←خالی شدن صلب کافران از مؤمنان
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
مهمترین علت '''غیبت امام زمان{{ع}}''' برای ما روشن نیست و این امر سرّی از | مهمترین علت '''غیبت امام زمان{{ع}}''' برای ما روشن نیست و این امر سرّی از اسرار الهی دانسته شده است. اما مهمترین حکمتهای غیبت با توجه به آنچه در [[روایات]] آمده عبارت است از: [[ترس]] از کشته شدن؛ [[آزمایش الهی]]؛ جاری شدن [[سنت]] غیبت انبیا{{عم}}؛ عهدهدار نبودن [[بیعت]] [[حاکمان]]؛ خالی شدن صلب [[کافران]] از [[مؤمنان]]؛ [[تأدیب]] انسانها و غیره. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
در روایات به حکمتهای غیبت اشاره شده است: | در روایات به حکمتهای غیبت اشاره شده است: | ||
=== [[ترس]] از کشته شدن === | === [[ترس]] از کشته شدن === | ||
در بررسی [[روایات]] مربوط به [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}} مییابیم یکی از حکمتهای ظاهری پنهانزیستی [[حضرت مهدی]]{{ع}}، [[امان]] ماندن آن حضرت از گزند بدخواهان و [[ستمگران]] است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام | در بررسی [[روایات]] مربوط به [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}} مییابیم یکی از حکمتهای ظاهری پنهانزیستی [[حضرت مهدی]]{{ع}}، [[امان]] ماندن آن حضرت از گزند بدخواهان و [[ستمگران]] است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۲۹؛ شیخ صدوق، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۳۴۲</ref>. [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]]، ابتدای فصل پنجم، چنین نگاشته است: "هیچ علتی جز [[بیم]] حضرت از کشته شدن خویش، مانع ظهور وی نیست. اگر اینگونه نباشد، [[نهان]] بودن در پس پرده غیبت برایش روا نخواهد بود. آن محبوب دلها، دشواریها و [[آزار]] و [[اذیت]] را تحمل میکند؛ زیرا مقام و جایگاه والای [[امامان]] و [[پیامبران]]{{عم}} به سبب تحمل [[رنج]] و دشواریهای بزرگ آنان در [[راه خدا]] بوده است. البته این نه بدان معناست که آن حضرت، از [[شهادت]] و کشته شدن در راه خدا [[هراس]] دارد؛ بلکه آن حضرت، چون آخرین ذخیره الهی در [[زمین]] است و آن [[حاکمیت]] فراگیر و جهانی که در تمام [[ادیان]] [[وعده]] داده شده است، فقط به دست او تحقق مییابد؛ بنابراین بر [[خداوند سبحانه و تعالی]] است که به هر وسیله ممکن، او را تا [[روز]] [[موعود]] حفاظت نماید و [[حکمت الهی]] نیز بر پنهانزیستی او تعلق گرفته است. شبیه این پنهانزیستی با ویژگیهای خاص خود درباره برخی از [[پیامبران]] ـ هنگامی که بر [[جان]] خویش [[بیم]] داشتند ـ اتفاق افتاده بود که میتوان به پنهان شدن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[شعب ابی طالب]] و نیز در [[غار حرا]] در برخی زمانها اشاره کرد. میدانیم هیچ دلیلی برای چنین پنهان شدنی نبود، مگر [[ترس]] از ضررهایی که آن حضرت را [[تهدید]] میکرد"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۴۷-۵۵؛ [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت ج۲]].</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی میفرمایند: "بهراستی [[قائم]]{{ع}} پیش از آنکه [[قیام]] کند، غیبتی دارد؛ زیرا او میترسد و با دست، به خودش اشاره کرد و فرمودند: "یعنی از کشتهشدن" میترسد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ إِنَّهُ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ يَعْنِي الْقَتْلَ}}؛ الکافی، ج۱، ص۳۳۸.</ref>. | ||
برخی [[روایات]] به این نکته تصریح دارد که ترس از کشته شدن، علّت [[غیبت]] است: [[امام کاظم]]{{ع}} میفرمایند: "غیبتی طولانی دارد، به دلیل ترس از کشته شدن خود"<ref>{{متن حدیث|لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۵۱؛ </ref>. ترس یاد شده، هرگز ناپسند نیست؛ زیرا از ضعف نفس بر نمیخیزد، بلکه هراسی [[عقلی]] است که امری بس پسندیده و در برخی موارد لازم و ضروری است. | برخی [[روایات]] به این نکته تصریح دارد که ترس از کشته شدن، علّت [[غیبت]] است: [[امام کاظم]]{{ع}} میفرمایند: "غیبتی طولانی دارد، به دلیل ترس از کشته شدن خود"<ref>{{متن حدیث|لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۵۱؛ </ref>. ترس یاد شده، هرگز ناپسند نیست؛ زیرا از ضعف نفس بر نمیخیزد، بلکه هراسی [[عقلی]] است که امری بس پسندیده و در برخی موارد لازم و ضروری است. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
به درازای تاریخ بعثت [[انبیای الهی]]{{عم}}، سنت<ref>سنت، یعنی طریق و روشی که غالباً یا دائماً جریان دارد. این طریق معمول، گاهی طریق و روش گذشتگان و گاهی طریق و روش الهی است.</ref> [[خداوند متعال]] بر این بوده که اگر اُمتی در [[حق]] [[حجت خدا]] [[ظلم]] روا داشته و قصد کشتن او را داشته باشند، [[خداوند]] او را به وسیله غیبت محافظت میکند او [[اراده]] نموده است که این سنت الهی را برای [[امام عصر]]{{ع}} این قرار دهد. | به درازای تاریخ بعثت [[انبیای الهی]]{{عم}}، سنت<ref>سنت، یعنی طریق و روشی که غالباً یا دائماً جریان دارد. این طریق معمول، گاهی طریق و روش گذشتگان و گاهی طریق و روش الهی است.</ref> [[خداوند متعال]] بر این بوده که اگر اُمتی در [[حق]] [[حجت خدا]] [[ظلم]] روا داشته و قصد کشتن او را داشته باشند، [[خداوند]] او را به وسیله غیبت محافظت میکند او [[اراده]] نموده است که این سنت الهی را برای [[امام عصر]]{{ع}} این قرار دهد. | ||
برخی [[روایات]] علاوه بر اجرای سنت انبیا{{عم}} در غیبت، [[سنت]] طول عمر را اضافه میکند: [[امام عسکری]]{{ع}} در روایتی میفرماید: "برای فرزندم سنتهای [[انبیا]] از طول عمر و غیبت، جاری است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ ابْنِي هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي وَ هُوَ الَّذِي يَجْرِي فِيهِ سُنَنُ الْأَنْبِيَاءِ{{عم}} بِالتَّعْمِيرِ وَ الْغَيْبَةِ}}؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۲۲۴.</ref>.<ref>مهدی مقامی|مقامی، | برخی [[روایات]] علاوه بر اجرای سنت انبیا{{عم}} در غیبت، [[سنت]] طول عمر را اضافه میکند: [[امام عسکری]]{{ع}} در روایتی میفرماید: "برای فرزندم سنتهای [[انبیا]] از طول عمر و غیبت، جاری است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ ابْنِي هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي وَ هُوَ الَّذِي يَجْرِي فِيهِ سُنَنُ الْأَنْبِيَاءِ{{عم}} بِالتَّعْمِيرِ وَ الْغَيْبَةِ}}؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۲۲۴.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۲۰۲.</ref> | ||
=== عهدهدار نبودن [[بیعت]] [[حاکمان]] === | === عهدهدار نبودن [[بیعت]] [[حاکمان]] === | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "[[قائم]]{{ع}} ظهور نمیکند تا آنکه ودایع [[خدای تعالی]] خارج شوند. در همین [[روایت]] گفته شده ودایع همان مؤمنان در صلب [[کفّار]] است"<ref>{{متن حدیث|الْقَائِمُ لَنْ يَظْهَرَ أَبَداً حَتَّى تَخْرُجَ وَدَائِعُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَإِذَا خَرَجَتْ ظَهَرَ عَلَى مَنْ ظَهَرَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ جَلَالُهُ فَقَتَلَهُمْ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۹۷.</ref>. | [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "[[قائم]]{{ع}} ظهور نمیکند تا آنکه ودایع [[خدای تعالی]] خارج شوند. در همین [[روایت]] گفته شده ودایع همان مؤمنان در صلب [[کفّار]] است"<ref>{{متن حدیث|الْقَائِمُ لَنْ يَظْهَرَ أَبَداً حَتَّى تَخْرُجَ وَدَائِعُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَإِذَا خَرَجَتْ ظَهَرَ عَلَى مَنْ ظَهَرَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ جَلَالُهُ فَقَتَلَهُمْ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۹۷.</ref>. | ||
[[آیتالله]] [[لطفالله صافی گلپایگانی]] در اینباره مینویسد: "چه کسی پیشبینی میکرد از صلب [[حجاج بن یوسف ثقفی]]، آن خونخوار [[ستمکار]]، [[فرزندی]] به نام حسین، معروف به ابن حجاج، [[شاعر]] و سخنور معروف [[شیعه]] و [[دوستدار اهل بیت]] پرورش یابد؟ آیا کسی چنین میپنداشت که از صلب سندیبنشاهک، که [[قاتل]] [[موسی بن جعفر]] است، فرزندی (کشاجم) پدید آید که عمرش را به مدیحهسرایی برای [[امیرمؤمنان]]، علی و [[اهل بیت]]{{ع}} صرف کند؟<ref>ر.ک: امامت و مهدویت، ج۳، ص۱۴۶.</ref>.<ref>مهدی مقامی|مقامی، | [[آیتالله]] [[لطفالله صافی گلپایگانی]] در اینباره مینویسد: "چه کسی پیشبینی میکرد از صلب [[حجاج بن یوسف ثقفی]]، آن خونخوار [[ستمکار]]، [[فرزندی]] به نام حسین، معروف به ابن حجاج، [[شاعر]] و سخنور معروف [[شیعه]] و [[دوستدار اهل بیت]] پرورش یابد؟ آیا کسی چنین میپنداشت که از صلب سندیبنشاهک، که [[قاتل]] [[موسی بن جعفر]] است، فرزندی (کشاجم) پدید آید که عمرش را به مدیحهسرایی برای [[امیرمؤمنان]]، علی و [[اهل بیت]]{{ع}} صرف کند؟<ref>ر.ک: امامت و مهدویت، ج۳، ص۱۴۶.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۲۰۳-۲۰۴.</ref> | ||
=== [[تأدیب]] انسانها === | === [[تأدیب]] انسانها === |