علم معصوم به همه زبان‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = علم معصوم
| موضوع مرتبط = علم معصوم
| عنوان مدخل  = [[علم معصوم به همه زبان‌ها]]
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[علم معصوم به همه زبان‌ها در قرآن]] - [[علم معصوم به همه زبان‌ها در حدیث]] - [[علم معصوم به همه زبان‌ها در کلام اسلامی]] - [[علم معصوم به همه زبان‌ها در فلسفه اسلامی]] - [[علم معصوم به همه زبان‌ها در عرفان اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[علم معصوم به همه زبان‌ها در حدیث]] - [[علم معصوم به همه زبان‌ها در کلام اسلامی]] - [[علم معصوم به همه زبان‌ها در معارف و سیره رضوی]]
| پرسش مرتبط  = علم معصوم (پرسش)
| پرسش مرتبط  = علم معصوم (پرسش)
}}
}}


در [[قرآن مجید]] آیاتی وجود دارد که آشکارا [[آگاهی]] [[پیامبران]] و برخی از [[بندگان]] خاص [[خدا]] از زبان تمام موجودات را [[تصدیق]] می‌کند. بر اساس [[روایات]]، [[ائمه]] {{عم}} نیز به تمام زبان‌هایی که [[مردم]] با آن سخن می‌گویند و نیز زبان سایر حیوانات واقف بوده و می‌توانند همان‌گونه و به همان لهجه و با [[فصاحت]] کامل سخن بگویند.
در [[قرآن مجید]] آیاتی وجود دارد که آشکارا [[آگاهی]] [[پیامبران]] و برخی از [[بندگان]] خاص [[خدا]] از زبان تمام موجودات را تصدیق می‌کند. بر اساس [[روایات]]، [[ائمه]] {{عم}} نیز به تمام زبان‌هایی که [[مردم]] با آن سخن می‌گویند و نیز زبان سایر حیوانات واقف بوده و می‌توانند همان‌گونه و به همان لهجه و با [[فصاحت]] کامل سخن بگویند.


== مقدمه ==
== مقدمه ==
زبان "به معنای [[سخن گفتن]]"، از مهم‌ترین کنش‌های [[انسان]] و پل [[ارتباط]] [[انسان‌ها]] و انتقال [[خواسته‌ها]] و افکارشان به یکدیگر است و به همین [[دلیل]]، از رفتارهای تکرارپذیر انسان بوده و از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است<ref>ر. ک: [[عبدالرضا حمادی|حمادی، عبدالرضا]]، [[گستره علم امام از منظر کلینی و صفار (مقاله)|گستره علم امام از منظر کلینی و صفار]]، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص۶۹.</ref>.
زبان "به معنای [[سخن گفتن]]"، از مهم‌ترین کنش‌های [[انسان]] و پل ارتباط [[انسان‌ها]] و انتقال [[خواسته‌ها]] و افکارشان به یکدیگر است و به همین [[دلیل]]، از رفتارهای تکرارپذیر انسان بوده و از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است<ref>ر.ک: [[عبدالرضا حمادی|حمادی، عبدالرضا]]، [[گستره علم امام از منظر کلینی و صفار (مقاله)|گستره علم امام از منظر کلینی و صفار]]، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص۶۹.</ref>.


== [[علم]] [[انبیاء]] به زبان حیوانات ==
== [[علم]] [[انبیاء]] به زبان حیوانات ==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[آیا علم به منطق الطیر یا زبان حیوانات علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|آیا علم به منطق الطیر یا زبان حیوانات علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟]]'''{{پایان}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[آیا علم به منطق الطیر یا زبان حیوانات علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|آیا علم به منطق الطیر یا زبان حیوانات علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟]]'''{{پایان}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[علم غیب (پرسش)|(پرسمان علم غیب)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[علم غیب (پرسش)|(پرسمان علم غیب)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
در [[قرآن مجید]] آیاتی وجود دارد که آشکارا [[آگاهی]] [[پیامبران]] و برخی از [[بندگان]] خاص [[خدا]] از امور پنهان از [[حس]] را [[تصدیق]] می‌کند و هیچ [[فرد]] [[مسلمانی]] که [[قرآن]] را [[وحی]] آسمانی می‌داند، پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد برخی از این [[آیات]] اشاره به آشنا بودن [[حضرت داوود]] و [[سلیمان]] با زبان پرندگان و حیوانات دارد: {{متن قرآن|وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ}}<ref>سورۀ نمل، آیۀ ۱۶.</ref> این آشنایی و [[آگاه]] بودن از مقصود آنان چیزی جز [[آگاهی از غیب]] نیست و یا در آیاتی دیگر به [[آگاه]] بودن [[حضرت سلیمان]] از زبان مورچگان<ref>سورۀ نمل، آیۀ ۱۸ و ۱۹.</ref> و یا فهمیدن زبان هدهد<ref>سورۀ نمل، آیۀ ۲۰ ـ ۲۲.</ref> اشاره شده است و [[خداوند]] اگر [[اراده]] کند می‌تواند زبان‌های مختلف را به هرکسی بیاموزد<ref>ر. ک: [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]، ص۱۰۱ و ۱۰۳؛ [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[پیام قرآن (کتاب)|پیام قرآن]]، ج ۷؛ [[داوود خوش‌باور|خوش‌باور، داوود]]، [[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]، ص۱۸.</ref>.
در [[قرآن مجید]] آیاتی وجود دارد که آشکارا [[آگاهی]] [[پیامبران]] و برخی از [[بندگان]] خاص [[خدا]] از امور پنهان از [[حس]] را تصدیق می‌کند و هیچ فرد [[مسلمانی]] که [[قرآن]] را [[وحی]] آسمانی می‌داند، پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد برخی از این [[آیات]] اشاره به آشنا بودن [[حضرت داوود]] و [[سلیمان]] با زبان پرندگان و حیوانات دارد: {{متن قرآن|وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ}}<ref>سورۀ نمل، آیۀ ۱۶.</ref> این آشنایی و [[آگاه]] بودن از مقصود آنان چیزی جز [[آگاهی از غیب]] نیست و یا در آیاتی دیگر به [[آگاه]] بودن [[حضرت سلیمان]] از زبان مورچگان<ref>سورۀ نمل، آیۀ ۱۸ و ۱۹.</ref> و یا فهمیدن زبان هدهد<ref>سورۀ نمل، آیۀ ۲۰ ـ ۲۲.</ref> اشاره شده است و [[خداوند]] اگر [[اراده]] کند می‌تواند زبان‌های مختلف را به هرکسی بیاموزد<ref>ر.ک: [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]، ص۱۰۱ و ۱۰۳؛ [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[پیام قرآن (کتاب)|پیام قرآن]]، ج ۷؛ [[داوود خوش‌باور|خوش‌باور، داوود]]، [[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]، ص۱۸.</ref>.


مسألۀ آگاهى بعضى از [[پیامبران]] از "مَنطِقُ الطَّیرِ" و [[سخن گفتن]] با پاره‌اى از حیوانات نه به عنوان یک [[علم]] ضرورى براى اداى [[رسالت]]، بلکه به عنوان علمى است که سبب کمال [[نبوّت]] می‌شود، این [[آگاهی]] از باب‌ سیطرۀ نفس ایشان بر ملکوت‌ آنها و [[درک]] مقصود آنها از راه‌ احاطۀ نفسانی‌ بر آنهاست‌. نفس‌ مؤمن‌ چنانچه‌ تقویت‌ شود و از [[هوی و هوس]] عبور کند سعه‌ و احاطه‌ای‌ پیدا می‌کند که‌ بر ملکوت‌ موجودات‌ واقف‌ می‌شود<ref>ر. ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[پیام قرآن (کتاب)|پیام قرآن]]، ج ۷؛ [[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی، سید محمد حسین]]، [[امام‌شناسی (کتاب)|امام‌شناسی]]، ج ۱۲، ص۲۹۵.</ref>.
مسألۀ آگاهى بعضى از [[پیامبران]] از "مَنطِقُ الطَّیرِ" و [[سخن گفتن]] با پاره‌اى از حیوانات نه به عنوان یک [[علم]] ضرورى براى اداى [[رسالت]]، بلکه به عنوان علمى است که سبب کمال [[نبوّت]] می‌شود، این [[آگاهی]] از باب‌ سیطرۀ نفس ایشان بر ملکوت‌ آنها و [[درک]] مقصود آنها از راه‌ احاطۀ نفسانی‌ بر آنهاست‌. نفس‌ مؤمن‌ چنانچه‌ تقویت‌ شود و از [[هوی و هوس]] عبور کند سعه‌ و احاطه‌ای‌ پیدا می‌کند که‌ بر ملکوت‌ موجودات‌ واقف‌ می‌شود<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[پیام قرآن (کتاب)|پیام قرآن]]، ج ۷؛ [[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی، سید محمد حسین]]، [[امام‌شناسی (کتاب)|امام‌شناسی]]، ج ۱۲، ص۲۹۵.</ref>.


== [[علم امامان]] به تمام زبان ها ==
== [[علم امامان]] به تمام زبان ها ==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[آیا معصوم عالم به همه زبان‌ها است؟ (پرسش)|آیا معصوم عالم به همه زبان‌ها است؟]]'''{{پایان}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[آیا معصوم عالم به همه زبان‌ها است؟ (پرسش)|آیا معصوم عالم به همه زبان‌ها است؟]]'''{{پایان}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[علم معصوم (پرسش)|(پرسمان علم معصوم)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[علم معصوم (پرسش)|(پرسمان علم معصوم)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
بر اساس [[روایات]]، [[امامان]] {{عم}} به تمام زبان‌هایی که [[مردم]] با آن سخن می‌گویند واقف بوده، می‌توانند همان‌گونه و به همان لهجه و با [[فصاحت]] کامل سخن بگویند. یکی از [[دلایل]] [[علم]] ایشان به لغات گوناگون، [[رهبری]] و [[ولایت]] بر تمام [[انسان]] هاست، لذا باید به تمام زبان‌ها احاطه داشته باشد تا بتواند [[تکلیف]] خود را ادا نموده و آنان را به مقصد برساند و چه بسا ندانستن یکی از لغات از طرف ایشان در برخی موارد منجر به تعطیلی [[احکام]] شود. به عبارتی دیگر [[امام]] چون جنبۀ [[رهبری]] و [[زمامداری]] [[انسان‌ها]] را به عهده دارد، باید به تمامی زبان‌هایی که [[خداوند متعال]] به [[بشر]] به عنوان آیه‌ای از خود<ref>سورۀ روم، آیۀ ۲۲.</ref> عطا فرموده است، احاطه داشته باشد تا بتواند [[تکلیف]] خود را به تمام معنا ادا کرده و [[انسان‌ها]] را به سر منزل مقصود برساند. اصولاً یکی از از [[ویژگی‌های امام]] [[شناخت]] این زبان بوده است، و اگر امامی چنین [[علمی]] را نداشته باشد به عنوان [[امام]] [[انتخاب]] نمی‌شود<ref>ر. ک: [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی، علی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]]، ص ۱۳۳ـ ۱۳۶؛ [[سید احمد سجادی|سجادی، سید احمد]]، [[پرچم‌داران هدایت (کتاب)|پرچم داران هدایت]]، ص ۱۵۹؛ [[حسین گنجی|گنجی، حسین]]، [[امام‌شناسی ۱ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ج ۱، ص ۱۸۹؛ [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آل‌بویه|آل بویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]، ص ۱۴۳ـ ۱۴۵؛ [[عبدالرضا حمادی|حمادی، عبدالرضا]]، [[گستره علم امام از منظر کلینی و صفار (مقاله)|گستره علم امام از منظر کلینی و صفار]]، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹؛ [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۸۳؛ [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]، ج ۱، ص ۱۳۲؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۲.</ref>
بر اساس [[روایات]]، [[امامان]] {{عم}} به تمام زبان‌هایی که [[مردم]] با آن سخن می‌گویند واقف بوده، می‌توانند همان‌گونه و به همان لهجه و با [[فصاحت]] کامل سخن بگویند. یکی از [[دلایل]] [[علم]] ایشان به لغات گوناگون، [[رهبری]] و [[ولایت]] بر تمام [[انسان]] هاست، لذا باید به تمام زبان‌ها احاطه داشته باشد تا بتواند [[تکلیف]] خود را ادا نموده و آنان را به مقصد برساند و چه بسا ندانستن یکی از لغات از طرف ایشان در برخی موارد منجر به تعطیلی [[احکام]] شود. به عبارتی دیگر [[امام]] چون جنبۀ [[رهبری]] و [[زمامداری]] [[انسان‌ها]] را به عهده دارد، باید به تمامی زبان‌هایی که [[خداوند متعال]] به [[بشر]] به عنوان آیه‌ای از خود<ref>سورۀ روم، آیۀ ۲۲.</ref> عطا فرموده است، احاطه داشته باشد تا بتواند [[تکلیف]] خود را به تمام معنا ادا کرده و [[انسان‌ها]] را به سر منزل مقصود برساند. اصولاً یکی از از [[ویژگی‌های امام]] [[شناخت]] این زبان بوده است، و اگر امامی چنین [[علمی]] را نداشته باشد به عنوان [[امام]] [[انتخاب]] نمی‌شود<ref>ر.ک: [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی، علی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]]، ص ۱۳۳ـ ۱۳۶؛ [[سید احمد سجادی|سجادی، سید احمد]]، [[پرچم‌داران هدایت (کتاب)|پرچم داران هدایت]]، ص ۱۵۹؛ [[حسین گنجی|گنجی، حسین]]، [[امام‌شناسی ۱ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ج ۱، ص ۱۸۹؛ [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آل‌بویه|آل بویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]، ص ۱۴۳ـ ۱۴۵؛ [[عبدالرضا حمادی|حمادی، عبدالرضا]]، [[گستره علم امام از منظر کلینی و صفار (مقاله)|گستره علم امام از منظر کلینی و صفار]]، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹؛ [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۸۳؛ [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]، ج ۱، ص ۱۳۲؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۲.</ref>


[[مشایخ]] بزرگ [[حدیثی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ عيون أخبار الرضا {{ع}}، ج ‏۲، ص ۲۲۸.</ref> و بزرگان [[شیعی]] مانند [[شیخ مفید]] در الاختصاص<ref>مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص ۲۹۳.</ref> و [[شیخ طوسی]] با توجه به روایاتی که در [[منابع روایی]] آمده است [[آگاهی]] [[امامان]] بر زبان حیوانات را قبول کرده و حتی گفته‌اند: گرچه صحبت با حیوانات از طرف [[عقل]] ثابت نمی‌شود اما وقوعش ممتنع نیست، حتی با توجه به این [[روایات]] این مسأله را از ویژگی‌های امامِ به [[حق]] می‌دانند<ref>ر. ک: [[محمد شهبازیان|شهبازیان، محمد]]، [[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین (مقاله)|واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین]]؛ [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آل‌بویه|آل بویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]، ص ۱۴۳ـ ۱۴۵؛ [[محمد مشکی|مشکی، محمد]]، [[بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]].</ref>.
مشایخ بزرگ [[حدیثی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ عيون أخبار الرضا {{ع}}، ج ‏۲، ص ۲۲۸.</ref> و بزرگان [[شیعی]] مانند [[شیخ مفید]] در الاختصاص<ref>مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص ۲۹۳.</ref> و [[شیخ طوسی]] با توجه به روایاتی که در منابع روایی آمده است [[آگاهی]] [[امامان]] بر زبان حیوانات را قبول کرده و حتی گفته‌اند: گرچه صحبت با حیوانات از طرف [[عقل]] ثابت نمی‌شود اما وقوعش ممتنع نیست، حتی با توجه به این [[روایات]] این مسأله را از ویژگی‌های امامِ به [[حق]] می‌دانند<ref>ر.ک: [[محمد شهبازیان|شهبازیان، محمد]]، [[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین (مقاله)|واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین]]؛ [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آل‌بویه|آل بویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]، ص ۱۴۳ـ ۱۴۵؛ [[محمد مشکی|مشکی، محمد]]، [[بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]].</ref>.


== روایات و علم معصوم به همه زبان‌ها ==
== روایات و علم معصوم به همه زبان‌ها ==
{{اصلی|علم معصوم به همه زبان‌ها در حدیث}}
برخی روایاتی که براساس آنها [[معصوم]] به تمامی زبان‌ها [[علم]] دارد عبارت‌اند از:  
برخی روایاتی که براساس آنها [[معصوم]] به تمامی زبان‌ها [[علم]] دارد عبارت‌اند از:  
# [[اباصلت هروی]] می‌‌گوید: [[امام رضا]] {{ع}} با [[مردم]] با لغاتشان تکلم می‌فرمود و به [[خدا]] [[سوگند]] [[فصیح‌ترین]] مردم و عالم‌ترین ایشان به هر زبان و لغتی بود. [[روزی]] به آن حضرت عرض کردم: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[تعجب]] می‌کنم از [[شناخت]] شما به این لغت‌ها با اختلافی که دارند، حضرت فرمود: "ای [[اباصلت]]، من [[حجت خدا]] بر مردم هستم و [[خداوند]] کسی را که به لغات مردم شناخت نداشته باشد [[حجت]] نمی‌گیرد، آیا [[سخن]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به تو نرسیده است: "به ما [[فصل‌الخطاب]] داده شده است"؟ آیا فصل‌الخطاب جز شناخت به لغت‌ها است؟"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی الصَّلْتِ الْهَرَوِیِّ قَالَ: کَانَ الرِّضَا {{ع}}یُکَلِّمُ النَّاسَ بِلُغَاتِهِمْ وَ کَانَ وَ اللَّهِ أَفْصَحَ النَّاسِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِکُلِّ لِسَانٍ وَ لُغَةٍ فَقُلْتُ لَهُ یَوْماً یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی لَأَعْجَبُ مِنْ مَعْرِفَتِکَ بِهَذِهِ اللُّغَاتِ عَلَی اخْتِلَافِهَا فَقَالَ یَا أَبَا الصَّلْتِ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیَتَّخِذَ حُجَّةً عَلَی قَوْمٍ وَ هُوَ لَا یَعْرِفُ لُغَاتِهِمْ أَ وَ مَا بَلَغَکَ قَوْلُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ {{ع}}أُوتِینَا فَصْلَ الْخِطابِ‏ فَهَلْ فَصْلُ الْخِطَابِ إِلَّا مَعْرِفَةُ اللُّغَات}}؛ ‏ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج ۲ ص۲۲۸.</ref>.<ref>ر. ک: [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی، علی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]]، ص۱۳۳ ـ ۱۳۶؛ [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]، ج ۱، ص۱۳۲؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص۶۲؛ [[حسین گنجی|گنجی، حسین]]، [[امام‌شناسی ۱ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ج ۱، ص۱۸۹؛ [[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری، سید ابراهیم]]، [[بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایان‌نامه)|بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]، ص۸۴ ـ ۸۶؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۵۶.</ref>
# [[اباصلت هروی]] می‌‌گوید: [[امام رضا]] {{ع}} با [[مردم]] با لغاتشان تکلم می‌فرمود و به [[خدا]] [[سوگند]] فصیح‌ترین مردم و عالم‌ترین ایشان به هر زبان و لغتی بود. [[روزی]] به آن حضرت عرض کردم: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[تعجب]] می‌کنم از [[شناخت]] شما به این لغت‌ها با اختلافی که دارند، حضرت فرمود: "ای [[اباصلت]]، من [[حجت خدا]] بر مردم هستم و [[خداوند]] کسی را که به لغات مردم شناخت نداشته باشد [[حجت]] نمی‌گیرد، آیا [[سخن]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به تو نرسیده است: "به ما فصل‌الخطاب داده شده است"؟ آیا فصل‌الخطاب جز شناخت به لغت‌ها است؟"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی الصَّلْتِ الْهَرَوِیِّ قَالَ: کَانَ الرِّضَا {{ع}}یُکَلِّمُ النَّاسَ بِلُغَاتِهِمْ وَ کَانَ وَ اللَّهِ أَفْصَحَ النَّاسِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِکُلِّ لِسَانٍ وَ لُغَةٍ فَقُلْتُ لَهُ یَوْماً یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی لَأَعْجَبُ مِنْ مَعْرِفَتِکَ بِهَذِهِ اللُّغَاتِ عَلَی اخْتِلَافِهَا فَقَالَ یَا أَبَا الصَّلْتِ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیَتَّخِذَ حُجَّةً عَلَی قَوْمٍ وَ هُوَ لَا یَعْرِفُ لُغَاتِهِمْ أَ وَ مَا بَلَغَکَ قَوْلُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ {{ع}}أُوتِینَا فَصْلَ الْخِطابِ‏ فَهَلْ فَصْلُ الْخِطَابِ إِلَّا مَعْرِفَةُ اللُّغَات}}؛ ‏ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج ۲ ص۲۲۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی، علی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]]، ص۱۳۳ ـ ۱۳۶؛ [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]، ج ۱، ص۱۳۲؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص۶۲؛ [[حسین گنجی|گنجی، حسین]]، [[امام‌شناسی ۱ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ج ۱، ص۱۸۹؛ [[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری، سید ابراهیم]]، [[بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایان‌نامه)|بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]، ص۸۴ ـ ۸۶؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۵۶.</ref>
# در روایتی دیگر [[ابوبصیر]] از [[امام کاظم]] {{ع}} دربارۀ [[نشانه‌های امام]] [[سؤال]] می‌‌کند، [[امام]] بعد از بیان چند نشانه یکی از [[نشانه‌ها]] را [[علم]] به تمام زبان‌ها معرفی می‌‌کنند: "به هر زبانی [[سخن]] گوید. سپس حضرت فرمود: هنوز از جای خود حرکت نکرده‌ای نشانه‌ای به تو ارائه می‌دهم. [[راوی]] می‌‌گوید: طولی نکشید، مردی [[خراسانی]] وارد شد و به [[عربی]] صحبت کرد. امام به [[فارسی]] جواب او را داد. خراسانی گفت: من [[خیال]] کردم شما [[زبان فارسی]] را نمی‌دانید؛ لذا به عربی سخن گفتم. امام فرمود: اگر من این را ندانم پس [[فضیلت]] من بر تو چیست؟! یعنی از آثار [[فضل]] من علم به همه اشیاء و همه زبان‌هاست. سپس امام فرمود: [[کلام]] هیچ کس، چه [[انسان]] باشد و چه حیوان، پرنده باشد یا چرنده یا هر جانداری بر امام پوشیده نیست. اگر در کسی این نشانی‌ها نباشد امام نیست"<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ {{ع}}جُعِلْتُ فِدَاکَ بِمَ یُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ فَقَالَ بِخِصَالٍ أَمَّا أَوَّلُهَا فَإِنَّهُ بِشَیْ‏ءٍ قَدْ تَقَدَّمَ مِنْ أَبِیهِ فِیهِ بِإِشَارَةٍ إِلَیْهِ لِتَکُونَ عَلَیْهِمْ حُجَّةً وَ یُسْأَلُ فَیُجِیبُ وَ إِنْ سُکِتَ عَنْهُ ابْتَدَأَ وَ یُخْبِرُ بِمَا فِی غَدٍ وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ بِکُلِّ لِسَانٍ ثُمَّ قَالَ لِی یَا أَبَا مُحَمَّدٍ أُعْطِیکَ عَلَامَةً قَبْلَ أَنْ تَقُومَ فَلَمْ أَلْبَثْ أَنْ دَخَلَ عَلَیْنَا رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ فَکَلَّمَهُ الْخُرَاسَانِیُّ بِالْعَرَبِیَّةِ فَأَجَابَهُ أَبُو الْحَسَنِ {{ع}}بِالْفَارِسِیَّةِ فَقَالَ لَهُ الْخُرَاسَانِیُّ وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا مَنَعَنِی أَنْ أُکَلِّمَکَ بِالْخُرَاسَانِیَّةِ غَیْرُ أَنِّی ظَنَنْتُ أَنَّکَ لَا تُحْسِنُهَا فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ إِذَا کُنْتُ لَا أُحْسِنُ أُجِیبُکَ فَمَا فَضْلِی عَلَیْکَ ثُمَّ قَالَ لِی یَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ الْإِمَامَ لَا یَخْفَی عَلَیْهِ کَلَامُ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ وَ لَا طَیْرٍ وَ لَا بَهِیمَةٍ وَ لَا شَیْ‏ءٍ فِیهِ الرُّوحُ فَمَنْ لَمْ یَکُنْ هَذِهِ الْخِصَالُ فِیهِ فَلَیْسَ هُوَ بِإِمَامٍ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۸۵، ح ۷.</ref>.<ref>ر. ک: [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی، علی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]]، ص۱۳۳ ـ ۱۳۶؛ [[سید احمد سجادی|سجادی، سید احمد]]، [[پرچم‌داران هدایت (کتاب)|پرچم‌داران هدایت]]، ص۱۵۹؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[شیوه‌های تشخیص امام در عصر حضور (مقاله)|شیوه‌های تشخیص امام در عصر حضور]]، ص۵۷؛ [[داوود داداش‌زاده|داداش‌زاده، داوود]]، [[علم امام در کتاب کافی و شروح آن (پایان‌نامه)|علم امام در کتاب کافی و شروح آن]]، ص۴۸ ـ ۵۱.</ref>
# در روایتی دیگر [[ابوبصیر]] از [[امام کاظم]] {{ع}} دربارۀ نشانه‌های امام [[سؤال]] می‌‌کند، [[امام]] بعد از بیان چند نشانه یکی از [[نشانه‌ها]] را [[علم]] به تمام زبان‌ها معرفی می‌‌کنند: "به هر زبانی [[سخن]] گوید. سپس حضرت فرمود: هنوز از جای خود حرکت نکرده‌ای نشانه‌ای به تو ارائه می‌دهم. راوی می‌‌گوید: طولی نکشید، مردی [[خراسانی]] وارد شد و به عربی صحبت کرد. امام به فارسی جواب او را داد. خراسانی گفت: من خیال کردم شما زبان فارسی را نمی‌دانید؛ لذا به عربی سخن گفتم. امام فرمود: اگر من این را ندانم پس [[فضیلت]] من بر تو چیست؟! یعنی از آثار [[فضل]] من علم به همه اشیاء و همه زبان‌هاست. سپس امام فرمود: [[کلام]] هیچ کس، چه [[انسان]] باشد و چه حیوان، پرنده باشد یا چرنده یا هر جانداری بر امام پوشیده نیست. اگر در کسی این نشانی‌ها نباشد امام نیست"<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ {{ع}}جُعِلْتُ فِدَاکَ بِمَ یُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ فَقَالَ بِخِصَالٍ أَمَّا أَوَّلُهَا فَإِنَّهُ بِشَیْ‏ءٍ قَدْ تَقَدَّمَ مِنْ أَبِیهِ فِیهِ بِإِشَارَةٍ إِلَیْهِ لِتَکُونَ عَلَیْهِمْ حُجَّةً وَ یُسْأَلُ فَیُجِیبُ وَ إِنْ سُکِتَ عَنْهُ ابْتَدَأَ وَ یُخْبِرُ بِمَا فِی غَدٍ وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ بِکُلِّ لِسَانٍ ثُمَّ قَالَ لِی یَا أَبَا مُحَمَّدٍ أُعْطِیکَ عَلَامَةً قَبْلَ أَنْ تَقُومَ فَلَمْ أَلْبَثْ أَنْ دَخَلَ عَلَیْنَا رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ فَکَلَّمَهُ الْخُرَاسَانِیُّ بِالْعَرَبِیَّةِ فَأَجَابَهُ أَبُو الْحَسَنِ {{ع}}بِالْفَارِسِیَّةِ فَقَالَ لَهُ الْخُرَاسَانِیُّ وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا مَنَعَنِی أَنْ أُکَلِّمَکَ بِالْخُرَاسَانِیَّةِ غَیْرُ أَنِّی ظَنَنْتُ أَنَّکَ لَا تُحْسِنُهَا فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ إِذَا کُنْتُ لَا أُحْسِنُ أُجِیبُکَ فَمَا فَضْلِی عَلَیْکَ ثُمَّ قَالَ لِی یَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ الْإِمَامَ لَا یَخْفَی عَلَیْهِ کَلَامُ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ وَ لَا طَیْرٍ وَ لَا بَهِیمَةٍ وَ لَا شَیْ‏ءٍ فِیهِ الرُّوحُ فَمَنْ لَمْ یَکُنْ هَذِهِ الْخِصَالُ فِیهِ فَلَیْسَ هُوَ بِإِمَامٍ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۸۵، ح ۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی، علی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]]، ص۱۳۳ ـ ۱۳۶؛ [[سید احمد سجادی|سجادی، سید احمد]]، [[پرچم‌داران هدایت (کتاب)|پرچم‌داران هدایت]]، ص۱۵۹؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[شیوه‌های تشخیص امام در عصر حضور (مقاله)|شیوه‌های تشخیص امام در عصر حضور]]، ص۵۷؛ [[داوود داداش‌زاده|داداش‌زاده، داوود]]، [[علم امام در کتاب کافی و شروح آن (پایان‌نامه)|علم امام در کتاب کافی و شروح آن]]، ص۴۸ ـ ۵۱.</ref>
# [[علی بن اسباط]] می‌‌گوید: "همراه [[ابوجعفر]] {{ع}} از [[کوفه]] خارج شدم. آن حضرت بر الاغی سوار بود در راه به گله‌ای از گوسفندان رسیدیم، ناگهان گوسفندی که می‌چرید [[گله]] را ترک کرد و در حالی که صدا را در گلو پیچانده بود نزد [[امام جواد]] {{ع}} آمد. آن حضرت به چوپان فرمود: این گوسفند از تو [[شکایت]] می‌کند که تو بر او [[ستم]] می‌کنی و همه شیر او را می‌دوشی و هنگامی که غروب به [[خانه]] می‌رود صاحبش شیری در پستان آن نمی‌بیند. اگر از این به بعد به این حیوان [[ظلم]] نکنی که هیچ وگرنه از [[خداوند]] می‌خواهم [[عمر]] تو را کوتاه کند. چوپان گفت: {{متن حدیث|أشْهَدُ أنْ لا اِلهَ إِلا اللّهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ وَ أنَّکَ وَصیُّهُ}} پس ادامه داد از تو می‌خواهم بفرمایید از کجا این مطلب را فهمیدی؟ [[امام]] فرمود: ما [[خزانه]] دار [[علم خدا]]، [[معدن]] [[حکمت]] او، [[وصی]] [[انبیاء الهی]] و [[بندگان]] مکرّم خداوندیم"<ref>{{متن حدیث|عن علیّ بن أسباط قال: خرجت مع أبی جعفر {{ع}} من الکوفة و هو راکب علی حمار، فمرّ بقطیع من الغنم، فترکت شاة القطیع وعدت إلیه و هی ترعی فاحتبس و أمرنی أن أدعو الراعی إلیه، ففعلت، فقال: أبو جعفر: «أیّها الراعی إنّ هذه الشاة تشکوک و تزعم [أنّ لها رجلین‏] و أنّک تحیف علیها بالحلب، فاذا رجعت إلی صاحبها بالعشیّ لم یجد معها لبنا، فان کففت من ظلمها و إلّا دعوت اللّه تعالی أن یبتر عمرک». فقال الراعی: [إنّی‏] أشهد أن لا إله إلّا اللّه و أشهد أنّ محمدا رسول اللّه و أنّک وصیّه، أسألک لما أخبرتنی من أین علمت هذا الشأن؟ فقال أبو جعفر: «نحن خزّان اللّه علی علمه و غیبه و حکمته و أوصیاء أنبیائه و عباد مکرمون}}؛ بحرانی، سیدهاشم، مدینه معاجز الائمة الاثنی عشر، ج۷، ص۳۹۶.</ref>
# [[علی بن اسباط]] می‌‌گوید: "همراه ابوجعفر {{ع}} از [[کوفه]] خارج شدم. آن حضرت بر الاغی سوار بود در راه به گله‌ای از گوسفندان رسیدیم، ناگهان گوسفندی که می‌چرید گله را ترک کرد و در حالی که صدا را در گلو پیچانده بود نزد [[امام جواد]] {{ع}} آمد. آن حضرت به چوپان فرمود: این گوسفند از تو [[شکایت]] می‌کند که تو بر او [[ستم]] می‌کنی و همه شیر او را می‌دوشی و هنگامی که غروب به [[خانه]] می‌رود صاحبش شیری در پستان آن نمی‌بیند. اگر از این به بعد به این حیوان [[ظلم]] نکنی که هیچ وگرنه از [[خداوند]] می‌خواهم [[عمر]] تو را کوتاه کند. چوپان گفت: {{متن حدیث|أشْهَدُ أنْ لا اِلهَ إِلا اللّهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ وَ أنَّکَ وَصیُّهُ}} پس ادامه داد از تو می‌خواهم بفرمایید از کجا این مطلب را فهمیدی؟ [[امام]] فرمود: ما [[خزانه]] دار [[علم خدا]]، [[معدن]] [[حکمت]] او، [[وصی]] [[انبیاء الهی]] و [[بندگان]] مکرّم خداوندیم"<ref>{{متن حدیث|عن علیّ بن أسباط قال: خرجت مع أبی جعفر {{ع}} من الکوفة و هو راکب علی حمار، فمرّ بقطیع من الغنم، فترکت شاة القطیع وعدت إلیه و هی ترعی فاحتبس و أمرنی أن أدعو الراعی إلیه، ففعلت، فقال: أبو جعفر: «أیّها الراعی إنّ هذه الشاة تشکوک و تزعم [أنّ لها رجلین‏] و أنّک تحیف علیها بالحلب، فاذا رجعت إلی صاحبها بالعشیّ لم یجد معها لبنا، فان کففت من ظلمها و إلّا دعوت اللّه تعالی أن یبتر عمرک». فقال الراعی: [إنّی‏] أشهد أن لا إله إلّا اللّه و أشهد أنّ محمدا رسول اللّه و أنّک وصیّه، أسألک لما أخبرتنی من أین علمت هذا الشأن؟ فقال أبو جعفر: «نحن خزّان اللّه علی علمه و غیبه و حکمته و أوصیاء أنبیائه و عباد مکرمون}}؛ بحرانی، سیدهاشم، مدینه معاجز الائمة الاثنی عشر، ج۷، ص۳۹۶.</ref>.
# [[ابوحمزه ثمالی]] می‌گوید: "همراه امام [[زین العابدین]] بودم و گنجشک‌ها همه پخش بودند و سر و صدا می‌کردند. حضرت فرمودند: ای اباحمزه آیا میدانی این گنجشک‌ها چه می‌گویند؟ عرض کردم: [[خیر]]! حضرت فرمود: [[تقدیس]] و [[تسبیح خدا]] را می‌کنند و [[روزی]] خود را [[طلب]] می‌کنند، سپس حضرت این [[آیه]] را قرائت فرمودند: {{متن قرآن|عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَ أُوتينا مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ}}"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ: کُنْتُ مَعَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فَانْتَشَرَتِ الْعَصَافِیرُ وَ صَوَّتَتْ فَقَال یَا أبَا حَمْزَةَ أَ تَدْرِی مَا تَقُولُ قُلْتُ لَا قَالَ تُقَدِّسُ رَبَّهَا وَ تَسْأَلُ قُوتَ یَوْمِهَا قَالَ ثُمَّ قَالَ یَا بَا حَمْزَةَ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ}}؛ ‏ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۷، ص۳۶۱.</ref>.<ref>ر. ک: [[حسین گنجی|گنجی، حسین]]، [[امام‌شناسی ۱ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ج۱، ص۱۸۹؛ [[محمد مشکی|مشکی، محمد]]، [[بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص۷۲.</ref>
# [[ابوحمزه ثمالی]] می‌گوید: "همراه امام [[زین العابدین]] بودم و گنجشک‌ها همه پخش بودند و سر و صدا می‌کردند. حضرت فرمودند: ای اباحمزه آیا میدانی این گنجشک‌ها چه می‌گویند؟ عرض کردم: [[خیر]]! حضرت فرمود: [[تقدیس]] و [[تسبیح خدا]] را می‌کنند و [[روزی]] خود را طلب می‌کنند، سپس حضرت این [[آیه]] را قرائت فرمودند: {{متن قرآن|عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَ أُوتينا مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ}}"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ: کُنْتُ مَعَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فَانْتَشَرَتِ الْعَصَافِیرُ وَ صَوَّتَتْ فَقَال یَا أبَا حَمْزَةَ أَ تَدْرِی مَا تَقُولُ قُلْتُ لَا قَالَ تُقَدِّسُ رَبَّهَا وَ تَسْأَلُ قُوتَ یَوْمِهَا قَالَ ثُمَّ قَالَ یَا بَا حَمْزَةَ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ}}؛ ‏ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۷، ص۳۶۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین گنجی|گنجی، حسین]]، [[امام‌شناسی ۱ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ج۱، ص۱۸۹؛ [[محمد مشکی|مشکی، محمد]]، [[بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص۷۲.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
خط ۶۴: خط ۶۵:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:علم معصوم به همه زبان‌ها]]
[[رده:علم معصوم]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]
[[رده:علم معصوم]]
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش