بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = اهل بیت پیامبر خاتم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[امام علی در قرآن]] - [[امام علی در حدیث]] - [[امام علی در نهج البلاغه]] - [[امام علی در تاریخ اسلامی]] - [[امام علی در معارف و سیره نبوی]] - [[امام علی در معارف و سیره حسینی]] - [[امام علی در معارف و سیره رضوی]] - [[امام علی در معارف مهدویت]] - [[امام علی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = اهل بیت پیامبر خاتم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[امام علی در قرآن]] - [[امام علی در حدیث]] - [[امام علی در نهج البلاغه]] - [[امام علی در تاریخ اسلامی]] - [[امام علی در معارف و سیره نبوی]] - [[امام علی در معارف و سیره علوی]] - [[امام علی در معارف و سیره حسینی]] - [[امام علی در معارف و سیره رضوی]] - [[امام علی در معارف و سیره معصومان]] - [[امام علی در معارف مهدویت]] - [[امام علی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = امام علی (پرسش)}} | | پرسش مرتبط = امام علی (پرسش)}} | ||
{{جعبه اطلاعات امام معصوم | {{جعبه اطلاعات امام معصوم | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
علت دو مورد از این کنیه ها بدین شرح است: | علت دو مورد از این کنیه ها بدین شرح است: | ||
# '''ابوتراب:''' درباره علت نامگذاری [[علی]] {{ع}} به ابوتراب و زمان و مکان آن [[اختلاف]] نظر وجود دارد اما از مجموع نقلها به دست میآید [[رسول خدا]] {{صل}} در مکانها و زمانهای گوناگون [[علی]] {{ع}} را با این کنیه خطاب کرده است. در روایتی [[نقل]] شده است، در یکی از روزها که [[رسول خدا]] {{صل}} در [[عشیره]]<ref>در نیمه جمادی الاول سال دوم هجرت، پیامبر {{صل}} و گروهی از مسلمانان در تعقیب کاروان قریش که به سرپرستی ابوسفیان به سوی شام میرفتند؛ تا نقطهای به نام “عشیره” پیش رفتند؛ از همین رو به این غزوه، غزوه عشیره گویند.</ref> بودند، بر بالین [[امام علی]] و [[عمار]] آمده و دیدند آنها خوابیدهاند و بر سر و صورت [[علی]] {{ع}} خاکهای نرمی نشسته است. حضرت آن دو را با [[مهربانی]] بیدار کرد و خطاب به [[علی]] {{ع}} فرمود: "ای آغشته به خاک، برخیز! آیا نمیخواهی از شقیترین [[مردم]] روی [[زمین]] به تو خبر دهم، یکی به نام أحیمر ([[لقب]] قدار بن سالف) است که ناقه صالح [[پیامبر]] را پی کرد و دیگری کسی است که [[شمشیر]] بر فرق تو میزند و | # '''ابوتراب:''' درباره علت نامگذاری [[علی]] {{ع}} به ابوتراب و زمان و مکان آن [[اختلاف]] نظر وجود دارد اما از مجموع نقلها به دست میآید [[رسول خدا]] {{صل}} در مکانها و زمانهای گوناگون [[علی]] {{ع}} را با این کنیه خطاب کرده است. در روایتی [[نقل]] شده است، در یکی از روزها که [[رسول خدا]] {{صل}} در [[عشیره]]<ref>در نیمه جمادی الاول سال دوم هجرت، پیامبر {{صل}} و گروهی از مسلمانان در تعقیب کاروان قریش که به سرپرستی ابوسفیان به سوی شام میرفتند؛ تا نقطهای به نام “عشیره” پیش رفتند؛ از همین رو به این غزوه، غزوه عشیره گویند.</ref> بودند، بر بالین [[امام علی]] و [[عمار]] آمده و دیدند آنها خوابیدهاند و بر سر و صورت [[علی]] {{ع}} خاکهای نرمی نشسته است. حضرت آن دو را با [[مهربانی]] بیدار کرد و خطاب به [[علی]] {{ع}} فرمود: "ای آغشته به خاک، برخیز! آیا نمیخواهی از شقیترین [[مردم]] روی [[زمین]] به تو خبر دهم، یکی به نام أحیمر ([[لقب]] قدار بن سالف) است که ناقه صالح [[پیامبر]] را پی کرد و دیگری کسی است که [[شمشیر]] بر فرق تو میزند و محاسن تو را به [[خون]] سرت رنگین میکند<ref>{{متن حدیث|قُمْ يَا أَبَا تُرَابٍ! أَ لَا أُخْبِرُكَ بِأَشْقَى النَّاسِ... أُحَيْمِرُ ثَمُودَ عاقِرُ الناقَةِ وَ الَّذِي يَضْرِبُكَ عَلَى هَذَا -يَعْنِي قَرْنِهِ- فَيُخْضَبُ هَذِهِ مِنْهَا -وَ أَخَذَ بِلِحْيَتِهِ-}}؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۳۴؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۱۲۳.</ref>. | ||
# '''ابو ریحانتین:''' یکی دیگر از [[کنیههای امام علی]] {{ع}} ابو ریحانتین است که [[رسول خدا]] آن حضرت را با این کنیه خطاب کرده و معنی آن، پدر دو [[ریحانه]] بهشتی، یعنی [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} است. [[جابر]] از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده است که آن حضرت سه روز قبل از وفاتش به [[علی]] {{ع}} فرمود: "[[سلام]] [[خدا]] بر تو ای پدر دو [[ریحانه]]! سفارش میکنم در [[دنیا]] دو ریحان گل بوستان من را عزیز بداری. زمان کمی مانده است دو رکن تو ([[پیامبر]] و [[فاطمه زهرا]]) شکسته شوند و [[خدای متعال]] [[جانشین]] من است درباره تو"<ref>{{متن حدیث|سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي}}؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۱۹۸؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۴، ص۱۶۶؛ نظم درر السمطین، زرندی حنفی، ص۹۸؛ المناقب، موفق خوارزمی، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۲۷.</ref> | # '''ابو ریحانتین:''' یکی دیگر از [[کنیههای امام علی]] {{ع}} ابو ریحانتین است که [[رسول خدا]] آن حضرت را با این کنیه خطاب کرده و معنی آن، پدر دو [[ریحانه]] بهشتی، یعنی [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} است. [[جابر]] از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده است که آن حضرت سه روز قبل از وفاتش به [[علی]] {{ع}} فرمود: "[[سلام]] [[خدا]] بر تو ای پدر دو [[ریحانه]]! سفارش میکنم در [[دنیا]] دو ریحان گل بوستان من را عزیز بداری. زمان کمی مانده است دو رکن تو ([[پیامبر]] و [[فاطمه زهرا]]) شکسته شوند و [[خدای متعال]] [[جانشین]] من است درباره تو"<ref>{{متن حدیث|سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي}}؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۱۹۸؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۴، ص۱۶۶؛ نظم درر السمطین، زرندی حنفی، ص۹۸؛ المناقب، موفق خوارزمی، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۲۷.</ref> | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
== [[شمایل]] و صفات ظاهری == | == [[شمایل]] و صفات ظاهری == | ||
{{اصلی|سیمای امام علی}} | {{اصلی|سیمای امام علی}} | ||
[[شمایل]] به معنای [[خلق و خوی]] و خصوصیات چهره و اندام و سیمای ظاهری هرکس است. دربارۀ [[امیر المؤمنین]] و [[شمایل]] او در [[روایات]] و تواریخ نکاتی آمده است از جمله اینکه: چهارشانه، نسبتا کوتاه قد و کمی فربه، چهرهاش [[زیبا]] و گندمگون، چشمانی سیاه و درشت، جلوی سرش مو نداشت (اصلع) و موهای اطراف سرش تا لالۀ گوش میرسید. گردنش نقرهگون، محاسنش پرپشت، میان دو شانهاش پهن، کف دستان پرگوشت، عضلات بازو و ساعد سطبر، سینه فراخ و استخوانهای مفاصلش درشت بود. هنگام راه رفتن متمایل به جلو بود و هنگام رفتن به [[جنگ]]، هروله میکرد. اغلب خندهرو بود، | [[شمایل]] به معنای [[خلق و خوی]] و خصوصیات چهره و اندام و سیمای ظاهری هرکس است. دربارۀ [[امیر المؤمنین]] و [[شمایل]] او در [[روایات]] و تواریخ نکاتی آمده است از جمله اینکه: چهارشانه، نسبتا کوتاه قد و کمی فربه، چهرهاش [[زیبا]] و گندمگون، چشمانی سیاه و درشت، جلوی سرش مو نداشت (اصلع) و موهای اطراف سرش تا لالۀ گوش میرسید. گردنش نقرهگون، محاسنش پرپشت، میان دو شانهاش پهن، کف دستان پرگوشت، عضلات بازو و ساعد سطبر، سینه فراخ و استخوانهای مفاصلش درشت بود. هنگام راه رفتن متمایل به جلو بود و هنگام رفتن به [[جنگ]]، هروله میکرد. اغلب خندهرو بود، محاسن سفیدش را رنگ نمیزد. در سینهاش تا ناف، خطّی از مو بود، همچون شیرغرّان، [[شجاعت]] و قدرتی فوقالعاده داشت، بازوی هرکس را میفشرد، نفسش بند میآمد<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱ ص ۸۶ تا ۹۰، سنن الامام علی، ص ۲۵ تا ۳۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۴۳.</ref> | ||
== [[فضایل امام علی|فضایل]] و [[مناقب امام علی|مناقب]] == | == [[فضایل امام علی|فضایل]] و [[مناقب امام علی|مناقب]] == | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
برخی از نمودها و جلوههای مظلومیت حضرت از این قرار است: | برخی از نمودها و جلوههای مظلومیت حضرت از این قرار است: | ||
# '''[[غصب خلافت]]:''' حضرت در [[خطبه شقشقیه]] به آن اشاره فرموده و میفرماید: [[میراث نبوت]] را [[غارت]] کردند<ref>{{متن حدیث|أَرَى تُرَاثِي نَهْباً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. | # '''[[غصب خلافت]]:''' حضرت در [[خطبه شقشقیه]] به آن اشاره فرموده و میفرماید: [[میراث نبوت]] را [[غارت]] کردند<ref>{{متن حدیث|أَرَى تُرَاثِي نَهْباً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. | ||
# '''[[غصب فدک]]:''' در | # '''[[غصب فدک]]:''' در نامه به [[عثمان بن حنیف]] به این [[ظلم]] اشاره فرموده است<ref>{{متن حدیث|بَلَى كَانَتْ فِي أَيْدِينَا فَدَكٌ مِنْ كُلِّ مَا أَظَلَّتْهُ السَّمَاءُ}}؛ نهج البلاغه، نامه۴۵.</ref>، که به [[هدف]] از بین بردن پشتوانه [[مالی]] بود. | ||
# '''[[شهادت]] [[همسر]] [[جوان]]:''' بعد از [[رحلت پیامبر]]، به قصد درهم کوبیدن پایگاه [[مقاومت]] در برابر [[غصب خلافت]] در [[خانه فاطمه زهرا]] {{س}} را [[آتش]] زدند، او را کتک زده، فرزندش را سقطکردند و در نهایت در اثر آسیبهای [[روحی]] و جسمی به [[شهادت]] رسید. | # '''[[شهادت]] [[همسر]] [[جوان]]:''' بعد از [[رحلت پیامبر]]، به قصد درهم کوبیدن پایگاه [[مقاومت]] در برابر [[غصب خلافت]] در [[خانه فاطمه زهرا]] {{س}} را [[آتش]] زدند، او را کتک زده، فرزندش را سقطکردند و در نهایت در اثر آسیبهای [[روحی]] و جسمی به [[شهادت]] رسید. | ||
# '''[[اهانت]] [[خوارج]]:''' [[خوارج]] همواره [[خون]] به [[دل]] مولا کرده و او را به [[شرک]] و [[کفر]] متهم و از او میخواستند [[توبه]] کند<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مشکلات علی، ج ۱۶ ص۶۰۳؛ ج۲۲، ص ۲۴۹.</ref>. | # '''[[اهانت]] [[خوارج]]:''' [[خوارج]] همواره [[خون]] به [[دل]] مولا کرده و او را به [[شرک]] و [[کفر]] متهم و از او میخواستند [[توبه]] کند<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مشکلات علی، ج ۱۶ ص۶۰۳؛ ج۲۲، ص ۲۴۹.</ref>. |