آیه امانات: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== * +==منابع== {{منابع}} * ))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[آیه امانات در تفسیر و علوم قرآنی]] | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{جعبه اطلاعات آیات نامدار
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آیه امانات در قرآن]] - [[آیه امانات در حدیث]] - [[آیه امانات در کلام اسلامی]] </div>
| نام آیه = آیه امانات
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آیه امانات (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| نام تصویر =
| توضیح تصویر =
| متن آیه =  إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا
| معنی آیه = خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید
| شماره آیه = ۵۸
| نام سوره = نساء
| شماره جزء = ۵
| نام‌های دیگر =
| شأن نزول =
| مصداق آیه =
| دلالت آیه = {{فهرست جعبه |برگرداندن امانت به صاحب آن }}
| نتایج آیه = امانت‌داری
}}
متن آیه: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>.


*متن آیه: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>.
== مقدمه ==
در این [[آیه]]، لفظ امانات به طور مطلق به کار رفته است. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>. البته در [[قرآن کریم]] سه [[آیه]] دیگر نیز وجود دارد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ}}<ref>«و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸ و سوره معارج، آیه ۳۲.</ref> که در آنها واژه {{متن قرآن|أَمَانَاتِ}} به کار رفته، اما در هیچ‌یک، [[فرمان]] ادای امانات به صاحبانشان صادر نشده و [[سیاق آیه]] وجه خبری دارد، و نیز لفظ امانات به صورت مضاف استعمال شده و خالی از الف و لام جنس و اطلاق است.


==مقدمه==
امانات، جمع امانة از ریشه "أ مَ نَ" به معنی [[اعتماد]] کردن به چیزی یا کسی و در اصطلاح به معنای [[ودیعه]] و [[امانت]] رایج در [[فرهنگ عمومی]] است که به کسی بسپارند. [[انسان]] ابتدا به کسی [[اعتماد]] می‌کند و سپس چیزی را نزد او به [[ودیعه]] ([[امانت]]) می‌سپارد. معانی دیگری نیز در این مورد ابراز شده است: [[امانت]]، چیزی است که در اَمنِ [[انسان]] قرار می‌گیرد و اَمن، همان [[آرامش نفس]] و عدم [[ترس]] است. نیز هر آنچه که نگه‌داری شود برای آنکه به صاحبش بازگردانده شود و سخنی سرّی که کسی نزد [[انسان]] بازگو می‌کند که فقط باید [[حفظ]] شود و به دیگری گفته نشود. لذا به [[انسانی]] که [[امانت]] را [[حفظ]] و در صورت [[لزوم]] آن را ادا می‌کند، [[حفیظ]]، اَمین و وفی گویند و بالعکس، اگر چنان نکند، [[خائن]] نامیده می‌شود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref> و کسی که از روی [[آگاهی]] و [[عمل]] [[خیانت]] کند، [[گناهکار]] بوده و ضمان بر او [[واجب]] است.
*در این [[آیه]]، لفظ امانات به طور مطلق به کار رفته است. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>. البته در [[قرآن کریم]] سه [[آیه]] دیگر نیز وجود دارد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref>،  {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ}}<ref>«و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸ و سوره معارج، آیه ۳۲.</ref> که در آنها واژه {{متن قرآن|أَمَانَاتِ}} به کار رفته، اما در هیچ‌یک، [[فرمان]] ادای امانات به صاحبانشان صادر نشده و [[سیاق آیه]] وجه خبری دارد، و نیز لفظ امانات به صورت مضاف استعمال شده و خالی از الف و لام جنس و اطلاق است.
*امانات، جمع امانة از ریشه "أ مَ نَ" به معنی [[اعتماد]] کردن به چیزی یا کسی و در اصطلاح به معنای [[ودیعه]] و [[امانت]] رایج در [[فرهنگ عمومی]] است که به کسی بسپارند. [[انسان]] ابتدا به کسی [[اعتماد]] می‌کند و سپس چیزی را نزد او به [[ودیعه]] ([[امانت]]) می‌سپارد. معانی دیگری نیز در این مورد ابراز شده است: [[امانت]]، چیزی است که در اَمنِ [[انسان]] قرار می‌گیرد و اَمن، همان [[آرامش نفس]] و عدم [[ترس]] است. نیز هر آنچه که نگه‌داری شود برای آنکه به صاحبش بازگردانده شود و سخنی سرّی که کسی نزد [[انسان]] بازگو می‌کند که فقط باید [[حفظ]] شود و به دیگری گفته نشود. لذا به [[انسانی]] که [[امانت]] را [[حفظ]] و در صورت [[لزوم]] آن را ادا می‌کند، [[حفیظ]]، اَمین و وفی گویند و بالعکس، اگر چنان نکند، [[خائن]] نامیده می‌شود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref> و کسی که از روی [[آگاهی]] و [[عمل]] [[خیانت]] کند، [[گناهکار]] بوده و ضمان بر او [[واجب]] است.
*[[محمد عبده]]، [[امانت]] را به امانتِ [[علم]] و امانتِ [[مال]] تقسیم نموده است، اما برخی آن را بر سه نوع تقسیم کرده‌اند:
#'''[[امانت]] [[بنده]] با [[پروردگار]]:''' آن عبارت است از [[فرمانبرداری]] [[بنده]] از [[اوامر الهی]] و خودداری از هرآنچه که [[نهی]] فرموده است. نیز به‌کارگیری [[فکر]] و اعضای [[بدن]] در راه آنچه که به [[انسان]] سود رساند و مایه قُرب به پروردگارش گردد. لذا تمامی [[گناهان]]، نوعی [[خیانت]] به [[خدای عزوجل]] به شمار می‌آید.
#'''[[امانت]] [[بنده]] با [[مردم]]:''' مصادیق این نوع عبارتند از: رد کردن سپرده‌های [[مردم]] به ایشان، عدم [[تقلب]] / عدم [[غش]] در اشیاء و اجناس، [[حفظ]] [[اسرار]] ایشان و مسائلی از این قبیل که رعایت آنها بر [[آحاد]] [[مردم]]، [[حاکمان]]، [[خانواده]] و [[نزدیکان]] [[واجب]] است. [[فخر رازی]] نیز، [[عدل]] [[حاکمان]] و [[علما]] را از مصادیق آن دانسته و میگوید: [[عدل]] [[حاکمان]] با [[مردم]] و [[عدل]] [[علما]] با [[عوام]] به طوری که [[مردم]] را بر [[تعصبات]] [[باطل]] [[دینی]] وادار نکنند، بلکه آنان را به [[اعتقادات]] و [[اعمال]] سودمند برای [[دنیا]] و [[آخرت]] [[راهنمایی]] کنند، که اگر چنین نکنند، خائن‌اند!
#'''[[امانت]] [[انسان]] با خودش:''' یعنی [[انسان]] فقط چیزی را برای خود برگزیند که در [[دنیا]] و [[آخرت]]، سودمندتر و شایسته‌تر است. بنابراین نباید به [[پیروی]] از [[شهوت]] و [[غضب]] [[اقدام]] به عملی نماید <ref>المنار، التفسیر الکبیر.</ref>.
*[[امانت]] در کتب [[تفسیری]] از چند جنبه مورد بحث قرار گرفته است:
*'''اهمیت [[امانت]] و [[امانت‌داری]]:''' در آیاتی چند از [[قرآن کریم]]، اهمیت [[امانت]] و تأکید بر [[امانت‌داری]] انعکاس یافته و نیز [[روایات]] تند بسیاری درباره آن وارد گردیده که در اغلب [[تفاسیر]] به آنها اشاره شده است. از قول [[رسول خدا]]{{صل}} آورده‌اند که: "[[منافق]] سه نشانه دارد، هرگاه سخن گوید [[دروغ]] پردازد، هرگاه [[وعده]] دهد [[تخلف]] نماید و هرگاه امانتی به او بسپارند در آن [[خیانت]] کند" و: "کسی که [[امانت‌دار]] نیست، [[ایمان]] ندارد". از [[عبدالله مسعود]] چنین [[روایت]] شده: "[[شهادت در راه خدا]] هر گناهی را می‌پوشاند مگر [[خیانت]] در [[امانت]] را".
*از [[محمد بن حنفیه]] نیز ذیل [[آیه]] این‌گونه آورده‌اند: "[[امانت‌داری]] موضوعی عمومی است و در [[لزوم]] [[حفظ امانت]] شخص [[نیکوکار]] و [[بدکار]] تفاوتی نیست"<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۵، ص۱۷۷.</ref>. یعنی [[امانت‌داری]] یک [[خصلت]] فرادینی است و [[امانت]] نوع [[انسان]]، فارغ از [[فکر]] و عقیده‌اش از نظر [[شارع مقدس]]، محترم شمرده می‌شود. [[طبرسی]] می‌گوید: اینکه در انتهای [[آیه]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ}} یعنی امر به رد [[امانت]] و [[نهی]] از [[خیانت]] کردن می‌کند. لذا می‌بینیم که اهمیت [[امانت‌داری]] در صورت [[مخالف]] آن، یعنی [[خیانت]] در [[امانت]] و تهدیدهایی که متوجه آن است نهفته است.
*[[ابوالفتوح رازی]] نیز در این باره [[حدیثی]] را از [[رسول خدا]]{{صل}} گزارش نموده است: "[[امانت]] کسی را که به تو [[اعتماد]] کرده به وی برگردان، اما در [[امانت]] کسی که به تو [[خیانت]] کرده [[خیانت]] مکن"<ref>روض الجنان، ج۳، ص۲۰۹.</ref>.
*[[سیوطی]] هم از قول [[امام علی]]{{ع}} می‌نویسد: "[[حق]] بر [[امام]] است که [[حکم خدا]] را بگوید و [[امانت]] را رد کند و اگر چنین کرد، [[حق]] بر [[مردم]] است که سخن وی را بشنوند و اطاعتش کنند و وقتی ایشان را [به [[جهاد]]] فراخواند، [[اجابت]] نمایند"<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۱۷۵.</ref>.
*[[محمد عبده]]، سخنی از [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] در تأکید بر رعایت [[امانت]] آورده است: [[دین]] به [[مردم]] سه [[عقیده]] و سه [[خصلت]] عطا کرد که به وسیله آنها مدنیت ([[تمدن]]) خویش را بنا نهادند، که از جمله این خصال و صفات، [[امانت‌داری]] است. بسیار روشن است که بقای نوع [[انسان]]، [[قائم]] بر معاملات و گفتگوها و برای منفعتِ کاری است که انجام می‌دهد و [[روح]] معاملات و مذاکرات فیمابین، [[امانت‌داری]] است. پس چنانچه [[امانت‌داری]] در میان طرفین [[معامله]] و [[گفتگو]] به [[فساد]] افتد و اعتمادها از بین برود، [[روابط]] و رشته معاملات و مذاکرات از هم می‌گسلد و [[نظام]] معیشتی [[مردم]] مختل میگردد و در نتیجه، طولی نمی‌کشد که نوع [[انسان]] به ورطه نابودی فرو میافتد<ref>المنار، ج۵، ص۱۷۷.</ref>.
*در مورد اینکه امانات شامل چه چیزهایی می‌شود، نظرات گوناگونی در [[تفاسیر]] ابراز شده است:
#[[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{ع}}: امانات عبارتند از: [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]]، [[حج]] و [[غنیمت]]؛<ref>روض الجنان، ج۵، ص۴۰۷.</ref>.
#[[ابن عباس]]: امانات یعنی امانت‌های [[خدا]] و [[بندگان]]؛ امانت‌های [[خدا]]، [[اوامر و نواهی]] اوست و امانت‌های [[بندگان]]، [[اموال]] ایشان است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۶۳.</ref>.
#امانات، هم شامل امانت‌های [[مالی]] است و هم شامل امانت‌های [[معنوی]] مانند [[علوم]] و [[معارف]] حقی که حاملان آن موظف‌اند آنها را به [[مردم]] منتقل کنند<ref>المیزان، ج۴، ص۴۰۲.</ref>.
#امانات عبارتند از: [[فیء]]، [[انفال]] و [[حقوق]] مادی دیگری که باید به طور مساوی در بین [[مردم]] تقسیم گردد<ref>جامع البیان، ج۵، ص۱۴۵.</ref>.
#[[زمخشری]] امانات را مطلق [[امانت‌ها]] می‌داند<ref>الکشاف، ج۱، ص۳۶۹.</ref>.
#[[سیوطی]] می‌گوید: [[امانت]] در [[نماز]] و [[غسل]] جنابت، [[امانت]] در [[حدیث]]، [[امانت]] در پیمانه و وزن کردن اجناس و [[امانت]] در [[دین]] و بدهی [[مردم]] که سخت‌ترین نوع سپرده‌هاست<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۱۷۵. </ref>.
*درباره اینکه [[اهل]] این امانات، چه کسانی هستند، گزارش‌های متعددی در آثار [[ثبت]] شده است:
#[[امامان]] هستند که باید هر امامی امانتِ [[امامت]] را به [[امام]] بعدی بسپارد.
#[[مردم]] عادی هستند که اموالشان را به [[امانت]] داده‌اند، چه ثروتمند و چه [[تنگدست]].
#[[صاحبان قدرت]] و [[مسئولیت]] ([[اولی الامر]]).
#[[عثمان بن طلحه]]. اغلب کتب [[تفسیری]] در [[شأن نزول]] [[آیه امانات]]، نام وی را به عنوان متولی و کلیددارِ [[کعبه]] ذکر کرده و نوشته‌اند: هنگامی که [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[مکه]] را [[فتح]] نمود [[دستور]] داد کلید [[کعبه]] را از وی گرفتند و پس از گشودن در [[کعبه]] و بیرون ریختن [[بت‌ها]]، [[پیامبر]]{{صل}} در آنجا دو رکعت [[نماز]] گزارد. هنگامی که خواست به خواهش عمویش [[عباس]] و علی‌رغم میل [[عثمان]]، کلید را به [[عباس]] بدهد این [[آیه]] نازل گشت و از [[رسول خدا]]{{صل}} خواسته شد که کلید امانتی [[عثمان]] را به وی برگرداند. البته باید توجه داشت که حتی اگر این [[روایت]] صحیح هم باشد، [[آیه]] را از عمومیت خود خارج نخواهد ساخت.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امانات (مقاله)|مقاله «آیه امانات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۲-۷۳.</ref>


==منابع==
[[محمد عبده]]، [[امانت]] را به امانتِ [[علم]] و امانتِ [[مال]] تقسیم نموده است، اما برخی آن را بر سه نوع تقسیم کرده‌اند:
# '''[[امانت]] [[بنده]] با [[پروردگار]]:''' آن عبارت است از [[فرمانبرداری]] [[بنده]] از [[اوامر الهی]] و خودداری از هرآنچه که [[نهی]] فرموده است. نیز به‌کارگیری [[فکر]] و اعضای [[بدن]] در راه آنچه که به [[انسان]] سود رساند و مایه قُرب به پروردگارش گردد. لذا تمامی [[گناهان]]، نوعی [[خیانت]] به [[خدای عزوجل]] به شمار می‌آید.
# '''[[امانت]] [[بنده]] با [[مردم]]:''' مصادیق این نوع عبارتند از: رد کردن سپرده‌های [[مردم]] به ایشان، عدم [[تقلب]] / عدم [[غش]] در اشیاء و اجناس، [[حفظ]] [[اسرار]] ایشان و مسائلی از این قبیل که رعایت آنها بر [[آحاد]] [[مردم]]، [[حاکمان]]، [[خانواده]] و [[نزدیکان]] [[واجب]] است. [[فخر رازی]] نیز، [[عدل]] [[حاکمان]] و [[علما]] را از مصادیق آن دانسته و میگوید: [[عدل]] [[حاکمان]] با [[مردم]] و [[عدل]] [[علما]] با [[عوام]] به طوری که [[مردم]] را بر [[تعصبات]] [[باطل]] [[دینی]] وادار نکنند، بلکه آنان را به [[اعتقادات]] و [[اعمال]] سودمند برای [[دنیا]] و [[آخرت]] [[راهنمایی]] کنند، که اگر چنین نکنند، خائن‌اند!
# '''[[امانت]] [[انسان]] با خودش:''' یعنی [[انسان]] فقط چیزی را برای خود برگزیند که در [[دنیا]] و [[آخرت]]، سودمندتر و شایسته‌تر است. بنابراین نباید به [[پیروی]] از [[شهوت]] و [[غضب]] [[اقدام]] به عملی نماید <ref>المنار، التفسیر الکبیر.</ref>.
 
[[امانت]] در کتب [[تفسیری]] از چند جنبه مورد بحث قرار گرفته است:
 
'''اهمیت [[امانت]] و [[امانت‌داری]]:''' در آیاتی چند از [[قرآن کریم]]، اهمیت [[امانت]] و تأکید بر [[امانت‌داری]] انعکاس یافته و نیز [[روایات]] تند بسیاری درباره آن وارد گردیده که در اغلب [[تفاسیر]] به آنها اشاره شده است. از قول [[رسول خدا]] {{صل}} آورده‌اند که: "[[منافق]] سه نشانه دارد، هرگاه سخن گوید [[دروغ]] پردازد، هرگاه [[وعده]] دهد [[تخلف]] نماید و هرگاه امانتی به او بسپارند در آن [[خیانت]] کند" و: "کسی که [[امانت‌دار]] نیست، [[ایمان]] ندارد". از [[عبدالله مسعود]] چنین [[روایت]] شده: "[[شهادت در راه خدا]] هر گناهی را می‌پوشاند مگر [[خیانت]] در [[امانت]] را".
 
از [[محمد بن حنفیه]] نیز ذیل [[آیه]] این‌گونه آورده‌اند: "[[امانت‌داری]] موضوعی عمومی است و در [[لزوم]] [[حفظ امانت]] شخص [[نیکوکار]] و [[بدکار]] تفاوتی نیست"<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۵، ص۱۷۷.</ref>. یعنی [[امانت‌داری]] یک [[خصلت]] فرادینی است و [[امانت]] نوع [[انسان]]، فارغ از [[فکر]] و عقیده‌اش از نظر [[شارع مقدس]]، محترم شمرده می‌شود. [[طبرسی]] می‌گوید: اینکه در انتهای [[آیه]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ}} یعنی امر به رد [[امانت]] و [[نهی]] از [[خیانت]] کردن می‌کند. لذا می‌بینیم که اهمیت [[امانت‌داری]] در صورت [[مخالف]] آن، یعنی [[خیانت]] در [[امانت]] و تهدیدهایی که متوجه آن است نهفته است.
 
[[ابوالفتوح رازی]] نیز در این باره [[حدیثی]] را از [[رسول خدا]] {{صل}} گزارش نموده است: "[[امانت]] کسی را که به تو [[اعتماد]] کرده به وی برگردان، اما در [[امانت]] کسی که به تو [[خیانت]] کرده [[خیانت]] مکن"<ref>روض الجنان، ج۳، ص۲۰۹.</ref>.
 
[[سیوطی]] هم از قول [[امام علی]] {{ع}} می‌نویسد: "[[حق]] بر [[امام]] است که [[حکم خدا]] را بگوید و [[امانت]] را رد کند و اگر چنین کرد، [[حق]] بر [[مردم]] است که سخن وی را بشنوند و اطاعتش کنند و وقتی ایشان را [به [[جهاد]]] فراخواند، [[اجابت]] نمایند"<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۱۷۵.</ref>.
 
[[محمد عبده]]، سخنی از [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] در تأکید بر رعایت [[امانت]] آورده است: [[دین]] به [[مردم]] سه [[عقیده]] و سه [[خصلت]] عطا کرد که به وسیله آنها مدنیت ([[تمدن]]) خویش را بنا نهادند، که از جمله این خصال و صفات، [[امانت‌داری]] است. بسیار روشن است که بقای نوع [[انسان]]، [[قائم]] بر معاملات و گفتگوها و برای منفعتِ کاری است که انجام می‌دهد و [[روح]] معاملات و مذاکرات فیمابین، [[امانت‌داری]] است. پس چنانچه [[امانت‌داری]] در میان طرفین [[معامله]] و [[گفتگو]] به [[فساد]] افتد و اعتمادها از بین برود، [[روابط]] و رشته معاملات و مذاکرات از هم می‌گسلد و [[نظام]] معیشتی [[مردم]] مختل میگردد و در نتیجه، طولی نمی‌کشد که نوع [[انسان]] به ورطه نابودی فرو میافتد<ref>المنار، ج۵، ص۱۷۷.</ref>.
 
در مورد اینکه امانات شامل چه چیزهایی می‌شود، نظرات گوناگونی در [[تفاسیر]] ابراز شده است:
# [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{ع}}: امانات عبارتند از: [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]]، [[حج]] و [[غنیمت]]؛<ref>روض الجنان، ج۵، ص۴۰۷.</ref>.
# [[ابن عباس]]: امانات یعنی امانت‌های [[خدا]] و [[بندگان]]؛ امانت‌های [[خدا]]، [[اوامر و نواهی]] اوست و امانت‌های [[بندگان]]، [[اموال]] ایشان است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۶۳.</ref>.
# امانات، هم شامل امانت‌های [[مالی]] است و هم شامل امانت‌های [[معنوی]] مانند [[علوم]] و [[معارف]] حقی که حاملان آن موظف‌اند آنها را به [[مردم]] منتقل کنند<ref>المیزان، ج۴، ص۴۰۲.</ref>.
# امانات عبارتند از: [[فیء]]، [[انفال]] و [[حقوق]] مادی دیگری که باید به طور مساوی در بین [[مردم]] تقسیم گردد<ref>جامع البیان، ج۵، ص۱۴۵.</ref>.
# [[زمخشری]] امانات را مطلق [[امانت‌ها]] می‌داند<ref>الکشاف، ج۱، ص۳۶۹.</ref>.
# [[سیوطی]] می‌گوید: [[امانت]] در [[نماز]] و [[غسل]] جنابت، [[امانت]] در [[حدیث]]، [[امانت]] در پیمانه و وزن کردن اجناس و [[امانت]] در [[دین]] و بدهی [[مردم]] که سخت‌ترین نوع سپرده‌هاست<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۱۷۵. </ref>.
 
درباره اینکه [[اهل]] این امانات، چه کسانی هستند، گزارش‌های متعددی در آثار [[ثبت]] شده است:
# [[امامان]] هستند که باید هر امامی امانتِ [[امامت]] را به [[امام]] بعدی بسپارد.
# [[مردم]] عادی هستند که اموالشان را به [[امانت]] داده‌اند، چه ثروتمند و چه [[تنگدست]].
# [[صاحبان قدرت]] و [[مسئولیت]] ([[اولی الامر]]).
# [[عثمان بن طلحه]]. اغلب کتب [[تفسیری]] در [[شأن نزول]] [[آیه امانات]]، نام وی را به عنوان متولی و کلیددارِ [[کعبه]] ذکر کرده و نوشته‌اند: هنگامی که [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[مکه]] را [[فتح]] نمود [[دستور]] داد کلید [[کعبه]] را از وی گرفتند و پس از گشودن در [[کعبه]] و بیرون ریختن [[بت‌ها]]، [[پیامبر]] {{صل}} در آنجا دو رکعت [[نماز]] گزارد. هنگامی که خواست به خواهش عمویش [[عباس]] و علی‌رغم میل [[عثمان]]، کلید را به [[عباس]] بدهد این [[آیه]] نازل گشت و از [[رسول خدا]] {{صل}} خواسته شد که کلید امانتی [[عثمان]] را به وی برگرداند. البته باید توجه داشت که حتی اگر این [[روایت]] صحیح هم باشد، [[آیه]] را از عمومیت خود خارج نخواهد ساخت<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امانات (مقاله)|مقاله «آیه امانات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۲-۷۳.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امانات (مقاله)|مقاله «آیه امانات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امانات (مقاله)|مقاله «آیه امانات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:آیه امانات]]
[[رده:آیات فقهی قرآن]]
[[رده:آیات فقهی قرآن]]
[[رده:آیات اخلاقی قرآن]]
[[رده:آیات اخلاقی قرآن]]
[[رده:آیات نامدار]]
۷۶٬۰۸۹

ویرایش