وظایف شیعیان در عرصه امنیت اجتماعی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ۱۷ سپتامبر
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
تأمین [[امنیت اجتماعی]] و [[اخلاقی]] [[جامعه اسلامی]] برآیند عمل به [[وظایف]] ذیل است:
تأمین [[امنیت اجتماعی]] و [[اخلاقی]] [[جامعه اسلامی]] برآیند عمل به [[وظایف]] ذیل است:
# [[رعایت حقوق دیگران]] که با دو عنوان کلی در این دعای [[شریف]] بیان گردیده است:
# [[رعایت حقوق دیگران]] که با دو عنوان کلی در این دعای [[شریف]] بیان گردیده است:
## ضایع کردن یا ادا نکردن [[حقوق]] صاحبان [[حق]]، معنای [[حقیقی]] [[ظلم]] است؛ خواه در حق خویش باشد یا دیگران؛ از [[حقوق الهی]] باشد یا حقوق [[مخلوقات]]؛ مادی باشد یا [[معنوی]]. دوری از ظلم در جمیع مراتبش از وظایف [[مؤمنان]] [[منتظر]] است:{{متن حدیث|وَ اكْفُفْ أَيْدِيَنَا عَنِ الظُّلْمِ‏‏‏‏‏‏‏‏}}.
## ضایع کردن یا ادا نکردن [[حقوق]] صاحبان [[حق]]، معنای [[حقیقی]] [[ظلم]] است؛ خواه در حق خویش باشد یا دیگران؛ از [[حقوق الهی]] باشد یا حقوق [[مخلوقات]]؛ مادی باشد یا [[معنوی]]. دوری از ظلم در جمیع مراتبش از وظایف [[مؤمنان]] [[منتظر]] است: {{متن حدیث|وَ اكْفُفْ أَيْدِيَنَا عَنِ الظُّلْمِ‏‏‏‏‏‏‏‏}}.
## اگر [[انسان]] با قصد و [[دانایی]] چیزی مادی یا غیر مادی را که دیگری نسبت به آن حقی دارد مخفیانه و بدون دلیل موجه [[شرعی]] از او بگیرد، چنین فردی را سارق می‌نامند. [[اهل]] [[انتظار راستین]] نه تنها [[حقوق دیگران]] را [[محترم]] می‌شمارند، هرگز هیچ حقی را از صاحب حقی به [[سرقت]] نمی‌برند: {{متن حدیث|وَ السَّرِقَةِ‏‏‏‏‏‏‏‏}}.
## اگر [[انسان]] با قصد و [[دانایی]] چیزی مادی یا غیر مادی را که دیگری نسبت به آن حقی دارد مخفیانه و بدون دلیل موجه [[شرعی]] از او بگیرد، چنین فردی را سارق می‌نامند. [[اهل]] [[انتظار راستین]] نه تنها [[حقوق دیگران]] را [[محترم]] می‌شمارند، هرگز هیچ حقی را از صاحب حقی به [[سرقت]] نمی‌برند: {{متن حدیث|وَ السَّرِقَةِ‏‏‏‏‏‏‏‏}}.
# چشم‌های [[پاک]]، لایق نظاره بر جلوه‌های گوناگون [[جمال]] حق‌اند و دیدگان [[ناپاک]] سبب [[آلوده]] شدن [[قلب]] و [[محروم]] ماندن از [[رؤیت]] جلوه‌های [[نورانی]] [[حق]]، از این رو صیانت چشم با دو عامل اساسی سفارش شده است:
# چشم‌های [[پاک]]، لایق نظاره بر جلوه‌های گوناگون [[جمال]] حق‌اند و دیدگان [[ناپاک]] سبب [[آلوده]] شدن [[قلب]] و [[محروم]] ماندن از [[رؤیت]] جلوه‌های [[نورانی]] [[حق]]، از این رو صیانت چشم با دو عامل اساسی سفارش شده است:
## وقتی به مقتضای [[تقوا]] و [[اعتدال]] [[اخلاق]] [[انسانی]] عمل نشود و [[فسق]] و گناه آشکار گردد، [[فجور]] رخ می‌نماید. فجور در خصوص هر شی‌ء به حسب همان چیز معنا می‌شود و فجور[[چشم]] آن است که بیننده مناظری باشد که رؤیت آنها خلاف اقتضای تقواست. دوری از چنین عملی، اولین [[وظیفه]] کسانی است که [[دل]] به دیدار آخرین ذخیره الهی بسته‌اند: و{{متن حدیث|وَ اغْضُضْ أَبْصَارَنَا عَنِ الْفُجُورِ}}.
## وقتی به مقتضای [[تقوا]] و [[اعتدال]] [[اخلاق]] [[انسانی]] عمل نشود و [[فسق]] و گناه آشکار گردد، [[فجور]] رخ می‌نماید. فجور در خصوص هر شی‌ء به حسب همان چیز معنا می‌شود و فجور[[چشم]] آن است که بیننده مناظری باشد که رؤیت آنها خلاف اقتضای تقواست. دوری از چنین عملی، اولین [[وظیفه]] کسانی است که [[دل]] به دیدار آخرین ذخیره الهی بسته‌اند: {{متن حدیث|وَ اغْضُضْ أَبْصَارَنَا عَنِ الْفُجُورِ}}.
## [[خیانت]] آن است که بر خلاف عهدی که تکویناً یا تشریعاً از کسی توقع می‌رود یا به آن موظف شده است، کاری کند یا نیتی در دل بپرورد. این وصف نیز چون فجور، مناسب حال هر شی‌ء معنا می‌شود. بر این اساس، خیانت چشم آن است که انسان چشم را برخلاف [[اراده]] یا دستور آفریننده‌اش به کار گیرد. پرهیز از [[خیانت]] چشم نیز وظیفه‌ای دیگر از وظایف اهل [[انتظار]] است:{{متن حدیث|وَ الْخِيَانَةِ‏‏‏‏‏‏‏‏}}.
## [[خیانت]] آن است که بر خلاف عهدی که تکویناً یا تشریعاً از کسی توقع می‌رود یا به آن موظف شده است، کاری کند یا نیتی در دل بپرورد. این وصف نیز چون فجور، مناسب حال هر شی‌ء معنا می‌شود. بر این اساس، خیانت چشم آن است که انسان چشم را برخلاف [[اراده]] یا دستور آفریننده‌اش به کار گیرد. پرهیز از [[خیانت]] چشم نیز وظیفه‌ای دیگر از وظایف اهل [[انتظار]] است: {{متن حدیث|وَ الْخِيَانَةِ‏‏‏‏‏‏‏‏}}.
# حرف [[حق]] و سخن [[الهی]]، اگرچه در مقام فاعلیت تام‌اند؛ ولی اگر گوش قابلی نباشد، در [[دل]] به ثمر نخواهند نشست. فرد و جامعه‌ای که در انتظار [[ولی الله]] زمانش به سر می‌برد، می‌باید هماره گوش را [[منزه]] بدارد تا در قابلیت نیز تام باشد و این مهم نیز با عمل به دو دستور شدنی است:
# حرف [[حق]] و سخن [[الهی]]، اگرچه در مقام فاعلیت تام‌اند؛ ولی اگر گوش قابلی نباشد، در [[دل]] به ثمر نخواهند نشست. فرد و جامعه‌ای که در انتظار [[ولی الله]] زمانش به سر می‌برد، می‌باید هماره گوش را [[منزه]] بدارد تا در قابلیت نیز تام باشد و این مهم نیز با عمل به دو دستور شدنی است:
## هر سخن یا عملی که بی‌ثمر بوده و از پشتوانه [[فکری]] برخوردار نباشد [[لغو]] است و [[انسان]] را به [[بیهودگی]] می‌کشاند و [[خدا]] را از خاطر می‌برد. بر [[منتظران راستین]] [[امام عصر]] بایسته آن است که با گوش نسپردن به لغو در صیانت آن بکوشند: {{متن حدیث|وَ اسْدُدْ أَسْمَاعَنَا عَنِ اللَّغْوِ}}.
## هر سخن یا عملی که بی‌ثمر بوده و از پشتوانه [[فکری]] برخوردار نباشد [[لغو]] است و [[انسان]] را به [[بیهودگی]] می‌کشاند و [[خدا]] را از خاطر می‌برد. بر [[منتظران راستین]] [[امام عصر]] بایسته آن است که با گوش نسپردن به لغو در صیانت آن بکوشند: {{متن حدیث|وَ اسْدُدْ أَسْمَاعَنَا عَنِ اللَّغْوِ}}.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش