←امام و خلق قرآن
(←غالیان) |
|||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== [[امام]] و جریانات و فرقههای انحرافی == | == [[امام]] و جریانات و فرقههای انحرافی == | ||
=== امام و خلق قرآن === | === امام و خلق قرآن === | ||
موضوع خلق قرآن چون از [[شبهه]] [[دینی]] و علمی فراتر رفته و به حربهای [[سیاسی]] تبدیل شده بود تا مدتی توانست کاربرد سیاسی خود را [[حفظ]] کند و از جانب [[حاکمان]] برای سرکوب و از میان برداشتن مخالفان به کار رود. نمونهای از این [[سوء]] استفاده را میتوان در برخورد [[واثق]] | موضوع خلق قرآن چون از [[شبهه]] [[دینی]] و علمی فراتر رفته و به حربهای [[سیاسی]] تبدیل شده بود تا مدتی توانست کاربرد سیاسی خود را [[حفظ]] کند و از جانب [[حاکمان]] برای سرکوب و از میان برداشتن مخالفان به کار رود. نمونهای از این [[سوء]] استفاده را میتوان در برخورد [[واثق]] عباسی با [[احمد بن نصر خزاعی]] دید. احمد بن نصر در قیامی علیه واثق شرکت کرده بود؛ اما او را، نه به سبب شرکت در این [[قیام]]، بلکه به بهانه [[مخالفت]] با مخلوق بودن قرآن به [[قتل]] رساندند<ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۱۳۵ - ۱۳۹.</ref>. | ||
این فتنه در | این فتنه در زمان امام عسکری{{ع}} ادامه داشت تا آنکه برخی [[شیعیان]] در اینباره از آن حضرت [[پرسش]] کردند. امام فرمودند: به [[راستی]] [[خداوند]] آفریننده همه چیز است و غیر از او، مخلوق است»<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۴۳۶.</ref>. | ||
این پاسخ کلی امام عسکری{{ع}} در [[حقیقت]] بیانی برای دوری شیعیان از ورود [[بیهوده]] به جزئیات این موضوع بود که دیگران را به دام انداخته و وارد [[منازعات]] بیثمر و در نتیجه گرفتار کرده بود<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص ۲۵۰.</ref>. | این پاسخ کلی امام عسکری{{ع}} در [[حقیقت]] بیانی برای دوری شیعیان از ورود [[بیهوده]] به جزئیات این موضوع بود که دیگران را به دام انداخته و وارد [[منازعات]] بیثمر و در نتیجه گرفتار کرده بود<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص ۲۵۰.</ref>. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=== امام و [[تفکرات]] و فرقههای انحرافی=== | === امام و [[تفکرات]] و فرقههای انحرافی=== | ||
==== تشکیک و [[انحراف]] درباره [[امامت]] [[امام]] ==== | ==== تشکیک و [[انحراف]] درباره [[امامت]] [[امام]] ==== | ||
چنان که در درسهای پیشین دانسته شد، موضوع امامت از | چنان که در درسهای پیشین دانسته شد، موضوع امامت از زمان امام کاظم{{ع}} به دلیل مسائل مختلف با چالشهایی روبهرو شد و فرقههایی پدید آمد. اما به دلیل شرایط سخت پیشامده برای [[امام عسکری]]{{ع}} و به خصوص موضوع [[حضرت حجت]]{{ع}}، عرصه چنان تنگ شد که آن حضرت فرمودند: «هیچ یک از نیاکانم همانند من گرفتار [[شک و تردید]] این گروه (از [[شیعیان]]) نشد، اگر شما این امر (امامت) را به عنوان یک امر موقت پذیرفتهاید، جا دارد که در آن [[شک]] کنید (که آیا مدتش سپری شده یا نه)، اما اگر تا کارهای [[خدا]] باقیاند این هم هست، دیگر این شک چه معنایی دارد؟»<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۸۷.</ref>. | ||
همین [[مشکلات]] سبب شدند تا با وجود [[نصوص]] بسیاری که به برخی از آنها در بخش دلائل امامت اشاره شد، شیعیان پس از [[امام هادی]]{{ع}} سه گروه شوند: | همین [[مشکلات]] سبب شدند تا با وجود [[نصوص]] بسیاری که به برخی از آنها در بخش دلائل امامت اشاره شد، شیعیان پس از [[امام هادی]]{{ع}} سه گروه شوند: | ||
# گروهی قائل به امامت «محمد» پسر دیگر امام هادی{{ع}} شدند در حالی که او در [[زمان]] [[حیات]] پدرش، امام هادی{{ع}} از [[دنیا]] رفته بود؛ اما این گروه [[گمان]] میکردند که او زنده است و نمیمیرد. آنان برای این [[اعتقاد]] خود چنین [[استدلال]] میکردند که امام هادی{{ع}} به امامت او اشاره کرده و آنان را [[آگاه]] ساخته که پس از ایشان، محمد، امام است و چون جایز نیست امام [[دروغ]] گفته باشد و نیز جایز نیست درباره او «[[بداء]]» حاصل شود، پس محمد هرچند به ظاهر درگذشت؛ اما در [[حقیقت]] زنده است و پدرش، امام هادی{{ع}} بر [[جان]] او میترسید؛ ازاین رو، او را پنهان کرد و او همان [[مهدی]] قیامکننده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۸ - ۷۹.</ref>؛ | # گروهی قائل به امامت «محمد» پسر دیگر امام هادی{{ع}} شدند در حالی که او در [[زمان]] [[حیات]] پدرش، امام هادی{{ع}} از [[دنیا]] رفته بود؛ اما این گروه [[گمان]] میکردند که او زنده است و نمیمیرد. آنان برای این [[اعتقاد]] خود چنین [[استدلال]] میکردند که امام هادی{{ع}} به امامت او اشاره کرده و آنان را [[آگاه]] ساخته که پس از ایشان، محمد، امام است و چون جایز نیست امام [[دروغ]] گفته باشد و نیز جایز نیست درباره او «[[بداء]]» حاصل شود، پس محمد هرچند به ظاهر درگذشت؛ اما در [[حقیقت]] زنده است و پدرش، امام هادی{{ع}} بر [[جان]] او میترسید؛ ازاین رو، او را پنهان کرد و او همان [[مهدی]] قیامکننده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۸ - ۷۹.</ref>؛ | ||
# عدهای بسیار اندک به [[برادر]] امام عسکری{{ع}}، [[جعفر بن علی]] (مشهور به جعفر [[کذّاب]]) [[گرایش]] پیدا کردند و گفتند پس از درگذشت محمد، امام هادی{{ع}} به امامت جعفر [[وصیت]] کرد و [[اطاعت]] او را [[واجب]] شمرد و امر امامت وی را آشکار ساخت. این عده در اصل | # عدهای بسیار اندک به [[برادر]] امام عسکری{{ع}}، [[جعفر بن علی]] (مشهور به جعفر [[کذّاب]]) [[گرایش]] پیدا کردند و گفتند پس از درگذشت محمد، امام هادی{{ع}} به امامت جعفر [[وصیت]] کرد و [[اطاعت]] او را [[واجب]] شمرد و امر امامت وی را آشکار ساخت. این عده در اصل منکر امامت [[برادر]] جعفر، [[محمد بن علی]] شدند و گفتند پدرش، [[امام هادی]]{{ع}} برای حفاظت و حمایت از جعفر، محمد را معرفی کرد؛ اما در حقیقت [[جعفر بن علی]]{{ع}} [[امام]] بوده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۹.</ref>. | ||
با توجه به دلائل و [[نصوص]] [[امامت امام عسکری]]{{ع}} که اشاره شد این [[افکار]] [[انحرافی]] بلافاصله پایان یافت<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص ۲۵۰.</ref>. | با توجه به دلائل و [[نصوص]] [[امامت امام عسکری]]{{ع}} که اشاره شد این [[افکار]] [[انحرافی]] بلافاصله پایان یافت<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص ۲۵۰.</ref>. |