بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
علاوه بر [[روایات]] و [[احادیث]] فراوانی که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[امیر المؤمنین علی]] {{ع}} و [[صحابه]] و [[تابعین]] رسیده و اشعاری که [[شاعران]] صدر اول [[اسلام]] در این باره سرودهاند، برخی بر [[سبقت]] اسلام علی {{ع}} ادعای [[اجماع]] کردهاند<ref>بنگرید: الصواعق المحرقه، فصل اول باب نهم؛ معرفة علوم الحدیث، ص۲۲.</ref>. بیان همه این روایات، احادیث، سخنان و اشعار کاری ناممکن است. در اینجا به چند مورد مختصر بسنده میکنیم: | علاوه بر [[روایات]] و [[احادیث]] فراوانی که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[امیر المؤمنین علی]] {{ع}} و [[صحابه]] و [[تابعین]] رسیده و اشعاری که [[شاعران]] صدر اول [[اسلام]] در این باره سرودهاند، برخی بر [[سبقت]] اسلام علی {{ع}} ادعای [[اجماع]] کردهاند<ref>بنگرید: الصواعق المحرقه، فصل اول باب نهم؛ معرفة علوم الحدیث، ص۲۲.</ref>. بیان همه این روایات، احادیث، سخنان و اشعار کاری ناممکن است. در اینجا به چند مورد مختصر بسنده میکنیم: | ||
میگویند: [[پیامبر]] {{صل}} [[روز]] | میگویند: [[پیامبر]] {{صل}} [[روز]] دوشنبه به [[رسالت]] [[مبعوث]] شد و علی {{ع}} روز سهشنبه [[ایمان]] آورد<ref>بنگرید: الاوائل، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. پیامبر اکرم {{صل}} فرمود: نخستین فردی که از شما در [[حوض کوثر]] بر من وارد شود، نخستین [[مسلمان]] شما یعنی: [[علی بن ابی طالب]] است<ref>مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۳۶.</ref>. | ||
علی نخستین فرد از [[یاران]] من است که مسلمان شد. علی در اسلام از همه [[امت]] من سبقت دارد<ref>الغدیر، ج۳، ص۹۵- ۹۶.</ref>. روزی دست علی {{ع}} را گرفت و فرمود: این نخستین کسی است که به من ایمان آورد و این نخستین کسی است که [[روز قیامت]] با من دست میدهد. او [[صدیق اکبر]] است<ref>الغدیر، ج۲، ص۲۱۳.</ref>. نخستین کسی که با من [[نماز]] خواند، علی است<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۲۰.</ref>. | علی نخستین فرد از [[یاران]] من است که مسلمان شد. علی در اسلام از همه [[امت]] من سبقت دارد<ref>الغدیر، ج۳، ص۹۵- ۹۶.</ref>. روزی دست علی {{ع}} را گرفت و فرمود: این نخستین کسی است که به من ایمان آورد و این نخستین کسی است که [[روز قیامت]] با من دست میدهد. او [[صدیق اکبر]] است<ref>الغدیر، ج۲، ص۲۱۳.</ref>. نخستین کسی که با من [[نماز]] خواند، علی است<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۲۰.</ref>. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
# گذشت که [[صحابه]]، [[تابعان]] و علی {{ع}} در [[احتجاجات]] خود بر [[معاویه]] و دیگران در مناسبتهای مختلف [[حجّت]] آوردند که علی {{ع}} نخستین مسلمان [[امّت]] است، امّا احدی بر آنان [[اعتراض]] نکرد و نگفت که نخستین مسلمان، ابوبکر است. اصولا دیده نشده که ابوبکر یا احدی از [[یاران]] و هواداران او [[احتجاج]] کنند که ابوبکر نخستین مسلمان است. در حالی که در [[اثبات]] [[خلافت]] خود، شدیدا به آن، محتاج بودند تا آنجا که خود را ناچار دیدند کِبر سن و یار غار بودن او را به عنوان [[فضایل]] وی برای احراز [[پست]] خلافت برشمارند<ref>مستدرک حاکم، ج۳۰، ص۶۶؛ السنن الکبری، ج۸، ص۱۵۳؛ الغدیر، ج۵، ص۳۶۹؛ ج۷، ص۹۲؛ ج۱۰، ص۷- ۱۳.</ref>. علاوه بر این شماری تصریح کردهاند که ابوبکر چهارمین یا پنجمین مسلمان است<ref>بنگرید: سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۲۱۶.</ref>. علی {{ع}} نیز فرمود: من [[صدّیق]] اکبر هستم و پیش از ابوبکر [[مسلمان]] شدم<ref>بنگرید: ادامه همین کتاب.</ref>. عبّاس نیز به [[عفیف]] گفت که جز علی و [[خدیجه]] کسی [[ایمان]] نیاورده است و اگر عفیف در آن [[زمان]] ایمان میآورد، دومین نفر بود<ref>بنگرید: لسان میزان، ج۱، ص۳۹۵.</ref>. | # گذشت که [[صحابه]]، [[تابعان]] و علی {{ع}} در [[احتجاجات]] خود بر [[معاویه]] و دیگران در مناسبتهای مختلف [[حجّت]] آوردند که علی {{ع}} نخستین مسلمان [[امّت]] است، امّا احدی بر آنان [[اعتراض]] نکرد و نگفت که نخستین مسلمان، ابوبکر است. اصولا دیده نشده که ابوبکر یا احدی از [[یاران]] و هواداران او [[احتجاج]] کنند که ابوبکر نخستین مسلمان است. در حالی که در [[اثبات]] [[خلافت]] خود، شدیدا به آن، محتاج بودند تا آنجا که خود را ناچار دیدند کِبر سن و یار غار بودن او را به عنوان [[فضایل]] وی برای احراز [[پست]] خلافت برشمارند<ref>مستدرک حاکم، ج۳۰، ص۶۶؛ السنن الکبری، ج۸، ص۱۵۳؛ الغدیر، ج۵، ص۳۶۹؛ ج۷، ص۹۲؛ ج۱۰، ص۷- ۱۳.</ref>. علاوه بر این شماری تصریح کردهاند که ابوبکر چهارمین یا پنجمین مسلمان است<ref>بنگرید: سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۲۱۶.</ref>. علی {{ع}} نیز فرمود: من [[صدّیق]] اکبر هستم و پیش از ابوبکر [[مسلمان]] شدم<ref>بنگرید: ادامه همین کتاب.</ref>. عبّاس نیز به [[عفیف]] گفت که جز علی و [[خدیجه]] کسی [[ایمان]] نیاورده است و اگر عفیف در آن [[زمان]] ایمان میآورد، دومین نفر بود<ref>بنگرید: لسان میزان، ج۱، ص۳۹۵.</ref>. | ||
# ما معتقدیم که [[ابوبکر]] چند سال پس از [[بعثت]] [[اسلام]] آورد. از جمله [[دلایل]] ما در این باره است؛ | # ما معتقدیم که [[ابوبکر]] چند سال پس از [[بعثت]] [[اسلام]] آورد. از جمله [[دلایل]] ما در این باره است؛ | ||
## گفتهاند: وقتی ابوبکر مسلمان شد، [[پیامبر]] {{صل}} او را [[صدیق]] نامید<ref>سیره حلبی، ج۱، ص۲۷۳؛ سیره دحلان، ج۱، ص۸.</ref>. در حالی که خودشان میگویند: این [[لقب]] بعد از [[اسراء]] و هنگامی بود که ابوبکر آن | ## گفتهاند: وقتی ابوبکر مسلمان شد، [[پیامبر]] {{صل}} او را [[صدیق]] نامید<ref>سیره حلبی، ج۱، ص۲۷۳؛ سیره دحلان، ج۱، ص۸.</ref>. در حالی که خودشان میگویند: این [[لقب]] بعد از [[اسراء]] و هنگامی بود که ابوبکر آن حضرت را [[تصدیق]] و [[قریش]] او را [[تکذیب]] کردند<ref>سیره حلبی، ج۱، ص۲۷۳.</ref>. یا زمانی که هر دو در [[غار]] بودند. البته از نظر ما هر دو گفته نادرست است. در هر حال آنان مدعیاند که اسراء در [[سال دوازدهم بعثت]] بوده است. | ||
## برخی معتقدند که ابوبکر پس از اسراء و [[معراج]] مسلمان شد و در آن [[روز]] صدیق لقب گرفت<ref>مجمع الزوائد، ج۱، ص۷۶.</ref>. در حالی که خودشان میگویند: اسراء و معراج اندکی پیش از [[هجرت]] بود. | ## برخی معتقدند که ابوبکر پس از اسراء و [[معراج]] مسلمان شد و در آن [[روز]] صدیق لقب گرفت<ref>مجمع الزوائد، ج۱، ص۷۶.</ref>. در حالی که خودشان میگویند: اسراء و معراج اندکی پیش از [[هجرت]] بود. | ||
## [[طبری]] به [[سند صحیح]]<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۴۰.</ref> از [[محمد بن سعید]] [[روایت]] کرده که گفت: از پدرم پرسیدم: آیا ابوبکر در میان شما [[نخستین مسلمان]] بود؟ پدرم گفت: نه، پیش از او پنجاه نفر مسلمان شده بودند<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۶۰.</ref>. این یعنی اسلام ابوبکر پس از دوره سرّی [[دعوت]] و بیرون آمدن پیامبر {{صل}} از [[خانه ارقم]] بوده است. | ## [[طبری]] به [[سند صحیح]]<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۴۰.</ref> از [[محمد بن سعید]] [[روایت]] کرده که گفت: از پدرم پرسیدم: آیا ابوبکر در میان شما [[نخستین مسلمان]] بود؟ پدرم گفت: نه، پیش از او پنجاه نفر مسلمان شده بودند<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۶۰.</ref>. این یعنی اسلام ابوبکر پس از دوره سرّی [[دعوت]] و بیرون آمدن پیامبر {{صل}} از [[خانه ارقم]] بوده است. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
در [[روایات]] آمده که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره علی {{ع}} فرمود: اول الرجال اسلاما یا اول اصحابی اسلاما؛ یعنی علی نخستین مردی بود که [[مسلمان]] شد. از این به دست میآید که علی {{ع}} به هنگام [[پذیرش اسلام]]، مرد بالغی بوده است. | در [[روایات]] آمده که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره علی {{ع}} فرمود: اول الرجال اسلاما یا اول اصحابی اسلاما؛ یعنی علی نخستین مردی بود که [[مسلمان]] شد. از این به دست میآید که علی {{ع}} به هنگام [[پذیرش اسلام]]، مرد بالغی بوده است. | ||
علاوه بر این، سنّ آن | علاوه بر این، سنّ آن حضرت را در این [[زمان]] ۱۰ یا ۱۲ سال گفتهاند و البته معلوم است که مردی، به سن و سال نیست. به فرض اگر بپذیریم که علی {{ع}} در سنّ [[کودکی]] [[ایمان]] آورده است؛ باید دانست که این یک امتیاز بزرگ برای او است که پیامبر اکرم {{صل}} او را [[شایسته]] [[منصب]] [[وصایت]] دانست و او را به اسلام دعوت کرد. مگر نه این است که مطابق [[نص]] [[قرآن کریم]]، [[عیسی بن مریم]] در گهواره سخن گفت و در خردسالی به یحیی [[حکمت]] داده شد؟ از سوی دیگر، اگر وضع همین باشد که اینان ادعا کردهاند، در این صورت سخن [[رسول خدا]] {{صل}} که فرمود: علی نخستین مسلمان است، [[یا علی]] در میان شما نخستین کسی است که اسلام آورد؛ بیمعنی خواهد بود. از این سخن [[رسول اکرم]] {{صل}} به دست میآید که علی {{ع}} در میان همه [[طبقات جامعه]] از [[زن]] و مرد، برده و [[آزاد]]، و کوچک و بزرگ، [[نخستین مسلمان]] است<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص۲۸۲؛ [[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص۸۹.</ref>. | ||
==[[آیات]] درباره پیشگامی امام علی{{ع}} در [[اسلام]]== | ==[[آیات]] درباره پیشگامی امام علی{{ع}} در [[اسلام]]== | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
#{{متن قرآن|وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«و هر که روی (دل) خویش به سوی خداوند نهد و نکوکار باشد بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است و سرانجام کارها با خداوند است» سوره لقمان، آیه ۲۲.</ref>. [[انس بن مالک]] میگوید: این [[آیه]] در [[حق]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نازل شد. او نخستین کسی بود که ایمانش را برای [[خدا]] [[خالص]] کرد و خود را [[وقف]] خدا کرد»<ref>بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ص۴۳۴.</ref>. | #{{متن قرآن|وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«و هر که روی (دل) خویش به سوی خداوند نهد و نکوکار باشد بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است و سرانجام کارها با خداوند است» سوره لقمان، آیه ۲۲.</ref>. [[انس بن مالک]] میگوید: این [[آیه]] در [[حق]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نازل شد. او نخستین کسی بود که ایمانش را برای [[خدا]] [[خالص]] کرد و خود را [[وقف]] خدا کرد»<ref>بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ص۴۳۴.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ * رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ * وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَنْ تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«کسانی که عرش خداوند را برمیدارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی میستایند و بدو ایمان میآورند و برای مؤمنان آمرزش میخواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کردهاند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار * پروردگارا! و آنان و شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان را در آن بهشتهای جاودان که به آنان وعده فرمودهای درآور که بیگمان این تویی که پیروزمند فرزانهای * و آنان را از کیفرها (ی گناهان در روز رستخیز) نگاه دار و هر که را در آن روز از کیفرها نگاه داری بدو بخشایش آوردهای و این است که رستگاری سترگ است» سوره غافر، آیه ۷-۹.</ref>. [[ابوالاسود دئلی]] میگوید: علی{{ع}} فرمود: «[[فرشتگان]] سالها و ماهها درنگ کردند و جز برای [[رسول خدا]]{{صل}} و برای من [[استغفار]] نمیکردند، و دو آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ... إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}} در حق ما نازل شد». گروهی از [[منافقان]] گفتند: پس جمله {{متن قرآن|مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ}} درباره چه کسانی نازل شده است؟» علی{{ع}} گفت: «[[سبحان الله]]! آیا ابراهیم و اسماعیل و [[اسحاق]] و [[یعقوب]] پدران ما نیستند؟»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۷، ص۲۹.</ref>. | #{{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ * رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ * وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَنْ تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«کسانی که عرش خداوند را برمیدارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی میستایند و بدو ایمان میآورند و برای مؤمنان آمرزش میخواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کردهاند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار * پروردگارا! و آنان و شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان را در آن بهشتهای جاودان که به آنان وعده فرمودهای درآور که بیگمان این تویی که پیروزمند فرزانهای * و آنان را از کیفرها (ی گناهان در روز رستخیز) نگاه دار و هر که را در آن روز از کیفرها نگاه داری بدو بخشایش آوردهای و این است که رستگاری سترگ است» سوره غافر، آیه ۷-۹.</ref>. [[ابوالاسود دئلی]] میگوید: علی{{ع}} فرمود: «[[فرشتگان]] سالها و ماهها درنگ کردند و جز برای [[رسول خدا]]{{صل}} و برای من [[استغفار]] نمیکردند، و دو آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ... إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}} در حق ما نازل شد». گروهی از [[منافقان]] گفتند: پس جمله {{متن قرآن|مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ}} درباره چه کسانی نازل شده است؟» علی{{ع}} گفت: «[[سبحان الله]]! آیا ابراهیم و اسماعیل و [[اسحاق]] و [[یعقوب]] پدران ما نیستند؟»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۷، ص۲۹.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ}}<ref>«و (سوم) پیشتازان پیشتاز * آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند» سوره واقعه، آیه ۱۰-۱۱.</ref>. [[جابر جعفی]] از [[امام باقر]]{{ع}} چنین نقل میکند: [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} فرمود: «محمد{{صل}} در [[روز]] | #{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ}}<ref>«و (سوم) پیشتازان پیشتاز * آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند» سوره واقعه، آیه ۱۰-۱۱.</ref>. [[جابر جعفی]] از [[امام باقر]]{{ع}} چنین نقل میکند: [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} فرمود: «محمد{{صل}} در [[روز]] دوشنبه به [[رسالت]] [[مبعوث]] شد و من صبح روز سه [[شنبه]] [[اسلام]] آوردم. [[پیامبر]] [[نماز]] میگزارد و من در سمت راستش نماز میگزاردم و هیچ مردی جز من با او نبود که [[خداوند]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ...}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref> را نازل فرمود»<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۲۰.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ}}<ref>«و کسانی که پس از آنان آمدهاند میگویند: پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفتهاند بیامرز و در دلهای ما کینهای نسبت به مؤمنان بر جای مگذار! پروردگارا! تو مهربان بخشایندهای» سوره حشر، آیه ۱۰.</ref>. [[ابن عباس]] در این باره میگوید: [[استغفار]] برای علی بر هر فرد [[مسلمانی]] در [[قرآن]] [[واجب]] شده است؛ آنجا که فرمود: {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ}}<ref>«پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفتهاند بیامرز» سوره حشر، آیه ۱۰.</ref> و پیشرو در [[ایمان]]، تنها علی{{ع}} است<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۴۹.</ref>. | #{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ}}<ref>«و کسانی که پس از آنان آمدهاند میگویند: پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفتهاند بیامرز و در دلهای ما کینهای نسبت به مؤمنان بر جای مگذار! پروردگارا! تو مهربان بخشایندهای» سوره حشر، آیه ۱۰.</ref>. [[ابن عباس]] در این باره میگوید: [[استغفار]] برای علی بر هر فرد [[مسلمانی]] در [[قرآن]] [[واجب]] شده است؛ آنجا که فرمود: {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ}}<ref>«پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفتهاند بیامرز» سوره حشر، آیه ۱۰.</ref> و پیشرو در [[ایمان]]، تنها علی{{ع}} است<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۴۹.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار دادهاید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref>. از [[انس بن مالک]] در این باره چنین نقل شده است: عباس و شیبه نشستند و به یکدیگر [[فخرفروشی]] کردند. عباس گفت: «من از تو برترم. من عموی [[رسول الله]]، [[وصی]] پدرش و ساقی حاجیانم». شیبه گفت: «من از تو برترم. من [[امین خدا]] بر [[بیت الله]] و خزانهدار اویم. چرا آنگونه که مرا [[امین]] کرده تو را امین نکرده است؟». در این هنگام، علی{{ع}} بر آن دو وارد شد و آنان را از گفتههای خود [[آگاه]] کرد. علی{{ع}} گفت: «من از شما برترم. من اولین کسی هستم که [[ایمان]] آورد و [[هجرت]] کرد». هر سه نفر نزد [[رسول خدا]]{{صل}} رفتند و ماجرا را بیان کردند. آن حضرت پاسخی به آنان نداد تا بازگشتند. پس از چند [[روز]] [[وحی]] نازل شد و [[پیامبر]] آنان را فراخواند و چنین [[تلاوت]] کرد: {{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ...}}<ref>سیوطی، عبدالرحمان، الدرالمنثور، در تفسیر آیه مذکور.</ref>.<ref>[[سید مرتضی عسکری|عسکری، سید مرتضی]]، [[امام علی در قرآن (مقاله)| مقاله «امام علی در قرآن»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]، ص ۱۱۷.</ref> | #{{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار دادهاید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref>. از [[انس بن مالک]] در این باره چنین نقل شده است: عباس و شیبه نشستند و به یکدیگر [[فخرفروشی]] کردند. عباس گفت: «من از تو برترم. من عموی [[رسول الله]]، [[وصی]] پدرش و ساقی حاجیانم». شیبه گفت: «من از تو برترم. من [[امین خدا]] بر [[بیت الله]] و خزانهدار اویم. چرا آنگونه که مرا [[امین]] کرده تو را امین نکرده است؟». در این هنگام، علی{{ع}} بر آن دو وارد شد و آنان را از گفتههای خود [[آگاه]] کرد. علی{{ع}} گفت: «من از شما برترم. من اولین کسی هستم که [[ایمان]] آورد و [[هجرت]] کرد». هر سه نفر نزد [[رسول خدا]]{{صل}} رفتند و ماجرا را بیان کردند. آن حضرت پاسخی به آنان نداد تا بازگشتند. پس از چند [[روز]] [[وحی]] نازل شد و [[پیامبر]] آنان را فراخواند و چنین [[تلاوت]] کرد: {{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ...}}<ref>سیوطی، عبدالرحمان، الدرالمنثور، در تفسیر آیه مذکور.</ref>.<ref>[[سید مرتضی عسکری|عسکری، سید مرتضی]]، [[امام علی در قرآن (مقاله)| مقاله «امام علی در قرآن»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]، ص ۱۱۷.</ref> |