منابع ==
{{فهرست اثر}}
{{منابع}}  
{{ستون-شروع|2}}
# [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[تسبیح (مقاله)|مقاله «تسبیح»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷''']]
# [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1313.jpg|22px]] [[فرهنگ قرآن ج۸ (کتاب)|'''فرهنگ قرآن''']]
# [[پرونده:1313.jpg|22px]] [[فرهنگ قرآن ج۸ (کتاب)|'''فرهنگ قرآن''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
{{پایان}}
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
{{پایان}}
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[آزاده عباسی|عباسی، آزاده]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «تسبیح»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
 
{{پایان منابع}}
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:تسبیح]]
[[رده:ذکرهای مأثور]]
[[رده:ذکرهای مأثور]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۱

تسبیح یا سبحان الله به معنای تنزیه خداوند از هرگونه شرک و عجز و نقص و اوصاف جسمی است. این واژه در آیات متعدد قرآن کریم و روایات استفاده شده است و آثار فراوانی همچون نجات از گرفتاری را به دنبال دارد. تسبیح خداوند دارای چنان اهمیتی است که از اهداف بعثت شمرده شده است. بهترین زمان گفتن آن، هنگام طلوع و غروب خورشید است.

معناشناسی

تسبیح در لغت به معنای گذر سریع در آب و هواست[۱] و در اصل مرور سریع در عبادت به دور از سستی" در بندگی خداوند متعال است، اعم از اینکه عبادت، قول یا فعل یا نیت "اعتقاد" باشد[۲] و به معنای تنزیه خداوند از هرگونه شرک و عجز و عیب و نقص و اوصاف جسمی است[۳].[۴].

تسبیح در قرآن

واژه تسبیح و مشتقات آن‌ ۹۲ بار در ۸۸ آیه از ۴۹۹ سوره قرآن به کار گرفته شده است[۵]. "سُبْحان" نیز که به معنای تنزیه خداوند از هر نقص و عیبی است، ۴۱ بار به‌کار رفته است. مانند: ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۶].

شش سوره از قرآن کریم: سوره جمعه؛ تغابن؛ صفّ؛ حدید؛ حشر و اعلی با ﴿يُسَبِّحُ یا ﴿سَبَّحَ آغاز می‌شود که آنها را "مُسَبَحّات سِتّ" یعنی ۶ سوره آغاز شده با تسبیح می‌گویند[۷] و رسول‌ خدا (ص) هر شب آنها را تلاوت می‌کردند[۸].[۹]

تسبیح عملی و لفظی

تسبیح لفظی به این است که انسان با یک جمله لفظی خداوند را تقدیس کند، مثلاً کلمه «سُبْحَانَ اللَّهِ» و یا «الْحَمْدُ لِلَّهِ» و «اللَّهِ أَكْبَرُ» را بگوید. این‌گونه کلمات جز درباره خداوند جایز نیست. اما تقدیس عملی این است که انسان عملی ایجاد کند که مفهوم آن منزه بودن آن موجودی است که عمل برای او صورت می‌گیرد، از قبیل رکوع و سجود و قربانی، البته عمل مانند لفظ صراحت ندارد و ممکن است همین اعمال به قصد تعظیم صورت گیرد و در این صورت عبادت نیست و خود عمل هم مقدّس شمرده نمی‌شود، یعنی عمل عادی است، ولی اعمالی که در مقابل بت و یا آتش و غیره صورت می‌گیرد، جنبه تقدس پیدا می‌کند، زیرا به قصد تقدیس آنها صورت می‌گیرد. آنچه فطری بشر است "تقدیس" است[۱۰].[۱۱]

صورت‌های گوناگون تسبیح و تسبیح‌کنندگان در قرآن کریم

تسبیح خداوند و تسبیح اسم وی در قرآن به ملائکه، پیامبران، حیوانات، مؤمنان و تمام موجودات نسبت داده شده است.

تسبیح ملائکه

  1. تسبیح ملائکه حامل عرش و پیرامون آن: ﴿الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ[۱۲] و نیز ﴿وَتَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۳].
  2. ادعای تسبیح از سوی فرشتگان صف کشیده: ﴿وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ[۱۴].
  3. ادعای تسبیح از سوی ملائکه در جریان جعل خلافت برای حضرت آدم (ع) در زمین: ﴿وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ [۱۵] و ... .

تسبیح پیامبر خاتم (ص)

  1. فرمان به تسبیح همراه با حمد پروردگار: ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۱۶] در برخی آیات نیز بعد از آن به استغفار امر شده: ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا[۱۷] و آن اشاره‌ای است به تقدیم اشتغال به خالق با تسبیح و تحمید وی، بر مشغول شدن به خویش با استغفار که حالتی آمیخته از توجه به خالق و خلق است[۱۸] و با آن دو قوام امر دین کامل می‌شود که عبارت است از جمع بین طاعت و دوری جستن از معصیت[۱۹]. بنابراین تقدیم تسبیح و حمد بر استغفار فرود آمدن از ملاحظه جلال خالق به سوی مخلوق است[۲۰].
  2. دستور به تسبیح با حمد پروردگار در دو طرف روز: ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ[۲۱].[۲۲] به‌گفته برخی مفسّران در این دو زمان تدبیر و تنزّه پروردگار مشهودتر[۲۳] و نیز هنگام نشاط نفس و شدت شوق آن به اصل خویش است، برخلاف دل شب و وسط روز که هنگام خستگی نفس و سستی قوا است[۲۴].
  3. امر به تسبیح در دل شبهای دیجور و خلوت[۲۵]: ﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلا طَوِيلا[۲۶] و ... .

تسبیح پیامبران

  1. تسبیح حضرت موسی (ع) در جریان تجلی خداوند بر کوه طور در پی درخواست دیدن وی و با خاک یکسان شدن کوه و مدهوش افتادن موسی بر زمین، هنگامی که به خود آمد: ﴿وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ[۲۷] و نیز تعلیل درخواست وزارت هارون برای خویش به اینکه خدا را فراوان تسبیح گویند و بسیار به یاد او باشند: ﴿فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى[۲۸]، ﴿وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا[۲۹].
  2. تسبیح حضرت عیسی (ع) در پاسخ پرسش خداوند از وی که آیا تو به مردم گفتی من و مادرم را به جای خدا بپرستید: ﴿وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ[۳۰].
  3. دستور تسبیح به زکریا در شبانگاه و بامدادان در جریان ولادت حضرت یحیی (ع): ﴿قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ[۳۱] و ... .

تسبیح مؤمنان

مواردی از تسبیح در قرآن کریم نیز در مورد مؤمنان ویژه مطرح شده است مانند:

  1. فرمان جمع بین ذکر کثیر و تسبیح در آغاز و پایان روز به ایشان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلا[۳۲].
  2. ثنای حق بر گروهی که هنگام یادآوری آیات خداوند به ایشان، به سجده و تسبیح برای وی مبادرت می‌ورزند: ﴿إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ[۳۳] و ... .

تسبیح سایر موجودات

در آیاتی نیز به تسبیح عمومی موجودات تصریح شده است؛ مانند: ﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۳۴]؛ ﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۳۵] و نیز ﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۳۶]؛ ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ[۳۷]؛ ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۳۸]، چنان که در آیه‌ای تسبیح معبودهای بت‌پرستان در روز حشر بیان شده؛ هنگامی که از آنها پرسیده می‌شود: آیا شما این بندگان مرا به بیراهه کشاندید یا خود گمراه شدند: ﴿وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلاء أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاء وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا[۳۹] و در آیه‌ای نیز آمده که برخی از اصحاب فراموشی یکدیگر را از جهت کوتاهی در تسبیح حق سرزنش کردند: ﴿قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ[۴۰].[۴۱]

همچنین از آیات مربوط به تسبیح عمومی موجودات: ﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا[۴۲] و تسبیح صفوف پرندگان در هوا ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلا[۴۳][۴۴]، تسبیح جمادات و حیوانات استفاده می‌شود[۴۵].

آثار تسبیح

  1. تسبیح خدا، برانگیزاننده آدمی به انفاق و دستگیری از مستمندان: ﴿فَانطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ أَن لّا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُم مِّسْكِينٌ[۴۶]، ﴿قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ[۴۷].[۴۸]
  2. صبر و بردباری، از آثار تسبیح پروردگار: ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى[۴۹].[۵۰].[۵۱]
  3. تسبیح خدا از سوی مؤمنان، عامل نجات آنان از گرفتاری: ﴿وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ[۵۲].</ref>[۵۳].

آداب تسبیح

  1. تسبیح همراه با حمد، از آداب تسبیح پیامبر (ص): ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۵۴]، ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى[۵۵]، ﴿وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا [۵۶]، ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ[۵۷]، ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ[۵۸]، ﴿وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ [۵۹]، ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا[۶۰].
  2. بهشتیان، تسبیح‌کننده خداوند، همراه با حمد: ﴿دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ [۶۱][۶۲].

اجتناب از تسبیح

اجتناب از تسبیح خداوند، موجب محرومیت از نعمت‌های خداوند: ﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ[۶۳]، ﴿بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ[۶۴][۶۵].

اوقات تسبیح

  1. شب هنگام، وقت مناسب برای عبادت، تسبیح و ستایش خدا: ﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلا طَوِيلا [۶۶].
  2. تسبیح فرشتگان و بندگان مخلص خدا، در شب و روز: ﴿فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لا يَسْأَمُونَ [۶۷].
  3. صبحگاه و شبانگاه، زمانی مناسب برای تسبیح خداوند: ﴿قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ[۶۸].
  4. آغاز روز و آخر روز، زمان مناسب برای تسبیح خداوند: ﴿قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ[۶۹]، ﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ[۷۰][۷۱].

اهمّیت تسبیح

  1. تسبیح خداوند از جانب مؤمنان، هدفی برای بعثت پیامبر (ص): ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلا[۷۲]
  2. هدف حضرت موسی (ع) دستیابی به فرصتی مناسب برای تسبیح بسیار پروردگار: ﴿قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي[۷۳]، ﴿كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا [۷۴][۷۵].

پاداش تسبیح

تسبیح همراه با حمد خداوند و عبادت‎های شبانه و انفاق مؤمنان، دارای پاداشی بی‌حساب: ﴿إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۷۶][۷۷][۷۸].

منابع

پانویس

  1. مفردات، ص‌۳۹۲؛ التحقیق، ج‌۵، ص‌۲۰، «سبح».
  2. مفردات، ص‌۳۹۲، «سبح».
  3. التحقیق، ج‌۵، ص‌۱۹ ـ ۲۲، «سبح».
  4. اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا، مقاله «تسبیح»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰؛ فرهنگ قرآن، ج۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۵۴؛ عباسی، آزاده، مقاله «تسبیح»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۴۵-۱۴۸.
  5. اسماء و صفات الهی، ج‌۱، ص‌۶۴۷.
  6. پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست؛ سوره اسراء، آیه۱.
  7. عون‌المعبود، ج۴، ص۱۹۳؛ السنن‌الکبری، ج‌۶، ص‌۱۷۹؛ تفسیر موضوعی، ج‌۹، ص‌۶۴.
  8. بحارالانوار، ج‌۸۹، ص‌۳۱۲.
  9. اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا، مقاله «تسبیح»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰.
  10. خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۵۲.
  11. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۲۴۴.
  12. کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار؛ سوره غافر، آیه۷.
  13. و فرشتگان را می‌بینی که پیرامون اورنگ (فرمانفرمایی خداوند) حلقه بسته‌اند؛ با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و میان آنان به راستی (و درستی) داوری خواهد شد و گفته می‌شود: سپاس خداوند پروردگار جهانیان را؛ سوره زمر، آیه۷۵.
  14. و ماییم که صف‌زدگانیم. و ماییم که (خداوند را) به پاکی می‌ستاییم؛ سوره صافات، آیه ۱۶۵ - ۱۶۶.
  15. ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ سوره بقره، آیه۳۰.
  16. پس پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای و از سجده‌گزاران باش؛ سوره حجر، آیه۹۸.
  17. آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بی‌گمان بسیار توبه‌پذیر است؛ سوره نصر، آیه۳.
  18. التفسیر الکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۵۸.
  19. الکشاف، ج‌۴، ص‌۸۱۱.
  20. تفسیر لاهیجی، ج‌۴، ص‌۸۸۲.
  21. بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!؛ سوره غافر، آیه ۵۵.
  22. مجمع البیان، ج‌۸، ص‌۸۲۱؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۳۴۱.
  23. پرتوی از قرآن، ج‌۳، ص‌۱۲۶.
  24. بیان السعاده، ج‌۱، ص‌۲۶۱.
  25. الموسوعة الذهبیه، ج‌۹، ص‌۳۲۳.
  26. و پاسی از شب را برای او سجده بگزار و او را در بلندای شب به پاکی بستای؛ سوره انسان، آیه۲۶.
  27. و چون موسی به وعده‌گاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم؛ سوره اعراف، آیه۱۴۳.
  28. و آن را افکند؛ ناگهان، آن (چوبه‌دست) ماری شد که می‌شتافت؛ سوره طه، آیه۲۰.
  29. و از خانواده‌ام دستیاری برایم بگمار. هارون برادرم راپشتم را به او استوار دار. و او را در کارم شریک ساز. تا تو را بسیار به پاکی بستاییم. و بسیار تو را به یاد آوریم؛ سوره طه، آیه ۲۹ – ۳۴.
  30. و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانسته‌ای، تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی؛ سوره مائده، آیه۱۱۶.
  31. گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران، آیه۴۱.
  32. ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید؛ سوره احزاب، آیه۴۱ - ۴۲.
  33. به آیات ما تنها کسانی ایمان دارند که چون آنها را بدیشان گوشزد کنند به سجده درمی‌افتند و پروردگارشان را با سپاس، پاک می‌خوانند و گردنکشی نمی‌ورزند؛ سوره سجده، آیه۱۵.
  34. آنچه در آسمان‌ها و زمین است خداوند را به پاکی می‌ستاید و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره حدید، آیه۱.
  35. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است خداوند را به پاکی می‌ستاید و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره حشر، آیه۱.
  36. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است خداوند را به پاکی می‌ستاید و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره صف، آیه۱.
  37. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید، همان که فرمانفرمای بسیار پاک پیروزمند فرزانه است؛ سوره جمعه، آیه ۱.
  38. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید؛ فرمانفرمایی از آن اوست و سپاس، او راست و او بر هر کاری تواناست؛ سوره تغابن، آیه۱.
  39. و از روزی (یاد کن) که آنان را و آنچه را به جای خداوند می‌پرستند، گرد می‌آورد آنگاه می‌فرماید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا آنان خود، راه را گم کردند؟ می‌گویند: پاکا که تویی، سزاوار ما نیست که به جای تو دوستی برگزینیم امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهره‌مند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده؛ سوره فرقان، آیه ۱۷ - ۱۸.
  40. برترینشان گفت: آیا به شما نگفتم که چرا (خداوند را) به پاکی نمی‌ستأیید (- انشاء الله نمی‌گویید)؟؛ سوره قلم، آیه۲۸.
  41. الموسوعة الذهبیه، ج‌۹، ص‌۳۲۳ ـ ۳۲۵.
  42. آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی می‌ستاید اما شما ستایش آنان را در نمی‌یابید؛ بی‌گمان او بردباری آمرزنده است؛ سوره اسراء، آیه۴۴.
  43. ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید؛ سوره احزاب، آیه۴۱ - ۴۲.
  44. مخزن‌العرفان، ج۹، ص۱۲۷؛ کشف‌الحقایق، ج۲، ص۲۲۷.
  45. سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، مقاله «تسبیح»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰.
  46. و به راه افتادند در حالی که با هم پوشیده سخن می‌گفتند؛ که: نباید امروز بینوایی در آن، بر شما وارد گردد؛ سوره قلم، آیه ۲۳- ۲۴.
  47. برترینشان گفت: آیا به شما نگفتم که چرا (خداوند را) به پاکی نمی‌ستایید (- انشاء الله نمی‌گویید)؟؛ سوره قلم، آیه۲۸.
  48. در احتمالی منظور از "لَوْلا تُسَبِّحُونَ" این است که چرا نعمتهای الهی را بر خود به یاد نمی‌آورید تا اینکه شکرگزار او باشید، به اینکه حق فقرا را از اموال خود بپردازید؛ مجمع‌البیان، ج‌۹‌-‌۱۰، ص‌۵۰۶.
  49. باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه۱۳۰.
  50. توصیه به تسبیح، پس از فرمان به «صبر»، نقش تسبیح در توانمند شدن بر صبر را نشان می‌دهد.
  51. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۲۹۳؛ فرهنگ قرآن، ج8.
  52. و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام. آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم؛ سوره انبیاء، آیه ۸۷ - ۸۸.
  53. فرهنگ قرآن، ج۸.
  54. پس پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای و از سجده‌گزاران باش؛ سوره حجر، آیه۹۸.
  55. باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه۱۳۰.
  56. و کار خود را به آن زنده نامیرا واگذار و با سپاس او را پاک بستای و او از گناهان بندگانش آگاه، بس؛ سوره فرقان، آیه۵۸.
  57. بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روزو پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!؛ سوره غافر، آیه۵۵.
  58. پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!؛ سوره ق، آیه۳۹.
  59. و بر فرمان پروردگارت شکیب کن که تو را زیر نظر داریم و چون برمی‌خیزی پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای!؛ سوره طور، آیه۴۸.
  60. آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بی‌گمان بسیار توبه‌پذیر است؛ سوره نصر، آیه۳.
  61. دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را». ؛ سوره یونس، آیه۱۰.
  62. فرهنگ قرآن، ج۸.
  63. ما آنان را آزمودیم چنان که آن باغداران را آزمودیم هنگامی که سوگند خوردند پگاهان (میوه‌های) آن را خواهند چید؛ سوره قلم، آیه۱۷.
  64. نه، بلکه، بی‌بهره مانده‌ایم. برترینشان گفت: آیا به شما نگفتم که چرا (خداوند را) به پاکی نمی‌ستایید (- انشاء الله نمی‌گویید)؟ گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بی‌گمان ما ستمکاره بوده‌ایم؛ سوره قلم، آیه ۲۷- ۲۹.
  65. فرهنگ قرآن، ج۸.
  66. و پاسی از شب را برای او سجده بگزار و او را در بلندای شب به پاکی بستای؛ سوره انسان، آیه۲۶.
  67. و اگر گردنکشی کنند، آنان که نزد پروردگارت به سر می‌برند شب و روز او را به پاکی یاد می‌کنند و رنجور نمی‌شوند؛ سوره فصلت، آیه۳۸.
  68. گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران، آیه۴۱.
  69. گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران، آیه۴۱.
  70. و در پاسی از شب و به دنبال سجده‌ها (نیز) او را به پاکی بستای!؛ سوره ق، آیه۴۰.
  71. فرهنگ قرآن، ج۸؛ >سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۲۹۳
  72. بی‌گمان ما تو را گواه و مژده‌بخش و بیم‌دهنده فرستادیم. تا به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و او را یاری رسانید و بزرگ شمارید و پگاه و دیرگاه عصر او را به پاکی بستایید؛ سوره فتح، آیه ۸- ۹.
  73. موسی گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش؛ سوره طه، آیه۲۵.
  74. تا تو را بسیار به پاکی بستاییم؛ سوره طه، آیه۳۳.
  75. فرهنگ قرآن، ج۸.
  76. به آیات ما تنها کسانی ایمان دارند که چون آنها را بدیشان گوشزد کنند به سجده درمی‌افتند و پروردگارشان را با سپاس، پاک می‌خوانند و گردنکشی نمی‌ورزند. از بسترها پهلو تهی می‌کنند (و برای نماز برمی‌خیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند. پس هیچ کس نمی‌داند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش کارهایی که می‌کردند نهفته‌اند؛ سوره سجده، آیه ۱۵ - ۱۷.
  77. احتمال دارد که اختفای پاداش، کنایه از فوق شمارش بودن باشد؛ مجمع‌البیان، ج‌۷‌-‌۸‌، ص‌۵۱۸.
  78. فرهنگ قرآن، ج۸.