←بخش ششم: دعا برای حضرت مهدی{{ع}}
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = امام مهدی | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
[[محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری]] میگوید: نامهای از [[ناحیه مقدسه]] که [[خداوند]] آن را محفوظ بدارد، صادر شد که پس از بیان مسائلی نوشته بود: {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} نه درباره [[امر خدا]] [[تعقل]] میکنید و نه از اولیائش میپذیرید. [[حکمت]] رسای [[الهی]] است؛ اما انذارها مردمی را که [[ایمان]] نمیآورند، فایده نمیبخشد، [[سلام]] بر ما و بر بندگان صالح خدا هنگامی که خواستید به وسیله ما به [[خدا]] و خود ما توجه نمایید، بگویید آنگونه که [[خدای متعال]] فرموده است: {{متن حدیث|سَلَامٌ عَلَى آلِ يس.... آمِينَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين}}<ref>طبرسی، احتجاح، ج۲، ص۴۹۳ و ابن مشهدی، مزار کبیر، ص۵۶۷.</ref>.<ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۶۸.</ref> | |||
== | == نکات == | ||
# '''تفاوت نقل [[احتجاج]] با نقل المزار:''' دو نقل که تفاوت عمدهای با هم دارند، برای این [[توقیع]] بیان شده است. یکی، نقل احتجاج است که نسبتاً مختصر و با [[اتقان]] بیشتر است؛ ولی متأسفانه [[اسناد]] در این کتاب حذف شده است. از سوی دیگر متن مزار، مفصلتر و با سند جامع است؛ ولی در متن آن کمی [[اضطراب]] وجود دارد. شایان ذکر است که هر دو نقل از طریق [[محمد بن عبد الله بن جعفر حمیری]] رسیده است. [[مرحوم علامه مجلسی]] در جلد ۵۳ [[بحارالانوار]]، صفحه ۱۷۳ نقل احتجاج را و در جلد ۹۱، صفحه ۳۶ نقل مزار را و در جلد ۹۹، صفحه ۹۲ [[نقلی]] شبیه به نقل مزار بیان کرده است<ref>محمود اباذری|اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی، ص۶۹.</ref>. | |||
# '''[[حرکت]] در راه [[قرآن]]:''' قرائت این [[زیارت]] در واقع عمل به سفارش قرآن است، بر اساس آنچه که در مقدمه کتاب توضیح آن گذشت، [[خداوند متعال]] در آیاتی مانند {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا}}<ref> و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند؛ سوره نساء، آیه: ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.</ref> و {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و خداوند را نامهای نیکوتر است، او را بدانها بخوانید! و آنان را که در نامهای خداوند کژاندیشی میکنند وانهید، به زودی بدانچه میکردهاند کیفر میبینند؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۰.</ref> راه و روش [[ارتباط با خود]] را بیان کرده است. [[امام زمان]] [[باب الله]] و [[سبیل الله]] است که از راه او میتوان به [[توحید]] راه پیدا کرد<ref>برای تحقیق بیشتر ر. ک: کلینی، کافی، ج۱، ص۱۹۶؛ صدوق، توحید، ص۲۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۳، ص۲۷۷.</ref>. | |||
# '''مراد از [[آل یس]]:''' مراد از "[[یس]]" بر اساس [[روایات]] متعدد، [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} است، چنانچه "طه" نیز به همین معناست و منظور از "آل یس و [[آل]] طه" نیز قطعاً [[اهل بیت]] ایشان{{عم}} میباشند<ref>عروسی حویزی، نور الثقلین، ج۴، ص۴۳۱.</ref>. اما نکتهای که در این [[توقیع]] وجود دارد، این است که میفرماید: "بگویید همانگونه که [[خداوند]] فرموده است: {{متن قرآن|سَلَامٌ عَلَى آلِ يس...}}". تعبیر {{متن قرآن|سَلامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ}} که در [[قرآن]] آمده است<ref>سوره صافات: ۱۳۰.</ref>، [[ظاهر آیه]] با توجه به شواهد و قرائن موجود در آیاتِ قبل از آن، [[حضرت الیاس]]{{ع}} است؛ ولی روایتهای وارد شده در ذیل آن نشان میدهد که مراد [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} میباشند. دلیل این شیوه بیان که ظاهر آیه حضرت الیاس یا [[خانواده]] او و [[حقیقت]] آن [[اهل بیت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} باشند را شاید بتوان در بیان [[نورانی]] [[امام علی]]{{ع}} یافت که صیانت [[قرآن]] از [[تحریف]] بوده است<ref>عروسی حویزی، نور الثقلین، ج۴، ص۴۳۱.</ref>. یعنی همان دلیلی که اقتضا میکرد [[آیه اکمال دین]] در بین [[آیه ۳ مائده]] و [[آیه تطهیر]] در بین [[آیات]] مربوط به [[همسران پیامبر]] قرار داده شود، اینجا نیز اقتضا میکند که [[فضیلت اهل بیت]]{{عم}} به این صورت بیان گردد. از بیان [[امام رضا]]{{ع}} استفاده میشود که تعبیر [[سلام]] بر [[اهل بیت در قرآن]] منحصراً درباره [[اهل بیت پیامبر خدا]]{{صل}} آمده است و لاغیر<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۱۶۷.</ref>. | |||
== | == [[زیارت آل یس]] در یک نگاه (نقل [[احتجاج]]) == | ||
{{ | === بخش اول: تقدیم سلام === | ||
در ابتدای این [[دعا]] در مجموع حدود چهل سلام (با تفکیک سلام ها) بیان شده که در بیش از نیمی از آن به لقبهای حضرت و در نیم دیگر به حالتهای گوناگون ایشان اشاره شده است: | |||
==== لقبها ==== | |||
#{{متن حدیث| دَاعِيَ اللَّهِ}}: [[دعوت]] کننده به [[خداوند]]. کار [[امام]] و [[هدف]] اصلی ظهور دعوت به [[عبودیت]] خالصانه خداست {{متن قرآن| يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا}}<ref>(آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.</ref> | |||
#{{متن حدیث|رَبَّانِيَّ آيَاتِه}}: [[عارف]] و [[آگاه]] به [[آیات الهی]]<ref>{{عربی| الرَّبَّانیُّ المُتَأَلِّه، العارِفُ باللّه تعالی، الرَّبَّانِی العالم الرَّاسِخُ فی العِلم و الدین}}؛ (ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۴۰۴).</ref>. | |||
#{{متن حدیث|بَابَ اللَّهِ}}: راه رسیدن به خداوند، [[واسطه فیض الهی]]. | |||
#{{متن حدیث|دَيَّانَ دِينِه}}: [[قاضی]] و [[داور]] [[دین خدا]]. صاحب لسان العرب میگوید: از برخی از گذشتگان از [[حضرت علی]] سؤال شد گفت: او بعد از [[پیامبر خدا]]، [[دیان]] این [[امت]] بود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۶۶.</ref>؛ مقصود این است که دین خدا به دست اوست. | |||
#{{متن حدیث|خَلِيفَةَ اللَّهِ}}: [[جانشین خدا]]، کسی که از سوی خداوند[[امر]] [[هدایت]] و امور عالم به او سپرده شده است. | |||
#{{متن حدیث|نَاصِرَ حَقِّه}}: [[یاری]] کننده [[حق خداوند]]. حق خداوند عبودیت محض و خالصانه او و [[شناخت]] اوست، همچنانکه شایسته است تا شناخته شود. | |||
#{{متن حدیث|حُجَّةَ اللَّه}}: [[حجت]] و دلیل و [[برهان الهی]]، کسی که [[خداوند]] به وسیله او بر [[خلق]] [[احتجاج]] میکند که با در [[اختیار]] قرار دادن چنین [[امام]] [[معصوم]] و [[نعمت]] عظیم و بینظیرش چه کردهاند؟<ref>نک: نساء: ۱۶۵ وصافات: ۲۴ و تکاثر: ۸.</ref> | |||
#{{متن حدیث|دَلِيلَ إِرَادَتِه}}: راهنمای [[خواست الهی]]. با توجه به [[مقام]] والای [[عصمت]]، امام [[معیار حق]] و راه [[شناخت]] خواست خداست<ref>نعمانی، الغیبه، ص۷۲.</ref> | |||
#{{متن حدیث|تَالِيَ كِتَابِ اللَّه}}: [[تلاوت]] کننده [[قرآن]]، یا [[عدل]] و [[همتای قرآن]]<ref>{{عربی|تِلْوُ الشی ء: الذی یَتلُوه}}؛ نعمانی، الغیبه، ۱۴، ۱۰۲.</ref>، یا [[پیروی]] کننده از [[کتاب خدا]]<ref>{{عربی| تَلا إذا اتَّبع، فهو تالٍ أَی تابع}}؛ نعمانی، الغیبه، ۱۴، ۱۰۲.</ref><ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۷۱.</ref>. | |||
#{{متن حدیث|تَرْجُمَانَه}}: تفسیرکننده و تبیین کننده قرآن. در توقیعی که از [[ناحیه مقدسه]] صادر شده، تعبیر {{متن حدیث|تَرَاجِمَةِ وَحْيِك}} آمده است. {{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ الْمَهْدِيِّينَ،...وَ تَرَاجِمَةِ وَحْيِك...}}<ref>ابن مشهدی، مزار کبیر، ص۶۶۸.</ref>. واژه {{متن حدیث|تَرْجُمَانَه}} جمع "ترجمان" است. به تعبیر دیگر، امام نسخه عینی قرآن و تجسم [[حقیقت]] آن و در یک کلمه [[قرآن ناطق]] است<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۳۴.</ref>. | |||
#{{متن حدیث|بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ}}: حجت باقی مانده از سوی [[خدا]] بر [[زمین]]، حجت حیّ [[الهی]]: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ}}<ref> برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.</ref> | |||
#{{متن حدیث|مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَه}}: [[پیمان]] خدا که آن را گرفته و محکم کرده است. به کار رفتن تعبیر {{متن حدیث| میثاق الله}} درباره امام نهایت اهمیت پیمانی را نشان میدهدکه خداوند از [[مردم]]، درباره [[ولایت]] و [[امامت]] گرفته است، همانگونه که در [[قرآن کریم]] از امامت به "[[عهد]]" تعبیر شده است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref> | |||
#{{متن حدیث| وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه}}: [[وعده خدا]] که خود آن را ضمانت نموده است<ref>نور: ۵۵ و فتح: ۲۸.</ref>. | |||
#{{متن حدیث| الْعَلَمُ الْمَنْصُوب}}: [[پرچم]] برافراشته. در [[زیارت جامعه کبیره]] تعبیر {{متن حدیث| اعلام الهدی}} آمده؛ یعنی ستونها و نشانههای [[هدایت]]. | |||
#{{متن حدیث|َ الْعِلْمُ الْمَصْبُوب}}: [[دانش]] ریزان. کنایه از فراوانی [[علم امام]] است که چون متصل به [[علم الهی]] است، بینهایت و پایان ناپذیر است<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۲.</ref>. | |||
#{{متن حدیث|الْغَوْثُ}}: [[فریادرس]]. [[امام]] مغیث و فریادرس [[مظلومان]] است؛ اما به کار رفتن مصدر به جای وصف برای نشان دادن تأکید و [[مبالغه]] است. | |||
#{{متن حدیث|الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ}}: [[رحمت]] گسترده. در [[حدیث قدسی]] [[لوح]] سبز، از [[امام زمان]] با عبارت {{متن حدیث| رَحْمَةً لِلْعالَمِين}} یاد شده است<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۵۲۸.</ref>. | |||
#{{متن حدیث| الْإِمَامُ الْمَأْمُون}}: امامی که [[امین]] [[اسرار الهی]] است. در [[توقیع]] صادر شده از [[ناحیه مقدسه]] در [[اعمال]] [[ماه رجب]]، تعبیر {{متن حدیث|الْمَأْمُونُونَ عَلَى سِرِّك}} در وصف [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۹۵، ص۳۹۳.</ref>. | |||
#{{متن حدیث|الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ}}: [[پیشوایی]] که مورد آرزوست. همه [[مستضعفان]] عالم آرزوی دیدن و ظهورش را دارند<ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۷۱-۷۲.</ref>. | |||
== | ==== [[سلامها]] ==== | ||
{{: | # [[سلام]] به حالتهای گوناگون حضرت یا در زمانهای گوناگون: | ||
# سلام بر تو، آن گاه که به پا میایستی. یعنی آن زمانی که [[قیام]] میکنی و [[حق]] را به تمام معنا به پای میداری. | |||
# سلام بر تو، آن گاه که مینشینی. کنایه از [[زمان غیبت]] امام است که در پس پرده مأموریتهای [[الهی]] خود را انجام میدهی. | |||
# سلام بر تو، آن گاه که [[قرآن]] را قرائت میکنی. و به تبیین و تفسیرش میپردازی<ref>نحل: ۴۴ و مزمل: ۲۰.</ref>. | |||
# سلام بر تو، آن گاه که به [[نماز]] میایستی و [دست به] [[قنوت]] میگیری. | |||
# [[سلام]] بر تو، آن گاه که به [[رکوع]] و [[سجده]] میروی. | |||
# سلام بر تو، آن گاه که {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه}} و {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَر}} میگویی. | |||
# سلام بر تو، آن گاه که [[خدا]] را [[حمد]] و [[ستایش]] مینمایی و [[طلب مغفرت]] میکنی. | |||
# سلام بر تو، آن گاه که [[صبح و شام]] میکنی. | |||
# سلام بر تو، در شب آن گاه که تاریکیاش همه جا را فرا میگیرد. | |||
# سلام بر تو، در [[روز]] آن گاه که روشناییاش فراگیر میشود. [[آیه]] {{متن قرآن|وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى}}<ref>لیل: ۲.</ref>. به دوره [[قیام]] حضرت [[تأویل]] شده است<ref>عروسی حویزی، نور الثقلین، ج۵، ص۵۸۸.</ref> | |||
# و سرانجام میگوییم: سلام بر تو، به همه [[سلامها]]؛ یعنی سلامی به همه [[فضائل]] و ویژگیها و حالتهای ایشان<ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۷۳-۷۴.</ref>. | |||
== | === بخش دوم: عرضه [[اعتقادات]] و [[گواه]] گرفتن حضرت نسبت به آن === | ||
# [[اعتقاد]] به یکتائی [[خداوند]] و [[نفی]] هر گونه [[شریک]] برای او. | |||
# اعتقاد به [[رسالت حضرت محمد]]{{صل}} و اینکه هیچ محبوبی برای خدا جز ایشان و [[اهل بیت]] طاهرش{{عم}} نیست. به همین دلیل ما نیز باید [[مودت]] و [[محبت]] این [[خاندان]] را با همه وجود با خود داشته باشیم. | |||
# اعتقاد به [[ولایت]] و [[امامت دوازده امام]] که اولین [[امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]]{{ع}} و آخرینشان [[خاتم اوصیا]]، [[حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ [[گواهی]] میدهیم که اول و آخر [[خلقت]] ایشان هستند. | |||
# همانگونه که در [[زیارت جامعه کبیره]] میگوییم: خداوند[[خلقت]] را با شما آغاز نمود و با شما پایان میدهد. | |||
# [[اعتقاد به رجعت]] اهل بیت{{عم}} و اینکه هیچ شکی در تحقق آن وجود ندارد، در این دوره [[رجعت]] افرادی که [[بیایمان]] از [[دنیا]] رفتهاند، یا در [[حیات]] خود عمل صالحی انجام ندادهاند، دیگر برای آنها سودی نخواهد داشت. | |||
# اعتقاد به اینکه مردن، سؤال [[نکیر و منکر]] در [[قبر]]، زنده شدن و بر انگیخته شدن پس از [[مرگ]]، [[صراط]]، [[مرصاد]] و کمینگاه، میزانِ [[عدالت]]، [[محشور]] شدن، [[محاسبه اعمال]]، [[بهشت و جهنم]] و [[وعده]] و [[وعید]] به آن، همه و همه، [[حق]] و [[باور]] من است<ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۷۴.</ref>. | |||
== | === بخش سوم: [[اقرار]] به نوع رابطه خود به عنوان ماموم با [[امام زمان]]{{ع}} === | ||
{{ | # خطاب به ایشان میگوییم: مولا [[جان]]! کسی که به [[مخالفت]] با شما برخیزد [[شقی]] و [[بدبخت]] و کسی که از شما [[پیروی]] نماید، [[سعادتمند]] خواهد شد. | ||
{{ | # مولا جان! نسبت به آنچه که شما را به آن [[گواه]] گرفتم، [[گواهی]] دهید که من [[دوست]] شما و بیزار از دشمنانتان هستم. | ||
# حق آن چیزی است که شما آن را پسندیده باشید و [[باطل]] آن چیزی است که مورد [[خشم]] شما باشد. | |||
# [[کار نیک]] آن کاری است که شما به آن امر نمایید و منکر و ناپسند آن چیزی است که شما از آن [[نهی]] کنید. | |||
# سپس اعتقاداتی که پیش از این به آن اقرار کردیم به [[طور]] خلاصه تکرار میکنیم و سرانجام میگوییم برای یاریتان آمادهام و دوستیم خالصانه از آن شماست. | |||
# شاید بتوان گفت مهمترین بخش این [[زیارت]]، این فراز باشد: {{متن حدیث|فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْه}}. | |||
# قرار گرفتن افرادی مانند [[طلحه]] و [[زبیر]] و [[عایشه]] به عنوان [[همسر]] [[حضرت رسول]]{{صل}} و همچنین افرادی که پیشانی آنها از فرط [[سجدههای طولانی]] پینه بسته بود در برابر [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، سبب شد تا عدهای درباره حضرت به [[شک و تردید]] دچار شوند. [[اصبغ بن نباته]] میگوید: [[حارث همدانی]] با تعدادی از [[شیعیان]] به محضر امیرالمؤمنین{{ع}} آمد و عرضه داشت: عدهای از یارانتان درباره شما به شک و تردید دچار شدهاند، پدر و مادرم فدایتان باد! این [[شک]] را از ما بر طرف نمایید و [[حقیقت]] را برایمان روشن سازید. | |||
حضرت فرمودند: "کافی است. تو حقیقت را [[اشتباه]] گرفتهای! [[دین خدا]] را با قدر و [[منزلت]] شخصیتها (مثل [[زبیر]] و [[طلحه]] و..) نمیتوان [[شناخت]]، بلکه [[دین خدا]] را باید با نشانه [[حق]] شناخت. [[حق]] را بشناس تا بتوانی [[اهل]] آن را بشناسی". سپس مسائلی را بیان نمودند که نتیجه آن این است که [[امام]]، معیار [[تشخیص حق]] از [[باطل]] است<ref>مفید، امالی، ص۵.</ref>. | |||
[[ | به بیان دیگر، نه فقط امام بر حق است، بلکه مهمتر این است که امام معیار و [[میزان حق]] است و به نقل [[فریقین]] این [[کلام]] [[حضرت رسول]]{{صل}} است که فرمود: {{متن حدیث|الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ}}<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۹۴ و فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱، ص۱۸۰.</ref>. | ||
[[ | |||
[[رده: | هرگز کار امام را با آنچه که خود از حق میدانیم، نسنجیم. همان خطایی که [[بنی اسرائیل]] مرتکب شدند<ref>سوره بقره: ۶۷.</ref>. یکی از [[مشکلات]] بزرگ هنگام [[ظهور امام زمان]]{{ع}} همین است که عدهای که از [[معرفت]] لازم برخوردار نیسنتد، از گرد امام جدا شده و با [[قرآن]] به [[جنگ]] با حضرت میروند<ref>نعمانی، الغییه، ص۲۹۷ و ۳۱۷.</ref>؛ زیرا به [[گمان]] خود کار امام را با قرآن و حق مخالف میبینند و آنچه را که امام میداند، نمیدانند. | ||
[[رده: | |||
همانگونه که از نگاه [[حضرت موسی]]{{ع}} با توجه به آنچه که او میدانست، کار [[حضرت خضر]]{{ع}} یعنی سوراخ کردن کشتی، [[قبض روح]] پسر بچه و تعمیر [[دیوار]]، [[باطل]] و خلاف حق بود؛ اما وقتی که حضرت خضر{{ع}} بیان نمود که آنچه را که انجام داد، از پیش خود نبوده بلکه به [[فرمان]] [[خدای حکیم]] و [[رحیم]] بوده و از [[اسرار]] پشت پرده آن سخن گفت، حضرت موسی{{ع}} دریافت که این کارها نه تنها خلاف حق نبود، بلکه عین حق و [[لطف]] و کمک به آنان بود<ref>کهف: ۶۵ تا ۸۲.</ref>. | |||
رسیدن به قله معرفتِ امام که "حق آن چیزی است که شما آن را پسندیده باشید و باطل آن چیزی است که مورد خشمتان باشد و [[کار نیک]] آن کاری است که شما به آن امر نمایید و منکر و ناپسند آن چیزی است که شما از آن [[نهی]] نمایید" از بزرگترین [[نعمتهای الهی]] و مهمترین ویژگی [[یاران امام]] است. | |||
یکی از مهمترین آثار و [[برکات]] این [[تسلیم]] در بیان [[امام باقر]]{{ع}} این است که در پی [[تسلیم اهل بیت]] بودن، [[خداوند]] [[قلب]] [[انسان]] را [[طیب]] و طاهر خواهد کرد و در پی آن [[ولایت]] و [[محبت]] حقیقیِ آنان، [[دل]] را فرا خواهد گرفت، اینجاست که [[نور امام]] بر سر [[زمین]] دل طلوع خواهد نمود و فضای دل را روشن و [[نورانی]] خواهد نمود و این [[نعمت]] نصیب هر کسی نخواهد شد<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۱۹۴.</ref>.<ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۷۵-۷۷.</ref> | |||
=== بخش چهارم: درخواست [[نور]] === | |||
# پس از [[درود]] و [[صلوات]] بر [[حضرت محمد]]{{صل}} [[پیامبر]] [[رحمت]] و کلمه [[نور خدا]]، از خداوند درخواست میکنیم: | |||
# قلب ما را از نور [[یقین]]، | |||
# سینه ما را از [[نور ایمان]]، | |||
# [[فکر]] ما را از نور [[نیتها]]، | |||
# [[عزم]] و [[اراده]] ما را از نور [[علم]]، | |||
# توان ما را از نور عمل، | |||
# زبانمان را از نور [[صداقت]] و [[راستی]]، | |||
# دینمان را از نور بصیرتها از سوی خودت، | |||
# چشممان را از نور روشنی، | |||
# گوشمان را از نور [[حکمت]]، | |||
# و دوستیمان را از [[نور ولایت]] [[محمد]]{{صل}} و [[آل محمد]]{{عم}} لبریز نما تا آن گاه که تو را [[ملاقات]] کنیم، درحالی که به [[عهد]] و [[پیمان]] خود [[وفا]] نموده و رحمتت ما را در برگیرد{{متن حدیث|يَا وَلِيُّ يَا حَمِيد}}! | |||
# [[حقیقت]] این نور چیست؟ ما نمیدانیم؛ ولی این قدر میتوان گفت که [[هویت]]، [[سعادت]] و [[نجات]] ما در گرو این نور است. هرکس بهره بیشتری از این نور داشته باشد، [[مقام]] و [[منزلت]] او نزد [[حق تعالی]] بالاتر است. | |||
# این همان نوری است که در [[روایت]] بالا از [[کتاب کافی]] بیان شد که همه از آن بهرهمند نخواهد شد {{متن حدیث| َوَ يَحْجُبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ}} بلکه کسانی که تسلیم در برابر [[اهل بیت]]{{عم}} باشند، قلبشان به وسیله [[خداوند]] [[تطهیر]] شده، آنگاه [[شایستگی]] پذیرش [[محبت]] و [[ولایت]] [[محمد]]{{صل}} و [[آل محمد]]{{عم}} را مییابند. در نتیجه، [[نور]] [[خورشید]] فروزان [[اهل بیت]]{{عم}} در [[قلب]] آنها پدیدار میشود و این [[انسان]] خاکی را آن چنان [[ارزشمند]] و قیمتی خواهد کرد که [[فرشتگان]] [[افتخار]] [[خدمت]] گزاری آنان را خواهند یافت و [[بهشت]] بیتاب حضور آنها خواهد شد. | |||
# آری، این همان نوری است که در [[قیامت]]، [[منافقان]] و کسانی که ولایت و [[محبت اهل بیت]]{{عم}} را نداشتند<ref>عروسی حویزی، نور الثقلین، ج۵، ص۲۴۱.</ref>، از [[مؤمنان]] درخواست میکنند؛ زیرا نجاتشان در گرو این نور است، اما آنها در پاسخ میگویند که این نور را باید در [[دنیا]] به دست میآوردید{{متن قرآن|يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ}}<ref> روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان میگویند: چشم به راه ما بمانید تا از فروغتان (بهرهای) بگیریم، (به آنان) گفته میشود: به پس پشت خود باز گردید و فروغی بجویید؛ آنگاه میان آنان (و مؤمنان) بارویی میکشند که دری دارد، درون آن بخشایش و بیرون آن روی به عذاب دارد؛ سوره حدید، آیه۱۳.</ref>.<ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۷۷-۷۸.</ref> | |||
=== بخش پنجم: درخواست [[درود]] و [[صلوات]] بر ایشان از سوی خداوند === | |||
نام [[خاتم اوصیا]] که هم نام خاتم انبیاست، در این [[زیارت]] به صراحت بیان شده است. از سوی دیگر، روایتهای زیادی بر این اساس وجود دارد که تصریح با نام ایشان جایز نیست<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳۲.</ref>. | |||
شاید بتوان گفت که تصریح به [[نام حضرت مهدی]]{{صل}} نزد دیگران به دلیل رعایت نکات [[امنیتی]] برای [[حفظ جان امام]] لازم و [[واجب]] بوده است؛ اما آنگاه که [[خداوند متعال]] را مخاطب قرار میدهیم و از [[حجت]] او را یاد میکنیم و برایش [[دعا]] مینماییم و با این کار ارادت و محبت خود را نشان میدهیم، قضیه متفاوت خواهد بود. | |||
سپس این لقبها را برمی شماریم: خدایا [[درود]] فرست بر "محمد" ([[حضرت مهدی]]{{ع}}): [[حجّت]] تو در روی زمینت، [[جانشین]] تو در شهرهایت، [[دعوت]] کننده به راهت، به پای دارنده [[عدل]] و دادت، [[انقلاب]] کننده به فرمانت، [[سرپرست مؤمنان]]، هلاک و نابودی [[کافران]]، بر طرف کننده [[تاریکی]]، روشنکننده [[حق]]، گوینده [[حکمت]] و [[راستی]]، کلمه کامل تو بر زمینت، در [[حال]] [[انتظار]] و [[هراس]]، [[سرپرست]] [[خیرخواه]]، [[کشتی نجات]]، [[پرچم هدایت]]، [[نور]] دیدگان [[مخلوقات]]، بهترین کسی که [[لباس]] و ردا بر تن نمود، از بین برنده [[کوردلی]]، کسی که [[زمین]] را از [[عدل و داد]] لبریز مینماید، همانگونه که از [[ظلم و ستم]] لبریز شده است. {{متن قرآن|إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير}}. | |||
مراد از تعبیر {{متن حدیث|الْمُرْتَقِبِ الْخَائِف}} به معنای کسی که در حال انتظار و [[ترس]] است، چیست؟ این تعبیر در [[قرآن]] درباره [[حضرت موسی]]{{ع}} به کار رفته است که تحت تعقیب ماموران [[فرعون]] بود. [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref> آنگاه (موسی) از آن (شهر) هراسان در حالی که (هر سو را) پاس میداشت، بیرون رفت، گفت: پروردگارا! مرا از گروه ستمکاران رهایی بخش، سوره قصص، آیه: ۲۱.</ref> | |||
[[امام حسین]]{{ع}} نیز که تحت تعقیب مأموران فرعون زمانش، یزید، بود با ترنم همین [[آیه]] از [[مدینه]] به سوی [[مکه]] خارج شد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۳۲.</ref>. حضرت مهدی{{ع}} نیز که تحت تعقیب فرعون [[زمان]] [[سفیانی]] است، از مدینه خارج شده و به سوی مکه میرود؛ در حالی که این آیه را بر لب دارد<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۸۰.</ref>. | |||
قطعاً این ترس، ترس از [[جان]] نیست؛ زیرا آنان شیفته [[شهادت در راه خدا]] هستند، و از آنجا که [[مأموریت]] بزرگی از سوی خداوند بر عهده دارند و جانشان در خطر است، از سوی خداوند مأموریت دارند که نهایت [[مراقبت]] را از خود بنمایند تا وقت [[موعود]] و عملی ساختن [[فرمان الهی]] فرا رسد<ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۷۸-۸۰.</ref>. | |||
=== بخش ششم: دعا برای حضرت مهدی{{ع}} === | |||
پس از [[صلوات]] بر [[حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان [[ولیّ خدا]] و فرزند [[اولیای الهی]] که [[خداوند]] [[پیروی]] از آنان و حقشان را بر ما [[واجب]] کرده و آنان را از هرگونه [[رجس]] [[طیب]] و طاهر نموده است (یعنی [[معصوم]] از هر [[گناه]]، [[سهو]]، نسیان و هرگونه امر ناپسند)، میگوییم: | |||
# خدایا! او را [[یاری]] و به وسیله او دینت را یاری نما، و به واسطهاش اولیای خودت و اولیای او وپیروان و یارانش را یاری نما و ما را از آنان قرار ده. | |||
# خدایا! او را از [[شرّ]] هر [[تجاوزگر]] و [[طغیانگر]] و از شرّ همه مخلوقاتت پناه ده و از مقابل و پشت سر و سمت راست و سمت چپ او را محافظت فرما، و نگهبانش باش و از اینکه به او آسیب و گزندی برسد، نگه دار و رسولت و [[خاندان]] رسولت را در وجودش [[حفظ]] نما (یعنی همچنان زنده و سالم نگه دار تا راه [[رسول خدا]]{{صل}} و [[اهل بیت]] طاهرش{{عم}} به وسیله وی ادامه یابد). | |||
# [[عدالت]] را به وسیله او آشکار گردان و با یاریت او را کمک کن، و یارانش را یاری نما و خوارکنندگانش را [[خوار]] و شکنندهاش را در هم شکن، و [[ستمگران]] [[کفر]] را به دست او نابود نما و به وسیله او [[کفار]] و [[منافقین]] و [[ملحدین]] را در هر کجای عالم که باشند، در خشکی یا دریا، همه، را به [[قتل]] برسان و به واسطه او [[زمین]] را پر از عدالت نما و [[دین]] پیامبرت که [[درود]] و [[سلام]] تو بر او و خاندانش باد، آشکار گردان<ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۸۰.</ref>. | |||
=== بخش هفتم: [[دعا]] در [[حق]] خود === | |||
خدایا! مرا از [[یاران]] و کمککاران و [[پیروان]] و شیعیانش قرا ده و آنچه را که آرزوی خاندان [[حضرت محمد]]{{صل}} بود و آنچه را که دشمنانشان از آن میترسیدند (نابودیشان)، به من نشان ده. {{متن حدیث|إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ}}<ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص۸۱.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:13681136.jpg|22px]] [[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|''' ادعیه و زیارات مهدوی''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:زیارتنامههای منسوب به امام مهدی]] | |||
[[رده:احادیث نامدار]] |