بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری: به ویرایشگر منبع تغییر داده شده پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
# برخی گفتهاند شاید مراد از سخن [[امام صادق]] {{ع}}، آغاز [[قیام]] حضرت است و ممکن است عربها در [[سپاهیان]] مخصوصی که در آغاز [[قیام]] همراه حضرت خواهند بود شرکت نداشته باشند<ref>ر. ک: [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[چشماندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشماندازی به حکومت مهدی]]، ص ۷۰.</ref>. | # برخی گفتهاند شاید مراد از سخن [[امام صادق]] {{ع}}، آغاز [[قیام]] حضرت است و ممکن است عربها در [[سپاهیان]] مخصوصی که در آغاز [[قیام]] همراه حضرت خواهند بود شرکت نداشته باشند<ref>ر. ک: [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[چشماندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشماندازی به حکومت مهدی]]، ص ۷۰.</ref>. | ||
# سخن امام {{ع}} کنایه از کمی شرکت عربها دارد و این با توجه به انتظاری که از [[همراهی]] آنان میرود، [[یاری]] ایشان را کمرنگ جلوه میدهد. مؤید این توجیه، [[حدیث]] [[نقل]] شده در کافی<ref>{{متن حدیث|وَیْلٌ لِطُغَاةِ الْعَرَبِ مِنْ أَمْرٍ قَدِ اقْتَرَبَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَمْ مَعَ الْقَائِمِ مِنَ الْعَرَبِ قَالَ نَفَرٌ یَسِیرٌ}}؛ کافی، ج۱، ص۳۷۰.</ref> است که سندی [[موثق]] و قابل [[اعتماد]] دارد. این [[حدیث]]، [[همراهی]] عربها با [[قیام امام مهدی]] {{ع}} را به کلی نفی نکرده؛ بلکه آنان را اندک {{متن حدیث|نَفَرٍ یَسِیر}} خوانده است. در [[حدیث]] دیگری فردی به نام [[ام شریک]] ـ که به [[سخنرانی]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} درباره [[دجال]] و فتنههای او گوش میداده است ـ از حضرت میپرسد: عربها در آن روز کجایند؟ [[پیامبر]] {{صل}} پاسخ میفرماید: "آنها در آن زمان، اندکاند و بیشترشان در بیت المقدس هستند"<ref>{{متن حدیث|هُمْ یَوْمَئِذٍ قَلِیلٌ وَ جُلُّهُمْ بِبَیْتِ الْمَقْدِس}}؛ کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۲۶۷، ۲۶۸.</ref> | # سخن امام {{ع}} کنایه از کمی شرکت عربها دارد و این با توجه به انتظاری که از [[همراهی]] آنان میرود، [[یاری]] ایشان را کمرنگ جلوه میدهد. مؤید این توجیه، [[حدیث]] [[نقل]] شده در کافی<ref>{{متن حدیث|وَیْلٌ لِطُغَاةِ الْعَرَبِ مِنْ أَمْرٍ قَدِ اقْتَرَبَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَمْ مَعَ الْقَائِمِ مِنَ الْعَرَبِ قَالَ نَفَرٌ یَسِیرٌ}}؛ کافی، ج۱، ص۳۷۰.</ref> است که سندی [[موثق]] و قابل [[اعتماد]] دارد. این [[حدیث]]، [[همراهی]] عربها با [[قیام امام مهدی]] {{ع}} را به کلی نفی نکرده؛ بلکه آنان را اندک {{متن حدیث|نَفَرٍ یَسِیر}} خوانده است. در [[حدیث]] دیگری فردی به نام [[ام شریک]] ـ که به [[سخنرانی]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} درباره [[دجال]] و فتنههای او گوش میداده است ـ از حضرت میپرسد: عربها در آن روز کجایند؟ [[پیامبر]] {{صل}} پاسخ میفرماید: "آنها در آن زمان، اندکاند و بیشترشان در بیت المقدس هستند"<ref>{{متن حدیث|هُمْ یَوْمَئِذٍ قَلِیلٌ وَ جُلُّهُمْ بِبَیْتِ الْمَقْدِس}}؛ کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۲۶۷، ۲۶۸.</ref> | ||
==عَرَب== | |||
اصطلاح [[عرب]] در اصل به معنای [[بدوی]] و [[صحرانشین]] بوده است؛ زیرا «عربه» در [[عبری]] به معنای صحرا بوده و عرب به معنای صحرانشین است. | |||
در کتیبههای «شلمنصر سوم» و سایر کتیبههایی که در جنوب و یا شمال شبه جزیره [[کشف]] شده، لفظ عرب به [[صحرانشینان]] یا بدویان اطلاق شده است. در [[قرآن کریم]] نیز چندین بار لفظ عرب یا [[اعراب]] آمده است از جمله: | |||
{{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا}}<ref>«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا}}<ref>«تازیان بیاباننشین کفرگراتر و نفاقگراتر هستند» سوره توبه، آیه ۹۷.</ref> در این جا منظور از اعراب، [[بادیهنشینان]] است نه [[مردم]] ساکن [[شهرها]] و این که {{عربی|تَعَرُّب بعد الهجرة}} منع شده، یعنی [[اعرابی]] شدن و صحرانشین شدن پس از [[هجرت]] و [[پذیرش اسلام]]، موجب [[کفر]] و [[خروج از دین]] است. | |||
و اما در مورد [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا}}<ref>«ما آن را قرآنی عربی فرو فرستادهایم» سوره یوسف، آیه ۲.</ref> باید گفت: [[قرآن]] به لهجه عرب یعنی ساکنان شهرها و به ویژه [[قریش]] نازل شده است. گفتنی است بعضی به سبب انتساب به «[[یعرب بن قحطان]]» آنان را عرب خواندهاند. | |||
بیشتر علمای [[انساب]]، عرب را به سه دسته تقسیم کردهاند. | |||
# عرب عاربه؛ آنها عرب [[خالص]] هستند که به مناسبت انتساب به «[[یَعرب بن قحطان]]» آنان را «[[اعراب قحطانی]]» و به سبب سکونت در [[یمن]] «[[اعراب یمانی]]» گفتهاند. آنان در مناطق جنوبی [[زندگی]] کرده و پس از خراب شدن «[[سد مأرب]]» به سوی شمال شبه [[جزیره]] [[مهاجرت]] کردند. برخی در [[غسان]] و برخی در یثرب ساکن شدند. دو [[قبیله]] [[اوس و خزرج]] که در [[تاریخ اسلام]] به عنوان [[انصار]] معروفاند از اعراب قحطانی و عاریه هستند. | |||
# عرب مُستَعربه؛ آنها عرب [[ناخالص]] هستند که به سبب مجاور بودن با اعراب خالص و یا اختلاط با آنان، عرب شدهاند. این عده عمدتاً در مرکز شبه جزیره و [[حجاز]] زندگی میکنند و چون [[نسل]] ایشان به «عدنان» جد بیستم [[رسول خدا]]{{صل}} میرسد، آنان را «[[اعراب عدنانی]]» و نیز به علت این که از نسل اسماعیل{{ع}} هستند به آنان «[[اعراب]] [[اسماعیلی]]» گفتهاند. علاوه بر این به [[عرب]] (نزاری یا [[معدی بنی قَیدار]]، بنی شرق و...) نیز معروفند. «[[قریش]]» که [[پیامبر]]{{صل}} و [[بنیهاشم]] از میان آنان هستند و نیز «ثقیف»، از اعراب مستعربه محسوب میشوند. | |||
# [[اعراب بائده]]؛ این عده چون از میان رفتهاند به آنان عرب «بائده» گفتهاند. [[اقوام]] «عاد، [[ثَمود]]، طَسم، جُدَیس، اُمَیم، جاسِم و عَبیل» از این دسته هستند<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، مشعر، ص۳۲.</ref>. | |||
اعراب از لحاظ [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] به دو دسته مهم تقسیم شدهاند: | |||
# [[اهل]] وَبَر؛ به [[اعرابی]] اطلاق میشود که در بیابانها [[زندگی]] کرده و [[حیات]] معیشتی آنان صحرایی است و به [[زمین]] نیز بستگی ندارند. | |||
این دسته از اعراب به [[طور]] [[خانوادگی]] و دسته جمعی در خیمههایی که از «وَبَر» یا پوست بافته میشود، زندگی میکنند. آنان همواره برای دستیابی به چراگاههای جدید و نیز [[تغذیه]] حیوانات خود در [[حال]] انتقال و جابهجایی از مکانی به مکان دیگر هستند. بدیهی است [[طبیعت]] خشک و بیابانهای سوزان و کمبود آب، مراتع و نیز زندگی سخت، از آنان عناصر [[جنگجو]]، [[مبارز]]، [[مقاوم]]، [[خشن]] و انعطاف پذیر ساخته است. بیشتر این عده از داشتن سواد و [[فرهنگ]] و [[تمدن]] [[محروم]] بوده، ولی در عین حال از طبعی [[سلیم]] برخوردار و بسیار میهمان [[دوست]] هستد. ضرب المثل معروف «اَحمی من مُجیر الجَّراد» بیانگر این مدعا است، ولی همین [[پناه دهنده]] ملخ، چه بسا به بهانههای واهی، سالها با یک [[قبیله]] دیگر درگیر بوده و خونهای بسیاری میریخت که «[[ایام العرب]]» و جنگهای [[عرب جاهلی]] [[شاهد]] این مطلب است. چه بسا برای آنکه شتر قبیلهای بدون [[اجازه]] وارد چراگاه قبیله دیگر شده، چهل سال [[آتش]] [[جنگ]] میان دو قبیله شعلهور میگردید. | |||
# اهل مَدَر؛ به کسانی اطلاق میشود که در [[شهر]] ساکن بودهاند «مَدَر» به معنای گل و خشت است و چون آنان دارای خانههای ساخته شده با گل و خشت بودهاند به «[[اهل]] مدر» معروف شدهاند. بدیهی است [[زندگی]] [[شهرنشینی]] و [[ثبات]] در یک مکان، آنان را دارای زندگی و خصوصیاتی متفاوت از [[بادیهنشینان]] کرده و به تبع آن تا حدودی از [[نعمت]] سواد، [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخوردار شدهاند. هم اکنون نیز پس از هزاران سال، هم چنان دو نوع [[معیشت]] و [[حیات اجتماعی]] یاد شده، با اندک تفاوتی در شبه جزیره به چشم میخورد<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، مشعر، ص۳۴.</ref>. | |||
[[مورخین]]، [[عربستان]] را از [[زمان]] [[آدم]] و نوح{{عم}} [[مسکن]] [[عرب]] میدانند، و سکنهاش را از [[اولاد]] ([[سام بن نوح]]) گفتهاند. اولاد [[سام]]، به چند [[قبیله]] تقسیم یافتهاند که معروفترین آنها [[ملت]] عاد و [[ثمود]] بودهاند. | |||
[[یعرب بن قحطان]] که [[زبان عربی]] به او منتهی میگردد، از پسران سام میباشد که [[یمن]] را آباد کرد و [[اراضی]] (عربه) به اسم او نامیده شد. عرب وجه [[تسمیه]] خود و [[کشور]] خود و زبان خود را مشتق از ([[یعرب]]) میدانند.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۷۲.</ref>. | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == | ||
خط ۳۰: | خط ۴۷: | ||
# [[پرونده:10119015.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|'''دانشنامهٔ امام مهدی''']] | # [[پرونده:10119015.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|'''دانشنامهٔ امام مهدی''']] | ||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | # [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | ||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||