←جستارهای وابسته
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
«عزاء» به معنای [[صبر]] و [[شکیبایی]] بر [[مصیبت]] و [[اندوه]]<ref>مسعود، الرائد فرهنگ الفبایی عربی ـ فارسی، ۲/۱۱۸۴.</ref> و عزاداری به معنای ماتمداری، [[ذکر مصیبت]]، تعزیت، [[زاری]] و [[سوگواری]]<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۰/۱۳۹۸۵.</ref> است. مراد از عزاداری در فرهنگ دینی، طلب تسلی از [[مصائب]] و صبرکردن بر [[حزن]] به سبب اسناد دادن امر به سوی [[خدای عزوجل]] است<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۵؛ معلوف، المنجد فی اللغه، ۱/۵۰۴.</ref>. عزاداری در عرف [[شیعی]] به همان معنای لغوی و عمدتاً در سوگواری [[شهادت]] [[معصومان]]{{ع}}، بهویژه شهادت [[امام حسین]]{{ع}} و [[شهدای کربلا]] به کار میرود<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.</ref>.<ref>[[صدیقه درویشزاده کاخکی|درویشزاده کاخکی، صدیقه]]، [[عزاداری (مقاله)| مقاله «عزاداری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۳۰۷–۳۱۵.</ref> | «عزاء» به معنای [[صبر]] و [[شکیبایی]] بر [[مصیبت]] و [[اندوه]]<ref>مسعود، الرائد فرهنگ الفبایی عربی ـ فارسی، ۲/۱۱۸۴.</ref> و عزاداری به معنای ماتمداری، [[ذکر مصیبت]]، تعزیت، [[زاری]] و [[سوگواری]]<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۰/۱۳۹۸۵.</ref> است. مراد از عزاداری در فرهنگ دینی، طلب تسلی از [[مصائب]] و صبرکردن بر [[حزن]] به سبب اسناد دادن امر به سوی [[خدای عزوجل]] است<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۵؛ معلوف، المنجد فی اللغه، ۱/۵۰۴.</ref>. عزاداری در عرف [[شیعی]] به همان معنای لغوی و عمدتاً در سوگواری [[شهادت]] [[معصومان]]{{ع}}، بهویژه شهادت [[امام حسین]]{{ع}} و [[شهدای کربلا]] به کار میرود<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.</ref>.<ref>[[صدیقه درویشزاده کاخکی|درویشزاده کاخکی، صدیقه]]، [[عزاداری (مقاله)| مقاله «عزاداری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۳۰۷–۳۱۵.</ref> | ||
عزاداری در عرف عام به دو معنا اطلاق میشود: الف) داغ دیدگی و عزاداری شخصی و بالفعل؛ ب) [[مراسم عزاداری]] که به صورت سنتی برای بزرگان [[دینی]] و دیگران برگزار میشود. این دو، از دیدگاه روانشناسی کاملا متفاوت هستند. داغ دیدگی | عزاداری در عرف عام به دو معنا اطلاق میشود: الف) داغ دیدگی و عزاداری شخصی و بالفعل؛ ب) [[مراسم عزاداری]] که به صورت سنتی برای بزرگان [[دینی]] و دیگران برگزار میشود. این دو، از دیدگاه روانشناسی کاملا متفاوت هستند. داغ دیدگی واقعی امری است غیر اختیاری و افراد داغدار از مدار [[زندگی]] عادی خارج میشوند و باید به تدریج به زندگی عادی برگردند. اما مراسم عزاداری، کاملاً اختیاری و [[برنامهریزی]] شده است و بخشی از برنامههای زندگی عادی افراد محسوب میشود. داغداری حالتی روانی و درونی است، ولی مراسم عزاداری معمولاً به صورت [[اجتماعی]] صورت میگیرد. برای عادی شدن زندگی فرد داغ دار، عواملی به کمک میآیند که از جمله آنها مراسم عزاداری است. | ||
داغ دیدگی ممکن است به صورت ناگهانی و بدون آمادگی باشد؛ مثل اینکه عزیزی را در تصادف اتومبیل از دست بدهند و ممکن است با پیش بینی و آمادگی قبلی باشد، مثل این که عزیزی پس از یک دوره سخت [[بیماری]] لاعلاج، از [[دنیا]] برود. در هر دو صورت، داغدیدگی [[صدق]] میکند، اما ناگهانی بودن سختتر است<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روانشناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روانشناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]]، ص ۲۳.</ref>. | داغ دیدگی ممکن است به صورت ناگهانی و بدون آمادگی باشد؛ مثل اینکه عزیزی را در تصادف اتومبیل از دست بدهند و ممکن است با پیش بینی و آمادگی قبلی باشد، مثل این که عزیزی پس از یک دوره سخت [[بیماری]] لاعلاج، از [[دنیا]] برود. در هر دو صورت، داغدیدگی [[صدق]] میکند، اما ناگهانی بودن سختتر است<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روانشناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روانشناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]]، ص ۲۳.</ref>. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
رسمیت یافتن عزاداری و ادامه آن از سال ۳۵۲ق، عزاداری [[سیدالشهدا]]{{ع}} را به یکی از [[مناسک]] [[فرهنگی]] و رسمی در [[ایران]] تبدیل کرد<ref>واعظزاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۳؛ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸.</ref>. در نهایت عزاداری [[حسینی]] از عصر [[صفویه]] به بعد گسترش شکلی یافت و شاهان صفوی که خود را ملزم به ترویج [[تشیع]] میدانستند، یاد و ذکر سیدالشهدا{{ع}} را هم از نظر گستردگی و هم از نظر شکلی به کمال رساندند<ref>گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۳۹–۱۴۰.</ref>. شکلهای عزاداری در این دوره به شیوه [[روضهخوانی]]، دستههای سینهزنی، [[تعزیه]] و شبیهخوانی بود که تا امروز هم ادامه دارد<ref>محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۷ و ۲۹۵–۲۹۹.</ref>.<ref>[[صدیقه درویشزاده کاخکی|درویشزاده کاخکی، صدیقه]]، [[عزاداری (مقاله)| مقاله «عزاداری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۳۰۷–۳۱۵.</ref> | رسمیت یافتن عزاداری و ادامه آن از سال ۳۵۲ق، عزاداری [[سیدالشهدا]]{{ع}} را به یکی از [[مناسک]] [[فرهنگی]] و رسمی در [[ایران]] تبدیل کرد<ref>واعظزاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۳؛ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸.</ref>. در نهایت عزاداری [[حسینی]] از عصر [[صفویه]] به بعد گسترش شکلی یافت و شاهان صفوی که خود را ملزم به ترویج [[تشیع]] میدانستند، یاد و ذکر سیدالشهدا{{ع}} را هم از نظر گستردگی و هم از نظر شکلی به کمال رساندند<ref>گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۳۹–۱۴۰.</ref>. شکلهای عزاداری در این دوره به شیوه [[روضهخوانی]]، دستههای سینهزنی، [[تعزیه]] و شبیهخوانی بود که تا امروز هم ادامه دارد<ref>محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۷ و ۲۹۵–۲۹۹.</ref>.<ref>[[صدیقه درویشزاده کاخکی|درویشزاده کاخکی، صدیقه]]، [[عزاداری (مقاله)| مقاله «عزاداری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۳۰۷–۳۱۵.</ref> | ||
== چرایی عزاداری == | == چرایی عزاداری == | ||
خط ۶۸: | خط ۶۱: | ||
# '''استناد به منابع غیر معتبر:''' یکی از آسیبهایی که خصوصا در قرنهای اخیر، [[عزاداری امام حسین]] {{ع}} را [[تهدید]] میکند، استناد [[اهل]] [[منبر]] و [[مرثیهسرایان]]، به منابع غیر معتبر و غیر قابل استناد است<ref>برای اطّلاع از منابع قابل استناد و منابع غیر قابل استناد تاریخ عاشورا، ر. ک: دانش نامه امام حسین {{ع}}، ج۱، ص۵۲ (پیش گفتار / منابع قابل استناد) و، ص۹۱ (منابع غیرقابل استناد).</ref>. نکته قابل توجّه، اینکه [[تاریخ عاشورا]]، بیشتر از بسیاری موضوعات دیگر، دارای منابع معتبر و قابل استناد است و [[مرثیهسرایان]] متعهّد و [[آگاه]]، اصولاً نیازی به استفاده از منابع غیر قابل استناد ندارند. | # '''استناد به منابع غیر معتبر:''' یکی از آسیبهایی که خصوصا در قرنهای اخیر، [[عزاداری امام حسین]] {{ع}} را [[تهدید]] میکند، استناد [[اهل]] [[منبر]] و [[مرثیهسرایان]]، به منابع غیر معتبر و غیر قابل استناد است<ref>برای اطّلاع از منابع قابل استناد و منابع غیر قابل استناد تاریخ عاشورا، ر. ک: دانش نامه امام حسین {{ع}}، ج۱، ص۵۲ (پیش گفتار / منابع قابل استناد) و، ص۹۱ (منابع غیرقابل استناد).</ref>. نکته قابل توجّه، اینکه [[تاریخ عاشورا]]، بیشتر از بسیاری موضوعات دیگر، دارای منابع معتبر و قابل استناد است و [[مرثیهسرایان]] متعهّد و [[آگاه]]، اصولاً نیازی به استفاده از منابع غیر قابل استناد ندارند. | ||
# '''گزارشهای ذلّتبار:''' [[حسین بن علی]] {{ع}}، مظهر [[عزّت]] [[الهی]] و [[عاشورا]]، جلوهگاه حماسه و عزّت [[حسینی]] و [[شعار]] [[دشمن]] شکن «هَیهاتَ مِنّا الذّلة!»، [[میراث]] گران بهای اوست، بنا بر این، هر گزارشی از [[تاریخ عاشورا]] که حاکی از پذیرش [[ذلّت]] توسّط [[امام حسین]] {{ع}} باشد، [[دروغ]] بوده و ساخته و پرداخته [[دشمنان]] اوست. | # '''گزارشهای ذلّتبار:''' [[حسین بن علی]] {{ع}}، مظهر [[عزّت]] [[الهی]] و [[عاشورا]]، جلوهگاه حماسه و عزّت [[حسینی]] و [[شعار]] [[دشمن]] شکن «هَیهاتَ مِنّا الذّلة!»، [[میراث]] گران بهای اوست، بنا بر این، هر گزارشی از [[تاریخ عاشورا]] که حاکی از پذیرش [[ذلّت]] توسّط [[امام حسین]] {{ع}} باشد، [[دروغ]] بوده و ساخته و پرداخته [[دشمنان]] اوست. | ||
# '''غُلُوْ:''' گزارشهای ذلّت بار، پایین آوردن اهل بیت {{عم}} از جایگاه | # '''غُلُوْ:''' گزارشهای ذلّت بار، پایین آوردن اهل بیت {{عم}} از جایگاه واقعی آنها و [[غلو]]، بالاتر بُردن آنان از جایگاه واقعی آنهاست که متأسّفانه، هر دو آفت، در برخی مجالس [[مرثیهسرایی]] مشاهده میشود. باید دانست، کسانی که در مجالس عزاداری، اهل بیت {{عم}} را جایگزین خدا میکنند و به جای خدامحور کردنِ مجالس [[امام حسین]] {{ع}} و پیوند دادن [[دلها]] به خدا از طریق اهل بیت {{عم}} - که ابواب [[الهی]] هستند - [[مردم]] را به «حسینُ اللّهی» و «زینبُ اللّهی» شدن، [[دعوت]] مینمایند، آگاهانه یا ناخودآگاه، در خدمت [[اهداف]] دشمنان اهل بیت {{عم}} قرار گرفتهاند و سید الشهدا {{ع}} هم از آنان، بیزار است<ref>برای آگاهی بیشتر درباره خطر غلو درباره اهل بیت {{عم}} (ر. ک: اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث: بخش سیزدهم: غلو کردن درباره اهل بیت {{عم}} و جامعهشناسی تحریفات عاشورا).</ref>. | ||
# '''[[دروغ]]:''' زشتترین و خطرناکترین [[دروغها]]<ref>برای آشنایی با اقسام دروغ، ر. ک: لؤلؤ و مرجان: مقام چهارم.</ref>، دروغ بستن به خداوند متعال، [[پیامبر خدا]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} است که از [[گناهان کبیره]] شمرده شده، موجب بطلان [[روزه]] میگردد<ref>الکافی، ج۲، ص۳۴۰، ح۹.</ref>. مرثیهسرایانی که بدون حجّت شرعی، سخنی را به [[خدا]] و اهل بیت {{عم}} نسبت میدهند، نه تنها خادم و | # '''[[دروغ]]:''' زشتترین و خطرناکترین [[دروغها]]<ref>برای آشنایی با اقسام دروغ، ر. ک: لؤلؤ و مرجان: مقام چهارم.</ref>، دروغ بستن به خداوند متعال، [[پیامبر خدا]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} است که از [[گناهان کبیره]] شمرده شده، موجب بطلان [[روزه]] میگردد<ref>الکافی، ج۲، ص۳۴۰، ح۹.</ref>. مرثیهسرایانی که بدون حجّت شرعی، سخنی را به [[خدا]] و اهل بیت {{عم}} نسبت میدهند، نه تنها خادم و ذاکر [[امام حسین]] {{ع}} نیستند، بلکه باید بدانند که کار آنها، [[گناه کبیره]] است. | ||
# '''[[بدعت]] در نحوه عزاداری:''' شماری از آفات، مربوط به شیوه و چگونگی عزاداری میشوند. از نظر [[فقهی]]، [[عبادات]]، اعم از [[واجب]] یا [[مستحب]]، توقیفی هستند، بدین معنا که اصل [[عبادت]] و چگونگی آن، باید توسّط ادلّه [[شرعی]] [[اثبات]] شود. در غیر این صورت، عملی که به عنوان عبادت انجام میشود، بدعت محسوب میگردد و نه تنها مطلوب نیست، بلکه ممنوع و [[حرام]] است. [[استحباب]] عزاداری برای [[سالار شهیدان]]، بر پایه ادلّه [[قطعی]]، ثابت است و با عنایت به آثار و [[برکات]] فردی و [[اجتماعی]] آن، از بزرگترین عبادات محسوب میگردد؛ اما درباره چگونگی انجام گرفتن این عبادت، معیار، عزاداریهای مرسوم در عصر صدور روایاتِ مربوط به این عزاداری است؛ بلکه میتوان گفت: اطلاق این [[روایات]]، شامل انواع عزاداریهای مرسوم در اعصار مختلف نیز میگردد، مشروط به این که آنچه رایج شده، برای عزاداری [[صدق]] کند و موجب وَهْن مکتب اهل بیت {{عم}} نگردد و یا همراه با انجام دادن عملی [[نامشروع]] نباشد. بنا بر این، آنچه در شماری از مجالس عزاداری، به تدریج مرسوم شده است (مانند: استفاده از ابزارهای موسیقی و آهنگهای مبتذل، تشبّه مرد به [[زن]]، و همچنین کارهایی چون قمه زدن)، [[بدعت]] در عزاداری محسوب میشود، بهویژه قمه زدن که در عصر حاضر، زمینهساز تبلیغات سوء بر ضدّ [[پیروان اهل بیت]] {{عم}} و موجب وَهْن [[مکتب]] [[تشیّع]] است<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]]، ص ۷۷۶ ـ ۷۸۱.</ref>. | # '''[[بدعت]] در نحوه عزاداری:''' شماری از آفات، مربوط به شیوه و چگونگی عزاداری میشوند. از نظر [[فقهی]]، [[عبادات]]، اعم از [[واجب]] یا [[مستحب]]، توقیفی هستند، بدین معنا که اصل [[عبادت]] و چگونگی آن، باید توسّط ادلّه [[شرعی]] [[اثبات]] شود. در غیر این صورت، عملی که به عنوان عبادت انجام میشود، بدعت محسوب میگردد و نه تنها مطلوب نیست، بلکه ممنوع و [[حرام]] است. [[استحباب]] عزاداری برای [[سالار شهیدان]]، بر پایه ادلّه [[قطعی]]، ثابت است و با عنایت به آثار و [[برکات]] فردی و [[اجتماعی]] آن، از بزرگترین عبادات محسوب میگردد؛ اما درباره چگونگی انجام گرفتن این عبادت، معیار، عزاداریهای مرسوم در عصر صدور روایاتِ مربوط به این عزاداری است؛ بلکه میتوان گفت: اطلاق این [[روایات]]، شامل انواع عزاداریهای مرسوم در اعصار مختلف نیز میگردد، مشروط به این که آنچه رایج شده، برای عزاداری [[صدق]] کند و موجب وَهْن مکتب اهل بیت {{عم}} نگردد و یا همراه با انجام دادن عملی [[نامشروع]] نباشد. بنا بر این، آنچه در شماری از مجالس عزاداری، به تدریج مرسوم شده است (مانند: استفاده از ابزارهای موسیقی و آهنگهای مبتذل، تشبّه مرد به [[زن]]، و همچنین کارهایی چون قمه زدن)، [[بدعت]] در عزاداری محسوب میشود، بهویژه قمه زدن که در عصر حاضر، زمینهساز تبلیغات سوء بر ضدّ [[پیروان اهل بیت]] {{عم}} و موجب وَهْن [[مکتب]] [[تشیّع]] است<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]]، ص ۷۷۶ ـ ۷۸۱.</ref>. | ||
==[[مراسم و سنتهای عزاداری]]== | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | {{مدخل وابسته}} |