آیه امانت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'jpg|22px]]، 22px [[')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = آیه امانت
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[آیه امانت]]''' است. "'''[[آیه امانت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = آیه امانت
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[آیه امانت در تفسیر و علوم قرآنی]] - [[آیه امانت در حدیث]] - [[آیه امانت در کلام اسلامی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آیه امانت در قرآن]] - [[آیه امانت در علوم قرآنی]] - [[آیه امانت در کلام اسلامی]] </div>
| پرسش مرتبط  =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
{{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا *لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است*تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید و از مردان و زنان مؤمن درگذرد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۷۲-۷۳.</ref>.
{{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا * لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است* تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید و از مردان و زنان مؤمن درگذرد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۷۲-۷۳.</ref>.


[[خداوند]] در این [[آیه]]، با [[تجلیل]] از امانتی سخن می‌گوید که حمل آن برهمه [[مخلوقات]] عرضه شد و هیچ‌یک از آنان، جزنوع [[انسانی]]، [[قدرت]] [[تحمل]] آن را نداشتند. بدین‌ترتیب [[استعداد]] و توان حمل [[امانت]]، [[ارزش]] و کرامتی برای [[انسان]] تلقی گردید. از بررسی واژه امانت استفاده می‌شود که امانت اصالتاً متعلّق به صاحب آن است و موقتاً در [[اختیار]] فردی [[امین]] قرار می‌گیرد. از [[سیاق آیه]] روشن می‌شود که امانت مورد اشاره آن چنان با ارزش و وزین است که حتی موجودات آسمانی، یعنی [[ملائکه]] [[مقرّب]] [[پروردگار]] نیز توان حمل آن را نداشتند. در [[حقیقت]]، ابای از حمل به معنای ابراز عجزو نداشتن استعداد حمل کامل امانت بود و این تنها نوع انسانی بود که با اظهار توان حمل امانت، استعداد ذاتی و [[برتری]] خود بر همه موجودات را بیان نمود.
[[خداوند]] در این [[آیه]]، با تجلیل، از امانتی سخن می‌گوید که حمل آن بر همه [[مخلوقات]] عرضه شد و هیچ‌یک از آنان، جزنوع [[انسانی]]، [[قدرت]] تحمل آن را نداشتند. بدین‌ترتیب [[استعداد]] و توان حمل [[امانت]]، [[ارزش]] و کرامتی برای [[انسان]] تلقی گردید. از بررسی واژه امانت استفاده می‌شود که امانت اصالتاً متعلّق به صاحب آن است و موقتاً در [[اختیار]] فردی [[امین]] قرار می‌گیرد. از سیاق آیه روشن می‌شود که امانت مورد اشاره آن چنان با ارزش و وزین است که حتی موجودات آسمانی، یعنی [[ملائکه]] [[مقرّب]] [[پروردگار]] نیز توان حمل آن را نداشتند. در [[حقیقت]]، ابای از حمل به معنای ابراز عجزو نداشتن استعداد حمل کامل امانت بود و این تنها نوع انسانی بود که با اظهار توان حمل امانت، استعداد ذاتی و [[برتری]] خود بر همه موجودات را بیان نمود.


حمل امری غیرمادی در [[عوالم]] مجرّده، به معنای [[فهم]] حقیقت آن واتحاد با آن است؛ چنانکه در حمل [[علم]] و یا [[حکمت]] نیز چنین معنایی مراد است. از آنجا که رتبه بندی موجودات از نظر قدرت [[درک]] و تحمل [[علوم]] نیز به مرتبه وجودی آنان باز می‌گردد، بنابراین، امانت مورد اشاره در آیه، در مرتبه اسمای کلیه و یا [[اسم اعظم]] [[الهی]] است.
حمل امری غیرمادی در [[عوالم]] مجرّده، به معنای فهم حقیقت آن واتحاد با آن است؛ چنانکه در حمل [[علم]] و یا [[حکمت]] نیز چنین معنایی مراد است. از آنجا که رتبه بندی موجودات از نظر قدرت [[درک]] و تحمل [[علوم]] نیز به مرتبه وجودی آنان باز می‌گردد، بنابراین، امانت مورد اشاره در آیه، در مرتبه اسمای کلیه و یا [[اسم اعظم]] [[الهی]] است.
 
با توجه به سیاق آیه روشن می‌شود که اولاً، امانت مذکور از اعظم [[اسمای الهی]] است که سایر اسما ابای از حمل آن نمودند و ثانیاً، چون همه عالم جلوه [[اسمای الهی]] است، روشن می‌شود که صاحب [[امانت]] جامع همه اسما و عالم به همه آنان و در نتیجه، به [[اذن الهی]]، مدیر و مدبّر سایر اسما عالم است و [[ولایت]] بر آنان دارد.


با توجه به سیاق آیه روشن می‌شود که اولاً، امانت مذکور از اعظم [[اسمای الهی]] است که سایر [[اسما]] ابای از حمل آن نمودند و ثانیاً، چون همه عالم جلوه [[اسمای الهی]] است، روشن می‌شود که صاحب [[امانت]] جامع همه اسما و عالم به همه آنان و در نتیجه، به [[اذن الهی]]، مدیر و مدبّر سایر اسما عالم است و [[ولایت]] بر آنان دارد.
بنابر [[نصوص]] [[قرآنی]] و [[روایی]]، [[مقام امامت]] مدیر و مدبّر عالم و صاحب [[مقام ولایت]] برهمه اسما است. نتیجه آنکه، امانت در [[آیه شریفه]] اشاره به مقام امامت و ولایت و [[امین الهی]] بودن بر [[مردم]] دارد.
بنابر [[نصوص]] [[قرآنی]] و [[روایی]]، [[مقام امامت]] مدیر و مدبّر عالم و صاحب [[مقام ولایت]] برهمه اسما است. نتیجه آنکه، امانت در [[آیه شریفه]] اشاره به مقام امامت و ولایت و [[امین الهی]] بودن بر [[مردم]] دارد.


در [[آیه]] بعد، [[خداوند]] ملاک [[شرک]] ونفاق از [[ایمان]] را به قبول و رد امانت باز می‌گرداند.
در [[آیه]] بعد، [[خداوند]] ملاک [[شرک]] ونفاق از [[ایمان]] را به قبول و رد امانت باز می‌گرداند.


معنای این سخن با توجه به مطالب قبل روشن می‌شود که در [[نظام]] [[شریعت]]، مرتبه ایمان و [[اسلام]] [[انسان‌ها]] به [[میزان]] [[تولّی]] به [[ولایت امام زمان]] خود است؛ به این ترتیب، به تعبیر آیه، کسانی که به طورکلی وعلنی انکارامامت بنمایند، مشرکند و آنان که به حسب ظاهرایمان آورند، ولی در عمل [[پیروی]] از آنان نکنند، [[منافق]] هستند و تنها کسانی که [[تولی]] به ولایت امام زمان خود بنمایند [[مؤمن]] محسوب می‌شوند.
معنای این سخن با توجه به مطالب قبل روشن می‌شود که در [[نظام]] [[شریعت]]، مرتبه ایمان و [[اسلام]] [[انسان‌ها]] به [[میزان]] [[تولّی]] به ولایت امام زمان خود است؛ به این ترتیب، به تعبیر آیه، کسانی که به طورکلی وعلنی انکارامامت بنمایند، مشرکند و آنان که به حسب ظاهرایمان آورند، ولی در عمل [[پیروی]] از آنان نکنند، [[منافق]] هستند و تنها کسانی که [[تولی]] به ولایت امام زمان خود بنمایند [[مؤمن]] محسوب می‌شوند.


[[استدلال بر امامت]] [[عامه]] و [[ضرورت وجود دائمی امام]] [[معصوم]] در میان مردم با استفاده از [[آیه امانت]] به صورت‌های مختلف بیان شد. [[حدّ وسط]] در هریک از [[براهین]]، یا با توجه به [[مقام]] [[منیع]] [[امانت الهی]] و [[ضرورت]] وجود [[راهنما]] در چگونگی [[حفاظت]] از آن بیان گردید و یا از منظر [[کرامت انسانی]] و راه به ثمر نشاندن گوهر [[فطرت انسانی]] بیان شد. در هر دو صورت، شکل منطقی [[استدلال]] به یک صورت است.
استدلال بر امامت [[عامه]] و [[ضرورت وجود دائمی امام]] [[معصوم]] در میان مردم با استفاده از [[آیه امانت]] به صورت‌های مختلف بیان شد. حدّ وسط در هریک از [[براهین]]، یا با توجه به مقام منیع [[امانت الهی]] و [[ضرورت]] وجود [[راهنما]] در چگونگی حفاظت از آن بیان گردید و یا از منظر [[کرامت انسانی]] و راه به ثمر نشاندن گوهر [[فطرت انسانی]] بیان شد. در هر دو صورت، شکل منطقی [[استدلال]] به یک صورت است.


*'''استدلال اول''': صورت منطقی در استدلال اول، با تشکیل دادن قیاسی اقترانی و [[حد وسط]] قرار گرفتن امانت [[ولایت الهی]] شکل می‌گیرد؛ به این ترتیب که بگوییم:
'''استدلال اول''': صورت منطقی در استدلال اول، با تشکیل دادن قیاسی اقترانی و [[حد وسط]] قرار گرفتن امانت [[ولایت الهی]] شکل می‌گیرد؛ به این ترتیب که بگوییم:
بنابر آیه شریفه، امانت به نوع [[انسانی]] عرضه شد و او آن را پذیرفت؛ بنابراین: اولاً، [[وظیفه]] همه انسان‌ها، [[حفظ امانت]] و ولایت الهی است {{متن قرآن|وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ}}؛ ثانیاً، [[حفظ امانت]] و [[ولایت الهی]]، تنها با [[تولّی]] به [[ولایت امام]] [[معصوم]] حاصل می‌گردد.
بنابر آیه شریفه، امانت به نوع [[انسانی]] عرضه شد و او آن را پذیرفت؛ بنابراین: اولاً، [[وظیفه]] همه انسان‌ها، [[حفظ امانت]] و ولایت الهی است {{متن قرآن|وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ}}؛ ثانیاً، [[حفظ امانت]] و [[ولایت الهی]]، تنها با [[تولّی]] به ولایت امام [[معصوم]] حاصل می‌گردد.


نتیجه آنکه: همه [[انسان‌ها]] دائماً موظّف به تولّی به ولایت امام معصوم هستند.
نتیجه آنکه: همه [[انسان‌ها]] دائماً موظّف به تولّی به ولایت امام معصوم هستند.


[[بدیهی]] است هنگامی که اصل [[نیازمندی]] دائمی [[مردم]] به [[وجود امام معصوم]] ثابت می‌شود، بنابر قاعدة [[لطف]]، [[ضرورت وجود دائمی امام]] در میان مردم نیز از طرف [[خداوند]] ثابت می‌گردد.
بدیهی است هنگامی که اصل [[نیازمندی]] دائمی [[مردم]] به وجود امام معصوم ثابت می‌شود، بنابر قاعدة [[لطف]]، [[ضرورت وجود دائمی امام]] در میان مردم نیز از طرف [[خداوند]] ثابت می‌گردد.
 
*'''استدلال دوم''': شکل منطقی در استدلال دوم، با توجه به [[کرامت انسانی]] و [[استعداد]] والای انسان‌ها در رسیدن به [[مقام]] تمکّن در [[توحید]] و ولایت الهی شکل می‌گیرد؛ به این ترتیب که بگوییم: اگرهمه انسان‌ها استعداد رسیدن به مقام تمکّن در توحید و حمل کامل و صحیح [[امانت الهی]] را دارند، باید همیشه معلمی ربّانی و شخصیتی معصوم به [[عصمت الهی]] در میان آنان باشد، تا [[تربیت]] آنان برای رسیدن به این مقام را بر عهده گیرد.


با بهره‌مندی از [[آیه امانت]]، مقدم در قضیه شرطیّه ثابت است و درنتیجه، [[تالی]] ثابت می‌گردد؛ به این ترتیب می‌گوییم: بنابر آیه امانت، همه انسان‌ها استعداد حمل امانت الهی و رسیدن به مقام تمکّن در توحید را واجد هستند؛ پس همیشه باید معلمی ربّانی و شخصیتی معصوم به عصمت الهی در میان مردم وجود داشته باشد، تا تربیت انسان‌ها را برای رسیدن به این مقام برعهده گیرد.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۴۲۱ و ۴۵۳.</ref>
'''استدلال دوم''': شکل منطقی در استدلال دوم، با توجه به [[کرامت انسانی]] و [[استعداد]] والای انسان‌ها در رسیدن به مقام تمکّن در [[توحید]] و ولایت الهی شکل می‌گیرد؛ به این ترتیب که بگوییم: اگرهمه انسان‌ها استعداد رسیدن به مقام تمکّن در توحید و حمل کامل و صحیح [[امانت الهی]] را دارند، باید همیشه معلمی ربّانی و شخصیتی معصوم به [[عصمت الهی]] در میان آنان باشد، تا [[تربیت]] آنان برای رسیدن به این مقام را بر عهده گیرد.


== جستارهای وابسته ==
با بهره‌مندی از [[آیه امانت]]، مقدم در قضیه شرطیّه ثابت است و درنتیجه، [[تالی]] ثابت می‌گردد؛ به این ترتیب می‌گوییم: بنابر آیه امانت، همه انسان‌ها استعداد حمل امانت الهی و رسیدن به مقام تمکّن در توحید را واجد هستند؛ پس همیشه باید معلمی ربّانی و شخصیتی معصوم به عصمت الهی در میان مردم وجود داشته باشد، تا تربیت انسان‌ها را برای رسیدن به این مقام برعهده گیرد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵]]، ص۴۲۱ و ۴۵۳.</ref>.


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
{{پرسش‌های وابسته}}
[[آیه امانت چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)]]
[[آیه امانت چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵''']]
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آیه امانت]]
[[رده:آیه امانت]]
[[رده:مدخل]]
۷۳٬۳۶۴

ویرایش