ابوعبدالله جدلی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابوعبدالله جدلی در تراجم و رجال]] - [[ابوعبدالله جدلی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام علی | عنوان مدخل  = ابوعبدالله جدلی | مداخل مرتبط = [[ابوعبدالله جدلی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابوعبدالله جدلی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی از مسجد کوفه.jpg
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی از مسجد کوفه
| نام کامل = عبدة بن عبد بن عبدالله بن ابی عمر
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = ابو عبدالله جَدلی   
| لقب = 
| اهل = 
| از قبیله = {{فهرست جعبه افقی| [[کنده]] | [[جدیله]] }} 
| از تیره =
| پدر = 
| مادر = 
| همسر =
| پسر = 
| دختر = 
| خواهر =
| برادر =
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد =   
| محل زندگی = 
| تاریخ درگذشت =   
| محل درگذشت =
| تاریخ شهادت = 
| محل شهادت =
| طول عمر = 
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[امام علی]]
| از طبقه =
| در جنگ = [[قیام مختار]]
| نقش‌ها = 
| فعالیت‌ها = 
| علت شهرت = 
| علت درگذشت =
| علت شهادت = 
| راوی از = 
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =  
| آخرین راوی از او =  
}}


== مقدمه ==
== آشنایی اجمالی ==
در نام وی که از مخضرمین است، [[اختلاف]] اندکی وجود دارد. بیشتر، نام و [[نسب]] وی را [[عبدة بن عبد بن عبدالله بن ابی عمر]] نوشته‌اند که در انتساب به [[قبیله]] خود جَدِیلَه، به وی جَدَلی می‌گویند<ref>برای اطلاع از نسب کامل وی ر. ک: ابن سعد، ج۶، ص۲۴۸؛ طبری، ج۱۱، ص۶۶۶؛ ابن ماکولا، ج۱، ص۱۶۸.</ref>.
در نام وی که از مخضرمین است، [[اختلاف]] اندکی وجود دارد. بیشتر، نام و [[نسب]] وی را [[عبدة بن عبد بن عبدالله بن ابی عمر]] نوشته‌اند که در انتساب به [[قبیله]] خود جَدِیلَه، به وی جَدَلی می‌گویند<ref>برای اطلاع از نسب کامل وی ر. ک: ابن سعد، ج۶، ص۲۴۸؛ طبری، ج۱۱، ص۶۶۶؛ ابن ماکولا، ج۱، ص۱۶۸.</ref>.


افزون بر آنچه درباره نامش گذشت، او را [[عبده]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۴۸؛ طبری، ج۱۱، ص۶۶۴.</ref> [[عبید]]<ref>طوسی، ص۷۱؛ ابن داوود حلی، ص۱۲۶.</ref> عبدالرحمان<ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۴۱؛ بخاری، ج۵، ص۳۱۹.</ref> و [[معبد]]<ref>طبرانی، ج۱۹، ص۳۵۹.</ref> نیز گفته‌اند. شرح حال نگاران دیگر، هر کدام یکی از این موارد را ترجیح داده‌اند، ولی بیشتر از وی با نام "عبد" یاد کرده و باقی موارد را با واژه "قیل" آورده‌اند<ref>مزی، ج۳۴، ص۲۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۶۵.</ref>. ابن ماکولا<ref>ابن ماکولا، ج۱، ص۱۶۸.</ref> و برخی دیگر<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۲۷۰.</ref>، [[کنیه]] وی را همان اسمش دانسته‌اند. [[شعبی]] گفته است که ابوعبدالله جدلی، [[بنده]] [[ازد]] بود (عبدالأزد) اما ادعای انتساب به قبیله [[جدیلة بن عدوان]] می‌کرد. این ادعا که مورد [[اختلاف]] بود، نزد عمر مطرح شد. عمر در این باره از قبیله عدوان پرسید و آنان وی را دارای نسب بالا و [[برتر]] در میان خود دانستند. عمر نیز [[ابوعبدالله]] را از آنان دانست<ref>ابن شبه، ج۳، ص۱۰۶۵.</ref>.
افزون بر آنچه درباره نامش گذشت، او را [[عبده]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۴۸؛ طبری، ج۱۱، ص۶۶۴.</ref> [[عبید]]<ref>طوسی، ص۷۱؛ ابن داوود حلی، ص۱۲۶.</ref> عبدالرحمان<ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۴۱؛ بخاری، ج۵، ص۳۱۹.</ref> و [[معبد]]<ref>طبرانی، ج۱۹، ص۳۵۹.</ref> نیز گفته‌اند. شرح حال نگاران دیگر، هر کدام یکی از این موارد را ترجیح داده‌اند، ولی بیشتر از وی با نام «عبد» یاد کرده و باقی موارد را با واژه «قیل» آورده‌اند<ref>مزی، ج۳۴، ص۲۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۶۵.</ref>. ابن ماکولا<ref>ابن ماکولا، ج۱، ص۱۶۸.</ref> و برخی دیگر<ref> بلاذری، ج۱۳، ص۲۷۰.</ref>، [[کنیه]] وی را همان اسمش دانسته‌اند. [[شعبی]] گفته است که ابوعبدالله جدلی، [[بنده]] [[ازد]] بود (عبدالأزد) اما ادعای انتساب به قبیله [[جدیلة بن عدوان]] می‌کرد. این ادعا که مورد [[اختلاف]] بود، نزد عمر مطرح شد. عمر در این باره از قبیله عدوان پرسید و آنان وی را دارای نسب بالا و [[برتر]] در میان خود دانستند. عمر نیز [[ابوعبدالله]] را از آنان دانست<ref>ابن شبه، ج۳، ص۱۰۶۵.</ref>.


در اینکه وی [[صحابی]] نیست، تردیدی وجود ندارد. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۴۸.</ref> شرح حال وی را در طبقه اول [[تابعان]] [[کوفه]] آورده که از [[امام علی]] {{ع}} [[روایت]] می‌کنند؛ همانگونه که شرح حال نگاران دیگر چنین کرده‌اند<ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۴۱.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۲۴۸.</ref> نیز در بخش سوم - مخضرمین - به وی اشاره کرده است.
در اینکه وی [[صحابی]] نیست، تردیدی وجود ندارد. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۴۸.</ref> شرح حال وی را در طبقه اول [[تابعان]] [[کوفه]] آورده که از [[امام علی]] {{ع}} [[روایت]] می‌کنند؛ همانگونه که شرح حال نگاران دیگر چنین کرده‌اند<ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۴۱.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۲۴۸.</ref> نیز در بخش سوم - مخضرمین - به وی اشاره کرده است.


او [[شیعه]] و از [[اصحاب امام علی]] {{ع}} بود<ref>طوسی، رجال، ص۷۱.</ref>. بر اساس منابع دیگر، وی از [[اصحاب خاص]] و [[مقرب]] نزد آن [[حضرت]] بود<ref>مفید، ص۷.</ref>، ابن سعد<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۴۸.</ref> با وصف "شدید التشیع" از او یاد کرده و [[ابن قتیبه]]<ref>ابن قتیبه، ص۶۲۴.</ref> وی را از [[غالیان]] رافضه دانسته است. [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۴، ص۵۴۴.</ref> هم وی را "[[شیعی]] بغیض" شیعه‌ای تندرو، معرفی کرده است.
او [[شیعه]] و از [[اصحاب امام علی]] {{ع}} بود<ref>طوسی، رجال، ص۷۱.</ref>. بر اساس منابع دیگر، وی از [[اصحاب خاص]] و [[مقرب]] نزد آن [[حضرت]] بود<ref>مفید، ص۷.</ref>، ابن سعد<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۴۸.</ref> با وصف «شدید التشیع» از او یاد کرده و [[ابن قتیبه]]<ref>ابن قتیبه، ص۶۲۴.</ref> وی را از [[غالیان]] رافضه دانسته است. [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۴، ص۵۴۴.</ref> هم وی را «[[شیعی]] بغیض» شیعه‌ای تندرو، معرفی کرده است.


او در حوادث دوره پس از [[رسول خدا]] {{صل}} نقشی فعال داشت. در [[شورش]] بر [[ضد]] [[عثمان]]، در حضور وی بر او انتقادهایی کرد که موجب [[خشم]] عثمان شد<ref>ابن شبه، ج۳، ص۱۰۶۵.</ref>. او با [[امام علی]] {{ع}} رابطی نزدیک داشت. وی گزارش می‌کند پس از [[قتل عثمان]]، [[عایشه]] را از رفتن به [[بصره]] منصرف کرده است، ولی [[طلحه]] دوباره توانسته وی را به [[همراهی]] [[راضی]] کند<ref>کوفی، ج۲، ص۳۴۵؛ قاضی نعمان، ج۱، ص۴۰۳.</ref>. ابوعبدالله جدلی [[شاهد]] ضربت خوردن امام علی {{ع}} در [[مسجد کوفه]] و [[وصیت]] آن [[حضرت]] به [[امام حسن]] {{ع}} بود و نقل می‌کرد هنگام حمل [[پیکر امام]] برای [[دفن]]، جلو [[تابوت]]، خود پیش می‌رفت<ref>باعونی، ج۲، ص۱۱۳.</ref>.
او در حوادث دوره پس از [[رسول خدا]] {{صل}} نقشی فعال داشت. در [[شورش]] بر [[ضد]] [[عثمان]]، در حضور وی بر او انتقادهایی کرد که موجب [[خشم]] عثمان شد<ref>ابن شبه، ج۳، ص۱۰۶۵.</ref>. او با [[امام علی]] {{ع}} رابطی نزدیک داشت. وی گزارش می‌کند پس از [[قتل عثمان]]، [[عایشه]] را از رفتن به [[بصره]] منصرف کرده است، ولی [[طلحه]] دوباره توانسته وی را به [[همراهی]] [[راضی]] کند<ref>کوفی، ج۲، ص۳۴۵؛ قاضی نعمان، ج۱، ص۴۰۳.</ref>. ابوعبدالله جدلی [[شاهد]] ضربت خوردن امام علی {{ع}} در [[مسجد کوفه]] و [[وصیت]] آن [[حضرت]] به [[امام حسن]] {{ع}} بود و نقل می‌کرد هنگام حمل [[پیکر امام]] برای [[دفن]]، جلو [[تابوت]]، خود پیش می‌رفت<ref>باعونی، ج۲، ص۱۱۳.</ref>.


از وی [[اخبار]] و [[احادیث]] قابل توجهی درباره امام علی {{ع}} نقل می‌شود؛ چنان که گزارش‌هایی از [[کتمان]] [[فضائل اهل بیت]] از سوی عایشه نقل کرده است<ref>قاضی نعمان، ج۲، ص۳۳۸.</ref>. وی گزارشی از [[شجاعت امام علی]] {{ع}} که مربوط به کندن در [[خیبر]] است، از خود [[امام]] نقل می‌کند<ref>ابن حمزه، ص۲۵۸.</ref>. [[روایت]] دیگر وی، درباره "[[دابه الأرض]]" است که مصداق آن، [[حضرت علی]] {{ع}} معرفی می‌شود<ref>ابن‌شهرآشوب، ج۲، ص۲۹۷.</ref>. امام علی {{ع}} همچنین برای وی، واژه "[[حسنه]]" را در [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ}}<ref>«آنان که کار نیک آورند (پاداشی) بهتر از آن خواهند داشت و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ}}<ref>«و کسانی که کار بد آورند (با) چهره‌هایشان در آتش افکنده می‌شوند؛ آیا جز (برای) آنچه انجام می‌دادید کیفر داده می‌شوید؟» سوره نمل، آیه ۹۰.</ref> به [[شناخت]] [[ولایت ائمه]] و [[دوست داشتن]] ایشان، و سینه را [[انکار]] [[ولایت]] و [[بغض]] [[ائمه]] [[تفسیر]] کرده است<ref>کلینی، ج۱، ص۱۸۵؛ برقی، ج۱، ص۱۵۰؛ فرات کوفی، ص۳۱۲؛ قاضی نعمانی، ج۳، ص۲۴۲.</ref>. او از [[ام سلمه]] نقل می‌کند که [[ناسزا]] به [[امام علی]] {{ع}} را چون ناسزا به [[رسول خدا]] {{صل}} می‌دانست<ref>ابن ابی شیبه، ج۷، ص۵۰۳؛ حاکم، ج۳، ص۱۲۱.</ref>؛ چنان که از [[ابوذر]] [[روایت]] می‌کند [[منافقان]] را با [[بغض]] [[علی]] {{ع}} می‌شناخت<ref>حاکم، ج۳، ص۱۲۹.</ref>. با وجود این [[روایات]] که بر مواضع وی دلالت می‌کند، او نقل کرده که پشت سر امام علی {{ع}} [[نماز]] می‌خوانده که شنیده آن [[حضرت]] پس از اتمام [[سوره حمد]]، "آمین" گفته است<ref>سهمی، ص۲۱۴.</ref> که با [[عقاید شیعه]] سازگار نیست. این خبر به احتمال، با خبر دیگری که [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۶، ص۴۴۸.</ref> گزارش کرده آمیخته و [[اشتباه]] شده است. بر اساس این خبر، ابوعبدالله جدلی پس از [[حمد]] چنین می‌گفته است: {{متن قرآن|َ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا}}<ref>«و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران نهادیم و پروردگارت (تو را) رهنما و یاور بس» سوره فرقان، آیه ۳۱.</ref>.
از وی [[اخبار]] و [[احادیث]] قابل توجهی درباره امام علی {{ع}} نقل می‌شود؛ چنان که گزارش‌هایی از [[کتمان]] [[فضائل اهل بیت]] از سوی عایشه نقل کرده است<ref>قاضی نعمان، ج۲، ص۳۳۸.</ref>. وی گزارشی از [[شجاعت امام علی]] {{ع}} که مربوط به کندن در [[خیبر]] است، از خود [[امام]] نقل می‌کند<ref>ابن حمزه، ص۲۵۸.</ref>. [[روایت]] دیگر وی، درباره «[[دابه الأرض]]» است که مصداق آن، [[حضرت علی]] {{ع}} معرفی می‌شود<ref>ابن‌شهرآشوب، ج۲، ص۲۹۷.</ref>. امام علی {{ع}} همچنین برای وی، واژه «[[حسنه]]» را در [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ}}<ref>«آنان که کار نیک آورند (پاداشی) بهتر از آن خواهند داشت و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ}}<ref>«و کسانی که کار بد آورند (با) چهره‌هایشان در آتش افکنده می‌شوند؛ آیا جز (برای) آنچه انجام می‌دادید کیفر داده می‌شوید؟» سوره نمل، آیه ۹۰.</ref> به [[شناخت]] [[ولایت ائمه]] و [[دوست داشتن]] ایشان، و سینه را [[انکار]] [[ولایت]] و [[بغض]] [[ائمه]] [[تفسیر]] کرده است<ref>کلینی، ج۱، ص۱۸۵؛ برقی، ج۱، ص۱۵۰؛ فرات کوفی، ص۳۱۲؛ قاضی نعمانی، ج۳، ص۲۴۲.</ref>. او از [[ام سلمه]] نقل می‌کند که [[ناسزا]] به [[امام علی]] {{ع}} را چون ناسزا به [[رسول خدا]] {{صل}} می‌دانست<ref>ابن ابی شیبه، ج۷، ص۵۰۳؛ حاکم، ج۳، ص۱۲۱.</ref>؛ چنان که از [[ابوذر]] [[روایت]] می‌کند [[منافقان]] را با [[بغض]] [[علی]] {{ع}} می‌شناخت<ref>حاکم، ج۳، ص۱۲۹.</ref>. با وجود این [[روایات]] که بر مواضع وی دلالت می‌کند، او نقل کرده که پشت سر امام علی {{ع}} [[نماز]] می‌خوانده که شنیده آن [[حضرت]] پس از اتمام [[سوره حمد]]، «آمین» گفته است<ref>سهمی، ص۲۱۴.</ref> که با [[عقاید شیعه]] سازگار نیست. این خبر به احتمال، با خبر دیگری که [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۶، ص۴۴۸.</ref> گزارش کرده آمیخته و [[اشتباه]] شده است. بر اساس این خبر، ابوعبدالله جدلی پس از [[حمد]] چنین می‌گفته است: {{متن قرآن|َ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا}}<ref>«و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران نهادیم و پروردگارت (تو را) رهنما و یاور بس» سوره فرقان، آیه ۳۱.</ref>.


وی در [[قیام کربلا]]، از طرف [[کوفیان]] همراه وفدی [[خدمت]] [[امام حسین]] {{ع}} در [[مکه]] رسید تا آن حضرت را برای حضور در [[کوفه]] [[دعوت]] کند<ref>ابوالفرج اصفهانی، ص۶۳؛ ابن نما، ص۱۵.</ref>؛ هر چند پیش از آن، امام علی {{ع}} برای وی [[پیش بینی]] کرده بود که [[مردم]]، امام حسین {{ع}} را [[یاری]] نخواهند کرد<ref>ابن قولویه، ص۱۴۹؛ طوسی، اختیار، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. او همچنین در [[قیام مختار]]، وی را [[همراهی]] کرد و [[ریاست]] [[شرطه]] مختار را پذیرفت و گاه [[جانشین]] مختار در [[امامت جماعت]] می‌شد<ref>بلاذری، ج۶، ص۴۴۷.</ref>. مختار او را با تعدادی از [[اهل کوفه]] برای یاری [[محمد بن حنفیه]] که از سوی [[عبدالله بن زبیر]] محصور شده بود، گسیل داشت. این [[مأموریت]]، با [[جدیت]] ابوعبدالله مجدلی با [[موفقیت]] انجام شد<ref>طبری، ج۶، ص۷۵؛ أخبار الدولة العباسیه، ص۱۰۳.</ref> و از این پس، [[روابط]] حسنه‌ای میان این دو برقرار گردید؛ چنان که وی، خبر دو زنی را که در کوفه، [[غالیان]] گرد آنان جمع می‌شدند، برای کسب [[تکلیف]] به محمد بن حنفیه داد و او نیز [[شیعیان کوفه]] را از آنان بر [[حذر]] داشت<ref>طبری، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. همچنین محمد بن حنفیه پس از [[قتل]] عبدالله بن زبیر، هنگامی که [[حجاج]] وی را به [[بیعت]] با [[عبدالملک بن مروان]] مجبور کرد، ابوعبدالله جدلی را به سوی [[عبدالملک]] فرستاد تا برای وی [[امان]] بگیرد و عبدالملک نیز وی را ستود و بدو امان داد<ref>بلاذری، ج۳، ص۴۸۳.</ref>.
وی در [[قیام کربلا]]، از طرف [[کوفیان]] همراه وفدی [[خدمت]] [[امام حسین]] {{ع}} در [[مکه]] رسید تا آن حضرت را برای حضور در [[کوفه]] [[دعوت]] کند<ref>ابوالفرج اصفهانی، ص۶۳؛ ابن نما، ص۱۵.</ref>؛ هر چند پیش از آن، امام علی {{ع}} برای وی [[پیش بینی]] کرده بود که [[مردم]]، امام حسین {{ع}} را [[یاری]] نخواهند کرد<ref>ابن قولویه، ص۱۴۹؛ طوسی، اختیار، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. او همچنین در [[قیام مختار]]، وی را [[همراهی]] کرد و [[ریاست]] [[شرطه]] مختار را پذیرفت و گاه [[جانشین]] مختار در [[امامت جماعت]] می‌شد<ref>بلاذری، ج۶، ص۴۴۷.</ref>. مختار او را با تعدادی از [[اهل کوفه]] برای یاری [[محمد بن حنفیه]] که از سوی [[عبدالله بن زبیر]] محصور شده بود، گسیل داشت. این [[مأموریت]]، با [[جدیت]] ابوعبدالله مجدلی با [[موفقیت]] انجام شد<ref>طبری، ج۶، ص۷۵؛ أخبار الدولة العباسیه، ص۱۰۳.</ref> و از این پس، [[روابط]] حسنه‌ای میان این دو برقرار گردید؛ چنان که وی، خبر دو زنی را که در کوفه، [[غالیان]] گرد آنان جمع می‌شدند، برای کسب [[تکلیف]] به محمد بن حنفیه داد و او نیز [[شیعیان کوفه]] را از آنان بر [[حذر]] داشت<ref>طبری، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. همچنین محمد بن حنفیه پس از [[قتل]] عبدالله بن زبیر، هنگامی که [[حجاج]] وی را به [[بیعت]] با [[عبدالملک بن مروان]] مجبور کرد، ابوعبدالله جدلی را به سوی [[عبدالملک]] فرستاد تا برای وی [[امان]] بگیرد و عبدالملک نیز وی را ستود و بدو امان داد<ref>بلاذری، ج۳، ص۴۸۳.</ref>.


[[یحیی بن معین]]<ref>یحیی بن معین، ج۱، ص۳۶۰؛ لیس بمتروک.</ref>، [[احمد بن حنبل]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۶، ص۹۳.</ref>، عجلی<ref>عجلی، ج۲، ص۴۱۴.</ref> و دیگران وی را توثیق کرده‌اند<ref>مزی، ج۳۴، ص۲۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۶۵.</ref>. در برابر این توثیق، برخی وی را [[تضعیف]] کرده‌اند که با مواضع [[شیعی]] وی بی‌ارتباط نیست. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۳۴۸.</ref> وی را تضعیف کرده است؛ چنانکه [[ابن حزم]]<ref>محلی، ج۲، ص۸۹.</ref>[[حدیث]] وی را قابل [[اعتماد]] ندانسته و گفته وی [[پرچمدار]] مختار [[کافر]] بود. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۱۲، ص۱۶۴.</ref>[[تردید]] و قدح برخی را در وی، به دلیل حضور او در [[لشکر]] مختار و [[نجات]] [[محمد بن حنفیه]] ذکر کرده، اما خود وی، این موضوع را موجب عدم اعتبار و قدح ندانسته است.
[[یحیی بن معین]]<ref>یحیی بن معین، ج۱، ص۳۶۰؛ لیس بمتروک.</ref>، [[احمد بن حنبل]]<ref>ابن ابی‌حاتم، ج۶، ص۹۳.</ref>، عجلی<ref>عجلی، ج۲، ص۴۱۴.</ref> و دیگران وی را توثیق کرده‌اند<ref>مزی، ج۳۴، ص۲۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۶۵.</ref>. در برابر این توثیق، برخی وی را [[تضعیف]] کرده‌اند که با مواضع [[شیعی]] وی بی‌ارتباط نیست. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۳۴۸.</ref> وی را تضعیف کرده است؛ چنانکه [[ابن حزم]]<ref>محلی، ج۲، ص۸۹.</ref>[[حدیث]] وی را قابل [[اعتماد]] ندانسته و گفته وی [[پرچمدار]] مختار [[کافر]] بود. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۱۲، ص۱۶۴.</ref>[[تردید]] و قدح برخی را در وی، به دلیل حضور او در [[لشکر]] مختار و [[نجات]] [[محمد بن حنفیه]] ذکر کرده، اما خود وی، این موضوع را موجب عدم اعتبار و قدح ندانسته است.


وی از [[خزیمة بن ثابت]]، [[سلمان فارسی]]، [[سلیمان بن صرد]]، [[ام سلمه]]، [[عایشه]] و تعدادی دیگر [[روایت]] می‌کند؛ چنانکه [[ابراهیم نخعی]]، [[عامر شعبی]] و دیگران از وی روایت نقل می‌کنند<ref>مزی، ج۳۴، ص۲۴.</ref><ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعبدالله جدلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۲۵-۴۲۶.</ref>
وی از [[خزیمة بن ثابت]]، [[سلمان فارسی]]، [[سلیمان بن صرد]]، [[ام سلمه]]، [[عایشه]] و تعدادی دیگر [[روایت]] می‌کند؛ چنانکه [[ابراهیم نخعی]]، [[عامر شعبی]] و دیگران از وی روایت نقل می‌کنند<ref>مزی، ج۳۴، ص۲۴.</ref><ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعبدالله جدلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۲۵-۴۲۶.</ref>
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[کنده]] (قبیله)
* [[جدیله]] (قبیله)
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابوعبدالله جدلی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
* [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابوعبدالله جدلی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۸: خط ۸۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:کنده]]
[[رده:جدیله]]
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش