روان‌شناسی عزاداری: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = عزاداری | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[روان‌شناسی عزاداری در قرآن]] - [[روان‌شناسی عزاداری در تاریخ اسلامی]] - [[روان‌شناسی عزاداری در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط  = }}


==هیجان‌های [[روانی]] ناشی از [[عزاداری]]==
== هیجان‌های روانی ناشی از [[عزاداری]] ==
بیشترین و مهم‌ترین تأثیری که [[مراسم عزاداری]] بر شرکت‌کنندگان دارد، تأثیرات روانی است و اکثر شرکت‌کننده‌ها نیز در پی همین نوع تأثیرات هستند. [[احساس]] لذتی خاص به آنها دست می‌دهد، آرامشی می‌یابند که در کمتر [[مجلسی]] و گروهی از نوع دیگر، حاصل می‌شود. چهره افراد [[عزادار]]، در [[مجالس عزاداری]]، غم‌بار می‌شود، [[گریه]] می‌کنند یا حالت گریه به خود می‌گیرند، اما این [[غم]] از نوعی دیگر و متفاوت با غم و غصه‌های [[زندگی]] روزمره است.
بیشترین و مهم‌ترین تأثیری که [[مراسم عزاداری]] بر شرکت‌کنندگان دارد، تأثیرات روانی است و اکثر شرکت‌کننده‌ها نیز در پی همین نوع تأثیرات هستند. [[احساس]] لذتی خاص به آنها دست می‌دهد، آرامشی می‌یابند که در کمتر [[مجلسی]] و گروهی از نوع دیگر، حاصل می‌شود. چهره افراد [[عزادار]]، در [[مجالس عزاداری]]، غم‌بار می‌شود، [[گریه]] می‌کنند یا حالت گریه به خود می‌گیرند، اما این [[غم]] از نوعی دیگر و متفاوت با غم و غصه‌های [[زندگی]] روزمره است.


خط ۱۰: خط ۹:


افرادی نیز هستند که با عزاداری مخالفند و بر این [[مخالفت]]، استدلال‌هایی نیز دارند؛ به بعضی از دلیل‌های آنها اشاره می‌کنیم:
افرادی نیز هستند که با عزاداری مخالفند و بر این [[مخالفت]]، استدلال‌هایی نیز دارند؛ به بعضی از دلیل‌های آنها اشاره می‌کنیم:
#ما دلیل و برهانی از متن [[دین]]، برای عزاداری نداریم و این نوعی [[بدعت]] محسوب می‌شود.
# ما دلیل و برهانی از متن [[دین]]، برای عزاداری نداریم و این نوعی [[بدعت]] محسوب می‌شود.
#بر فرض این که دلایلی کل و عام بر جواز عزاداری نیز داشته باشیم، اما چه لزومی دارد که برای کسانی عزاداری کنیم که قرن‌ها پیش [[شهید]] شده و به [[مقام]] والایی رسیده‌اند؟
# بر فرض این که دلایلی کل و عام بر جواز عزاداری نیز داشته باشیم، اما چه لزومی دارد که برای کسانی عزاداری کنیم که قرن‌ها پیش [[شهید]] شده و به [[مقام]] والایی رسیده‌اند؟
# عزاداری کردن، مخالفت با [[قضا و قدر الهی]] است. ما باید بپذیریم و [[تسلیم]] باشیم<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} «همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>.
# عزاداری کردن، مخالفت با [[قضا و قدر الهی]] است. ما باید بپذیریم و [[تسلیم]] باشیم<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} «همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>.
# عزاداری و ازدیاد این مراسم در طول سال به مناسبت‌های مختلف، باعث شده است که [[جامعه]] از [[شادی‌ها]] به دور باشد و بیشتر [[احساس]] غمگینی کند و درنتیجه باعث افزایش فراوانی [[افسردگی]] در [[جامعه]] بشود. این اشکال، گاهی از زبان و قلم بعضی از [[صاحب نظران]] [[روان‌شناسی]] در کلاسهای درس و در مقالات نیز مطرح شده است.
# عزاداری و ازدیاد این مراسم در طول سال به مناسبت‌های مختلف، باعث شده است که [[جامعه]] از [[شادی‌ها]] به دور باشد و بیشتر [[احساس]] غمگینی کند و درنتیجه باعث افزایش فراوانی [[افسردگی]] در [[جامعه]] بشود. این اشکال، گاهی از زبان و قلم بعضی از [[صاحب‌نظران]] [[روان‌شناسی]] در کلاسهای درس و در مقالات نیز مطرح شده است.


ما با بررسی مختصری که در باب بعضی هیجان‎های [[روانی]]؛ مثل [[اندوه]] و [[گریه]]، [[شادی]] و [[خنده]]، افسردگی، [[عزت نفس]] و... و تأثیر [[مراسم عزاداری]] بر روی آن‎ها، انجام می‌دهیم، در باب اشکالات روان [[شناختی]] مطرح شده اظهار نظر خواهیم کرد و نیز با بررسی‌ای که در متون [[دین]] انجام خواهیم داد، در مورد اشکالات [[دینی]] مطرح شده، اتخاذ موضع می‌کنیم.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۳۴.</ref>
ما با بررسی مختصری که در باب بعضی هیجان‎های [[روانی]]؛ مثل [[اندوه]] و [[گریه]]، [[شادی]] و [[خنده]]، افسردگی، [[عزت نفس]] و... و تأثیر [[مراسم عزاداری]] بر روی آن‎ها، انجام می‌دهیم، در باب اشکالات روان [[شناختی]] مطرح شده اظهار نظر خواهیم کرد و نیز با بررسی‌ای که در متون [[دین]] انجام خواهیم داد، در مورد اشکالات [[دینی]] مطرح شده، اتخاذ موضع می‌کنیم.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۳۴.</ref>


==مراسم عزاداری و گریه==
== مراسم عزاداری و گریه ==
گریه دارای یک ظاهر است و یک [[باطن]]. ظاهر آن یک امر فیزیولوژیک<ref>Physiologic</ref> است، باید تأثیرات روانی، از طریق محرک‎های بیرونی یا درونی مثل [[تفکر]]، شکل بگیرد. سپس این تأثرات، وارد چرخه فیزیولوژی مغز و اعصاب بشود، بخش خاصی از مغز فعال شده و غدد اشکی چشم را [[فرمان]] فعالیت بدهد و در نهایت قطرات [[اشک]] جریان پیدا کند و ما آن را گریه بنامیم.
گریه دارای یک ظاهر است و یک [[باطن]]. ظاهر آن یک امر فیزیولوژیک<ref>Physiologic</ref> است، باید تأثیرات روانی، از طریق محرک‎های بیرونی یا درونی مثل [[تفکر]]، شکل بگیرد. سپس این تأثرات، وارد چرخه فیزیولوژی مغز و اعصاب بشود، بخش خاصی از مغز فعال شده و غدد اشکی چشم را [[فرمان]] فعالیت بدهد و در نهایت قطرات [[اشک]] جریان پیدا کند و ما آن را گریه بنامیم.


باطن گریه همان تأثرات درونی است. نگاه [[روان‌شناختی]] ما و [[داوری]] ما در باب پیامدهای گریه نیز دایر مدار تأثرات [[عاطفی]] است. اگر در [[روایات]] آمده است که گریه کردن و [[گریاندن]] و حالت گریه به خود گرفتن، در [[مراسم]] [[عزای حسینی]]، منشأ اثر [[دنیوی]] و [[اخروی]] است، به تأثرات درونی نظر دارد وگرنه می‌شود به صورت مصنوعی و یا با مواد شیمیایی، چشمانی گریان داشت.
باطن گریه همان تأثرات درونی است. نگاه [[روان‌شناختی]] ما و [[داوری]] ما در باب پیامدهای گریه نیز دایر مدار تأثرات [[عاطفی]] است. اگر در [[روایات]] آمده است که گریه کردن و [[گریاندن]] و حالت گریه به خود گرفتن، در [[مراسم]] [[عزای حسینی]]، منشأ اثر [[دنیوی]] و [[اخروی]] است، به تأثرات درونی نظر دارد وگرنه می‌شود به صورت مصنوعی و یا با مواد شیمیایی، چشمانی گریان داشت.


او در این ما در این جستار، باطن گریه را به چهار نوع تقسیم می‌کنیم<ref>ر.ک: حسین، رجبی، پاسخ به شبهات عزاداری، ص۲۰.</ref>. که فقط یک نوع آن، معطوف به خود و نیازهای [[سرکوب]] شده خود است و می‌تواند با افسردگی [[همبستگی]] مثبت داشته باشد، و کنش‌وری [[اجتماعی]] فرد را مختل کند، اما سه نوع دیگر، امیدبخش است و حرکت‌آفرین و رابطه معکوس با افسردگی دارد. نوع اول، ناشی از [[مرگ]] [[واقعی]] است اما سه نوع دیگر، سوگ [[واقعی]] نیستند، اگر چه در [[مراسم سوگواری]] حاصل می‌شوند.
او در این ما در این جستار، باطن گریه را به چهار نوع تقسیم می‌کنیم<ref>ر. ک: حسین، رجبی، پاسخ به شبهات عزاداری، ص۲۰.</ref>. که فقط یک نوع آن، معطوف به خود و نیازهای [[سرکوب]] شده خود است و می‌تواند با افسردگی [[همبستگی]] مثبت داشته باشد، و کنش‌وری [[اجتماعی]] فرد را مختل کند، اما سه نوع دیگر، امیدبخش است و حرکت‌آفرین و رابطه معکوس با افسردگی دارد. نوع اول، ناشی از [[مرگ]] [[واقعی]] است اما سه نوع دیگر، سوگ [[واقعی]] نیستند، اگر چه در [[مراسم سوگواری]] حاصل می‌شوند.
# [[گریه]] ناشی از علاقه طبیعی [[انسان]] به خود و متعلقات خود: این گریه به هنگام [[غم]] و [[مصیبت]] و داغ دیدگی حاصل می‌شود و اختیاری نیست، معمولاً بی‌اراده، [[اشک]] جاری می‌شود. تأثرات فرد ناظر به گذشته است، مصیبتی رخ داده و آثاری گذاشته و اکنون به اصطلاح عامیانه، عقده‌ها گشوده می‌شود و اشک می‌ریزد. این گریه به اصطلاح [[روان‌شناسان]] و روان درمان گران، [[تخلیه]] [[روانی]] - هیجانی است و به خود فرد و نیازهای سرکوفته شده او بر می‌گردد.
# [[گریه]] ناشی از علاقه طبیعی [[انسان]] به خود و متعلقات خود: این گریه به هنگام [[غم]] و [[مصیبت]] و داغ دیدگی حاصل می‌شود و اختیاری نیست، معمولاً بی‌اراده، [[اشک]] جاری می‌شود. تأثرات فرد ناظر به گذشته است، مصیبتی رخ داده و آثاری گذاشته و اکنون به اصطلاح عامیانه، عقده‌ها گشوده می‌شود و اشک می‌ریزد. این گریه به اصطلاح [[روان‌شناسان]] و روان درمان گران، [[تخلیه]] [[روانی]] - هیجانی است و به خود فرد و نیازهای سرکوفته شده او بر می‌گردد.
#گریه‌ای که ریشه در [[اعتقادات]] دارد: مثل آنچه در حال [[مناجات]] حاصل می‌شود، فرد خود را [[در محضر خدا]] می‌یابد و [[رفتار]] و [[کردار]] خود را ضبط شده می‌داند و خود را [[گناه]] کار و... به عنوان مثال [[دعای امام سجاد]]{{ع}} در [[وداع]] با [[ماه رمضان]] و یادآوری رحمت‌های خداوندی از این نوع است. این نوع گریه ناظر به [[آینده]] و حال است و آنچه روی خواهد داد. این که [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرمایند: «محبوب‌ترین قطره در نزد [[خداوند متعال]]، قطره اشکی است که مخلصانه، در [[تاریکی]] شب و از [[ترس]] [[خدا]] ریخته شود»<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۲۹، باب فضل البکاء.</ref>، این ریشه در اعتقادات دارد. مربوط به ترس‌های [[دنیایی]] و [[زندگی]] روزمره نیست. اکثر گریه‌ها در [[مناجات‌های امامان معصوم]]{{عم}} از این نوع است.
# گریه‌ای که ریشه در [[اعتقادات]] دارد: مثل آنچه در حال [[مناجات]] حاصل می‌شود، فرد خود را [[در محضر خدا]] می‌یابد و [[رفتار]] و [[کردار]] خود را ضبط شده می‌داند و خود را [[گناه]] کار و... به عنوان مثال [[دعای امام سجاد]] {{ع}} در [[وداع]] با [[ماه رمضان]] و یادآوری رحمت‌های خداوندی از این نوع است. این نوع گریه ناظر به [[آینده]] و حال است و آنچه روی خواهد داد. این که [[امام سجاد]] {{ع}} می‌فرمایند: «محبوب‌ترین قطره در نزد [[خداوند متعال]]، قطره اشکی است که مخلصانه، در [[تاریکی]] شب و از [[ترس]] [[خدا]] ریخته شود»<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۲۹، باب فضل البکاء.</ref>، این ریشه در اعتقادات دارد. مربوط به ترس‌های [[دنیایی]] و [[زندگی]] روزمره نیست. اکثر گریه‌ها در [[مناجات‌های امامان معصوم]] {{عم}} از این نوع است.
#گریه‌ای که از فضیلت‌طلبی و [[کمال‌خواهی]] ناشی می‌شود: مثل گریه‌ای که در فقدان [[معلم]] و مربی [[اخلاق]] و [[پیامبر]] و [[امام]] و... رخ می‌دهد. این گریه از این روی است که ما در عمق وجودمان کمال و [[رشد]] را [[تحسین]] می‌کنیم و از بودن آن [[کمالات]]، ذوق زده می‌شویم و از فقدان آنها نارحت. گاهی در [[مراسم عزاداری]]، گریه‌هایی از این نوع نیز وجود دارد. مثلاً؛ در باب [[شجاعت]] و [[وفاداری]] [[حضرت عباس]]{{ع}} به [[امام حسین]]{{ع}}، بسط سخن داده می‌شود، و ما با شنیدن آن، اشک می‌ریزیم. پس از [[وفات]] [[حضرت رسول]]{{صل}}، [[ام ایمن]] [[گریه]] می‌کرد، [[خلیفه دوم]] از او پرسید، چرا گریه می‌کنی؟ مگر نه این که [[رسول خدا]] در پیشگاه [[خداوند]] است؟ ام ایمن پاسخ داد: گریه من برای آن است که دست ما از [[اخبار]] [[آسمان]] و [[وحی]] کوتاه شده است<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ج۷، ص۲۶۶.</ref>.
# گریه‌ای که از فضیلت‌طلبی و [[کمال‌خواهی]] ناشی می‌شود: مثل گریه‌ای که در فقدان [[معلم]] و مربی [[اخلاق]] و [[پیامبر]] و [[امام]] و... رخ می‌دهد. این گریه از این روی است که ما در عمق وجودمان کمال و [[رشد]] را [[تحسین]] می‌کنیم و از بودن آن [[کمالات]]، ذوق زده می‌شویم و از فقدان آنها نارحت. گاهی در [[مراسم عزاداری]]، گریه‌هایی از این نوع نیز وجود دارد. مثلاً؛ در باب [[شجاعت]] و [[وفاداری]] [[حضرت عباس]] {{ع}} به [[امام حسین]] {{ع}}، بسط سخن داده می‌شود، و ما با شنیدن آن، اشک می‌ریزیم. پس از [[وفات]] [[حضرت رسول]] {{صل}}، [[ام ایمن]] [[گریه]] می‌کرد، [[خلیفه دوم]] از او پرسید، چرا گریه می‌کنی؟ مگر نه این که [[رسول خدا]] در پیشگاه [[خداوند]] است؟ ام ایمن پاسخ داد: گریه من برای آن است که دست ما از [[اخبار]] [[آسمان]] و [[وحی]] کوتاه شده است<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ج۷، ص۲۶۶.</ref>.
# گریه بر [[مظلوم]]: مانند گریه رسول خدا{{صل}} بر علی{{ع}} و حسین{{ع}}، پیش از [[شهادت]] آن‎ها و مثل گریه و [[عزاداری]] [[مسلمانان]] در شهادت‌های [[ائمه دین]] که به صورت مظلومانه [[شهید]] شدند؛ مثل گریه به هنگام روضه‌خوانی [[حضرت]] [[رقیه]]، و [[حضرت علی اکبر]] و [[حضرت فاطمه]] و دیگر [[مصایب]] [[اهل بیت]] و....
# گریه بر [[مظلوم]]: مانند گریه رسول خدا {{صل}} بر علی {{ع}} و حسین {{ع}}، پیش از [[شهادت]] آن‎ها و مثل گریه و [[عزاداری]] [[مسلمانان]] در شهادت‌های [[ائمه دین]] که به صورت مظلومانه [[شهید]] شدند؛ مثل گریه به هنگام روضه‌خوانی [[حضرت]] [[رقیه]]، و [[حضرت علی اکبر]] و [[حضرت فاطمه]] و دیگر [[مصایب]] [[اهل بیت]] و....


گاهی نوعی دیگر از گریه را نیز تحت عنوان «گریه [[سیاسی]]» نام می‌برند. مثلاً [[امام خمینی]] می‌فرمایند: «زنده نگه داشتن [[عاشورا]]، یک مسئله بسیار مهم سیاسی - [[عبادی]] است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه [[اسلام]] داده است یک مسئله سیاسی است»<ref>روح الله خمینی، صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۵۴.</ref>. اما در واقع از دیدگاه [[روان‌شناسی]]، این گریه، نوعی مستقل نیست، بلکه به یکی از انواع مذکور برمی‌گردد. و در اهداف سیاسی، جهت‌دهی می‌شود. این یکی از کاربردهای انواع گریه است.
گاهی نوعی دیگر از گریه را نیز تحت عنوان «گریه [[سیاسی]]» نام می‌برند. مثلاً [[امام خمینی]] می‌فرمایند: «زنده نگه داشتن [[عاشورا]]، یک مسئله بسیار مهم سیاسی - [[عبادی]] است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه [[اسلام]] داده است یک مسئله سیاسی است»<ref>روح الله خمینی، صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۵۴.</ref>. اما در واقع از دیدگاه [[روان‌شناسی]]، این گریه، نوعی مستقل نیست، بلکه به یکی از انواع مذکور برمی‌گردد. و در اهداف سیاسی، جهت‌دهی می‌شود. این یکی از کاربردهای انواع گریه است.


گریه در [[مراسم عزاداری]]، از هر کدام از انواع چهارگانه که باشد، کارکردهایی دارد:
گریه در [[مراسم عزاداری]]، از هر کدام از انواع چهارگانه که باشد، کارکردهایی دارد:
#در هر صورت نوعی [[تخلیه]] هیجانی است و آرامشی را به دنبال دارد و باعث جلای [[قلب]] می‌شود و این نکته بسیار مهم و [[ارزشمند]] است.
# در هر صورت نوعی [[تخلیه]] هیجانی است و آرامشی را به دنبال دارد و باعث جلای [[قلب]] می‌شود و این نکته بسیار مهم و [[ارزشمند]] است.
#هیجان‌ها و تأثرات [[روانی]]، در بعد [[شناختی]] اثر گذاشته و کنجکاوی و در نهایت [[شناخت]] فرد، در موضوع مورد نظر را تقویت می‌کند.
# هیجان‌ها و تأثرات [[روانی]]، در بعد [[شناختی]] اثر گذاشته و کنجکاوی و در نهایت [[شناخت]] فرد، در موضوع مورد نظر را تقویت می‌کند.
#با تقویت [[عواطف]] و [[شناخت‌ها]]، [[آمادگی]] [[رفتاری]] فرد به تناسب آن شناخت‌ها و عواطف، بیشتر می‌شود و نگرش فرد نسبت به آن موضوع تقویت می‌شود.
# با تقویت [[عواطف]] و [[شناخت‌ها]]، [[آمادگی]] [[رفتاری]] فرد به تناسب آن شناخت‌ها و عواطف، بیشتر می‌شود و نگرش فرد نسبت به آن موضوع تقویت می‌شود.
#باعث همانند‌سازی با آن افراد و موضوعات مورد علاقه می‌شود. کسی که در شنیدن [[شجاعت حضرت]] [[عباس]]، اشکی می‌ریزد، به طور ناخودآگاه، در [[شجاعت]]، در حد توان خودش، با آن حضرت همانندسازی می‌کند و....
# باعث همانند‌سازی با آن افراد و موضوعات مورد علاقه می‌شود. کسی که در شنیدن [[شجاعت حضرت]] [[عباس]]، اشکی می‌ریزد، به طور ناخودآگاه، در [[شجاعت]]، در حد توان خودش، با آن حضرت همانندسازی می‌کند و....
#تمام انواع گریه‌ها می‌تواند جهت‌گیری‌های [[سیاسی]]، [[فرهنگی]]، [[دینی]] و... داشته باشد و از آنها حسن استفاده یا [[سوء]] استفاده بشود (توسط خود فرد یا توسط اداره‌کنندگان [[مجالس عزاداری]]). و) علاقه و [[محبت]] فرد نسبت به موضوع مورد نظر افزایش می‌یابد.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۳۶.</ref>
# تمام انواع گریه‌ها می‌تواند جهت‌گیری‌های [[سیاسی]]، [[فرهنگی]]، [[دینی]] و... داشته باشد و از آنها حسن استفاده یا [[سوء]] استفاده بشود (توسط خود فرد یا توسط اداره‌کنندگان [[مجالس عزاداری]]). و) علاقه و [[محبت]] فرد نسبت به موضوع مورد نظر افزایش می‌یابد.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۳۶.</ref>


==[[مراسم عزاداری]] و [[شادی]]<ref>Happiness</ref> [[جامعه]]==
== [[مراسم عزاداری]] و [[شادی]]<ref>Happiness</ref> [[جامعه]] ==
شادی چیست؟ چه عواملی باعث شادی جامعه می‌شوند؟، مراسم عزاداری مذهبی، چه رابطه‌ای با شادی افراد و جامعه دارد؟ در این موارد به اختصار سخن می‌گوییم. برای شادی تعاریف مختلفی شده است؛ ارسطو [[معتقد]] است، حداقل سه نوع شادی وجود دارد:
شادی چیست؟ چه عواملی باعث شادی جامعه می‌شوند؟، مراسم عزاداری مذهبی، چه رابطه‌ای با شادی افراد و جامعه دارد؟ در این موارد به اختصار سخن می‌گوییم. برای شادی تعاریف مختلفی شده است؛ ارسطو [[معتقد]] است، حداقل سه نوع شادی وجود دارد:
#حالتی که همراه با [[لذت]] حاصل می‌شود.
# حالتی که همراه با [[لذت]] حاصل می‌شود.
#حالتی که به دنبال عمل کرد خوب برای فرد حاصل می‌شود.
# حالتی که به دنبال عمل کرد خوب برای فرد حاصل می‌شود.
#حالتی که بر اثر [[زندگی]] متفکرانه حاصل می‌شود. از دیدگاه ارسطو، نوع اول سطح نازل و زودگذر شادی است؛ نوع دوم، سطح متوسط و میان مدت شادی و نوع سوم سطح عالی و دراز مدت شادی است. فیلسوفانی مثل [[جان]] لاک<ref>Jahn Locke</ref> و جرمی بنتام<ref>Jeremy Bentham</ref>، گفتند شادی بستگی به تعداد [[لذات]] زندگی دارد.
# حالتی که بر اثر [[زندگی]] متفکرانه حاصل می‌شود. از دیدگاه ارسطو، نوع اول سطح نازل و زودگذر شادی است؛ نوع دوم، سطح متوسط و میان مدت شادی و نوع سوم سطح عالی و دراز مدت شادی است. فیلسوفانی مثل [[جان]] لاک<ref>Jahn Locke</ref> و جرمی بنتام<ref>Jeremy Bentham</ref>، گفتند شادی بستگی به تعداد [[لذات]] زندگی دارد.


این تعاریف، منطبق با تعریف [[توده]] [[مردم]] از شادی نیست. از دیدگاه مردم، شادی یعنی انبساط خاطر، یک فرد ممکن است یک [[روز]] صبح شاد باشد و بعد از [[ظهر]] [[غمگین]] باشد، با شنیدن یک خبر، شاد و با خبری دیگر غمگین بشود. در بعضی از کتاب‌ها انگیزش و [[هیجان]] نیز همین گونه تعریف شده است<ref>ذبیح الله، فرجی، انگیزش و هیجان، ص۱۶۷.</ref>، بر این اساس، حتی اگر با [[مصرف]] دارو هم، انبساط خاطری حاصل شود، نام آن شادی است.
این تعاریف، منطبق با تعریف [[توده]] [[مردم]] از شادی نیست. از دیدگاه مردم، شادی یعنی انبساط خاطر، یک فرد ممکن است یک [[روز]] صبح شاد باشد و بعد از [[ظهر]] [[غمگین]] باشد، با شنیدن یک خبر، شاد و با خبری دیگر غمگین بشود. در بعضی از کتاب‌ها انگیزش و [[هیجان]] نیز همین گونه تعریف شده است<ref>ذبیح الله، فرجی، انگیزش و هیجان، ص۱۶۷.</ref>، بر این اساس، حتی اگر با [[مصرف]] دارو هم، انبساط خاطری حاصل شود، نام آن شادی است.
خط ۵۰: خط ۴۹:


آنگوس کمپبل<ref>Angus Campbell</ref>، ویلارد رادجرز<ref>Willard Rodgers</ref>، و فیلیپ کانورس<ref>Philip Converse</ref>، محققان آمریکایی، تلاش کردند که رابطه ۱۰ متغیر (سن، نژاد، [[اشتغال]]، [[بیکاری]]، درآمد [[خانواده]]، اشتغال [[رئیس]] [[خانه]]، تحصیلات، [[مذهب]]، جنس، [[شهرنشینی]]، تجرد، تأهل بدون فرزند، تأهل با فرزند) را با [[میزان]] شادی بسنجند، آنان ۲۱۴۴ آزمودنی را آزمودند، با لحاظ کردن همه این عوامل، توانستند فقط ۱۰ درصد تفاوت شادی‌های بین افراد را به این امور، نسبت بدهند، و در نهایت نتیجه گرفتند که عمدتاً شادی به نوع [[شخصیت]] یا [[منش]] افراد بستگی دارد<ref>مایکل، ایزنک، ترجمه فیروز بخت، مهرداد، روانشناسی شادی، ص۱۰۳- ۱۰۴.</ref>.
آنگوس کمپبل<ref>Angus Campbell</ref>، ویلارد رادجرز<ref>Willard Rodgers</ref>، و فیلیپ کانورس<ref>Philip Converse</ref>، محققان آمریکایی، تلاش کردند که رابطه ۱۰ متغیر (سن، نژاد، [[اشتغال]]، [[بیکاری]]، درآمد [[خانواده]]، اشتغال [[رئیس]] [[خانه]]، تحصیلات، [[مذهب]]، جنس، [[شهرنشینی]]، تجرد، تأهل بدون فرزند، تأهل با فرزند) را با [[میزان]] شادی بسنجند، آنان ۲۱۴۴ آزمودنی را آزمودند، با لحاظ کردن همه این عوامل، توانستند فقط ۱۰ درصد تفاوت شادی‌های بین افراد را به این امور، نسبت بدهند، و در نهایت نتیجه گرفتند که عمدتاً شادی به نوع [[شخصیت]] یا [[منش]] افراد بستگی دارد<ref>مایکل، ایزنک، ترجمه فیروز بخت، مهرداد، روانشناسی شادی، ص۱۰۳- ۱۰۴.</ref>.
بدین ترتیب معلوم می‌شود که برای بالا بردن سطح شادی در فرد و [[جامعه]]، باید به آن دو [[مؤلفه]](سطح لذت و رضایت) توجه کرده و آنها را تقویت کنیم؛ و آن دو مؤلفه از [[مراسم عزاداری]]، اثر منفی نمی‌پذیرند. این گونه نیست که مراسم عزاداری، با سطح لذت و سطح رضایت افراد، [[همبستگی]] منفی داشته باشند، بلکه شواهدی برای همبستگی مثبت وجود دارد.
بدین ترتیب معلوم می‌شود که برای بالا بردن سطح شادی در فرد و [[جامعه]]، باید به آن دو مؤلفه(سطح لذت و رضایت) توجه کرده و آنها را تقویت کنیم؛ و آن دو مؤلفه از [[مراسم عزاداری]]، اثر منفی نمی‌پذیرند. این گونه نیست که مراسم عزاداری، با سطح لذت و سطح رضایت افراد، [[همبستگی]] منفی داشته باشند، بلکه شواهدی برای همبستگی مثبت وجود دارد.


قطعاً کسانی که با علاقه و [[انتخاب]] خود به مراسم عزاداری می‌روند، از آن لذت می‌برند و از آن [[احساس]] رضایت می‌کنند.
قطعاً کسانی که با علاقه و [[انتخاب]] خود به مراسم عزاداری می‌روند، از آن لذت می‌برند و از آن [[احساس]] رضایت می‌کنند.
عده‌ای از [[روان‌شناسان]] از جمله [[روان‌شناس]] آمریکایی مایکل فوردیس<ref>Miclel Fordice</ref>، برنامه‌ای برای افزایش شادی تهیه کردند. به نظر او، [[بهترین]] راه این است که افراد، خود، برای شاد بودن [[اقدام]] کنند. او یک برنامه چهارده عنصری تهیه و ارایه کرد که به اختصار در زیر می‌آید:
عده‌ای از [[روان‌شناسان]] از جمله [[روان‌شناس]] آمریکایی مایکل فوردیس<ref>Miclel Fordice</ref>، برنامه‌ای برای افزایش شادی تهیه کردند. به نظر او، [[بهترین]] راه این است که افراد، خود، برای شاد بودن [[اقدام]] کنند. او یک برنامه چهارده عنصری تهیه و ارایه کرد که به اختصار در زیر می‌آید:
#خود را مشغول نگه دارید و فعال‌تر باشید.
# خود را مشغول نگه دارید و فعال‌تر باشید.
#وقت بیشتری را به [[روابط اجتماعی]] اختصاص دهید.
# وقت بیشتری را به [[روابط اجتماعی]] اختصاص دهید.
#در کارهای با معنی شرکت کنید.
# در کارهای با معنی شرکت کنید.
#امور [[زندگی]] را به [[بهترین]] نحو طرح‌ریزی و [[سازماندهی]] کنید.
# امور [[زندگی]] را به [[بهترین]] نحو طرح‌ریزی و [[سازماندهی]] کنید.
#حتی المقدور از [[نگرانی]] دست بردارید.
# حتی المقدور از [[نگرانی]] دست بردارید.
#سطح انتظارات و آرزوهایتان را پایین بیاورید.
# سطح انتظارات و آرزوهایتان را پایین بیاورید.
# [[تفکر]] مثبت و خوش‌بینانه را در خود بپرورانید.
# [[تفکر]] مثبت و خوش‌بینانه را در خود بپرورانید.
#در [[زمان]] حال زندگی کنید.
# در [[زمان]] حال زندگی کنید.
# سعی کنید شخصیتی سالم داشته باشید.
# سعی کنید شخصیتی سالم داشته باشید.
#برون‌گرا و [[اجتماعی]] باشید.
# برون‌گرا و [[اجتماعی]] باشید.
#خودتان باشید.
# خودتان باشید.
# [[احساسات]] منفی و مسایل منفی را بیرون ببرید.
# [[احساسات]] منفی و مسایل منفی را بیرون ببرید.
#با داشتن [[روابط]] نزدیک خود را شاد کنید.
# با داشتن [[روابط]] نزدیک خود را شاد کنید.
# [[شادی]] را در درجه نخست [[اولویت]] قرار دهید.
# [[شادی]] را در درجه نخست [[اولویت]] قرار دهید.


خط ۷۴: خط ۷۳:
پاسخ به همه این سؤالات، مثبت است و عزاداری در واقع برای [[جامعه]] و افراد، شادی [[حقیقی]] می‌آفریند، [[نشاط]] و تحرک می‌آورد و.... البته آسیب‌هایی نیز مراسم عزاداری را [[تهدید]] می‌کند که به آن‎ها اشاره خواهیم کرد، اما آن آسیب‌ها از لوازم لاینفک این [[مراسم]] نیست، بلکه اموری عارضی است که باید زدوده شود.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۴۱.</ref>
پاسخ به همه این سؤالات، مثبت است و عزاداری در واقع برای [[جامعه]] و افراد، شادی [[حقیقی]] می‌آفریند، [[نشاط]] و تحرک می‌آورد و.... البته آسیب‌هایی نیز مراسم عزاداری را [[تهدید]] می‌کند که به آن‎ها اشاره خواهیم کرد، اما آن آسیب‌ها از لوازم لاینفک این [[مراسم]] نیست، بلکه اموری عارضی است که باید زدوده شود.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۴۱.</ref>


==مراسم عزاداری و [[افسردگی]]==
== مراسم عزاداری و افسردگی ==
اختلالات افسردگی به سه قسم کلی تقسیم می‌شود.
اختلالات افسردگی به سه قسم کلی تقسیم می‌شود.
# [[اختلاف]] افسردگی عمده.
# [[اختلاف]] افسردگی عمده.
#اختلال افسرده خویی.
# اختلال افسرده خویی.
#اختلال‌های افسردگی موردی که در آن دو نوع جای نگرفته‌اند<ref>انجمن روانشناسی آمریکا، ترجمه نیکخو، محمد رضا، چهارمین بازنگری از راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی ((DSMIV، ص۶۰۲- ۵۶۴.</ref>.
# اختلال‌های افسردگی موردی که در آن دو نوع جای نگرفته‌اند<ref>انجمن روانشناسی آمریکا، ترجمه نیکخو، محمد رضا، چهارمین بازنگری از راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی ((DSMIV، ص۶۰۲- ۵۶۴.</ref>.


[[اختلاف]] [[افسردگی]] عمده، شدیدترین نوع افسردگی است. و بعضی از نشانه‌های آن عبارتند از:
[[اختلاف]] [[افسردگی]] عمده، شدیدترین نوع افسردگی است. و بعضی از نشانه‌های آن عبارتند از:
# [[احساس]] غمگینی یا [[پوچی]] در بخش عمده یا تقریباً تمام [[روز]].
# [[احساس]] غمگینی یا [[پوچی]] در بخش عمده یا تقریباً تمام [[روز]].
#کاهش چشم‎گیر علاقه یا [[لذت]] نسبت به تقریباً همه فعالیت در بخش عمده روز.
# کاهش چشم‎گیر علاقه یا [[لذت]] نسبت به تقریباً همه فعالیت در بخش عمده روز.
#کاهش چشم‌گیر وزن [[بدن]]، بدون [[پرهیز]] یا [[رژیم]] غذایی (یا افزایش قابل ملاحظه وزن در عرض یک ماه).
# کاهش چشم‌گیر وزن [[بدن]]، بدون [[پرهیز]] یا [[رژیم]] غذایی (یا افزایش قابل ملاحظه وزن در عرض یک ماه).
#بی‌خوابی یا [[خواب]] زدگی در تقریباً همه روز.
# بی‌خوابی یا [[خواب]] زدگی در تقریباً همه روز.
# [[بی‌قراری]] یا کندی [[روانی]] - حرکتی تقریباً در همه روز.
# [[بی‌قراری]] یا کندی [[روانی]] - حرکتی تقریباً در همه روز.
#خستگی یا از دست دادن انرژی تقریباً در همه [[روزه]].
# خستگی یا از دست دادن انرژی تقریباً در همه [[روزه]].
# احساس بی‌ارزشی یا احساس [[گناه]] مفرط.
# احساس بی‌ارزشی یا احساس [[گناه]] مفرط.
#کاهش [[توانایی فکری]] یا تمرکزیابی یا بی‌تصمیمی همه روزه.
# کاهش [[توانایی فکری]] یا تمرکزیابی یا بی‌تصمیمی همه روزه.
# [[افکار]] مکرر و عودکننده راجع به [[مرگ]].
# [[افکار]] مکرر و عودکننده راجع به [[مرگ]].


از بین این سه نوع افسردگی، نوع اول و سوم مورد نظر کسانی که می‌گویند، [[مراسم عزاداری]] باعث افسردگی [[جامعه]] شده است، نیست؛ چراکه نوع اول بسیار شدید و واضح البطلان است. نه جامعه [[ایران]] [[مبتلا]] به افسردگی عمده است و نه مراسم عزاداری با ویژگی‌هایی که شناختیم، می‌تواند باعث افسردگی عمده جامعه شود. نوع سوم هم مراد نیست.؛ چراکه مربوط به مواردی خاص؛ مثل:
از بین این سه نوع افسردگی، نوع اول و سوم مورد نظر کسانی که می‌گویند، [[مراسم عزاداری]] باعث افسردگی [[جامعه]] شده است، نیست؛ چراکه نوع اول بسیار شدید و واضح البطلان است. نه جامعه [[ایران]] [[مبتلا]] به افسردگی عمده است و نه مراسم عزاداری با ویژگی‌هایی که شناختیم، می‌تواند باعث افسردگی عمده جامعه شود. نوع سوم هم مراد نیست. ؛ چراکه مربوط به مواردی خاص؛ مثل:
#اختلال ملال پیش از قاعدگی  
# اختلال ملال پیش از قاعدگی  
#اختلال افسردگی جزئی.
# اختلال افسردگی جزئی.
#اختلال افسردگی پس از روان پریشی ناشی از اسکیزوفرنی و... است. پس افسرده خویی مورد نظر است.
# اختلال افسردگی پس از روان پریشی ناشی از اسکیزوفرنی و... است. پس افسرده خویی مورد نظر است.


اختلال افسرده خویی، نسبتاً خفیف است و دارای نشانه‌های تشخیصی زیر است:
اختلال افسرده خویی، نسبتاً خفیف است و دارای نشانه‌های تشخیصی زیر است:
#دو یا چند مورد از نشانه‌های کم اشتهایی یا پر اشتهایی، بی‌خوابی یا خواب زدگی، کمبود انرژی یا احساس خستگی، [[عزت نفس]] پایین، تمرکز [[ضعیف]] یا اشکال در [[تصمیم‌گیری]] و احساس [[درماندگی]] در فرد وجود داشته باشد.
# دو یا چند مورد از نشانه‌های کم اشتهایی یا پر اشتهایی، بی‌خوابی یا خواب زدگی، کمبود انرژی یا احساس خستگی، [[عزت نفس]] پایین، تمرکز [[ضعیف]] یا اشکال در [[تصمیم‌گیری]] و احساس [[درماندگی]] در فرد وجود داشته باشد.
#این [[نشانه‌ها]] در بخش عمده روز و در بیشتر روزها، به مدت حداقل ۲ سال گزارش شوند.
# این [[نشانه‌ها]] در بخش عمده روز و در بیشتر روزها، به مدت حداقل ۲ سال گزارش شوند.
#طی یک دوره دو ساله، شخص هرگز به مدت بیش از دو ماه خالی از نشانه‌های بالا نباشد.
# طی یک دوره دو ساله، شخص هرگز به مدت بیش از دو ماه خالی از نشانه‌های بالا نباشد.
#در طی این دو سال افسردگی عمده وجود نداشته باشد.
# در طی این دو سال افسردگی عمده وجود نداشته باشد.
#هرگز ملاک‌های اختلال ادواری خویی وجود نداشته باشد.
# هرگز ملاک‌های اختلال ادواری خویی وجود نداشته باشد.
#این نشانه‌ها ناشی از آثار فیزیولوژیک (مثل [[مصرف]] ناصحیح دارو و... نباشد.
# این نشانه‌ها ناشی از آثار فیزیولوژیک (مثل [[مصرف]] ناصحیح دارو و... نباشد.
#این [[نشانه‌ها]] موجب اختلال در کارکرد [[اجتماعی]]، شغلی و... بشوند.
# این [[نشانه‌ها]] موجب اختلال در کارکرد [[اجتماعی]]، شغلی و... بشوند.


اکنون ببینیم آیا [[مراسم عزاداری]]، نشانه‌های افسرده خویی را ایجاد می‌کند و باعث افزایش [[افسردگی]] در [[جامعه]] می‌شود؟ برای روشن شدن این مطلب لازم است به عوامل افسرده خویی از دیدگاه [[روانشناسی]]، توجهی بکنیم. برای افسرده خویی سه عامل عمده را شمارش کرده‌اند<ref>انجمن پزشکی آمریکا، ترجمه گنجی، مهدی، ص۸۸ -۶۷. </ref>  
اکنون ببینیم آیا [[مراسم عزاداری]]، نشانه‌های افسرده خویی را ایجاد می‌کند و باعث افزایش [[افسردگی]] در [[جامعه]] می‌شود؟ برای روشن شدن این مطلب لازم است به عوامل افسرده خویی از دیدگاه [[روانشناسی]]، توجهی بکنیم. برای افسرده خویی سه عامل عمده را شمارش کرده‌اند<ref>انجمن پزشکی آمریکا، ترجمه گنجی، مهدی، ص۸۸ -۶۷. </ref>  
#زیستی؛
# زیستی؛
#ارثی؛
# ارثی؛
#هیجانی و محیطی.
# هیجانی و محیطی.


عوامل زیستی به وضعیت مغز و کارکرد قسمت‌های مختلف آن و ناقل‌های عصبی و انتقال عصبی و سیناپس‌ها<ref>Synaps</ref> و... اشاره دارد. بسیاری از نشانه‌های افسردگی، جایگاه خاصی در مغز را به خود اختصاص داده‌اند. تا کنون بیش از ۳۰ ناقل عصبی شناخته شده اما سه ناقل نوراپی [[نفرین]]<ref>Norepinephrine</ref>، سروتونین<ref>Serotonim</ref> و دوپامین<ref>Dopamine</ref>، باعث بعضی از نشانه‌های افسردگی می‌شوند.
عوامل زیستی به وضعیت مغز و کارکرد قسمت‌های مختلف آن و ناقل‌های عصبی و انتقال عصبی و سیناپس‌ها<ref>Synaps</ref> و... اشاره دارد. بسیاری از نشانه‌های افسردگی، جایگاه خاصی در مغز را به خود اختصاص داده‌اند. تا کنون بیش از ۳۰ ناقل عصبی شناخته شده اما سه ناقل نوراپی [[نفرین]]<ref>Norepinephrine</ref>، سروتونین<ref>Serotonim</ref> و دوپامین<ref>Dopamine</ref>، باعث بعضی از نشانه‌های افسردگی می‌شوند.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۶:


اکنون [[پژوهشگران]] معتقدند که:
اکنون [[پژوهشگران]] معتقدند که:
#بعضی افراد، پس از رویدادهای استرس‌زای شدید، [[مبتلا]] به افسردگی می‌شوند.
# بعضی افراد، پس از رویدادهای استرس‌زای شدید، [[مبتلا]] به افسردگی می‌شوند.
#نمونه‌های فراوانی نیز بوده که بی‌هیچ گونه [[استرس]] شدیدی، مبتلا به افسردگی شده‌اند؛ لذا بعضی پژوهشگران بر این باورند که تجربه‌های استرس‌زای محیطی، فقط به طور غیر مستقیم و فقط در کسانی که [[آمادگی]] زیستی و وراثتی را دارند، باعث افسردگی می‌شود. و کسانی که آن زمینه‌ها را ندارند، استرس‌‎ها باعث افسردگی‌شان نمی‌شود<ref>انجمن پزشکی آمریکا، ترجمه گنجی، مهدی، ص۹۶- ۸۸.</ref>. بعضی از عوامل استرس‌زا که زمینه‌های زیستی و ارثی را فعال می‌کنند، عبارتند از: از دست دادن [[شغل]]، قطع یک رابطه، [[مرگ]] یکی از بستگان، [[طلاق]]، [[ازدواج]] ناموفق، مشکل [[اقتصادی]] جدی، و....
# نمونه‌های فراوانی نیز بوده که بی‌هیچ گونه [[استرس]] شدیدی، مبتلا به افسردگی شده‌اند؛ لذا بعضی پژوهشگران بر این باورند که تجربه‌های استرس‌زای محیطی، فقط به طور غیر مستقیم و فقط در کسانی که [[آمادگی]] زیستی و وراثتی را دارند، باعث افسردگی می‌شود. و کسانی که آن زمینه‌ها را ندارند، استرس‌‎ها باعث افسردگی‌شان نمی‌شود<ref>انجمن پزشکی آمریکا، ترجمه گنجی، مهدی، ص۹۶- ۸۸.</ref>. بعضی از عوامل استرس‌زا که زمینه‌های زیستی و ارثی را فعال می‌کنند، عبارتند از: از دست دادن [[شغل]]، قطع یک رابطه، [[مرگ]] یکی از بستگان، [[طلاق]]، [[ازدواج]] ناموفق، مشکل [[اقتصادی]] جدی، و....


اکنون با آن چه گذشت، معلوم است که:
اکنون با آن چه گذشت، معلوم است که:
#تنها عامل [[افسردگی]]، عامل محیطی نیست.
# تنها عامل [[افسردگی]]، عامل محیطی نیست.
#عامل محیطی فقط در کسانی موثر است که زمینه‌های ارثی و زیستی دارند.
# عامل محیطی فقط در کسانی موثر است که زمینه‌های ارثی و زیستی دارند.
#در بین عوامل محیطی که استرس‌زایی شدید دارند، جایی برای [[مناسک]] و [[مراسم]] اسم [[عزاداری]] پیدا نمی‌کنیم. آن عوامل متعدد بود، سوگ و داغ [[واقعی]] می‌تواند یکی از آن عوامل باشد، اما [[مراسم عزاداری]] هیچ سهمی در استرس‌زایی ندارند.
# در بین عوامل محیطی که استرس‌زایی شدید دارند، جایی برای [[مناسک]] و [[مراسم]] اسم [[عزاداری]] پیدا نمی‌کنیم. آن عوامل متعدد بود، سوگ و داغ [[واقعی]] می‌تواند یکی از آن عوامل باشد، اما [[مراسم عزاداری]] هیچ سهمی در استرس‌زایی ندارند.
#بلکه بر عکس با توجه به مباحثی که در [[روان‌شناسی]] [[اجتماعی]] و کارکرد گروه‌ها و ویژگی‌های گروه‌های مذهبی، گفته می‌شود، می‌توان گفت که مراسم عزداری کاملاً نقش استرس‌زدایی دارد.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۴۶.</ref>
# بلکه بر عکس با توجه به مباحثی که در [[روان‌شناسی]] [[اجتماعی]] و کارکرد گروه‌ها و ویژگی‌های گروه‌های مذهبی، گفته می‌شود، می‌توان گفت که مراسم عزداری کاملاً نقش استرس‌زدایی دارد.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۴۶.</ref>


==مراسم عزاداری و [[عزت نفس]]==
== مراسم عزاداری و [[عزت نفس]] ==
موضوع عزت نفس، هم از دیدگاه [[دینی]]، یک مفهوم محوری و مهم است و هم از دیدگاه روان‌شناسی، در گرایش‌هایی مثل [[رشد]]، بالینی، [[شخصیت]] و اجتماعی، به آن توجه فراوان شده است، عزت نفس یکی از مؤلفه‌های به هنجاری محسوب می‌شود (انکینسون و همکاران ۱۹۸۳).
موضوع عزت نفس، هم از دیدگاه [[دینی]]، یک مفهوم محوری و مهم است و هم از دیدگاه روان‌شناسی، در گرایش‌هایی مثل [[رشد]]، بالینی، [[شخصیت]] و اجتماعی، به آن توجه فراوان شده است، عزت نفس یکی از مؤلفه‌های به هنجاری محسوب می‌شود (انکینسون و همکاران ۱۹۸۳).
مراسم عزاداری را از هر دیدگاهی (دینی یا [[روانشناسی]]) مطالعه کنیم، رابطه منفی با عزت نفس ندارد. بلکه زمینه‌های عزت نفس بیشتر را در افراد فراهم می‌آورد.
مراسم عزاداری را از هر دیدگاهی (دینی یا [[روانشناسی]]) مطالعه کنیم، رابطه منفی با عزت نفس ندارد. بلکه زمینه‌های عزت نفس بیشتر را در افراد فراهم می‌آورد.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۱:


ایلین شیهان<ref>شیهان، ایلین، ترجمه مهدی گنجی، عزت نفس، ص۱۰.</ref> و<ref>Sheehan Elan</ref> می‌گوید، طی ملاقات‌هایی که در طول سالیان، با مراجعان مختلف داشته‌ام، افرادی را دیده‌ام که [[عزم]] خود را جزم کرده بودند که [[عزت نفس]] خود را بالا ببرند و از این رهگذر آثار مثبت متعددی را نصیب خود کردند، بعضی از آن آثار به ترتیب زیر است:
ایلین شیهان<ref>شیهان، ایلین، ترجمه مهدی گنجی، عزت نفس، ص۱۰.</ref> و<ref>Sheehan Elan</ref> می‌گوید، طی ملاقات‌هایی که در طول سالیان، با مراجعان مختلف داشته‌ام، افرادی را دیده‌ام که [[عزم]] خود را جزم کرده بودند که [[عزت نفس]] خود را بالا ببرند و از این رهگذر آثار مثبت متعددی را نصیب خود کردند، بعضی از آن آثار به ترتیب زیر است:
#پذیرش هر چه بیشتر خود و دیگران
# پذیرش هر چه بیشتر خود و دیگران
# [[آگاهی]] بیشتر از آنچه در [[زندگی]] می‌خواهیم.
# [[آگاهی]] بیشتر از آنچه در [[زندگی]] می‌خواهیم.
# [[آرامش]] بیشتر و [[آمادگی]] بیشتر برای کنترل [[استرس]]
# [[آرامش]] بیشتر و [[آمادگی]] بیشتر برای کنترل [[استرس]]
# [[امنیت]] بودن و [[احساس]] شاد بودن.
# [[امنیت]] بودن و [[احساس]] شاد بودن.
# [[اشتیاق]] به داشت [[مسئولیت]] بیشتر.
# [[اشتیاق]] به داشت [[مسئولیت]] بیشتر.
#توجه بهتر به دیگران.
# توجه بهتر به دیگران.
# احساس [[راحتی]] در [[موقعیت‌های اجتماعی]].
# احساس [[راحتی]] در [[موقعیت‌های اجتماعی]].
# احساس [[متعادل]] بودن.
# احساس [[متعادل]] بودن.
#اتکا به خود و [[خلاقیت]] بیشتر.
# اتکا به خود و [[خلاقیت]] بیشتر.
#بهبود ظاهر و احساس سر زندگی.
# بهبود ظاهر و احساس سر زندگی.
# آمادگی بیشتر برای دریافت [[محبت]] و محبت کردن به دیگران.
# آمادگی بیشتر برای دریافت [[محبت]] و محبت کردن به دیگران.
#ملایم‌تر بودن با خود، [[توانایی]] دست زدن به خطرهای بیشتر.
# ملایم‌تر بودن با خود، [[توانایی]] دست زدن به خطرهای بیشتر.
# توانایی تبریک گویی به دیگران بدون [[حسادت]].
# توانایی تبریک گویی به دیگران بدون [[حسادت]].
# [[اطمینان]] داشتن به خود در همه فعالیت‌ها.
# [[اطمینان]] داشتن به خود در همه فعالیت‌ها.
#تبدیل کردن «[[مشکلات]]» به [[مبارزه]] جویی‌ها.
# تبدیل کردن «[[مشکلات]]» به [[مبارزه]] جویی‌ها.
# [[تمایل]] بیشتر برای در میان گذاشتن [[احساسات]] با دیگران.
# [[تمایل]] بیشتر برای در میان گذاشتن [[احساسات]] با دیگران.
# توانایی بیان صادقانه نارسایی‌ها در کارهای خود.
# توانایی بیان صادقانه نارسایی‌ها در کارهای خود.
خط ۱۵۲: خط ۱۵۱:


از سوی دیگر عزت نفس پایین نیز، مشکلات فراوانی را برای فرد ایجاد می‌کند، بعضی از آنها عبارتند از:
از سوی دیگر عزت نفس پایین نیز، مشکلات فراوانی را برای فرد ایجاد می‌کند، بعضی از آنها عبارتند از:
#عدم پذیرش خود و دیگران: کارل راجز<ref>Garl Lagers</ref> می‌گوید هر چه افراد خود را بیشتر بپذیرند، احتمال پذیرش دیگران نیز برایشان بیشتر است و بر عکس.
# عدم پذیرش خود و دیگران: کارل راجز<ref>Garl Lagers</ref> می‌گوید هر چه افراد خود را بیشتر بپذیرند، احتمال پذیرش دیگران نیز برایشان بیشتر است و بر عکس.
# [[ترس]] از ترک شدن: بسیاری از افراد، از ترس این که ترک شوند، به [[روابط]] مخرب خود و دیگران ادامه می‌دهند، گاهی [[وابستگی]] را با محبت و [[عشق]] [[اشتباه]] می‌گیرند.
# [[ترس]] از ترک شدن: بسیاری از افراد، از ترس این که ترک شوند، به [[روابط]] مخرب خود و دیگران ادامه می‌دهند، گاهی [[وابستگی]] را با محبت و [[عشق]] [[اشتباه]] می‌گیرند.
# [[کمال‌گرایی]] افراطی: اگر در کمال‌گرایی، همواره خود را با موفق‌ترها مقایسه کنیم و توقع بالاتر داشته باشیم، از [[همسر]] خوب [[دوست]] خوب، انجام دادن کارهای خوب و...، [[محروم]] خواهیم ماند.
# [[کمال‌گرایی]] افراطی: اگر در کمال‌گرایی، همواره خود را با موفق‌ترها مقایسه کنیم و توقع بالاتر داشته باشیم، از [[همسر]] خوب [[دوست]] خوب، انجام دادن کارهای خوب و... ، [[محروم]] خواهیم ماند.
#استفاده از مکانیزم [[انکار]]: مثلا زنی که عزت نفس پایین دارد، اگر شوهرش از زیبایی‌اش بگوید، می‌گوید او فقط برای [[خوشحالی]] من این طور می‌گوید.
# استفاده از مکانیزم [[انکار]]: مثلا زنی که عزت نفس پایین دارد، اگر شوهرش از زیبایی‌اش بگوید، می‌گوید او فقط برای [[خوشحالی]] من این طور می‌گوید.
#گاهی مکانیزم‌های دیگری مثل سرکوبی، فرافکنی، واکنش وارونه، و... نیز ناشی از کمبود عزت نفس است.
# گاهی مکانیزم‌های دیگری مثل سرکوبی، فرافکنی، واکنش وارونه، و... نیز ناشی از کمبود عزت نفس است.
#بعضی اعتیادها در زندگی روزمره، مثل [[پرخوری]]، [[کم خوری]]، سیگار کشیدن، [[مصرف]] الکل و مواد مخدر، کار، [[نظافت]]، قمار، مسائل جنسی، [[احساسات]] [[عقل]] گرایانه، [[سرزنش]] دیگران، و... نیز گاهی ناشی از [[عزت نفس]] پایین هستند.
# بعضی اعتیادها در زندگی روزمره، مثل [[پرخوری]]، [[کم‌خوری]]، سیگار کشیدن، [[مصرف]] الکل و مواد مخدر، کار، [[نظافت]]، قمار، مسائل جنسی، [[احساسات]] [[عقل]] گرایانه، [[سرزنش]] دیگران، و... نیز گاهی ناشی از [[عزت نفس]] پایین هستند.
# عزت نفس پایین، با خود انگاره [[ضعیف]] و مبهم، و عزت نفس بالا، با [[شناخت]] روشن‌تر از خود، همراه است.
# عزت نفس پایین، با خود انگاره [[ضعیف]] و مبهم، و عزت نفس بالا، با [[شناخت]] روشن‌تر از خود، همراه است.
#پیش قدم شدن در [[ارتباط]] با دیگران، در افراد با عزت نفس پایین کمتر است<ref>شیهان، ایلین، ترجمه مهدی گنجی، عزت نفس، ص۲۶- ۲۳.</ref>.
# پیش قدم شدن در [[ارتباط]] با دیگران، در افراد با عزت نفس پایین کمتر است<ref>شیهان، ایلین، ترجمه مهدی گنجی، عزت نفس، ص۲۶- ۲۳.</ref>.


کمبود عزت نفس در [[رفتار اجتماعی]] فرد نیز اثر منفی می‌گذارد. گرنی<ref>Gurney</ref> (۱۹۸۸)، مطالعات زیادی را در مدارس انجام داد؛ او فهرستی از رفتارهای [[اجتماعی]] متأثر از عزت نفس پایین را شمارش کرده است:
کمبود عزت نفس در [[رفتار اجتماعی]] فرد نیز اثر منفی می‌گذارد. گرنی<ref>Gurney</ref> (۱۹۸۸)، مطالعات زیادی را در مدارس انجام داد؛ او فهرستی از رفتارهای [[اجتماعی]] متأثر از عزت نفس پایین را شمارش کرده است:
#کوچک‌تران را [[آزار]] می‌دهد.
# کوچک‌تران را [[آزار]] می‌دهد.
#با همسالانش پرخاش‌کننده است.
# با همسالانش پرخاش‌کننده است.
#به غریبه‌ها [[اعتماد]] نمی‌کند.
# به غریبه‌ها [[اعتماد]] نمی‌کند.
#دیدگاه دیگران را [[درک]] نمی‌کند.
# دیدگاه دیگران را [[درک]] نمی‌کند.
#به نظریات [[مراجع]] [[قدرت]] خیلی وابسته است.
# به نظریات [[مراجع]] [[قدرت]] خیلی وابسته است.
#اطلاعات کمی از خودش بروز می‌دهد.
# اطلاعات کمی از خودش بروز می‌دهد.
#از نقش‌های [[رهبری]] اجتناب می‌کند.
# از نقش‌های [[رهبری]] اجتناب می‌کند.
#به ندرت داوطلب می‌شود.
# به ندرت داوطلب می‌شود.
#به ندرت توسط همسالانش [[انتخاب]] می‌شود.
# به ندرت توسط همسالانش [[انتخاب]] می‌شود.
#غالبا کناره‌گیر و [[منزوی]] می‌شود.
# غالبا کناره‌گیر و [[منزوی]] می‌شود.
#رفتارهای متناقض دارد.
# رفتارهای متناقض دارد.
# [[مطیع]] است و ابراز وجود نمی‌کند.
# [[مطیع]] است و ابراز وجود نمی‌کند.
#به ندرت می‌خندد.
# به ندرت می‌خندد.
#توجه‌اش به خودش است.
# توجه‌اش به خودش است.
#همسالانش را بی‌ارزش تلقی می‌کند.
# همسالانش را بی‌ارزش تلقی می‌کند.
#فعالیت‌هایش توسط دیگران تعیین می‌شود<ref>صدر السادات، سید جلال، عزت نفس در افراد با نیازهای ویچه، ص۶۱.</ref>.
# فعالیت‌هایش توسط دیگران تعیین می‌شود<ref>صدر السادات، سید جلال، عزت نفس در افراد با نیازهای ویچه، ص۶۱.</ref>.


در [[متون دینی]]، از این موضوع با عنوان‌های متعددی؛ مثل عزت نفس، [[کرامت نفس]]، [[مردانگی]] و [[آزادگی]] و... باد شده است. از دیدگاه [[دین]]، اصولاً برای [[مؤمن]]، [[عزت]] و [[احترام]] خاصی هست<ref>{{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}} «فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>. یعنی علاوه بر عزت نفس، باید [[مؤمنان]] دیگر را نیز [[عزیز]] بداریم؛ به عنوان مثال [[قرآن]] می‌فرماید: «اگر به نیازمند مؤمنی [[کمک مالی]] کردید، آن را با [[اذیت]] کردن و [[منت]] گذاشتن همراه نکنید، و اگر غیر از این است، اصلا [[صدقه]] ندهید و کلماتی خوب بر زبان جاری کنید، بهتر است»<ref>{{متن قرآن|قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى * يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى}} «گفتاری شایسته و گذشت بهتر است از صدقه‌ای که از پی آن آزاری باشد و خداوند بی‌نیازی بردبار است * ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید» سوره بقره، آیه ۲۶۳-۲۶۴.</ref>. «وای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید، [[صدقات]] خود را با [[منت]] گذاشتن و [[اذیت]] کردن [[باطل]] نکنید». در [[روایات]] متعددی نیز آمده است که [[حرمت نفس]] [[مؤمن]] از [[حرمت]] مقدساتی مثل [[کعبه]] نیز بیشتر است. و [[تحقیر]] وی به هیچ وجه بخشودنی نیست<ref>بحارالانوار، ج۶۷، ص۷۱؛ ج۶۸ ص۱۶.</ref>.
در [[متون دینی]]، از این موضوع با عنوان‌های متعددی؛ مثل عزت نفس، [[کرامت نفس]]، [[مردانگی]] و [[آزادگی]] و... باد شده است. از دیدگاه [[دین]]، اصولاً برای [[مؤمن]]، [[عزت]] و [[احترام]] خاصی هست<ref>{{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}} «فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>. یعنی علاوه بر عزت نفس، باید [[مؤمنان]] دیگر را نیز [[عزیز]] بداریم؛ به عنوان مثال [[قرآن]] می‌فرماید: «اگر به نیازمند مؤمنی [[کمک مالی]] کردید، آن را با [[اذیت]] کردن و [[منت]] گذاشتن همراه نکنید، و اگر غیر از این است، اصلا [[صدقه]] ندهید و کلماتی خوب بر زبان جاری کنید، بهتر است»<ref>{{متن قرآن|قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى * يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى}} «گفتاری شایسته و گذشت بهتر است از صدقه‌ای که از پی آن آزاری باشد و خداوند بی‌نیازی بردبار است * ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید» سوره بقره، آیه ۲۶۳-۲۶۴.</ref>. «وای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید، [[صدقات]] خود را با [[منت]] گذاشتن و [[اذیت]] کردن [[باطل]] نکنید». در [[روایات]] متعددی نیز آمده است که [[حرمت نفس]] [[مؤمن]] از [[حرمت]] مقدساتی مثل [[کعبه]] نیز بیشتر است. و [[تحقیر]] وی به هیچ وجه بخشودنی نیست<ref>بحارالانوار، ج۶۷، ص۷۱؛ ج۶۸ ص۱۶.</ref>.
خط ۱۹۴: خط ۱۹۳:
[[همبستگی]] بین عزت نفس بالا و [[فضایل اخلاقی]] را از طریق یک [[قانون]] مسلم روان [[شناختی]] نیز می‌توان نتیجه گرفته و آن عبارت است از [[نظریه]]«[[هماهنگی]] شناختی»<ref>Cognitive Dissonance</ref> فستینگر<ref>Fostinger</ref> چکیده این نظریه این است که اگر متوجه بشویم، دو [[شناخت]] ما با یکدیگر، یا شناخت و رفتار ما با یکدیگر ناهماهنگ است، دچار [[ناراحتی]] می‌شویم و تلاش می‌کنیم که حتی المقدور، آن ناهماهنگی را برطرف سازیم.
[[همبستگی]] بین عزت نفس بالا و [[فضایل اخلاقی]] را از طریق یک [[قانون]] مسلم روان [[شناختی]] نیز می‌توان نتیجه گرفته و آن عبارت است از [[نظریه]]«[[هماهنگی]] شناختی»<ref>Cognitive Dissonance</ref> فستینگر<ref>Fostinger</ref> چکیده این نظریه این است که اگر متوجه بشویم، دو [[شناخت]] ما با یکدیگر، یا شناخت و رفتار ما با یکدیگر ناهماهنگ است، دچار [[ناراحتی]] می‌شویم و تلاش می‌کنیم که حتی المقدور، آن ناهماهنگی را برطرف سازیم.


طبیعی و آشکار است که در [[مراسم عزاداری]] [[حسینی]]{{ع}}، اولاً، محتوای آن [[دین]]، [[تبلیغ]] و [[ترویج]] می‌شود که حسین{{ع}} پیرو آن بوده است. و جایگاه [[عزت نفس]] در این دین را دانستیم؛ ثانیاً، خود [[امام حسین]]{{ع}} و حرکت او و سخنان و پیام‎‌های او، که در مراسم عزاداری از آن‎ها یاد می‌شود، از ابتدا تا انتهاء پر است از عزت نفس و تأکید بر آن. [[پیام]] {{متن حدیث|هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ}}<ref>{{متن حدیث|الا ان الدعی ابن الدعی قد رکزنی بین اثنتین، بین الثلة و الذله، و هیهات منا الذلة، یابی الله لنا حجور طابت و طهرت...}}. </ref> حسین{{ع}} و حرکت او ضرب المثل شده است. در سراسر [[دنیا]] هر کسی نام حسین را بشنود یا بخواند، فوراً همراه آن، نام [[عاشورا]] و [[نهضت]] حسین و [[ظلم ستیزی]] حسین مطرح می‌شود؛
طبیعی و آشکار است که در [[مراسم عزاداری]] [[حسینی]] {{ع}}، اولاً، محتوای آن [[دین]]، [[تبلیغ]] و [[ترویج]] می‌شود که حسین {{ع}} پیرو آن بوده است. و جایگاه [[عزت نفس]] در این دین را دانستیم؛ ثانیاً، خود [[امام حسین]] {{ع}} و حرکت او و سخنان و پیام‎‌های او، که در مراسم عزاداری از آن‎ها یاد می‌شود، از ابتدا تا انتهاء پر است از عزت نفس و تأکید بر آن. [[پیام]] {{متن حدیث|هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ}}<ref>{{متن حدیث|الا ان الدعی ابن الدعی قد رکزنی بین اثنتین، بین الثلة و الذله، و هیهات منا الذلة، یابی الله لنا حجور طابت و طهرت...}}. </ref> حسین {{ع}} و حرکت او ضرب المثل شده است. در سراسر [[دنیا]] هر کسی نام حسین را بشنود یا بخواند، فوراً همراه آن، نام [[عاشورا]] و [[نهضت]] حسین و [[ظلم ستیزی]] حسین مطرح می‌شود؛


ثالثاً، روانشناسان، برای [[رشد]] عزت نفس عواملی را شمارش می‌کنند، کوپر اسمیت<ref>Cooper smit</ref> (۱۹۶۷) تحقیقات انجام شده بر روی عزت نفس را مرور کرد و به این نتیجه رسید که چهار عامل، اهمیت ویژه‌ای در رشد عزت نفس داند.
ثالثاً، روانشناسان، برای [[رشد]] عزت نفس عواملی را شمارش می‌کنند، کوپر اسمیت<ref>Cooper smit</ref> (۱۹۶۷) تحقیقات انجام شده بر روی عزت نفس را مرور کرد و به این نتیجه رسید که چهار عامل، اهمیت ویژه‌ای در رشد عزت نفس داند.
# [[میزان]] پذیرشی که دیگران برای او قابل هستند.
# [[میزان]] پذیرشی که دیگران برای او قابل هستند.
#موفقیت‌های فرد و موقعیتی که برای او در [[جامعه]] قائلند.
# موفقیت‌های فرد و موقعیتی که برای او در [[جامعه]] قائلند.
# [[تفسیری]] که فرد از [[ارزش]]، و آروزهای خود داشته است و دارد.
# [[تفسیری]] که فرد از [[ارزش]]، و آروزهای خود داشته است و دارد.
#روش یا روش‌هایی که فرد، آن [[تفسیر]] خود را به عمل می‌کشاند.
# روش یا روش‌هایی که فرد، آن [[تفسیر]] خود را به عمل می‌کشاند.


با اندکی [[تأمل]] در این چهار عامل، متوجه می‌شویم که مراسم عزاداری، باعث رشد این عوامل و درنتیجه رشد عزت نفس می‌شود. افراد، در مراسم عزاداری، به طور صحیح و کامل مورد پذیرش یکدیگر قرار می‌گیرند، در این [[مراسم]]، [[عزاداران]] و برگزارکنندگان، به [[احترام]] حسین{{ع}} هر کسی را که در این مراسم وارد شود (حتی اگر اشتهار به بزهکاری هم داشته باشد) [[عزیز]] می‌شمارند و آن را مهمان حسین می‌دانند. کسانی که [[اهل]] مراسم عزاداری حسینی هستند، در [[جامعه اسلامی]]، جایگاه خاص دارند.
با اندکی [[تأمل]] در این چهار عامل، متوجه می‌شویم که مراسم عزاداری، باعث رشد این عوامل و درنتیجه رشد عزت نفس می‌شود. افراد، در مراسم عزاداری، به طور صحیح و کامل مورد پذیرش یکدیگر قرار می‌گیرند، در این [[مراسم]]، [[عزاداران]] و برگزارکنندگان، به [[احترام]] حسین {{ع}} هر کسی را که در این مراسم وارد شود (حتی اگر اشتهار به بزهکاری هم داشته باشد) [[عزیز]] می‌شمارند و آن را مهمان حسین می‌دانند. کسانی که [[اهل]] مراسم عزاداری حسینی هستند، در [[جامعه اسلامی]]، جایگاه خاص دارند.


[[مردم]] هیئتی‌ها و مسجدی‌ها را [[دوست]] دارند و آن را به صورت خودآگاه و ناخودآگاه، ییک از [[معیارهای گزینش]] خود در امور مهم [[زندگی]]، مثل [[ازدواج]]، مشارکت [[مالی]] و...، می‌دانند. [[تفسیری]] که فرد از [[ارزش‌ها]] و آرزوهای خود دارد، و همین طور شیوه‌ای که فرد، آن [[آرزوها]] و ارزش‌ها را عملی می‌کند، تحت تأثیر مستقیم [[شناخت‌ها]] و [[عواطف]] ناشی از [[مراسم]] عزادارای است.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۵۱.</ref>
[[مردم]] هیئتی‌ها و مسجدی‌ها را [[دوست]] دارند و آن را به صورت خودآگاه و ناخودآگاه، ییک از [[معیارهای گزینش]] خود در امور مهم [[زندگی]]، مثل [[ازدواج]]، مشارکت [[مالی]] و... ، می‌دانند. [[تفسیری]] که فرد از [[ارزش‌ها]] و آرزوهای خود دارد، و همین طور شیوه‌ای که فرد، آن [[آرزوها]] و ارزش‌ها را عملی می‌کند، تحت تأثیر مستقیم [[شناخت‌ها]] و [[عواطف]] ناشی از [[مراسم]] عزادارای است.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۵۱.</ref>


==[[آسیب‌شناسی]] [[مراسم عزاداری]]==
== آسیب‌شناسی [[مراسم عزاداری]] ==
اگر مراسم عزاداری، این قدر اهمیت دارد، باید همانند یک گوهر گران‌بها از آن محافظت به عمل آید. فریادهای بعضی از [[علمای دینی]]، مثل [[شهید مطهری]]، که در سه جلد کتاب «[[حماسه حسینی]] و [[تحریف‌های عاشورا]]» گرد آمده است ناظر به همین محافظت است. برای آسیب‌شناسی این مراسم، لازم است مطالعاتی مستقل و مفصل با شیوه‌های مختلف [[پژوهشی]]، انجام شود، اما در این مختصر فقط با یک نگاه نظری به این مراسم، بعضی از نکات آسیب‌شناسی را ذکر می‌کنیم، و از [[خداوند متعال]] می‌خواهیم که این آسیب‌ها، در مراسم عزاداری حسین به حداقل ممکن برسد، به گونه‌ای که چندان قابل ذکر و قابل [[مشاهده]] نباشد:
اگر مراسم عزاداری، این قدر اهمیت دارد، باید همانند یک گوهر گران‌بها از آن محافظت به عمل آید. فریادهای بعضی از [[علمای دینی]]، مثل [[شهید مطهری]]، که در سه جلد کتاب «[[حماسه حسینی]] و [[تحریف‌های عاشورا]]» گرد آمده است ناظر به همین محافظت است. برای آسیب‌شناسی این مراسم، لازم است مطالعاتی مستقل و مفصل با شیوه‌های مختلف [[پژوهشی]]، انجام شود، اما در این مختصر فقط با یک نگاه نظری به این مراسم، بعضی از نکات آسیب‌شناسی را ذکر می‌کنیم، و از [[خداوند متعال]] می‌خواهیم که این آسیب‌ها، در مراسم عزاداری حسین به حداقل ممکن برسد، به گونه‌ای که چندان قابل ذکر و قابل [[مشاهده]] نباشد:
#رقابت‌های شدیدی که گاهی بین گروه‌ها و هیئت‌های مذهبی ایجاد می‌شود.
# رقابت‌های شدیدی که گاهی بین گروه‌ها و هیئت‌های مذهبی ایجاد می‌شود.
#متداخل شدن مراسم عزاداری، با [[خرافات]] و امور ناصحیحی از [[فرهنگ عمومی]] [[مردم]]
# متداخل شدن مراسم عزاداری، با [[خرافات]] و امور ناصحیحی از [[فرهنگ عمومی]] [[مردم]]
#اصالت پیدا کردن بعضی از فواید جانبی و فرعی که از طریق هر گروه [[اجتماعی]] ممکن است حاصل شود، مثل [[دید و بازدید]] و...
# اصالت پیدا کردن بعضی از فواید جانبی و فرعی که از طریق هر گروه [[اجتماعی]] ممکن است حاصل شود، مثل [[دید و بازدید]] و...
#فراهم آوردن [[آزار]] و اذیت‌هایی برای دیگران، به طور مثال از طریق صدای بلندگو، بسته شدن خیابان و... که اگر زیاد تکرار شود، ممکن است افرادی را منزجر کند.
# فراهم آوردن [[آزار]] و اذیت‌هایی برای دیگران، به طور مثال از طریق صدای بلندگو، بسته شدن خیابان و... که اگر زیاد تکرار شود، ممکن است افرادی را منزجر کند.
#استفاده از اشعار و موسیقی‌ای که در [[شأن]] [[عزاداری]] [[حسینی]] نیست و گاهی ممکن است [[خلاف شرع]] باشد. (البته یادآوری می‌شود که مراسم آهنگین عزاداری و [[مولودی‌ها]] که در [[جامعه]] ما رواج دارد، سهم بسزایی دارد در ارضای نیاز به موسیقی، به‌‎ویژه در [[کودکان]] و [[نوجوانان]]، چه بسا آنان را از جذب شدن به موسیقی‌های مبتذل باز می‌دارد).
# استفاده از اشعار و موسیقی‌ای که در [[شأن]] [[عزاداری]] [[حسینی]] نیست و گاهی ممکن است [[خلاف شرع]] باشد. (البته یادآوری می‌شود که مراسم آهنگین عزاداری و [[مولودی‌ها]] که در [[جامعه]] ما رواج دارد، سهم بسزایی دارد در ارضای نیاز به موسیقی، به‌‎ویژه در [[کودکان]] و [[نوجوانان]]، چه بسا آنان را از جذب شدن به موسیقی‌های مبتذل باز می‌دارد).
# [[غلبه]] کردن بعد [[عاطفی]]، و [[غفلت]] از بعد [[شناخت دینی]] در این [[مراسم]]، این آسیب بسیار جدی است و در دراز مدت می‌تواند تخریب‌کننده باشد.
# [[غلبه]] کردن بعد [[عاطفی]]، و [[غفلت]] از بعد [[شناخت دینی]] در این [[مراسم]]، این آسیب بسیار جدی است و در دراز مدت می‌تواند تخریب‌کننده باشد.
#ایجاد رابطه‌های [[مرید]] و مرادی بین افراد معمولی؛ گاهی ممکن است افرادی در لفافه و ناآشکار، به جای [[دعوت به دین]]، [[دعوت]] به خود کنند.
# ایجاد رابطه‌های [[مرید]] و مرادی بین افراد معمولی؛ گاهی ممکن است افرادی در لفافه و ناآشکار، به جای [[دعوت به دین]]، [[دعوت]] به خود کنند.
#تکراری بودن محتوی و شیوه‌های جاری؛ مثل سخنرانی‌ها، اشعار و...
# تکراری بودن محتوی و شیوه‌های جاری؛ مثل سخنرانی‌ها، اشعار و...
#ساختن یا استفاده کردن از [[روضه]] و مطالبی که مستند نیست، اما تأثر [[عاطفی]] ایجاد می‌کند.
# ساختن یا استفاده کردن از [[روضه]] و مطالبی که مستند نیست، اما تأثر [[عاطفی]] ایجاد می‌کند.
#انجام دادن بعضی [[رفتارها]]؛ مثل نواختن شیپور، اجرای آهنگ‎های مبتذل.
# انجام دادن بعضی [[رفتارها]]؛ مثل نواختن شیپور، اجرای آهنگ‎های مبتذل.
#آسیب رساندن به [[بدن]]، مثل قمه زنی که مبنای [[دینی]] ندارد.
# آسیب رساندن به [[بدن]]، مثل قمه زنی که مبنای [[دینی]] ندارد.
#قرار گرفتن [[مجالس عزاداری]]، در [[اختیار]] افراد کم سواد.
# قرار گرفتن [[مجالس عزاداری]]، در [[اختیار]] افراد کم سواد.
# خواندن بعضی از اشعار [[غلوآمیز]] که خلاف [[اعتقادات دینی]] است.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۶۰.</ref>
# خواندن بعضی از اشعار [[غلوآمیز]] که خلاف [[اعتقادات دینی]] است<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۶۰.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۳۰: خط ۲۲۹:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:روان‌شناسی عزاداری]]
[[رده:عزاداری]]
۱۱۸٬۳۷۳

ویرایش