نصب الهی امام در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
در بحث [[امامت]]، میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، بر سر [[انتصابی]] و [[انتخاب امام|انتخابی]] بودن [[امامت]] و [[خلافت]] بحث است. [[شیعه]]، [[معتقد]] به آن است که [[جانشینی]] [[پیامبر]] و [[خلافت]] و [[امامت]] [[مسلمین]]، مثل خود [[نبوت]] امری [[انتصابی]] و به امر [[خداوند]] و [[نصّ]] خاصّ است و بر این [[عقیده]] [[دلایل]] فراوان [[قرآنی]] و [[حدیثی]] و [[تاریخی]] دارد. امّا [[اهل سنت]] [[معتقد]] به [[انتخاب خلیفه]] از سوی [[مردم]] و [[اهل حلّ و عقد]] و نظر شورایند، هرچند به این اصل تنها دربارۀ [[خلیفۀ اوّل]] [[عقیده]] دارند، چون [[خلیفه دوم]] با [[نصب]] [[ابوبکر]] [[تعیین]] شد و [[خلیفه سوم]] با [[رأی]] [[شورای شش نفره]] و این [[آشفتگی]]، نشان بی‌پایه بودن نظریۀ [[انتخاب]] در امر [[امامت]] و [[خلافت]] را می‌رساند.
در بحث [[امامت]]، میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، بر سر [[انتصابی]] و [[انتخاب امام|انتخابی]] بودن [[امامت]] و [[خلافت]] بحث است. [[شیعه]]، [[معتقد]] به آن است که [[جانشینی]] [[پیامبر]] و [[خلافت]] و [[امامت]] [[مسلمین]]، مثل خود [[نبوت]] امری [[انتصابی]] و به امر [[خداوند]] و [[نصّ]] خاصّ است و بر این [[عقیده]] [[دلایل]] فراوان [[قرآنی]] و [[حدیثی]] و [[تاریخی]] دارد. امّا [[اهل سنت]] [[معتقد]] به [[انتخاب خلیفه]] از سوی [[مردم]] و [[اهل حلّ و عقد]] و نظر شورایند، هرچند به این اصل تنها دربارۀ [[خلیفۀ اوّل]] [[عقیده]] دارند، چون [[خلیفه دوم]] با [[نصب]] [[ابوبکر]] تعیین شد و [[خلیفه سوم]] با رأی [[شورای شش نفره]] و این آشفتگی، نشان بی‌پایه بودن نظریۀ [[انتخاب]] در امر [[امامت]] و [[خلافت]] را می‌رساند.


[[شیعه]] [[معتقد]] است [[شورا]] و نظر [[مردم]] و [[اهل حل و عقد]]، جایی اعتبار دارد که [[نصّ]] و فرمانی از سوی [[خدا]] نباشد و آنچه در روز [[سقیفه]] اتفاق افتاد، [[اجتهاد]] در برابر [[نصّ]] بود و این خلاف امر [[خدا]] و [[وصیّت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} بود<ref>در این زمینه ر.ک: النصّ و الاجتهاد، شرف الدین</ref>. [[حادثۀ غدیر]] و [[حجة الوداع]] و [[نزول]] [[آیه اکمال دین]]، بزرگترین [[سند]] [[انتصاب امام]] از سوی خداست. این [[انتصاب]] انتخابی هم بر اساس [[فضایل]] و شایستگی‌های آن حضرت است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۵۲.</ref>
[[شیعه]] [[معتقد]] است [[شورا]] و نظر [[مردم]] و [[اهل حل و عقد]]، جایی اعتبار دارد که [[نصّ]] و فرمانی از سوی [[خدا]] نباشد و آنچه در روز [[سقیفه]] اتفاق افتاد، [[اجتهاد]] در برابر [[نصّ]] بود و این خلاف امر [[خدا]] و [[وصیّت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} بود<ref>در این زمینه ر.ک: النصّ و الاجتهاد، شرف الدین</ref>. [[حادثۀ غدیر]] و [[حجة الوداع]] و نزول [[آیه اکمال دین]]، بزرگترین سند [[انتصاب امام]] از سوی خداست. این [[انتصاب]] انتخابی هم بر اساس [[فضایل]] و شایستگی‌های آن حضرت است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۵؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت ۲]]، ص ۵۲.</ref>.


== آموزه نصب الهی امام ==
== آموزه نصب الهی امام ==
===نگرش قرآنی===
===نگرش قرآنی===
{{اصلی|نصب الهی امام در قرآن}}
{{اصلی|نصب الهی امام در قرآن}}
[[نصب امام]] از سوی [[خداوند]]، از مسائل مهم و کلیدی در [[تفکر]] [[اسلامی]] مبتنی بر اصول ثابت [[عقل]]، [[قرآن]]، [[احادیث نبوی]] و آموزه‌های [[اهل بیت]]{{ع}} است. [[پیروان اهل بیت]]{{ع}} معتقدند که [[امام]] به عنوان [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} و [[خلیفه الهی]]، شایستگی‌های ویژه‌ای دارد که تنها خداوند به آنها [[آگاه]] است. از این رو امام نمی‌تواند توسط [[مردم]] [[انتخاب]] شود بلکه تعیین او از سوی خداوند است.  [[قرآن کریم]] به عنوان [[کتاب آسمانی]] [[مسلمانان]]، [[دلایل]] متعددی برای [[اثبات]] این مدعا دارد که امام را [[خدا]] [[منصوب]] می‌کند. خداوند در [[آیات]] متعددی از جمله [[آیه ابتلاء]]، به طور صریح [[انتصاب امام]] را برای خود محفوظ داشته و آن را [[حق]] خود می‌داند. همچنین در آیات دیگر مانند [[آیه تطهیر]]، [[آیه اولی الامر]] و آیات مربوط به [[جانشینی]] [[انبیای پیشین]]، بر این مسئله تأکید شده است. عقل نیز چنین [[حکم]] می‌کند که [[انتصاب]] کسی با [[مقام]] عظیم [[امامت]] و [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}} جز از سوی خود خداوند ممکن نیست؛ زیرا تنها خداوند است که به شایستگی‌های لازم از جمله [[عصمت]] و [[علم لدنی]] آگاه است و می‌تواند شخص مناسب را برای این مقام برگزیند.  پس اگر بنا باشد جانشین رسول خدا{{صل}} امام و [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] باشد، باید از سوی خدا منصوب شده باشد تا بتواند [[وظایف]] خطیر خود را به [[درستی]] انجام دهد. این مهم‌ترین دلیلی است که قرآن برای [[لزوم]] [[نصب الهی امام]] بیان می‌کند.
[[نصب امام]] از سوی [[خداوند]]، از مسائل مهم و کلیدی در [[تفکر]] [[اسلامی]] مبتنی بر اصول ثابت [[عقل]]، [[قرآن]]، احادیث نبوی و آموزه‌های [[اهل بیت]]{{ع}} است. [[پیروان اهل بیت]]{{ع}} معتقدند که [[امام]] به عنوان [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} و [[خلیفه الهی]]، شایستگی‌های ویژه‌ای دارد که تنها خداوند به آنها [[آگاه]] است. از این رو امام نمی‌تواند توسط [[مردم]] [[انتخاب]] شود بلکه تعیین او از سوی خداوند است.  [[قرآن کریم]] به عنوان [[کتاب آسمانی]] [[مسلمانان]]، [[دلایل]] متعددی برای [[اثبات]] این مدعا دارد که امام را [[خدا]] [[منصوب]] می‌کند. خداوند در [[آیات]] متعددی از جمله [[آیه ابتلاء]]، به طور صریح [[انتصاب امام]] را برای خود محفوظ داشته و آن را [[حق]] خود می‌داند. همچنین در آیات دیگر مانند [[آیه تطهیر]]، [[آیه اولی الامر]] و آیات مربوط به [[جانشینی]] انبیای پیشین، بر این مسئله تأکید شده است. عقل نیز چنین [[حکم]] می‌کند که [[انتصاب]] کسی با مقام عظیم [[امامت]] و [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}} جز از سوی خود خداوند ممکن نیست؛ زیرا تنها خداوند است که به شایستگی‌های لازم از جمله [[عصمت]] و [[علم لدنی]] آگاه است و می‌تواند شخص مناسب را برای این مقام برگزیند.  پس اگر بنا باشد جانشین رسول خدا{{صل}} امام و [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] باشد، باید از سوی خدا منصوب شده باشد تا بتواند [[وظایف]] خطیر خود را به [[درستی]] انجام دهد. این مهم‌ترین دلیلی است که قرآن برای [[لزوم]] [[نصب الهی امام]] بیان می‌کند.


===نگرش روایی===
===نگرش روایی===
خط ۲۲: خط ۲۲:
===نظریه کلامی===
===نظریه کلامی===
{{اصلی|نصب الهی امام در کلام اسلامی}}
{{اصلی|نصب الهی امام در کلام اسلامی}}
[[متکلمان امامیه]] [[نصب الهی امام]] را از شرایط اصلی [[امامت]] می‌دانند. این اصطلاح در [[فرهنگ]] [[کلامی]] [[امامیه]] به مفهوم [[نصب مستقیم امام]] [[معصوم]] از سوی [[خداوند]] به [[جانشینی]] از [[پیامبر]] اشاره دارد. متکلمان امامیه، برای [[اثبات نصب الهی امام]]، با [[دلائل عقلی]] و [[نقلی]] [[استدلال]] کرده‌اند. [[متکلمین امامیه]] - جدای از [[دلیل نقلی]] [[قرآنی]] و [[روایی]] - بر اساس [[قاعده لطف]]، [[نصب امام]] را برای [[هدایت]] و [[رشد]] [[انسان]]، [[واجب]] می‌دانند؛ زیرا خداوند باید زمینه‌های لازم برای تحقق [[هدف خلقت]] را فراهم کند. از جمله این زمینه‌ها، [[وجود امام معصوم]] است که [[هدایت‌گر]] [[مردم]] باشد. بنابراین بر اساس [[لطف]]، نصب الهی امام [[ضرورت]] دارد. [[عصمت]] از ویژگی‌های [[باطنی]] و پنهان انسان است و تنها خداوند از آن [[آگاه]] است. بنابراین تنها خداوند می‌تواند شخص معصوم را بشناسد و [[منصوب]] کند. همچنین شرایط دیگری مثل [[افضل]] و [[اعلم بودن امام]]، تنها از طریق [[نصب الهی]] قابل تأمین است. بنابراین [[انتصابی بودن امامت]] ضروری است. یکی دیگر از [[دلایل عقلی]] نصب الهی امام، مجمل و [[ذو وجوه بودن قرآن]] ذکر شده است. در توضیح این دلیل متکلمان امامیه گفته‌اند: [[قرآن کریم]] مجمل و دارای وجوه و تأویل‌های متعدد است و نیازمند مفسری است که مراد [[حقیقی]] [[آیات]] را بیان کند. از سوی دیگر، تنها خداوند می‌تواند چنین [[مفسر]] معصومی را که دچار [[خطا]] و [[انحراف]] نشود، تعیین کند. بنابراین، مجمل بودن [[قرآن]] از دلایل عقلی نصب امام از سوی خداوند است. تحقق نصب الهی امام در [[امامت عامه]]، بر اساس روایاتی است که نشان می‌دهد [[زمین]] هرگز از [[حجت]] و امام خالی نمی‌ماند. اما در [[امامت خاصه]] [[اهل بیت]]، عملاً [[خدا]] از طریق [[پیامبر اکرم]]{{صل}} تا [[روز قیامت]] امام را نصب کرده است. اما در دایره امامت خاصه، در [[خطبه]] [[حجةالوداع]]، پیامبر اکرم{{صل}} فرمودند هر آنچه که موجب نزدیکی به [[بهشت]] و دوری از [[آتش]] است برای شما بیان کرده‌ام. مسئله [[خلافت]] و [[جانشینی پیامبر]] از مهم‌ترین این موارد است. پس [[پیامبر]] در این زمینه حتماً سفارش لازم را کرده است. در غیر این صورت، [[دین ناقص]] می‌ماند. [[آیه]] {{متن قرآن|الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم» سوره مائده، آیه 3.</ref> - که در همان [[حجة الوداع]] نازل شد - نشان می‌دهد [[خداوند]] [[دین]] را برای [[مردم]] کامل کرده است. [[امامت]] یکی از مهمترین [[ارکان دین]] است. پس خداوند باید [[امام]] را برای [[امت]] مشخص کرده باشد تا [[دین کامل]] شود. در غیر این صورت، دین ناقص می‌ماند. بنابراین این آیه بر [[لزوم]] [[نصب الهی امام]] دلالت دارد.
متکلمان امامیه [[نصب الهی امام]] را از شرایط اصلی [[امامت]] می‌دانند. این اصطلاح در [[فرهنگ]] [[کلامی]] [[امامیه]] به مفهوم نصب مستقیم امام [[معصوم]] از سوی [[خداوند]] به [[جانشینی]] از [[پیامبر]] اشاره دارد. متکلمان امامیه، برای [[اثبات نصب الهی امام]]، با [[دلائل عقلی]] و [[نقلی]] [[استدلال]] کرده‌اند. متکلمین امامیه - جدای از [[دلیل نقلی]] [[قرآنی]] و [[روایی]] - بر اساس [[قاعده لطف]]، [[نصب امام]] را برای [[هدایت]] و [[رشد]] [[انسان]]، [[واجب]] می‌دانند؛ زیرا خداوند باید زمینه‌های لازم برای تحقق [[هدف خلقت]] را فراهم کند. از جمله این زمینه‌ها، [[وجود امام معصوم]] است که [[هدایت‌گر]] [[مردم]] باشد. بنابراین بر اساس [[لطف]]، نصب الهی امام [[ضرورت]] دارد. [[عصمت]] از ویژگی‌های [[باطنی]] و پنهان انسان است و تنها خداوند از آن [[آگاه]] است. بنابراین تنها خداوند می‌تواند شخص معصوم را بشناسد و [[منصوب]] کند. همچنین شرایط دیگری مثل [[افضل]] و [[اعلم بودن امام]]، تنها از طریق [[نصب الهی]] قابل تأمین است. بنابراین [[انتصابی بودن امامت]] ضروری است. یکی دیگر از [[دلایل عقلی]] نصب الهی امام، مجمل و [[ذو وجوه بودن قرآن]] ذکر شده است. در توضیح این دلیل متکلمان امامیه گفته‌اند: [[قرآن کریم]] مجمل و دارای وجوه و تأویل‌های متعدد است و نیازمند مفسری است که مراد [[حقیقی]] [[آیات]] را بیان کند. از سوی دیگر، تنها خداوند می‌تواند چنین [[مفسر]] معصومی را که دچار [[خطا]] و [[انحراف]] نشود، تعیین کند. بنابراین، مجمل بودن [[قرآن]] از دلایل عقلی نصب امام از سوی خداوند است. تحقق نصب الهی امام در [[امامت عامه]]، بر اساس روایاتی است که نشان می‌دهد [[زمین]] هرگز از [[حجت]] و امام خالی نمی‌ماند. اما در [[امامت خاصه]] [[اهل بیت]]، عملاً [[خدا]] از طریق [[پیامبر اکرم]]{{صل}} تا [[روز قیامت]] امام را نصب کرده است. اما در دایره امامت خاصه، در [[خطبه]] [[حجةالوداع]]، پیامبر اکرم{{صل}} فرمودند هر آنچه که موجب نزدیکی به [[بهشت]] و دوری از [[آتش]] است برای شما بیان کرده‌ام. مسئله [[خلافت]] و [[جانشینی پیامبر]] از مهم‌ترین این موارد است. پس [[پیامبر]] در این زمینه حتماً سفارش لازم را کرده است. در غیر این صورت، [[دین ناقص]] می‌ماند. [[آیه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم» سوره مائده، آیه 3.</ref> - که در همان [[حجة الوداع]] نازل شد - نشان می‌دهد [[خداوند]] [[دین]] را برای [[مردم]] کامل کرده است. [[امامت]] یکی از مهمترین [[ارکان دین]] است. پس خداوند باید [[امام]] را برای [[امت]] مشخص کرده باشد تا [[دین کامل]] شود. در غیر این صورت، دین ناقص می‌ماند. بنابراین این آیه بر [[لزوم]] [[نصب الهی امام]] دلالت دارد.


== نظریه نصب در دوران تاریخی ==
== نظریه نصب در دوران‌های تاریخی ==
=== نخست: دوران پیامبر خاتم ===
=== نخست: دوران پیامبر خاتم ===
{{اصلی|نصب الهی امام در دوران پیامبر خاتم}}
{{اصلی|نصب الهی امام در دوران پیامبر خاتم}}
خط ۸۹: خط ۸۹:
=== دهم: قرن نهم هجری ===
=== دهم: قرن نهم هجری ===
{{اصلی|نظریه نصب الهی امام در قرن نهم هجری}}
{{اصلی|نظریه نصب الهی امام در قرن نهم هجری}}
[[اعتقاد]] به [[الهی بودن منصب امامت]] (حاکمیت سیاسی و [[مرجعیت دینی]]) مطلبی است که با [[قاطعیت]] می‌توان به متکلمان امامیه در قرن نهم هجری نسبت داد؛ چراکه ایشان به صراحت، از این [[عقیده]] خود سخن گفته، بر آن [[استدلال]] کرده‌اند. مرحوم [[فاضل مقداد]] و [[نجم‌الدین رازی]] در تبیین عقلی [[امامت الهی]]، تنها به [[برهان لطف]] و ویژگی‌های درونی امام استدلال کرده‌اند که بارها در سخنان پیشینیان مطرح شده بود. مرحوم [[ضیاء الدین جرجانی]] هم که اساساً در این بحث، تبیین عقلی نداشته است؛ اما مرحوم بیاضی در اثبات عقلانی این موضوع تلاش فراوانی کرده است و چنان‌که گذشت، ادله عقلی جدیدی را بیان نموده و با بیان لوازم فاسدی که عقیده انتخاب مردمی [[امام]] دارد، در پی [[اثبات]] عقیده [[نصب الهی امام]] بوده است. گفتنی است که در تبیین نقلی نیز، این مرحوم بیاضی است که در میان بزرگان قرن نهم، نقش بیشتری داشته، برای نخستین‌بار ادله‌ای را در اثبات امامت الهی و [[امامت امیر مؤمنان]]{{ع}} اقامه کرده است. استناد به سخنان متواتر [[رسول اعظم]]{{صل}} با این استدلال [[قرآنی]] که کلمات ایشان [[وحی الهی]] است، برای تبیین امامت امیر مؤمنان{{ع}}، ابتکاری است که ظاهراً توسط مرحوم بیاضی و نجم‌الدین رازی در این دوران رخ داده است. همچنین استدلال به [[آیه]] اول [[سوره معارج]] در این موضوع، [[ابتکار]] مرحوم بیاضی بوده است؛ چنان‌که تبیین [[الهی بودن مقام امامت]] بر اساس [[آیات]] ناظر بر اینکه اعطای [[مُلک]] و [[حکمت]] به دست خداست نیز نخستین‌بار توسط این متکلم پر تلاش انجام شده است<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۴۷۶.</ref>.
[[اعتقاد]] به [[الهی بودن منصب امامت]] (حاکمیت سیاسی و [[مرجعیت دینی]]) مطلبی است که با [[قاطعیت]] می‌توان به متکلمان امامیه در قرن نهم هجری نسبت داد؛ چراکه ایشان به صراحت، از این [[عقیده]] خود سخن گفته، بر آن [[استدلال]] کرده‌اند. مرحوم [[فاضل مقداد]] و [[نجم‌الدین رازی]] در تبیین عقلی [[امامت الهی]]، تنها به [[برهان لطف]] و ویژگی‌های درونی امام استدلال کرده‌اند که بارها در سخنان پیشینیان مطرح شده بود. مرحوم ضیاء الدین جرجانی هم که اساساً در این بحث، تبیین عقلی نداشته است؛ اما مرحوم بیاضی در اثبات عقلانی این موضوع تلاش فراوانی کرده است و چنان‌که گذشت، ادله عقلی جدیدی را بیان نموده و با بیان لوازم فاسدی که عقیده انتخاب مردمی [[امام]] دارد، در پی [[اثبات]] عقیده [[نصب الهی امام]] بوده است. گفتنی است که در تبیین نقلی نیز، این مرحوم بیاضی است که در میان بزرگان قرن نهم، نقش بیشتری داشته، برای نخستین‌بار ادله‌ای را در اثبات امامت الهی و [[امامت امیر مؤمنان]]{{ع}} اقامه کرده است. استناد به سخنان متواتر [[رسول اعظم]]{{صل}} با این استدلال [[قرآنی]] که کلمات ایشان [[وحی الهی]] است، برای تبیین امامت امیر مؤمنان{{ع}}، ابتکاری است که ظاهراً توسط مرحوم بیاضی و نجم‌الدین رازی در این دوران رخ داده است. همچنین استدلال به [[آیه]] اول [[سوره معارج]] در این موضوع، ابتکار مرحوم بیاضی بوده است؛ چنان‌که تبیین [[الهی بودن مقام امامت]] بر اساس [[آیات]] ناظر بر اینکه اعطای [[مُلک]] و [[حکمت]] به دست خداست نیز نخستین‌بار توسط این متکلم پر تلاش انجام شده است<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۴۷۶.</ref>.


=== یازدهم: قرن دهم هجری ===
=== یازدهم: قرن دهم هجری ===
خط ۹۹: خط ۹۹:
=== دوازدهم: قرن یازدهم هجری ===
=== دوازدهم: قرن یازدهم هجری ===
{{اصلی|نظریه نصب الهی امام در قرن یازدهم هجری}}
{{اصلی|نظریه نصب الهی امام در قرن یازدهم هجری}}
دیدگاه‌های دانشمندان [[شیعی]] در قرن یازدهم در موضوع [[امامت الهی]] و تبیین عقلی و [[نقلی]] آن، تفاوت چندانی با پیشینیان آنها ندارد. ایشان نیز [[امامت اهل بیت]]{{عم}} را به معنای [[گزینش الهی]] آنها برای [[رهبری سیاسی]] و [[دینی]] [[مردم]] دانسته، اغلب نیز [[نص]] و [[معجزه]] را راه تشخیص امام خوانده‌اند. ظاهراً فقط صالح مازندرانی است که از معجزه، به عنوان راه [[شناخت امام]] سخنی نگفته است. برخی [[ادله]] مطرح‌شده در این دوران، مانند [[الهی]] بودن [[شریعت]] و اولویت [[نصب امام]] بر نصب نبی که از سوی [[محقق لاهیجی]] مطرح شد، همچنین استدلالی که ادله [[نصب الهی]] [[نبی]] را بر [[نصب الهی امام]] نیز جاری می‌دانست که از [[مرحوم شوشتری]] بیان گردید، تبیین‌های جدیدی بودند. در میان [[ادله نقلی]] نیز می‌توان [[استدلال]] [[ملاصدرا]] که از ترکیب سه [[آیه]] ۲۴ و ۴۳ [[سوره فاطر]] و آیه سوم [[سوره مائده]] بهره برده، همچنین استدلال مرحوم ملاصالح مازندرانی به آیه ۵۸ [[سوره نساء]] در تبیین [[الهی بودن مقام امامت]] را جدید دانست. درباره [[نصب الهی ائمه]] [[هدی]]{{عم}} نیز ظاهراً استدلال محقق لاهیجی به [[حدیث لوح]]، [[ابتکار]] خود اوست<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۴۸۸ ـ ۵۰۲.</ref>.
دیدگاه‌های دانشمندان [[شیعی]] در قرن یازدهم در موضوع [[امامت الهی]] و تبیین عقلی و [[نقلی]] آن، تفاوت چندانی با پیشینیان آنها ندارد. ایشان نیز [[امامت اهل بیت]]{{عم}} را به معنای [[گزینش الهی]] آنها برای [[رهبری سیاسی]] و [[دینی]] [[مردم]] دانسته، اغلب نیز [[نص]] و [[معجزه]] را راه تشخیص امام خوانده‌اند. ظاهراً فقط صالح مازندرانی است که از معجزه، به عنوان راه [[شناخت امام]] سخنی نگفته است. برخی [[ادله]] مطرح‌شده در این دوران، مانند [[الهی]] بودن [[شریعت]] و اولویت [[نصب امام]] بر نصب نبی که از سوی [[محقق لاهیجی]] مطرح شد، همچنین استدلالی که ادله [[نصب الهی]] [[نبی]] را بر [[نصب الهی امام]] نیز جاری می‌دانست که از [[مرحوم شوشتری]] بیان گردید، تبیین‌های جدیدی بودند. در میان [[ادله نقلی]] نیز می‌توان [[استدلال]] [[ملاصدرا]] که از ترکیب سه [[آیه]] ۲۴ و ۴۳ [[سوره فاطر]] و آیه سوم [[سوره مائده]] بهره برده، همچنین استدلال مرحوم ملاصالح مازندرانی به آیه ۵۸ [[سوره نساء]] در تبیین [[الهی بودن مقام امامت]] را جدید دانست. درباره [[نصب الهی ائمه]] [[هدی]]{{عم}} نیز ظاهراً استدلال محقق لاهیجی به [[حدیث لوح]]، ابتکار خود اوست<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۴۸۸ ـ ۵۰۲.</ref>.


=== سیزدهم: قرن دوازدهم هجری ===
=== سیزدهم: قرن دوازدهم هجری ===
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
=== شانزدهم: قرن پانزدهم هجری ===
=== شانزدهم: قرن پانزدهم هجری ===
{{اصلی|نظریه نصب الهی امام در قرن پانزدهم هجری}}
{{اصلی|نظریه نصب الهی امام در قرن پانزدهم هجری}}
متکلمان [[قرن]] پانزدهم هجری در تبیین و [[دفاع]] از آموزه [[نصب الهی امام]]، تلاشی درخور کرده‌اند که در این میان، آیت‌اللّه سبحانی سهم بیشتری داشته است. استدلال‌های عقلی که ذیل عناوین “اولویت تکامل روحی بر [[تکامل]] جسمی، [[واقعی]] بودن ملاک [[امامت]] و [[لزوم]] تربیت الهی امام” ذکر گردید، ظاهراً از ابتکارات ایشان است. [[ادله نقلی]] [[متکلمان]] در این دوران، نکته جدیدی ندارد و همان است که کم وبیش در سخنان پیشینیان مطرح شده بود. البته شاید بتوان [[استدلال]] [[استاد جوادی آملی]] را به ترکیبی از آیات کریمه “انذار و [[هدایت]]، ۲۴ [[سوره فاطر]] و ۵ [[سوره]] زخرف” در تبیین [[الهی بودن مقام امامت]]، جدید دانست. گفتنی است: استاد جوادی آملی و استاد سبحانی، وجود [[نص]] و [[معجزه]] را برای [[شناخت امام]] مفید دانسته‌اند؛ اما [[علامه طباطبایی]]، تنها از نص قرآنی یا سخن [[رسول خدا]]{{صل}} برای تشخیص امام [[سخن]] گفته‌اند و [[استاد مصباح یزدی]] نیز، تنها انجام معجزه را مطرح کرده است. نکته قابل توجه این است که در این میان، استاد سبحانی برای نخستین‌بار، هرگونه شواهد و قرائتی را که دلالتش بر [[نصب الهی]] مدعی امامت [[قطعی]] باشد نیز به عنوان راه سوم تشخیص امام پذیرفته است<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۵۵۳ ـ ۵۶۵.</ref>.
متکلمان [[قرن]] پانزدهم هجری در تبیین و [[دفاع]] از آموزه [[نصب الهی امام]]، تلاشی درخور کرده‌اند که در این میان، آیت‌اللّه سبحانی سهم بیشتری داشته است. استدلال‌های عقلی که ذیل عناوین “اولویت تکامل روحی بر [[تکامل]] جسمی، واقعی بودن ملاک [[امامت]] و [[لزوم]] تربیت الهی امام” ذکر گردید، ظاهراً از ابتکارات ایشان است. [[ادله نقلی]] [[متکلمان]] در این دوران، نکته جدیدی ندارد و همان است که کم وبیش در سخنان پیشینیان مطرح شده بود. البته شاید بتوان [[استدلال]] [[استاد جوادی آملی]] را به ترکیبی از آیات کریمه “انذار و [[هدایت]]، ۲۴ [[سوره فاطر]] و ۵ [[سوره]] زخرف” در تبیین [[الهی بودن مقام امامت]]، جدید دانست. گفتنی است: استاد جوادی آملی و استاد سبحانی، وجود [[نص]] و [[معجزه]] را برای [[شناخت امام]] مفید دانسته‌اند؛ اما [[علامه طباطبایی]]، تنها از نص قرآنی یا سخن [[رسول خدا]]{{صل}} برای تشخیص امام [[سخن]] گفته‌اند و [[استاد مصباح یزدی]] نیز، تنها انجام معجزه را مطرح کرده است. نکته قابل توجه این است که در این میان، استاد سبحانی برای نخستین‌بار، هرگونه شواهد و قرائتی را که دلالتش بر [[نصب الهی]] مدعی امامت [[قطعی]] باشد نیز به عنوان راه سوم تشخیص امام پذیرفته است<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۵۵۳ ـ ۵۶۵.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100557.jpg|22px]] [[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|'''نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه''']]
# [[پرونده:1100557.jpg|22px]] [[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|'''نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه''']]
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت ۲''']]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش