مسجد سهله: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = مسجد| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مسجد سهله در تاریخ اسلامی]] - [[مسجد سهله در فقه اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
{{Infobox religious building|religious_affiliation=[[اسلام]]، [[شیعه]]|name=مسجد سَهْله|image=مسجد سهله.jpg|image_size=270px|location=[[کوفه]]، [[عراق]]|website=https://alsahla.org}} | |||
==مسجد سهله | == تاریخچه مسجد سهله == | ||
یکی از مشهورترین مساجد [[اسلامی]] که در قرن اول هجری توسط [[قبایل]] [[عرب]] در شمال غربی [[مسجد]] جامع [[کوفه]] به فاصله حدود دو کیلومتر ساخته شده است؛ [[مسجد]] [[شریف]] "[[سهله]]" است که در منابع تاریخی از آن با نامهایی چون مسجد سهیل، بنی [[ظفر]] و [[عبد]] القیس<ref>"سهله" که اکثرا آن را به سین مفتوحه ضبط کردهاند به "زمین هموار" گفته میشود و بعضی هم به سین مکسور خواندهاند که به معنی "خاک ماسه" مانند است که بهوسیله سیل در مسیلها جمع میشود. بنابراین نامگذاری این مسجد به سهله به لحاظ جنس خاک آن منطقه بوده است و همینطور در علت تسمیه آن به نامهای دیگر گفتهاند که "سهیل" نام سازنده آن مسجد است و "عبد القیس" نام طایفهای است که این مسجد در منطقه سکونت آنها بنا شده است و "بنی ظفر" هم یکی از طایفههای قبیله عبد القیس است و...ابن الفقیه روایت میکند [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند: در کوفه چهار بقعه مقدس وجود دارد که چهار مسجد در آن ساخته شده است. به آن حضرت عرض شد آنها کدام مساجدند؟ حضرت فرمود: یکی از آنها مسجد ظفر یا همان مسجد سهله است.</ref>... یاد شده است. این [[مسجد]] در زمینی خالی از سکنه ساخته شده که اطراف آن پوشیده از ماسههای قرمز است<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۹.</ref>. | |||
[[امام باقر]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرمود: پس از [[مسجد الحرام]] و [[مسجد النبی]]، [[بهترین]] سرزمینها [[کوفه]] است زیرا آن سرزمین است که [[پاک]] گشته و [[قبور]] انبیای و [[پیامبران]] و [[قبور]] [[اوصیا]] و [[صالحان]] بسیاری در آن است و مسجد سهله که تمام [[پیامبران]] در آن [[نماز]] خواندهاند در آن قرار دارد. [[خداوند]] [[عدل]] خود را از آن مکان آشکار میکند و [[حضرت قائم]] {{ع}} و ائمهای که پس از او [[رجعت]] خواهند نمود در آن ساکن خواهند شد....<ref> [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۵۲-۵۵۳.</ref>. | |||
== مقامهای موجود در مساجد == | |||
مجموع فضای [[مسجد]] از دو قسمت شبستان و صحن تشکیل شده است. در بخشهای مختلف صحن [[مسجد]]، محرابهایی ساخته شده است که به نام [[پیامبران]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} نامگذاری شدهاند و در اصطلاح آنها را مقام میخوانند. این مقامها عبارتاند از: مقام [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، مقام [[حضرت یونس]] {{ع}}، مقام [[حضرت ادریس]] {{ع}}، مقام [[حضرت صالح]] {{ع}}، مقام [[حضرت سجاد]] {{ع}}، مقام [[امام صادق]] {{ع}} و مقام [[امام زمان]] {{ع}}؛ این مقام در قسمت میانی [[مسجد]]، کمی مایل به سمت جنوب، در بین مقامهای [[امام سجاد]] {{ع}} و حضرت یونس {{ع}} قرار دارد. | |||
امروزه ساختمانی به طول ۸۰ متر و عرض ۵/۵ متر در این محل بنا شده است. [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} در این مقام، [[نماز]] و [[دعا]] و [[نیایش]] به جای آوردهاند و عالم بزرگوار علامه [[بحر العلوم]] آن حضرت را در این مکان شریف، در حال [[مناجات]] با [[پروردگار]] [[زیارت]] کردهاند. گذشته از آن، گزارشهای بسیاری از ملاقات با آن حضرت در این [[مسجد]] [[مبارک]] در طول [[تاریخ]] [[نقل]] شده است که این امر سبب اقبال بسیار عاشقان و شیفتگان [[خالص]] آن حضرت به این مکان [[شریف]] گشته و در نتیجه ساختمان این قسمت، بارها توسط [[شیعیان]] [[مخلص]] تجدید بنا شده است. | |||
برای این مقام [[زیارتنامه]] مخصوصی در کتب روایی [[نقل]] شده است که به همراه سایر [[دعاها]] و [[عبادات]] به جای آورده میشود. در مجموعه [[روایات]] با تعابیر مختلفی از جایگاه معنوی و [[منزلت]] مسجد سهله یاد شده است. میتوان گفت از [[اخبار]] چنان معلوم میشود که بعد از [[مسجد]] اعظم [[کوفه]]، مسجدی به [[فضیلت]] این [[مسجد]] وجود ندارد<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۹.</ref>. | |||
== مسجد سهله مکان زندگی [[امام زمان]] {{ع}} == | |||
# | درباره محل زندگی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[حکومت]] آن حضرت در عصر ظهور، [[روایات]] فراوانی وجود دارد. در این [[روایات]]، به طور عمده مسجد سهله را منزل آن حضرت و [[شهر]] [[کوفه]] را پایگاه حکومتی آن حضرت معرفی کردهاند. | ||
# | # [[امام علی|امیر مؤمنان، علی]] {{ع}} هنگام ترسیم خط سیر حضرت [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} در آستانه ظهور، فرمود: "گویی او را با چشم خود میبینم که از [[وادی السلام]] عبور کرده، بر فراز [[اسب امام مهدی|اسبی]] که سپیدی پاها و پیشانیاش همی درخشد، به سوی مسجد سهله در حرکت است و زیر لب زمزمه دارد و [[خدا]] را اینگونه میخواند: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حَقّاً حَقّا}}<ref> طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۳</ref> | ||
# [[ابو بصیر]] [[نقل]] کرده است که [[امام صادق]] {{ع}} به ایشان فرمودند: "ای ابا [[بصیر]]! گویی روزی را میبینم که [[حضرت مهدی]] {{ع}} با خانوادهاش در مسجد سهله فرود میآیند. [[ابو بصیر]] میگوید: به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کردم آن [[مسجد]] منزل [[قائم]] {{ع}} خواهد بود؟ حضرت فرمودند: آری، این [[مسجد]] منزل [[حضرت ادریس]] {{ع}} و [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} بوده است و [[خداوند]] هیچ [[پیامبری]] را به [[پیامبری]] [[مبعوث]] نکرده است. مگر آنکه وی در این [[مسجد]] [[نماز]] گزارده است. مسکن [[حضرت خضر]] {{ع}} در این [[مسجد]] است. هرکسی در این [[مسجد]] اقامت داشته باشد، مثل آن است که در چادر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اقامت دارد... هرکس در این مکان [[شریف]] [[نماز]] به جای آورد و به دنبال آن با [[نیت]] [[خالص]] [[دعا]] کند؛ [[حاجت]] او برآورده میشود و اگر کسی از [[ترس]] امری به آنجا پناه ببرد، [[خداوند]] وی را از آن خطر در [[امان]] نگه میدارد. [[ابو بصیر]] میگوید به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: به درستی که این مکان [[شریف]] بسیار [[فضیلت]] دارد. حضرت فرمودند: آیا باز فضیلتهای آن را بشمارم. عرض کردم: آری. حضرت فرمودند: مسجد سهله از جمله مکانهایی است که [[خداوند]] تبارک و تعالی [[دوست]] دارد در آنجا [[دعا]] خوانده شود. هیچ شب و روزی نیست مگر آنکه [[ملائکه]] این [[مسجد]] را [[زیارت]] میکنند و در آنجا به [[عبادت]] [[خدا]] مشغول میشوند. اگر من در نزدیک این [[مسجد]] ساکن بودم همه نمازهایم را در آنجا به جای میآوردم... بعد [[ابو بصیر]] میگوید به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کردم: [[قائم]] {{ع}} همیشه آنجا خواهند بود؟ حضرت فرمودند: آری...<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۴۳۵، ح ۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۹؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۳۹۹ ـ ۴۰۰؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۵۲-۵۵۳.</ref> | |||
# | # [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} فرمود: محلی که [[حضرت قائم]] {{ع}} پس از [[قیام]] برای سکونت خود [[انتخاب]] مینماید مسجد سهله است و در برخی [[روایات]] این [[مسجد]] را مرکز [[بیت المال]] و محل تقسیم [[غنایم]] [[جنگی]] معرفی میکند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۵۴۳ و بحار الأنوار: ج ۵۳، ص ۱۱.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۵۲-۵۵۳.</ref> | ||
#تأکید بر [[زیارت]] [[سید الشهدا]] {{ع}}. | |||
#[[دعا]] در [[حق]] من و فرمود: قرار دهد [[خدا]] تو را از خدمتگزاران [[شرع]]. | == تشرف آیت الله مرعشی نجفی خدمت [[امام زمان]] {{ع}} در مسجد سهله == | ||
#پرسیدم: نمیدانم آیا | بسیاری از کسانی که [[تشرف]] به محضر [[حضرت مهدی]] {{ع}} را درخواست میکردند، [[چهل]] [[شب جمعه]] از [[مسجد کوفه]] به مسجد سهله میرفتند یا چهل شب چهارشنبه در مسجد سهله بیتوته و [[عبادت]] میکردند تا به [[فیض حضور]] نائل شوند. آیت الله مرعشی نجفی میگوید: در ایام تحصیل [[علوم دینی]] و [[فقه]] [[اهل بیت]] {{عم}} در [[نجف اشرف]]، [[شوق]] زیادی جهت دیدار [[جمال]] مولایمان [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} داشتم. با خود [[عهد]] کردم چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم، به این [[نیت]] که [[جمال]] آقا [[صاحب الامر]] {{ع}} را [[زیارت]] کنم و به این فوز بزرگ نایل شوم. تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم. تصادفا در این شب، رفتنم از [[نجف]] به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک شب [[وحشت]] و [[ترس]] وجود مرا فراگرفت، مخصوصا از زیادی قطّاع الطریق و دزدها. ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، [[سید]] عربی را با [[لباس]] اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان [[فصیح]] گفت: ای سید! [[سلام]] علیکم. ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و [[اطمینان]] و سکون [[نفس]] پیدا کردم و تعجبآور بود که چگونه این شخص در [[تاریکی]] شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. بههرحال سخن میگفتیم و میرفتیم از من سؤال کرد: کجا قصد داری؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه جهت؟ گفتم: به قصد [[تشرف]] و [[زیارت]] [[ولی عصر]] {{ع}}. مقداری که رفتیم به مسجد [[زید بن صوحان]] که [[مسجد]] کوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم. داخل مسجد شده و [[نماز]] خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند ـ گویی دیوار و سنگها با او آن [[دعا]] را میخواندند ـ احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم. | ||
گفتم: نمیدانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من [[راضی]] هستند یا نه؟ فرمود: تمام | |||
استدعای [[دعا]] کردم برای خودم که موفق باشم برای تألیف و تصنیف. | بعد از دعا سید فرمود: سید تو گرسنهای، چه خوب است [[شام]] بخوری. پس سفرهای را که زیر عبا داشت بیرون آورد و در آن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آنوقت چله زمستان و سرمای زنندهای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟ طبق [[دستور]] آقا شام خوردم. سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم. داخل [[مسجد]] شدیم. آقا مشغول اعمال وارده در [[مقامات]] شد و من هم متابعت آن حضرت انجام [[وظیفه]] میکردم و بدون [[اختیار]] [[نماز]] [[مغرب]] و عشا را به آقا [[اقتدا]] کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست؟ بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود: ای سید! آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به [[مسجد کوفه]] میروی یا در همینجا میمانی؟ گفتم: میمانم و سپس در وسط [[مسجد]] در مقام [[امام صادق]] {{ع}} نشستیم. به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟ در جواب [[کلام]] جامعی را فرمود: این امور از فضول [[زندگی]] است و ما از این فضولات دوریم. این [[کلام]] در اعماق وجودم اثر گذاشت، به نحوی که هرگاه یادم میآید ارکان وجودم میلرزد. بههرحال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی ردّ و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره میکنم. | ||
== | # در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. [[سید]] [[عرب]] فرمود: ای سید با [[تسبیح]] به چه نحو استخاره میکنی؟ گفتم: سه مرتبه [[صلوات]] میفرستم و سه مرتبه میگویم: {{عربی|"أَسْتَخِيرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِيَرَةً فِي عَافِيَةٍ"}} پس قبضهای از تسبیح را گرفته میشمارم. اگر دو تا بماند بد است و اگر یکی ماند خوب است. فرمود: برای این استخاره، باقیماندهای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند، فوراً [[حکم]] به خوبی استخاره نکنید؛ بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید. اگر زوج آمد [[کشف]] میشود، استخاره اول خوب است، اما اگر یکی آمد کشف میشود که استخاره اول میانه است. | ||
# از جمله مطالب در این جلسه تأکید [[سید]] عرب بر [[تلاوت]] و قرائت این سورهها بعد از نمازهای [[واجب]] بود. بعد از [[نماز]] صبح سوره یاسین و بعد از نماز ظهر سوره عم، بعد از نماز عصر سوره [[نوح]] و بعد از نماز [[مغرب]] سوره واقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملک. | |||
# دیگر اینکه تأکید فرمودند: بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشا که در رکعت اول بعد از [[حمد]] هر سورهای خواستی میخوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه میخوانی و فرمود: کفایت میکند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب. | |||
# تأکید فرمود که: بعد از نمازهای پنجگانه این [[دعا]] را بخوان: {{عربی|"اللّهمّ سرّحني عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان برحمتك يا ارحم الراحمين"}}. | |||
# و دیگر تأکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر [[رکوع]] در نمازهای یومیه خصوصا رکعت آخر: {{عربی|"اللّهمّ صلّ علی محمد و آل محمد و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم"}}. | |||
# در تعریف و [[تمجید]] از شرایع الاسلام مرحوم [[محقق حلی]] فرمود: تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن. | |||
# تأکید بر خواندن [[قرآن]] و هدیه کردن [[ثواب]] آن، برای شیعیانی که وارثی ندارند، یا دارند لکن یادی از آنها نمیکنند. | |||
# تحت الحنک را زیر حنک قرار دادن و سر آن را در [[عمامه]] قرار دادن؛ چنانکه علمای [[عرب]] به همین نحو عمل میکنند و فرمود: در [[شرع]] اینچنین رسیده است. | |||
# تأکید بر [[زیارت]] [[سید الشهدا]] {{ع}}. | |||
# [[دعا]] در [[حق]] من و فرمود: قرار دهد [[خدا]] تو را از خدمتگزاران [[شرع]]. | |||
# پرسیدم: نمیدانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من نزد [[صاحب]] شرع [[مقدس]] روسفیدم؟ فرمود: عاقبت تو خیر و سعیت مشکور و روسفیدی. | |||
گفتم: نمیدانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من [[راضی]] هستند یا نه؟ فرمود: تمام آنها از تو راضیاند و دربارهات [[دعا]] میکنند. استدعای [[دعا]] کردم برای خودم که موفق باشم برای تألیف و تصنیف. دعا فرمودند. در اینجا مطلب دیگری است که مجال تفصیل و بیان آن نیست. پس خواستم از [[مسجد]] بیرون روم به خاطر حاجتی، آمدم نزد حوض که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد. به ذهنم رسید چه شبی بود و این سید [[عرب]] کیست که این همه بافضیلت است؟ شاید همان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود. [[یقین]] پیدا کردم که آقا را [[زیارت]] کردم و غافل بودم. مشغول [[گریه]] شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گریه میکردم تا صبح شد؛ چون عاشقی که بعد از وصال [[مبتلا]] به هجران شود. این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم میآید، بهتزده میشوم<ref>نشریه موعود، شماره ۱۲، ص ۲۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۹.</ref> | |||
== پرسش مستقیم == | |||
* [[آیا مسجد سهله محل زندگی امام مهدی است؟ (پرسش)]] | * [[آیا مسجد سهله محل زندگی امام مهدی است؟ (پرسش)]] | ||
== | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسمان محل زندگی امام مهدی}} | |||
== | == منابع == | ||
{{ | {{منابع}} | ||
{{ | # [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | ||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | |||
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]. | |||
{{پایان منابع}} | |||
{{ | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده: | [[رده:مساجد کوفه]] | ||
[[رده: | [[رده:مکانهای منسوب به امام مهدی]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
[[رده: | [[رده:مسجد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۳
مسجد سَهْله | |
---|---|
اطلاعات اولیه | |
موقعیت | کوفه، عراق |
دین | اسلام، شیعه |
وبگاه | https://alsahla.org |
تاریخچه مسجد سهله
یکی از مشهورترین مساجد اسلامی که در قرن اول هجری توسط قبایل عرب در شمال غربی مسجد جامع کوفه به فاصله حدود دو کیلومتر ساخته شده است؛ مسجد شریف "سهله" است که در منابع تاریخی از آن با نامهایی چون مسجد سهیل، بنی ظفر و عبد القیس[۱]... یاد شده است. این مسجد در زمینی خالی از سکنه ساخته شده که اطراف آن پوشیده از ماسههای قرمز است[۲].
امام باقر (ع) در حدیثی فرمود: پس از مسجد الحرام و مسجد النبی، بهترین سرزمینها کوفه است زیرا آن سرزمین است که پاک گشته و قبور انبیای و پیامبران و قبور اوصیا و صالحان بسیاری در آن است و مسجد سهله که تمام پیامبران در آن نماز خواندهاند در آن قرار دارد. خداوند عدل خود را از آن مکان آشکار میکند و حضرت قائم (ع) و ائمهای که پس از او رجعت خواهند نمود در آن ساکن خواهند شد....[۳].
مقامهای موجود در مساجد
مجموع فضای مسجد از دو قسمت شبستان و صحن تشکیل شده است. در بخشهای مختلف صحن مسجد، محرابهایی ساخته شده است که به نام پیامبران و ائمه اطهار (ع) نامگذاری شدهاند و در اصطلاح آنها را مقام میخوانند. این مقامها عبارتاند از: مقام حضرت ابراهیم (ع)، مقام حضرت یونس (ع)، مقام حضرت ادریس (ع)، مقام حضرت صالح (ع)، مقام حضرت سجاد (ع)، مقام امام صادق (ع) و مقام امام زمان (ع)؛ این مقام در قسمت میانی مسجد، کمی مایل به سمت جنوب، در بین مقامهای امام سجاد (ع) و حضرت یونس (ع) قرار دارد.
امروزه ساختمانی به طول ۸۰ متر و عرض ۵/۵ متر در این محل بنا شده است. حضرت ولی عصر (ع) در این مقام، نماز و دعا و نیایش به جای آوردهاند و عالم بزرگوار علامه بحر العلوم آن حضرت را در این مکان شریف، در حال مناجات با پروردگار زیارت کردهاند. گذشته از آن، گزارشهای بسیاری از ملاقات با آن حضرت در این مسجد مبارک در طول تاریخ نقل شده است که این امر سبب اقبال بسیار عاشقان و شیفتگان خالص آن حضرت به این مکان شریف گشته و در نتیجه ساختمان این قسمت، بارها توسط شیعیان مخلص تجدید بنا شده است.
برای این مقام زیارتنامه مخصوصی در کتب روایی نقل شده است که به همراه سایر دعاها و عبادات به جای آورده میشود. در مجموعه روایات با تعابیر مختلفی از جایگاه معنوی و منزلت مسجد سهله یاد شده است. میتوان گفت از اخبار چنان معلوم میشود که بعد از مسجد اعظم کوفه، مسجدی به فضیلت این مسجد وجود ندارد[۴].
مسجد سهله مکان زندگی امام زمان (ع)
درباره محل زندگی حضرت مهدی (ع) و حکومت آن حضرت در عصر ظهور، روایات فراوانی وجود دارد. در این روایات، به طور عمده مسجد سهله را منزل آن حضرت و شهر کوفه را پایگاه حکومتی آن حضرت معرفی کردهاند.
- امیر مؤمنان، علی (ع) هنگام ترسیم خط سیر حضرت ولی عصر (ع) در آستانه ظهور، فرمود: "گویی او را با چشم خود میبینم که از وادی السلام عبور کرده، بر فراز اسبی که سپیدی پاها و پیشانیاش همی درخشد، به سوی مسجد سهله در حرکت است و زیر لب زمزمه دارد و خدا را اینگونه میخواند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حَقّاً حَقّا»[۵]
- ابو بصیر نقل کرده است که امام صادق (ع) به ایشان فرمودند: "ای ابا بصیر! گویی روزی را میبینم که حضرت مهدی (ع) با خانوادهاش در مسجد سهله فرود میآیند. ابو بصیر میگوید: به حضرت صادق (ع) عرض کردم آن مسجد منزل قائم (ع) خواهد بود؟ حضرت فرمودند: آری، این مسجد منزل حضرت ادریس (ع) و حضرت ابراهیم (ع) بوده است و خداوند هیچ پیامبری را به پیامبری مبعوث نکرده است. مگر آنکه وی در این مسجد نماز گزارده است. مسکن حضرت خضر (ع) در این مسجد است. هرکسی در این مسجد اقامت داشته باشد، مثل آن است که در چادر پیامبر اکرم (ص) اقامت دارد... هرکس در این مکان شریف نماز به جای آورد و به دنبال آن با نیت خالص دعا کند؛ حاجت او برآورده میشود و اگر کسی از ترس امری به آنجا پناه ببرد، خداوند وی را از آن خطر در امان نگه میدارد. ابو بصیر میگوید به امام صادق (ع) عرض کردم: به درستی که این مکان شریف بسیار فضیلت دارد. حضرت فرمودند: آیا باز فضیلتهای آن را بشمارم. عرض کردم: آری. حضرت فرمودند: مسجد سهله از جمله مکانهایی است که خداوند تبارک و تعالی دوست دارد در آنجا دعا خوانده شود. هیچ شب و روزی نیست مگر آنکه ملائکه این مسجد را زیارت میکنند و در آنجا به عبادت خدا مشغول میشوند. اگر من در نزدیک این مسجد ساکن بودم همه نمازهایم را در آنجا به جای میآوردم... بعد ابو بصیر میگوید به حضرت صادق (ع) عرض کردم: قائم (ع) همیشه آنجا خواهند بود؟ حضرت فرمودند: آری...[۶].[۷]
- امام موسی بن جعفر (ع) فرمود: محلی که حضرت قائم (ع) پس از قیام برای سکونت خود انتخاب مینماید مسجد سهله است و در برخی روایات این مسجد را مرکز بیت المال و محل تقسیم غنایم جنگی معرفی میکند[۸].[۹]
تشرف آیت الله مرعشی نجفی خدمت امام زمان (ع) در مسجد سهله
بسیاری از کسانی که تشرف به محضر حضرت مهدی (ع) را درخواست میکردند، چهل شب جمعه از مسجد کوفه به مسجد سهله میرفتند یا چهل شب چهارشنبه در مسجد سهله بیتوته و عبادت میکردند تا به فیض حضور نائل شوند. آیت الله مرعشی نجفی میگوید: در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت (ع) در نجف اشرف، شوق زیادی جهت دیدار جمال مولایمان بقیة الله الاعظم (ع) داشتم. با خود عهد کردم چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم، به این نیت که جمال آقا صاحب الامر (ع) را زیارت کنم و به این فوز بزرگ نایل شوم. تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم. تصادفا در این شب، رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک شب وحشت و ترس وجود مرا فراگرفت، مخصوصا از زیادی قطّاع الطریق و دزدها. ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید! سلام علیکم. ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم و تعجبآور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. بههرحال سخن میگفتیم و میرفتیم از من سؤال کرد: کجا قصد داری؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه جهت؟ گفتم: به قصد تشرف و زیارت ولی عصر (ع). مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم. داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند ـ گویی دیوار و سنگها با او آن دعا را میخواندند ـ احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم.
بعد از دعا سید فرمود: سید تو گرسنهای، چه خوب است شام بخوری. پس سفرهای را که زیر عبا داشت بیرون آورد و در آن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آنوقت چله زمستان و سرمای زنندهای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟ طبق دستور آقا شام خوردم. سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم. داخل مسجد شدیم. آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم متابعت آن حضرت انجام وظیفه میکردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست؟ بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود: ای سید! آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه میروی یا در همینجا میمانی؟ گفتم: میمانم و سپس در وسط مسجد در مقام امام صادق (ع) نشستیم. به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟ در جواب کلام جامعی را فرمود: این امور از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم. این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت، به نحوی که هرگاه یادم میآید ارکان وجودم میلرزد. بههرحال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی ردّ و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره میکنم.
- در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. سید عرب فرمود: ای سید با تسبیح به چه نحو استخاره میکنی؟ گفتم: سه مرتبه صلوات میفرستم و سه مرتبه میگویم: "أَسْتَخِيرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِيَرَةً فِي عَافِيَةٍ" پس قبضهای از تسبیح را گرفته میشمارم. اگر دو تا بماند بد است و اگر یکی ماند خوب است. فرمود: برای این استخاره، باقیماندهای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند، فوراً حکم به خوبی استخاره نکنید؛ بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید. اگر زوج آمد کشف میشود، استخاره اول خوب است، اما اگر یکی آمد کشف میشود که استخاره اول میانه است.
- از جمله مطالب در این جلسه تأکید سید عرب بر تلاوت و قرائت این سورهها بعد از نمازهای واجب بود. بعد از نماز صبح سوره یاسین و بعد از نماز ظهر سوره عم، بعد از نماز عصر سوره نوح و بعد از نماز مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملک.
- دیگر اینکه تأکید فرمودند: بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشا که در رکعت اول بعد از حمد هر سورهای خواستی میخوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه میخوانی و فرمود: کفایت میکند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب.
- تأکید فرمود که: بعد از نمازهای پنجگانه این دعا را بخوان: "اللّهمّ سرّحني عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان برحمتك يا ارحم الراحمين".
- و دیگر تأکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه خصوصا رکعت آخر: "اللّهمّ صلّ علی محمد و آل محمد و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم".
- در تعریف و تمجید از شرایع الاسلام مرحوم محقق حلی فرمود: تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن.
- تأکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن، برای شیعیانی که وارثی ندارند، یا دارند لکن یادی از آنها نمیکنند.
- تحت الحنک را زیر حنک قرار دادن و سر آن را در عمامه قرار دادن؛ چنانکه علمای عرب به همین نحو عمل میکنند و فرمود: در شرع اینچنین رسیده است.
- تأکید بر زیارت سید الشهدا (ع).
- دعا در حق من و فرمود: قرار دهد خدا تو را از خدمتگزاران شرع.
- پرسیدم: نمیدانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من نزد صاحب شرع مقدس روسفیدم؟ فرمود: عاقبت تو خیر و سعیت مشکور و روسفیدی.
گفتم: نمیدانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من راضی هستند یا نه؟ فرمود: تمام آنها از تو راضیاند و دربارهات دعا میکنند. استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تألیف و تصنیف. دعا فرمودند. در اینجا مطلب دیگری است که مجال تفصیل و بیان آن نیست. پس خواستم از مسجد بیرون روم به خاطر حاجتی، آمدم نزد حوض که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد. به ذهنم رسید چه شبی بود و این سید عرب کیست که این همه بافضیلت است؟ شاید همان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود. یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم و غافل بودم. مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گریه میکردم تا صبح شد؛ چون عاشقی که بعد از وصال مبتلا به هجران شود. این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم میآید، بهتزده میشوم[۱۰].[۱۱]
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- محل سکونت امام مهدی کجاست؟ (پرسش)
- آیا تابحال کسی از محل زندگی امام مهدی اطلاعی داشته است؟ (پرسش)
- کیفیت زندگی امام مهدی به چه صورت است؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی در میان مردم زندگی میکند و ما از شناخت او عاجزیم یا اینکه در عالم دیگر است و ما او را نمیبینیم؟ (پرسش)
- آیا صحت دارد که محل استقرار امام مهدی در کوه رضوا است؟ این کوه کجاست؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی در میان مردم زندگی میکند و ما از شناخت او عاجزیم یا اینکه در عالم دیگر است و ما او را نمیبینیم؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی میتواند به صورت یک فرد ناشناس در میان مردم زندگی کند؟ در این صورت مسکن و محل زندگی او کجا است؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ "سهله" که اکثرا آن را به سین مفتوحه ضبط کردهاند به "زمین هموار" گفته میشود و بعضی هم به سین مکسور خواندهاند که به معنی "خاک ماسه" مانند است که بهوسیله سیل در مسیلها جمع میشود. بنابراین نامگذاری این مسجد به سهله به لحاظ جنس خاک آن منطقه بوده است و همینطور در علت تسمیه آن به نامهای دیگر گفتهاند که "سهیل" نام سازنده آن مسجد است و "عبد القیس" نام طایفهای است که این مسجد در منطقه سکونت آنها بنا شده است و "بنی ظفر" هم یکی از طایفههای قبیله عبد القیس است و...ابن الفقیه روایت میکند حضرت علی (ع) فرمودند: در کوفه چهار بقعه مقدس وجود دارد که چهار مسجد در آن ساخته شده است. به آن حضرت عرض شد آنها کدام مساجدند؟ حضرت فرمود: یکی از آنها مسجد ظفر یا همان مسجد سهله است.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۹.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۵۵۲-۵۵۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۹.
- ↑ طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۳
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۴۳۵، ح ۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۹؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۹۹ ـ ۴۰۰؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۵۵۲-۵۵۳.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۵۴۳ و بحار الأنوار: ج ۵۳، ص ۱۱.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۵۵۲-۵۵۳.
- ↑ نشریه موعود، شماره ۱۲، ص ۲۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۹.