←انتظار در روایات
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
مجموعه روایاتی که از "انتظار"[[سخن]] گفتهاند، به دو دسته کلی تقسیم میشوند: | مجموعه روایاتی که از "انتظار"[[سخن]] گفتهاند، به دو دسته کلی تقسیم میشوند: | ||
# '''روایات عام در مورد انتظار:''' در [[زیارت جامعه]] خطاب به [[اهل بیت]] آمده است {{متن حدیث|مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.</ref> یعنی منتظر[[امر]] شما هستم، این معنا اختصاص به [[امام]] خاصی ندارد بلکه نسبت به هر یک از [[ائمه]] باید حالت انتظار وجود داشته باشد و در [[زمان]] ما مصداق آن [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. منظور از [[انتظار]] معنایی وسیع است که شامل این معانی میشود: [[گوش به فرمان]] بودن نسبت به آن حضرات، آمادگی دائمی برای امتثال اوامر ایشان، [[یاری]] آنها در مواقع [[لزوم]] و بودن در صحنه، کمک برای تشکیل حکومت آنان. در [[زیارت جامعه]] بعد از جمله {{متن حدیث|مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ}} آمده است {{متن حدیث|مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.</ref>، فراهم نمودن زمینهای برای استفاده تمامی [[انسانها]] از بهره وجودی آنها. | # '''روایات عام در مورد انتظار:''' در [[زیارت جامعه]] خطاب به [[اهل بیت]] آمده است {{متن حدیث|مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.</ref> یعنی منتظر[[امر]] شما هستم، این معنا اختصاص به [[امام]] خاصی ندارد بلکه نسبت به هر یک از [[ائمه]] باید حالت انتظار وجود داشته باشد و در [[زمان]] ما مصداق آن [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. منظور از [[انتظار]] معنایی وسیع است که شامل این معانی میشود: [[گوش به فرمان]] بودن نسبت به آن حضرات، آمادگی دائمی برای امتثال اوامر ایشان، [[یاری]] آنها در مواقع [[لزوم]] و بودن در صحنه، کمک برای تشکیل حکومت آنان. در [[زیارت جامعه]] بعد از جمله {{متن حدیث|مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ}} آمده است {{متن حدیث|مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.</ref>، فراهم نمودن زمینهای برای استفاده تمامی [[انسانها]] از بهره وجودی آنها. | ||
# روایاتی که در خصوص [[امام زمان]] و [[انتظار ظهور]] آخرین مصلح جهانی و [[موعود]] است. [[روایات]] در این زمینه بسیار فراوان و گسترده است ما به عنوان نمونه چند مورد را ذکر میکنیم: | # '''روایاتی که در خصوص [[امام زمان]] و [[انتظار ظهور]] آخرین مصلح جهانی و [[موعود]] است'''. [[روایات]] در این زمینه بسیار فراوان و گسترده است ما به عنوان نمونه چند مورد را ذکر میکنیم: | ||
## درباره اینکه چرا حضرت مهدی{{ع}} را "مُنتَظَر" گویند؟! صقر بن ابی دلف گوید: از [[امام جواد]]{{ع}} پرسیدم که پس از حسن ([[امام حسن عسکری]]{{ع}}) چه کسی [[امام]] است؟ ایشان چنین فرمودند: "همانا پس از حسن، فرزندش [[قائم]]، به حق امام [[منتظر]] است. گفتم: ای فرزند [[رسول خدا]]! چرا او را قائم میگویند؟ فرمودند: زیرا او پس از آنکه یادش از بین [[مردم]] برود و اکثر معتقدین به امامتش [[مرتد]] شوند [[قیام]] کند. گفتم: چرا او را منتظر گویند؟ فرمودند: زیرا ایام غیبتش زیاد شود و مدتش طولانی گردد، [[مخلصان]]، در انتظار قیامش باشند و شکاکان، انکارش کنند و منکران، یادش را [[استهزاء]] نمایند و [[عجله]] کنندگان در آن هلاک شوند و [[تسلیم]] شوندگان در آن [[نجات]] یابند"<ref>{{متن حدیث| قَالَ إِنَّ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ سُمِّيَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهَا الْمُسْلِمُونَ}}؛خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۴؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۸.</ref>؛ | ## درباره اینکه چرا حضرت مهدی{{ع}} را "مُنتَظَر" گویند؟! صقر بن ابی دلف گوید: از [[امام جواد]]{{ع}} پرسیدم که پس از حسن ([[امام حسن عسکری]]{{ع}}) چه کسی [[امام]] است؟ ایشان چنین فرمودند: "همانا پس از حسن، فرزندش [[قائم]]، به حق امام [[منتظر]] است. گفتم: ای فرزند [[رسول خدا]]! چرا او را قائم میگویند؟ فرمودند: زیرا او پس از آنکه یادش از بین [[مردم]] برود و اکثر معتقدین به امامتش [[مرتد]] شوند [[قیام]] کند. گفتم: چرا او را منتظر گویند؟ فرمودند: زیرا ایام غیبتش زیاد شود و مدتش طولانی گردد، [[مخلصان]]، در انتظار قیامش باشند و شکاکان، انکارش کنند و منکران، یادش را [[استهزاء]] نمایند و [[عجله]] کنندگان در آن هلاک شوند و [[تسلیم]] شوندگان در آن [[نجات]] یابند"<ref>{{متن حدیث| قَالَ إِنَّ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ سُمِّيَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهَا الْمُسْلِمُونَ}}؛خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۴؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۸.</ref>؛ | ||
## [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] میکند که بر مولای خود، [[امام]] محمد تقی{{ع}} وارد شدم و گفتم: من میخواهم از [[قائم]]{{ع}} سؤال کنم که آیا او همان [[مهدی]] است یا کسی غیر از اوست؟ که امام فرمودند: "... قائم ما همان مهدی است، کسی که [[واجب]] است در غیبتش [[انتظار]] او را بکشند و در ظهورش او را [[اطاعت]] کنند و او سومین از [[فرزندان]] من است و [[سوگند]] به کسی که محمد را به [[نبوت]] [[مبعوث]] فرمود و ما را به [[امامت]] مخصوص گردانید، اگر از عمر [[دنیا]] جز یک [[روز]] باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی گرداند تا در آن [[روز قیام]] کند و [[زمین]] را همچنان که آکنده از [[ظلم و جور]] شده باشد، پر از [[عدل و داد]] نماید"<ref>خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۰؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۷.</ref>. | ## [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] میکند که بر مولای خود، [[امام]] محمد تقی{{ع}} وارد شدم و گفتم: من میخواهم از [[قائم]]{{ع}} سؤال کنم که آیا او همان [[مهدی]] است یا کسی غیر از اوست؟ که امام فرمودند: "... قائم ما همان مهدی است، کسی که [[واجب]] است در غیبتش [[انتظار]] او را بکشند و در ظهورش او را [[اطاعت]] کنند و او سومین از [[فرزندان]] من است و [[سوگند]] به کسی که محمد را به [[نبوت]] [[مبعوث]] فرمود و ما را به [[امامت]] مخصوص گردانید، اگر از عمر [[دنیا]] جز یک [[روز]] باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی گرداند تا در آن [[روز قیام]] کند و [[زمین]] را همچنان که آکنده از [[ظلم و جور]] شده باشد، پر از [[عدل و داد]] نماید"<ref>خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۰؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۷.</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
اینک با توجه به مطالبی که بیان کردیم، میتوان گفت که انتظار نه [[احتراز]] است و [[گوشهنشینی]] و نه حالتی صرفاً [[روحی]] و روانی؛ بلکه انتظار، حافظ ابعاد عملی [[مکتب]] است، پویایی و حرکت است برای تحقق آرمان بلند تمامی [[انبیا]]{{عم}} از [[آدم]] [[ابوالبشر]] تا [[خاتم پیامبران]]<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۰۰-۲۰۴.</ref>. | اینک با توجه به مطالبی که بیان کردیم، میتوان گفت که انتظار نه [[احتراز]] است و [[گوشهنشینی]] و نه حالتی صرفاً [[روحی]] و روانی؛ بلکه انتظار، حافظ ابعاد عملی [[مکتب]] است، پویایی و حرکت است برای تحقق آرمان بلند تمامی [[انبیا]]{{عم}} از [[آدم]] [[ابوالبشر]] تا [[خاتم پیامبران]]<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۰۰-۲۰۴.</ref>. | ||
در تقسیمی دیگر [[روایات]] را میتوان به چند بخش تقسیمبندی نمود: | |||
# '''روایات امرکننده به [[انتظار]]:''' یک دسته از روایات انتظار احادیثی هستند که [[مسلمانان]] را به انتظار [[امر]] فرمودهاند چنان که [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} میفرمایند: [[منتظر فرج]] باشید و از گشایش الهی [[مایوس]] نگردید، به [[درستی]] که محبوبترین [[اعمال]] نزد [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۲۳، ح ۷.</ref>. [[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] به سند خود از [[عبدالعظیم حسنی]] آورده که گفت: "به سرورم حضرت محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب{{عم}} وارد شدم و میخواستم که درباره [[قائم]]{{ع}} از آن حضرت سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود آن حضرت آغاز به سخن کرد و به من فرمود: ای ابوالقاسم! به درستی که قائم از ماست و اوست مهدی که [[واجب]] است در [[زمان]] غیبتش انتظارش کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین از [[فرزندان]] من است"<ref>{{متن حدیث|عَن عَبْدُ الْعَظِيمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ زَيْدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} الْحَسَنِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ لِي يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً{{صل}} بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ كَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ كَلِيمِهِ مُوسَى{{ع}} إِذْ ذَهَبَ لِيَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِيٌّ ثُمَّ قَالَ{{ع}} أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ}} (کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ص۳۷۷، ح ۱)</ref>. [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند که روزی آن حضرت فرمود: "آیا شما را خبر ندهم از چیزی که [[خداوند]] هیچ عملی را از [[بندگان]] بدون آن نمیپذیرد؟ عرض کردم: بله بفرمائید. حضرت فرمود: [[گواهی دادن]] بر این که معبودی جز [[الله]] نیست و اینکه محمد{{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست و [[اقرار]] کردن به هر آنچه خداوند به او [[فرمان]] داده است و [[دوستی]] از برای ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما و [[تسلیم شدن]] ([[پیروی]] از ما) و کوشش و [[اطمینان]] داشتن و [[منتظر]] [[قائم]] بودن سپس فرمود: ما را دولتی در پیش است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را پیش خواهد آورد و..."<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ يَوْمٍ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}} ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ}} (النعمانی، ابوزنیب، الغیبة، ص۲۰۷).</ref>. [[غیبت]] [[علامه مجلسی]] در ذیل روایتی که امر به [[مرزبانی]] در [[زمان غیبت]] میکند چنین میفرماید: {{عربی|"یجب علی الشعیة أن یربطوا أنفسهم علی طاعة امام الحق و انتظار فرجه ویتهیؤا لنصرته"}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۸۸ به نقل از مکیال المکارم، ج ۲، ص۴۲۴.</ref>. بر [[شیعه]] [[واجب]] است که حاضر و یراق و [[گوش به فرمان]] [[امام]] بر [[حق]] بوده، و در [[انتظار]] فرجش به سر برد و برای [[یاری]] او آماده باشد. | |||
# '''روایاتی که [[فضیلت انتظار]] را بیان میکنند:''' دسته دیگر [[روایات]] انتظار روایاتی هستند که به بیان فضیلت انتظار پرداختهاند در این زمینه ۲۳ [[روایت]] در منابع شیعه و [[سنی]] نقل گردیده است به عنوان نمونه [[امام رضا]]{{ع}} به نقل از پدرانش از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "برترین اعمال [[امّت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند بزرگ]] است"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۲۲، ح ۲.</ref>. | |||
# '''روایاتی که [[وظیفه منتظران]] را گوشزد مینمایند:''' دسته سوم روایات انتظار احادیثی هستند که [[وظایف منتظران]] را گوشزد نمودهاند در این زمینه ۵۴ روایات در کتب [[فریقین]] نقل گردیده است [[امام محمد باقر]]{{ع}} میفرماید: [[تقوی]] پیشه سازید. و بار سنگین انتظار را به کمک ورع و [[پارسایی]] و کوشش بسیار در [[عبادت]] و [[اطاعت خدا]] به [[منزل]] رسانید هریک از شما [[دینداران]] هنگامی غرق [[شادمانی]] میشوید که به آستانه ورود به [[جهان]] دیگر پا نهید و دوره [[دنیا]] را سپری کنید. آنجا چشمانتان به [[نعمت الهی]] و [[کرامت]] خدایی و [[بهشت]] جاودان روشن میگردد. آنجاست که همه اندوهها از میان میرود و آنجاست که میبینید راهی که شما پیمودید حق بوده است و راهی که مخالفان شما پیمودهاند [[باطل]]<ref>{{متن حدیث|اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْتَعِينُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فِي طَاعَةِ اللَّهِ فَإِنَّ أَشَدَّ مَا يَكُونُ أَحَدُكُمْ اغْتِبَاطاً بِمَا هُوَ فِيهِ مِنَ الدِّينِ لَوْ قَدْ صَارَ فِي حَدِّ الْآخِرَةِ وَ انْقَطَعَتِ الدُّنْيَا عَنْهُ فَإِذَا صَارَ فِي ذَلِكَ الْحَدِّ عَرَفَ أَنَّهُ قَدِ اسْتَقْبَلَ النَّعِيمَ وَ الْكَرَامَةَ مِنَ اللَّهِ وَ الْبُشْرَى...}}؛ بحارالانوار، ص۱۴۰، ح ۵۱.</ref>. | |||
# '''روایات مبیّن [[منزلت منتظران]]:''' چهارمین بخش از روایات انتظار به [[شأن]] و منزلت منتظران اشاره دارند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[منتظران]] را [[برادران]] خود خوانده و فرمودهاند: "... شمایان [[اصحاب]] منید لکن برادران من مردمیاند که در [[آخرالزمان]] میآیند آنان به [[نبوت]] و [[دین]] من [[ایمان]] میآورند و مرا [[دوست]] دارند و یاریام میدهند و [[تقیه]] هم نمیکنند با اینکه مرا ندیدهاند، پسای کاش من آن برادرانم را [[ملاقات]] کنم"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} ذَاتَ يَوْمٍ يَا لَيْتَنِي قَدْ لَقِيتُ إِخْوَانِي فَقَالَ لَهُ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ أَ وَ لَسْنَا إِخْوَانَكَ آمَنَّا بِكَ وَ هَاجَرْنَا مَعَكَ قَالَ قَدْ آمَنْتُمْ وَ هَاجَرْتُمْ وَ يَا لَيْتَنِي قَدْ لَقِيتُ إِخْوَانِي فَأَعَادَ الْقَوْلَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} أَنْتُمْ أَصْحَابِي وَ لَكِنْ إِخْوَانِي الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِكُمْ يُؤْمِنُونَ بِي وَ يُحِبُّونِّي وَ يَنْصُرُونِّي وَ يُصَدِّقُونِّي وَ مَا رَأَوْنِي فَيَا لَيْتَنِي قَدْ لَقِيتُ إِخْوَانِي}} (بحارالانوار (دار احیاء التراث العربیة بیروت)، ج ۵۲، ص۱۳۳، ح ۲۶).</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: [[منتظر]] [[حکومت]] ما مانند کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود درغلطد<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۵۵، ص۶۴۵، ح ۶.</ref>: | |||
# '''[[روایات]] مبیّن [[پاداش]] منتظران:''' دسته پنجم روایات [[انتظار]] به بیان پاداش منتظران پرداختهاند امام صادق{{ع}} به نقل از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "پس از شما کسانی بیایند که یک نفر ایشان پاداش پنجاه نفر از شما را داشته باشد (اصحاب) گفتند:ای [[رسول خدا]]! ما در [[جنگ بدر]] و [[احد]] و حنین با تو بودیم و درباره ما [[آیه]] نازل شده است؟ [[پیامبر]] فرمود: اگر آنچه به ایشان میرسد به شما رسد [[شکیبایی]] آنان را ندارید"<ref>{{متن حدیث|سَيَأْتِي قَوْمٌ مِنْ بَعْدِكُمْ الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِينَ مِنْكُمْ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ كُنَّا مَعَكَ بِبَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ حُنَيْنٍ وَ نَزَلَ فِينَا الْقُرْآنُ فَقَالَ إِنَّكُمْ لَوْ تَحَمَّلُوا لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۱۳۰، ح ۲۶.</ref>. همانطور که گفتیم روایاتی که دلالت بر "انتظار" میکنند به حد تواتر رسیده است چنانکه حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی در کتاب [[منتخب الاثر]] میفرماید: {{عربی|اعلم ان الاخبار الوارده فی فضیلة الانتظار و الترغیب فیه کثیرة متواترة}}<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، ص۶۳۳.</ref>.<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۷۳-۷۹.</ref> | |||
== اهمیت و [[لزوم]] انتطار در روایات == | == اهمیت و [[لزوم]] انتطار در روایات == |