عزاداری در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶۶: خط ۶۶:


=== به یاد مصیبت امام حسین {{ع}} بودن، هنگام آشامیدن آب ===
=== به یاد مصیبت امام حسین {{ع}} بودن، هنگام آشامیدن آب ===
[[داوود رقی]] نقل کرده است: در [[محضر امام]] صادق {{ع}} بودم که آب‌طلبید. وقتی از آن نوشید، [[اشک]] ریخت و چشمانش اشکبار شد. آن گاه به من فرمود: «ای [[داوود]]! [[خدا]] [[لعنت]] کند کُشنده [[حسین]] را! هیچ کس نیست که آب بنوشد و از حسین {{ع}} و خاندانش یاد کند و کُشنده‌اش را [[لعن]] کند، مگر این که [[خداوند]]، برایش یک صد هزار [[حسنه]] می‌نویسد و یک صد هزار [[گناه]] را از او می‌زُداید و یکصد هزار درجه به او می‌دهد و گویی که یکصد هزار برده، [[آزاد]] کرده است. همچنین [[خداوند عزوجل]] وی را در [[قیامت]]، خنک‌دل [[محشور]] می‌کند»<ref>{{متن حدیث|كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} إِذَا اسْتَسْقَى الْمَاءَ فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَيْتُهُ قَدِ اسْتَعْبَرَ وَ اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِدُمُوعِهِ ثُمَّ قَالَ لِي يَا دَاوُدُ- لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَ الْحُسَيْنِ {{ع}} وَ مَا مِنْ‏ عَبْدٍ شَرِبَ‏ الْمَاءَ فَذَكَرَ الْحُسَيْنَ {{ع}} وَ أَهْلَ بَيْتِهِ وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ كَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ وَ حَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ}} (الکافی، ج۶، ص۳۹۱، ح۶).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۹۵.</ref>
[[داوود رقی]] نقل کرده است: در محضر [[امام صادق]] {{ع}} بودم که آب‌طلبید. وقتی از آن نوشید، [[اشک]] ریخت و چشمانش اشکبار شد. آن گاه به من فرمود: «ای [[داوود]]! [[خدا]] [[لعنت]] کند کُشنده [[حسین]] را! هیچ کس نیست که آب بنوشد و از حسین {{ع}} و خاندانش یاد کند و کُشنده‌اش را [[لعن]] کند، مگر این که [[خداوند]]، برایش یک صد هزار [[حسنه]] می‌نویسد و یک صد هزار [[گناه]] را از او می‌زُداید و یکصد هزار درجه به او می‌دهد و گویی که یکصد هزار برده، [[آزاد]] کرده است. همچنین [[خداوند عزوجل]] وی را در [[قیامت]]، خنک‌دل [[محشور]] می‌کند»<ref>{{متن حدیث|كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} إِذَا اسْتَسْقَى الْمَاءَ فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَيْتُهُ قَدِ اسْتَعْبَرَ وَ اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِدُمُوعِهِ ثُمَّ قَالَ لِي يَا دَاوُدُ- لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَ الْحُسَيْنِ {{ع}} وَ مَا مِنْ‏ عَبْدٍ شَرِبَ‏ الْمَاءَ فَذَكَرَ الْحُسَيْنَ {{ع}} وَ أَهْلَ بَيْتِهِ وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ كَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ وَ حَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ}} (الکافی، ج۶، ص۳۹۱، ح۶).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۹۵.</ref>


=== [[اندوه]] فراوان [[امام صادق]] {{ع}} به هنگام یادکرد [[مصیبت]] جدّش ===
=== [[اندوه]] فراوان [[امام صادق]] {{ع}} به هنگام یادکرد [[مصیبت]] جدّش ===
از [[ابوعماره منشد]] نقل شده است: روزی نشد که در [[محضر امام]] صادق {{ع}} از [[امام حسین]] {{ع}} یاد شود و دیده شود که ایشان، از صبح تا شبِ آن [[روز]]، خندان باشد. می‌فرمود: «حسین {{ع}}، اشک هر مؤمنی است»<ref>{{متن حدیث|مَا ذُكِرَ الْحُسَيْنُ {{ع}} عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فِي‏ يَوْمٍ‏ قَطُّ فَرُئِيَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} مُتَبَسِّماً فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ إِلَى اللَّيْلِ وَ كَانَ {{ع}} يَقُولُ الْحُسَيْنُ {{ع}} عَبْرَةُ كُلِّ مُؤْمِنٍ}} (کامل الزیارات، ص۲۱۴، ح۳۰۹).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۹۵.</ref>
از [[ابوعماره منشد]] نقل شده است: روزی نشد که در محضر امام صادق {{ع}} از [[امام حسین]] {{ع}} یاد شود و دیده شود که ایشان، از صبح تا شبِ آن [[روز]]، خندان باشد. می‌فرمود: «حسین {{ع}}، اشک هر مؤمنی است»<ref>{{متن حدیث|مَا ذُكِرَ الْحُسَيْنُ {{ع}} عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فِي‏ يَوْمٍ‏ قَطُّ فَرُئِيَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} مُتَبَسِّماً فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ إِلَى اللَّيْلِ وَ كَانَ {{ع}} يَقُولُ الْحُسَيْنُ {{ع}} عَبْرَةُ كُلِّ مُؤْمِنٍ}} (کامل الزیارات، ص۲۱۴، ح۳۰۹).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۹۵.</ref>


== شیوه‌های [[عزاداری]] ==
== شیوه‌های [[عزاداری]] ==
=== [[گریه]] کردن ===
=== [[گریه]] کردن ===
از شیوه‌های معمول در عزاداری و سوگواری، [[اشک]] ریختن است که به طور طبیعی هر [[انسانی]] در [[غم فراق]] عزیزی [[اندوهگین]] می‌شود و اشک می‌ریزد. در [[روایات]] می‌خوانیم هنگامی که ابراهیم فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} از [[دنیا]] رفت، آن حضرت در [[مرگ]] او گریست و هنگامی که برخی از [[اصحاب]] معترضانه از آن حضرت سبب گریه را پرسیدند، فرمود: {{متن حدیث|تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَوْجَعُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبَّ}}؛ «چشم می‌گرید و [[قلب]] به [[درد]] می‌آید، ولی بر زبان سخنی که موجب [[خشم خدا]] شود، جاری نمی‌سازیم»<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۹۱.</ref>.
از شیوه‌های معمول در عزاداری و سوگواری، [[اشک]] ریختن است که به طور طبیعی هر [[انسانی]] در غم فراق عزیزی [[اندوهگین]] می‌شود و اشک می‌ریزد. در [[روایات]] می‌خوانیم هنگامی که ابراهیم فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} از [[دنیا]] رفت، آن حضرت در [[مرگ]] او گریست و هنگامی که برخی از [[اصحاب]] معترضانه از آن حضرت سبب گریه را پرسیدند، فرمود: {{متن حدیث|تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَوْجَعُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبَّ}}؛ «چشم می‌گرید و [[قلب]] به درد می‌آید، ولی بر زبان سخنی که موجب [[خشم خدا]] شود، جاری نمی‌سازیم»<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۹۱.</ref>. همچنین نقل شده است وقتی که [[صحابی]] جلیل القدر «[[عثمان بن مظعون]]» از دنیا رفت، رسول خدا{{صل}} مدتی طولانی بر او گریه کرد<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۹۱.</ref>. و در [[شهادت]] [[جعفر بن ابی طالب]] و [[زید بن حارثه]] نیز بسیار گریست<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۱۰۴.</ref>.
همچنین نقل شده است وقتی که [[صحابی]] [[جلیل القدر]] «[[عثمان بن مظعون]]» از دنیا رفت، رسول خدا{{صل}} مدتی طولانی بر او گریه کرد<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۹۱.</ref>. و در [[شهادت]] [[جعفر بن ابی طالب]] و [[زید بن حارثه]] نیز بسیار گریست<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۱۰۴.</ref>.


همچنین در تاریخ می‌خوانیم پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} مسلمانان به شدت گریه و [[ندبه]] کردند و نقل شده است: «هنگامی که [[پیامبر]] [[رحلت]] کرد، کوچک و بزرگ، در مرگ آن حضرت داغدار شدند و بسیار بر او گریستند؛ ولی در میان همه [[مردم]] و [[خویشاوندان]]، هیچ کس [[حزن]] و اندوهش از [[حضرت زهرا]]{{س}} بیشتر نبود. حزن او پیوسته افزایش و گریه او شدت می‌یافت»<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهُ{{صل}} افْتَجَعَ لَهُ الصَّغِيرُ وَ الْكَبِيرُ وَ كَثُرَ عَلَيْهِ الْبُكَاءُ... وَ لَمْ يَكُنْ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الْأَصْحَابِ وَ الْأَقْرِبَاءِ وَ الْأَحْبَابِ أَشَدَّ حُزْناً وَ أَعْظَمَ بُكَاءً وَ انْتِحَاباً مِنْ مَوْلَاتِي فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ{{س}} وَ كَانَ حُزْنُهَا يَتَجَدَّدُ وَ يَزِيدُ وَ بُكَاؤُهَا يَشْتَدُّ}}؛ (بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۵).</ref>. [[گریه]] کردن بر [[مصائب امام حسین]]{{ع}} نیز از شیوه‌های معمول [[عزاداری]] است و مورد سفارش نیز قرار گرفته است.
همچنین در تاریخ می‌خوانیم پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} مسلمانان به شدت گریه و ندبه کردند و نقل شده است: «هنگامی که [[پیامبر]] رحلت کرد، کوچک و بزرگ، در مرگ آن حضرت داغدار شدند و بسیار بر او گریستند؛ ولی در میان همه [[مردم]] و [[خویشاوندان]]، هیچ کس [[حزن]] و اندوهش از [[حضرت زهرا]]{{س}} بیشتر نبود. حزن او پیوسته افزایش و گریه او شدت می‌یافت»<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهُ{{صل}} افْتَجَعَ لَهُ الصَّغِيرُ وَ الْكَبِيرُ وَ كَثُرَ عَلَيْهِ الْبُكَاءُ... وَ لَمْ يَكُنْ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الْأَصْحَابِ وَ الْأَقْرِبَاءِ وَ الْأَحْبَابِ أَشَدَّ حُزْناً وَ أَعْظَمَ بُكَاءً وَ انْتِحَاباً مِنْ مَوْلَاتِي فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ{{س}} وَ كَانَ حُزْنُهَا يَتَجَدَّدُ وَ يَزِيدُ وَ بُكَاؤُهَا يَشْتَدُّ}}؛ (بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۵).</ref>. [[گریه]] کردن بر مصائب امام حسین{{ع}} نیز از شیوه‌های معمول [[عزاداری]] است و مورد سفارش نیز قرار گرفته است.


[[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ‌}}؛ «بر همانند حسین باید [[گریه کنندگان]]، گریه کنند»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۴.</ref>. روایاتی که [[ترغیب]] به گریه بر [[ابی عبدالله]]{{ع}} دارد، فراوان است که برخی از آنها در فصل‌های گذشته آمده است.
[[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ‌}}؛ «بر همانند حسین باید [[گریه کنندگان]]، گریه کنند»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۴.</ref>. البته نباید فراموش کرد که این گریه‌ها جنبه شخصی ندارد، و در واقع اعلام [[جنگ]] و [[ستیز با ظالمان]] و ستمگران است<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۷۸.</ref>.
البته نباید فراموش کرد که این [[گریه‌ها]] جنبه شخصی ندارد، و در واقع اعلام [[جنگ]] و [[ستیز با ظالمان]] وستمگران می‌باشد<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۷۸.</ref>.


=== [[تباکی]] ===
=== [[تباکی]] ===
خط ۸۵: خط ۸۳:


=== [[لباس]] مشکی بر تن کردن ===
=== [[لباس]] مشکی بر تن کردن ===
مرسوم و معمول میان [[مردم]] آن است که در غم [[مرگ]] عزیزان، [[لباس سیاه]] بر تن می‌کنند و این رنگ لباس را، علامت [[ماتم]] و [[عزا]] می‌دانند. بنابراین، یکی از راه‌ها و شیوه‌های مطلوب عزاداری برای [[خامس آل عبا]]، [[پوشیدن لباس سیاه]] در سالروز [[شهادت]] آن حضرت یا ایام [[محرم]] است. در [[تاریخ]] می‌خوانیم: هنگامی که [[حسین بن علی]]{{ع}} به شهادت رسید، [[زنان]] بنی [[هاشمی]] لباس‌های سیاه و [[خشن]] پوشیدند<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ لَبِسَ نِسَاءُ بَنِي هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ‌}}؛ (بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۸۸).</ref>.
مرسوم و معمول میان [[مردم]] آن است که در غم [[مرگ]] عزیزان، لباس سیاه بر تن می‌کنند و این رنگ لباس را، علامت [[ماتم]] و [[عزا]] می‌دانند. بنابراین، یکی از راه‌ها و شیوه‌های مطلوب عزاداری برای [[خامس آل عبا]]، پوشیدن لباس سیاه در سالروز [[شهادت]] آن حضرت یا ایام [[محرم]] است. در [[تاریخ]] می‌خوانیم: هنگامی که [[حسین بن علی]]{{ع}} به شهادت رسید، [[زنان]] بنی [[هاشمی]] لباس‌های سیاه و [[خشن]] پوشیدند<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ لَبِسَ نِسَاءُ بَنِي هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ‌}}؛ (بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۸۸).</ref>.


در برخی از [[روایات]] نیز آمده است: هنگامی که (بر اثر خطابه‌ها و [[افشاگری‌های امام سجاد]]{{ع}} و [[حضرت زینب]]{{س}}) یزید به [[خاندان]] [[هاشمی]] [[اجازه]] داد در [[دمشق]] [[عزاداری]] کنند، [[زنان]] هاشمی و قرشی [[لباس سیاه]] بر تن پوشیدند و به مدت هفت [[روز]] برای [[امام حسین]]{{ع}} و [[شهدای کربلا]] عزاداری کردند<ref>{{متن حدیث|فَلَمْ تَبْقَ هَاشِمِيَّةٌ وَ لَا قُرَشِيَّةٌ إِلَّا وَ لَبِسَتِ السَّوَادَ عَلَى الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ نَدَبُوهُ عَلَى مَا نُقِلَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ}}؛ (مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۲۷). لازم به یادآوری است که هر چند [[فقها]] بر اساس روایات به [[کراهت]] لباس سیاه به خصوص در [[نماز]] [[فتوا]] داده‌اند، ولی [[پوشیدن]] آن برای [[عزای امام حسین]]{{ع}} کراهتی ندارد و شاید رجحان نیز داشته باشد؛ زیرا جنبه [[تعظیم شعائر]] بر آن [[غلبه]] دارد.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۰.</ref>
در برخی از [[روایات]] نیز آمده است: هنگامی که (بر اثر خطابه‌ها و افشاگری‌های امام سجاد{{ع}} و [[حضرت زینب]]{{س}}) یزید به [[خاندان]] [[هاشمی]] [[اجازه]] داد در [[دمشق]] [[عزاداری]] کنند، [[زنان]] هاشمی و قرشی لباس سیاه بر تن پوشیدند و به مدت هفت [[روز]] برای [[امام حسین]]{{ع}} و [[شهدای کربلا]] عزاداری کردند<ref>{{متن حدیث|فَلَمْ تَبْقَ هَاشِمِيَّةٌ وَ لَا قُرَشِيَّةٌ إِلَّا وَ لَبِسَتِ السَّوَادَ عَلَى الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ نَدَبُوهُ عَلَى مَا نُقِلَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ}}؛ (مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۲۷). لازم به یادآوری است که هر چند [[فقها]] بر اساس روایات به [[کراهت]] لباس سیاه به خصوص در [[نماز]] [[فتوا]] داده‌اند، ولی [[پوشیدن]] آن برای [[عزای امام حسین]]{{ع}} کراهتی ندارد و شاید رجحان نیز داشته باشد؛ زیرا جنبه [[تعظیم شعائر]] بر آن [[غلبه]] دارد.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۰.</ref>


=== تشکیل مجالس [[سوگواری]] ===
=== تشکیل مجالس [[سوگواری]] ===
تشکیل مجالس سوگواری و محافل عزاداری برای [[ابی عبدالله الحسین]]{{ع}} از شیوه‌های معمول اقامه عزاست؛ علاقمندان به [[مکتب]] [[حسینی]] با برپایی چنین مجالسی، از اهداف عالی و [[ارزشمند]] [[قیام امام حسین]]{{ع}} [[آگاه]] می‌شوند و بر [[مصائب]] آن حضرت و یارانش [[اشک]] می‌ریزند و این مجالس همواره وسیله مهمی برای [[بیداری]] و [[آگاهی]] توده‌های [[مردم]] بوده است. [[امام صادق]]{{ع}} به یکی از یارانش به نام «[[فضیل]]» فرمود: آیا [[تشکیل مجلس]] می‌دهید و با یکدیگر (پیرامون [[معارف دینی]] و [[فضایل اهل بیت]]{{عم}}) [[گفتگو]] می‌کنید؟ فضیل پاسخ داد: آری.
تشکیل مجالس سوگواری و محافل عزاداری برای [[ابی عبدالله الحسین]]{{ع}} از شیوه‌های معمول اقامه عزاست؛ علاقمندان به [[مکتب]] [[حسینی]] با برپایی چنین مجالسی، از اهداف عالی و ارزشمند [[قیام امام حسین]]{{ع}} [[آگاه]] می‌شوند و بر [[مصائب]] آن حضرت و یارانش [[اشک]] می‌ریزند و این مجالس همواره وسیله مهمی برای [[بیداری]] و [[آگاهی]] توده‌های [[مردم]] بوده است. [[امام صادق]]{{ع}} به یکی از یارانش به نام «فضیل» فرمود: آیا تشکیل مجلس می‌دهید و با یکدیگر (پیرامون [[معارف دینی]] و [[فضایل اهل بیت]]{{عم}}) گفتگو می‌کنید؟ فضیل پاسخ داد: آری. [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ تِلْكَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ، فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا}}؛ «چنین مجالسی را [[دوست]] می‌دارم. مکتب ما را زنده نگه دارید؛ [[خداوند]] [[رحمت]] کند کسی را که مکتب ما را احیا کند». سپس امام{{ع}} ادامه داد: «هر کس که (مصائب) ما را یادآورد و یا نزد او از ما یادی شود و اشک از دیدگانش سرازیر گردد، هر چند اندک باشد، خداوند گناهانش را بیامرزد»<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۳۹۲. (پیرامون تشکیل عزای حسینی از سوی برخی از امامان، پیش از این سخن گفته شد).</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۰.</ref>
 
[[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ تِلْكَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ، فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا}}؛ «چنین مجالسی را [[دوست]] می‌دارم. مکتب ما را زنده نگه دارید؛ [[خداوند]] [[رحمت]] کند کسی را که مکتب ما را [[احیا]] کند». سپس امام{{ع}} ادامه داد: «هر کس که (مصائب) ما را یادآورد و یا نزد او از ما یادی شود و اشک از دیدگانش سرازیر گردد، هر چند اندک باشد، خداوند گناهانش را بیامرزد»<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۳۹۲. (پیرامون تشکیل عزای حسینی از سوی برخی از امامان، پیش از این سخن گفته شد).</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۰.</ref>


=== نوحه‌سرایی ===
=== نوحه‌سرایی ===
نوحه‌سرایی به صورت خواندن اشعار سوزناک و پر معنی در [[مصائب امام حسین]]{{ع}} و یارانش می‌باشد و سبب تحریک [[احساسات]] و [[عواطف]] [[مسلمین]] و تبیین حوادث و خاطرات [[عاشورا]] است، شیوه‌ای معمول و مرسوم در [[عزاداری]] است. این شیوه، ریشه در [[عصر ائمه]]{{عم}} دارد.
نوحه‌سرایی به صورت خواندن اشعار سوزناک و پر معنی در مصائب امام حسین{{ع}} و یارانش است و سبب تحریک [[احساسات]] و [[عواطف]] [[مسلمین]] و تبیین حوادث و خاطرات [[عاشورا]] است، شیوه‌ای معمول و مرسوم در [[عزاداری]] است. این شیوه، ریشه در عصر ائمه{{عم}} دارد. [[امامان اهل بیت]]{{عم}} با [[تشویق]] نوحه‌سرایان و مرثیه‌خوانان، آنان را به سرودن اشعار و نوحه‌سرایی و بیان حوادث [[کربلا]] و فجایع [[بنی امیه]] ترغیب کرده و [[پاداش]] فراوانی را برای چنین اعمالی ذکر می‌کردند<ref>در فصل‌های گذشته به برخی از احادیث در این زمینه اشاره شده است.</ref>. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} نیز پس از [[رحلت پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} اشعاری را در رثای آن حضرت سرودند<ref>رجوع کنید به: بحارالانوار، ج۲۲، ص۵۲۳ و ۵۴۷؛ ج۷۹، ص۱۰۶.</ref>.
[[امامان اهل بیت]]{{عم}} با [[تشویق]] نوحه‌سرایان و مرثیه‌خوانان، آنان را به سرودن اشعار و نوحه‌سرایی و بیان حوادث [[کربلا]] و فجایع [[بنی امیه]] [[ترغیب]] کرده و [[پاداش]] فراوانی را برای چنین اعمالی ذکر می‌کردند<ref>در فصل‌های گذشته به برخی از احادیث در این زمینه اشاره شده است.</ref>. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} نیز پس از [[رحلت پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} اشعاری را در رثای آن حضرت سرودند<ref>رجوع کنید به: بحارالانوار، ج۲۲، ص۵۲۳ و ۵۴۷؛ ج۷۹، ص۱۰۶.</ref>.


برخی از [[دانشمندان اهل سنت]] نیز اشعاری را از [[زهرای مرضیه]]{{س}} در فراق پدر بزرگوارش نقل کرده‌اند. «[[حاکم نیشابوری]]» می‌نویسد: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} را به خاک سپردند، [[فاطمه]]{{س}} خطاب به «انس» فرمود: {{متن حدیث|یَا أَنَسُ أَطَابَتْ أَنْفُسُکُمْ أَنْ تَحْثُوا التُّرَابَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ}}؛ «ای انس آیا قلبتان [[رضایت]] داد که بر [[بدن رسول خدا]]{{صل}} خاک بریزید؟».
برخی از دانشمندان [[اهل سنت]] نیز اشعاری را از [[زهرای مرضیه]]{{س}} در فراق پدر بزرگوارش نقل کرده‌اند. «[[حاکم نیشابوری]]» می‌نویسد: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} را به خاک سپردند، [[فاطمه]]{{س}} خطاب به «انس» فرمود: {{متن حدیث|یَا أَنَسُ أَطَابَتْ أَنْفُسُکُمْ أَنْ تَحْثُوا التُّرَابَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ}}؛ «ای انس آیا قلبتان [[رضایت]] داد که بر بدن [[رسول خدا]]{{صل}} خاک بریزید؟».


سپس ادامه داد: {{متن حدیث|يَا أَبَتَاهْ أَجَابَ رَبّاً دَعَاهُ يَا أَبَتَاهْ مِنْ رَبِّهِ مَا أَدْنَاهُ يَا أَبَتَاهْ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ مَأْوَاهُ يَا أَبَتَاهْ إِلَى جَبْرَئِيلَ أَنْعَاهُ‌}}
سپس ادامه داد: {{متن حدیث|يَا أَبَتَاهْ أَجَابَ رَبّاً دَعَاهُ يَا أَبَتَاهْ مِنْ رَبِّهِ مَا أَدْنَاهُ يَا أَبَتَاهْ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ مَأْوَاهُ يَا أَبَتَاهْ إِلَى جَبْرَئِيلَ أَنْعَاهُ‌}}
«پدر [[جان]] ای آن‌که [[دعوت]] پروردگارش را [[اجابت]] کردی؛ پدر جان ای آن‌که به [[پروردگار]] خویش نزدیک (و ملحق) شدی.
«پدر [[جان]] ای آن‌که [[دعوت]] پروردگارش را [[اجابت]] کردی؛ پدر جان ای آن‌که به [[پروردگار]] خویش نزدیک (و ملحق) شدی.
پدرجان! [[بهشت]] برین جایت باد؛ پدرجان! [[رحلت]] تو را به [[جبرئیل]] خبر می‌دهم»<ref>مستدرک حاکم، ج۱، ص۳۸۲. همین ماجرا، جملات و اشعار، با اندکی تفاوت در صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب مرض النبی و وفاته، حدیث ۳۰ آمده است.</ref>. همچنین «[[ام سلمه]]» در محضر رسول خدا{{صل}} در [[مرگ]] پسرعمویش، نوحه‌سرایی کرد و با [[حزن]] و [[اندوه]] اشعاری را خواند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸۹، ح۲.</ref>.
پدرجان! [[بهشت]] برین جایت باد؛ پدرجان! رحلت تو را به [[جبرئیل]] خبر می‌دهم»<ref>مستدرک حاکم، ج۱، ص۳۸۲. همین ماجرا، جملات و اشعار، با اندکی تفاوت در صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب مرض النبی و وفاته، حدیث ۳۰ آمده است.</ref>. همچنین «[[ام سلمه]]» در محضر رسول خدا{{صل}} در [[مرگ]] پسرعمویش، نوحه‌سرایی کرد و با [[حزن]] و [[اندوه]] اشعاری را خواند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸۹، ح۲.</ref>.


[[امام باقر]]{{ع}} به فرزندش [[امام صادق]]{{ع}} سفارش کرد که مقداری از مالم را [[وقف]] کن برای آن‌که به مدت ده سال جمعی از نوحه‌سرایان در «[[منا]]» برایم [[نوحه سرایی]] کنند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸۸.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۱.</ref>
[[امام باقر]]{{ع}} به فرزندش [[امام صادق]]{{ع}} سفارش کرد که مقداری از مالم را [[وقف]] کن برای آن‌که به مدت ده سال جمعی از نوحه‌سرایان در «[[منا]]» برایم [[نوحه سرایی]] کنند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸۸.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۱.</ref>


=== به سر و سینه زدن ===
=== به سر و سینه زدن ===
به سر و سینه زدن در [[عزا]] و [[مصیبت]] بزرگی همچون [[مصائب امام حسین]]{{ع}} امری عادی و طبیعی است. همان‌گونه که متعارف است [[مردم]] در [[مرگ]] عزیزترین عزیزان خویش به سر و سینه می‌زنند. هر چند لازم است از کارهای موهن و نادرست پرهیز شود. متأسفانه بعضی از [[عوام]] دست به کارهای زننده‌ای می‌زنند که اثر منفی در [[شکوه]] و [[عظمت]] [[مراسم]] [[حسینی]] دارد و باید عقلای [[قوم]] آنها را با زبان خوب از این گونه [[اعمال]] زننده باز دارند.
به سر و سینه زدن در [[عزا]] و [[مصیبت]] بزرگی همچون مصائب امام حسین{{ع}} امری عادی و طبیعی است. همان‌گونه که متعارف است [[مردم]] در [[مرگ]] عزیزترین عزیزان خویش به سر و سینه می‌زنند. هر چند لازم است از کارهای موهن و نادرست پرهیز شود. متأسفانه بعضی از عوام دست به کارهای زننده‌ای می‌زنند که اثر منفی در شکوه و عظمت مراسم [[حسینی]] دارد و باید عقلای [[قوم]] آنها را با زبان خوب از این گونه [[اعمال]] زننده باز دارند.


نقل شده است هنگامی که [[زنان]] و [[فرزندان]] [[خاندان]] [[هاشمی]] را از [[شام]] به سمت [[مدینه]] حرکت دادند؛ در میان راه از راهنمای قافله خواستند آنها را به [[کربلا]] ببرد، تا تجدید دیداری با [[شهیدان کربلا]] شود. هنگامی که به آن [[سرزمین]] رسیدند، [[مشاهده]] کردند که [[جابر بن عبدالله انصاری]] و جمعی از [[بنی هاشم]] برای [[زیارت قبر]] حسین{{ع}} به کربلا آمده‌اند. این دو قافله وقتی با یکدیگر [[ملاقات]] کردند، دیدارشان همراه با [[اندوه]]، [[گریه]] و بر سر و صورت زدن بود و به این ترتیب ماتمی جانسوز در آن سرزمین برپا کردند<ref>{{متن حدیث|فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ وَ جَمَاعَةً مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ رَجُلًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ وَرَدُوا لِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ{{ع}} فَوَافَوْا فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُكَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَكْبَادِ}}؛ (بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۴۶).</ref>.
نقل شده است هنگامی که [[زنان]] و [[فرزندان]] [[خاندان]] [[هاشمی]] را از [[شام]] به سمت [[مدینه]] حرکت دادند؛ در میان راه از راهنمای قافله خواستند آنها را به [[کربلا]] ببرد، تا تجدید دیداری با [[شهیدان کربلا]] شود. هنگامی که به آن سرزمین رسیدند، مشاهده کردند که [[جابر بن عبدالله انصاری]] و جمعی از [[بنی هاشم]] برای [[زیارت قبر]] حسین{{ع}} به کربلا آمده‌اند. این دو قافله وقتی با یکدیگر [[ملاقات]] کردند، دیدارشان همراه با [[اندوه]]، [[گریه]] و بر سر و صورت زدن بود و به این ترتیب ماتمی جانسوز در آن سرزمین برپا کردند<ref>{{متن حدیث|فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ وَ جَمَاعَةً مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ رَجُلًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ وَرَدُوا لِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ{{ع}} فَوَافَوْا فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُكَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَكْبَادِ}}؛ (بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۴۶).</ref>.


هر چند در [[روایات]]- تا آنجا که ما جستجو کردیم- درباره سینه زدن بر [[مصائب اهل بیت]]{{عم}} مطلبی یافت نشده است؛ ولی تعبیر به «لطم» ظاهراً شامل سینه زنی نیز می‌شود<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۲.</ref>.
هر چند در [[روایات]]- تا آنجا که ما جستجو کردیم- درباره سینه زدن بر مصائب اهل بیت{{عم}} مطلبی یافت نشده است؛ ولی تعبیر به «لطم» ظاهراً شامل سینه زنی نیز می‌شود<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۲.</ref>.


=== تعطیلی [[کسب و کار]] ===
=== تعطیلی [[کسب و کار]] ===
از نمودهای روشن ماتم‌زدگی و [[عزادار]] بودن، دست کشیدن از کسب و کار و تعطیل کردن بازارهاست. در ارتباط با ترک تلاش و [[کوشش]] [[دنیوی]] در [[روز عاشورا]] روایتی نیز وارد شده است. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ فِي حَوَائِجِهِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ}}؛ «هر کس در [[روز عاشورا]] تلاش و [[کوشش]] [[دنیوی]] را رها سازد، [[خداوند]] حوایج [[دنیا]] و [[آخرت]] او را برآورده کند و هر کس که روز عاشورا را [[روز]] [[مصیبت]] و [[اندوه]] و [[گریه]] قرار دهد، خداوند [[روز قیامت]] را برای وی روز [[شادی]] و [[سرور]] قرار خواهد داد»<ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۴.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۳.</ref>
از نمودهای روشن ماتم‌زدگی و [[عزادار]] بودن، دست کشیدن از کسب و کار و تعطیل کردن بازارهاست. در ارتباط با ترک تلاش و کوشش [[دنیوی]] در [[روز عاشورا]] روایتی نیز وارد شده است. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ فِي حَوَائِجِهِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ}}؛ «هر کس در [[روز عاشورا]] تلاش و کوشش [[دنیوی]] را رها سازد، [[خداوند]] حوایج [[دنیا]] و [[آخرت]] او را برآورده کند و هر کس که روز عاشورا را [[روز]] [[مصیبت]] و [[اندوه]] و [[گریه]] قرار دهد، خداوند [[روز قیامت]] را برای وی روز [[شادی]] و [[سرور]] قرار خواهد داد»<ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۴.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۳.</ref>
 
==[[عزاداران]] [[امام حسین]]{{ع}} در [[مدینه]]==
===[[نوحه‌گر]] اول «[[ام سلمه]]» زوجه [[رسول خدا]]{{صل}}===
در [[سنن ترمذی]]، [[سیر]] النبلاء، ریاض النضره، [[تاریخ]] [[ابن کثیر]]، تاریخ الخمیس و دیگر کتب از قول «سلمی» گوید: نزد «ام سلمه» رفتم و دیدم که می‌گرید. گفتم: چرا [[گریه]] می‌کنی؟ گفت: رسول خدا{{صل}} را با سر و روی خاک‌آلود - به [[خواب]] - دیدم و گفتم: «یا [[رسول الله]]! شما را چه می‌شود؟ فرمود: «اندکی پیش [[شاهد]] کشته شدن حسین بودم!»<ref>سنن ترمذی، ج۱۳، ص۱۹۴؛ مستدرک حاکم، ج۴، ص۱۹؛ سیر النبلاء، ج۳، ص۲۱۳؛ ریاض النضره، ص۱۴۸؛ تاریخ ابن اثیر، ج۳، ص۳۸؛ تاریخ ابن کثیر، ج۸، ص۲۰۱؛ تاریخ سیوطی، ص۲۰۸؛ تاریخ ابن عساکر، حدیث ۷۲۶؛ تهذیب آن، ج۴، ص۲۴۰.</ref>.
 
[[یعقوبی]] گوید: نخستین نوحه‌گر مدینه «ام سلمه» زوجه رسول خدا{{صل}} بود. چون [[پیامبر]] شیشه‌ای از [[تربت]] [[قبر حسین]] را به او سپرده و فرموده بود: «[[جبرئیل]] مرا [[آگاه]] کرد که امتم حسین را می‌کشند و این تربت را به من داد» و ام سلمه گفته است: پیامبر به من فرمود: «هرگاه این خاک به [[خون]] تازه بدل شد بدان که حسین کشته شده است» و این خاک نزد او بود تا آنگاه که لحظه [[موعود]] فرارسید و او دم‌به‌دم به این شیشه نظر می‌کرد و چون شیشه را خونین دید ناله {{عربی|واحسينا}} و {{متن حدیث|يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ‌!}} سرداد و [[زنان]] اطراف با او همصدا شدند و شیون و [[زاری]]، به گونه‌ای بی‌سابقه، سراسر مدینه را فراگرفت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۷ - ۲۴۸.</ref>.<ref>[[سید مرتضی عسکری|عسکری، سید مرتضی]]، [[ترجمه معالم المدرستین ج۳ (کتاب)|ترجمه معالم المدرستین ج۳]]، ص ۱۸۹.</ref>
 
===نوحه‌گر دوم «[[ابن عباس]]»===
در [[مسند]] [[احمد بن حنبل]] و [[فضائل]] او، [[معجم الکبیر]] [[طبرانی]]، [[مستدرک حاکم]]، ریاض النضره و دیگر کتب از قول «[[عمار بن ابی عمار]]» و او از «ابن عباس» گوید: «رسول خدا{{صل}} را در نیمه‌های [[روز]]، ژولیده و غبارآلود با شیشه‌ای از خون، به خواب دیدم و گفتم: «یا رسول الله! پدر و مادرم فدای تو باد چه شده؟» فرمود: «این [[خون حسین]] و [[یاران]] اوست که از صبح امروز یکسره برداشت کرده‌ام!» [[عمار]] گوید: آن [[روز]] را ثبت کردیم و بعدها دریافتیم که حسین{{ع}} در آن روز کشته شده بود<ref>مسند احمد، ج۱، ص۲۴۲ و ۲۸۲؛ فضائل احمد، حدیث ۲۰ و ۲۲ و ۲۶؛ معجم طبرانی، حدیث ۵۶؛ مستدرک حاکم، ج۴، ص۳۹۸؛ سیر النبلاء، ج۳، ص۳۲۳؛ ریاض النضره، ص۱۴۸؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۹۳ و ۱۹۴؛ تذکره سبط ابن جوزی، ص۱۵۲؛ تاریخ ابن اثیر، ج۳، ص۳۸؛ تاریخ ابن کثیر، ج۶، ص۲۳۱؛ ج۸، ص۲۰۰؛ تاریخ الخمیس، ج۲، ص۳۰۰؛ الاصابه، ج۱، ص۳۳۴؛ تاریخ سیوطی، ص۲۰۸؛ امالی شجری، ص۱۶۰.</ref>.
 
در [[تاریخ ابن عساکر]] و [[ابن کثیر]] از قول «[[علی بن زید بن جدعان]]» گوید: [[ابن عباس]] از [[خواب]] بیدار شد و گفت: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> به‌خدا [[سوگند]] حسین کشته شد! به او گفتند: به چه دلیل؟ گفت: «[[رسول خدا]]{{صل}} را با شیشه‌ای از [[خون]] در خواب دیدم که فرمود: «آیا می‌دانی امتم پس از من چه کردند؟ حسین را کشتند! این خون او و خون [[یاران]] اوست که به‌سوی [[خدا]] بالا می‌برم» حاضران، آن روز و آن [[ساعت]] را ثبت کردند و چون بیست و چهار روز بعد خبر [[قتل حسین]] به [[مدینه]] رسید معلوم شد که آن حضرت در همان روز و همان ساعت [[شهید]] شده بود<ref>تاریخ ابن کثیر، ج۸، ص۲۰۰؛ تاریخ ابن عساکر، حدیث ۷۲۳ - ۷۲۵.</ref>.<ref>[[سید مرتضی عسکری|عسکری، سید مرتضی]]، [[ترجمه معالم المدرستین ج۳ (کتاب)|ترجمه معالم المدرستین ج۳]] ص ۱۹۰.</ref>
 
===[[نوحه‌گر]] سوم===
[[طبری]] و دیگران از قول «[[عمرو بن عکرمه]]» گوید: صبح روزی که حسین کشته شد در مدینه گردهم آمده بودیم که ناگهان یکی از [[موالی]] ما گفت: «دیشب ندای یک منادی را شنیدم که می‌گفت: ای [[قاتلان]] نابخرد حسین! به [[عذاب]] و [[عقاب]] بشارتتان باد، که همه [[آسمانیان]] بر شما [[نفرین]] می‌کنند و همه [[پیامبران]] و [[فرشتگان]] و [[مردمان]]، آری، شما از زبان زاده داوود و [[موسی]] و حامل [[انجیل]] [[لعنت]] شدید!<ref>{{عربی|أَيُّهَا الْقَاتِلُونَ جَهْلًا حُسَيْناً *** أَبْشِرُوا بِالْعَذَابِ وَ التَّنْكِيلِ‌
كُلُّ أَهْلِ السَّمَاءِ يَدْعُو عَلَيْكُمْ *** مِنْ نَبِيٍّ وَ مَلْأَكٍ وَ قَبِيلِ‌
قَدْ لُعِنْتُمْ عَلَى لِسَانِ ابْنِ دَاوُدَ *** وَ مُوسَى وَ حَامِلِ الْإِنْجِيلِ}}</ref>
و در [[روایات]] دیگری از «[[ام سلمه]]» و غیر او آمده است که آنها [[نوحه‌گری]] «[[جنیان]]» بر حسین{{ع}} با ابیات مذکور را شنیده‌اند<ref>[[سید مرتضی عسکری|عسکری، سید مرتضی]]، [[ترجمه معالم المدرستین ج۳ (کتاب)|ترجمه معالم المدرستین ج۳]]، ص ۱۹۱.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۲۱: خط ۱۳۳:
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:1100843.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|'''عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها''']]
# [[پرونده:1100843.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|'''عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها''']]
# [[پرونده:1100846.jpg|22px]] [[سید مرتضی عسکری|عسکری، سید مرتضی]]، [[ترجمه معالم المدرستین ج۳ (کتاب)|'''ترجمه معالم المدرستین ج۳''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش