بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==[[تاریخ]] [[بیعت با امام]] == | ==[[تاریخ]] [[بیعت با امام]] == | ||
مورخان و سیرهنویسان، در تعیین [[تاریخ]] دقیق [[بیعت مردم با امام علی]]{{ع}} [[اختلاف]] نظر دارند. برخی گفتهاند همان روزی که عثمان کشته شد، [[مردم]] با [[امام]]{{ع}} [[بیعت]] کردند<ref>تاریخ الطبری، ج ۴، ص۴۳۶.</ref>. برخی دیگر بر این باورند که بیعت با امام، چند [[روز]] پس از قتل عثمان، اتفاق افتاد. این فاصله نیز از یک تا پنج روز، مورد [[اختلاف]] مورخان است<ref>ر.ک: أنساب الأشراف، ج ۳، ص۷، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص۱۲۳، ح ۴۵۹۴.</ref>. | |||
در بعضی از [[منابع تاریخی]] آمده است: با علی{{ع}} در [[روز جمعه]] بیست و پنجم [[ذی حجه]]، بیعت شد که [[گمان]] میرود آن روز، همان روز [[کشته شدن عثمان]] بوده است<ref>تاریخ الطبری، ج ۴، ص۴۳۶.</ref> و نهایت اینکه بر اساس آنچه [[طبری]] از ابو ملیح و [[ابن ابی الحدید]] از استاد خود، [[ابو جعفر اسکافی]] نقل کردهاند و همچنین طبق آنچه در تاریخ [[دمشق]] و [[تذکرة الخواص]] آمده است، [[بیعت مردم]] با امام، در روز هیجدهم ذیالحجة الحرام [[سال ۳۵ هجری]] بوده است. | در بعضی از [[منابع تاریخی]] آمده است: با علی{{ع}} در [[روز جمعه]] بیست و پنجم [[ذی حجه]]، بیعت شد که [[گمان]] میرود آن روز، همان روز [[کشته شدن عثمان]] بوده است<ref>تاریخ الطبری، ج ۴، ص۴۳۶.</ref> و نهایت اینکه بر اساس آنچه [[طبری]] از ابو ملیح و [[ابن ابی الحدید]] از استاد خود، [[ابو جعفر اسکافی]] نقل کردهاند و همچنین طبق آنچه در تاریخ [[دمشق]] و [[تذکرة الخواص]] آمده است، [[بیعت مردم]] با امام، در روز هیجدهم ذیالحجة الحرام [[سال ۳۵ هجری]] بوده است. | ||
به [[اعتقاد]] ما نظر اخیر، به واقع نزدیکتر است؛ زیرا علاوه بر تصریح مصادری که بدانها اشارت رفت، با نظر کسانی که تاریخ بیعت با امام را با تاریخ قتل عثمان یکی میدانند نیز سازگار است؛ زیرا قتل عثمان، بنا بر صحیحترین اقوال، [[ | به [[اعتقاد]] ما نظر اخیر، به واقع نزدیکتر است؛ زیرا علاوه بر تصریح مصادری که بدانها اشارت رفت، با نظر کسانی که تاریخ بیعت با امام را با تاریخ قتل عثمان یکی میدانند نیز سازگار است؛ زیرا قتل عثمان، بنا بر صحیحترین اقوال، [[هجدهم ذیحجه]] اتفاق افتاده است. | ||
از سوی دیگر، با [[عنایت]] به شرایط [[سیاسی]] [[جامعه اسلامی]] در آن هنگام و موقعیت منحصر به فرد [[امام علی]]{{ع}}، فاصله چند [[روزه]] میان قتل عثمان و تعیین [[رهبر]] جدید، بسیار دور از واقع است. | از سوی دیگر، با [[عنایت]] به شرایط [[سیاسی]] [[جامعه اسلامی]] در آن هنگام و موقعیت منحصر به فرد [[امام علی]]{{ع}}، فاصله چند [[روزه]] میان قتل عثمان و تعیین [[رهبر]] جدید، بسیار دور از واقع است. | ||
==[[آزادی]] مردم در [[انتخاب امام]] == | ==[[آزادی]] مردم در [[انتخاب امام]] == | ||
امام علی{{ع}} ـ در نامهای به [[کوفیان]]، هنگام | امام علی{{ع}} ـ در نامهای به [[کوفیان]]، هنگام حرکت از [[مدینه]] به سوی [[بصره]] ـ نوشتند: مردم با من [[بیعت]] کردند، نه از روی بیمیلی و [[جبر]]، بلکه با میل و [[اختیار]]<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- فی کتابِهِ إلی أهلِ الکوفَةِ عِندَ مَسیرِهِ مِنَ المَدینَةِ إلَی البَصرَةِ-: بایعَنِی الناسُ غَیرَ مُستَکرَهینَ، ولا مُجبَرینَ، بَل طائِعینَ مُخَیرینَ}} (نهج البلاغة، نامه ۱).</ref>. | ||
== بیمیلی [[امام]]{{ع}} به حکومت<ref>سیل خروشان امت، از هر سو برای بیعت، آهنگ خانه علی{{ع}} را داشت؛ اما امام، قاطعانه ایستاد و ازپذیرش پیمان با مردم، تَنْ زد و با صراحتْ اعلام کرد که سراغ دیگری بروید که: «من وزیر شما باشم، بهتر است از آنکه امیر شما باشم». (نهج البلاغة، خطبه ۹۲). شگفتا! کسی که خود را خلیفه بلافصل پیامبر خدا میداند، اکنون در برابر چنین رویکردی شگرف که همگان با تمام وجود و با جان و دل، آهنگِ پذیرش زمامداری او را دارند، و در انتخابی آزاد و مستقیم، بر حاکمیت و حکومت او تأکید میورزند، نمیپذیرد و صریحاً عدم تمایل خود را به پذیرش این مسئولیت، اعلام میکند. چرا؟! آیا به واقعْ امام{{ع}}، پذیرفتن حکومت را خوش نمیداشت و به حاکمیت دیگری تمایل داشت؟! یا با این گونه موضعگیری، نوعی تعارف سیاسی برای جلب توجه بیشتر مردم، طرح میکرد؟! یا این دو گونه برخورد در زندگانی وی، دلیل یا دلایل دیگری دارد که ما نمیدانیم؟ اندک آشنایی با بینش، روش و منش علی{{ع}}، تردیدی باقی نمیگذارد که او از تعارفات سیاستمدارانه به دور است و از نَفْس حکومت، بیزار. علی{{ع}}، نه در پی حکومت بود و نه در اندیشه سلطه بر مردم. او به</ref>== | == بیمیلی [[امام]]{{ع}} به حکومت<ref>سیل خروشان امت، از هر سو برای بیعت، آهنگ خانه علی{{ع}} را داشت؛ اما امام، قاطعانه ایستاد و ازپذیرش پیمان با مردم، تَنْ زد و با صراحتْ اعلام کرد که سراغ دیگری بروید که: «من وزیر شما باشم، بهتر است از آنکه امیر شما باشم». (نهج البلاغة، خطبه ۹۲). شگفتا! کسی که خود را خلیفه بلافصل پیامبر خدا میداند، اکنون در برابر چنین رویکردی شگرف که همگان با تمام وجود و با جان و دل، آهنگِ پذیرش زمامداری او را دارند، و در انتخابی آزاد و مستقیم، بر حاکمیت و حکومت او تأکید میورزند، نمیپذیرد و صریحاً عدم تمایل خود را به پذیرش این مسئولیت، اعلام میکند. چرا؟! آیا به واقعْ امام{{ع}}، پذیرفتن حکومت را خوش نمیداشت و به حاکمیت دیگری تمایل داشت؟! یا با این گونه موضعگیری، نوعی تعارف سیاسی برای جلب توجه بیشتر مردم، طرح میکرد؟! یا این دو گونه برخورد در زندگانی وی، دلیل یا دلایل دیگری دارد که ما نمیدانیم؟ اندک آشنایی با بینش، روش و منش علی{{ع}}، تردیدی باقی نمیگذارد که او از تعارفات سیاستمدارانه به دور است و از نَفْس حکومت، بیزار. علی{{ع}}، نه در پی حکومت بود و نه در اندیشه سلطه بر مردم. او به</ref>== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== انگیزههای امام{{ع}} برای پذیرش حکومت== | == انگیزههای امام{{ع}} برای پذیرش حکومت== | ||
امام علی{{ع}}: [[آگاه]] باشید! [[سوگند]] به آنکه دانه را شکافت وانسان را بیافرید، اگر حضور حاضران نبود و [[حجت]] با وجود یاورْ تمام نمیشد، و [اگر نبود] پیمانی که [[خداوند]] از [[عالمان]] گرفته که بر شکمبارگی [[ستمگران]] و [[گرسنگی]] [[مظلومان]]، بیقرار باشند، هر آینه، افسار [[حکومت]] را بر پشتش رها میکردم و آخرش را با کاسه اولش سیراب میساختم و میدیدید که دنیای شما نزد من، از آبِ بینی بُز مادهای بیارزشتر است<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: أما وَالذی فَلَقَ الحَبةَ، وبَرَأَ النسَمَةَ، لَولا حُضورُ الحاضِرِ، وقِیامُ الحُجةِ بِوُجودِ الناصِرِ، وما أخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماءِ ألا یقاروا عَلی کظةِ ظالِمٍ، ولا سَغَبِ مَظلومٍ، لَأَلقَیتُ حَبلَها عَلی غارِبِها، وَلَسَقَیتُ آخِرَها بِکأسِ أولِها، ولَأَلفَیتُم دُنیاکم هذِهِ أزهَدَ عِندی مِن عَفطَةِ عَنزٍ}} (نهج البلاغة، خطبه ۳).</ref>.<ref> | امام علی{{ع}}: [[آگاه]] باشید! [[سوگند]] به آنکه دانه را شکافت وانسان را بیافرید، اگر حضور حاضران نبود و [[حجت]] با وجود یاورْ تمام نمیشد، و [اگر نبود] پیمانی که [[خداوند]] از [[عالمان]] گرفته که بر شکمبارگی [[ستمگران]] و [[گرسنگی]] [[مظلومان]]، بیقرار باشند، هر آینه، افسار [[حکومت]] را بر پشتش رها میکردم و آخرش را با کاسه اولش سیراب میساختم و میدیدید که دنیای شما نزد من، از آبِ بینی بُز مادهای بیارزشتر است<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: أما وَالذی فَلَقَ الحَبةَ، وبَرَأَ النسَمَةَ، لَولا حُضورُ الحاضِرِ، وقِیامُ الحُجةِ بِوُجودِ الناصِرِ، وما أخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماءِ ألا یقاروا عَلی کظةِ ظالِمٍ، ولا سَغَبِ مَظلومٍ، لَأَلقَیتُ حَبلَها عَلی غارِبِها، وَلَسَقَیتُ آخِرَها بِکأسِ أولِها، ولَأَلفَیتُم دُنیاکم هذِهِ أزهَدَ عِندی مِن عَفطَةِ عَنزٍ}} (نهج البلاغة، خطبه ۳).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص۲۶۴.</ref> | ||
== نخستین کسی که [[بیعت]] کرد == | == نخستین کسی که [[بیعت]] کرد == |