خواب ام سلمه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = عاشورا
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خواب ام سلمه در حدیث]] | [[خواب ام سلمه در معارف و سیره حسینی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[خواب ام سلمه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[ام سلمه]] [[همسر پیامبر]] [[خدا]]{{صل}} از آن [[حضرت]] شنیده بود که [[حسین]]{{ع}} در [[کربلا]] کشته می‌‌شود و شیشه‌ای حاوی [[تربت]] [[کربلا]] به وی داده و فرموده بود: هرگاه این [[خاک]]، پر از [[خون]] شد، بدان که [[حسین]]{{ع}} [[شهید]] شده است. سال‌ها از این ماجرا گذشت. از روزی که [[امام حسین]]{{ع}} به سوی [[عراق]] عزیمت کرد، امّ سلمه نگران بود و هر روز به آن شیشه می‌‌نگریست و می‌‌گفت: آن روزی که تبدیل به [[خون]] شوی، روز عظیمی است! [[روز عاشورا]] [[پیامبر خدا]] را در [[خواب]] دید که با سر و رویی غبارآلود است. علّت را پرسید. فرمود: [[شاهد]] کشته شدن [[حسین]]{{ع}} بودم. امّ سلمه از [[خواب]] برخاسته و فریاد “حسین، کشته شد” سر داد و [[خواب]] خود را برای [[زنان]] [[بنی هاشم]] بازگفت. پرسیدند: از کجا می‌‌گویی؟ [[خواب]] خود را بیان کرد. [[ام سلمه]] از همان روز برای [[سید الشهدا]] مجلس عزا گرفت<ref>حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۳۱۶؛ مقتل الحسین، مقرم، ص ۳۶۹.</ref>. پس از دیدن آن [[خواب]]، وقتی سراغ شیشه رفت، آن را پر از [[خون]] یافت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۷۸.</ref>.
[[ام سلمه]] [[همسر پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} از آن حضرت شنیده بود که [[حسین]] {{ع}} در [[کربلا]] کشته می‌‌شود و شیشه‌ای حاوی [[تربت]] [[کربلا]] به وی داده و فرموده بود: هرگاه این خاک، پر از [[خون]] شد، بدان که [[حسین]] {{ع}} [[شهید]] شده است. سال‌ها از این ماجرا گذشت. از روزی که [[امام حسین]] {{ع}} به سوی [[عراق]] عزیمت کرد، امّ سلمه نگران بود و هر روز به آن شیشه می‌‌نگریست و می‌‌گفت: آن روزی که تبدیل به [[خون]] شوی، روز عظیمی است! [[روز عاشورا]] [[پیامبر خدا]] را در [[خواب]] دید که با سر و رویی غبارآلود است. علّت را پرسید. فرمود: [[شاهد]] کشته شدن [[حسین]] {{ع}} بودم. امّ سلمه از [[خواب]] برخاسته و فریاد “حسین، کشته شد” سر داد و [[خواب]] خود را برای [[زنان]] [[بنی هاشم]] بازگفت. پرسیدند: از کجا می‌‌گویی؟ [[خواب]] خود را بیان کرد. [[ام سلمه]] از همان روز برای [[سید الشهدا]] مجلس عزا گرفت<ref>حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۳۱۶؛ مقتل الحسین، مقرم، ص ۳۶۹.</ref>. پس از دیدن آن [[خواب]]، وقتی سراغ شیشه رفت، آن را پر از [[خون]] یافت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۷۸.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
{{پایان منابع}}


==منابع==
== پانویس ==
* [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:خواب ام سلمه]]
[[رده:عاشورا]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱

مقدمه

ام سلمه همسر پیامبر خدا (ص) از آن حضرت شنیده بود که حسین (ع) در کربلا کشته می‌‌شود و شیشه‌ای حاوی تربت کربلا به وی داده و فرموده بود: هرگاه این خاک، پر از خون شد، بدان که حسین (ع) شهید شده است. سال‌ها از این ماجرا گذشت. از روزی که امام حسین (ع) به سوی عراق عزیمت کرد، امّ سلمه نگران بود و هر روز به آن شیشه می‌‌نگریست و می‌‌گفت: آن روزی که تبدیل به خون شوی، روز عظیمی است! روز عاشورا پیامبر خدا را در خواب دید که با سر و رویی غبارآلود است. علّت را پرسید. فرمود: شاهد کشته شدن حسین (ع) بودم. امّ سلمه از خواب برخاسته و فریاد “حسین، کشته شد” سر داد و خواب خود را برای زنان بنی هاشم بازگفت. پرسیدند: از کجا می‌‌گویی؟ خواب خود را بیان کرد. ام سلمه از همان روز برای سید الشهدا مجلس عزا گرفت[۱]. پس از دیدن آن خواب، وقتی سراغ شیشه رفت، آن را پر از خون یافت[۲].

منابع

پانویس

  1. حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۳۱۶؛ مقتل الحسین، مقرم، ص ۳۶۹.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۷۸.