امامت امام حسین: تفاوت میان نسخهها
←دلایل امامت امام حسین
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== دلایل امامت امام حسین == | == دلایل امامت امام حسین == | ||
دلایلی که بر [[امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} ذکر شده، علاوه بر [[دلایل امامت]] [[امامان دوازدهگانه]]، عبارتاند از: | دلایلی که بر [[امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} ذکر شده، علاوه بر [[دلایل امامت]] [[امامان دوازدهگانه]]، عبارتاند از: | ||
# [[روایت]] متواتر از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} خطاب به [[امام حسین]] {{ع}} که فرموده است: {{متن حدیث|هذا إمام ابن إمام أخو إمام ابو أئمة التسعة تاسعهم قائمهم}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، خصال، ص۴۷۵؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۳۸؛ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، ص۹۸.</ref>. ابوسعید خدری از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده که خطاب به [[امام حسین]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|یا حسین أنت الإمام ابن الإمام تسعة من ولدک أئمة أبرار تاسعهم قائهم}}. پس از آن، حضرت در پاسخ به سؤال از تعداد [[امامان]] فرمود: {{متن حدیث|اثنا عشر تسعة من صلب الحسین}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة عشر، ص ۳۰.</ref>. [[سلمان فارسی]] میگوید: خدمت [[رسول خدا]] {{صل}} رسیدم دیدم [[حسین بن علی]] در دامان آن حضرت نشسته بود و [[پیامبر]] {{صل}} او را میبوسید و فرمود: {{متن حدیث|أنت سید، أنت إمام ابن إمام أبو ائمة، أنت حجة الله ابن حجته، و أبو حجج تسعة من صلبک، تاسعهم قائمهم}}<ref>الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۱۱۰ و عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۵۲.</ref>. همچنین روایتی که [[جابر بن عبدالله انصاری]] از مصداق [[اولی الأمر]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پرسید و حضرت در جواب فرمود: {{متن حدیث|...هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَ أَوْلِيَاءُ الْأَمْرِ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ أَخِي عَلِيٌّ ثُمَّ بَعْدَهُ وَلَدُهُ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ...}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۹.</ref> و نیز در روایتی [[پیامبر]] {{صل}} با اشاره به [[امام حسن]] و [[حسین]] فرمود: این دو فرزند من دو [[امام]] هستند بپاخیزند و [[جنگ]] کنند یا بنشینند و دست از [[حق]] خود بازداشته و [[صلح]] کنند<ref>{{متن حدیث|ابْنَايَ هَذَانِ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۲۷.</ref>. [[أصبغ بن نباتة]] میگوید: روزی [[علی]] {{ع}} دست [[حسن]] {{ع}} را گرفته و بر ما وارد شد و میگفت: روزی [[رسول خدا]] {{صل}} دست مرا بدین گونه گرفته بود و بر جمعیّت ما درآمد و میگفت: {{متن حدیث|خیر الخلق بعدی و سیدهم أخی هذا و هو إمام کل مسلم و مولی کل مؤمن بعد وفاتی}}؛ [[بهترین]] خلایق و سرور ایشان پس از من این برادرم است و او [[امام]] هر مسلمانی و مولای هر [[مؤمن]] پس از [[وفات]] من است، آنگاه [[امیرالمومنین]] {{ع}} فرمود: من میگویم: {{متن حدیث|خیر الخلق بعدی و سیدهم ابنی هذا و هو إمام کل مؤمن و مولی بعد وفاتی ألا و إنه سیظلم بعدی کما ظلمت بعد رسول الله {{صل}} و خیر الخلق و سیدهم بعد الحسن ابنی أخوه الحسین المظلوم بعد أخیه المقتول فی أرض کربلاء أما إنه و أصحابه من سادة الشهداء یوم القیامة و من بعد الحسین تسعة من صلبه خلفاء الله فی أرضه و حججه علی عباده و أمناؤه علی وحیه و أئمة المسلمین و قادة المؤمنین و سادة المتقین تاسعهم القائم الذی یملأ الله عزوجل به الأرض نورا بعد ظلمتها و عدلا بعد جورها و علما بعد جهلها}}.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۹ بهترین خلایق و سرور ایشان پس از من این فرزندم است و او امام و مولای هر مؤمن پس از وفات من است، بدانید که به او ستم میشود همچنان که پس از رسول خدا {{صل}} به من ستم شد، و پس از فرزندم حسن، بهترین خلایق و سرور ایشان برادرش حسین مظلوم است که در سرزمین کربلا کشته میشود، بدانید که او و اصحابش از سروران شهداء در روز قیامت هستند، و پس از حسین نه تن از صلب او خلفای خدا در زمین و حجتهای او بر بندگانش و امناء او بر وحیش میباشند که امامت مسلمین و رهبری مؤمنین و سروری متقین با ایشان است و نهمین آنان قائم است که خدای تعالی به واسطه او زمین را نورانی میکند از آن پس که از ظلمت آکنده باشد و از عدل و علم پر میکند بعد از آنکه از ستم و جهل پر شده بود.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} از پدرانش از [[امام حسین]] [[نقل]] [[روایت]] می کند از علی {{ع}} در معنی این کلام رسول خدا {{صل}} که «من دو شیء نفیس در میان شما نهادم کتاب خدا و عترتم» پرسیدند عترت چه کسانی هستند؟ فرمود: من و حسن و حسین و ائمه نهگانه که از فرزندان حسین هستند و نهمین آنها مهدی و قائم آنهاست از کتاب خدا جدا نشوند و کتاب خدا نیز از آنها جدا نشود تا آنکه بر رسول خدا {{صل}} در حوض کوثر درآیند<ref>{{متن حدیث|سئل أمیرالمؤمنین {{ع}} عن معنی قول رسول الله {{صل}} إنی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی من العتزة فقال: أنا و الحسن و الحسین و الأئمة التسعة من ولد الحسین تاسعهم مهدیهم و قائمهم لا یفارقون کتاب الله و لا یفارقهم حتی یردوا علی رسول الله {{صل}} حوضه}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۲۴۰ | # [[روایت]] متواتر از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} خطاب به [[امام حسین]] {{ع}} که فرموده است: {{متن حدیث|هذا إمام ابن إمام أخو إمام ابو أئمة التسعة تاسعهم قائمهم}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، خصال، ص۴۷۵؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۳۸؛ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، ص۹۸.</ref>. ابوسعید خدری از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده که خطاب به [[امام حسین]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|یا حسین أنت الإمام ابن الإمام تسعة من ولدک أئمة أبرار تاسعهم قائهم}}. پس از آن، حضرت در پاسخ به سؤال از تعداد [[امامان]] فرمود: {{متن حدیث|اثنا عشر تسعة من صلب الحسین}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة عشر، ص ۳۰.</ref>. [[سلمان فارسی]] میگوید: خدمت [[رسول خدا]] {{صل}} رسیدم دیدم [[حسین بن علی]] در دامان آن حضرت نشسته بود و [[پیامبر]] {{صل}} او را میبوسید و فرمود: {{متن حدیث|أنت سید، أنت إمام ابن إمام أبو ائمة، أنت حجة الله ابن حجته، و أبو حجج تسعة من صلبک، تاسعهم قائمهم}}<ref>الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۱۱۰ و عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۵۲.</ref>. همچنین روایتی که [[جابر بن عبدالله انصاری]] از مصداق [[اولی الأمر]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پرسید و حضرت در جواب فرمود: {{متن حدیث|...هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَ أَوْلِيَاءُ الْأَمْرِ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ أَخِي عَلِيٌّ ثُمَّ بَعْدَهُ وَلَدُهُ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ...}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۹.</ref> و نیز در روایتی [[پیامبر]] {{صل}} با اشاره به [[امام حسن]] و [[حسین]] فرمود: این دو فرزند من دو [[امام]] هستند بپاخیزند و [[جنگ]] کنند یا بنشینند و دست از [[حق]] خود بازداشته و [[صلح]] کنند<ref>{{متن حدیث|ابْنَايَ هَذَانِ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۲۷.</ref>. [[أصبغ بن نباتة]] میگوید: روزی [[علی]] {{ع}} دست [[حسن]] {{ع}} را گرفته و بر ما وارد شد و میگفت: روزی [[رسول خدا]] {{صل}} دست مرا بدین گونه گرفته بود و بر جمعیّت ما درآمد و میگفت: {{متن حدیث|خیر الخلق بعدی و سیدهم أخی هذا و هو إمام کل مسلم و مولی کل مؤمن بعد وفاتی}}؛ [[بهترین]] خلایق و سرور ایشان پس از من این برادرم است و او [[امام]] هر مسلمانی و مولای هر [[مؤمن]] پس از [[وفات]] من است، آنگاه [[امیرالمومنین]] {{ع}} فرمود: من میگویم: {{متن حدیث|خیر الخلق بعدی و سیدهم ابنی هذا و هو إمام کل مؤمن و مولی بعد وفاتی ألا و إنه سیظلم بعدی کما ظلمت بعد رسول الله {{صل}} و خیر الخلق و سیدهم بعد الحسن ابنی أخوه الحسین المظلوم بعد أخیه المقتول فی أرض کربلاء أما إنه و أصحابه من سادة الشهداء یوم القیامة و من بعد الحسین تسعة من صلبه خلفاء الله فی أرضه و حججه علی عباده و أمناؤه علی وحیه و أئمة المسلمین و قادة المؤمنین و سادة المتقین تاسعهم القائم الذی یملأ الله عزوجل به الأرض نورا بعد ظلمتها و عدلا بعد جورها و علما بعد جهلها}}.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۹ بهترین خلایق و سرور ایشان پس از من این فرزندم است و او امام و مولای هر مؤمن پس از وفات من است، بدانید که به او ستم میشود همچنان که پس از رسول خدا {{صل}} به من ستم شد، و پس از فرزندم حسن، بهترین خلایق و سرور ایشان برادرش حسین مظلوم است که در سرزمین کربلا کشته میشود، بدانید که او و اصحابش از سروران شهداء در روز قیامت هستند، و پس از حسین نه تن از صلب او خلفای خدا در زمین و حجتهای او بر بندگانش و امناء او بر وحیش میباشند که امامت مسلمین و رهبری مؤمنین و سروری متقین با ایشان است و نهمین آنان قائم است که خدای تعالی به واسطه او زمین را نورانی میکند از آن پس که از ظلمت آکنده باشد و از عدل و علم پر میکند بعد از آنکه از ستم و جهل پر شده بود.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} از پدرانش از [[امام حسین]] [[نقل]] [[روایت]] می کند از علی {{ع}} در معنی این کلام رسول خدا {{صل}} که «من دو شیء نفیس در میان شما نهادم کتاب خدا و عترتم» پرسیدند عترت چه کسانی هستند؟ فرمود: من و حسن و حسین و ائمه نهگانه که از فرزندان حسین هستند و نهمین آنها مهدی و قائم آنهاست از کتاب خدا جدا نشوند و کتاب خدا نیز از آنها جدا نشود تا آنکه بر رسول خدا {{صل}} در حوض کوثر درآیند<ref>{{متن حدیث|سئل أمیرالمؤمنین {{ع}} عن معنی قول رسول الله {{صل}} إنی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی من العتزة فقال: أنا و الحسن و الحسین و الأئمة التسعة من ولد الحسین تاسعهم مهدیهم و قائمهم لا یفارقون کتاب الله و لا یفارقهم حتی یردوا علی رسول الله {{صل}} حوضه}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۲۴۰.</ref>.<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۴۳۳؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲ ص ۲۷-۲۹.</ref> | ||
# از دیگر [[دلایل امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} [[وصیت]] برادرش [[امام حسن]] {{ع}} به اوست. در روایتی آمده است [[امام حسن]] {{ع}} قبل از [[شهادت]]، [[امام حسین]] {{ع}} را [[وصی]] خویش گردانید و [[اسرار]] [[امامت]] را به او گفت و ودایع [[خلافت]] را به ایشان سپرد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۳۸؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۲۴؛ بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام، ص۱۹، فاضل مقداد، شرح باب حادی عشر، ص۵۰.</ref>. | # از دیگر [[دلایل امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} [[وصیت]] برادرش [[امام حسن]] {{ع}} به اوست. در روایتی آمده است [[امام حسن]] {{ع}} قبل از [[شهادت]]، [[امام حسین]] {{ع}} را [[وصی]] خویش گردانید و [[اسرار]] [[امامت]] را به او گفت و ودایع [[خلافت]] را به ایشان سپرد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۳۸؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۲۴؛ بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام، ص۱۹، فاضل مقداد، شرح باب حادی عشر، ص۵۰.</ref>. | ||
# [[اجماع]] از دلایلی است که از سوی برخی از [[متکلمان]] مانند فیاض لاهیجی بر [[امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} مطرح شده است<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص۵۲۵.</ref>. | # [[اجماع]] از دلایلی است که از سوی برخی از [[متکلمان]] مانند فیاض لاهیجی بر [[امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} مطرح شده است<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص۵۲۵.</ref>. | ||
# با توجه به اینکه هیچ گاه زمان خالی از [[امام]] نیست و از سوی دیگر [[امام]] باید [[معصوم]] باشد<ref>رازی، سدید الدین محمود، المنقذ من التقلید، ص۵۸۳؛ مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، ص۷۴.</ref>، از آنجا که در عصر [[امام حسین]] {{ع}} غیر از وی کسی دیگر از [[مقام عصمت]] برخوردار نبوده است، در نتیجه [[امامت]] منحصر به آن حضرت است، در غیر این صورت دو اشکال پیش خواهد آمد: یا آنکه ملتزم به نفی [[وجوب امامت]] شویم و یا چون حشویه [[امامت]] افراد غیر [[معصوم]]، مانند [[بنی امیه]] را بپذیریم<ref>علم الهدی، سید مرتضی، شرح جمل العلم والعمل، ص۲۲۱؛ شریف مرتضی، الشافی فی الإمامه، ج۳، ص۱۴۸.</ref>. | # با توجه به اینکه هیچ گاه زمان خالی از [[امام]] نیست و از سوی دیگر [[امام]] باید [[معصوم]] باشد<ref>رازی، سدید الدین محمود، المنقذ من التقلید، ص۵۸۳؛ مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، ص۷۴.</ref>، از آنجا که در عصر [[امام حسین]] {{ع}} غیر از وی کسی دیگر از [[مقام عصمت]] برخوردار نبوده است، در نتیجه [[امامت]] منحصر به آن حضرت است، در غیر این صورت دو اشکال پیش خواهد آمد: یا آنکه ملتزم به نفی [[وجوب امامت]] شویم و یا چون حشویه [[امامت]] افراد غیر [[معصوم]]، مانند [[بنی امیه]] را بپذیریم<ref>علم الهدی، سید مرتضی، شرح جمل العلم والعمل، ص۲۲۱؛ شریف مرتضی، الشافی فی الإمامه، ج۳، ص۱۴۸.</ref>. | ||
# [[ظهور]] [[معجزات]] و خوارق عادات از [[امام حسین]] {{ع}} [[دلیل]] دیگر [[امامت]] آن حضرت است<ref>اثبات الهدایه، ج۵، ص۲۱۰.</ref>. [[قطب]] راوندی در کتاب الخرائج والجرائح چندین [[معجزه]] برای [[امام حسین]] {{ع}} برشمرده است<ref>قطب راوندی، الخرائج، ص۲۰۱.</ref>. | # [[ظهور]] [[معجزات]] و خوارق عادات از [[امام حسین]] {{ع}} [[دلیل]] دیگر [[امامت]] آن حضرت است<ref>اثبات الهدایه، ج۵، ص۲۱۰.</ref>. [[قطب]] راوندی در کتاب الخرائج والجرائح چندین [[معجزه]] برای [[امام حسین]] {{ع}} برشمرده است<ref>قطب راوندی، الخرائج، ص۲۰۱.</ref>. | ||
# گستردگی [[علم]] [[امام حسین]] {{ع}} از [[دلایل]] روشن [[امامت]] آن حضرت است. [[ائمه اهل بیت]] {{عم}} از هیچ کس کسب [[علم]] نکردند و در عین حال از همه [[مردم]] زمان خود به [[احکام دین]] و حوادث [[جهان]] داناتر بودند و هر مسئلهای که از ایشان سؤال میشد بیدرنگ و به [[بهترین]] وجه پاسخ میگفتند، بنابراین روشن میشود سرچشمه [[علم]] و [[دانش]] آنان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و در نتیجه جهان غیب بوده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۹۱.</ref>.<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۴۳۳.</ref> | # گستردگی [[علم]] [[امام حسین]] {{ع}} از [[دلایل]] روشن [[امامت]] آن حضرت است. [[ائمه اهل بیت]] {{عم}} از هیچ کس کسب [[علم]] نکردند و در عین حال از همه [[مردم]] زمان خود به [[احکام دین]] و حوادث [[جهان]] داناتر بودند و هر مسئلهای که از ایشان سؤال میشد بیدرنگ و به [[بهترین]] وجه پاسخ میگفتند، بنابراین روشن میشود سرچشمه [[علم]] و [[دانش]] آنان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و در نتیجه جهان غیب بوده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۹۱.</ref>.<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۴۳۳.</ref> | ||
== افضلیت امام حسین {{ع}} == | == افضلیت امام حسین {{ع}} == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
[[برتری]] و [[افضلیت امام]] [[حسین]] {{ع}} و جایگاه و [[منزلت]] ویژه آن حضرت نزد [[رسول خدا]] {{صل}} از امور مسلم و پذیرفته شده نزد [[مسلمانان]] است: | [[برتری]] و [[افضلیت امام]] [[حسین]] {{ع}} و جایگاه و [[منزلت]] ویژه آن حضرت نزد [[رسول خدا]] {{صل}} از امور مسلم و پذیرفته شده نزد [[مسلمانان]] است: | ||
# '''قرآن و فضائل امام حسین {{ع}}''' برخی تا [[حدود]] ۱۲۰ [[آیه]] از [[قرآن کریم]] را با ملاحظه [[روایات]] تفسیری درباره [[امام حسین]] {{ع}} استخراج کردهاند. بخش عمدهای از این [[آیات]] در [[فضائل]] مشترک و بخش دیگر در [[فضائل]] مختص [[امام حسین]] {{ع}} است.<ref>ر. ک: [[شواهد التنزیل]] حاکم حسکانی و فرائد السمطین و بحار، ج ۴۴، ص ۲۱۷ و الحسین فی القرآن سید محمد واحدی.</ref> در اینجا به [[آیه]] اطعام اشاره میشود که مربوط است به ماجرای غذا دادن به [[فقیر]] و مسکین و یتیم از طرف [[امیرالمومنین]] {{ع}} و [[فاطمه زهرا]] {{س}} و [[امام حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}}: [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۵ تا ۱۱ سوره [[انسان]] ([[هل اتی]]) به این ماجرا نظر دارد تا آنجا که میفرماید: «{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند. و میگویند: ما شما را برای [[خدا]] اطعام میکنیم و، هیچ [[پاداش]] و تشکری از شما نمیخواهیم. کتاب الغدیر از ۳۴ نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نام میبرد که این [[حدیث]] را در کتابهای خود آوردهاند لذا [[روایت]] فوق از روایاتی است که در میان [[اهل سنت]] مشهور بلکه متواتر است<ref>ر.ک: الغدیر: ج ۳، ص ۱۰۷ و احقاق الحق، ج ۳، ص ۱۵۷ و تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۳۴۲.</ref>. | # '''قرآن و فضائل امام حسین {{ع}}''' برخی تا [[حدود]] ۱۲۰ [[آیه]] از [[قرآن کریم]] را با ملاحظه [[روایات]] تفسیری درباره [[امام حسین]] {{ع}} استخراج کردهاند. بخش عمدهای از این [[آیات]] در [[فضائل]] مشترک و بخش دیگر در [[فضائل]] مختص [[امام حسین]] {{ع}} است.<ref>ر. ک: [[شواهد التنزیل]] حاکم حسکانی و فرائد السمطین و بحار، ج ۴۴، ص ۲۱۷ و الحسین فی القرآن سید محمد واحدی.</ref> در اینجا به [[آیه]] اطعام اشاره میشود که مربوط است به ماجرای غذا دادن به [[فقیر]] و مسکین و یتیم از طرف [[امیرالمومنین]] {{ع}} و [[فاطمه زهرا]] {{س}} و [[امام حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}}: [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۵ تا ۱۱ سوره [[انسان]] ([[هل اتی]]) به این ماجرا نظر دارد تا آنجا که میفرماید: «{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند. و میگویند: ما شما را برای [[خدا]] اطعام میکنیم و، هیچ [[پاداش]] و تشکری از شما نمیخواهیم. کتاب الغدیر از ۳۴ نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نام میبرد که این [[حدیث]] را در کتابهای خود آوردهاند لذا [[روایت]] فوق از روایاتی است که در میان [[اهل سنت]] مشهور بلکه متواتر است<ref>ر.ک: الغدیر: ج ۳، ص ۱۰۷ و احقاق الحق، ج ۳، ص ۱۵۷ و تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۳۴۲.</ref>. | ||
# '''[[فضائل]] [[امام حسین]] {{ع}} در [[روایات]]''': در [[روایات]] معتبر نزد [[شیعه]] و [[سنی]] [[فضائل]] بسیاری برای [[امام حسین]] {{ع}} از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است که همگی بر علو مقام و [[برتری]] آن حضرت و شایستگی برای مقام و [[منصب امامت]] و [[جانشینی]] [[رسول خدا]] {{صل}} دلالت دارد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، | # '''[[فضائل]] [[امام حسین]] {{ع}} در [[روایات]]''': در [[روایات]] معتبر نزد [[شیعه]] و [[سنی]] [[فضائل]] بسیاری برای [[امام حسین]] {{ع}} از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است که همگی بر علو مقام و [[برتری]] آن حضرت و شایستگی برای مقام و [[منصب امامت]] و [[جانشینی]] [[رسول خدا]] {{صل}} دلالت دارد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲ ص ۲۷-۲۹.</ref>. | ||
== روایات دال بر امامت امام حسین{{ع}} == | == روایات دال بر امامت امام حسین{{ع}} == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']] | # [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']] | ||
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی''']] | # [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']] | ||
# [[پرونده:IM009896.jpg|22px]] [[ائمه و ادعای امامت (مقاله)|مقاله «ائمه و ادعای امامت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|'''موسوعه رد شبهات ج۱۷''']] | # [[پرونده:IM009896.jpg|22px]] [[ائمه و ادعای امامت (مقاله)|مقاله «ائمه و ادعای امامت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|'''موسوعه رد شبهات ج۱۷''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امامت سایر امامان]] | |||
[[رده:امام حسین]] | [[رده:امام حسین]] | ||
[[رده:مقالههای اولویت دو]] | [[رده:مقالههای اولویت دو]] |