بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n\n\n +\n\n)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = امام علی | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = [[ولایت امام علی در حدیث]] | |||
| پرسش مرتبط = امام علی (پرسش) | |||
}} | |||
{{ | == مقدمه == | ||
< | زیستن و مردن بر روال [[حیات]] و ممات [[نبوی]]، آرزوی هر [[مسلمان]] است. در خواستههای ما در [[ادعیه]] نیز آمده است که: {{متن حدیث|أللّهمّ أحینا حیاة محمّد و أمتنا ممات محمّد}}<ref> ما را به حیات محمّد زنده بدار و به ممات او بمیران.</ref>، امّا چگونه و با چه شرایط و زمینههایی؟ در [[احادیث]]، از جمله آنچه که [[حیات]] و ممات [[انسان]] را در این مدار قرار میدهد، "[[ولایت علی]] و [[امامان]]" به شمار آمده است. [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|من سرّه أن یحیی حیاتی و یموت مماتی و یسکن جنّة عدن غرسها ربّی، فلیوال علیّا من بعدی و لیوال ولیّه و لیقتد بالأئمّة من بعدی...}}<ref>«هرکس دوست دارد که بر حیات من زندگی کند و بر ممات من بمیرد و در بهشت جاودانی که خدا آن را کاشته و رویانده ساکن شود، پس از من با [[امام علی|علی]] {{ع}} و دوستدار او دوستی کند و به امامان پس از من اقتدا کند». احقاق الحقّ، ج ۵ ص ۱۱۱، بحارالأنوار، ج ۲۳، اثبات الهداة، ج ۳ ص ۱۹</ref> در [[حدیث]] دیگری آمده که فرمود: {{متن حدیث|من سرّه أن یحیی حیاتی و یموت میتتی... فلیتمسّک بولایة علیّ بن أبی طالب}}<ref>بحارالأنوار، ج ۴۰ ص ۸۱</ref> که تمسّک به ولای [[امام علی|علی]] {{ع}} موجب دست یافتن به [[حیات]] محمّدی شمرده شده است. این مضمون در [[روایات]] متعددی آمده<ref>از جمله در بحارالأنوار، ج ۲۳ صفحات ۱۱۰، ۱۲۳، ۱۳۶، ۱۳۷، ۱۵۳، ۲۴۸ و... نیز در ج ۳۶ صفحات ۲۲۷، ۲۴۷، ۲۴۸، ۲۶۹</ref> و تولای [[اهل بیت]] و اوصیای [[پیامبر]] و [[تسلیم]] بودن در مقابل فضایلشان و [[دشمنی]] با دشمنانشان را یادآور شده و تعلیل آورده که اینان [[عترت]] من و پارۀ تن منند، شما را [[گمراه]] نمیکنند و با [[علم]] و دانشی که دارند به [[خدا]] و [[بهشت]] [[راهنمایی]] میکنند. اینگونه است که [[حیات]] محمّدی در سایۀ ولایت علوی پدید میآید و رسیدن به [[رضای خدا]] با تمسّک به [[ولایت]] و اطاعتشان فراهم میگردد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۹۷.</ref>. | ||
< | |||
< | |||
== | == فریضه ولایت == | ||
علام [[ولایت امیر مؤمنان]] از سوی [[پیامبر]]، تکلیف الهی او بود که در آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ}}<ref>سوره مائده آیه۶۷.</ref> بیان شده است، پذیرش این [[ولایت]] و [[اطاعت]] از امر [[ولیّ]] نیز، [[تکلیف]] [[واجب]] [[مسلمانان]] بود که در [[آیه]] [[اطاعت از اولی الأمر]] آمده است. | |||
بنابراین، [[خلافت]] و ولایت، یک [[فریضه]] است، هم در بعد [[اعتقادی]]، هم در بعد عملی. در روایاتی هم به فریضۀ ولایت تصریح شده است. [[امام باقر]] آخرین تکلیف واجبی که [[خداوند]] آن را نازل فرمود ولایت است و پس از آن فریضهای نازل نکرد. [[تاریخ]] هم [[گواهی]] میدهد که پس از [[حادثۀ غدیر]] خم که آن [[حکم]] از سوی [[خدا]] [[ابلاغ]] شد، دیگر حکمی و دستوری نازل نشد تا آنکه پیامبر درگذشت. امام باقر{{ع}} در سخنی دیگر فرمود: [[پیامبر خدا]] از [[مدینه]] به قصد [[حج]] بیرون آمد، درحالی که همۀ [[احکام الهی]] را برای [[قوم]] خود بیان کرده بود، مگر حج و ولایت را. [[جبرئیل]] نازل شد و به آن حضرت گفت: ای [[محمّد]]! خداوند [[سلام]] میرساند و میفرماید: [[جان]] هیچ [[پیامبری]] از پیامبرانم را نگرفتهام تا آنکه دینم را کامل و حجّتم را [[استوار]] سازم. برعهدۀ تو دو فریضه باقی مانده است که نیاز است آن دو را به قوم خود برسانی، یکی فریضۀ حج، دیگری فریضۀ ولایت و [[جانشینی]] پس از خود: {{متن حدیث|قد بقی علیک من ذلک فریضتان ممّا یحتاج ان تبلّغها قومک: فریضة الحجّ و فریضة الولایة و الخلافة من بعدک...}}<ref>بحار الأنوار، ج ۳۷ ص۲۰۱.</ref>. آنگاه دستور میدهد که حج انجام دهد و مسلمانان هم با او حج گزارند تا پیامبر، [[حج]] را نیز مثل [[نماز]] و [[روزه]] و [[زکات]] به آنان [[نیکو]] بیاموزد، سپس [[فرمان]] میدهد که موضوع ولایت [[ولیّ خدا]] را هم مطرح کند و [[مولی]] بودن علی{{ع}} را بر هرزن و [[مرد]] [[مؤمن]] یادآور شود. [[رسول]] خد{{صل}} به تکلیف خود عمل کرد. [[مردم]] نیز آن [[روز]] به [[تکلیف]] عمل کردند و پذیرفتند و به [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان "[[امیر المؤمنین]]" تهنیت و تبریک گفتند، هرچند پس از [[وفات پیامبر]] [[خدا]] و بروز فتنۀ [[سقیفه]] و [[پیمانشکنی]] مردم، [[حق]] این [[فریضه]] ادا نشد و مردم بسیاری از منهاج صحیح و [[صراط مستقیم]] کنار ماندند. ابن [[هارون]] [[عبدی]] میگوید: من همعقیده با [[خوارج]] بودم. روزی نزد [[ابوسعید خدری]] نشسته بودم، شنیدم که میگوید: مردم به پنج چیز [[مأمور]] شدند، به چهارتا عمل کردند و یکی را واگذاشتند. کسی گفت: ای ابوسعید، آن چهار چیز که به آنها عمل شد کدام است؟ گفت: [[نماز]] و [[زکات]] و [[حج]] و [[روزه]]. گفت: آن یکی که به آن عمل نشد کدام است؟ گفت: [[ولایت علی بن ابی طالب]]{{ع}}، پرسید: مگر آن هم مثل آنها [[واجب]] و فرض است؟ گفت: آری. گفت: پس مردم راه [[کفر]] پیش گرفتهاند! پاسخ داد: [[گناه]] من چیست؟ این، همان [[ارتداد سیاسی]] و بازگشت به جاهلیت و ترک [[سنّت نبوی]] است که در مقابل نصّ پیامبر، به [[اجتهاد]] پرداختند و [[وصیت]] [[حضرت رسول]] را نادیده گرفته، [[جامعه]] را از [[امامت علی]]{{ع}} [[محروم]] ساختند و با کنار گذاشتن آن حضرت از [[خلافت]]، بزرگترین ترک واجب را مرتکب شدند. اگر [[ولایت]]، فریضۀ الهی نبود، [[خداوند]] با آن لحن شدید به [[پیامبر]] خطاب نمیفرمود که اگر آن را به مردم [[ابلاغ]] نکنی، [[رسالت الهی]] را انجام ندادهای. هم ولایت فریضه است، هم [[اطاعت]] [[ولیّ خدا]] فرض است، هم [[امامان]] مفترض الطّاعهاند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۶۳.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | |||
{{مدخل امام علی}} | {{مدخل امام علی}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{امام علی}} | {{امام علی}} | ||
[[رده:امام علی]] | [[رده:امام علی]] | ||
[[رده:ولایت | [[رده:ولایت]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] |