←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
# '''[[نظارت]] و [[مراقبت]]:''' یکی دیگر از روشهایی که در ایجاد عادتهای مطلوب [[اخلاقی]] تأثیری بسزا دارد نظارت و مراقبت بر [[رفتار]] متربی و [[تذکر]] دادن نکات لازم است. در [[سیره معصومان]]{{عم}} موارد متعددی وجود دارد که نشان دهنده اهتمام آن بزرگواران به این روش است. از سیره معصومان میتوان نتیجه گرفت: اولاً [[معصومان]]{{عم}} رفتار [[فرزندان]] و [[پیروان]] خود را زیر نظر داشته و مراقبت میکردند تا از مسیر [[ارزشهای اخلاقی]] [[منحرف]] نشوند و در صورتی که کوچکترین [[انحرافی]] مشاهده میکردند، تذکر میدادند. ثانیاً از نظر پیامبر{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} [[انسان]] همیشه در معرض [[غفلت]] و فراموشی است و تداوم این غفلت و فراموشی، انسان را به ورطه هلاکت و نابودی میاندازد. دوای این [[درد]] چیزی جز نظارت و [[مراقبت]] و [[تذکر]] نیست. اما [[نظارت]] و مراقبت در [[سیره معصومان]]{{عم}} منحصر به مراقبت بیرونی نیست و افزون بر آن، هر فردی [[وظیفه]] دارد خود مراقب [[اعمال]] و [[رفتار]] خویش باشد به همین سبب، [[محاسبه]] و [[مراقبه]] در تربیت اخلاقی جایگاه ویژهای یافته است. | # '''[[نظارت]] و [[مراقبت]]:''' یکی دیگر از روشهایی که در ایجاد عادتهای مطلوب [[اخلاقی]] تأثیری بسزا دارد نظارت و مراقبت بر [[رفتار]] متربی و [[تذکر]] دادن نکات لازم است. در [[سیره معصومان]]{{عم}} موارد متعددی وجود دارد که نشان دهنده اهتمام آن بزرگواران به این روش است. از سیره معصومان میتوان نتیجه گرفت: اولاً [[معصومان]]{{عم}} رفتار [[فرزندان]] و [[پیروان]] خود را زیر نظر داشته و مراقبت میکردند تا از مسیر [[ارزشهای اخلاقی]] [[منحرف]] نشوند و در صورتی که کوچکترین [[انحرافی]] مشاهده میکردند، تذکر میدادند. ثانیاً از نظر پیامبر{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} [[انسان]] همیشه در معرض [[غفلت]] و فراموشی است و تداوم این غفلت و فراموشی، انسان را به ورطه هلاکت و نابودی میاندازد. دوای این [[درد]] چیزی جز نظارت و [[مراقبت]] و [[تذکر]] نیست. اما [[نظارت]] و مراقبت در [[سیره معصومان]]{{عم}} منحصر به مراقبت بیرونی نیست و افزون بر آن، هر فردی [[وظیفه]] دارد خود مراقب [[اعمال]] و [[رفتار]] خویش باشد به همین سبب، [[محاسبه]] و [[مراقبه]] در تربیت اخلاقی جایگاه ویژهای یافته است. | ||
# '''محاسبه و مراقبه نفس:''' [[انسانها]] در هر درجهای از رشد اخلاقی باشند، در معرض [[خطا]] و [[اشتباه]] هستند و به همین جهت اگر کسی مراقب اعمال و رفتار خود نباشد، به تدریج از مسیر درست [[منحرف]] شده، [[فضیلتهای اخلاقی]] در او تضعیف و [[رذیلتهای اخلاقی]] در او پدید میآیند و [[رشد]] میکنند و در نهایت به جایی میرسد که همگان از [[هدایت]] و [[نجات]] او [[نومید]] میشوند. بدین سبب، در سیره معصومان{{عم}} بر روش مراقبه و [[محاسبه نفس]] تأکید شده است. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} میفرماید: «کسی که به حساب خود رسیدگی کند، [[خوشبخت]] میشود»<ref>{{متن حدیث|مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ سَعِدَ}}؛ آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۲۳۶.</ref>.<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۵۸ ـ ۲۶۷.</ref> | # '''محاسبه و مراقبه نفس:''' [[انسانها]] در هر درجهای از رشد اخلاقی باشند، در معرض [[خطا]] و [[اشتباه]] هستند و به همین جهت اگر کسی مراقب اعمال و رفتار خود نباشد، به تدریج از مسیر درست [[منحرف]] شده، [[فضیلتهای اخلاقی]] در او تضعیف و [[رذیلتهای اخلاقی]] در او پدید میآیند و [[رشد]] میکنند و در نهایت به جایی میرسد که همگان از [[هدایت]] و [[نجات]] او [[نومید]] میشوند. بدین سبب، در سیره معصومان{{عم}} بر روش مراقبه و [[محاسبه نفس]] تأکید شده است. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} میفرماید: «کسی که به حساب خود رسیدگی کند، [[خوشبخت]] میشود»<ref>{{متن حدیث|مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ سَعِدَ}}؛ آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۲۳۶.</ref>.<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۵۸ ـ ۲۶۷.</ref> | ||
=== روشهای [[اصلاح]] [[رذائل]] === | |||
یکی از [[وظایف]] عمده تربیت اخلاقی [[مبارزه]] با صفتهای [[رذیلت]] و رفتارهای ناشایست اخلاقیای است که برخی از متربیان دچار آن هستند. در این قسمت سعی میکنیم روشهایی را که در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} برای مبارزه با صفتها و رفتارهای ناشایست [[اخلاقی]] به کار رفته بیان کنیم. | |||
# اغماض و چشمپوشی: در سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}}، اولین اقدام در برخورد با رفتارهای ناشایست اخلاقی، به ویژه اگر این [[رفتار]] برای نخستین بار از فرد سر زده باشد، چشمپوشی و نادیده گرفتن آن است. از [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} [[روایت]] شده است: «هر گاه کسی نزد پیامبر{{صل}} [[دروغ]] میگفت، لبخند میزد و میفرمود: چیزی میگوید!!»<ref>{{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِذَا كَذَبَ عِنْدَهُ الرَّجُلُ تَبَسَّمَ وَ قَالَ إِنَّهُ لَيَقُولُ قَوْلًا}}؛ کوفی، الجعفریات، ص۱۶۹.</ref>. از این [[سیره]] به روشنی فهمیده میشود که پیامبر{{صل}} برخی دروغگوییها را نادیده میگرفتند و در مقابل آن واکنشی نشان نمیدادند. برای نادیده گرفتن این تخلفها از سوی [[معصومان]]{{عم}} میتوان دو دلیل ارائه کرد. نخست اینکه متخلف با [[ارزشهای اخلاقی]] آشنا نبوده است. دیگر اینکه در مواردی اغماض کردن و چشمپوشی از [[تخلف]] بیش از تصریح کردن در متخلف مؤثر واقع میشود و او را از تکرار رفتار ناشایست باز میدارد؛ زیرا تصریح کردن، پرده حیای میان مربی و متربی را میدرد و فرصت بازگشت را از وی میگیرد و او را بر ارتکاب رفتارهای ناشایست گستاخ میکند. | |||
# [[تذکر]] دادن: دومین گام در [[اصلاح]] رفتارهای خلاف اخلاق [[تذکر]] دادن است. نمونههای متعددی از تذکرهای اخلاقی در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} ثبت شده که در اینجا برخی از آنها را نقل میکنیم. [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «[[ابوذر]] در زمان پیامبر{{صل}} مردی را که مادرش سیاهپوست بود [[سرزنش]] کرد و گفت: ای سیاهزاده. [[پیامبر]]{{صل}} به او فرمود: او را به مادرش سرزنش میکنی؟! ابوذر آن قدر سر و صورتش را به [[زمین]] (به [[نشانه]] [[پشیمانی]]) مالید تا پیامبر{{صل}} از او [[راضی]] شد»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَبَا ذَرٍّ عَيَّرَ رَجُلًا عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ{{صل}} بِأُمِّهِ فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ السَّوْدَاءِ وَ كَانَتْ أُمُّهُ سَوْدَاءَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} تُعَيِّرُهُ بِأُمِّهِ يَا أَبَا ذَرٍّ قَالَ فَلَمْ يَزَلْ أَبُو ذَرٍّ يُمَرِّغُ وَجْهَهُ فِي التُّرَابِ وَ رَأْسَهُ حَتَّى رَضِيَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَنْهُ}}؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج ۹، ص۱۱۲.</ref>. این [[سیره]] نشان میدهد که پیامبر{{صل}} کار زشت را گرچه از شخصی مانند ابوذر صادر شده باشد، [[زشت]] میداند و او را از این کار [[نهی]] میکند. | |||
# [[وعده]] [[پاداش]] دادن: در [[سیره معصومان]]{{عم}} گاه برای اصلاح فرد متخلف، از او میخواستند قول دهد تا از آن کار دست بردارد و در مقابل آنان نیز به او وعدهای میدادند. داستان [[همسایه]] [[ابوبصیر]] که از راه [[حرام]] ثروتی به هم زده بود و مجالس [[لهو و لعب]] تشکیل میداد و در مقابل [[اعتراض]] و تذکر ابوبصیر از او خواست تا وضع او را به [[امام صادق]]{{ع}} بیان و برای ترک این حالت راهحلی ارائه دهد و [[امام]]{{ع}} به ابوبصیر فرمود: به همسایهات بگو از آن کارها دست بردارد و من [[بهشت]] را برای او تضمین میکنم، نمونهای از این مورد است. بر پایه این [[سیره]]، امام صادق{{ع}} در مقابل [[تعهد]] شخص به ترک کارهای ناشایست اخلاقی، بهشت را به او وعده میدهد و این شیوه کارگر میافتد و شخص از وضع پیشین خود [[توبه]] میکند. | |||
# برخورد تند: گاه هیچ یک از روشهای پیشگفته در شخص مؤثر نمیافتد. در این صورت برای [[اصلاح]] [[رفتار]] متخلف، [[معصومان]]{{عم}} از روشهای تند استفاده میکردند. [[اسحاق بن عمار]] میگوید: «نزد [[امام صادق]]{{ع}} رفتم و [[امام]]{{ع}} با چهرهای غضبآلود به من نگاه کرد. عرض کردم: چه چیزی نظر شما را نسبت به من عوض کرده است؟ فرمود: همان چیزی که رفتار تو را نسبت به [[برادران]] ایمانیت عوض کرده است. اسحاق، شنیدهام بر در منزل خود نگهبانی گماشتهای تا [[نیازمندان]] [[شیعه]] را از آنجا برانند. عرض کردم، فدایت شوم، از [[شهرت]] میترسم. امام فرمود: از بلای [[الهی]] نمیترسی»<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} فَنَظَرَ إِلَيَّ بِوَجْهٍ قَاطِبٍ فَقُلْتُ مَا الَّذِي غَيَّرَكَ لِي قَالَ الَّذِي غَيَّرَكَ لِإِخْوَانِكَ بَلَغَنِي يَا إِسْحَاقُ أَنَّكَ أَقْعَدْتَ بِبَابِكَ بَوَّاباً يَرُدُّ عَنْكَ فُقَرَاءَ الشِّيعَةِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي خِفْتُ الشُّهْرَةَ فَقَالَ أَ فَلَا خِفْتَ الْبَلِيَّةَ}}؛ کلینی، کافی، ج ۲، ص۱۸۱.</ref>؟! بر اساس این سیره، امام صادق{{ع}} در برخورد با اسحاق بن عمار روی ترش میکند که در مقایسه با مورد بالا واکنشی خشنتر و شدیدتر است و این خود نشان میدهد که [[رفتار]] این شخص در مقایسه با شخصی که از [[بحرین]] به خدمت [[پیامبر]]{{صل}} نرسیده بود، زشتتر و ناشایستتر بوده است. | |||
# ایجاد فشار [[اجتماعی]]: گاه هیچ یک از روشهای یاد شده در [[اصلاح]] رفتار شخص مؤثر نمیافتد. در این صورت چه باید کرد؟ در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در چنین مواردی از روش ایجاد فشار اجتماعی استفاده شده است. از آنجا که [[انسان]] موجودی اجتماعی است و معمولاً بیرون از [[جامعه]] نمیتواند به [[زندگی]] خود ادامه دهد، برای [[اصلاح]] برخی رفتارهای ناشایست فرد متخلف، میتوان از فشار [[اجتماعی]] سود برد. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: «مردی نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و از [[آزار]] همسایهاش [[شکایت]] کرد. پیامبر{{صل}} به او فرمود: [[صبر]] کن. دوباره آمد و پیامبر{{صل}} به او فرمود: صبر کن. بار سوم که نزد پیامبر{{صل}} آمد و شکایت کرد، پیامبر{{صل}} فرمود: [[روز جمعه]] هنگامی که [[مردم]] به [[نماز جمعه]] میروند، اسباب و اثاثیهات را به خیابان بریز تا کسانی که به نماز جمعه میروند ببینند. اگر از تو پرسیدند: چرا؟ بگو همسایهام مرا آزار میکند. شخص چنین کرد و [[همسایه]] آزارگرش آمد و گفت: اسباب و اثاثیهات را برگردان، با [[خدا]] [[عهد]] میکنم تا دیگر تو را نیازارم»<ref>{{متن حدیث|جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ صفَشَكَا إِلَيْهِ أَذًى مِنْ جَارِهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} اصْبِرْ ثُمَّ أَتَاهُ ثَانِيَةً فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ{{صل}} اصْبِرْ ثُمَّ عَادَ إِلَيْهِ فَشَكَاهُ ثَالِثَةً فَقَالَ النَّبِيُّ{{صل}} لِلرَّجُلِ الَّذِي شَكَا إِذَا كَانَ عِنْدَ رَوَاحِ النَّاسِ إِلَى الْجُمُعَةِ فَأَخْرِجْ مَتَاعَكَ إِلَى الطَّرِيقِ حَتَّى يَرَاهُ مَنْ يَرُوحُ إِلَى الْجُمُعَةِ فَإِذَا سَأَلُوكَ فَأَخْبِرْهُمْ قَالَ فَفَعَلَ فَأَتَاهُ جَارُهُ الْمُؤْذِي لَهُ فَقَالَ لَهُ رُدَّ مَتَاعَكَ فَلَكَ اللَّهُ عَلَيَّ أَنْ لَا أَعُودَ}}؛ کلینی، کافی، ج ۲، ص۶۶۸.</ref>. در این [[سیره پیامبر]]{{صل}} از یکی از انواع فشارهای اجتماعی یعنی [[آگاه کردن]] دیگران از [[رفتار]] نادرست متخلف استفاده کرده است. یکی دیگر از اشکال فشار اجتماعی قطع رابطه است. گاه [[معصومان]]{{عم}} از این روش نیز برای اصلاح رفتارهای ناشایست دیگران استفاده میکردند<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۶۹ ـ ۲۷۳.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |