خلافت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


== چرا امیرالمؤمنین علی{{ع}} خلافت را پذیرفت؟ ==
== چرا امیرالمؤمنین علی{{ع}} خلافت را پذیرفت؟ ==
[[امام علی]]{{ع}} [[پذیرش حکومت]] را [[اقامه حق]] دانسته و [[آمادگی مردم]] را دلیل بر پذیرش این [[مسئولیت]] خطیر شمرده و می‌فرماید: اگر حضور افراد و [[اتمام حجت]] به وجود [[یاوران]] نبود و اگر نبود که [[خدای تبارک و تعالی]] از [[علما]] [[تعهد]] گرفته و آنان را موظف کرده است که بر [[پرخوری]] ستم‌گران و [[گرسنگی]] [[ستمدیدگان]] [[سکوت]] ننمایند؛ ریسمان [[خلافت]] را رها کرده و آن را نمی‌پذیرفتم<ref>{{متن حدیث|لَوْ لاَ حُضُورُ اَلْحَاضِرِ وَ قِيَامُ اَلْحُجَّةِ بِوُجُودِ اَلنَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اَللَّهُ عَلَى اَلْعُلَمَاءِ أَلاَّ يُقِرُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لاَ سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا}}؛ نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۳، ص۵۰.</ref>.
[[امام علی]]{{ع}} پذیرش حکومت را [[اقامه حق]] دانسته و آمادگی مردم را دلیل بر پذیرش این [[مسئولیت]] خطیر شمرده و می‌فرماید: اگر حضور افراد و [[اتمام حجت]] به وجود [[یاوران]] نبود و اگر نبود که [[خدای تبارک و تعالی]] از [[علما]] [[تعهد]] گرفته و آنان را موظف کرده است که بر پرخوری ستم‌گران و [[گرسنگی]] ستمدیدگان [[سکوت]] ننمایند؛ ریسمان [[خلافت]] را رها کرده و آن را نمی‌پذیرفتم<ref>{{متن حدیث| لَوْ لاَ حُضُورُ اَلْحَاضِرِ وَ قِيَامُ اَلْحُجَّةِ بِوُجُودِ اَلنَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اَللَّهُ عَلَى اَلْعُلَمَاءِ أَلاَّ يُقِرُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لاَ سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا }}؛ نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۳، ص۵۰.</ref>.


[[امیر مؤمنان]]{{ع}} در موارد متعدد به علت پذیرش حکومت اشاره کرده و اساساً [[حکومت]] را از آن جهت با اهمیت می‌داند که [[حق]] را [[اجرا]] کند و از [[باطل]] جلوگیری نماید و در گفت‌و‌گویی که با [[ابن عباس]] دارد چنین می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]] این کفش‌های بی‌ارزش برای من، از حکومت بر شما محبوب‌تر است؛ مگر این که حقی را به پا دارم یا جلو باطلی را بگیرم<ref>{{متن حدیث|وَ اَللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ إِلاَّ أَنْ أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلاً }}؛ نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۳۳، ص۷۶.</ref>.
[[امیر مؤمنان]]{{ع}} در موارد متعدد به علت پذیرش حکومت اشاره کرده و اساساً [[حکومت]] را از آن جهت با اهمیت می‌داند که [[حق]] را اجرا کند و از [[باطل]] جلوگیری نماید و در گفت‌و‌گویی که با [[ابن عباس]] دارد چنین می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]] این کفش‌های بی‌ارزش برای من، از حکومت بر شما محبوب‌تر است؛ مگر این که حقی را به پا دارم یا جلو باطلی را بگیرم<ref>{{متن حدیث|وَ اَللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ إِلاَّ أَنْ أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلاً }}؛ نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۳۳، ص۷۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱]]، ص ۱۵ ـ ۱۶.</ref>
 
بنا بر آن‌چه ذکر شد حضرت به خاطر اعلام آمادگی مردم و درخواست مکرر آنان حکومت را پذیرفت و [[هدف]] از پذیرش حکومت را [[اجرای حق]] دانسته است. اما آیا مردمی که اعلام [[آمادگی]] کردند- و حضرت در ابتدا از پذیرش حکومت [[امتناع]] میورزید و با [[اصرار]] [[مردم]] حکومت را پذیرفت. طبق ادعای خود عمل کردند؟! [[تاریخ]] نشان می‌دهد که آنها علی{{ع}} را تنها گذاشتند<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱]]، ص ۱۵ - ۱۶.</ref>.


==[[مشکلات]] [[حکومت علی]]{{ع}} ==
==[[مشکلات]] [[حکومت علی]]{{ع}} ==
خط ۵۹: خط ۵۷:
در صحیحه [[علی بن جعفر]] پس از نقل این سخن می‌افزاید: [[حسن]] و [[حسین]] پشت سر [[مروان]] [[نماز]] می‌خواندند و ما هم نماز می‌خوانیم<ref>مسائل علی بن جعفر، ص۱۴۴؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۸۳؛ بحارالأنوار، ج۸۵، ص۷۳؛ امام خمینی، الخلل فی الصلاة، ص۸.</ref>.
در صحیحه [[علی بن جعفر]] پس از نقل این سخن می‌افزاید: [[حسن]] و [[حسین]] پشت سر [[مروان]] [[نماز]] می‌خواندند و ما هم نماز می‌خوانیم<ref>مسائل علی بن جعفر، ص۱۴۴؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۸۳؛ بحارالأنوار، ج۸۵، ص۷۳؛ امام خمینی، الخلل فی الصلاة، ص۸.</ref>.


[[مشکلات]] و موانع [[سیاسی]] - [[اجتماعی]] باعث شد که حضرت [[فرصت]] نیابد. آن گونه که بایسته است و خود بارها اعلام کرده بود [[بدعت‌ها]] را از بین برده و به [[دستورهای اسلام]] [[جامه]] عمل بپوشاند<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱]]، ص ۱۶ - ۲۱.</ref>.
[[مشکلات]] و موانع [[سیاسی]] - [[اجتماعی]] باعث شد که حضرت [[فرصت]] نیابد. آن گونه که بایسته است و خود بارها اعلام کرده بود [[بدعت‌ها]] را از بین برده و به دستورهای اسلام [[جامه]] عمل بپوشاند<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱]]، ص ۱۶ - ۲۱.</ref>.
 
== [[اشتیاق]] [[مردم]] برای [[بیعت با علی]]{{ع}}==
بعد از این که [[عثمان]] کشته شد، مردم برای [[بیعت]] با [[امیر مؤمنان]]، با [[شور]] فراوان، نزد آن حضرت آمدند، اما حضرت در ابتدا از [[پذیرش خلافت]] خودداری کرده و فرمود: اگر من [[وزیر]] باشم، بهتر از آن است که [[امیر]] باشم.
 
از گزارش‌های [[تاریخی]] استفاده می‌شود که مردم [[مسلمان]] و [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} پس از کشتن عثمان در [[روز جمعه]] [[هجدهم ذیحجه]] [[سال]] سی و پنج [[هجری]]<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۷، ص۲۱۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام (عهد الخلفاء)، ص۴۸۱؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۱۹۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۵۱؛ این منابع کشته شدن عثمان را در روز هجدهم ذی‌حجه دانسته‌اند.</ref> برای بیعت نزد علی رفتند و در همان [[روز]] در [[مسجد]] با علی بیعت کردند.
 
[[اشتیاق]] فراوان مردم برای بیعت با حضرت هر گونه تأخیری را در انتخاب خلیفه ناممکن می‌ساخت. در [[نهج البلاغه]]، در موارد متعدد، اشتیاق فراوان مردم برای بیعت با حضرت، نقل شده است که مواردی را ذکر می‌کنیم.
# حضرت در [[خطبه شقشقیه]] می‌فرماید: پس از ([[کشته شدن عثمان]]) هیچ چیزی مرا به [[دهشت]] نینداخت، مگر این که [[مردم]] مانند موی گردن کفتار، در اطرافم حلقه زده، از هر طرف به سوی من [[هجوم]] میآوردند، به طوری که از ازدحام ایشان و بسیاری [[جمعیت]]، حسن و حسین، زیر دست و پا رفتند (و یا دو طرف [[جامعه]] و ردای من پاره شد). در اطراف من مانند [[گله]] گوسفند حلقه زدند<ref>{{متن حدیث|فَمَا رَاعَنِي إِلَّا وَ النَّاسُ كَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَيَّ يَنْثَالُونَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَايَ مُجْتَمِعِينَ حَوْلِي كَرَبِيضَةِ الْغَنَمِ}}؛ نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۳، ص۴۹؛ نهج البلاغه (فیض الاسلام)، ص۵۱.</ref>.
# حضرت در خطبه‌ای دیگر علاقه مردم را برای [[بیعت]] این گونه بیان می‌کند: همچون آهوان و گوسفندان که به [[فرزندان]] خود، روی آورند، به سوی من روی آوردید. می‌‌گفتید: [[بیعت]]، بیعت. من دستم را می‌بستم و شما آن را می‌گشودید من آن را از شما بر میگرفتم شما به سوی خود می‌کشیدید<ref>{{متن حدیث|فَأَقْبَلْتُمْ إِلَيَ إِقْبَالَ الْعُوذِ الْمَطَافِيلِ عَلَى أَوْلَادِهَا تَقُولُونَ الْبَيْعَةَ الْبَيْعَةَ قَبَضْتُ كَفِّي فَبَسَطْتُمُوهَا وَ [نَازَعْتُكُمْ] نَازَعَتْكُمْ يَدِي فَجَاذَبْتُمُوهَا}}؛ نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۱۳۷، ص۱۹۵؛ نهج البلاغه (فیض الاسلام)، ص۴۲۰.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱]]، ص ۷۲ ـ ۷۴.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۲٬۷۳۰

ویرایش